واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: بازنويسي قصههاي قرآن به سبك استاد مهدي آذريزدي
استاد مهدي آذريزدي زماني شروع به بازآفريني كرد كه كاركردن بر روي قصههاي قرآن و متون ادبي چندان رواج نداشت و او توانست دري تازه را به روي بازنويسي اين قصهها باز كند.
محسن هجري نويسنده كودك و نوجوان در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران با بيان اين مطلب گفت: آذريزدي در شرايطي شروع به بازنويسي قصههاي قرآن كرد كه اين كار در ايران بهويژه براي مخاطب گروه سني كودك و نوجوان باب نبود. اين نويسنده با بيان اينكه نسل فعلي نيازهاي جديدي دارد، تأكيد كرد: ما بايد يك اثر را در زمان و مكان خودش در نظر بگيريم؛ درست است كه هماكنون نياز مخاطب امروزي فراتر رفته است، اما اين موضوع نميتواند نافي كارهاي صورتگرفته قبلي باشد.
نويسنده كتاب پدرخاك ضمن اشاره به اين نكته كه ما ميتوانيم از سبك و سياق آذريزدي كه به سادگي با مخاطب خود حرف ميزند، در آثار خود استفاده كنيم، بيان كرد: آثار آذريزدي ميتواند چراغ راهي براي كساني باشد كه ميخواهند براي كودك و نوجوان بنويسند؛ اين كه به سادگي حرفشان را بزنند و به منابع ملي، بومي و ديني كشور خود نيز آگاه باشند.
هجري در ادامه به خلاقيت در كار ادبي اشاره كرد و گفت: كار ادبي توام با خلاقيت است، هركاري شناسنامه خاص خود را دارد؛ ما منابع فراواني داريم كه در خلق ادبي و در ارتباط با مخاطب كمكمان ميكنند و آذريزدي راه استفاده از اين خلاقيت را به بسياري نشان داد.
اين نويسنده بيان كرد: كار آذريزدي با ساير نويسندهها متفاوت است. ما كارهاي ارزشمندي داريم كه در طول اين دو سهدهه خلق شدهاند كه كم از آثار او نيست؛ اما شناسنامه خاص خود را دارد كه با توجه به مخاطب امروزي، زبان و نياز آنها نوشته شده است.
او ادامه داد: مخاطبان امروزي باتوجه به اين كه در معرض رسانههاي مختلف تصويري قرار دارند جذبشان هم به سمت كارهاي مكتوب سختتر است. اين مشكل فقط در ايران نيست و در ساير كشورها هم رسانههاي مكتوب مجبور به عقبنشيني در مقابل رسانههاي تصويري شدهاند؛ اما با اين حال در رسانههاي مكتوب كار ضعيف و قوي وجود دارد؛ ما در ايران نتوانستيم در آن حد لازم به فرهنگ ديني و ملي خود توجه كنيم و در شكل بازنويسي شدهاش به آن شكل مطلوب دهيم و هماكنون لازم است روي اين جذابيتها بيشتر كار كنيم.
او افزود: اقبال مخاطبان به آثار ترجمه شده خارجي نسبت به كارهاي تأليفي به ما نشان ميدهد كه از برخي جذابيتها غافل بودهايم و اگر از اين موضوع درس بگيريم ميتوانيم آثار جديدي را با مضامين ديني و فرهنگي خلق كنيم.
اين نويسنده با تأكيد بر اينكه ادبيات عرصه تاريخ نيست، گفت: با گنجينههايي كه در اختيار داريم از جمله قرآن، منابع تاريخي و ملي، آثاري مهم و تأثيرگذاري را ميتوان خلق كرد به اين شرط كه ادبيات را عرصه زيباييشناسي و ارتباط با مخاطب بدانيم. اگر متوجه اين موضوع نباشيم جذابيتهاي ادبي از بين رفته و مخاطب خود را از دست ميدهيم.
