واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: تاثير فعاليت هاي تربيتي مدارس
وارد هر مدرسه اي كه مي شويم، اولين نكته اي كه نظرمان را جلب مي كند سخناني است كه بر روي ديوارها مخصوصا در رابطه با حجاب نوشته شده است اگر بي حجابي تمدن است پس حيوانات متمدن ترين موجودات هستند حجاب قبل از اين كه يك وظيفه باشد، يك حق است، حقي كه بايد رعايت شود.
قبل از هر چيزي بايد به حجاب فكر كنيم كه مظهر عفت و نجابت است.
حجاب كه حافظ و نگهبان گوهر زن است. حجاب كه مظهر احترام و رعايت حقوق زن مسلمان است . حجاب كه نه چادر و نه روسري كه به ظاهر بر سر گذاشته شود كه حجاب، حجاب روح است.
پس آيا هر كسي كه فقط روسري بر سر نهاد و چادر گذاشت، با حجاب است؟ اگر چه اين ها تا حدود زيادي انسان را از گناه باز مي دارد ولي چه بسا كساني هستند كه از اين پوشش مقدس سوء استفاده كرده و در جهت اهداف سوء و بدبينانه استفاده مي كنند.
اكنون طبق سنت و آيين مان چادر را مظهر پاكي و نجابت مي دانيم وقتي برجستگي هاي بدن و زيبايي هاي زن در لواي چادر پوشيده مي شود، كمتر مردي تحريك مي شود، تا بر حريم او تجاوز كند.
وقتي يك چوب خشك را مي نگري زشت مي نمايد ولي همين چوب خشك وقتي پوشيده مي شود، زيبايي خاصي دارد.
حجاب يك امر فطري است اگر به انسان بسياري چيزها آموخته مي شود و حجاب هم يكي از آن هاست اما بالاخره جزء فطرت انسان است.
زن و مرد هر كدام پوشش را رعايت كنند، باعث عزت و احترام خود شده و در اصل بر زيبايي خود افزوده اند.
يك انسان مومن و پاك، صورتي زيبا دارد اما يك انسان گنه كار اگر چه صورتي زيبا داشته باشد اما به نظر مردم بدخو و زشت است.
در بسياري جاها براي حجاب مثال هاي جالبي زده اند : از جمله شيشه عطر و سر آن ...تا زماني كه سر شيشه بسته است ، عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود و به محض اين كه سرش باز شود، مدتي بماند، تمام عطر آن در فضا پخش شده، از بين مي رود و رمز زيبايي زن هاي مسلمان هم همين حجاب است ....زن تا با حجاب است، زيباست وقتي حجاب را كنار زد، آن زيبايي و طراوت او هم كنار زده مي شود.
تاثير فعاليت هاي تربيتي هر آموزشگاه در رابطه با حجاب و مسائل تربيتي چيست ؟ كاملا محرز است كه امور تربيتي يك پايه محكم و بي نهايت اثرگذار در جامعه مدرسه است.
يك ركن اساسي در مدرسه كه مي تواند بچه ها را به جنبش و حركت وا دارد و آنان را از بسياري مسائل تربيتي شان كه حتي قادر به فهميدن و دركش نيست آگاه كند.
امور تربيتي همان طور كه در پرورش استعدادهاي نهفته دانش آموزان و به جنبش واداشتن بچه هاي خود و ساكت و گوشه نشين مي تواند موثر باشد، در آگاه كردن آناني كه هنوز حجاب را نپذيرفته اند و در اصل اسلام را نپذيرفته اند، نقش مهم و اساسي را داشته باشد.
چرا كه كساني كه با حجاب ميانه خوبي ندارند كه معمولا هم خانوادگي به آن اهميت نداده و از همه مهم تر به نمازشان هم اهميت نمي دهند ممكن است اصلا نماز خواندن هم بلد نباشند.
اين چنين كساني چگونه مي توانند حجاب را بپذيرند كه به آن ها بفهمانيم كه نماز چيست و فلسفه نماز در چه مي تواند باشد ؟ تا به حجاب معتقد شوند كسي كه معتقد به نماز شد، به حجاب هم معتقد خواهد شد.
پس امور تربيتي مي تواند بچه هايي را كه ناآگاهانه و كوركورانه از خانواده ها يا از دوستان ناآگاهشان تقليد مي كنند را راهنمايي و هدايتشان كنند.
