تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 23 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سزاوار است هر يك از شما در دهان و بينى زياد آب بچرخاند، چرا كه اين كار، مايه آمرزش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806399238




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: عبدالكريم پاك‏نيا منشور نسل جوان در سيره امام صادق (ع)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: عبدالكريم پاك‏نيا منشور نسل جوان در سيره امام صادق (ع)
خبرگزاري فارس: امام صادق(ع)در مورد سرمايه گذاري معنوي براي نسل نو و حفاظت نوجوانان از گروه‏هاي منحرف و كج انديش، مي‏فرمايد: «با درو احداثكم بالحديث قبل ان يسبقكم اليهم المرجعة؛ نوجوانان خود را با احاديث ما آشنا كنيد قبل از اين كه مرجعه (يكي از گروه‏هاي منحرف) بر شما پيشي گيرند.
جوانان و نوجوانان در هر جامعه‏اي گنجينه‏هاي سرشاري هستند كه اگر مربيان و متوليان براي اين قشر عظيم سرمايه گذاري شايسته انجام داده و اين گروه فعال و پرشور را با رفتار حكيمانه و تكريم شخصيت و احترام به نيازها، به اهداف مطلوب و ايده‏آل خود هدايت نمايند، علاوه بر اين كه آنان را از خطر انحراف و ترديد در هويت و آسيب‏هاي اجتماعي مصونيت‏بخشيده‏اند، قلب‏هاي پاك و زلال آنان را به سوي خوبي‏ها، زيبايي‏ها و اخلاق پسنديده رهنمون شده‏اند، و جامعه آينده را از نظر سلامتي و حفظ ارزش‏ها و فرهنگ، بيمه نموده‏اند. امام صادق‏عليه السلام در مورد سرمايه گذاري معنوي براي نسل نو و حفاظت نوجوانان از گروه‏هاي منحرف و كج انديش، مي‏فرمايد: «با درو احداثكم بالحديث قبل ان يسبقكم اليهم المرجعة (1) ; نوجوانان خود را با احاديث ما آشنا كنيد قبل از اين كه مرجعه (يكي از گروه‏هاي منحرف) بر شما پيشي گيرند.

ارتباط با نسل جوان

هدايت و تربيت نسل جوان به لحاظ اهميتي كه دارد امروزه بيش از گذشته مورد توجه انديشمندان و دل سوزان جوامع مختلف قرار گرفته است. جوان داراي خصوصيات عاطفي، اجتماعي و جسماني است. حساسيت، تنوع خصلت‏هاي رفتاري، هيجان‏هاي دروني، علاقه شديد به دوستي با همسالان، عدم كنترل رفتار، حب ذات، الگو پذيري و تقليد، افتخار به شخصيت و تشخص‏طلبي و ميل به آزادي، شمه‏اي از ويژگي‏هاي اوست.
با توجه به اين ويژگي‏ها، شيوه رفتاري امام صادق‏عليه السلام با جوانان، و همچنين سخنان و دستور العمل‏هاي آن حضرت براي جوانان و برخورد با آنان، بهترين نسخه شفا بخش و راهگشاست. نگاه‏هاي مهربان، بزرگداشت‏شخصيت، توجه به استعداد و صلاحيت آنان، احترام به نيازهاي فردي و اجتماعي، رفتار محبت‏آميز و حكيمانه و سرشار از عاطفه و خلوص، موجب جذب جوانان به سوي آن حضرت بود و شيفتگي آنان به رهبر خويش، ريشه در شيوه رفتار و گفتار آن حضرت نسبت‏به مخاطبين و شاگردان خويش دارد.

آن حضرت به سرعت پذيرش سجاياي اخلاقي در نوجوانان توجه كرده و به ابوجعفر; مؤمن طاق مي‏فرمايد:

«عليك بالاحداث فانهم اسرع الي كل خير; (2) بر تو باد تربيت نوجوانان، زيرا آنان زودتر از ديگران خوبي‏ها را مي‏پذيرند.»

