واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
اروپا- هفتهنامه تايم:
ايتاليا، كشور بيثبات جهان غرب در آستانه انتخابات ديگري قرار گرفتهاست.آنچه اين انتخابات را مهم جلوه ميدهد، علاوه بر مشكلات داخلي كه سالهاست وجود دارد و موجب بيثباتي سياسي ايتاليا شده است، موضوع بحران اقتصاد جهاني و روابط حساس اين كشور با ايالات متحده و نيز اتحاديه اروپاست.
در اين ميان حضور سيلويو برلوسكني، سرمايه دار و تاجر سرشناس و نخست وزير سابق و چهره جنجالي سياست ايتاليا، تنور انتخابات را داغ و پر حرارت كرده است.
۲ ماه پيش بعد از استعفاي رومانو پرودي نخستوزير چپ ميانه ايتاليا كه بهدليل ناكام ماندن روند تصويب طرحهاي او در مجلس صورت گرفت، رئيسجمهوري اين كشور پارلمان را منحل كرد و فرمان انتخابات زودرس را داد. اين انتخابات هفته آينده برگزار ميشود.
اين درحالي است كه تنها ۲ سال از آخرين انتخابات زودرس ايتاليا ميگذرد. در اين انتخابات سيلويو برلوسكوني نخستوزير پيشين و ثروتمندترين سياستمدار تاجر ايتاليا اقبال زيادي براي بازگشت به قدرت دارد.
به باور صاحبنظران، ايتاليا نيز مانند ساير بازيگران اقتصادي اتحاديه اروپا در آستانه يك ركود بزرگ قرار دارد.
برلوسكني در گفتوگويي با هفته نامه آمريكايي نيوز ويك با اشاره به وخامت اوضاع اقتصادي در سطح بينالمللي ميگويد: وضعيت بهطور كلي منفي است و شرايط براي اروپا نيز نامناسب است. در اين ميان در ايتاليا عوامل منفي بيشتري به چشم ميخورند. هرچند نامطلوب بودن شرايط دامنگير همه است.
ميلياردر سـرشناس ايتاليايي ميافزايد: اقتصاد جهاني در نتيجه بحران اقتصادي آمريكا با شرايط نامطلوبي روبهروست و اين بحران در تمامي جهات بر اقتصاد جهاني تاثير منفي ميگذارد. از جمله بر بازار كالاهاي مصرفي. چين و هند اينك خود تبديل به مصرفكنندگان عمده شدهاند و حتي مصرف محصولات غذايي در اين دو كشور افزايش يافته است. قيمت گندم اينك با جهشي بيسابقه روبهروست. علاوه بر اين موضوع نفت نيز مطرح است. به اين عوامل بايد افزايش بيش از حد بهاي يورو را نيز افزود كه مشكلات بيشماري را براي صادركنندگان اروپايي به وجود آورده است.
برلوسكني با اشاره به تاثير بحران جهاني اقتصاد بر ايتاليا چنين ادامه ميدهد: در ايتاليا عوامل منفي بيشتري وجود دارد. ما زيرساختهاي نامناسب و ضعيفي داريم، دولت فاقد كارايي است و ديون دولتي به حد بسيار بالايي رسيده است.
اشاره نخست وزير سابق ايتاليا به زيرساختهاي نامناسب و بيكفايتي دولت اين كشور، متوجه بحران چندي پيش تجمع زباله در بندر ناپل و برخي مناطق جنوبي ايتالياست؛ موضوعي كه بحراني اجتماعي را در اين كشور مهم اتحاديه اروپا به وجود آورد و پوشش رسانهاي اين بحران و پخش تصاوير تجمع زباله در گوشه و كنار بندر بزرگ ناپل موجب حيرت مردم جهان شد.
برلوسكني ناخشنودي خود را از شكل گيري اين بحران در يكي از 7 اقتصاد بزرگ جهان چنين بيان ميكند: بحران ناپل به وجهه ايتاليا و صنعت جهانگردي ما لطمه زد. اين بحران حتي صادرات پوشاك و فناوري پيشرفته ما را با مشكل مواجه كرده است. كشاورزي صنعتي كشور از اين بحران متاثر شده و صادرات محصولات غذايي ارزشمند ما دچار مشكل شده است.
برلوسكني راستگرا سپس با اشاره مستقيم به ناكامي دولت چپگراي رومانو پرودي در عرصههاي اجتماعي ميگويد: ما همچنين در نتيجه خطمشي چپ گرايان در گشودن مرزهاي كشور، با مشكلات بسياري مواجه شدهايم. اينك حضور مهاجران غيرقانوني در ايتاليا بيشتر از ساير كشورهاست و اين وضعيت به معني كاهش استانداردهاي امنيتي و افزايش ميزان جرم و جنايت است.
آمار و ارقام نشان ميدهند كه 36 درصد ارتكاب جرائم در ايتاليا متوجه مهاجران غيرقانوني است و در شهرهاي شمالي، از جمله تروسيو، اين رقم به 50 درصد ميرسد.
منتقدان برلوسكني كه بهطور عمده از ميان نخبگان سياسي جامعه ايتاليا هستند، وي را به عوامگرايي (پوپوليسم) متهم ميكنند و ميگويند كه او از موضوعات اقتصادي و اجتماعي با ناديده گرفتن نظرات ليبرال خود، بهره برداري سياسي ميكند.
برلوسكني با رد اين اتهام منتقدان خود ميگويد: آنان مرا نميشناسند و مطالبي به دور از واقعيت مينويسند. نميدانم چه كسي ميتواند ليبرالتر از من باشد. من سرمايهداري هستم كه در بازار به دنيا آمدم و بزرگ شدهام. من كاملا بر اين باورم كه رقابت ميتواند كيفيت را افزايش و قيمتها را كاهش دهد.
رقابت راستگرايان و چپگرايان در عرصه سياسي بيثبات ايتاليا با ظهور برلوسكوني بهعنوان يك دولتمرد در يك دهه پيش و تداوم دوره نخست وزيري او بهمدت 5 سال كه در تاريخ معاصر اين كشور جالب توجه است، پر حرارتتر شده است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا اداره امور اين كشور ميتواند صرفا توسط يك جناح صورت گيرد يا آنكه نياز به تقسيم قدرت و تشكيل دولت ائتلافي همچنان پابرجاست ميگويد: اگر ما از اكثريت عمده برخوردار باشيم و هر دو مجلس را در اختيار بگيريم، قادر به اداره حكومت به تنهايي خواهيم بود.
سالهاي حكومت برلوسكني همراه با انتقادات بيشماري نسبت به خطمشيهاي راست گرايانه و پوپوليستي وي در جامعهاي بود كه عمده روشنفكران آن تمايلات چپي دارند.
حمايت برلوسكوني از خطمشي جنگ طلبانه بوش بهخصوص در مورد عراق و در عين حال موفقيتهاي وي در عرصه اقتصادي و امور داخلي ايتاليا وضعيت دوگانهاي را به وجود آورده است.
به باور برخي صاحبنظران، طرز فكر برلوسكني به همان اندازه كه موافقاني دارد، با مخالفاني جدي نيز روبهروست، طرز فكري ريشهدار در فرهنگ كهن ايتاليايي كه اينك از آن بهعنوان برلوسكونيسم ياد ميشود.
برخي تحليلگران بر اين باورند كه دوران بهاصطلاح ضدبرلوسكونيسم به پايان رسيده است، در حالي كه راديكالها همچنان با حضور وي در عرصه حكومت ايتاليا مخالفند.
برلوسكني خود در اين باره ميگويد: چپها در يافتهاند كه استفاده از اين شگردها مانند بومرنگ، روزي بهخود آنها باز ميگردد. تصور ميكنم كه ايتالياييها مرا به خوبي ميشناسند. پس از 5 سال دوره نخست وزيري من، آنان به اين باور رسيدهاند كه كسي ليبرالتر از من نيست. آنها با تماشاي شبكههاي تلويزيوني و خواندن روزنامههايي كه در تملك خانواده من قرار دارند، متوجه شدهاند كه در اين رسانهها هرگز به چپها حمله نميشود. آنان ميبينند كه من ليبرالترين ناشر كشورم. فكر ميكنم كه حملات چپها موجب انزجار و بيزاري عمومي شده است. چپها در يافتهاند كه اين وضعيت بيش از اين نميتواند ادامه يابد.
در اين حال احزاب چپ گراي ايتاليا با توجه به ناكامي رومانو پرودي، براي انتخاب نخست وزير جديد به والتر ولتروني چشم دوختهاند. برلوسكوني در باره رقيب احتمالي خود چنين ميگويد: او سخنران خوبي است اما بازي براي آنها تمام شده است. ايتالياييها در يافتهاند كه چپها دو چهره دارند، دريافتهاند كه چپ يعني 67نوع ماليات بيشتر، يعني افزايش ماليات، باز كردن مرزها و به تبع آن كاهش سطح امنيت، يعني تراژدي زباله در كشور و توقف خدمات اجتماعي و چهره ديگر چپها كلمات و وعدههاي زيباست. اين چهره متعلق به چپ ولتروني است.
حمايت و دوستي عميق برلوسكني با جورج بوش، رئيسجمهوري آمريكا، پيشتر موج انتقادات را در فضاي چپ زده ايتاليا و اروپا عليه وي برانگيخته است. وي زماني گفته بود: من با آمريكا موافقم، پيش از آنكه هر حرفي زده شود.
وي درباره چشمانداز روابط خود با ايالات متحده درصورت كسب مجدد مقام نخست وزيري و پيروزي احتمالي دمكراتها در آمريكا چنين ميگويد: روابط بين ما و آمريكا از نوع روابط بين دو متحد است.
همچنين نبايد از ياد برد كه اين آمريكا بود كه ما را از شر نازيسم و كمونيسم نجات داد. فكر نميكنم خطمشي خارجي ايالات متحده با حضور يك رئيسجمهوري دمكرات تغيير كند. من روابط بسيار خوبي با پرزيدنت كلينتون و پرزيدنت بوش داشتم و مطمئنم كه با رئيسجمهور بعدي آمريكا نيز روابط خوبي خواهم داشت.
دوستي عميق برلوسكني با بوشرئيسجمهوريآمريكاموج انتقادات را در فضاي چپ زده
ايتاليا و اروپا عليه وي برانگيخته است
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]