واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: سعه صدر
«سعه» در لغت به معنای وسعت، گشادگی و طاقت و قدرت است و «صدر» به معنای سینه. اصطلاح دیگر را که در این معنا به کار می برند، شرح صدر است که گشادگی سینه معنا می دهد.
«شرح صدر»، موهبتی است که هنگام بعثت پیامبران از جانب خداوند به آنان عطا می شد؛ زیرا بدون «شرح صدر» نمی توان بر مسند رهبری تکیه زد و مشکلات توان فرسای هدایت را بدون این موهبت الهی تحمل نتوان کرد.
حضرت موسی علیه السلام پس از اینکه از جانب خداوند به پیامبری مبعوث شد، اولین درخواستی که از خداوند داشت، موهبت گشادگی سینه و به تعبیر قرآن، شرح صدر بود: «رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی؛ پروردگارا، سینه ام را گشاده و کارم را آسان گردان و گره از زبانم بگشا تا سخنم را بفهمند.» (طه:25 - 28)
سعه صدر در کلام خداوند
خداوند در بیان یادآوری نعمتی عظیم به عنوان ریشه موفقیت ها، به پیامبر خود می فرماید: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ الَّذی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ؛ ای پیامبر، آیا سینه ات را گشاده نکردیم. و بار سنگین کمر شکنی که پشت تو را می شکست، از تو برداشتیم و نام نیکویت را در جهان بلند کردیم».(انشراح: 1-4)
«از دیدگاه قرآن، «شرح صدر»، مایه هدایت، و «ضیق صدر»، عامل گمراهی انسان است و خداوند هر کس را که بخواهد، هدایت کند و سینه اش را برای پذیرش حق گشاده می سازد و آن کس را که بخواهد گمراه کند، سینه جانش را تنگ می گرداند تا قدرت و توانایی رسیدن به قله کمال را نداشته باشد».
فَمَنْ یُرِدِ اللّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِْلإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا. (انعام: 125)
آن کس را که خداوند بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش اسلام، گشاده می سازد؛ و آن کس را که (بخاطر اعمالش) بخواهد گمراه سازد، سینه اش را تنک می نماید.
هنگامی که این آیه نازل شد، از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پرسیدند: «شرح صدر» چیست؟ پیامبر در پاسخ آنها فرمود: «(شرح صدر)، نوری است که خداوند در قلب هر کس که بخواهد، می افکند. سپس در پرتو آن درخشش معنوی، سینه جانش گشاده می شود.» پرسیدند: آیا نشانه ای برای شناخت «شرح صدر» و آن نور معنوی هست؟ پیامبر فرمود: آری، توجه به خانه جاوید آخرت و فاصله گرفتن از فریبندگی های دنیا و آمادگی برای مرگ، پیش از آنکه مرگ فرا رسد، از نشانه های شرح صدر است».
بنابراین، قلب در پرتو انوارِ الهیِ سعه صدر به مقام اطمینان و طمأنینه می رسد و یاد حق تعالی، دل را فرامی گیرد. در این صورت، حب دنیا از او دور می شود و آن را فقط وسیله ای جهت کسب رضای خداوند متعال و خدمت به خلق می بیند.
نشانه های سعه صدر
«سعه صدر»، نشانه هایی دارد که هر گاه این نشانه ها در صفات و رفتار و روح فردی آشکار شد، آن فرد دارای روحی بلند، فکری عمیق، بینشی تیز و افق دیدی وسیع می شود. چنان که مولای متقیان، علی علیه السلام فرمود: «مَنْ ضاقَ صَدْرَهُ لم یَصْبر علی اداءِ حقٍ؛ کسی که سینه اش تنگ باشد، توان انجام حق را ندارد».
یکی از نمودهای «شرح صدر»، بردباری است. رهبرانی که از این ویژگی برخوردار باشند، در اداره امور از توفیق بیشتری بهره مند می شوند و در برابر رفتارهای ناشایست و مشکلات، واکنش مناسبی از خود نشان می دهند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «الحلم رأس الرئاسه؛ بردباری، مهم ترین رکن ریاست است.» در بسیاری از روایات اسلامی، «علم» و «حلم» در کنار هم به عنوان دو عامل پیروزی بیان شده و «حلم» چیزی جز ظرفیت و سعه صدر نیست».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «هرگز دو چیز در کنار هم قرار نگرفته اند که بهتر از «حلم» در کنار علم بوده باشد.»