در اينجا چند نمونه از رفتار آن حضرت را در برخورد با نسل جوان مي‏خوانيم:

1 - آن روز يكي از شلوغ‏ترين ايام حج‏بود. امام صادق عليه السلام با گروهي از يارانش گفت و گو مي‏كرد. در اين هنگام هشام بن حكم كه تازه به دوران جواني گام نهاده بود، خدمت امام رسيد. پيشواي شيعيان از ديدن اين جوان شادمان شد، او را در صدر مجلس و كنار خويش نشاند و گرامي داشت. اين رفتار امام، حاضران را كه از شخصيت‏هاي علمي شمرده مي‏شدند، شگفت زده ساخت. وقتي امام عليه السلام آثار شگفتي را در چهره حاضران مشاهده كرد فرمود: «هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و يده; اين جوان با دل و زبان و دستش (با تمام وجود) ياور ماست.» سپس براي اثبات مقام علمي هشام براي حاضرين، درباره نام‏هاي خداوند متعال و فروعات آن‏ها از وي پرسيد و هشام همه را به نيكي پاسخ گفت. آن گاه حضرت فرمود: «هشام! آيا چنان فهم داري كه با منطق و استدلال دشمنان ما را دفع كني، هشام گفت: آري. امام فرمود: «نفعك الله به و ثبتك; خداوند تو را از آن بهره‏مند سازد و [در اين راه] ثابت قدم بدارد.» هشام مي‏گويد: بعد از اين دعا هرگز در بحث‏هاي خداشناسي و توحيد شكست نخوردم. (3)

2 - مفضل بن عمرو نماينده امام صادق عليه السلام در شهر كوفه بود. او از طرف امام موظف بود به مشكلات ديني، مالي و اجتماعي مردم كوفه رسيدگي كند و در اين رابطه با جوانان شهر ارتباط صميمانه و مستحكمي برقرار كرده بود، براي همين عده‏اي اين دوستي را نتواستند تحمل كنند، ناچار به شايعه و افتراء روي آوردند و مفضل و يارانش را به شرابخواري، ترك نماز، كبوتر بازي و حتي به سرقت و راهزني متهم كردند. اين گروه، كه ابوالخطاب معزول و طرفدارانش از فعالان آن شمرده مي‏شدند، شايع كردند كه مفضل افراد بي مبالات و لاابالي را پيرامونش گرد آورده است. وقتي اين شايعات به اوج رسيد، گروهي از مومنان و مقدسان كوفه به محضر امام صادق‏عليه السلام چنين نوشتند: «مفضل با افراد رذل و شرابخوار و كبوتر باز همنشين است، شايسته است دستور دهيد اين افراد را از خود دور سازد.»
امام صادق عليه السلام بدون اين كه با آنان در اين باره سخن بگويد، نامه‏اي براي مفضل نوشته، مهر كرد و به آنان سپرد تا به مفضل برسانند. حضرت تصريح كرد كه نامه را خودشان شخصا به مفضل تحويل دهند. آنان به كوفه برگشتند و دسته جمعي به خانه مفضل شتافتند و نامه امام صادق عليه السلام را به دست مفضل دادند. وي نامه را گشود و متن آن را قرائت كرد. امام‏عليه السلام به مفضل دستور داده بود كه: چيزهايي بخرد و به محضر امام عليه السلام ارسال كند. در اين نامه اصلا اشاره‏اي به شايعات نشده بود. مفضل نامه راخواند و آن را به دست همه حاضران داد تا بخوانند. سپس از آنان پرسيد: اكنون چه بايد كرد؟ گفتند: اين اشياء خيلي هزينه دارد. بايد بنشينيم، تبادل نظر كنيم و از شيعيان ياري جوييم.در واقع هدفشان اين بود كه فعلا خانه مفضل را ترك كنند. مفضل گفت: تقاضا مي‏كنم براي صرف غذا در اينجا بمانيد. آنان به انتظار غذا نشستند. مفضل افرادي را به سراغ همان جواناني كه از آن‏ها بدگويي شده و به كارهاي ناروا متهم شده بودند فرستاد و آنان را احضار كرد. وقتي نزد مفضل آمدند، نامه حضرت صادق‏عليه السلام را براي آنان خواند. آنان، با شنيدن كلام امام صادق‏عليه السلام براي انجام فرمان حضرت از خانه خارج شدند و پس از مدت كوتاهي بازگشتند. هر كدام به اندازه وسع خويش روي هم نهاده و در مجموع 2 هزار دينار و ده هزار درهم در برابر مفضل نهادند. آن گاه مفضل به شكايت كنندگان كه هنوز از صرف غذا فارغ نشده بودند نگريست و گفت: شما مي‏گوئيد اين جوانان را از خودم برانم و گمان مي‏كنيد خدا به نماز و روزه شما نيازمند است؟! (4)

در اينجا به بخشي از شيوه‏ها و راه كارهاي عملي برخورد و هدايت جوانان در پرتو گفتار و رفتار صادق آل محمدعليهم السلام مي‏پردازيم:

1 - رفتار نيكو و ملايم

نوجوان قلبي پاك و روحي حساس و دلي نازك و عاطفي دارد. در برخورد با او بايد راه نرمي و ملايمت پيش گرفت. نگاه مهربان، ارزش دادن به شخصيت و رفتار خوش، بهترين شيوه ارتباط با اوست. محبت، اظهار علاقه، صدا كردن با القاب، عناوين و نام‏هاي زيبا او را به سوي مبلغ و مربي جذب مي‏كند و در اين حال مي‏توان ارتباط قلبي و عاطفي با او ايجاد كرد، سخنانش را شنيد، راهنمايي كرد، لغزش‏ها را متذكر شد و بالاخره درعالم دوستي كه يك ارتباط شديد روحي و عاطفي برقرار است، مي‏توان صفات زيبا را به او القاء نمود، نيازهاي بسياري را از او برطرف كرد و از آلودگي‏ها او را بر حذر داشت، زيرا گرايش جوان به خوبي‏ها و زيبايي‏ها از ديگران بهتر و سريع‏تر انجام مي‏پذيرد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «من لم تكن فيه ثلاث خصال لم ينفعه الايمان: حلم يرد به جهل الجاهل. و ورع يحجزه عن طلب المحارم. و خلق يداري به الناس; (5) هر كس سه خصلت را دارا نباشد از ايمان خود سودي نخواهد برد: اول - بردباري، كه جهل نادان را برطرف كند. دوم - پارسائي، كه او را از حرام باز دارد. سوم - رفتار نيكو كه با مردم مدارا نمايد.»

2 - آگاهي دادن در مسائل ديني
يكي از علل دين گريزي برخي جوانان و نوجوانان عدم آگاهي به مسائل ديني است. زيرا انسان طبيعتا هر چه را نشناسد به سويش نمي‏رود و افكار واحساسات و حواس خود را به سوي آن معطوف نمي‏دارد. اما شناخت و آگاهي از خوبي‏ها و زيبائي‏ها به ويژه اطلاع از منافع آن، سريعا انسان نفع طلب را به آن جذب كرده و آن را در نزد شخص، دوست داشتني مي‏كند. براي همين اگر جوانان با آثار و بركات و احكام و معارف دين آشنا شوند، فاصله آنان با حقايق ديني كم خواهد شد. افزون بر اين، نسل جديدي كه معمولا از مسائل و حقايق ديني بي اطلاع يا كم اطلاع است و بصيرت و معرفت كافي از دين ندارد، تحت تاثير تبليغات و هجمه‏هاي فرهنگي دشمنان قرار مي‏گيرد.

