محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827771933
درآمدی بر دین شناسی یونگ
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اشاره
یونگ از نظریهپردازانی است که به تحلیل فراسوی روان شناختی دین1 پرداخته است. دین شناسی وی به دلیل مسبوقیتش به دین شناسی فروید و عطف توجه به ابعاد گوناگون در دین پژوهی حائز اهمیت است. بسیاری از آرأ یونگ در الهیات نوین مسیحی مؤثر افتاده است. در این نوشتار از میان مباحث گوناگون یونگ درخصوص دین، صرفاً به تأملات روش شناختی وی در دین پژوهی توجه میشود.
1. یونگ و روان شناسی تحلیلی
کارل گوستاو یونگ2 (1875 1961-) فرزند کشیش کاتولیک سوئیسی است که زندگی خود را وقف کلیسا کرده بود. غیر از وی هشت تن از بستگان نزدیکش نیز از روحانیون کاتولیک بودهاند. یونگ تمام عمر خود را وقف مطالعه در فلسفه، باستانشناسی، کیمیاگری و نهایتاً روانشناسی کرد. در حرفة روانپزشکی موفق بود. وی با مطالعة «تعبیر رؤیا» نوشتة فروید به سال 1903 روش استدلال فروید را در تفسیر رؤیا تصدیق کرد. وی در سال 1906 یکی از مدافعان فروید شد. پس از انتشار «روان شناسی جنون زودرس» ، فروید او را به دیدار خود خواند و نخستین ملاقات آن دو در مارس 1907 انجام شد. آنان سیزده ساعت بدون وقفه گفتگو داشتند. همکاری فروید و یونگ به نحوی بود که فروید او را به منزلة پسر و جانشین خود تلقی میکرد و او فروید را همچون پدر احترام میکرد.
نظریة عقدة ادیپ روابط این پدر و پسر را سخت تیره ساخت زیرا از طرفی فروید به دلیل القائات ناشی از این نظریه به یونگ احساس بدگمانی پیدا کرد که وی آرزوی ذبح پدر را در سر دارد و از طرف دیگر یونگ، پناه بردن فروید به نظریة ادیپ را از حیث روششناسی عِلم از چاله به چاهافتادن تلقی کرد. جدایی این دو از حوادث عبرتآموز تاریخ علم است. یونگ پس از جدایی، روانشناسی تحلیلی3 خود را بنا نهاد که نظام زوریخ خوانده میشود.
یونگ، شخصیت، اندیشه و تجارب خویش را در «خاطرات، ...»4 به وضوح ترسیم کرده است که در این میان برخی از نکاتی که در تبیین دینشناسی یونگ اهمیت دارد، قابل گزارش است:
-1 تجربههای قدسی و دینی. « خدا برای من یکی از مطمئنترین و بیواسطهترین تجارب است5»
-2 صاحب راز بودن. « صاحب رازی بودن در تشکل شخصیت من اثر داشت و من آن را عامل اساسی دوران کودکیم میشمارم6»
-3 سرشت دو گانة واحد. « همیشه ورای ذهنم می دانستم که دوتن هستم: یکی پسر والدینم و دیگری که خود را به صورت رازنهان، شخصی و در عین حال فوق شخصی میشناساند7». این دو شخصیت منشأ حالات و احساسات متضاد درونی هستند: احساس حقارت توأم با احساس اهمیت به خود. این برخورداری از تضاد درونی در روانشناسی تحلیلی و نیز در خداشناسی یونگ اهمیت فراوانی دارد.
-4 اعتقاد به تقدیر پیشین امور. «ما فرآیند روانی هستیم که بر آن اختیاری نداریم... به همین دلیل نمیتوانیم دربارة خود و یا زندگی خود قضاوت نهایی کنیم.8»
5 - آشنایی با اندیشههای فلسفی، کیمیاگری و تأثر فراوان از کانت، شوینهاور، نیچه و گوته9.
