واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: به نام خدواندگار جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد.
استر و مردخای به روایت انجمن تاریخ سایت دانشجو
نویسنده: ادیب نوروزی
در این مطلب برآنیم تا به حادثه ای مجهول و مرموز در عصر هخامنشیان بپردازیم.
همانطور که حتما در اکثر کتب و نیز سایت ها و وبگاه های اینترنتی مشاهده کرده اید بحث تاریخی در جریان است در مورده جشن پوریم یهودیان و ریشه های آن و اینکه آیا واقعیت دارد یا خیر؟
جشن پوریم یهودیان به مناسبت پیروزی یهودیان بر عده ای از ایرانیان صاحب قدرت در زمان حکام هخامنشی که قصد هجوم به آنان و کاهش قدرت آنان را داشتند ایجاد شده و البته در مورده همین موضوع نیز بحث میباشد!
نظرات تاریخی پیرامون این موضوع گوناگون و بعضا افسانه ای است که هیچ منبع موثقی ندارد و شاید هیچوقت نداشته باشد!.در این مجال ما می خواهیم به این نظریات گوناگون پرداخته و شما را نیز از این اختلافات فاحش آگاه و آگاه تر نمائیم و قضاوت نهایی را نیز برعهده خود شما عزیزان می نهیم تا نظر بدهید.
خوشبختانه مطالب و مقالات متعددی برای آشنایی بیشتر عزیزان با این موضوع ، هم در انجمن تاریخ سایت دانشجو و هم در دیگر فضاهای مجازی قرار گرفته که برای تکمیل اطلاعات می توانید به این منابع مراجعه کنید ، هرچند بحث ما در مورده درستی و یا نادرستی و یا تا حدودی مخدوش بودن همین قسم مطالب میباشد!
در اینکه جشن پوریم وجود دارد و دلیل آن به دست آوردن موفقیتی بزرگ توسط یهودیان ایرانی بر ایرانیان آریایی میباشد شکی وجود ندارد.اما کسی به درستی از چگونگی این موفقیت باخبر نیست و اگر مقیاس را نظر مورخان و مطالب آنان قرار دهیم با تناقضات آشکاری برخورد می نمائیم که هم اکنون شما را با این دست مطالب به صورت یکجا آشنا میکنیم و البته ما این روایت را که جشن پوریم به خاطر داستان مردخای و استر به وجود آمده قبول داریم و این مطلب را موضوع تحقیق قرار داده ایم.
آرامگاه استر و مردخای در همدان
در نقلی آمده است که وزیر دربار خشایار شاه (هامان) نقشه ی قتل خشایار شاه را در سر میپرورانده و قصد به دست آوردن قدرت را دربار هخامنشی داشته است.
در این زمان فردی به نام مردخای به واسطه حضور عمو زاده اش استر ( نام اصلیش هدسه بوده که چون یهودی بودناو را اشکار میکرده اسمش را تغییر داده و البته بنا به روایتی خود خشایار شاه عبدا نام او را استر میگذارد) در حرمسرای شاهی به عنوان ملکه از ارج و قربی برخوردار بوده و به دربار رفت و آمد داشته و روزی سخن دو شربت دار شاه را به زبان کلدانی شنیده که در حال زمینه سازی برای ریختن سم در شربت شاه هستند (خشایار شاه معمولا بیش از حد میگساری و شراب نوشی میکرده است و این یکی از عاداتی بود که به واسطه حضور در حرمسرا و تربیت شدن توسط آنان در وی و دیگر شاهان بوجود می آمده)
و چون از این موضوع اطلاع می یابد به وسیله استر آنرا به اطلاع شاه می رساند و این دو نفر به مجازات می رسند اما هامان به واسطه قدرتی که داشته مانع از کشف هویت اصلی توطئه گران که همانا خود اوست میگردد.
خشایار شاه این خدمت بسیار بزرگ مردخای را در دفتر یادبود سلطنتی برای ادای پاداش به نام مردخای درج می کند و مراتب حق شناسی را اظهار می دارد.از طرف دیگر هامان که زخم خورده ی مردخای هست و او را مسبب به ثمر ننشستن توطئه اش می بینید در مقام دفع و قتل او بر می آید و در تصمیمی بی رحمانه تصمیم به قتل عام کلیه یهودیان میگیرد و پیش شاه رفته و می گوید که در میان ملت ما قومی هست که در تمام مملکت پراکنده گشته و شرایع ایشان مخالف همه قومهاست و شرایع پادشاه را به جای نمی آورند ، اگر پادشاه را پسند آید حکمی صادر شود که ایشان را هلاک سازند و ده هزار وزنه نقره به دست غلامان خواهم داد تا آنرا به خزانه پاشداه بیاورند.به این وسیله هامان شاه را فریب داده حکم قتل یهودیان را می گیرد و به وسیله ی منجنیق و ساحران قرعه کشی کرده و روز 13 ماه آذار را برای قتل عام یهودیان معین می کند و به وسیله ی نامه نامه به 127 حکمران کشور اطلاع می دهد که در روز موعود دستور را اجرا نمایند در این حین خوشبختانه (دقیقا نقل به مضمون کرده ام!) یک نسخه از آن نامه به دست مردخای می رسد و او به استر خبر می دهد.
استر نیز به نزد شاه می رود و از او میخواهد که شاه و هامان را به ضیافتی دعوت نماید و شاه نیز با مسرت قبول می دارد.پس از صرف نهار هامان با شادی به منزل می رود و دستور آماده کردن داری به بلندی 50 ذراع را می دهد که فردا صبح مردخای را بر آن به دار آویزد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]