واضح آرشیو وب فارسی:مهر: خرد در سياست (9)تعامل چندسويه دين و سياست
خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: دين از چند جهت به سياست مربوط مي شود. در دوران معاصر، نفوذ سازمانهاي ديني و مذهبي در سياست از چند چيز سرچشمه ميگيرد: يكي اهميت آنها در كنش و واكنش بين نيروهاي نهادي، دوم تأثير ارزشهاي ديني يا مذهبي در رأي دهندگان و سوم انگيزهها و سياستهاي افراد در رهبري سياسي.
نخست ، دين به شيوههاي مختلف با دولت تك مليتي كه اكنون ترتيب سياسي متعارف در سراسر جامعه جهاني است ، تعامل يا كنش و واكنش پيدا مي كند. دوم ، بسياري از اديان به صورت نيروهاي معظم جهاني در آمدهاند و در ترتيبات بين المللي تأثير ميگذارند. سوم ، تعارضات ديني ميتواند تفرقه در درون دولتها يا بين آنها را تشديد كند . چهارم ، بسياري اوقات از ارزشهاي ديني براي توجيه و مشروعيت دادن به اقدامات و ترتيبات سياسي استفاده ميشود ، و اين امر با شيوه هاي تأثير دين در رفتار رأي دهندگان و جلوه هاي ديگر رفتار يا مبارزه سياسي ارتباط پيدا ميكند. پنجم ، نهادهاي ديني خود در درون ملتها نقشي ايفاء ميكنند. ششم ، رفتار رهبران سياسي غالباً متأثر از اعتقادهاي ديني ايشان است .
رابرت بلا و ديگران ، در بحث از مذهب مدني ، به اين نكته توجه داده اند كه ملت چگونه ممكن است به صورت كانون و وسيلهاي مشابه اديان سنتي براي ابراز اعتقادات مكتبي در آيد. ميهنپرستي نيز داراي همان ابعاد ديانت است ، يعني بعد اسطورهاي يا رواني، بعد اخلاقي، بعد تجربتي، بعد آييني، بعد سازماني و بعد فيزيكي، تاريخي كه در كتابهاي درسي دبيرستاني تدريس ميشود، شامل چكيده بخش بزرگي از اسطوره ملي است ، و از قهرمانان و قديسان ملت ( سرداران و روساي جمهوري و شاعران و هنرمندان موفق ) نام ميبرد .
اخلاق و معتقدات ملي از راه تعليمات مدني ارائه مي شود و همچنين به وسيله القاي ارزشهايي، مانند حاضر به جنگ بودن و توان تشكيل خانواده و راستي و درستي ، كه هر شهروند خوب بايد آراسته به آنها باشد. بعد تجربتي از طريق احساس عظمت و علوي كه در تجليل از ملت پديد مي آيد ، بروز ميكند ، نمودگار بعد آييني، پرچم و سرود ملي و مراسم دولتي و نمايش روزهاي رسمي در تلويزيون و بازديد از بناهاي تاريخي ملي و مانند آنهاست. بعد سازماني يا بعد آييني در هم تنيده ميشوند (نظاميان و رئيس جمهوري و معلم مدرسه و ديگران همه عناصر برجسته الگوي اجتماعي ملت به شمار ميروند ).
بعد فيزيكي در بناهاي تاريخي و خود سرزمين و آثار هنري و معماري ملت و ساز و برگ جنگي به ظهور ميرسد. در مقام مقايسه ، تنها كمبودي كه ملاحظه ميشود بعد بسيار توسعه يافته اعتقادي و مكتبي است ، و به همين جهت دولت تك مليتي به منظور توجيه فداكاريهايي كه افراد ميطلبد معمولاً دست به دامن تعاليم مذهبي يا ايده ئولوژيهاي عام و همه گير و گاهي هر دو اينها ميشود.
عامنگري اديان ، بسياري اوقات ارزشهاي مذهبي را در انتقاد از رژيمها و در نهضتهاي انقلابي به صورت نقطه كانوني در ميآورد. در امريكاي لاتين، الاهيات رهايي بخش كاتوليك نقش انقلابي و باز سازنده ايفا ميكند ، و در ايران مذهب شيعه به صورت مدرن شده آن، پايگاه سياسي انقلاب 1979شد. رواج جنبشهاي احياي ديني – از اخوان المسلمين در سوريه و مصر تا كليساهاي مستقل جديد در افريقاي سياه ، واز محافظه كاري مسيحي جديد در امريكا تا حزب بهارانيا جاناتا در هندوستان- از جهت سياسي بسيار پر معناست و خود از سكولاريسم لازم ميآيد.
در دوران معاصر، نفوذ سازمانهاي ديني و مذهبي در سياست از چند چيز سرچشمه ميگيرد : يكي اهميت آنها در كنش و واكنش بين نيروهاي نهادي، دوم تأثير ارزشهاي ديني يا مذهبي در رأي دهندگان ، سوم انگيزهها و سياستهاي افراد در رهبري سياسي. از مصاديق اولي ، تأثيرگروههاي مذهبي فشار در مسائلي مانند سقط جنين و طلاق در ايرلند و امريكا، و نفوذ گروه فشار طرفدار اسرائيل در ايالات متحده ، و فشار احياگران هندو بر دولت هند قابل ذكر است. در مورد دومي ، از رابطه تاريخي غيركنفورميستها با ظهور حزب كارگر در بريتانيا ، و گرايش كاتوليكهاي متدين در ايتاليا به رأي دادن به حزب دموكرات مسيحي، و حمايت بودائيان از حزب آزادي سري لانكا از 1956 به بعد ميتوان نام برد.
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]