تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834987253
نويسنده: عبدالكريم پاكنيا منشور نسل جوان در سيره امام صادق (ع)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: عبدالكريم پاكنيا منشور نسل جوان در سيره امام صادق (ع)
خبرگزاري فارس: امام صادق(ع)در مورد سرمايه گذاري معنوي براي نسل نو و حفاظت نوجوانان از گروههاي منحرف و كج انديش، ميفرمايد: «با درو احداثكم بالحديث قبل ان يسبقكم اليهم المرجعة؛ نوجوانان خود را با احاديث ما آشنا كنيد قبل از اين كه مرجعه (يكي از گروههاي منحرف) بر شما پيشي گيرند.
جوانان و نوجوانان در هر جامعهاي گنجينههاي سرشاري هستند كه اگر مربيان و متوليان براي اين قشر عظيم سرمايه گذاري شايسته انجام داده و اين گروه فعال و پرشور را با رفتار حكيمانه و تكريم شخصيت و احترام به نيازها، به اهداف مطلوب و ايدهآل خود هدايت نمايند، علاوه بر اين كه آنان را از خطر انحراف و ترديد در هويت و آسيبهاي اجتماعي مصونيتبخشيدهاند، قلبهاي پاك و زلال آنان را به سوي خوبيها، زيباييها و اخلاق پسنديده رهنمون شدهاند، و جامعه آينده را از نظر سلامتي و حفظ ارزشها و فرهنگ، بيمه نمودهاند. امام صادقعليه السلام در مورد سرمايه گذاري معنوي براي نسل نو و حفاظت نوجوانان از گروههاي منحرف و كج انديش، ميفرمايد: «با درو احداثكم بالحديث قبل ان يسبقكم اليهم المرجعة (1) ; نوجوانان خود را با احاديث ما آشنا كنيد قبل از اين كه مرجعه (يكي از گروههاي منحرف) بر شما پيشي گيرند.
ارتباط با نسل جوان
هدايت و تربيت نسل جوان به لحاظ اهميتي كه دارد امروزه بيش از گذشته مورد توجه انديشمندان و دل سوزان جوامع مختلف قرار گرفته است. جوان داراي خصوصيات عاطفي، اجتماعي و جسماني است. حساسيت، تنوع خصلتهاي رفتاري، هيجانهاي دروني، علاقه شديد به دوستي با همسالان، عدم كنترل رفتار، حب ذات، الگو پذيري و تقليد، افتخار به شخصيت و تشخصطلبي و ميل به آزادي، شمهاي از ويژگيهاي اوست.
با توجه به اين ويژگيها، شيوه رفتاري امام صادقعليه السلام با جوانان، و همچنين سخنان و دستور العملهاي آن حضرت براي جوانان و برخورد با آنان، بهترين نسخه شفا بخش و راهگشاست. نگاههاي مهربان، بزرگداشتشخصيت، توجه به استعداد و صلاحيت آنان، احترام به نيازهاي فردي و اجتماعي، رفتار محبتآميز و حكيمانه و سرشار از عاطفه و خلوص، موجب جذب جوانان به سوي آن حضرت بود و شيفتگي آنان به رهبر خويش، ريشه در شيوه رفتار و گفتار آن حضرت نسبتبه مخاطبين و شاگردان خويش دارد.
آن حضرت به سرعت پذيرش سجاياي اخلاقي در نوجوانان توجه كرده و به ابوجعفر; مؤمن طاق ميفرمايد:
«عليك بالاحداث فانهم اسرع الي كل خير; (2) بر تو باد تربيت نوجوانان، زيرا آنان زودتر از ديگران خوبيها را ميپذيرند.»