چه بسا اين جور بچه ها حتي غافلند و خبر ندارند كه نگه داشتن گوهر عفتشان از هر چيزي با ارزش تر است.
دختري مورد قبول است، ( حتي مورد قبول كساني كه خود لاابالي اند ) كه سنگين و با وقارتر و با حجاب تر باشد.
آن وقت است كه مي يابند ؟ آن چه به آن توجه كرده اند و زيبايي هاي خود را در معرض تيغ هاي تيز چشمان نامحرم قرار داده اند ، جز سرابي بيش نبوده و جز تباهي شان را به دنبال ندارد.
پس امور تربيتي مربي پرورشي عملا، نه با زور و اجبار، با دليل و منطق، بچه هاي خود را بياموزد.
همان طور كه ما اسلام را با دليل و منطق پذيرفته ايم و هرگز اجازه نداده ايم كوركورانه پذيراي آن باشيم.
ما بايد براي ايمان آوردنمان دليل داشته باشيم، تا اگر كسي پيدا شد و خواست خدايمان را منكر شود و ما را به مسخره بگيرد، جوابش را داشته باشيم گر چه حدود حجاب مشخص شده اما چادر بهترين است.
چادر خيمه زن است چادر چيزي است كه كاملا زن را محفوظ نگه مي دارد و چادر بهترين مانع فساد است.
وقتي تمام زيبايي هاي زن در لواي چادر پوشيده شود، ديگر احدي جرات جسارت به او را ندارد.
آري چادر حريم است و چه خوب است كه اين حريم را پاس داريم و با زبان و عمل به بچه ها بفهمانيم كه مي توانند در لواي چادر محفوظ و از هر خطري در امان باشند به شرط آن كه حجاب روحشان، حجاب چشم و گوششان را هم حفظ كنند. آن هايي كه متاسفانه با بوق و كرناهاي استعمار به بيراهه رفته اند يا جاهلند يا به خاطر خود پسندي و تظاهر، مي خواهند خود را به جامعه بنمايانند و اين حس مقدس استدلال طلبي را در جهت منفي، آن ثابت كنند.
متاسفانه دو چيز مهمي كه در جوان نقطه ضعف مي تواند باشد، ظاهر بيني و تقليد كوركورانه است.وقتي جوان ظاهر بين انواع و اقسام مدها و رنگها و آرايش ها را در هنرپيشه محبوبش يا فوتباليست و يا ورزشكار محبوبش ببيند، مطمئنا خيال مي كند اين چيزي است كه به دنبالش بوده و بايد در جامعه خودآرايي و خودنمايي كند.
مي خواهد محبوب شود، نمي داند اين راهش نيست.
واقعا اين ديدگاه را چه كسي يا چه كساني در مغز بچه ها و جوانان ما فرو كرده اند ، غير از اين است كه اين جا خانواده ها حرف اول را مي زنند.
وقتي مادر خود هنگام بيرون آمدن از خانه خود را بيارايد و به حجابش در نزد نامحرم توجهي نشان ندهد يا اگر فرزندش از ديگران ياد گرفت و اهل مدآرايي شد او را به راه نياورد، آيا ممكن است دختر چنين خانواده اي منحرف نشود.
اگر به خانواده اي گوشزد شود كه خانم يا آقا، دختر يا پسر شما راه انحراف را در پيش گرفته فورا جبهه گرفته و مي گويند دختر ما اهل اين حرف ها نيست، شما اشتباه مي كنيد يا اين كه جوان است آزادش گذاشته ايم، هر كار دلش بخواهد بكند جواني بكند تا جوانند بايد خوش باشند.
اين را مي پرسم ، آيا نمي توان با درس خواندن و لذت بردن از درس خوش بود ؟ آيا نمي توان با عفت، حجاب و حيا خوش بود ؟ آيا نمي توان با قرآن و نماز خواندن و با خداي خود راز و نياز كردن خوش بود ؟ آيا نمي توان با تحقيق و مطالعه خوش بود ؟ با سرگرمي هاي سالم و تفريحات سالم ؟ آن چه غذاي واقعي روح است، نه غذاي كاذب و فريبنده.اما متاسفانه علاقه بچه ها به همان چيزهاي كاذب بيشتر است پس بايد آموخت و ياد داد اول خود بياموزيم تا بتوانيم ياد دهنده و تذكر دهنده خوب و موفقي باشيم.
فاطمه الهامي-كارشناس معارف اسلامي
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]