-6 تحول میانسالی. تحول میانسالی که وی در زندگی خود داشته است نه تنها درزندگی عملی وی اهمیت فراوان دارد بلکه در روانشناسی وی نیز حائز اهمیت است. به تعبیر شولتس از نظر وی «میانسالی مرحلة حساس کمال انسان در دستیابی به سلامت روان است، همان گونه که در زندگی خود یونگ نیز چنین بوده است»10
یونگ دانشمند مؤثر در تاریخ روانشناسی و الهیات نوین مسیحی بوده است. شولتس11 از روانشناسان نیروی سوم گوید: «نظریة او یکی از بحث انگیزترین و مبارزهجویانهترین نظریههایی است که تا کنون عرضه شده است . با آنکه خواندن آثارش آسان نیست، اما کارهایش نبوغ خارق العاده مردمی را آشکار میسازد که از بینش تاریخی وسیعی برخوردار و احترامی ژرف برای جنبههای پنهان شخصیت انسان قایل بود.12» ایزنگ (1997-1916) نیز وی را اسطورهنویس برجسته خوانده است.13
روان شناسی تحلیلی یونگ آمیزهای از پژوهشهای بالینی، اندیشههای فلسفی و حتی دینی است اما برخلاف فروید، ادعای علمی بودن ندارد. مهمترین عنصر روان شناسی تحلیلی جستار از طریق فراسوی علم و فلسفه برای دستیابی به افق لایتناهی انسانیت است. مَدی با هشیاری کامل، روان شناسی تحلیلی را تلفیق روان شناختی فیزیک و متافیزیک توصیف کرده است.14
یونگ با کشف «ناهشیار جمعی»15 توانسته است به دستیابی بشر به آنچه از طریق معرفت تجربی صرف و عقلگرایی محض نا ممکن است، کمک کند. طریقی که وی در شناخت افقهای پنهان طبیعت آدمی و فهم تجربههای قدسی، اندیشههای دینی و زندگی پس از مرگ به کارگرفت.
اگر چه توجه به پایگاه ناهشیار، اساساً، به فروید بر میگردد ولی یونگ بیش از هر نظریهپرداز دیگری به این موضوع توجه کرد و از ناهشیار شخصی16 فراتر رفته و ناهشیار جمعی را کشف و بر اهمیت آن در زندگی بشرتاکید کرد. «به اعتقاد یونگ، بدبختی، یأس، احساس پوچی بی هدفی و بی معنایی بشر به دلیل نداشتن ارتباط، با بنیادهای ناهشیار شخصیت است.از دیدگاه او علت اصلی فقدان این ارتباط،اعتقاد بیشتر از پیش [وانحصارگرایانه] ما به علم و عقل به عنوان راهنماهای زندگی است17.» شبیه به این دیدگاه را چند دهة بعد کارل را جرز برگرفت: «مصیبت بشر این است که اعتمادش به هدایت ناهشیار درونی خویش سلب شده است.18»
یونگ با تکیه بر ناهشیار جمعی نه تنها به لحاظ نظری راهی نوین در معرفت بشر به آنچه از طریق علوم تجربی و عقل گرایی قرن نوزدهم قابل وصول نیست، ارائه مینماید بلکه به لحاظ عملی، روشی برای درمان روان نژندی همگانی عصر ما، پوچی و بیهودگی ناشی از فقدان ارتباط معنوی بشر با ناهشیار، مطرح میکند.
عنصر مهم دیگر در روانشناسی تحلیلی تضادگرایی و توجه به ابعاد متضاد شخصیت است. در این نظام روانشناسی بیش از هر امری بر متضادها و جمع بین ضدها تاکید میرود؛ یعنی برگرایشهای متخالف برون گرا و درون گرا، دیرینه ریختهای کهن متضاد صورتک و سایه، کنشهای معقول و نامعقول، آمیختگی احساس حقارت و احساس اهمیت به خود، سرشت دوگانة واحد، رفعت بخشی توأم با خوارکنندگی تجربة قدسی، آنیما و آنیموس، پسرفت و پیشرفت در مراحل رشد شخصیت، ساختار تضادآمیز سایه و... .
