تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس حقيقت را از طريق قرآن نشناسد، از فتنه ها بركنار نمى ماند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819914786




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

یادداشت های یک معلم کارآفرینی ( ارزش آفرینی ) از شنبه تا جمعه:


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مدیریت ساده است ولی آسان نیست
شنبه
" کار آفرینی به روایت دوم "
یک روز بر خانه نشسته بودم داشتم تخمه می خوردم یک دف دیدم تیلفنم زنگ زد، گفتم : ها آآ کیسته ؟
گفت : ها ... شومپیتر بیدم ...
گفتنم : ها !چطوری ژوزف خوبی ؟ در سلامتی کامل به سر می بری، ها؟
گفت : ها.این کار آفرینی ) Enteroreneurship) دیگه خیلی قدیمی شده.الان هر جایی دارن کارآفرینی درس می دن ، اگه می شه یک چیز تازه تر ول بکن تا برای مردم واگویه کنم .
تیلفون رو ورداشتم زنگ زدم اتریش ، منزل ژوزف شومپیتر ، خانمش گوشی رو ورداشت .گفتم : ها ، خانم چطوری؟ خوبی در سلامتی کامل به سر می بری ، آقا منزل هستن؟ هب...
گفت : ها ، آقامون منزل نیسته .
گفتم : کجا هسته؟
گفت : با پروفسور " ایستورات میل " و " مک کله لند" و استیونسون" یه مشکل حقوق پیدا کردن رفتن دادسرای وین.
گفتم : ها مشکله چی هسته؟ من خودم در ولایتمان ، وکیل پایه دو دادگستری هستم .
گفت : مشکل اینه که هر کدوم از اینا میگن کارآفرینی رو اونا اول بار از خود ول کردن .گفتم : ها اوکی ، بهشون بگو هر 4 تاشون اشتباه می کنن.
گفت: چطور؟
گفتن: بهشون واگویه کنید برن چندصفحه از شاهنامه فردوسی ، یا مثنوی معنوی یا غزلیات شمس یا گلستان سعدی و دیوان حافظ ایرانی ها رو بخونن تا بفهمن کارآفرینی رو نخست کی گفته کرده .
گفت: راست می گی .
گفتم : ها خانم.این بار دیگه راست میگم.باور نمی کنی، الان چند جلد شاهنامه و غزل حافظ و گلستان و مثنوی ، با هواپیمای ایسکورت برات می فرستم ...
یکشنبه
" مدیریت ساده است ، ولی آسان نیست "
در حکایت های کهن ایرانی آمده است :
روزی شخصی به عیادت دوستش رفت و حال او را پرسید .دوستش با ناراحتی گفت: تبم قطع شده ولی گردنم خیلی درد می کنه.شخص جواب داد: امیدوارم که آن هم به زودی قطع شود...
حالا حکایت ، حکایت ماست .
در کارآفرینی ( ارزش آفرینی ) هم از این قطع شدن ها فراوان داریم ، منتهی باید عقلمان برسد که هرنوع قطع شدنی خوب نیست .
برای نمونه مدیر کارخانه ای اگر هزینه های ضایعات را قطع کند خیلی عاقلانه عمل کرده اما اگر هزینه های ناهار کارکنان را قطع کند، نادانی کرده است .موضوع خیلی ساده است نه؟
به قول پرفسور دکتر مهدی الوانی، " مدیریت ساده است ، ولی آسان نیست " " اندیشمندانه تر بیندیشیم "
دوشنبه
" نوذری هم رفت،ماندنی نیستیم"
مراسم دومین سالگرد درگذشت شادروان منوچهر نو ذری ، دوشنبه 19 آذر ماه در رادیو برگزار شد.در این گرامی داشت ، دکتر شهرام گیل آبادی مدیر رادیو جوان گفت:" نوذری آتشی در دل داشت و به مردم حکومت می کرد ." اودر ادامه به طرح پرسشی پرداخت و اظهار کرد: " همه ما باید به این مساله فکر کنیم که اگر قرار باشد، در توصیف ما جمله ای بگویند، اطرافیانمان و مردم چه می گویند ؟ تجلیل از نوذری ، تجلیل از یک معناست ، معنایی که پیش از هر چیز، تذکری به خود ماست ." فرزند نوذری نیز در این مراسم گفت: بابا اصطلاح " مقیم دل ها شدنگ را خیلی دوست داشت.مهم این است که انسان مقیم دل ها شود ومعروف شدن ارزش زیادی ندارد....
