تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837608765




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تخصيص سهميه به احزاب در مجلس


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تخصيص سهميه به احزاب در مجلس


سرمايه ،حسن محمدي :هميشه انتخابات در ايران با چالش ها و موانعي مواجه بوده است كه بيش از آنكه ناشي از رفتارهاي سيستماتيك و تصميم گيري هاي حزبي باشد از نظرات شخصي و گروه هاي بي هويت سياسي نشات گرفته است.در واقع يكصد سال از مشروطه مي گذرد اما ايرانيان هنوز نه تنها با رفتار حزبي خو نگرفته اند بلكه از آن دوري مي كنند و متاسفانه دوري از فعاليت حزبي علاوه بر اينكه دامن توده مردم را گرفته، بسياري از نخبگان و حتي دانشگاهيان ايراني بزرگ ترين افتخارشان اين است كه افراد مستقلي هستند و

به هيچ حزبي وابستگي ندارند،طي سه سال گذشته با اينكه يك گروه با رفتار سياسي اما بدون پرچم مشخص وارد گود مديريت كشور شده و نظرات شخصي و غيركارشناسي آنها وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم را با دشواري هاي زيادي مواجه كرده است اما همچنان نگاه حزبي در جامعه طرد مي شود و فرهنگ مديريت حزبي در جامعه جا نيفتاده است.به نظر برخي كارشناسان يكي از دلايل پيش بيني ناپذير بودن انتخابات در ايران نيز همين ويژگي غيرحزبي است كه هر چند در كوتاه مدت ضربه هاي جبران ناپذيري به ما وارد كرده اما در بلند مدت شرايط را به مراتب براي فضاي سياسي كشور سخت تر خواهد كرد.در واقع بررسي ويژگي هاي انتخاباتي در ايران، بهانه اي شد تا با مصطفي تاج زاده عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه به قول خودش از فولكس به اتوبوس تبديل شده اند به گفت وگو بنشينيم و از تجربه هاي وي كه زماني سرپرست وزارت كشور در دولت اصلاحات بود و معاونت امنيتي- سياسي را برعهده داشت استفاده كنيم.

---

¦شما به عنوان فردي كه در دوران اصلاحات به عنوان معاون وزير كشور از نزديك درگير برگزاري انتخابات بوديد پيش بيني ناپذيري انتخابات را در ايران قبول داريد؟ اگر قبول داريد دلايل آن را چه مي دانيد؟صريح مي گويم، اين پيش بيني ناپذيري به رفتار جامعه شناختي مردم باز مي گردد يا رفتار برگزاركنندگان انتخابات؟
واقعيت اين است كه انتخابات، ميراث انقلاب مشروطه است اما در دوره پهلوي روح آن انقلاب را كه مشروط كردن قدرت و تامين حقوق ملت بود كشتند و از پارلمان يك جسم بي روح باقي ماند به همين دليل مبارزان سياسي در آن دوره، انتخابات را نمايشي مي خواندند و شركت در آن را بي معني تلقي مي كردند قرار بود انقلاب اسلامي با اين سنت سيئه مقابله كند و اجازه دهد مردم آنچه را مي پسندند با راي خودشان اعلام و حاكم كنند.در هر حال تا زماني كه انتخابات آزاد برگزار نشود نمي توان پايگاه مردمي گرايش هاي متفاوت سياسي را تحليل كرد و نمي توان گفت كه هر گرايش فكري- سياسي، چند درصد مردم را نمايندگي مي كند براساس آن در هر انتخاباتي صعود يا نزول آن گرايش را مورد نقد و بررسي قرار داد.
نكته دوم به مردم و رفتار آنها مربوط مي شود. مردم ايران كمتر حزبي رفتار مي كنند. در واقع ايران، سياسي ترين و در عين حال غير حزبي ترين جامعه جهاني است به علاوه نهادهاي مدني ما ضعيف اند.مثلاً اتحاديه بزرگ كارگري يا دانشجويي نداريم. به همين دليل پيش بيني رفتار مردم دشوار است.