سعدی شیرین سخن نیز در این مورد می گوید: «کارها به صبر برآید و مستعجل به سر برآید».
و گفته اند: «آزاده آن بود که در شداید، صبور بود و در وقایع، شکور و در مکاید، جسور».
چه زیبا فرمود آینه دار عدالت و علم و روح مطلق دانایی و حلم امیرمؤمنان علی علیه السلام :
«الصبرُ مفتاح الفرج؛ شکیبایی، کلید گشایش در کارهاست».
به راستی که سعه صدر پیامبر مکرم اسلام و امامان معصوم (علیهم السلام)، الگوی مناسبی برای ماست تا سیره آن بزرگواران را سرلوحه زندگی مان قرار دهیم.
«هنگامی که پیامبر در میدان احد سخت مجروح شد و از پیشانی مبارکش خون می ریخت، مالکیت اعصاب خود را از دست نداد و برای امت نادان دعای هدایت کرد و فرمود:
«اللهم اهْدِ قومی فإِنهم لا یعلمون.» این سعه صدر به راستی عجیب است».
2. متانت در شادی ها و دوری از غرور و تکبر
آدمی به تناسب ظرفیت و سعه صدر خود در کامیابی ها، شادی ها و پیروزی ها از خود واکنش نشان می دهد. فردی که از سعه صدر برخوردار نباشد، با کسب اندک موفقیتی سرمست و مغرور می شود. نخوت و تکبر سراسر وجود او را فرا می گیرد و از فهم مسائل و مشکلات غافل می ماند و همین امر (خودپرستی، تکبر و غرور) آفتی برای تباهی و نابودی اش می شود.
امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام نیز در نامه ای به یکی از فرمانداران خود می نویسد: «و لا تکن عِندَ النَّعماءِ بَطِراً؛ هنگامی که نعمت ها به تو رو آوردند، مغرور و خوشحال مشو».
3. تحمّل افکار مخالف
یکی دیگر از نشانه های «شرح صدر»، توان تحمل افکار مخالف است.
رشید وطواط نیز در این باره می گوید:
نیک بخت، آن کسی است که چون دیگری را پند دهند و از کردار ناشایسته و گفتار نابایسته باز دارند، او از آن پند عبرت گیرد و نصیحت خویش بردارد و به گرد امثال آن کردار بد و گفتار ناپسند نگردد.
سخن آخر
سعه صدر مانند دیگر ارزش های انسانی در پرتو نیروی ایمان و عشق به خدا به دست می آید.
«وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّهِ؛ آنهایی که به سوی خدا آمده اند، از محبت شدیدتری نسبت به حق برخوردارند.» (بقره: 165)
عشق شدیدتر و حب به خدا، ما را از اسارت غریزه هایی مانند: حب نفس، حب دنیا و حب ریاست آزاد می کند.
ابراهیم با آنکه اسماعیل را دوست دارد، در راه عشق به حق حاضر است، او را قربانی کند.
عشق، نتیجه معرفت و شناخت است که معرفت و شناخت نیز به دنبال تفکر و تجربه به دست می آید.
پس در مرتبه اول، تفکر لازم است. ادامه تفکر، شناخت است و به دنبال آن، محبت می آید و انسان بر اساس محبت، حرکت می کند و به اعمالش جهت می دهد.
البته انسان علاوه بر تفکر، نیازمند تجربه است؛ تجربه ای که از طریق حکیمی دانا به آن رسیده باشد که: «هَلَکَ مَنْ لیس لَهُ حکیمٌ یُرشِدُه؛ آن کس که با حکیم راهنمایی همدم نیست، به هلاکت رسیده است».
بنابر این، این دو، انسان را در راه تزکیه و آزادی از نفس به وسیله آموزش و یادآوری، به بینشی وسیع از هستی می رساند. در این صورت، خدا و آخرت در نظر شخص، بزرگ می شود و غیر آن، حقیر و ناچیز. در این جاست که دید انسان وسعت پیدا می کند و به ظرفیت وجودی شگرفی دست می یابد و بر اساس منطق و روش صحیح تصمیم می گیرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 296]