در اينجا چند نمونه از رفتار آن حضرت را در برخورد با نسل جوان ميخوانيم:
1 - آن روز يكي از شلوغترين ايام حجبود. امام صادق عليه السلام با گروهي از يارانش گفت و گو ميكرد. در اين هنگام هشام بن حكم كه تازه به دوران جواني گام نهاده بود، خدمت امام رسيد. پيشواي شيعيان از ديدن اين جوان شادمان شد، او را در صدر مجلس و كنار خويش نشاند و گرامي داشت. اين رفتار امام، حاضران را كه از شخصيتهاي علمي شمرده ميشدند، شگفت زده ساخت. وقتي امام عليه السلام آثار شگفتي را در چهره حاضران مشاهده كرد فرمود: «هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و يده; اين جوان با دل و زبان و دستش (با تمام وجود) ياور ماست.» سپس براي اثبات مقام علمي هشام براي حاضرين، درباره نامهاي خداوند متعال و فروعات آنها از وي پرسيد و هشام همه را به نيكي پاسخ گفت. آن گاه حضرت فرمود: «هشام! آيا چنان فهم داري كه با منطق و استدلال دشمنان ما را دفع كني، هشام گفت: آري. امام فرمود: «نفعك الله به و ثبتك; خداوند تو را از آن بهرهمند سازد و [در اين راه] ثابت قدم بدارد.» هشام ميگويد: بعد از اين دعا هرگز در بحثهاي خداشناسي و توحيد شكست نخوردم. (3)
2 - مفضل بن عمرو نماينده امام صادق عليه السلام در شهر كوفه بود. او از طرف امام موظف بود به مشكلات ديني، مالي و اجتماعي مردم كوفه رسيدگي كند و در اين رابطه با جوانان شهر ارتباط صميمانه و مستحكمي برقرار كرده بود، براي همين عدهاي اين دوستي را نتواستند تحمل كنند، ناچار به شايعه و افتراء روي آوردند و مفضل و يارانش را به شرابخواري، ترك نماز، كبوتر بازي و حتي به سرقت و راهزني متهم كردند. اين گروه، كه ابوالخطاب معزول و طرفدارانش از فعالان آن شمرده ميشدند، شايع كردند كه مفضل افراد بي مبالات و لاابالي را پيرامونش گرد آورده است. وقتي اين شايعات به اوج رسيد، گروهي از مومنان و مقدسان كوفه به محضر امام صادقعليه السلام چنين نوشتند: «مفضل با افراد رذل و شرابخوار و كبوتر باز همنشين است، شايسته است دستور دهيد اين افراد را از خود دور سازد.»
امام صادق عليه السلام بدون اين كه با آنان در اين باره سخن بگويد، نامهاي براي مفضل نوشته، مهر كرد و به آنان سپرد تا به مفضل برسانند. حضرت تصريح كرد كه نامه را خودشان شخصا به مفضل تحويل دهند. آنان به كوفه برگشتند و دسته جمعي به خانه مفضل شتافتند و نامه امام صادق عليه السلام را به دست مفضل دادند. وي نامه را گشود و متن آن را قرائت كرد. امامعليه السلام به مفضل دستور داده بود كه: چيزهايي بخرد و به محضر امام عليه السلام ارسال كند. در اين نامه اصلا اشارهاي به شايعات نشده بود. مفضل نامه راخواند و آن را به دست همه حاضران داد تا بخوانند. سپس از آنان پرسيد: اكنون چه بايد كرد؟ گفتند: اين اشياء خيلي هزينه دارد. بايد بنشينيم، تبادل نظر كنيم و از شيعيان ياري جوييم.در واقع هدفشان اين بود كه فعلا خانه مفضل را ترك كنند. مفضل گفت: تقاضا ميكنم براي صرف غذا در اينجا بمانيد. آنان به انتظار غذا نشستند. مفضل افرادي را به سراغ همان جواناني كه از آنها بدگويي شده و به كارهاي ناروا متهم شده بودند فرستاد و آنان را احضار كرد. وقتي نزد مفضل آمدند، نامه حضرت صادقعليه السلام را براي آنان خواند. آنان، با شنيدن كلام امام صادقعليه السلام براي انجام فرمان حضرت از خانه خارج شدند و پس از مدت كوتاهي بازگشتند. هر كدام به اندازه وسع خويش روي هم نهاده و در مجموع 2 هزار دينار و ده هزار درهم در برابر مفضل نهادند. آن گاه مفضل به شكايت كنندگان كه هنوز از صرف غذا فارغ نشده بودند نگريست و گفت: شما ميگوئيد اين جوانان را از خودم برانم و گمان ميكنيد خدا به نماز و روزه شما نيازمند است؟! (4)
در اينجا به بخشي از شيوهها و راه كارهاي عملي برخورد و هدايت جوانان در پرتو گفتار و رفتار صادق آل محمدعليهم السلام ميپردازيم:
1 - رفتار نيكو و ملايم
نوجوان قلبي پاك و روحي حساس و دلي نازك و عاطفي دارد. در برخورد با او بايد راه نرمي و ملايمت پيش گرفت. نگاه مهربان، ارزش دادن به شخصيت و رفتار خوش، بهترين شيوه ارتباط با اوست. محبت، اظهار علاقه، صدا كردن با القاب، عناوين و نامهاي زيبا او را به سوي مبلغ و مربي جذب ميكند و در اين حال ميتوان ارتباط قلبي و عاطفي با او ايجاد كرد، سخنانش را شنيد، راهنمايي كرد، لغزشها را متذكر شد و بالاخره درعالم دوستي كه يك ارتباط شديد روحي و عاطفي برقرار است، ميتوان صفات زيبا را به او القاء نمود، نيازهاي بسياري را از او برطرف كرد و از آلودگيها او را بر حذر داشت، زيرا گرايش جوان به خوبيها و زيباييها از ديگران بهتر و سريعتر انجام ميپذيرد.