از سوي ديگر، هنوز قشرهاي اجتماعي ما به طبقات اجتماعي تبديل نشده اند يعني داراي ايدئولوژي هويت، رهبري، شعار رسانه، مطالبات و حزب واحدي نيستند تا در هر انتخاباتي از طريق رفتار اين تشكل ها بتوان رفتار مردم را پيش بيني كرد.
در واقع علت اينكه بسياري معتقدند جامعه ما پيش بيني ناپذير است اين است كه مردم از طريق طبقات اجتماعي، احزاب و نهادهاي مردمي رفتار نمي كنند.
¦ پيش بيني پذير بودن بهتر است
يا پيش بيني ناپذير بودن؟
هر چقدر جامعه اي پيش بيني پذيرتر باشد، معنايش اين است كه آن جامعه از ثبات سياسي بيشتري برخوردار است و
فراز و نشيب سياسي كمتري دارد.
پيش بيني پذير بودن به معناي رفتار ثابت همه شهروندان نيست، به طور مثال بخشي از مردم آمريكا يك دوره به نامزد جمهوريخواهان راي مي دهند و دور ديگر به نامزد دموكرات ها يا در انگلستان حزب كارگر يا محافظه كار به تناوب راي اكثريت مردم را به دست مي آورند و حكومت دست به دست مي چرخد اما از قبل معلوم است كه در دور آينده چه كسي راي مي آورد.
بنابراين پيش بيني پذير بودن به معناي رفتار ثابت همه شهروندان محسوب نمي شود منتها چون انتخابات آزاد است و عملكردها به راحتي نقد مي شود، مي توان پيش بيني كرد كه كدام جريان سياسي روبه رشد است و جريان رو به افول.
در واقع يكي از پيامدهاي دموكراسي همين است، وقتي حقوق شهروندي رعايت شود و اطلاعات كم و بيش به صورت شفاف منتشر شود، كم و بيش مي توان پايگاه اجتماعي جريان هاي سياسي را پيش بيني كرد و اينكه اختلاف آرا چه اندازه است و مردم تحت چه شرايطي دوباره به حزب مغلوب اعتماد مي كنند و به نامزد آنها راي مي دهند.
¦ اشاره شما به اينكه مردم ايران فعل سياسي خود را از طريق نهادهاي مدني پيگيري نمي كنند اشاره درستي است كه متاسفانه در چند سال اخير ضربه اي كه به پيكره جامعه وارد شد، به دليل همين نقطه ضعف اجتماعي- سياسي ما ست. با توجه به اينكه يكصد سال از مشروطه در ايران مي گذرد و احزاب متعددي شكل گرفته، چرا مردم ايران از حزب گريزانند و تحزب در جامعه ما جا نيفتاد. البته برخي معتقدند دليل آن اين است كه احزاب در ايران هميشه از بالا شكل گرفته ومردم را نمايندگي نكردند.به نظر شما دليل اين عدم اعتماد مردم چيست؟
دلايل زيادي دارد هم از نظر فرهنگي و ديني مي توان دلايلي را ذكر كرد كه چرا بسياري از شهروندان غيرحزبي عمل مي كنند، هم از جهت حقوقي و قانوني عللي را برشمرد. براي مثال اعضاي احزاب هيچ گونه مزيتي بر افراد غيرحزبي ندارند، به عكس، ممكن است هزينه اي كه براي سياست ورزي مي پردازند، به مراتب بيش از اشخاص منفرد باشد.
به نظر من مهم ترين دليل ضعف احزاب در جامعه ما آن است كه دموكراسي مستمر حاكم نبوده است، در نتيجه احزاب در مقاطعي شكل مي گرفتند اما در مقطع ديگري نزول مي كردند. همين امر موجب شده تشكل ها نتوانند به حيات بانشاط خود ادامه دهند و سياست ورزي در جامعه ما شكل حرفه اي و حزبي به خود نگيرد.
