واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تخيل، زمينه خلاقيت در كودكان
در دنياي پيچيده كنوني كه شاهد رقابتهاي بسيار فشرده جوامع مختلف براي دستيابي به جديدترين تكنولوژي و منابع قدرت هستيم، افراد تيزهوش و خلاق و صاحبان انديشه نو به مثابه گرانبهاترين سرمايهها، از جايگاه بسيار والا و ارزشمندي برخوردار هستند.
امروز جامعه ما بيش از هر زمان به افراد هوشمند و خلاق نياز دارد. هر قدر جهاني كه در آن زندگي ميكنيم پيچيدهتر ميشود، نياز به شناسايي و پرورش ذهنهاي خلاّق و آفريننده بيشتر و شديدتر ميگردد.
از آن جا كه به نظر غالب روانشناسان خلاقيت در سالهاي اول زندگي كودك ظهور ميكند و در آغاز با تخيل همراه است، بدون ترديد تخيل از مهمترين عواملي است كه تفكر خلاق را ممكن ميسازد. در اين جا سعي ميشود به طور اجمالي مسأله تخيل و خلاقيت در كودكان و نوجوانان مورد بررسي قرار گيرد.
پژوهشگران مختلف برداشتهاي متفاوتي از خلاقيت داشته و بالطبع تعاريف متنوعي از آن ارائه كردهاند.
وجود چنين اختلاف نظري در اين زمينه، ناشي از ماهيت بسيار پيچيده و مركب كنشهاي مغزي است.
به نظر بعضي از روانشناسان، .
متداولترين برداشت از خلاقيت را ميتوان با توليد يا خلق اثر نو و متفاوت ارزيابي كرد، اما بايد به خاطر داشت كه هر خلاقيتي لزوماً منجر به توليد اثر قابل مشاهده نميگردد. به عنوان مثال در عالم تخيل، كودك يا نوجوان چيز نو و متفاوتي را خلق ميكند، اما آفرينش ذهني او براي ديگران قابل مشاهده و بالطبع ارزيابي و قضاوت نيست.
بنابراين خلاقيت يك فرآيند ذهني است كه در فرد معيني و در يك زمان مشخص ديده ميشود فرآيندي كه در نتيجه آن يك اثر جديد اعم از ايده يا چيز نو و متفاوت توليد ميشود.
خلاقيت و شخصيت
1- برخورداري از قدرت تخيل فوقالعاده: كودكان خلاق از قدرت تخيل فوقالعادهاي برخوردار هستند.
2- كنجكاوي: كنجكاوي برجستهترين ويژگي كودكان خلاق است.
3- انعطافپذيري: افراد خلاق سرسختي از خود نشان نداده، عمدتاً شخصيت انعطافپذيري دارند.
4 -ابتكار و اصالت: كودكان خلاق در زندگي روزمره، نوآوريهاي بسياري از خود نشان ميدهند.
5 - سلاست و رواني كلامي: كودكان خلاق از بيان سليس و رواني بهرهمند هستند.
6- صراحت و قاطعيت: كودكان خلاق، بدون شبهه و تكلف، استوار و صريح هستند.
7-هوشمندي: از نظر هوشي، كودكان خلاق بالاتر از سطح متوسط قرار دارند.
8 - پيرويا همنوا نبودن: كودكان خلاق از نوعي استقلال رفتاري برخوردار هستند و كمتر تمايل به تقليد ساده دارند.
9 - برخورداري از تفكر منطقي: در برخورد با مسائل و حل آنها از تفكري روشن و منطقي بهرهمند هستند.
10- حساسيت نسبت به نوآوريها: كارهاي نو خيلي زود توجه آنها را به خود جلب ميكند.
11-بلندانديشي (برخورداري از افكار فوقالعاده متفاوت و متعالي)
12- خودانضباطي: كودكان خلاق از نظم خاصي برخوردارند.
13- خوش رويي و شوخ طبعي: كودكان خلاق افرادي خودجوش، خوشخلق، صادق و راحت هستند.
14- قضاوت مستقل: پيرامون پديدههاي مختلف بطور آزاد و مستقل قضاوت ميكنند.
15 - مورد سؤال قرار دادن نُرمها و ايدههاي موجود: پيوسته از وضع موجود سؤال ميكنند.