یونگ، انسان کامل را کسی میداند که در اوصاف شخصیتیش اضداد جمع آیند. همان گونه که در خصوص امام علی(ع) گفته شده است: جُمعت فی صفاتک الاضدادُ. یونگ در این باره از انسان فراتر رفته و در خصوص خداوند نیز درک تضاد گرایانهای پیدا میکند و آن را مبنایی برای تحلیل بسیاری از مسائل کلامی، مانند مسأله شرور، قرار میدهد.
2. سیری در آثار دین شناختی یونگ
یونگ در باب دین، بیش از هر موضوعی سخن گفته است، زیرا همان گونه که وی اشاره میکند «بیتردید، دین یکی از قدیمیترین و عمومیترین تظاهرات روح انسانی است19». در مجموعة آثار نوزده جلدی وی کمتر رسالهای را میتوان یافت که در باب مسائل مربوط به دین به طور کامل مسکوت باشد. برخی از آثار وی در این موضوع اهمیت فراوانی دارد که به اختصار هر یک را گزارش میکنیم:
- خاطرات، رؤیاها و اندیشهها. این اثر زندگینامة خود نوشت او است که به تعبیر آنی یلایافه20 وصیت نامة مذهبی یونگ است.21 وی در این اثر از تجربههای قدسی خود به وفور سخن گفته است. لحظات سرشار از تجربة حضورارادة الهی که یونگ خود را بی اراده در معرض آن مییابد، باز خورد منفی وی با کلیسا و کشیشان، نقدِخداشناسی متألهان و فیلسوفان نیز در همین اثر آمده است. رسالهای مختصر و خواندنی در باب زندگی پس از مرگ نیز از ضمایم همین کتاب است.22
- روان شناسی و دین (1938). مجموعة سه گفتار یونگ به سال 1937 در دانشگاه ییلyale امریکا است. یونگ در خاطرات تذکار میدهد که پرداختن به روابط میان روانشناسی و دین از وجوه اساسی کار وی است.23 این اثر با مقدمة کوتاهی در تعریف دین آغاز میشود و در سه فصل به طرح مساله میپردازد: فصل نخست دیباچهای دربارة مسائل روانشناسی عملی و روابط آن با دین، فصل دوم به بحث از حقایق محسوسی میپردازد که حاکی از وجود یک فعالیت اصیل مذهبی در ناهشیاری هستند و فصل سوم به شناخت رمز و نشانههای مذهبی ناشی از جریانات ناهشیار میپردازد. تأملات روش شناختی یونگ در دین شناسی از منظری روانشناختی در این کتاب آمده است.
- پاراسلیسکا «Paracelsica» 1942. این اثر نیز مانند روانشناسی و دین به بحث دربارة دیدگاه فرد به جهان و روابط میان روانشناسی و دین میپردازد. یونگ میگوید: از طریق پاراسلیسوس توانستم طبیعت کیمیاگری را در ارتباط با دین و روانشناسی و یا به عبارت دیگر، کیمیاگری را در قالب یکی از صور فلسفة دینی مورد بحث قرار دهم»24.
روانشناسی و کیمیاگری 1944.25 یونگ در این اثر برون شدی از باز خورد متضاد خود با دین پیدا میکند. وی طرحی رابرای بازسازی اندیشة دینی و قرائت جدید از دین مسیحیت در این اثر ارائه میکند که بیش و کم صبغة الهیات نوین نیمة اول قرن بیستم را داراست. «طبیعی است که من باید دایماً در ذهن خود مساله مربوط به رابطة وجوه نمادین ناهشیار را با مسیحیت و به همان ترتیب با سایر مذاهب مورد تعمق قرار میدادم. من نه تنها در را به روی پیام مسیحیت باز میگذارم، بلکه آن را برای انسان غربی از اهم مسائل میدانم. به هر حال باید این پیام را در پرتوی جدید و هماهنگ با تغییراتی نگریست که روح معاصر به وجود آورده است، زیرا در غیر این صورت از زمانه دور میافتد و بر تمامیت انسان اثر نمیکند... من از اصول عقیده به تثلیث و نص نماز عشای ربانی، تعبیری روان شناختی کردم. تلاش من به لحاظ ایجاد ارتباط میان روان شناسی تحلیلی و مسیحیت نهایتاً [در این کتاب] به طرح مسأله مسیح در قالب فردی که از چارچوب روان شناسی باید به وی نگریست، منجر شد.26»
- ایون.Aion یونگ در این اثر بیتوجه به نظایر گوناگون تاریخی، مساله مسیح را همچنان به بحث میآورد. متعلق اصلی بحث رابطة شخصیتی مسیح باروان شناسی است و هدف نوشتار نشان دادن تحول مضمون مذهبی است که در طول قرون متمادی ادامه یافته است. البته مساله مربوط به شخص تاریخی، عیسای انسان، نیز به میان آمده است. یونگ موضوع این اثر را روانشناسی مسیحیت خوانده است.
