واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: به اعتقاد فرويد، پدر علم روانكاوي، پرخاشگري رفتاري ذاتي است و اين بدان معناست كه انسانها ذاتاً ميل به تخريب و نمايش رفتارهاي تهاجمي دارند. تهيه و تنظيم: پريسا شفيعي برخي از روانشناسان پرخاشگري را رفتاري ذاتي و برخي آن را رفتاري آموخته شده به حساب مي آورند. به اعتقاد فرويد، پدر علم روانكاوي، پرخاشگري رفتاري ذاتي است. اين بدان معناست كه انسانها ذاتاً ميل به تخريب و نمايش رفتارهاي تهاجمي دارند. چنانچه بتوان پرخاشگري را به مسير سالمي همانند انواع بازي ها، ورزش هايي چون دارت و بوكس و مشاغلي چون جراحي هدايت نمود ، مي توان از تاثيرات مخرب آن در امان بود. اما چنانچه نتوان راهي براي تخليه پرخاشگري پيدا كرد، اين نيروي غريزي قوي خود را به صورت رفتارهايي چون قتل، ضرب و شتم، خودكشي، جنگ و نظاير آن نشان مي دهد. برخي ديگر از روانشناسان با رد ذاتي بودن پرخاشگري معتقدند كه پرخاشگري محصول يادگيري محيط اجتماعي است. نحوه برخورد والدين با نيازهاي کودک، وجود الگوهاي نامناسب، تقبيح نكردن رفتار پرخاشگرانه، تشويق رفتار پرخاشگرانه و تنبيه از سوي والدين و مربيان از جمله مواردي است كه مي تواند به شكل گيري و تقويت رفتارهاي پرخاشگرانه دامن بزند.روانشناسان بر اساس نتيجه و پيآمد يك رفتار پرخاشگرانه و يا بر اساس اهداف و مقاصدي كه رفتار پرخاشگرانه بدان منظور شكل مي گيرد، پرخاشگري را تعريف مي كنند. نتيجه و پيآمد رفتارهاي پرخاشگرانه قابل رويت است، خواه پرخاشگري به صورت فيزيكي (همانند كتك زدن) باشد و خواه به صورت پرخاشگري لفظي همانند دشنام دادن و خواه در قالب ضايع كردن حقوق ديگران مانند تصاحب چيزي به زور. چنانچه پرخاشگري را بر حسب هدف تعريف كنيم، مي توانيم به دو نوع پرخاشگري يعني پرخاشگري وسيله اي و پرخاشگري خصمانه اشاره كنيم. منظور از پرخاشگري وسيله اي آن است كه فرد و بالاخص كودكان براي دست يافتن به خواسته و هدف خود به پرخاشگري متوسل مي شوند. در پرخاشگري خصمانه، فرد بر اساس عواطف خصمانه و خشونتي كه در خود احساس مي كند، تلاش مي كند تا به فرد مقابل خود آسيب برساند. افرادي كه داراي سبك پرخاشگرانه در برقراري ارتباط با ديگران هستند، معتقدند كه هميشه حق با آنهاست و اين ديگران هستند كه اشتباه مي كنند يا چيزي را نمي دانند. بنابراين، آمرانه رفتار مي كنند، با كلام يا رفتار خود به ديگران حمله مي كنند و از اينكه سايرين را تسليم خود نمايند احساس قدرت و لذت مي كنند. در واقع، آنها از هر فرصتي براي قدرت طلبي استفاده مي كنند. اين قبيل افراد به جاي آنكه به رفتارهاي كلامي و غير كلامي ديگران توجه كنند، به ذهنيت و خيال پردازي خود مشغول مي شوند. بنابراين، شنونده خوبي به شمار نمي روند و سعي مي كنند در دنباله روي از ذهنيت خود كلام يا كارهاي ديگران را مرتباً قطع كنند. نتيجه اين رفتار چيزي نيست جز اينكه خيره وار به ديگران چشم بدوزند تا بتوانند از آنها نقطه ضعفي بگيرند. انتقاد پذير نيستند و ديگران را مقصر دانسته، سعي در تحقير آنان با لحني تند و پرخاشگرانه دارند. آنها به همه چيز از موضع برنده - بازنده نگاه مي كنند. رفتار پرخاشگرانه آنها ديگران را به تسليم، اطاعت، دروغگويي، پنهان كاري، گوشه گيري و تقلب وا مي دارد. برخي افراد ممكن است با آنها مثل خودشان برخورد كنند و در حاليكه بي طاقت و كم حوصله شده اند، مقابله به مثل كنند. پرخاشگري با رفتار جرأت مندانه يا قاطعانه متفاوت است. افرادي كه با استفاده از سبك رفتاري جرأت مندانه به برقراري ارتباط با ديگران مي پردازند، تلاش مي كنند تا با ابراز صريح و صادقانه احساسات و افكار خود و با در نظر گرفتن حقوق مسلم خود به اهدافشان برسند. حقيقت آن است كه برخي از ما بيش از ديگران رفتار قاطعانه را از خود بروز مي دهند و بعضي افراد هم در اعمال چنين رفتارهايي احساس ضعف و ناتواني مي كنند. رفتار قاطعانه در روابط بين فردي كاربرد زيادي دارد. بنابراين، در برقراري روابط بين فردي است كه مي توان به نقش مهم رفتار قاطعانه پي برد. البته افراد در تنهايي و خلوت نيز نياز دارند تا در برخورد با تعارضها، احساسات، خواسته ها و افكار خود رفتاري قاطعانه داشته باشند. رفتار قاطعانه رفتاري است كه بدان وسيله بتوان احساسات، افكار و گفتار خود را صادقانه و با صراحت بيان نمود. در چنين شرايطي افراد بايد بدانند كه هدف از بيان صريح و صادقانه احساسات و افكار، توهين و آسيب به فرد مقابل نيست. هنر ابراز رفتار قاطعانه آن است كه بتوان احساسات و آسايش فرد مقابل را نيز در نظر گرفت. بنابراين، هدف از يادگيري و ابراز رفتار قاطعانه آن است كه بتوان از حقوق خود دفاع كرد، بي آنكه به حقوق قانوني، اجتماعي، رواني و عاطفي ديگران تجاوز نمود. اما سوال اين است كه آيا رفتار قاطعانه به ما مي آموزد كه هر احساسي را آزادانه بيان كنيم؟ آيا در ابراز احساساتي چون خشم و پرخاشگري يا اضطراب مي توانيم قاطعانه رفتار كنيم؟ حقيقت اين است كه رفتاري قاطعانه است كه بدان وسيله از ابراز احساساتي چون خشم و پرخاشگري يا اضطراب خودداري شود. بنابراين، ابراز آزادانه و صريح خشم و پرخاشگري يا اضطراب در مقوله رفتارهاي قاطعانه نمي گنجد. اگر قرار باشد احساسات پرخاشگرانه و ترس و اضطرابهاي خود را در روابط بين فردي اعمال كنيم، رفتاري سالم را در معرض ديد و قضاوت ديگران نگذاشته ايم.افرادي كه رفتار قاطعانه اي از خود بروز مي دهند، معتقدند كه هم خود و ديگران موجوداتي ارزشمند و صاحب حق هستند. لذا، به امور از موضع برنده- برنده نگاه مي كنند. آنها احساسات و انتظارات خود را به خوبي مي شناسند و تلاش مي كنند بر مبنايي واقعي عمل كنند. بنابراين، مي كوشند تا در حالي كه مراقب احساسات و جايگاه افراد هستند، در اولين فرصت اثر گفتار و رفتار ديگران را بر خود به گونه اي مستقيم و صادقانه ابراز نمايند. آهنگ صداي اين افراد مناسب و حاكي از احترام به خود و فرد مقابل است. آنها جملات و عبارات خود را با "پيام من" يعني ضمير اول شخص بيان مي كنند، همانند "من احساس مي كنم كه ...."و " به نظر من ....". آنها تلاش مي كنند تا در همان زماني كه با مشكل روبه رو مي شوند با يك برنامه ريزي مناسب و اجازه عدم ظهور احساسات و افكار منفي، مشكل خود را با فرد مقابل مطرح نموده و آن را بر طرف نمايند. لذا، پيآمد اين رفتارهاي كلامي و غير كلامي بر خود و سايرين، افزايش عزت نفس، انگيزه، برقراري تعامل، رضايت و آرامش است. موسسه تحقیقات بهبود زندگی زنان http://www.farsi.riwl.org
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5246]