16 - نياز به استقلال و خودمختاري: دوست دارند آزادانه تلاش كنند.
17 - اعتماد به نفس: كودكان خلاق از اعتماد به نفس، اراده قوي و قدرت رهبري قابل توجهي برخوردارند.
18 - آزادانديشي: افراد خلاق از استقلال راي و انديشه مستقل بهرهمند هستند.
19- پايداري در فعاليتهاي ذهني: در فعاليتهاي موردعلاقه خودشان سماجت زيادي دارند.
20 - تمايل به فعاليتهايي كه موفقيت در آن بستگي به توانمنديهاي فردي دارد.
21-محبوببودن در موقعيتهاي اجتماعي: اين كودكان از نظر اجتماعي رفتاري مطلوب دارند.
22-ترجيح دادن بازيها و فعاليتهاي تخيلي به رويدادهاي واقعي: اين كودكان از اوقات فراغت بهترين بهره را ميبرند.
23- بهرهگيري از موضوعات و تصورات ذهني متنوع: اين كودكان به فعاليتهاي ذهني، بخصوص مسائل مذهبي و فلسفي علاقه خاص دارند.
24 - متهور بودن: كودكان خلاق از شجاعت خوبي برخوردار هستند و آمادهاند فعاليتهاي مختلفي را تجربه كنند.
25- سماجت در موضوعات مورد علاقه.
26 - پرانرژي بودن: كودكان خلاق بسيار فعال و پرانرژي هستند.
بديهي است هر كودك خلاق لزوماً همه ويژگيهاي فوقالذكر را ندارد، اما همه اين ويژگيها در همه كودكان خلاق قابل مشاهده است. آنچه كه مهم است، شناخت و پرورش چنين استعدادهاي برجستهاي ميباشد و بالطبع در اين كار، بيشترين مسئوليت برعهده اولياء و مربيان است.
تخيل و خلاقيت
تخيل نوعي تفكر آزاد است كه ضمن آن ذهن فرد متوجه حل يك مسأله واقعي به گونهاي كه در عالم خارج وجود دارد، نميباشد. در تخيل، فرد خارج از قيود و نرمهاي موجود، آزادانه آنچه را كه تمايل دارد در ذهن خود متصور ميشود. با بهرهگيري از تخيل كه ضرورت اساسي خلاقيت است، دنيايي بزرگ و پهناور در مقابل چشمان كودك گشوده ميشود و او قادر ميگردد آزادانه خيال پردازي كند.
در اين شرايط كودك هرگز خود را محدود و محبوس در حصار واقعيتها و امور مشهود و ملموس نديده، فارغ بال هر آنچه را كه دلش ميخواهد تصور ميكند.
اشكال مختلف تخيل
همراه با تخيل، خلاقيت در سالهاي اول زندگي كودك ظهور ميكند و اين فرآيند ذهني ابتدا در بازيهاي كودك و سپس در ساير زمينهها و فعاليتهاي او قابل مشاهده است. مطالعه انجام شده حاكي از آن است كه اوج خلاقيت در حدود سي سالگي است و پس از آن در همان حد باقي مانده، يا بتدريج كاهش پيدا ميكند. لذا توجه به مسأله آفرينشهاي ذهني در دوره كودكي، نوجواني و جواني فوق العاده حائز اهميت است.
كودكان در سنين مختلف جلوههايي از خلاقيت را از خود نشان ميدهند در اين جا سعي ميشود به برخي از فعاليتها و بازيهاي كودكان درآن تخيل و خلاقيت تواماً ظهور مييابند، اشاره شود.
جان دارپنداري
جان دارپنداري تمايلي است كه ضمن آن كودك سعي ميكند به اشياي بيجان شعور بدهد. در واقع كودكان خردسال اطلاعات و تجارب زيادي ندارند تا تفاوتي بين اشياي جاندار و بيجان قائل شوند. كودك تصور ميكند همان گونه كه خودش محيط اطراف را درك نموده، با آن ارتباط برقرار ميكند، اشياء و پديدههاي ديگر نيز همانند او عمل ميكنند. خيلي مشكل است كه بگوييم تفكر جان دار پنداري به اين دليل شروع ميشود كه كودكان خردسال قادر نيستند تصورات ذهني خود را به زبان بياورند، لذا بايد افكار آنان در عمل به نمايش درآيد. انديشه جان دار پنداري در حدود 2 سالگي شروع شده، در سنين 4 تا 5 سالگي به اوج خود ميرسد و پس از آن با سرعت كاهش يافته، در آستانه ورود كودك به مدرسه از بين ميرود. مسلماً كودكان سنين كودكستاني و پيش دبستاني، در خانواده از زمينه مساعدي براي تمايل به داشتن انديشه جاندار پنداري برخوردارند.