امام صادق عليه السلام به بشير دهان (روغن فروش) فرمود: «لا خير في من لا يتفقة من اصحابنا يا بشير ان الرجل منهم اذا لم يستغن بفقهه احتاج اليهم فاذا احتاج اليهم ادخلوه في باب ضلالتهم و هو لا يعلم; (6) از دوستان ما كسي كه در دين خود انديشه و تفقه نكند ارزش ندارد. اي بشير! اگر يكي از دوستان ما در دين خود تفقه نكند و به مسائل و احكام آن آشنا نباشد، به ديگران (مخالفين ما) محتاج مي‏شود، هر گاه به آن‏ها نياز پيدا كرد آنان او را در خط انحراف و گمراهي قرار مي‏دهند در حالي كه خودش نمي‏داند.» ضرورت يادگيري احكام ديني در منظر پيشواي ششم آنقدر مهم است كه مي‏فرمايد: «لو اتيت‏بشاب من شباب الشيعة لايتفقه لادبته; (7) اگر به جواني از جوانان شيعه برخورد نمايم كه در دين تفقه نمي‏كند او را تاديب خواهم كرد.»

3 - شناساندن آسيب‏هاي اجتماعي
آشنا نبودن نسل جديد با آفت‏هاي اجتماعي موجب افت ارزش‏هاي اخلاقي و توفيق دشمنان فرهنگي و رواج خلاف و حرام در ميان آنان مي‏باشد. اگر جوانان مسلمان با اين آفت‏ها آشنا باشند و از عواقب بد آن در ميان افراد جامعه اطلاع يابند، بنابر فطرت پاكي كه خداوند در نهاد آن‏ها قرار داده از آن آفت‏ها فاصله خواهند گرفت و دامن خويش را به چنين آفت‏هاي اجتماعي آلوده نخواهند كرد. صادق آل محمد عليه السلام مواردي از آفت‏هاي اجتماعي را چنين فهرست كرده است: الف) ستم كردن ب) فريبكاري ج) خيانت د) تحقير و خوار كردن ديگران ه) اف گفتن: (نق بزند، غرغر كند و به اين وسيله زحمات ديگران را ناديه گرفته و خود را چيزي پندارد.) و) دشمني، كينه توزي و اظهار عداوت با برادران ديني ز)تهمت زدن ح )داد و فرياد و پرخاشگري ط) طمع كاري و حرص به دنيا.

«و ان لايظلمه و ان لايغشه و ان لايخونه و ان لايخذله و ان لايكذبه و ان لايقول له اف و اذ قال له اف فليس بينهما ولاية و اذ قال له انت عدوي فقد كفر احدهما و اذا اتهمه انماث الايمان في قلبه كما ينماث الملح في الماء; (8) به برادر ايماني خود ستم ننمايد، او را فريب ندهد، به او خيانت نكند، او را كوچك نشمارد، او را دروغگو نخواند، به او اف نگويد و اگر به او اف بگويد (غرغر كند) لايت‏بين آن دو قطع مي‏شود و اگر به برادر ايماني‏اش بگويد تو دشمن من هستي، يكي از آن دو كافر [باطني ]مي‏شود و اگر برادرش را متهم نمايد، ايمان در قلب او ذوب مي‏شود مانند ذوب شدن نمك در آب.» (9)

4 - ترغيب به دانش افزايي
يك جوان مسلمان بايد از علوم روز آگاهي كافي داشته باشد. تخصص در كنار تعهد يك اصل مسلم و ترديد ناپذير در فرهنگ ما است. كساني در عرصه زندگي به اهداف دلخواه خود مي‏رسند كه با شناخت دانش‏ها و مهارت‏هاي عصر خود به قله‏هاي سعادت نائل شده و با تعهد و ايمان خويش، اعتماد افراد جامعه را به خود جلب مي‏كنند. از منظر حضرت صادق‏عليه السلام كسب دانش و مهارت‏هاي فني براي يك جوان ضروري است، آن حضرت مي‏فرمايد: «لست احب ان اري الشاب منكم الا غاديا في حالين، اما عالما او متعلما; (10) هيچوقت دوست ندارم يكي از جوانان شما (شيعه) را ببينم مگر اينكه در يكي از دو حال، شب و روز خود را سپري كند: يا دانا باشد يا ياد گيرنده.»

5 - عادت دادن به حسابرسي
يك تاجر زماني در كار خود پيشرفت مي‏كند كه در هر شبانه روز به حساب خود رسيدگي كرده و سود و زيان معاملات خويش را بداند و گرنه بعد از مدت كوتاهي سرمايه و هستي خود را از دست‏خواهد داد. جواني، يك سرمايه و فرصت‏بسيار عالي براي هر شخص مي‏باشد. اگر يك جوان به حساب عمر خود رسيدگي نكند و نداند كه آيا در مقابل عمر خويش چه چيزي به دست آورده است، در آينده‏اي نه چندان دور سرمايه معنوي خويش را به باد فنا خواهد داد. اما اگر به حساب روزانه‏اش برسد و ببيند كه در مقابل هر روز از دست رفته، يك قدم به سوي كمال برداشته، خوشحال شده و آن را تكرار كند و در مقابل انحطاط فكري و اخلاقي غمگين گشته و سعي در جبران آن داشته باشد، بديهي است كه رو به سوي رشد و ترقي خواهد نهاد. امام صادق‏عليه السلام به ابن جندب كه يك جوان فعال و پرشور و باايمان بود مي‏فرمايد: «يا بن جندب! حق علي كل مسلم يعرفنا ان يعرض عمله في كل يوم و ليلة علي نفسه فيكون محاسب نفسه فان راي حسنة استزاد منها و ان راي سيئة استغفر منها و لئلا يخزي يوم القيامة; (11) اي پسر جندب! هر مسلماني كه ما را مي‏شناسد شايسته است كه رفتار و كردار خود را در هر شبانه روز برخود عرضه دارد و حسابگر نفس خويش باشد تا اگر كار نيكي در آن‏ها ديد، بر آن بيفزايد و اگر كار بدي در اعمال خود مشاهده نمود، از آن‏ها توبه كند، تا در روز قيامت دچار ذلت و حقارت نشود.»

6 - تعديل حس دوست‏خواهي
انسان با انس به دوستانش احساس مسرت و لذت مي‏كند. او در همنشيني با رفيق شفيق، نشاط و نيرو مي‏گيرد و اين يك نياز طبيعي اوست و بايد ارضاء شود. يك جوان در اثر اين حس به سمت دوستان و همفكران خود كشيده مي‏شود، او عاشق رفاقت است و دنبال ارتباط با هم سن و سالان خود مي‏باشد. از طرف ديگر بر اثر غلبه احساسات و شور و شوق جواني و نپختگي نگرش عقلاني، ممكن است در دام دوستان ناباب و يا صيادان و شيادان بيفتد. از اين رو در انتخاب يك دوست ممكن است دچار مشكلات گردد. امام جعفر صادق عليه السلام دقيقا روي همين نكته انگشت اشارت نهاده و به جوانان چنين رهنمود مي‏دهد: «الاخوان ثلاثة: فواحد كالغذاء الذي يحتاج اليه كل وقت فهو العاقل. و الثاني في معني الداء و هو الحق. و الثالث في معني الدواء فهو اللبيب; (12) دوستان سه دسته هستند. اول: كسي كه مانند غذا در هر زمان به او نياز هست و او دوست عاقل است. دوم:كسي كه [براي انسان] مانند بيماري و درد [رنج آور] است، و او دوست احمق [و نادان] است و سوم: كسي كه وجودش براي فرد همانند داروي حيات بخش است، و آن رفيق روشن بين [و اهل تفكر] است.»