راه خروج از اين وضعيت يك راه حل چندجانبه است مثلاً ما هيچ گاه نمي آييم زندگي يك فرد حزبي را در كتاب هاي درسي به تصوير بكشيم تا نوجوانان و جوانان همان طور كه با زندگي يك كشاورز، كارگر يا پزشك آشنا مي شوند، زندگي يك فرد حزبي را هم از نزديك مشاهده كنند.
با اينكه در راديو و تلويزيون بنا بود احزاب به طور دائم حاضر شوند اما در ميزگردها بيشتر آدم ها فارغ از وابستگي حزبي حضور دارند و حتي اصرار دارند كه نگويند فلاني عضو يا دبيركل يك حزب است، در صورتي كه بهتر آن است كه در ميزگردهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي نمايندگان احزاب حاضر شوند تا مردم با افكار و مواضع آنها آشنا شوند.
مشكل ديگر اين است كه روشنفكران و تحصيلكردگان ما فكر مي كنند ورود به يك حزب، يعني از دست دادن استقلال و توجه نمي كنند كه دنياي جديد كه اساس آن بر مبناي فرديت شكل گرفته و در همين دنياي جديد حزب و كار جمعي در عرصه سياست اصالت يافته و اساساً سياست ورزي غيرحزبي در دنياي آزاد بي معني است چرا كه نمي شود فردي سياست ورز باشد ولي عضو هيچ حزبي نباشد، يعني نمي تواند با هيچ جمعي كار كند پس چگونه مي خواهد كشو را به صورت جمعي اداره كند.در واقع يكي از دلايل بي برنامه بودن برخي دولت ها اين است كه به جاي اينكه احزاب وارد گود شوند، افراد انتخاب مي شوند بنابراين آقاي احمدي نژاد مي گويد: «نفت را بر سر سفره مي آورم» ولي پس از يكي، دو سال حرف خود را تكذيب مي كند، در صورتي كه اگر كانديداها حزبي باشند چون حزب عمرش بيشتر از فعاليت سياسي يك فرد است، مجبور است حرفي بزند كه يك بار مصرف نباشد.تفاوت نظام حزبي با نظام غيرحزبي در يك بار مصرف نبودن و فعاليت پايدار است.براي خروج از اين وضعيت يك راه حل مناسب كه در كوتاه مدت محقق مي شود، وجود دارد. اگر مجلس تصويب كند كه 10درصد نمايندگان مجلس را با راي مردم در اختيار نامزدهاي پيشنهادي احزاب بگذارند يعني مثلاً در تهران مردم به جاي 30 نفر به 27 نفر راي دهند و به جاي آن سه نفر به يك حزبي كه علاقه دارند، راي دهند بعد در سطح كشور مي بينيد يك حزب 20درصد، ديگري 15درصد و... از آراي مردم را كسب كرده است. اكنون مي توان اين 10 درصد را (29 نفر از 290 نفر) براساس آراي كسب شده بين احزاب تقسيم كرد يعني حزبي كه 30 درصد راي آورده، مي تواند 3/0 اين 29 نماينده يعني هشت نفر از قوي ترين كادرهايش را به مجلس بفرستد. در واقع دبيران كل و قوي ترين نيروهاي يك حزب وارد مجلس مي شوند. همين امر باعث مي شود احزاب تقويت و بسياري تشويق شوند كه فعاليت خود را در يك حزب دنبال كنند.
اين كار باعث مي شود برخي چهره هاي موجه سياسي كه نمي توانند در يك شهر خاص راي بياورند اما حزبشان مي تواند در سطح ملي مثلاً 10درصد آرا را كسب كند. پنج درصد آرا در يك شهر نمي تواند باعث پيروزي يك نفر شود اما 10درصد آرا در سطح كشور مي تواند سه نماينده به آن حزب اختصاص دهد حتي اگر حزبي سه درصد آرا را بياورد مي تواند دبير كل خود را به مجلس بفرستد بنابراين احزاب نيز تشويق مي شوند كه در سطح ملي فعال شوند و سياست از اين حالت مركز و پيرامون بودن خارج مي شود و فقط در تهران و چند شهر بزرگ جاري نمي شود. پس از يك يا دو دوره ما شاهد يك تحول بزرگ در نظام حزبي و حرفه اي شدن سياست ورزي خواهيم بود.
