پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851250586
دانش - بيش از 160 هزار هكتار از درياچه اروميه خشك شد
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دانش - بيش از 160 هزار هكتار از درياچه اروميه خشك شد
دانش - بيش از 160 هزار هكتار از درياچه اروميه خشك شد
مژگان جمشيدي:درياچه اروميه رو به نابودي است. موضوعي كه پنج ماه قبل در همين صفحه در روزنامه كارگزاران به آن اشاره كردم. نوشتم كه اگر باز هم تعلل كنيم تا هفت سال ديگر از چي چست آذربايجان چيزي جز يك كوير نمك به وسعت 5500 كيلومتر باقي نخواهد ماند. گزارش مفصلي از آخرين بازديد خودم را كه مربوط به اواخر ارديبهشت ماه سال جاري بود در اين گزارش نوشتم. هرچند اين نخستين و اولين باري نبود كه اين موضوع را به نقل از كارشناسان مينوشتم و بالاخره همان چشمانداز سياهي كه 10سال قبل كارشناسان براي اروميه پيشبيني ميكردند امروز به حقيقت پيوسته و افسوس كه مسوولان چقدر دير متوجه اين زنگ خطر شدند. حالا كه بيش از يك چهارم وسعت درياچه به نمكزار تبديل شده و بستر درياچه كاملا با لايههاي نمك فرش شده، حالا كه نسل آرتميا تا سر حد نابودي پيش رفته و حالا كه درياچه اروميه سالهاست روز و شباش را با پيكر بيجان هزاران پرنده مرده و قنديل بسته سر ميكند، حالا كه ديگر ارزشهاي ملي و بينالمللي اين درياچه از حيث محيط زيست و جاذبههاي توريستي از بينرفته، مسوولان و همه آنهايي كه اجراكننده سياستهاي غلط توسعهاي كشور در بخش آب و كشاورزي بودند، آمدند تا سند ملي درياچه اروميه را كه حاصل سالها تلاش دفتر طرح بينالمللي حفاظت از تالابهاي ايران و كمكهاي فني و مالي UNDP بوده، امضا كنند. و من بعد از پنج ماه بار ديگر عازم درياچه ميشوم. يك شب قبل از سفر به اروميه، از نمايشگاه عكس و جشنواره كودك، محيط زيست و درياچه اروميه كه با تلاش گروه همياران زيست سبز در تبريز به پا شده بود ديدن كردم. عكسها همه از درياچه بودند. در و ديوار پر بود از عكسهايي كه هر يك حكايت از نابودي درياچه ميكرد و نشان ميداد كه وضع لحظه به لحظه بدتر ميشود. ميان سالن نمايشگاه سنگ قبر درياچه اروميه هم به نمايش گذاشته شده بود. فرداي آن روز يعني جمعه به درياچه اروميه و اين بار به بندر شرفخانه ميرويم. بندري كه كاملا از خير بهرهبرداري و انتفاع خارج شده است و اسكلهها و كشتيها و قايقهاي به نمك نشسته حكايت از اين ميكند كه اينجا روزگاري نه چندان دور بندري پر رونق بوده است. تا چشم كار ميكرد همه جا سفيدپوش بود، انگار درياچه كفن به تن كرده بود و با آن سنگ قبري كه طرفداران محيط زيست برايش در تبريز ساخته بودند باورم شد كه ديگر نشاني از نگين سرخ آذربايجان باقي نمانده است.
كودكان در يك اقدام نمادين كنار آخرين بازمانده درياچه، تشكيل زنجيره انساني داده بودند و با نقاشيها و پلاكاردهايي كه در دست داشتند از مسوولان ميخواستند كه درياچه اروميه را دريابند. چند ساعت قبل هم تور دوچرخه سواري در حمايت از درياچه اروميه از شهر تبريز به سمت اروميه حركت كرده بود تا فرياد دادخواهي اين درياچه رو به نابودي را به گوش همه برساند.
روز شنبه 27 مهر ماه هم قرار بود سند ملي نجات درياچه اروميه با حضور رئيس سازمان محيط زيست و جمعي از وزرا و نمايندگان مجلس در مجتمع گردشگري باري در پارك ملي درياچه اروميه به امضا برسد. مجتمعي كه خود، بدون در نظر گرفتن قوانين حاكم بر پاركهاي ملي در داخل پارك ملي درياچه اروميه ساخته شده بود و امروز به محلي براي امضاي تفاهمنامه نجات اين درياچه بدل شده بود و اينك بقيه ماجرا!
امضاي نخستين سند فرابخشي كشور
سرانجام پس از سالها انتظار و بعد از گذشت سه سال از آغاز بهكار طرح حفاظت از تالابهاي ايران كه با كمك مالي و فني برنامه عمران ملل متحد با تمركز بر روي دو درياچه پريشان و درياچه اروميه از سال 2005 آغاز شده بود، راهبردهاي مديريتي درياچه اروميه تهيه و تدوين شد كه انتظار ميرود با اجراي اين راهبردها كه نخستين سند فرابخشي كشور در بخش محيط زيست است، نگين سرخ آذربايجان بار ديگر به روزهاي آرماني خود بازگردد. سند ملي راهبردي مديريت جامع پارك ملي درياچه اروميه، ظهر روز شنبه با حضور رئيس سازمان محيط زيست و وزراي جهاد كشاورزي و نيرو، استانداران و نمايندگان سه استان آذربايجان غربي، آذربايجان شرقي و كردستان در كنار درياچه در حال اغماي اروميه به امضا رسيد.
اين سند كه وظايف همه دستگاههاي مربوطه را در قبال درياچه اروميه و بازگشت آب به درياچه مشخص كرده قرار است ظرف مدت پنجسال حداقل نياز آبي درياچه اروميه را تامين كند. دكتر نظريدوست، مديرملي طرح حفاظت از تالابهاي ايران، در اين باره ميگويد: چشمانداز اين سند براي يك برنامه 25 ساله است و اين سند تا 25 سال ديگر اعتبار دارد. در اين سند كه شامل شش بند و هشت تبصره است وظايف هر يك از دستگاههاي مربوطه مشخص شده است اما با توجه به اينكه هماكنون درياچه با شش متر كاهش عمق آب مواجه شده است سعي ما اين است كه حداقل در مدت پنج سال نخست اجراي اين طرح، تراز اكولوژيك درياچه را كه هماكنون دومتر از حد آستانه پايينتر است جبران كنيم تا حيات به درياچه بازگردد. بعد از آن ميبايست كمبود آب درياچه را ( يعني چهارمتر ديگر را) در يك برنامهبلند مدت جبران كنيم. وي افزود: درياچه امروز به قدري دچار كاهش آب شده كه اگر همه آب حوزه آبريز درياچه را تا دو سال آينده به هيچ مصرفي هم نرسانيم و فقط به درياچه دهيم باز هم كمبود آب آن جبران نخواهد شد.
به گفته او براي اينكه سطح آب درياچه اروميه به حداقل تراز اكولوژيك كه همان دو متر است بازگردد به 12 ميليارد متر مكعب آب نياز است. مدير طرح ملي حفاظت از تالابهاي ايران در ادامه ميافزايد: عملياتي شدن اين سند كه حاصل همگرايي فرابخشي تمامي بخشهاي دولتي و غيردولتي مرتبط با درياچه اروميه است، مستلزم وجود حمايتهاي مقامات استانهاي واقع در حوضه آبريز و همچنين مراجع ستادي كليدي ذيربط خواهد بود.
هدف نهايي اين طرح برقراري يك نظام مديرت اكوسيستمي براي درياچه اروميه و تالابهاي اقماري آن، مبتني بر اصول مديرت به هم پيوسته منابع آب و خاك و توسعه پايدار و مشاركت موثر تمامي گروههاي ذيربط و از جمله جوامع محلي در امور مديريت درياچه است. اما آيا بهراستي اين سند ميتواند ناجي پارك ملي درياچه اروميه و دومين درياچه آب شور جهان باشد؟ و آيا امضاكنندگان اين سند تعهدات خود را در قبال بازگشت حيات به درياچه عملي خواهند كرد يا باز هم همچون گذشته هر وزارتخانه به صورت بخشي كار خودش را انجام ميدهد و نيمنگاهي هم به بقاي اين درياچه و بود و نبود آن نخواهد داشت؟ عليالقاعده همه آنهايي كه ذيل اين سند امضا كردند متعهد به اجراي مفاد اين سند و پيوستهاي مربوط به آن هستند.
كردان به اروميه نيامد
در اجلاس روز شنبه براي امضاي سند ملي درياچه اروميه، وزير كشور نيز كه ميبايست به عنوان يكي از طرفهاي متعهد به اجراي اين سند ملي در همايش همگاني حمايت از درياچه اروميه حضور مييافت، دعوت فاطمه واعظجوادي را بيپاسخ گذاشته و به اروميه نيامد. عدمحضور وزير كشور نشان داد كه او همانگونه كه سه روز قبل از مراسم امضاي سند ملي نجات درياچه اروميه، از جنبشهاي محيطزيستي به عنوان يكي از چالشهاي امنيتي سخن به ميان رانده بود، در عمل نيز اعتقادي به حفظ و حمايت از محيط زيست ندارد لذا از هماكنون ميتوان نتيجه گرفت كه وزارت كشور مسووليتي در قبال اجراي مفاد سند ملي نجات درياچه اروميه بر عهده نخواهد گرفت و حتي اگر هم در روزهاي آتي، كردان تنها به منظور رعايت تشريفات در تهران مجبور به امضاي اين سند شود، عملا چون اعتقادي به حفظ محيط زيست ندارد، اجراي مفاد اين سند را با بيتوجهي به گوشه بايگاني خواهد سپرد. شايد همين حمله اخير كردان به جنبشهاي زيستمحيطي بود كه اسكندري، وزير جهادكشاورزي را بر آن داشت تا در وقتي كه به او داده شد، هم به كردان و هم به جايگاه محيط زيست در كشور اشاره كند. وزير جهاد كشاورزي روز شنبه در يك سخنراني بسيار كوتاه ( در حد يك دقيقه ) در مراسم امضاي سند ملي درياچه اروميه شايد تنها در حد 6-7 جمله سخن گفت. اينكه «خانم جوادي در ارتباط با مسائل زيستمحيطي يكتنه ايستاده است »، «قرار بود وزير كشور هم باشند كه نيامدند»، «امضاي اين سند همه ما را متعهد ميكند كه مسائل زيستمحيطي را رعايت كنيم و همانگونه كه رئيسجمهور بارها به اين موضوع تاكيد كردند مسائل محيط زيست مانعي براي توسعه نيست !» اسكندري در حالي اين سخنان را به زبان راند كه پيش از وي استانداران و نمايندگان اروميه و تبريز و سنندج در سخنرانيهاي خود بارها به نقش كليدي توسعه كشاورزي در كاهش آب درياچه اروميه اشاره كرده بودند ولي او به اختصار سخن گفت و همچون فتاح، وزير نيرو از وزارتخانه متبوعش رفع اتهام نكرد. نكته جالب اينكه در اين اجلاس و در تمامي سخنرانيها و بروشورها و جزواتي كه بين مدعوين توزيع ميشد بيش از 57 درصد علت كاهش آب درياچه اروميه به كاهش نزولات جوي، 25 درصد به كشاورزي و تنها 5 درصد به سدسازي نسبت داده شد! اين در حالي است كه در حال حاضر روي تمامي رودخانههاي آب شيريني كه به درياچه ميريزند سد ساخته شده است.
آمارها نشان ميدهد تنها تا سال 1393 تعداد سدهاي موجود در حوزه درياچه اروميه به 40 سد مخزني و انحرافي افزايش مييابد. از سوي ديگر بر طبق مطالعات صورت گرفته در طرح مديريت درياچه اروميه، عمده مصرف آب در اين حوزه شامل مصارف كشاورزي و آبزيپروري، صنعت و معدن و مصارف آب شرب شهري و روستايي است به طوري كه در سال 1400 در محدوده درياچه سالانه حدود ششميليارد متر مكعب آب مصرف خواهد شد كه 5/89 درصد آن يعني پنج ميليارد و 400 ميليون متر مكعب فقط به بخش كشاورزي اختصاص خواهد داشت. بدين ترتيب ناگفته پيداست كه توسعه بيظابطه اراضي كشاورزي بدون در نظر گرفتن نياز آبي محصولات و محدوديت آب در اين حوزه، نقش اساسي در كاهش آب درياچه اروميه دارد اما مسئله اين است كه بيشتر سدهايي كه در اين حوزه ساخته ميشوند تنها به منظور تامين آب كشاورزي است نه آب شرب شهري و روستايي. در عين حال سدسازيهاي بيرويه توسط وزرات نيرو براي تامين نياز بخش كشاورزي نيز تنها توهم پرآبي را در منطقه ايجاد ميكند و از آن طرف نحوه آبياري در اراضي كشاورزي نيز همچنان در بيشتر اراضي اين حوزه، به روش سنتي است در نتيجه تنها 34 درصد اين آب به مصرف زمينهاي كشاورزي ميرسد و بقيه هدر ميرود. در حالي كه اگر هزينه ساخت اين سدها به ايجاد شبكههاي انتقال آب از سدهاي موجود به سمت مزارع كشاورزي اختصاص مييافت و بخشي از اين هزينه نيز صرف فرهنگسازي بين كشاورزان و توسعه تكنولوژي آبياري قطرهاي و تحت فشار ميشد، از همين آب موجود حداكثر استفاده صورت ميگرفت و ديگر نيازي هم به ساخت سدهاي بيشتر و انباشت آبهاي سطحي باقيمانده در پشت سدها نبود و در نتيجه درياچه نيز امروز با كاهش شديد آب و افزايش بيش از حد غلظت نمك مواجه نميشد.
تعهدات وزارت نيرو در ابهام است
وزير نيرو يكي ديگر از امضاكنندگان اين سند بود كه بهرغم تعهداتش به اجراي راهكارهاي مديريتي براي نجات درياچه اروميه، سخنانش در اجلاس روز شنبه در اروميه چندان بوي همكاري نميداد. با اين حال او سند را امضا كرد اما پيش از امضاي سند در سخناني تند، خشك شدن درياچه اروميه را يك امر طبيعي عنوان كرد و سپس به دفاع از سدسازي پرداخت و منتقدان اين بخش را به شانتاژ سياسي متهم كرد.
به گزارش سبزپرس، فتاح گفت: امروز ما همه نگران درياچه اروميه هستيم اما بدانيد كه خشك شدن درياچه در گذشتهها هم تكرار شده است. ما كه بچه اين منطقه هستيم ميدانيم. حتي پدر من كه الان هم اينجا حضور دارند ميگفتند آن زمان ما از اين سمت درياچه به آن سمت درياچه را پياده از طريق جادهاي كه بود ميرفتيم و الان كه درياچه پسروي كرده، بررسي كرديم ديديم اين جاده وجود داشته است.
وي افزود: سال 73 كه آب بالا آمد حتي جاده (منظور جاده شهيد كلانتري) را هم داشت زير آب ميبرد و به خاطر همين مرتب خاك ميريختند تا سطح جاده بالا بيايد. آن موقع به ما ميگفتند برويد سد بزنيد و نگذاريد كه آب بالا بيايد چون درياچه براي جاده به يك تهديد بدل شده بود. اما حالا ميگويند چرا سد ميسازيد؟وي سپس خاطرنشان كرد: بگذاريد من از خودم رفع اتهام كنم. خدا ميداند اگر اين سدها نبود چه بلايي بر سر ملت ميآمد. حالا يك عده آمدند با تحليلهاي غير علمي صنعت سدسازي را دارند زير سوال ميبرند. بسياري از كشورهاي جهان 100 سال پيش سدهايشان را ساختند حالا كه نوبت به ما رسيده ميگويند سدسازي تهديد محيط زيست است. سدسازي افتخار ماست. همين سدسازي است كه جلوي سيل را ميگيرد. درياچههايي كه ما پشت سدها احداث كرديم چه تمدنهايي كه در اطرافاش ايجاد نشده است. اينقدر براي سد سيوند گفتند در حالي كه قبل از ما سد را ساخته بودند با اين حال رئيسجمهور دستور بررسي مجدد داد تا اگر تهديداتي را متوجه ميراث فرهنگي ميكند آبگيري را متوقف كنيم. ما بررسي كرديم و ديديم اينطور نيست. فقط يك شانتاژ سياسي و رسانهاي بود كه به مسئله دامن ميزد. وي گفت: ما اين سند ملي را امضا ميكنيم اما آن وقت شما مسوول آب شهر و روستا و آب كشاورزي مردم هستيد؟ ضمن اينكه تصميم با استانداران است چون دولت اين اختيار را به استانداران داده كه هر كجا لازم ديدند آب را رها كنند. فتاح خاطرنشان ساخت: شما از سدها نگران نباشيد. سدها تهديدكننده نيستند بلكه آبادكنندهاند. سدها يك دريچه دارند فقط با يك دستور ميكشيد بالا، آب راه ميافتد. از سوي ديگر فاطمه واعظجوادي، رئيس سازمان محيط زيست در اين گردهمايي نيز عمدتا در سخنانش به نقش تغييرات اقليم و آمريكا و چين در ايجاد اين بحران جهاني و نهايتا ايجاد خشكسالي و خشك شدن درياچه اروميه اشاره ميكرد.
او حتي كوچكترين اشارهاي هم به سياستهاي سدسازي كشور نكرد در حالي كه محمود احمدينژاد، خود شخصا در سفر دولت به گيلان در هفته گذشته، ساخت برخي از سدهاي بزرگ به ويژه در مناطق جنگلي شمال را زير سوال برده بود!
حال مسئله اين است كه حتي اگر باور كنيم كه خشك شدن درياچه اروميه به تعبير فاطمه واعظجوادي ناشي از تغييرات جهاني اقليم يا به تعبير فتاح، ناشي از خشكسالي بوده و بارها در طول تاريخ نيز تكرار شده، باز هم اين موضوع نميتواند نفيكننده نقش عوامل انساني در نابودي اين زيستبوم نادر باشد. پس نقش مديريت آب كشور در موارد كمآبي و بحراني چيست؟ آيا مديريت آب كشور در دورههاي خشكسالي نيز همچون دورههاي ترسالي بايد به رويه خود ادامه دهد و به جاي اينكه ميزان مصرف را كاهش دهد و يا راندمان بهرهوري را افزايش دهد ميبايست از حقابه درياچهها و تالابها بكاهد و بعد هم گناه خشك شدن درياچه را به گردن كاهش نزولات جوي بياندازد؟ آيا وزارت كشاورزي نبايد پاسخ دهد اگر در اين 10-12 سال اخير دچار كمآبي در حوزه آبريز درياچه اروميه بوديم با كدام توجيه فني و علمي و زيستمحيطي سطح زير كشت را افزايش داده است؟ آيا وزارت نيرو نبايد پاسخ دهد كه چرا حقابه درياچه اروميه را در تمام اين سالها قطع كرده كه امروز درياچه با چنين بحراني مواجه شود؟ سند ملي نجات درياچه اروميه، نخستين سند فرابخشي كشور در حوزه محيط زيست است كه اجراي آن ميتواند مشكلات درياچه را حل كند. اما آيا وزرايي چون كشور كه حتي حاضر به امضاي اين سند نميشود و يا وزرايي مثل نيرو كه هنوز معتقد است سدسازي افتخار اوست در عمل نيز به اين سند پايبند خواهند بود؟ اميدواريم اين بار پيشبيني ما اشتباه باشد!
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-