هجري در پايان با بيان اين نكته كه آثار تصنعي پايدار نميماند گفت: كارهاي آذريزدي، به خوديخود اين ماندگاري را دارد. اين اثر است كه ماندگاري خود را تضمين ميكند و بايد در اين زمينه نشست نقد و بررسي و گراميداشت برگزار كرد كه فقط بوي تعارف از آن بلند نشود و در اين قالب زواياي اثر او را براي مخاطب بشكافيم.
هنرمندي كامل در بازنويسي :
هنر تنها در ظاهر يك اثر هنري تجلي نميكند، بلكه به لايههاي زيرين ميرود و خود را دل آن اثر متجلي ميكند. قصههاي قرآن آذريزدي نيز با هنرمندي كامل بازنويسي شده است.
«اصلان قزللو» نويسنده كودك و نوجوان هم در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران، با بيان اين مطلب گفت: موضوع هنر نويسندگي در زمينه آثار قرآني به شكل روايت آن بستگي دارد؛ قرآن داراي قصههاي بسياري است كه اين قصهها در دل خود اندرزهاي بيشماري را منتقل ميكند. هنري كه بازنويس قصههاي قرآني بايد آن را رعايت كند، اين است كه با چه شيوهاي اين آموزهها را به زبان مخاطب خود نزديك كرده و نگارش كند. او افزود: مخاطب آثار آذريزدي كودكان هستند و اين گروه سني با نصايح مستقيم و بيپرده ميانهاي ندارند. هنر نويسندگي و تسلط آذريزدي وقتي وارد اين ميدان ميشود، خود را به ظهور رسانده و آثاري با اين حجم مخاطب و علاقهمندي را خلق ميكند.
نويسنده كتاب «تاريخ ادبيات كودك و نوجوان» در ادامه گفت: در اين آثار استفاده از فراز و فرودهاي هنري باعث شده است كه مخاطب، خود به سمت كشف نتيجه و هدف داستان رفته و چون اين كشف توسط خود او صورت ميگيرد، اين نتيجهگيري از داستانها بسيار جذاب و دلپذير ميشود و وقتي داستانها در خود نتايج اخلاقي و معنوي داشته باشند، ديگر رسالت اين هنر به كاملترين وجهي به ظهور ميرسد.
وي تصريح كرد: نوشتن قصههاي قرآني كار هر كسي نبوده و كسي كه ميخواهد به اين سمت برود، علاوه بر داشتن عشق و علاقه به اين كار، بايد داراي زباني روان به همراه اطلاعات عميق و تسلط كافي باشد كه آذريزدي همه اين مؤلفهها را با خود همراه دارد.
اين نويسنده با بيان اين مطلب كه آذريزدي تمام عمر خود را به نويسندگي اختصاص داده، تصريح كرد: آذريزدي زندگي خصوصي خود را هم در جريان كار نويسندگي وارد كرده و با داشتن اطلاعات و آگاهي به همراه عشق و علاقه نسبت به داستانهاي قرآني و ادبيات كهن، توانسته آثار ماندگاري در اين زمينه خلق كند. علاوه بر كودكان، نوجوانان و حتي بزرگسالان، نويسندگان نيز از قلم مهدي آذريزدي متأثر شده و در پيشبرد آثار خود از آن استفاده كردهاند كه توجه بيشتر به ادبيات فولكلور (عاميانه) پس از كتابهاي آذريزدي گواه اين سخن است.
قزللو در پايان با اشاره به مشكلاتي كه بر سر راه نشر آثار آذريزدي وجود دارد، خاطرنشان كرد: به علت مشكلات بازار نشر و مسائل خاصي كه در چاپ كتاب وجود دارد و به جهت گستردگي و گوناگوني كتابهاي منتشر شده در زمينه ادبيات كودك، آثار آذريزدي كمتر از قبل به دست مخاطب خاص خود ميرسد كه در اين زمينه براي شناساندن و بهرهمند كردن اين دسته از مخاطبان بايد تدابير لازم مورد بررسي قرار گيرد.
نزديك كردن قصص عميق قرآني به ذهن كودكان
آذريزدي با وجود خردورزي كه در عمق قصههاي قرآن است، آنها را به ذهن كودكان نزديك ميكند و اين جزو هنرهاي منحصر به فرد اوست.
مريم صباغزاده ايراني نويسنده كودك و نوجوان نيز در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران، با بيان اين مطلب گفت: قرآن خود داراي قصص فراواني است كه همگي جنبه واقعي دارند و ساخته تخيل آدمي نيست؛ قرآن ساخته صنع و هنر خدا است و در نظر گرفتن همين محور، دلنشيني به خصوصي براي فطرت كودكان دارد. آذريزدي نيز با كمك اين مسأله و اضافه كردن چاشني هنر ذاتي خود، داستانهاي قرآني را به زبان كودكان ديروز و امروز بازنويسي كرده است؛ در حقيقت نثر آذريزدي متعلق به 50 سال پيش بوده، ولي هنوز دلنشين است.
اين نويسنده افزود: هر وقت صحبت از آثار آذريزدي به ميان آيد، در ابتدا كتاب «قصههاي خوب براي بچههاي خوب» به ذهن متبادر ميشود. در حقيقت او به شكل جالبي قصههايي از قرآن را انتخاب كرده كه كنش و واكنشي گيرا و منطقي دارد. يكي از اين قصهها، قصه بسيار معروف سجده كردن فرشتگان بر آدم و امتناع ابليس است.
اين نويسنده ادامه داد: اين داستان داراي يك بنمايه حكمي است كه در آن ابليس نماد وسوسه است، اين ماجرا سخت به قصه شدن تن ميدهد، چرا كه يك روايت خطي است و افت و خيز ندارد و شايد طرح آن براي گروه سني كودك جالب توجه نباشد، اما آذريزدي در داستانش كنشها و واكنشهاي اين داستان را چنان طرح ميكند كه به ذهن كودك نزديك ميشود و او را مشتاق دنبال كردن ماجرا ميكند.
صباغزاده ايراني درباره سبك نويسندگي آذريزدي گفت: هر نويسندهاي كه به موفقيت ميرسد داراي يك سبك است. درواقع يك عده در ايجاد سبك خاص موفق ميشوند و يك عده كار ديگران را تكرار ميكنند، اما آذريزدي توانست به سبك برسد و با قلمي شيرين متن قرآن را به صورت قصه بيان كند.
او در زمينه وجود ادبيات كهن در آثار آذريزدي گفت: آذريزدي دغدغه مسائل ادبيات كهن را هميشه داشته و آنها را در آثارش مطرح ميكند. او همچنان در حال نويسندگي است و اين از توفيقات نوشتن قصص قرآني است كه خداوند به او عطا كرده است.
اين نويسنده درباره شخصيت آذريزدي بيان كرد: آذريزدي عليرغم كهولت سن داراي شور و نشاطي است كه فكر ميكنم به دليل وارد شدن به دنياي كودكان است. او خصوصيات منحصر به فردي دارد؛ مثلاً خودش كفشهايش را ميدوزد و يا مسيرهاي طولاني را اغلب پياده طي ميكند. در واقع او خود را غرق دنياي امروز نكرده و براي يك نويسنده اين نوع نگرش باعث ميشود كه كلامش به دل بنشيند؛ چرا كه در حقيقت از دل برميآيد.
وي در پايان خاطرنشان كرد: كساني كه به نوعي دستاندركار هستند، بايد كارهاي او را تدوين و جمعآوري كرده و اگر اثر چاپ نشدهاي از او موجود است، آن را زمين نگذارند و كارهاي چاپ شده را به چاپهاي بعدي برسانند و آذريزدي بايد از هر لحاظ تحت حمايت قرار بگيرد، اگر چه مناعت طبع او به حدي است كه هيچوقت درخواست خاصي از او نميشنويم، اما در كنار تجليل آثار بايد از شخصيت او نيز تجليل شود، چرا كه بخش طلايي عمر خود را صرف اين موضع كرده و همچنان نيز در اين زمينه فعال و كوشاست. كاش ميشد از حضور او در مجامعي كه خوانندگان كتابهاي او نيز كه بخش اصلي آن كودكان هستند، به عنوان يك الگو استفاده كرد.
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]