امام صادق عليه السلام فرمود: «من لم تكن فيه ثلاث خصال لم ينفعه الايمان: حلم يرد به جهل الجاهل. و ورع يحجزه عن طلب المحارم. و خلق يداري به الناس; (5) هر كس سه خصلت را دارا نباشد از ايمان خود سودي نخواهد برد: اول - بردباري، كه جهل نادان را برطرف كند. دوم - پارسائي، كه او را از حرام باز دارد. سوم - رفتار نيكو كه با مردم مدارا نمايد.»
2 - آگاهي دادن در مسائل ديني
يكي از علل دين گريزي برخي جوانان و نوجوانان عدم آگاهي به مسائل ديني است. زيرا انسان طبيعتا هر چه را نشناسد به سويش نميرود و افكار واحساسات و حواس خود را به سوي آن معطوف نميدارد. اما شناخت و آگاهي از خوبيها و زيبائيها به ويژه اطلاع از منافع آن، سريعا انسان نفع طلب را به آن جذب كرده و آن را در نزد شخص، دوست داشتني ميكند. براي همين اگر جوانان با آثار و بركات و احكام و معارف دين آشنا شوند، فاصله آنان با حقايق ديني كم خواهد شد. افزون بر اين، نسل جديدي كه معمولا از مسائل و حقايق ديني بي اطلاع يا كم اطلاع است و بصيرت و معرفت كافي از دين ندارد، تحت تاثير تبليغات و هجمههاي فرهنگي دشمنان قرار ميگيرد.
امام صادق عليه السلام به بشير دهان (روغن فروش) فرمود: «لا خير في من لا يتفقة من اصحابنا يا بشير ان الرجل منهم اذا لم يستغن بفقهه احتاج اليهم فاذا احتاج اليهم ادخلوه في باب ضلالتهم و هو لا يعلم; (6) از دوستان ما كسي كه در دين خود انديشه و تفقه نكند ارزش ندارد. اي بشير! اگر يكي از دوستان ما در دين خود تفقه نكند و به مسائل و احكام آن آشنا نباشد، به ديگران (مخالفين ما) محتاج ميشود، هر گاه به آنها نياز پيدا كرد آنان او را در خط انحراف و گمراهي قرار ميدهند در حالي كه خودش نميداند.» ضرورت يادگيري احكام ديني در منظر پيشواي ششم آنقدر مهم است كه ميفرمايد: «لو اتيتبشاب من شباب الشيعة لايتفقه لادبته; (7) اگر به جواني از جوانان شيعه برخورد نمايم كه در دين تفقه نميكند او را تاديب خواهم كرد.»
3 - شناساندن آسيبهاي اجتماعي
آشنا نبودن نسل جديد با آفتهاي اجتماعي موجب افت ارزشهاي اخلاقي و توفيق دشمنان فرهنگي و رواج خلاف و حرام در ميان آنان ميباشد. اگر جوانان مسلمان با اين آفتها آشنا باشند و از عواقب بد آن در ميان افراد جامعه اطلاع يابند، بنابر فطرت پاكي كه خداوند در نهاد آنها قرار داده از آن آفتها فاصله خواهند گرفت و دامن خويش را به چنين آفتهاي اجتماعي آلوده نخواهند كرد. صادق آل محمد عليه السلام مواردي از آفتهاي اجتماعي را چنين فهرست كرده است: الف) ستم كردن ب) فريبكاري ج) خيانت د) تحقير و خوار كردن ديگران ه) اف گفتن: (نق بزند، غرغر كند و به اين وسيله زحمات ديگران را ناديه گرفته و خود را چيزي پندارد.) و) دشمني، كينه توزي و اظهار عداوت با برادران ديني ز)تهمت زدن ح )داد و فرياد و پرخاشگري ط) طمع كاري و حرص به دنيا.
«و ان لايظلمه و ان لايغشه و ان لايخونه و ان لايخذله و ان لايكذبه و ان لايقول له اف و اذ قال له اف فليس بينهما ولاية و اذ قال له انت عدوي فقد كفر احدهما و اذا اتهمه انماث الايمان في قلبه كما ينماث الملح في الماء; (8) به برادر ايماني خود ستم ننمايد، او را فريب ندهد، به او خيانت نكند، او را كوچك نشمارد، او را دروغگو نخواند، به او اف نگويد و اگر به او اف بگويد (غرغر كند) لايتبين آن دو قطع ميشود و اگر به برادر ايمانياش بگويد تو دشمن من هستي، يكي از آن دو كافر [باطني ]ميشود و اگر برادرش را متهم نمايد، ايمان در قلب او ذوب ميشود مانند ذوب شدن نمك در آب.» (9)
4 - ترغيب به دانش افزايي
يك جوان مسلمان بايد از علوم روز آگاهي كافي داشته باشد. تخصص در كنار تعهد يك اصل مسلم و ترديد ناپذير در فرهنگ ما است. كساني در عرصه زندگي به اهداف دلخواه خود ميرسند كه با شناخت دانشها و مهارتهاي عصر خود به قلههاي سعادت نائل شده و با تعهد و ايمان خويش، اعتماد افراد جامعه را به خود جلب ميكنند. از منظر حضرت صادقعليه السلام كسب دانش و مهارتهاي فني براي يك جوان ضروري است، آن حضرت ميفرمايد: «لست احب ان اري الشاب منكم الا غاديا في حالين، اما عالما او متعلما; (10) هيچوقت دوست ندارم يكي از جوانان شما (شيعه) را ببينم مگر اينكه در يكي از دو حال، شب و روز خود را سپري كند: يا دانا باشد يا ياد گيرنده.»
5 - عادت دادن به حسابرسي
يك تاجر زماني در كار خود پيشرفت ميكند كه در هر شبانه روز به حساب خود رسيدگي كرده و سود و زيان معاملات خويش را بداند و گرنه بعد از مدت كوتاهي سرمايه و هستي خود را از دستخواهد داد. جواني، يك سرمايه و فرصتبسيار عالي براي هر شخص ميباشد. اگر يك جوان به حساب عمر خود رسيدگي نكند و نداند كه آيا در مقابل عمر خويش چه چيزي به دست آورده است، در آيندهاي نه چندان دور سرمايه معنوي خويش را به باد فنا خواهد داد. اما اگر به حساب روزانهاش برسد و ببيند كه در مقابل هر روز از دست رفته، يك قدم به سوي كمال برداشته، خوشحال شده و آن را تكرار كند و در مقابل انحطاط فكري و اخلاقي غمگين گشته و سعي در جبران آن داشته باشد، بديهي است كه رو به سوي رشد و ترقي خواهد نهاد. امام صادقعليه السلام به ابن جندب كه يك جوان فعال و پرشور و باايمان بود ميفرمايد: «يا بن جندب! حق علي كل مسلم يعرفنا ان يعرض عمله في كل يوم و ليلة علي نفسه فيكون محاسب نفسه فان راي حسنة استزاد منها و ان راي سيئة استغفر منها و لئلا يخزي يوم القيامة; (11) اي پسر جندب! هر مسلماني كه ما را ميشناسد شايسته است كه رفتار و كردار خود را در هر شبانه روز برخود عرضه دارد و حسابگر نفس خويش باشد تا اگر كار نيكي در آنها ديد، بر آن بيفزايد و اگر كار بدي در اعمال خود مشاهده نمود، از آنها توبه كند، تا در روز قيامت دچار ذلت و حقارت نشود.»