¦ آقاي تاج زاده متاسفانه روحيه ايرانيان به گونه اي است كه همه مي خواهند رئيس شوند. اين پيشنهاد شما موجب تعدد احزاب مي شود. به قول معروف رشد قارچ گونه احزاب را شاهد خواهيم بود.
همين الان هم با تعدد احزاب مواجه هستيم منتها بعد از يك مدت مشخص مي شود كه سه، چهار تا حزب بيشترين راي را دارند. همه جاي دنيا تعدد احزاب داريم.
البته در برخي نظام ها مانند فرانسه و ايتاليا چهار، پنج حزب حرف اول را مي زنند و در انگليس و آمريكا دو حزب قوي ترند. در انگليس و آمريكا نيز احزاب ديگري وجود دارند ولي چون راي اكثريت را كسب نمي كنند، مطرح نيستند.
البته راهكاري وجود دارد براي جلوگيري از تعدد احزاب، آن هم اينكه اگر هر حزبي زير مثلاً پنج درصد راي آورد، نماينده اي به آن حزب تعلق نمي گيرد. همين امر موجب مي شود ائتلاف احزاب زياد شود و چند حزب قوي شكل گيرد.
در هر حال براي تحقق جامعه حزبي بايد مجموعه عواملي در كنار هم باشند. فقط اين پيشنهاد كمك كننده نيست بلكه بايد يارانه احزاب قطع نشود و حق داشتن رسانه و حق حضور در راديو و تلويزيون را داشته باشند و كتاب هاي درسي در اين راستا مطالبي طرح كنند يعني مجموعه اي از عوامل فرهنگي، سياسي، اقتصادي و حقوقي مي تواند حزب را در جامعه نهادينه كند.
¦ اتفاقاً يكي از انتقادات من به دولت اصلاحات نه به عنوان يك خبرنگار بلكه به عنوان يك فعال حزبي، اين بود كه اصلاح طلبان با دادن يارانه، احزاب را دولتي مي كنند.
مگر الان مطبوعات كه يارانه مي گيرند، دولتي شده اند؟
¦ به هر حال خودسانسوري در مطبوعات زياد شده.
خودسانسوري به علت يارانه نيست به خاطر ترس از توقيف است. ما حاضريم روزنامه اي منتشر كنيم كه خودكفا باشد و از دولت يارانه نخواهيم فقط مجوز انتشار به ما بدهند.
¦ همين، من مي گويم چرا دولت به احزاب بودجه بدهد.احزاب بايد فعاليت اقتصادي كنند و با پول آن به فعاليت سياسي بپردازند، اين باعث مي شود وقتي هم به قدرت سياسي رسيدند، تبديل به مافياي اقتصادي نشوند.
اگر اجازه دهند به كساني كه مي خواهند ماليات دهند يك صدم ماليات شان را به احزاب دهند، احزاب قوي مي شوند. سوال اين است كه آيا مي خواهند حزب شكل گيرد يا نمي خواهند؟ براي مثال مشكل ما اين است كه حزب قانوني هستيم ولي مجوز روزنامه به ما نمي دهند يا آنقدر به ما فشار مي آورند كه مجبور مي شويم كنگره حزب را در مسجد برگزار كنيم.
¦ قبول، اما واقعاً مشكلات احزاب ما فقط بيروني است؟ به نظر من بزرگ ترين مشكل احزاب ايراني اين است كه آنها حتي يك مانيفست ساده هم ندارند كه مردم حداقل با ديدگاه سياسي و اقتصادي آنها آشنا شوند. اين مشكل در احزاب مطرح مانند كارگزاران، مشاركت و سازمان مجاهدين ديده مي شود چه برسد به احزاب كوچك تر. اصلاً برنامه مدون نداريد، مگر چند درصد مردم آقاي تاج زاده يا نبوي و... را مي شناسند. اصلاً شناخت اين افراد به چه درد مردم مي خورد؟ مردم برنامه مدوني از احزاب نمي بينند.