- پاسخ به ایوب 1952. همان گونه که یونگ یاد آور شده است ریشة درونی این اثر را باید در ایون یافت. «در آنجا به روان شناسی مسیحیت پرداختهام و ایوب نوعی پیش تصور مسیح است. حلقة ارتباط این دو عقیده به رنج است»27
این کتاب را میتوان از آثار مهم در تاریخ مساله کلامی «شرور» دانست. مساله شرور برای یونگ از نوجوانی مطرح بوده است و تجربة اولیه وی از شرور به رویایی بر میگردد که وی در سه سالگی آن را دیده است. او بر مبنای نظریة اپوزیستی خود بر وجود شر در جهان آفرینش تاکید کرده است. وی در تحلیل مساله شرور با کسانی که شرور را امور عدمی یا پنداری میانگارند هم مشرب نیست. از نظر وی مقتضای توحید نفی اهرمن و مقتضای عقل نفی معدوم انگاری شرور است. پس شرور حقیقتاً وجود دارند اما نباید آنها را به خالق جداگانهای، مانند اهرمن، نسبت داد.
وی بر این اساس در صدد یافتن پاسخِ شایسته بر پرسش پرشور ایوب از یهوه - خدای یهود - است، به این مضمون که چرا این همه بلایا بر من بی گناه و با وفا نازل میکنی؟ جستار وی از طریق تأمل در صفات خدا و مقایسة اوصاف باری تعالی نزد یهودیان و مسیحیان انجام میشود. به همین دلیل، این اثر علاوه بر مساله سنتی شرور در خصوص مساله نوین تحلیل گزارههای کلامی نیز نکات قابل تأملی را عرضه میکند.
هانری کربن، تعلیقهای مفصل بر این اثر نگاشته است. ملاحظات انتقادی و تکمیلی وی را یونگ پذیرفته است. خلاصة ملاحظات کربن در ضمیمة ترجمة فرانسوی کتاب آمده است و مترجم فارسی کتاب نیز چکیدة آن را آورده است.28
- چهار صورت مثالی. این اثردر اصل برگرفته از رسالة صور مثالی و وجدان ناهشیار جمعی (فصل اول جلد نهم مجموعه آثار) است که به این عنوان به زبان فارسی منتشر شده است.29 یونگ در این اثر به بحث از چندین ریخت کهن پرداخته است: مادر، ولادت مجدد، روح و مکار. وی ناهشیار جمعی را به منزلة راهی فراتر از تحصل گروی تجربی و عقل گرایی محض اخذ کرده است تا با تأمل در اسطورهها به افقهای لایتناهی انسانیت راهی یابد. در بحث از ولادت مجدد، تجربههای دینی مورد بررسی قرار میگیرد. بخش سوم تحلیل یونگ از سورة کهف (قرآن مجید) را دربردارد. «در این باب چهرهای را که به عنوان نمونه برگزیدهام در عرفان اسلامی نقش موثری دارد و آن خضر (ع) یا همیشه سرسبز است. او در سورة هیجدهم قرآن، سورة کهف، ظاهر میشود. کل این سوره به راز ولادت مجدد اختصاص دارد.»30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]
-
گوناگون
پربازدیدترینها