6 - تعديل حس دوستخواهي
انسان با انس به دوستانش احساس مسرت و لذت ميكند. او در همنشيني با رفيق شفيق، نشاط و نيرو ميگيرد و اين يك نياز طبيعي اوست و بايد ارضاء شود. يك جوان در اثر اين حس به سمت دوستان و همفكران خود كشيده ميشود، او عاشق رفاقت است و دنبال ارتباط با هم سن و سالان خود ميباشد. از طرف ديگر بر اثر غلبه احساسات و شور و شوق جواني و نپختگي نگرش عقلاني، ممكن است در دام دوستان ناباب و يا صيادان و شيادان بيفتد. از اين رو در انتخاب يك دوست ممكن است دچار مشكلات گردد. امام جعفر صادق عليه السلام دقيقا روي همين نكته انگشت اشارت نهاده و به جوانان چنين رهنمود ميدهد: «الاخوان ثلاثة: فواحد كالغذاء الذي يحتاج اليه كل وقت فهو العاقل. و الثاني في معني الداء و هو الحق. و الثالث في معني الدواء فهو اللبيب; (12) دوستان سه دسته هستند. اول: كسي كه مانند غذا در هر زمان به او نياز هست و او دوست عاقل است. دوم:كسي كه [براي انسان] مانند بيماري و درد [رنج آور] است، و او دوست احمق [و نادان] است و سوم: كسي كه وجودش براي فرد همانند داروي حيات بخش است، و آن رفيق روشن بين [و اهل تفكر] است.»
7 - ضرورت ازدواج
هر جواني فطرتا نيازمند ازدواج است و بايد به اين نياز خدادادي و طبيعي از طريق مشروع جواب داد. اما بعضي جوانان با بهانه قرار دادن بعضي مشكلات و سختيها از اين سنت الهي روي بر تافته و خود را در دام نفس شيطاني گرفتار ميكنند. به آنان بايد توجه داده شود كه اين پيمان مقدس در ميان تمام ملتها وجود داشته و محبوبترين بنيان نزد خداوند متعال است. با ازدواج، شخصيت و ايمان دو جوان كامل ميشود. صادق آل محمد عليه السلام فرمود: «من تزوج احرز نصف دينه فليتق الله في النصف الآخر; (13) كسي كه ازدواج كند نصف دينش را حفظ كرده است پس بايد در نصف ديگرش تقواي الهي پيشه كند.»
و در حديث ديگري آن حضرت به جوانان چنين پيام داد: «ركعتان يصليهما المتزوج افضل من سبعين ركعة يصليها اعزب; (14) دو ركعت نماز كه فرد ازدواج كرده ميخواند بر 70 ركعت نماز يك فرد مجرد برتري دارد.»
8 - تشويق به نماز
بر اساس متون ديني ما نماز عامل كمال انسان و حافظ او از آلودگيها و صفات مذموم و ناپسند است. همچنين اين رفتار معنوي تاثير بسزايي در بيدار كردن روح نظم و حفظ نظام انسان دارد. نماز تسلي بخش و آرامش بخش دلهاي مضطرب در انسانهاي خسته و نگران است. نماز شاخص رهروان راه خدا و بهترين وسيله ارتباط صميمانه رب العالمين است. تجربه و آمار گواهي ميدهد كه درصد بالايي از خلافكاران و هنجارشكنان در جامعه اسلامي در خانوادههايي بزرگ شدهاند كه يا نماز نميخوانند و يا آن را سبك ميشمارند. پيشواي ششم جايگاه مهم نماز را در زندگي و رفتار روزانه يك مسلمان براي اقشار مختلف به ويژه جوانان تبيين نموده و فرمود: «اول ما يحاسب به العبد علي الصلوة فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردت عليه رد عليه سائر عمله; (15) [روز قيامت] اولين چيزي كه از بنده محاسبه ميشود نماز است. اگر از او نماز پذيرفته شد، سائر اعمالش پذيرفته ميشود اما اگر نماز او رد شد ساير اعمال [نيك] او نيز رد خواهد شد.»