احزاب در جامعه ما براي بقا تلاش مي كنند. برنامه براي زماني است كه حزب در دوره تثبيت شده قرار دارد و براي نحوه اداره كشور فكر مي كند و برنامه مي ريزد اما الان كه ما با هم صحبت مي كنيم چند نفر از اعضاي ما محكوم به زندان (تعليقي) شده اند. بخشي از فكر و ذكر، معطوف به اين است كه چطور اين كركره را بالا نگه داريم.در كشورهاي ديگر احزاب زماني
به فكر برنامه ريزي افتادند كه حقوق شهروندي شان تامين شد به همين علت مي دانند براي شركت در يك انتخابات آزاد بايد برنامه مشخصي ارائه دهند و پس از رسيدن به قدرت هم براي بقا بايد عملكرد شفافي داشته باشند. در حالي كه امروز تمام فكر و ذكر ما اين است كه هنگام انتخابات كه به بهار احزاب معروف است، چه كار كنيم تا كانديداي ما ردصلاحيت نشود، پس بايد به فكر سلامت انتخابات باشيم.همچنين با تخريب تريبون هاي رسمي چگونه مواجه شويم در حالي كه حتي يك روزنامه نداريم. حتي اگر نامزد ما انتخاب شد چه كنيم تا انتخابات آن حوزه باطل نشود، تازه وقتي به مجلس مي رويم اگر اقليت باشيم كه كسي گوش به حرف ما نمي دهد، اگر اكثريت باشيم چه كنيم طرح ها و برنامه هاي ما توسط شوراي نگهبان رد نشود يا پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري با كارشكني مواجه نشويم.بنابراين نامزد ما بايد كسي باشد كه بتواند از هفت خوان انتخابات عبور كند. با وجود اين در دوران اصلاحات ما وقتي از هفت خوان عبور كرديم، علاوه بر برنامه چهارم پنج ساله، سند چشم انداز بيست ساله را براي پيشرفت كشور تدوين كرديم كه امروز محافظه كاران هم از آن تعريف مي كنند.اتفاقاîً يكي از انتقادات، اين است كه مي گوييم شماها كه اهل برنامه ريزي نيستيد حداقل اين برنامه چشم انداز را به طور كامل و درست اجرا كنيد.
بعضي اساتيد اقتصادي كه به دولت انتقاد كردند و نامه نوشتند، مي گفتند ما اگر بتوانيم به آقاي احمدي نژاد ثابت كنيم كه اقتصاد علم است و قوانين خاص خودش را دارد، بزرگ ترين پيروزي را به دست آورده ايم اما آقاي احمدي نژاد در سخنراني اش مي گويد : «ما در بند فرمول نيستيم، ما با مردم ارتباط داريم.»
گويي كشورهاي توسعه يافته يكي يكي رفتند سراغ شهروندان و مشكلات مردم را رودررو حل كردند. خوشبختانه پس از سه سال دولت پذيرفته بين تورم و نقدينگي ارتباطي برقرار است البته هنوز اصرار به توزيع پول نقد دارد،ببينيد ما در كشوري هستيم كه آقاي احمدي نژاد معتقد بود قطعنامه شوراي امنيت كاغذ پاره اي بيش نيست و در اقتصاد ما اثر نمي گذارد اما پس از اينكه تاثير خودش را بر اقتصاد گذاشت، ايشان در سخنراني اش گفت كه آنها مي خواستند تورم 70درصدي را به ما تحميل كنند كه ما نگذاشتيم.
خب آقاي احمدي نژاد، فرض كنيم اين حرف شما صحيح است. شما با اين تورم 70درصدي مي خواستيد جمعيت ايران را به 120 ميليون نفر برسانيد كه مي گفتيد اين توطئه غربي هاست كه نمي گذارند جمعيت مسلمين افزايش يابد.
حرف من اين است كه برنامه براي كشوري است كه بديهيات در آن انكار نشود. در آن جوامع حقوق بشر از بديهيات پذيرفته شده است، به همين علت احزاب بر سر برنامه هاي خود رقابت مي كنند.
¦آقاي تاج زاده، دغدغه هاي شما دغدغه هاي جديدي نيست، سال هاست كه اين مباحث مطرح مي شود، چه احمدي نژاد باشد يا نباشد. اما به نظر من اين نقاط ضعف موجب نمي شود احزاب دست به سينه نظاره گر تحولات باشند. به نظر شما به عنوان يك فعال حزبي احزاب بايد چه كنند تا از اين فضا خارج شويم؟
سوال خيلي خوبي است. ما به دليل اينكه مشكلات مان چندوجهي است طبعاً نمي توانيم با يك كپسول اين مشكل را حل كنيم به طور مثال برخي مي گويند براي حل مشكلات بايد با آمريكا رابطه برقرار كنيم، من معتقدم با مديريت فعلي چه با آمريكا رابطه برقرار كنيم يا نكنيم، مشكلات ما نه تنها حل نمي شود كه روزبه روز بيشتر و سخت تر مي شود و مشكلات معيشتي مردم به طور جدي ادامه مي يابد. كشور نيز در مسير توسعه قرار نمي گيرد.
برخي نيروهاي درون محافظه كاران در اواسط دولت خاتمي تئوري «حاكميت يكدست» را مطرح كردند و گفتند كه چون قرار است ما براي خدا كار كنيم، اختلاف نداريم و در نتيجه كارآمدي حكومت افزايش مي يابد.اما زماني كه حكومت يكدست شد، اختلاف ها نيز عيان شد هرچند اختلاف ها سطحي و شخصي شده است. از نظر كارآمدي هم با اين مشكلات اقتصادي و اجتماعي ديگر جاي سخن باقي نمانده است بنابراين كاري كه ما به عنوان يك حزب انجام مي دهيم، مردم را بيشتر نسبت به مسائل آگاه مي كنيم، از ميان نخبگان عضوگيري مي كنيم تا تشكيلات ما قوي شود و در انتخابات ها حضور فعال مي يابيم و با ماجراجويي و طرح هاي غيركارشناسي مخالفت مي كنيم. به هر حال يك كار چندوجهي، سياسي، حقوقي، اقتصادي، قانونگذاري، اجتماعي و فرهنگي انجام مي دهيم، منتها بايد دقت كنيم كه ما نياز به زمان داريم. البته با شما موافقم كه عده اي مي گويند زمان مي خواهيم تا بي عملي خودشان را توجيه كنند اما من مي گويم زمان مي خواهيم به شرط اينكه كار كنيم و به جاي استراتژي صبر و انتظار به تاسي از سوره والعصر از راهبرد سفارش به حق و صبر دفاع كنيم.يعني دائم در صحنه باشيم و سخن حق بگوييم اما از آن سو بدانيم كه زمان مي خواهد تا دموكراسي كم كم شكل بگيرد.
¦شايد يكي از اين زمان هايي كه شما مكرراً مي گوييد، انتخابات رياست جمهوري آينده باشد. به نظر مي رسد انتخابات آينده بسيار مهم است به دليل اينكه سال آينده، چهارمين سالي است كه از چشم انداز بيست ساله گذشته و در عمل 16 سال ديگر باقي مانده است ولي حركت مثبتي نداشتيم و فقط پسرفت كرده ايم. اصلاح طلبان براي پيروزي در اين انتخابات مهم چه برنامه اي دارند؟ آقاي خاتمي مهم ترين گزينه روي ميز است، ميرحسين موسوي نيز كه هر دوره معرفي مي شود ولي ايشان نمي پذيرند و اخيراً آقاي عارف هم خود را گزينه در آب نمك خوابيده نظام مي داند. به نظر شما تعدد نفرات به سود اصلاح طلبان است و مي شود نظر مردم را به اين سو جلب كرد؟
با تعدد نامزدها به احتمال زياد در انتخابات شكست مي خوريم.
¦منظور من تعدد در پايان راه نيست بلكه در يك سال اخير است يعني چند نفر معرفي شوند و به صحنه بيايند خوب است (مانند انتخابات آمريكا) يا همه پشت سر يك نفر قرار بگيريم، بهتر است؟
تجربه انتخابات مجلس هشتم به ما ثابت كرده يا نبايد به ميدان بياييم يا با بهترين نامزد خود بياييم چون طرف مقابل نه تنها با تمام توان مي آيد بلكه با سوءاستفاده از امكانات دولتي مي آيد. بنابراين به نظر من، اگر آقاي خاتمي به صحنه بيايد، ديگر نياز نداريم فرد ديگري را مطرح كنيم و خوشبختانه چون راديو- تلويزيون هم در اختيار كانديداها ست، خيلي تبليغات جانبي موثر نيست مگر بحث هاي رودررو كه در سطح ملي احزاب اصلاح طلب بايد بسيج شوند تا آقاي خاتمي با راي بيشتري بتواند انتخاب شود.
¦احتمال حضور آقاي خاتمي چقدر است؟
نمي دانم چون عوامل مشوق آمدن ايشان كم نيست، اما از آن طرف موانع هم زياد است. حسن ايشان اين است كه به خردجمعي احترام مي گذارد.بنابراين اگر احساس كنند كه مي توانند گامي به سود ملت بردارند ممكن است به رغم تحليل شخصي از اوضاع بپذيرند كه به صحنه بيايند البته برخي افراد معتقدند بايد يك دوره ديگر صبر كنيم تا اقتدارگرايي به طور ريشه اي و گسترده تري با عدم مقبوليت و نامشروعيت مواجه شود و از بين برود و آقاي خاتمي براي اين دوره هزينه نشود. حرف ما اين است كه چه تضميني وجود دارد پس از سه،چهار سال فرصتي باقي مانده باشد كه بتوان كاري كرد؟ ما با كساني كه معتقدند بايد اقتدارگراها را رها كرد تا كار خودشان را بكنند، در اينكه اينها به بن بست مي رسد هر دو نگاه مان مشترك است چون مديريت و سياست هاي اينها شكست خورده است اما سخن اين است كه چه تضميني وجود دارد پس از اين دوره مشكلات بزرگي سر باز نكند و درگير نزاع هاي داخلي يا دخالت هاي خارجي نشويم؟
¦اصلاح طلبان هم اكنون دو نامزد بالقوه دارند؛ آقاي خاتمي و آقاي كروبي كه با آمدن هر يك قطعاً ديگري به صحنه نمي آيد. اگر آقاي خاتمي نيايد، آيا اصلاح طلبان پشت سر آقاي كروبي جمع مي شوند؟ براي همان شعار نجات كشور و اينها...
فضاي غالب اين است كه فعلاً اجماع روي آقاي خاتمي است. در صورت عدم كانديداتوري وي، بايد دلايل آن بررسي شود كه تضمين سلامت انتخابات با مسوولان فعلي آن چيست؟اگر به اين نتيجه برسند كه اگر آقاي خاتمي نيامد، بايد يك نامزد ديگر معرفي كنيم. آنگاه بايد بحث شود كه نامزد حزبي معرفي شود يا ديگران حاضر به اجماع هستند. در آن صورت حاضريم در مورد كسي كه بيشترين راي را خواهد داشت، توافق كنيم.همه اين تصميمات مربوط به كنگره احزاب است. ما بالاخره مي خواهيم پشت سر كسي باشيم كه احتمال- حداقل-
50 درصد برد را بتوان براي وي قائل بود.اگر بنا باشد فردي به ما تحميل شود كه به احتمال 90 درصد شكست مي خورد و ما به اين يقين برسيم، دليل ندارد كه حيثيت خودمان را به آن گره بزنيم.مي گوييم تو كار خودت را بكن، ما هم كار خودمان را مي كنيم.
 چهارشنبه 1 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن