واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: مثلث بحران آمريكا(چشم انداز)
ده ماه قبل (18 ژانويه 2008 ميلادي) هنري پالسون وزير خزانه داري آمريكا اظهار داشت كه «در درازمدت اساس و بنياد اقتصاد (آمريكا) محكم است و من باور دارم كه اقتصاد كشور رشد خواهد كرد.» مقامات رسمي دولت جرج دبليو بوش از جمله رئيس بانك مركزي آمريكا (فدرال رزرو) نيز از ركود اقتصادي آمريكا سخني نگفتند. دو ماه بعد (16 مارس2008 ميلادي) وزير خزانه داري آمريكا اعتماد خود را درباره اقتصاد آمريكا تكرار و تأكيد كرد كه «من اعتماد بزرگي به مؤسسات مالي خودمان (آمريكا) دارم؛ بازار ما مقاومت پذير است.»
چهار هفته قبل خورشيد اقتصاد آمريكا غروب كرد. مردم از خواب بيدار شدند و شنيدند كه بانك هاي بزرگ و قديمي سرمايه گذار و مؤسسات غول آساي مالي و رهني و بيمه اي آمريكا ورشكست شده اند. خبر بحران اقتصادي و بانكي آمريكا مثل بمب صدا كرد و در چند دقيقه نظام مالي جهاني را به لرزه درآورد. بهاي بورس آمريكا 40 درصد سقوط كرد و ارزش اوراق و سهام بورس هاي بزرگ دنيا به طور فوق العاده اي كاهش يافت. در هفته اي كه سران كشورهاي دنيا، از جمله دكتر احمدي نژاد رئيس جمهور ايران، براي شركت در اجلاس ساليانه سازمان ملل متحد در نيويورك بودند، وزير خزانه داري آمريكا كه خود سال ها مديرعامل يكي از مؤسسات بزرگ مالي آمريكا «گولدمن ساكس» در خدمت وال استريت بود با عجله كوشش مي كرد با تصويب لايحه اضطراري 700 ميليارد دلاري دولت بوش در كنگره آمريكا، از سقوط كامل سيستم بانكي و مالي آمريكا جلوگيري كند و به بحران بزرگ اقتصادي كه از زمان رئيس جمهور اسبق آمريكا فرانكلين روزولت در دهه 1930 ميلادي تا امروز در تاريخ آمريكا سابقه نداشت، سروساماني بدهد.
براي كساني كه تحليل درباره آمريكا و رويدادهاي دنيا را در ستون چشم انداز روزنامه كيهان مطالعه مي كنند اين بحران اقتصادي و ورشكستگي مؤسسات مالي و بانكي ايالات متحده شگفت آور نبود. دقيقاً ده ماه قبل (11 بهمن 1386 برابر با 31 ژانويه2008) زماني كه هنري پالسون وزير خزانه داري آمريكا از سلامت اقتصاد آمريكا به دنيا خبر مي داد، در اين ستون در مقاله اي تحت عنوان «ركود اقتصادي در آمريكا» اينگونه ورشكستي مالي و بانكي را پيش بيني كردم و نوشتم «كه اين كشور عملاً در يك حالت بحران اقتصادي به سرمي برد.» پاراگراف اول مقاله آن روز ما با اين جملات شروع شد: «ركود اقتصادي آمريكا شروع شده ولي دولت و بانك مركزي آمريكا هنوز اين بحران را اعلام نكرده است. در تاريخ اقتصاد آمريكا هميشه يك فاصله 3 تا 6 ماه بين واقعه اقتصادي و اعلام رسمي آن وجود داشته و ركود اقتصادي سال جديد 2008 ميلادي كه اكنون ما در آستانه آن هستيم از اين امر مستثني نيست. خبر مربوط به ركود اقتصادي بايد به تدريج و آرامي به مردم آمريكا داده شود زيرا اقتصاد مدرن امروزي با تصورات و اعتماد مردم رابطه مستقيم دارد. آمريكا بزرگترين اقتصاد دنيا را داراست و در عصر جهاني شدن سرمايه و كار و فن آوري اطلاعاتي هر تغيير و تحولي در امور مالي، بازرگاني و بانكي آمريكا تأثير فوق العاده بر اقتصاد بين المللي خواهد داشت.» و همين طور هم شد.
ما با آمار اقتصادي از بي اعتمادي و اعتبار مالي و بانكي، از خودداري مردم آمريكا در پرداخت حساب و بدهي هاي خود و از بيلان سود و زيان شركت ها و مؤسسات عظيم صحبت كرديم و از شركت ها و بنگاه هاي غول آسا كه احتمال ورشكستگي آنها مي رفت، از جمله مؤسسه مالي «مريل لينچ» اسم برديم. اين بنگاه سرمايه گذاري و سهام بورس كه يكي از بزرگترين و قديمي ترين مؤسسات مالي آمريكا بود و بيش از يك قرن از تأسيس آن مي گذشت و نسل هاي آمريكايي با اسم آن كاملاً آشنا بودند در عرض يك روز پس از ورشكستگي تعطيل و نام آن براي هميشه از رديف بانك ها و مؤسسات قديمي و بزرگ آمريكا حذف شد.
انعكاس بحران اقتصادي آمريكا در بين مطبوعات و رسانه ها و نخبگان آمريكا و تأثير آن در زندگي روزمره شهروندان بسيار عميق بود. مجله «نيشن» كه به جناح ليبرال و ترقي آمريكا تعلق دارد در سرمقاله اخير خود (20 اكتبر2008) نوشته است: «كشور ما در يك تقاطع بي نظير و خطرناك قرار دارد. نظام قديمي فروپاشيده است، و تمام مراكز قدرت كه بر ما حكومت مي كنند به طور واقعي با اين رويدادها بي ارزش شده اند. رئيس جمهور بي معني و باورنكردني شده است، حتي براي حزب سياسي خودش (جمهوريخواهان). حزب دموكرات كه كنگره آمريكا را در كنترل دارد با سياست هاي خود اين نهاد را دچار مشكل كرده است. وزير خزانه داري با نظر خودخواهانه و متكبرانه اش در مقابله با اين بحران اقتصادي مورد اعتماد عامه مردم نيست و همين طور محافظه كاري بانك مركزي (فدرال رزرو) و رئيس آن. قدرت بخش خصوصي وال استريت (مركز مالي آمريكا) به شدت باعث شرمساري و نااميدي شده است.»
با نفوذ نخبگان آمريكا «نيويورك تايمز» در سرمقاله خود تحت عنوان «نبود رهبري» (25 سپتامبر 2008) از فقدان رهبري در كشور و از فروپاشي و نبود بصيرت سياسي و اقتصادي ناله مي كند. نويسنده اقتصادي روزنامه «واشنگتن پست» در مقاله اي تحت عنوان «اقتصاد ورشكسته» (29 سپتامبر2008) مي نويسد «چيزي كه ما مشاهده مي كنيم، به معناي جامع و وسيع آن، ورشكستگي اقتصاد مدرن است.» روزنامه محافظه كار مالي و اقتصادي «فايننشال تايمز» لندن نيز اين بحران مالي آمريكا را «پايان الگوي سرمايه داري آمريكا» در جهان اعلام مي كند. خلاصه كلام اينكه آمريكا رهبري اقتصادي دنيا را نيز از دست داده است.در دهه 1990 ميلادي وقتي كه اقتصاد ژاپن در يك ركود اقتصادي عميق فرورفت، آن كشور مجبور شد 21 بانك سرمايه گذار بزرگ خود را به 4 واحد تقليل دهد. امروز سيستم بانكي و مالي آمريكا مانند ژاپني ها در حال استحاله است. در جريان ورشكستگي هاي اخير آمريكا، بانك ها و مؤسسات مالي
وال استريت حدود يك تريليون دلار خسارت ديده اند ولي صدمه اصلي نصيب مردم آمريكا شده است. با سقوط قيمت ارزش مسكن و خانه، شهروندان آمريكا حدود 4 تا 5 تريليون دلار ضرر ديده اند. سه دهه قبل صاحبان مسكن در آمريكا 70 درصد در دارايي خانه هاي خود سود داشتند ولي اين رقم اكنون به 30 تا 40 درصد رسيده است. طبق تخمين روزنامه «واشنگتن پست» (8اكتبر2008) شهروندان آمريكا در 15 ماه اخير در نتيجه ورشكستگي بانك ها و بنگاه هاي مالي 2 تريليون دلار پس انداز و بازنشستگي را كه تنها رقم ثروت آنها به شمار مي رود از دست داده اند. بيكاري امروز در آمريكا به هفت درصد از جمعيت كل و 11 درصد بين سياه پوستان رسيده است. كسر بودجه دولت آمريكا از 400 ميليارد دلار مي گذرد و بدهي ملي آمريكا از 5.7 ميليارد دلار در سال 2000 به 9 تريليون دلار در سال 2008 رسيده است. هزينه هاي دولت آمريكا در جنگ هاي عراق و افغانستان و بودجه هنگفت نظامي و دفاعي آمريكا (كه تقريباً نزديك به 50 درصد كل هزينه هاي نظامي سايركشورها را تشكيل مي دهد) يكي از عوامل اصلي اين بدهي بزرگ ملي است. خرج و هزينه جنگ عراق به تنهايي ماهيانه حدود 12 ميليارد دلار است و اين در حالي است كه 13 درصد جمعيت آمريكا مطابق آمار رسمي دولت در شرايط زير فقر زندگي مي كنند.