آن حضرت در مورد زيانهايي كه در اثر دوري از نماز براي انسان رخ ميدهد به ابن جندب فرمود: «ويل للساهين عن الصلوات، النائمين في الخلوات، المستهزئين بالله و آياته في الفترات اولئك الذين لاخلاق لهم في الآخرة و لا يكلمهم الله يوم القيامة و لا يزكيهم و لهم عذاب اليم; (16) واي بر آنها كه از نماز غفلت كنند و در خلوت بخوابند و خدا و آياتش را در دوران ضعف دين استهزاء كنند، آنان كساني هستند كه در آخرت بهره ندارند و خدا در روز قيامتبا آنان سخن نخواهد گفت و آنان را تبرئه نخواهد كرد و عذاب دردناك براي آنهاست.»
9 - تقويت انديشههاي مثبت
با تقويت تفكر مثبت در جوانان ميتوان صفات نيك و خصلتهاي زيبا را در وجود آنها ايجاد كرد. آن گاه با فضاسازي مناسب و به وجود آوردن بسترهاي لازم، آنها را به تكرار رفتارهاي مثبت متمايل كرده و آن رفتارها را به صورت عادات پايدار در وجود آنان در آورد. بخشي از انديشههاي مثبت در كلام امام جعفر صادق عليه السلام عبارتند از:
الف) زيارت دوستان و تقويتحس همياري: آن حضرت نيكي به دوستان و ديدار آنان را برترين عبادت برشمرده و فرمود: «ما يعبد الله بمثل نقل الاقدام الي بر الاخوان و زيارتهم; خداوند به چيزي همانندگام برداشتن در راه نيكي به برادران ديني و ديدار و زيارت آنها عبادت نشده است.»
ب) انس با خدا: چه زيباست كه جوانان پاك هميشه خدا را بهترين انيس خود بدانند و در سختيها او را همدم و پناهگاه خويش بر گزينند. آن حضرت فرمود: «آنسو بالله واستوحشوا مما به استانس المترفون; (17) [انسانهاي با ايمان] با خدا انس گرفتهاند و از آنچه كه مال اندوزان و دنيا پرستان به آن انس گرفتهاند، در هراسند.» آري آنان از نعمتهاي خداوندي بهره ميبرند، اما به آنها دل نميدهند. آنان دلبسته خدا بوده و با ياد او آرام ميشوند.
ج) پايداري در راه هدف: پايداري در راه ايمان و عقيده از عوامل توفيق و پيروزي است. يك جوان آن گاه به آرزوهاي مشروع و دلخواه دست مييابد كه پشتكار و استقامت داشته باشد. مهمترين آرزوي هر جوان نيل به سعادت حقيقي و قرب پروردگار - كه جلوه تمام كمالات، زيبائيها و خوبيهاست - ميباشد. پيشواي صادق شيعيان فرمود: «لو ان شيعتنا استقاموا لصافحتهم الملائكة و لا ظلهم الغمام و لاشرقوا نهارا و لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم و لما سالوا الله شيئا الا اعطاهم; (18) اگر شيعيان ما در راه حق استقامت ورزند، فرشتگان با آنان دست ميدهند. ابرهاي رحمتبر آنها سايه ميافكند. مانند روز ميدرخشند، از زمين و آسمان روزي ميخورند و آنچه از خدا بخواهند، به آنها عطا ميكند.»
د) دستگيري از افتادگان: معلي بن خنيس ميگويد: «امام صادق عليه السلام در شبي باراني از خانه به سوي ظله بني ساعده رفت. به دنبال او رفتم، گويي چيزي از دست او بر زمين افتاد. حضرت گفت:
به نام خدا، خداوندا آن را به ما بازگردان. به نزديك رفته سلام كردم. فرمود: معلي تو هستي؟ عرض كردم! آري فدايتشوم! فرمود: با دستخود زمين را جست وجو كن، هر چه يافتي آن را به من بازگردان.
معلي ميگويد: نانهاي زيادي روي زمين افتاده بود. يكي يكي، دوتا دوتا پيدا ميكردم و به آن حضرت ميدادم. كيسهاي پر از نان همراه آن حضرت بود و از سنگيني آن را به زحمتحمل ميكرد. عرض كردم: اجازه دهيد آن را من بياورم؟ فرمود: من از تو شايسته ترم، ولي با من بيا. به ظله بني ساعده رسيديم. گروهي را ديدم كه در خواب بودند. آن حضرت يك يا دو قرص نان را در زير سر آنان ميگذاشت. توزيع نان به آخرين نفر كه تمام شد، بازگشتيم. عرض كردم: فدايتشوم! آيا اينها شيعه هستند. فرمود: اگر شيعه بودند حتي در نمك طعام نيز با آنان مواسات و از خود گذشتگي ميكردم.» (19)
ه) توجه به غذا: يك جوان مسلمان همچنان كه به سلامت روح خود ميانديشد، در پرورش جسم نيز كوشا است او فردي ضعيف البنيه، كسل و منزوي نيستبلكه به بهداشت غذاي خويش در كنار بهداشت روانش توجه دارد. از راه تغذيه صحيح و ورزش جسم خود را تقويت ميكند و از راههاي مختلف نشاط خويش را به دست ميآورد، اما در عين حال به حلال و حرام بودن غذايي كه ميخورد توجه كامل دارد و آثار مخرب غذاي حرام و غير مشروع را در وجودش در نظر دارد. امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «شيعتنا لا ياكلون الجري...و لايشربون مسكرا; (20) شيعيان ما مارماهي نميخورند ... و شراب و مسكرات نمينوشند.»
و) نيك رفتاري با اهل معصيت: در اصلاح رفتار غلط و ناپسند ديگران و كساني كه به نوعي مرتكب گناه ميشوند، بايد شيوهاي كارآمد در پيش گرفت و ترس و ياس آنان را در پيوستن به رديف خوبان از ميان برداشت و با نيك رفتاري و اميد دادن، روحيه شكستخورده آنان را تقويت نموده و بازسازي كرد.
امام صادق عليه السلام فرمود: «لا تقل في المذنبين من اهل دعوتكم الا خيرا، واستكينوا الي الله في توفيقهم; (21) در مورد همكيشان گنه كار خود جز خوبي و نيكي چيزي نگو و از خداوند توفيق هدايت آنان را بخواهيد.»
ز) در انديشه شغل حلال: عبدالاعلي بن اعين در يك روز تابستاني بسيار گرم در يكي از كوچههاي مدينه امام صادق عليه السلام را ملاقات كرده و به آن بزرگوار عرضه داشت: «فدايتشوم! با اين مقام و منزلت و رتبهاي كه نزد خداوند داريد و خويشاوندي كه با پيامبر براي شماست، باز هم براي دنياي خويش تلاش ميكنيد و در چنين روز گرمي خود را در فشار و سختي قرار ميدهيد؟! امام در پاسخ فرمود: اي عبدالاعلي! جهتيافتن روزي و درآمد حلال بيرون آمدهام تا از افرادي همانند تو بي نياز شوم.» (22)
ح) برنامه ريزي صحيح در زندگي: امام صادق عليه السلام ميفرمود: «فان الله يعلم اني واجد ان اطعمهم الحنطة علي وجهها و لكني احب ان يراني الله قد احسنت تقدير المعيشة; (23) خدا ميداند كه ميتوانم به بهترين صورت نان گندم خانوادهام را تهيه كنم، اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزي صحيح زندگي ببيند.»
پينوشتها:
1) التهذيب، ج 8، ص 111.
2) الكافي، ج 8، ص 93.
3) بحار الانوار، ج 10، ص 295.
4) معجم رجال الحديث، ج 19، ص 325.
5) بحارالانوار، ج 75، ص 237.
6) منية المريد، ص 375; اصول كافي ج 1، ص 25.
7) بحار الانوار، ج 1، ص 214.
8) وسائل الشيعه، ج 12، ص 208.
9) و در حديث ديگري آن حضرت طمع نورزيدن و پراش نكردن را از نشانههاي يك شيعه كامل شمردند: شيعتنا لا يهرون هرير الكلب و لايطمعون طمع الغراب (مستدرك، ج 12، ص 69.)
10) امالي طوسي، ص 303.
11) تحف العقول، ص 301.
12) بحارالانوار، ج 75، ص 237.
13) همان، ج 100، ص 219.
14) روضة الواعظين، ج 2، ص 374.
15) من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.
16) تحف العقول، ص 302.
17) همان، 301.
18) همان، ص 302.
19) تفيسر عياشي، ج 2، ص 107. با استفاده از عبارات شهيد مطهري.
20) تحف العقول، ص 303.
21) همان.
22) الكافي، ج 5، ص 74.
23) همان، ص 166، و اعيان الشيعه، ج 1، ص 59.
............................................................................................
منبع:ماهنامه مبلغان ، شماره 24
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]
-
گوناگون
پربازدیدترینها