واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: اقتصاد - نظريه تجارت جديد پل كروگمن
اقتصاد - نظريه تجارت جديد پل كروگمن
مونا مشهديرجبي:پل كروگمن به دليل ارائه نظريه تجارت جديد برنده نوبل اقتصاد شد. تشريح اين نظريه براي كسانيكه با علم اقتصاد آشنايي دارند بااهميت است. به همين دليل در اين مقاله اين نظريه چندين صد صفحهاي را به طور خلاصه مينويسيم و ديگر نظريات او را تشريح ميكنيم. نظريه كروگمن به تعبير اقتصاددانان جهاني تشريحي بر دليل ضرورت جهانيسازي و ايجاد تجارت جهاني است. نظريه كروگمن ارزيابي تاثير مقياسهاي اقتصادي در تجارت جهاني بود كه نظريه جديد تجاري نام گرفت. قبل از كروگمن نظريه تجاري توسط ديويد ريكاردو با تمركز روي تجارت بين كشورهايي كه ويژگيهاي اقتصادي متفاوت و تواناييهاي مختلفي دارند، ارائه شده بود. ضعف نظريههاي تجاري جديد وارد نشدن فاكتورهاي تاثيرگذار در تجارت در مدلها بود و همين مسئله سبب شد تا توانايي آنها در تشريح وضعيت كنوني اقتصاد جهان و تجارت بينالمللي كم باشد. در مدلهاي تجاري موجود به توانايي بيشتر كشورهاي فقير در صادرات فرآوردههاي كشاورزي به كشورهاي ثروتمند و دريافت كالاهاي صنعتي از كشورهاي ثروتمند براي تامين نيازهاي داخلي آنها اشاره شده است. اگرچه در قرن بيستم ميلادي بزرگترين سهم از تجارت جهاني بين كشورهايي با توانمنديهاي نسبتا يكسان انجام شده است. به عنوان مثال كشور سوئد كه يكي از ثروتمندترين كشورهاي جهان است خودروهاي ولوو را به آلمان صادر ميكند و در ازاي آن توليدات شركت بي.ام.و را وارد ميكند. يعني جهانيان دريافتند به جاي توليد ولوو در چندين كشور جهان توليد اين محصولات صنعتي به يك كشور يا شهر خاص و در چندين كارخانه نزديك به هم اختصاص دارد كه اين مسئله به رشد راندمان توليد آنها ميانجامد. ريكاردو نشان داد هر كشور (يا هر فردي) در مقايسه با ديگر كشورهاي جهان يك مزيت مقايسهاي دارد. اين مزيت مقايسهاي به كالا يا خدمتي كه ميتواند با هزينه كمتر توليد كند مربوط ميشود و همين مسئله قدرت كشور را در تجارت بينالمللي افزايش ميدهد. بنابراين زمانيكه كشورهاي جهان به صورت تخصصي به توليد يا ارائه خدمات بپردازند، عملكرد فعاليتهاي توليدي و خدماتي و صنعتي در جهان به حداكثر ميزان ممكن با كمترين هزينه ممكن ميرسد. زمانيكه تمركز روي مزيتهاي مقايسهاي موجب حداكثر شدن توان توليدي يك كشور ميشود، به آن سرزمين امكان ميدهد حداكثر درآمد را از فروش كالا يا خدمت توليدي خود كه نسبت به ديگر توليدات جهان متمايز است بهدست آورند. حال سوال اينجاست كه چه چيزي اين مزيت مقايسهاي را تعيين ميكند و اين مزيت تا كجا ميتواند براي اقتصاد سودآوري داشته باشد؟ طبق نظريه ريكاردو ويژگيهاي طبيعي يك سرزمين از قبيل آب و هوا و كيفيت آب ميتواند مزاياي مقايسهاي اقتصاد كشورهاي مختلف را نشان دهد. اگرچه برخي ديگر از نظريهپردازان اقتصادي از قبيل سامويلسون عوامل اقتصادي از قبيل نيروي كار را به عنوان مميز مزاياي مقايسهاي در كشورهاي مختلف ميدانند. به عنوان مثال كشورهايي كه نيروي كار زيادي در مقايسه با سرمايههاي خود دارند اغلب به توليد كالاهايي تمايل پيدا ميكنند كه كارمحور است. آنها ميتوانند هزينه توليد خود را در اين بخش از كالاها و خدمات افزايش دهند. به هر حال طبق مدل اقتصادي ارائه شده توسط ريكاردو با وجود اهميت مسائل جغرافيايي و طبيعي در ايجاد مزاياي مقايسهاي اما اين فاكتورها در مدل اقتصادي ارائه شده توسط وي جايي ندارد. در نظريه تجاري جديد كه پل كروگمن بنيانگذار آن است اين عوامل ايجادكننده مزاياي مقايسهاي در مدل وارد شده است. نظريه تجارت بين كشورهاي مشابه براي اولين بار در سال 1979 ميلادي توسط كروگمن و در journal of international economics ارائه شد. وي فرض كرد مصرفكنندگان كالاهاي متنوعي را تقاضا ميكنند و توليد اين كالاهاي متفاوت و البته خريد آنها زماني امكانپذير است كه در مقياسهاي وسيع توليد شود. طبق مدل ساده و اوليه كروگمن كه در سال 1979 ميلادي ارائه شد دو كشور وجود دارد كه هر يك از آنها مصرفكنندگان كالاهاي مختلفي را تقاضا ميكنند اما ارتباط تنگاتنگي بين تنوع محصولات تقاضا شده با هزينه توليد آن وجود دارد. مصرفكنندگان كالاهاي مختلفي را تقاضا ميكنند اما تا زماني اين دسته از كالاها مورد تقاضاي آنهاست كه قيمت اين محصولات در حداقل ميزان ممكن باشد. به هر حال اگر كشوري براي كاهش قيمت توليداتش مقياس توليد را بيشتر كند توليد كالاهاي ديگر در اين كشور كمتر ميشود و نميتواند تمام كالاهاي مورد نياز مردم را تامين كند. به تعبير ديگر تقاضا براي كالاهاي متنوع در يك كشور توليد را به سمت تنوع هدايت ميكند در حاليكه استفاده از مفهوم اقتصادي بازده به مقياس يا مقياسهاي اقتصادي توليد كشور را به سمت كاهش تنوع هدايت ميكند. بنابراين تصور كنيد كشور بدون تجارت با ديگر نقاط جهان كالاهاي AوBوC را توليد ميكند و كشور 2 كالاهاي xو Yو Z را توليد ميكند. در اين كشورها به دليل عدموجود مزاياي مقايسهاي دليلي براي تجارت وجود ندارد. حال تصور كنيد كشورها به صورت تخصصي كار كنند و تجارت بين كشورها امكانپذير باشد. در اين صورت رفاه و ثروت كشور به دليل فعاليتهاي تجاري گسترده افزايش مييابد. با برقرار شدن رابطه تجاري مقياس توليد افزايش مييابد و هزينههاي توليد كمتر ميشود. در اين شرايط تنوع محصولات توليد شده در هر كشوري كمتر ميشود در حاليكه تنوع محصولات در دسترس مردم بيشتر ميشود. حتي ممكن است در اثر تخصصي كار كردن از تنوع محصولات موجود در جهان نيز كاسته شود ولي از آنجا كه مصرفكنندگان نهايي به دليل آزاد شدن تجارت، كالاهاي متنوعتر و بيشتري در اختيار دارند مزاياي اين طرح بسيار بيشتر است. افزايش تنوع محصولات در اختيار مصرفكنندگان نهايي در كنار كاهش تنوع توليد در جهان يك واقعيت بنيادي جهانيسازي است. خلاصه نظريه كروگمن كه در سال 1979 ميلادي براي اولينبار مطرح شد يكي ديگر از دلايلي است كه در حمايت از جهانيسازي توسط اقتصاددان برجسته جهان ارائه شد. به علاوه كروگمن جمعآوري مزاياي مقايسهاي را در يك مدل واحد اقتصادي ارائه داد. كروگمن به طور خلاصه فرضيهاي ارائه داده است در مورد اينكه افزايش انتقالات يا به تعبير ديگر مهاجرت فاكتورهاي اقتصادي از يك بخش دنيا به بخش ديگر دنيا چگونه در مدلهاي اقتصادي قابل پيگيري است. مدل ارائه شده توسط كروگمن در سال 1991 ميلادي كه نماي رياضي نظريه ارائه شده در سال 1979 ميلادي بود مهاجرت نيروي كار و سرمايه و تغييرات هزينه حمل و نقل را در يك مدل جمعآوري كرد. اين مدل بسيار پيچيده اقتصادي براي تشريح تجارت بينالمللي قابل استفاده است. تشريح اين مدل كه مدل ارائه شده توسط كروگمن به كميته نوبل سوئد بود در اينجا امكانپذير نيست. دليل پيچيدگي مدل اين است كه تمام فاكتورهاي تاثيرگذار در تعاملات تجاري جهاني در اين مدل درونزا و قابل تغيير هستند. در اين مدل كه تاييدي بر نظريه جهانيسازي و آزادي تجارت است تمامي فاكتورهاي تاثيرگذار در تعاملات تجاري را در نظر گرفته است. نظريات مختلف كروگمن را به تفكيك در اين بخش ميبينيد:
جغرافياي اقتصادي
اگر تجارت بين كشورهاي مختلف بر مبناي بازده مقياس فزاينده طراحي شود همانطور كه در نظريه كروگمن گفته شده است، مناطقي كه توليد بيشتري دارند سودآوري بيشتري خواهند داشت و به دليل افزايش درآمد ميتوانند بر حجم توليد خود بيفزايند. نظريه تجاري جديد كروگمن بر اين مسئله دلالت دارد كه به جاي توليد محصولات يكسان در بخشهاي مختلف جهان و به ميزان كم بهتر است تمركز توليد در يك يا چند شهر خاص باشد. بدون شك اين بخشهاي جهان پرجمعيتتر خواهد بود ولي افرادي كه در اين مناطق زندگي ميكنند و ساعات زيادي را به كار مشغول هستند درآمد بيشتري هم بهدست ميآورند. اين مسئله زيرساخت نظريه جغرافياي اقتصادي كروگمن است. اين نظريه هم توسط وي در سال 1991 ميلادي در JOURNAL OF POLITICAL ECONOMY ارائه شد.
ماليه بينالملل
كروگمن علاوه بر كارهايي كه در زمينه تجارت بينالملل انجام داده در مورد امور ماليه بينالمللي نيز نظرياتي ارائه داده است. در سال 1979 ميلادي وي مدلي در مورد بحرانهاي پولي دنيا در Journal of money ارائه داد كه اين مقاله علمي وي در نشريات Credit و banking نيز چاپ شد. طبق اين مدل نظام نرخ تبادل ارز ثابت آينده تيرهاي را براي اقتصاد يك كشور به همراه دارد و در پايان با يك شوك سفتهبازي بسيار مخرب تصميم به اصلاح آن گرفته ميشود. ولي تاثير اين شوك روي اقتصاد كشورهاي مذكور بسيار زياد و اصلاح مشكلات ايجاد شده در اثر استفاده از اين نظام بسيار مشكل خواهد بود. مقاله كروگمن يكي از مهمترين و اصليترين تلاشهاي جامعه اقتصادي جهان در ارائه اولين نسل از مدلهاي بحران بازار پولي است.
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1538]