7 - ضرورت ازدواج
هر جواني فطرتا نيازمند ازدواج است و بايد به اين نياز خدادادي و طبيعي از طريق مشروع جواب داد. اما بعضي جوانان با بهانه قرار دادن بعضي مشكلات و سختي‏ها از اين سنت الهي روي بر تافته و خود را در دام نفس شيطاني گرفتار مي‏كنند. به آنان بايد توجه داده شود كه اين پيمان مقدس در ميان تمام ملت‏ها وجود داشته و محبوبترين بنيان نزد خداوند متعال است. با ازدواج، شخصيت و ايمان دو جوان كامل مي‏شود. صادق آل محمد عليه السلام فرمود: «من تزوج احرز نصف دينه فليتق الله في النصف الآخر; (13) كسي كه ازدواج كند نصف دينش را حفظ كرده است پس بايد در نصف ديگرش تقواي الهي پيشه كند.»

و در حديث ديگري آن حضرت به جوانان چنين پيام داد: «ركعتان يصليهما المتزوج افضل من سبعين ركعة يصليها اعزب; (14) دو ركعت نماز كه فرد ازدواج كرده مي‏خواند بر 70 ركعت نماز يك فرد مجرد برتري دارد.»

8 - تشويق به نماز
بر اساس متون ديني ما نماز عامل كمال انسان و حافظ او از آلودگي‏ها و صفات مذموم و ناپسند است. همچنين اين رفتار معنوي تاثير بسزايي در بيدار كردن روح نظم و حفظ نظام انسان دارد. نماز تسلي بخش و آرامش بخش دل‏هاي مضطرب در انسان‏هاي خسته و نگران است. نماز شاخص رهروان راه خدا و بهترين وسيله ارتباط صميمانه رب العالمين است. تجربه و آمار گواهي مي‏دهد كه درصد بالايي از خلافكاران و هنجارشكنان در جامعه اسلامي در خانواده‏هايي بزرگ شده‏اند كه يا نماز نمي‏خوانند و يا آن را سبك مي‏شمارند. پيشواي ششم جايگاه مهم نماز را در زندگي و رفتار روزانه يك مسلمان براي اقشار مختلف به ويژه جوانان تبيين نموده و فرمود: «اول ما يحاسب به العبد علي الصلوة فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردت عليه رد عليه سائر عمله; (15) [روز قيامت] اولين چيزي كه از بنده محاسبه مي‏شود نماز است. اگر از او نماز پذيرفته شد، سائر اعمالش پذيرفته مي‏شود اما اگر نماز او رد شد ساير اعمال [نيك] او نيز رد خواهد شد.»

آن حضرت در مورد زيان‏هايي كه در اثر دوري از نماز براي انسان رخ مي‏دهد به ابن جندب فرمود: «ويل للساهين عن الصلوات، النائمين في الخلوات، المستهزئين بالله و آياته في الفترات اولئك الذين لاخلاق لهم في الآخرة و لا يكلمهم الله يوم القيامة و لا يزكيهم و لهم عذاب اليم; (16) واي بر آن‏ها كه از نماز غفلت كنند و در خلوت بخوابند و خدا و آياتش را در دوران ضعف دين استهزاء كنند، آنان كساني هستند كه در آخرت بهره ندارند و خدا در روز قيامت‏با آنان سخن نخواهد گفت و آنان را تبرئه نخواهد كرد و عذاب دردناك براي آن‏هاست.»

9 - تقويت انديشه‏هاي مثبت
با تقويت تفكر مثبت در جوانان مي‏توان صفات نيك و خصلت‏هاي زيبا را در وجود آن‏ها ايجاد كرد. آن گاه با فضاسازي مناسب و به وجود آوردن بسترهاي لازم، آن‏ها را به تكرار رفتارهاي مثبت متمايل كرده و آن رفتارها را به صورت عادات پايدار در وجود آنان در آورد. بخشي از انديشه‏هاي مثبت در كلام امام جعفر صادق عليه السلام عبارتند از:

الف) زيارت دوستان و تقويت‏حس همياري: آن حضرت نيكي به دوستان و ديدار آنان را برترين عبادت برشمرده و فرمود: «ما يعبد الله بمثل نقل الاقدام الي بر الاخوان و زيارتهم; خداوند به چيزي همانندگام برداشتن در راه نيكي به برادران ديني و ديدار و زيارت آن‏ها عبادت نشده است.»