جريان بي حد و حصر خصوصي كردن اقتصاد بويژه امور خدماتي و رفاهي كه از زمان رياست جمهوري رونالد ريگان در دهه 1980 ادامه دارد و فقدان نظارت دقيق دولت بر امور بانكي و مالي يكي از دلائل اساسي اين ريخت و پاش هاي امروزي در آمريكاست. آمريكا كه هميشه از خصوصي كردن و دخالت نكردن دولت در امور مالي صحبت كرده است امروز با دولتي و ملي كردن بانك ها و مؤسسات بزرگ مالي و با اختصاص دادن 700 ميليارد دلار پول از بيت المال مردم و ماليات دهندگان و شهروندان آمريكائي به نجات بانك ها و بنگاه هاي ورشكسته مي رود. هيچكس، حتي خود كنگره، دولت آمريكا، و وال استريت، مطمئن نيست كه اين بسته كمك مالي چند صد ميليارد دلاري، از ركود اقتصادي عميق آمريكا جلوگيري كند. دولتي و ملي كردن مؤسسات ورشكسته كه هميشه از ديدگاه آمريكا يك اقدام سوسياليستي بود اكنون تناقض الگوي كاپيتاليسم و سرمايه داري آمريكا را نشان مي دهد. ولي اين اولين باري نيست كه دولت و خزانه داري آمريكا با بخشش فوق العاده بيت المال ملت به نجات سرمايه داران و مؤسسات كلان آمريكا مي رود. چند دهه قبل دولت آمريكا با دادن ميلياردها دلار كمك بلاعوض به نجات بانك هاي خصوصي (سپرده و پس انداز) ورشكسته شده رفت و در يك مورد با اهدا و بخشش ميلياردها دلار كمپاني عظيم خودروسازي كرايسلر را از ورشكستگي نجات داد. يك انتقاد بزرگ به تصميم كمك 700 ميليارد دلاري دولت آمريكا، كه در طول تاريخ جمهوري اين كشور بي سابقه بوده، اين است كه كمك و تعاون دولت متوجه شركت ها و سهامداران است نه شهروندان و افرادي كه توانائي پرداخت رهن خانه خود را نداشته و يا در جريان اخير ورشكستگي، تمام دارائي و پس انداز بازنشستگي آنها برباد رفته است.
بحران اقتصادي امروز آمريكا در مقايسه با بحران بزرگ اقتصادي دهه 1930 كه دنيا را نيز فراگرفت تنها مالي و بانكي نيست بلكه ابعاد سياسي، نظامي، و اجتماعي دارد. در اينجاست كه بايد پرسيد علل اين بحران چيست؟ چرا آگاهي و درك و فهم آمريكا به آينده كمتر شده است؟ علل اين بحران ها، مثلث بحران آمريكا را تشكيل مي دهد: (1) طمع، (2) ترس، و (3)جهالت. اين سه عامل كه بارها در نوشته هاي خود آن را تبيين كرده ايم مفاهيم روشني هستند كه مجموعه اي از فرضيه ها، و تئوري هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي را در خود تلفيق مي كند. اين عوامل در هر سيستم زنده اجتماعي وجود دارد، از افراد و گروه و سازمان ها گرفته تا حكومت و دولت ها. ولي درجه آسيب پذيري هر سيستم با كيفيت و كميت اين سه عامل در طول زمان و مكان و با درجه تهذيب نفس هر سيستم متغير بوده و ارتباط كاملي دارد. در آمريكا اين مثلث بحران تحت سرمايه داري ويژه ايالات متحده به سطح فوق العاده اي رسيده است و به روشني در بحران و ورشكستگي اقتصادي امروز آمريكا ديده مي شود.¤
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
¤براي اطلاعات بيشتر درباره مثلث بحران آمريكا به مقالات ذيل در ستون چشم انداز مراجعه شود: «عامل طمع در سياست جهاني آمريكا» 4 مرداد 1386، «عامل ترس در بحران امپراتوري آمريكا» 18 مرداد 1386، «عامل جهالت در افول امپراتوري آمريكا» 25 مرداد 1386، و همچنين «علل افول امپراتوري آمريكا» 28 تير 1386، و «غروب امپراتوري آمريكا» 21 تير 1386، و «تناقضات افول دهنده امپراتوري آمريكا» 30 شهريور 1385، و «هرج و مرج در مديريت دنيا» 22 شهريور .1386
چهارشنبه 24 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]