خانواده كودكان را تشويق ميكند كه برنامههاي تلويزيوني، بخصوص برنامههاي كودك را تماشا نمايند، برنامههايي كه در آن اسباببازيها، گلها، حيوانات، ستارهها و اشياي مختلف مثل آدمها رفتار كرده، حرف ميزنند. زماني هم پدر و مادر كودكان را از لگد زدن به در و ديوار منع كرده، يا مثلاً ميگويند: استكان را پرت نكن، دردش ميآيد، جاندار پنداري را در آنها تقويت ميكنند. بدون ترديد جاندار پنداري يا حيات بخشي به پديدهها يا اشياي بيروح، براي كودكان نوعي احساس خوشايند و رضامندي دروني را همراه دارد. جاندارپنداري بازيهاي آنها را با نشاطتر ميكند، بخصوص در دوراني كه كودكان نميتوانند با اطرافيان بازي كنند. زماني كه كودك با كسب مهارتهاي اجتماعي ميتواند با ديگران ارتباط بيشتري برقرار كند، رغبت او به بازي با اسباببازي كمتر ميشود.
جاندارپنداري نه تنها مانعي براي رشد مهارتهاي اجتماعي نيست، بلكه كودك با نشان دادن احساس همدلي و همدردي با اشيايي كه آنها را در تخيل خود جاندار ميپندارد، ميآموزد كه با ديگران در موقعيتهاي مختلف چگونه رفتار كند. وقتي كه كودك با لالايي عروسك خود را ميخواباند، ترس او از تنهايي كاهش مييابد.
بازي نمايشي
در بازي نمايشي كه اغلب به بازي ساختگي و قصه گونه معروف است، كودك از اسباب بازيها به جاي آدمها و حيوانات استفاده ميكند. بازي نمايشي همانند جاندارپنداري است و به هنگام شروع مدرسه، كودكان رغبت كمتري به اين بازي نشان ميدهند. در واقع زماني كه قدرت استدلال كودك بيشتر ميشود، گرايش او به بازي هاي ساختگي به حداقل ميرسد و تخيل و انديشه خلاق كودك به طرف چيزهاي ديگر سوق مييابد.
1- براي كودك 2 ساله يك قطعه آجر ميتواند به جاي عروسك، قطار، ساختمان يا گاو باشد.
2- براي بچه 5 ساله يك قطعه آجر از وسايل ساختمان سازي محسوب ميشود و با آن ايستگاه قطار يا ماشين درست ميكند.
در بازيهاي نمايشي، كودك با خلاقيت خود از هرچيزي استفاده ميكند صداي افراد موردنظر را هم از خودش در ميآورد.
بازيهاي نمايشي كودكان خردسال بيشتر در زمينه ساختن خانه، پختن غذا، خوردن غذا، بچهداري، پدر و مادر شدن، تقليد از حيوانات، دكتر و بيمار و پرستار شدن، مسافرت رفتن، ماشين سواري، پليس بازي، آتشنشاني، عروسي و نظاير اينهاست.
بازيهاي نمايشي به كودكان لذت و نشاط رواني ميدهد در بازيهاي نمايشي، كودكان به شرايط و موقعيتهايي كه نيل به آنها در عالم واقعي و زندگي روزمره دشوار است، دست پيدا ميكنند. به ديگر سخن در بازيهاي نمايشي كودكان با تخيل و خلاقيتهاي ذهني به خواستههاو آمال درونيشان دست مييابند و احساسات خودشان را تقويت نموده، سازگاري اجتماعي بيشتري پيدا ميكنند.
بازيهاي سازنده
بازيهاي سازنده شكل بسيار مطلوبي از خلاقيت كودكان است. عمدتاً به هنگام ورود به مدرسه علاقه كودكان به بازيهاي نمايشي بتدريج كاهش يافته، به بازيهاي سازنده بيشتر روي ميآورند. البته اين بدان معنا نيست كه بازيهاي سازنده با خاتمه يافتن بازيهاي نمايشي آغاز ميگردد، بلكه بازيهاي سازنده خيلي زود و حتي غالباً زودتر از بازيهاي نمايشي شروع ميشود.
يكي از دلايل اين امر كه بازيهاي سازنده بخصوص در سنين قبل از دبستان از اشكال بسيار جالب و دوست داشتني خلاقيت ميباشد، اين است كه در اين بازي كودك ميتواند بدون همبازي مدتها سرگرم بوده، لذت ببرد. در بازيهاي نمايشي غالباً كودك نياز به همبازيهايي دارد كه بعضي از نقشها را عهدهدار شوند، مثلاً نقش پدر يا مادر را بازي كنند. گرچه كودكان از عروسكها نيز براي همين منظور بهرهميگيرند، اما اين بازيها در صورتي لذت بخشتر خواهد بود كه كودك لااقل يكي دو نفر همبازي داشته باشد. از متداولترين اشكال بازي سازنده ميتوان از كشيدن نقاشي و ساختن چيزهاي مختلف نام برد. انتخاب موضوع نقاشي يا ساختن چيزهاي مختلف از گل، خمير، آجر، سنگ، كاغذ، تخته و غيره به عوامل گوناگون از جمله قدرت تخيل و خلاقيت كودكان بستگي دارد. كشيدن تصاوير چيزهايي كه كودك به ياد ميآورد و يا چيزهايي كه دوست دارد، بيانگر ذهن خلاق اوست.
بازيهاي سازنده قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت نموده، موجبات بهداشت رواني و لذت حياتي او را فراهم ميكند.
همبازيهاي تخيلي
دوست يا همبازي تخيلي ميتواند، يك شخص، يك حيوان و يا چيزي باشد كه كودك در ذهن خود خلق كرده، تا همدم و همبازي او باشد. در بسياري از بازيها، كودك دوست دارد كه يك همبازي داشته باشد تا از بازي لذت بيشتري ببرد. زماني كه كودك همبازي دلخواه ندارد، در مخيله خود يك همبازي تخيلي بوجود ميآورد. در شرايطي نيز كه كودك تجارب ناخوشايندي از بازي كردن با ساير كودكان دارد و يا اين كه به لحاظ كمرويي فوق العاده قدرت برقراري ارتباط با ديگران را ندارد، همبازي تخيلي را به همبازي واقعي ترجيح ميدهد. غالباً دوستان تخيلي بچهها، كودكاني هستند همجنس و همسن و سال خودشان كه براي آنها اسمهايي هم تعيين ميكنند. ويژگي دوست يا همبازي تخيلي اين است كه هر وقت كودك بخواهد حاضر است.
همبازي تخيلي كاملاً مطيع كودك است، هر چه او بخواهد انجام ميدهد و هر زمان كه اراده كند حضور دارد. همبازيهاي تخيلي در نزد كودكان فوقالعاده تيز هوش، بيشتر از كودكاني است كه از نظر هوشي در حد متوسط قرار دارند. در واقع داشتن يك همبازي تخيلي، خود نشانهاي از قدرت خلاقيت كودك است و به همين دليل براي كودكان عقب مانده ذهني، اين مسأله نميتواند مورد چنداني داشته باشد. از سوي ديگر براي كودكاني كه از نظر ذهني فوقالعاده برجسته هستند، معمولاً يافتن همبازيهايي كه وجوه مشتركي با آنها داشته باشند، بسيار دشوار است؛ اما در هر حال بايد توجه داشت كه برخورداري از دوستان تخيلي نميتواند راه حل مناسبي براي رفع تنهايي كودكان باشد. همچنين بايد به كودكاني كه اشتياق بيشتري براي داشتن دوستان تخيلي دارند كمك كرد تا در زمينه كسب مهارتهاي اجتماعي، برقراري ارتباط دوستانه و بازي با همسالان توفيق بيشتري داشته باشند.
*زهرا حيدري - دانشجوي فوقليسانس فلسفه آموزش و پرورش، كارشناس توانبخشي آموزش و پرورش استثنايي
يکشنبه 28 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]