ب) انس با خدا: چه زيباست كه جوانان پاك هميشه خدا را بهترين انيس خود بدانند و در سختي‏ها او را همدم و پناهگاه خويش بر گزينند. آن حضرت فرمود: «آنسو بالله واستوحشوا مما به استانس المترفون; (17) [انسان‏هاي با ايمان] با خدا انس گرفته‏اند و از آنچه كه مال اندوزان و دنيا پرستان به آن انس گرفته‏اند، در هراسند.» آري آنان از نعمت‏هاي خداوندي بهره مي‏برند، اما به آن‏ها دل نمي‏دهند. آنان دلبسته خدا بوده و با ياد او آرام مي‏شوند.

ج) پايداري در راه هدف: پايداري در راه ايمان و عقيده از عوامل توفيق و پيروزي است. يك جوان آن گاه به آرزوهاي مشروع و دلخواه دست مي‏يابد كه پشتكار و استقامت داشته باشد. مهمترين آرزوي هر جوان نيل به سعادت حقيقي و قرب پروردگار - كه جلوه تمام كمالات، زيبائي‏ها و خوبي‏هاست - مي‏باشد. پيشواي صادق شيعيان فرمود: «لو ان شيعتنا استقاموا لصافحتهم الملائكة و لا ظلهم الغمام و لاشرقوا نهارا و لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم و لما سالوا الله شيئا الا اعطاهم; (18) اگر شيعيان ما در راه حق استقامت ورزند، فرشتگان با آنان دست مي‏دهند. ابرهاي رحمت‏بر آن‏ها سايه مي‏افكند. مانند روز مي‏درخشند، از زمين و آسمان روزي مي‏خورند و آنچه از خدا بخواهند، به آن‏ها عطا مي‏كند.»

د) دستگيري از افتادگان: معلي بن خنيس مي‏گويد: «امام صادق عليه السلام در شبي باراني از خانه به سوي ظله بني ساعده رفت. به دنبال او رفتم، گويي چيزي از دست او بر زمين افتاد. حضرت گفت:

به نام خدا، خداوندا آن را به ما بازگردان. به نزديك رفته سلام كردم. فرمود: معلي تو هستي؟ عرض كردم! آري فدايت‏شوم! فرمود: با دست‏خود زمين را جست وجو كن، هر چه يافتي آن را به من بازگردان.

معلي مي‏گويد: نان‏هاي زيادي روي زمين افتاده بود. يكي يكي، دوتا دوتا پيدا مي‏كردم و به آن حضرت مي‏دادم. كيسه‏اي پر از نان همراه آن حضرت بود و از سنگيني آن را به زحمت‏حمل مي‏كرد. عرض كردم: اجازه دهيد آن را من بياورم؟ فرمود: من از تو شايسته ترم، ولي با من بيا. به ظله بني ساعده رسيديم. گروهي را ديدم كه در خواب بودند. آن حضرت يك يا دو قرص نان را در زير سر آنان مي‏گذاشت. توزيع نان به آخرين نفر كه تمام شد، بازگشتيم. عرض كردم: فدايت‏شوم! آيا اين‏ها شيعه هستند. فرمود: اگر شيعه بودند حتي در نمك طعام نيز با آنان مواسات و از خود گذشتگي مي‏كردم.» (19)

ه) توجه به غذا: يك جوان مسلمان همچنان كه به سلامت روح خود مي‏انديشد، در پرورش جسم نيز كوشا است او فردي ضعيف البنيه، كسل و منزوي نيست‏بلكه به بهداشت غذاي خويش در كنار بهداشت روانش توجه دارد. از راه تغذيه صحيح و ورزش جسم خود را تقويت مي‏كند و از راه‏هاي مختلف نشاط خويش را به دست مي‏آورد، اما در عين حال به حلال و حرام بودن غذايي كه مي‏خورد توجه كامل دارد و آثار مخرب غذاي حرام و غير مشروع را در وجودش در نظر دارد. امام صادق عليه السلام مي‏فرمايد: «شيعتنا لا ياكلون الجري...و لايشربون مسكرا; (20) شيعيان ما مارماهي نمي‏خورند ... و شراب و مسكرات نمي‏نوشند.»

و) نيك رفتاري با اهل معصيت: در اصلاح رفتار غلط و ناپسند ديگران و كساني كه به نوعي مرتكب گناه مي‏شوند، بايد شيوه‏اي كارآمد در پيش گرفت و ترس و ياس آنان را در پيوستن به رديف خوبان از ميان برداشت و با نيك رفتاري و اميد دادن، روحيه شكست‏خورده آنان را تقويت نموده و بازسازي كرد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «لا تقل في المذنبين من اهل دعوتكم الا خيرا، واستكينوا الي الله في توفيقهم; (21) در مورد همكيشان گنه كار خود جز خوبي و نيكي چيزي نگو و از خداوند توفيق هدايت آنان را بخواهيد.»

ز) در انديشه شغل حلال: عبدالاعلي بن اعين در يك روز تابستاني بسيار گرم در يكي از كوچه‏هاي مدينه امام صادق عليه السلام را ملاقات كرده و به آن بزرگوار عرضه داشت: «فدايت‏شوم! با اين مقام و منزلت و رتبه‏اي كه نزد خداوند داريد و خويشاوندي كه با پيامبر براي شماست، باز هم براي دنياي خويش تلاش مي‏كنيد و در چنين روز گرمي خود را در فشار و سختي قرار مي‏دهيد؟! امام در پاسخ فرمود: اي عبدالاعلي! جهت‏يافتن روزي و درآمد حلال بيرون آمده‏ام تا از افرادي همانند تو بي نياز شوم.» (22)

ح) برنامه ريزي صحيح در زندگي: امام صادق عليه السلام مي‏فرمود: «فان الله يعلم اني واجد ان اطعمهم الحنطة علي وجهها و لكني احب ان يراني الله قد احسنت تقدير المعيشة; (23) خدا مي‏داند كه مي‏توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده‏ام را تهيه كنم، اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزي صحيح زندگي ببيند.»
پي‏نوشت‏ها:

1) التهذيب، ج 8، ص 111.
2) الكافي، ج 8، ص 93.
3) بحار الانوار، ج 10، ص 295.
4) معجم رجال الحديث، ج 19، ص 325.
5) بحارالانوار، ج 75، ص 237.
6) منية المريد، ص 375; اصول كافي ج 1، ص 25.
7) بحار الانوار، ج 1، ص 214.
8) وسائل الشيعه، ج 12، ص 208.
9) و در حديث ديگري آن حضرت طمع نورزيدن و پراش نكردن را از نشانه‏هاي يك شيعه كامل شمردند: شيعتنا لا يهرون هرير الكلب و لايطمعون طمع الغراب (مستدرك، ج 12، ص 69.)
10) امالي طوسي، ص 303.
11) تحف العقول، ص 301.
12) بحارالانوار، ج 75، ص 237.
13) همان، ج 100، ص 219.
14) روضة الواعظين، ج 2، ص 374.
15) من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.
16) تحف العقول، ص 302.
17) همان، 301.
18) همان، ص 302.
19) تفيسر عياشي، ج 2، ص 107. با استفاده از عبارات شهيد مطهري.
20) تحف العقول، ص 303.
21) همان.
22) الكافي، ج 5، ص 74.
23) همان، ص 166، و اعيان الشيعه، ج 1، ص 59.
............................................................................................
منبع:ماهنامه مبلغان ، شماره 24
 شنبه 27 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن