واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: به نام خداوند بخشنده و مهربان
همانطور که میدانید کوروش بزرگ چگونه یهودیان و بابلیان را از بند اسارت رهانید و چگونه با خوی جوانمردانه به ضعیفان کمک نمود و آنان را از یوغ ستم ظالمین رها کرد درست در 900 سال پس از وی فرزندان کوروش باز این سنت جوانمردانه را که از خصائص ذاتی آریاییان است زنده نمودند!
آیا تا به حال نامی از سپهبد وهرز فرمانده ی آرتش ایران در عهد ساسانیان شنیده اید ؟!
کسی که هنگام ورود آرتش ایران به یمن فرمان داد تا کشتی های خودی را آتش بزنند ؟!
اگر نشنیده اید به دقت گوش کنید و ببینید که ایرانیان چگونه جوانمردانی بودند.
حبشی ها با هجوم به سرزمین یمن آن دیار را تصرف کرده و مردم آن را به بیگاری گرفتند. مردم یمن نیز چندین بار سر به شورش برداشتند ولی هر بار با شکست روبه رو شد .مردم یمن که به اخلاقیات ایرانیان که جوانمردی را سلوحه ی زندگی شان قرار داده بودند آشنایی داشتند مخفیانه نمایندگانی را نزد خسروانوشیروان (دادگر) فرستادند و از او یاری خواستند.خسرو نیز پس از دریافت پیام مردم دیار یمن بدون معطلی سپاهی بالغ بر 10000 سواره و 20000 پیاده نظام را آماده و به فرماندهی سپهبد دلیر ایران وهرز, به یمن فرستاد.
آرتش ایران به محض پیاده شدن در یمن دانست که استعداد قوای دشمن به هشتاد هزار نفر میرسد که در کنار آن چهار گروهان فیل که هر گروهان دارای 50 فیل و 10000 شمشیر زن از اعراب بدوی ! که روی هم تعدادشان حدودا به صد هزار نفر میرسید !
سپهبد وهرز از تپه ای بالا رفته و با سپاهیان ایران چنین سخن گفت :
مردان ایران ما به اینجا آمده ایم تا آرتش حبشه را بشکنیم و آنان را از سرزمین برادرانمان برانیم ! با برای شکست خوردن – به زانو در آمدن و همچون بردگانی در بازار به فروش رفتن نیامده ایم . برای یک سرباز مرگ و شهادت در میدان جنگ صد هزار بار نیکو تر از اسیری است. نیاکان ما بر این پایه تسلیم شدن سرباز ایرانی را ناروا دانسته اند.برای بزرگداشت فرمان نیاکانمان من فرمان میدهم تا کشتی هایی که به آنها آمده ایم را آتش بزنند تا در برابرمان تنها دو راه داشته باشیم . پیروزی و یا مرگ.ما برای پشتیبانی از مردم یمن آمده ایم و قطعا از حمایت آنان نیز برخوردار خواهیم شد.این را بدانید که ما باید از مظلومین در مقابل ظالمین و زور گویان محافظت کنیم و این وظیفه ی ماست که به همنوع خود کمک کنیم. مردم یمن ستم دیده اند و از ما ایرانیان کمک خواستند . ایران وظیفه ی ماست که امروز آنان را تنها نگذاریم و به یاریشان بشتابیم.
(میبینید دوستان ؟ کشور روم که آن همه ادعای تمدن و نمایندگی تمدن غرب را میکند هیچگاه به ضعفا کمک نمیکرد . جالب است که سپهبد وهرز از یمن به عنوان کشور برادر نام میبرد این نشان میدهد که ایرانیان مانند غربیان نبودند که طرف آن کشوری را می گرفتند که نیرومند تر است. شاید اگر ایران با حبشه مساعدت میکرد نفع زیادی را در بر میداشت. اما این جوان مردی و خصائص نیکوی آنان و همینطور شهریار خسروانوشیروان نیز اجازه نمیداد)
به هر حال سپاه عظیم حبشه جنگ را آغاز کرد و سپهبد وهرز با یک تاکتیک ماهرانه با استفاده از شتر ها و با ایجاد صداهای رعب انگیز با استفاده از سلاح و سپر کاری کرد که فیل ها ی حبشی که در صف اول بودند رم کرده و خلاف جهت به روی حبشیان بازگردند. در پی این حرکت سپاه ایران به دل حبشه زده و سی هزار مرد ایرانی بر صد هزار نیروی حبشی قالب شدند و بدین ترتیب مردم حبشه نیز از بند اسارت رها شدند. پس از آن خسروانوشیروان نامه ای را تنظیم و فرمانی را در یمن حکم کرد که بدین سان بود :
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
از شاهنشاه ایران خسرو به فرماندار یمن سیف
چیزی که ما برای بدست آوردن آن تلاش کردیم و مردان ما برای آن جانفشانی نمودند آزادی و رعایت حق و حقوق مسلم مردم یمن بود. . شما باید به حقوق این مردم از هر جنبه احترام گذاشته و هرگز به حریم شخصی کسی وارد نشوید. تجارت برای مردم یمن در سرتاسر خطه آزاد خواهد بود و ما نیز همانند ناظری بر کار شما نظارت خواهیم نمود . امیدواریم حضورتان در میان مردم یمن به عنوان فرزند حاکم سابق یمن گرمی دلی برای مردم دیارتان باشد.
این بود جوانمردی شهریار ساسانی و مردان ایران که چنان مهری از ایرانیان در دل مردم یمن کاشت که در زمان انقلاب و جنگ ایران و عراق – صدام از یمن که دولت صنعا نام داشت درخواست نیرو نمود. مردان صنعا حتی یک نفر حاضر نشد که بر علیه ایران به جنگ برود و آنان در پی این مطلب اشاره کردند که ایرانیان در طول تاریخ همبستگی ناگسستنی با تاریخ یمن داشته اند و درست در هزاروپانصد سال پیش آنان بودند که مارا از یوغ ستم ظالمین رهانیدند .
حال ما چگونه به جنگ آنان برویم و این پیوند را از میان خود و ملت شریف ایران از بین ببریم ؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]