دوستان در ادبیات کارآفرینی ( ارزش آفرینی ) نیز هدف، خلق ارزشی ماندگار بیان می شود و کمک به دیگران اهمیت دارد وچندان به نام ونشان فکر نمی شود .نوذری و بسیاری دیگر از هنرمندان ایران و جهان در گروه کارآفرینان فرهنگی هستند که پس ازرفتنشان خیلی زود جای خالی آنها احساس می شود.در این بخش از نوشته ی امروز می خواهم یادداشتی را که در روز 19 آذر 84 در یکی از روزنامه های اقتصادی نوشته بودم برایتان باز نویسی کنم .
" نوذری هم رفت ، ماندنی نیستیم"
داستان مربوط به آخرین روزهای سال 74 می شود. در آن سال در حال انجام خدمت سربازی بودم .تاریخش را یادداشت کرده ام 26/12/1374 بود.
بچه ها گفتند: " منوچهر نوذری " آمده ، سربازها خوشحال بودند و همه می خواستیم او را ببینیم.
روز شلوغی بود و چند روز بیشتر به نوروز نمانده بود.چند روز پیشتر از آن کتاب کوچکی خریده بودم و با این فکرکه " منوچهر نوذری " آن را امضا کند منتظر ماندم .
بیرون که آمد فوری شناختمش ، با همان صورت همیشگی و موهایش که به شکل خوبی شانه می زد . به سرعت به سمت ماشینش رفت که سوار شود.دویدم و گفتم : آقای نوذری ، سلام .تعجب کرد.فکر کرد آمده ام ماشینش را جریمه کنم، یا چیزی مثل این ( نمی خواست زیاد دورش جمع شوند) وقتی حال و احوال کردم ، گفتم : آقای نوذری چیزی در کتابم بنویس و نوشت : " برای بابک " و امضا کرد.اکنون او هم مانند هزاران هزارنفر دیگر رفته است و من هنوز به آن روز فکر می کنم .عجب داستانی ست این زندگی ( زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود) فردوسی هم عجب چیزی گفته :
" اگر صد بمانی وگر صد هزار به خاک اندر آید سرانجام کار
نباشد جهان بر کسی پایدار همه نام نیکو بود یادگار
چنین است کردار این چرخ پیر چه با اردوان و چه با اردشیر "
دوستان چه خوب است که زندگی پرارزشی به یادگار گذاریم .
سه شنبه
زهر مار لیتری چند؟!
کتابی می خواندم که اصل آن مال 80 سال پیش بود با نام " آیین زندگی " که در آن نویسنده خاطره ای را برای دوستانش گفته بود که در زیر با تغییراتی می آورم .چند سال قبل کشاورزی را ملاقات کردم که از زندگی خود راضی بود چون توانسته بوداز یک لیمو ترش گندیده ومسموم شربت گوارا و شیرینی تهیه کند، به یاد می آورم ، اولین روزی که به مزرعه اش قدم گذاشتم دیدم که مایوس و دلسرد است .زیرا زمین به قدری ضعیف و بی قوت بود که هیچ محصولی در آن به عمل نمی آمد و حتی قابل نگهداری مرغ وخروس نبود و به جز درختان نخل و انجیر کوتاه و بی حاصل و تعداد زیادی مار زنگی هیچ چیز دیگری درآن دیده نمی شد.
بالاخره فکری به خاطر آن کشاورز رسید تا از آن زمین بی حاصل و پر از مارهای زنگی حداکثر استفاده را بکند، درحالیکه چشمان اطرافیانش از تعجب بازمانده بود شروع به کنسرو کردن گوشت مارهای زنگی کرد وهنگامی که چند سال پیش به ملاقات او رفتم ، دیدم در هر سال 20 هزار گردشکر برای مشاهده ی آن مزرعه با آن همه مارزنگی می آیند .
کارش رونق گرفته بود وزهری که از نیش این مارهای زنگی می گرفت برای تهیه ماده ضد سم به لابراتورها می فرستاد و پوست مارها را به قیمت گرانی برای تهیه پوشش کفش وکیف زنانه در بازار می فروخت و کنسرو گوشت آنها به تمام نقاط جهان صادر می شد، جالب این بودکه کارت پستالی از آن مزرعه که امروز به نام " مزرعه مار زنگی " نامیده می شود به چاپ می رسید و بدین معنا بود که روزگاری صاحب مزرعه توانسته بود از لینو بزش گندیده ای شربتی چنین شیرین درست کند." اندیشمندانه ، بیندیشیم."
چهارشنبه
آیا می دانید تیزتراز دندان افعی چیست ؟
دیروز از سم مار نوشتم ، امروز می خواهم از دندان مار بنویسم ، آن هم چه ماری ، افعی.
اما بشنوید از شکسپیر که در یکی از آثار خود می نویسد:
آیا می دانید تیزتر از دندان افعی چیست؟
" از دندان افعی تیزتر داشتن یک فرزند ناسپاس است."
فرزندان خوبی برای پدرومادرمان باشیم .
پنج شنبه
" اژدها وارد می شود"
تلویزیون سنگ تمام گذاشته و د ر این چند هفته جمعه ها درساعات پربیننده تلویزیون مرتب فیلم های " بروس لی " نشان میدهد.
وافعا دست تلویزیون درد نکند ، ٱخر میدانید نه اینکه شبکه های دیگر کلا فیلم های آموزشی و پرورشی نشان می دهند !پس لازم بود جوانان با چند حرکت رزمی هم آشنا شوند دیگر ، تا اگر در خیابانی ، بیابانی، جایی با گوشه ی چشمی روبرو شدند و یا از برگ گل نازکتر شنیدند دست خالی نباشند ، جالب است که همین الان که در حال نوشتن هستم ، شبکه ی استان تهران برنامه ی " در شهر " را نشان می دهد که در آن چند نوجوان شرور! در حال تعریف چگونگی کتک کاری و ضرب و شتم یکدیگر هستند .
جالب است که این الگوپذیری در همه افراد وجود دارد و به ویژه در کودکان و جوانان بیشتر است .خود ما هم همین طوربودیم دیگر ، یک روز " زورو" می شدیم ، یک روز" هرکول پوآرو" این قاعده است و مقالات و کتابهای زیادی در این باره نوشته اند و جالب است که در بخش های دیگر علوم اجتماعی از جمله روانشناسی و جامعه شناسی نیز در این باره فراوان گفته اند.
در این میان تاثیر تلویزیون بسیار زیاد و خارق العاده است . چون رسانه ای به نام تلویزیون ، هم صدا دارد هم تصویر رنگی و از نظر پذیرش اجتماعی بسیار بالاتر از سایر رسانه هاست و می بینیم به همین گونه است .بسیاری از افراد، دیده ها و شنیده ها و خوانده های خود را در تلویزیون ، رادیو و روزنامه یهشکل یک واقعیت قطعی ونه یک فرضیه می پذیرند و عمل می کنند.
بنابر آنچه گفته شد به نظر می رسد که قطعا نمی توان با ترویج این گفتارها و کردارها دراین گونه فیلم ها و سریال ها انتظار ظهور نسلی کارآفرین وکاری را داشت ، به قول ناصر خسرو قبادیانی : " چون نیک یظر کرد پر خویش در ان دید گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست ."
جمعه
" لطفا غافلگیر نفرمایی"
از شخصی می پرسند: چرا قرص هایت را سر وقت نمی خوری؟"
او جواب می دهد: " می خواهم میکروب ها را غافلگیر کنم ..."
( نتیجه گیری با خودتان)
پی نوشت ها :
ژوزف شومپیتر – استوارت میل – مک کله لند- استیونسون 4 نفر از پژوهشگران کارآفرینی

برگرفته از: روزنامه ی بازارکار






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن