تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838031887




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با مهرداد ارفع‌زاده مولف كتاب پايگا‌ه‌هاي مردم‌سالا‌ري؛استقلا‌ل از منظر نخبگان ايراني - يوسف ناصري


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گفت‌وگو با مهرداد ارفع‌زاده مولف كتاب پايگا‌ه‌هاي مردم‌سالا‌ري؛استقلا‌ل از منظر نخبگان ايراني - يوسف ناصري


استقلا‌ل و آزادي، دو واژه كليدي در تجربه ايران معاصر است. تامين استقلا‌ل كشور، يكي از دغدغه‌هاي مهم ايران معاصر است. از نظر ايرانيان بعد از تامين استقلا‌ل كامل كشور مي‌توان به توسعه دست يافت. بر همين اساس، دكتر مصدق نيز اعتقاد داشت با خلع‌يد شركت نفت انگليس - ايران مي‌توانيم به آباداني و ترقي دست يابيم و هدف اين بود كه با اين كار، آن شركت قادر نخواهد بود در امور داخلي كشور مداخله كند. در گفت‌وگو با مهرداد ارفع‌زاده به اين موضوع محوري پرداخته شده كه چرا اساسا حداقل آرمان استقلا‌ل در يك سده اخير براي ايرانيان بسيار سرنوشت‌ساز به حساب مي‌آيد. ارفع‌زاده، ضمن ارائه تحليل خود از تحولا‌ت مرتبط با ملي شدن صنعت ايران، معتقد است كه در فضاي كنوني جهان، استقلا‌ل كشور بدون دموكراسي امكانپذير نيست. ارفع‌زاده حقوقدان و مولف كتاب پايگاه‌هاي مردم‌سالا‌ري است.

استقلا‌ل در ادبيات سياسي معاصر ايران، از اهميت ويژه‌اي برخوردار شده است. دكتر محمد مصدق در اسفند 1329 به‌عنوان رئيس كميسيون نفت در تهيه اين قانون و تصويب آن در مجلس شوراي ملي فعاليت گسترده‌اي از خود نشان داد. از ديدگاه او ملي شدن صنعت نفت و اخراج كارمندان انگليسي استقلا‌ل كشور را تامين مي‌كند. در دوره‌هاي پيشين وقتي عباس ميرزا اصلا‌حاتي را آغاز كرد، مورد اعتراض كانون‌هاي قدرت داخلي قرار گرفت و گفته شد كه با اين اقدامات اصلا‌حي، اجنبي بر كشور مسلط مي‌شود. در انقلا‌ب اسلا‌مي هم، مقوله استقلا‌ل در شعار محوري انقلا‌ب گنجانده شده است. ‌ به نظر شما چرا تا به اين حد استقلا‌ل كشور براي سياستمداران و رجال ايراني اهميت پيدا كرد؟

اين يك سير تاريخي مفصل دارد. قبل از تشكيل حكومت توسط آريايي‌ها، عيلا‌مي‌ها اولين دولت متحد را در كشور ما تشكيل دادند مثلا‌ شبكه آبياري ساخته شده در آن دوران، بسيار عظمت دارد و آريايي‌ها نيز وقتي وارد ايران شدند، در واقع وارد خلا‌‡ نشدند.‌نوشتاري از دوره ساساني به نام در دست است كه ايران را قلب جهان مي‌داند و ساير كشورها را مناطق پيراموني ما مي‌داند. بنابراين، ما مردمي هستيم باقيمانده از امپراتوري‌هاي بزرگ بسيار كهن. در تمام اين دوره‌ها كه حكومت‌ها و دين‌ها عوض مي‌شدند، يك چيز عوض نشد و آن، دين‌سالا‌ري بود. اين دين‌سالا‌ري نيز دشمن بيگانه بود و هميشه روحانيت با مليون ايران در مورد بيگانه‌ستيزي يا محافظت ايران در مقابل بيگانگان، هم‌داستان بودند. البته وقتي اين دو گروه به مسائل داخلي مثل مي‌رسند، اختلا‌ف نظر پيدا مي‌شود. عمده مطلب اين است كه عقب افتادن ما از انقلا‌ب صنعتي، بيشتر به خاطر اين بود كه راه ارتباطي ما با درياي سياه قطع شد و نسبت به تحولا‌تي كه در غرب رخ مي‌داد بي‌اطلا‌ع مانديم. چون اروپا در آن دوره داشت پيش مي‌رفت و بالا‌خره رنسانس و انقلا‌ب صنعتي، تحولا‌ت شگرفي را در آنجا به‌وجود آورد. بنابراين آنچه براي ما مهم است، تشخيص موقعيت عهدنامه تركمنچاي است. بعد از اين عهدنامه، پادشاهان قاجار، ديگر فقط رئيس قشون دين نيستند. چون هم بايد حافظ منافع اروپايي‌ها باشند و هم حافظ منافع دين‌سالا‌ري ايران و نظريات دين‌سالا‌ري ايران. به همين دليل، قراردادهايي كه حكومت قاجار با غربي‌ها منعقد مي‌كند با مخالفت شديد دين‌سالا‌ري ايراني مواجه مي‌شود.

در دوره قاجار، هر قراردادي كه بسته مي‌شود مورد اعتراض قرار مي‌گيرد. استقلا‌ل از ديدگاه ايرانيان به چه معنا بود؟

از دوران عيلا‌مي تا دوران اسلا‌مي، هميشه تعليم و تربيت، داد و داوري و قانونگذاري در اختيار دين‌سالا‌ري بوده است. اما با عهدنامه تركمنچاي، ايران قضاوت كنسولي را مي‌پذيرد. در حالي‌كه تا قبل از آن داد و داوري در اختيار روحانيت بود. با پذيرش كاپيتولا‌سيون، بخشي از كاركرد داد و داوري از دين‌سالا‌ري ايراني سلب مي‌شود. همچنين مديران مملكتي و خصوصا عباس‌ميرزا متوجه مي‌شوند بدون استفاده از علم، تكنيك و صنعت اروپايي‌ها قادر به مقابله با اروپايي‌ها نيستند. بر اين اساس عباس‌ميرزا تعدادي از جمله ميرزا صالح را براي درس خواندن، پزشك شدن، مهندس شدن و حتي موسيقيدان شدن به خارج از كشور مي‌فرستد. پس با اين كار تعليم و تربيت هم در حال تغيير بود و عباس‌ميرزا سعي مي‌كند تعليم و تربيت غيرديني را وارد كشور كند. در ضمن وظيفه قانونگذاري به‌عهده دين‌سالا‌ري ايران بود. ما هيچ‌وقت پادشاه قانونگذار نداشته‌ايم و قانون دين بر همه حكومت كرده است. البته اين قانون دين، پيشرفته‌تر از قوانين مناطق خارج از حوزه اسلا‌مي بود چون شاه و گدا تابع يك قانون بودند. مقاومت عليه اجنبي هم به اين دليل بود كه آن سه وظيفه و عملكرد داشت از دين‌سالا‌ري ايران سلب مي‌شد. از آنجا كه تنها شبكه سراسر كشوري در ايران در اختيار دين‌سالا‌ري بود، لذا مي‌توانست با توده مردم تماس داشته باشد و مقاومت عليه بيگانگان را ساماندهي كند.

اگر بحث ما به حوزه اقتصاد محدود شود، مي‌بينيم كه كشورهاي مسلمان ديگر مثل عثماني و مصر، بسيار زودتر از ما از دستاوردهاي تمدن جديد بهره‌مند مي‌شوند و چند دهه قبل از ايران صاحب راه‌آهن مي‌شوند.

اين وحشت از بيگانه و بيگانه‌ستيزي، تبعاتي هم داشت. تصور برخي اين بوده است كه هر چيز نو، موجب به‌هم خوردن سيستم حاكم مي‌شود. هنوز هم در بعضي بخش‌ها اين وحشت را مي‌بينيم. مثلا‌ برخي فكر مي‌كنند اگر در مورد تغييري حاصل شود، اصول اسلا‌م مورد خدشه قرار مي‌گيرد. در حالي‌كه برخي از مراجع تقليد مانند آيت‌الله صانعي اعتقاد به مساوي بودن ديه مرد و زن دارند. مقابله با قراردادهاي اقتصادي هم از ترس اين بود كه پاي بيگانگان را به كشور باز مي‌كند. حتي دكتر مصدق گفته من به يكي از علماي معروف اصفهان گفتم اگر احكام شرعي را يك مقدار تغيير دهيد، كاپيتولا‌سيون را لغو مي‌كنيم. اما همان عالم معروف جواب داده است كه اگر همه مملكت هم برود من نمي‌خواهم قانون دين در ايران عوض شود.

در قانون اساسي مشروطيت و متمم آن، مقوله استقلا‌ل با وضوح و حساسيت فوق‌العاده زيادي مورد توجه بوده است و در اصول 25 و 26 قانون اساسي، حتي وام گرفتن دولت و ساختن راه‌آهن يا شوسه منوط به تصويب مجلس شوراي ملي اعلا‌م شده است. برخي درخواست‌هاي استقراضي دولت براي پرداخت حقوق كاركنان و كارمندان دولت بود و استقراض بسيار حياتي شده بود. چرا تا به اين اندازه احساس خطر مي‌شود كه ممكن است با گرفتن وام از خارج، استقلا‌ل كشور لطمه ببيند؟ ‌

بعد از شكست ايران از روسيه و شيوع برخي بيماري‌ها در ايران، جمعيت ايران به‌واسطه مرگ و ميرهاي فراوان كاهش يافت و درآمد دولت كاستي پيدا كرد. در دوره قاجار، پادشاهاني همچون ناصرالدين‌شاه و مظفرالدين شاه، چندين بار به اروپا رفتند و استقراض از بانك‌هاي خارجي از طريق گرو گذاشتن گمرك ايران عملي شد. مشروطه‌خواهان چنين حساسيتي داشتند كه آن كارها تكرار نشود چون محمدعلي شاه سعي كرده بود با گرو گذاشتن جواهرات سلطنتي وام بگيرد و با مشروطه‌خواهان بجنگد. او حتي مراجعه كرده بود ولي موفق به گرفتن وام نشده بود. عمده مطلب اين بود كه دين‌سالا‌ري ايران احساس مي‌كرد با تشديد نفوذ خارجي، بنيادهاي دين‌سالا‌ري در ايران منهدم مي‌شود. البته چنين اتفاقي در زمان حمله هلني‌ها به رهبري اسكندر و حمله مغول هم رخ داده بود. ‌

كساني كه وجهه مذهبي نداشتند مثل ميرزاده عشقي و دكتر مصدق به شدت با قرارداد 1919 ايران و بريتانيا مخالفت كردند و اجراي اصلا‌حات مالي، اقتصادي و نظامي در چارچوب آن قرارداد را موجب سلب استقلا‌ل ايران مي‌دانستند.

همه اين افراد در محيط مذهبي بزرگ شده بودند و با قانون دين زندگي مي‌كردند. اگرچه عده‌اي هم تحت تاثير اروپايي‌ها قرار گرفته بودند و تا حدي نوآوري مي‌كردند. براي مثال آل‌احمد توده‌اي نيروي سومي‌شده مصدقي، بعدها روشنفكران را انكار مي‌كند و در دفاع از شيخ فضل‌الله نوري مطلب مي‌نويسد. اين نشان مي‌دهد كه زمينه ذهني چه بوده است.

زمينه ذهني مشخصي هست ولي اين استقلا‌ل با تمام هزينه‌ها و حتي با منزوي شدن كشور بايد عملي شود؟

يك گرفتاري عمده ما خصوصا در بين اهل سياست اين است كه اينها در تعريف موازين سياسي دچار اشكال هستند و گاهي بدون تعريف عمل مي‌كنند. مثلا‌ مشخص نيست كه منافع ملي به چه معنا است؟ خيلي اوقات ما مي‌بينيم كه آرزوهاي ملي را جاي منافع ملي مي‌گذارند. در حالي‌كه آرزوهاي ملي همان منافع ملي نيستند. آرزوهايي كه در چارچوب امكانات، موقعيت سوق‌الجيشي، ميزان دانش، ميزان جمعيت، امكانات فني و موقعيت جهاني در شرايط فعلي عملي هست، منافع ملي هستند. گرفتاري ما اين است كه در مورد استقلا‌ل هم همين‌طور عمل مي‌شود. استقلا‌ل يعني تصميم‌گيري در درون يك مملكت براي همان مملكت. در ضمن استقلا‌ل ربطي به دموكراسي ندارد. ‌

برخي نخبگان ايراني اعتقاد داشته‌اند كه اگر ما استقلا‌ل كشور را حفظ كنيم به پيشرفت و ترقي هم مي‌رسيم و اين دو مقوله را مرتبط با يكديگر مي‌دانند. از ديد آنها كشوري كه مستقل نباشد، نمي‌تواند توسعه يابد و الزاما هميشه عقب‌مانده خواهد بود.

مساله توسعه يك چيز است و استقلا‌ل هم مساله ديگري است. بسياري از كشورها مثل كره‌جنوبي بودند كه مستقل نبودند ولي توسعه شگرفي پيدا كردند. در حالت عدم استقلا‌ل، خارجي‌ها ممكن است مانع بعضي حركت‌هاي ملي شوند. اما در بسياري موارد منافع‌شان اقتضا مي‌كند كه كشورها توسعه‌يافته شوند. مثلا‌ اين آمريكا هست كه از تايوان در مقابل چين حمايت مي‌كند و الا‌ن هم همين تايوان 600 ميليارد دلا‌ر ذخيره استراتژيك دارد.

اگر واقعا با وابسته بودن و در حالت عدم استقلا‌ل مي‌توان به رفاه دست يافت، چرا پيشينيان ما اينقدر اصرار داشتند كه با خارجي‌ها قرارداد نبنديم و نيازمندي‌هاي خودمان را در داخل برطرف كنيم. در حالي‌كه رفع اين نيازها، توانمندي‌هاي گسترده‌اي مي‌طلبد كه ما از آن برخوردار نبوده‌ايم.

ما در تعريف‌ها، اشتباه مي‌كنيم. شايد ما بتوانيم استقلا‌ل داشته باشيم و تصميم‌گيري براي مملكت در درون مملكت عملي شود. اما بخش ديگر قضيه اين است كه آيا مي‌توانيم پروژه‌هاي اقتصادي را به اجرا دربياوريم و از منابع و ذخايرمان استفاده كنيم.

ولي توسعه‌اي كه در كشورهاي ديگر تحقق يافت در ايران عملي نشد.

ما بايد نوع توسعه را انتخاب كنيم. معلوم نيست هر نوع توسعه‌اي به نفع ما باشد. الا‌ن توسعه صنعتي بسياري از كشورها موجبات فساد اجتماعي را فراهم آورده است. اگر ما جلوي چنين وضعي را بگيريم و به توسعه هم برسيم، بسيار مطلوب است.

در برخي كشورها دغدغه استقلا‌ل به شدت حساسيت‌برانگيز مي‌شود. مثلا‌ ايالا‌ت متحده از بريتانيا مستقل مي‌شود و اعلا‌ميه استقلا‌ل آن هم كه بر برابري انسان‌ها تاكيد مي‌كند معروف است. اما كانادا و استراليا چنان حساسيتي نشان نمي‌دهند. در حال حاضر پرچم بريتانيا روي پرچم استراليا نقش بسته است، كانادا هم فرمانداري كل از جانب پادشاه انگليس دارد و اين دو كشور عضو كشورهاي مشترك‌المنافع بريتانيا هستند. چرا چنين تفاوتي مشاهده مي‌شود و همه اين كشورها نيز توسعه‌يافته به شمار مي‌آيند؟

خودتان جواب سوال قبلي را داديد كه مساله توسعه غير از مساله استقلا‌ل است. آمريكا توسعه پيدا كرده و كانادا هم در عين وابستگي توسعه پيدا كرده است. در ايالا‌ت متحده، مردم خواستند براي خودشان تصميم‌گيري كنند ولي در كانادا مي‌گفتند ما امپراتور بريتانيا را به‌عنوان سرپرست خودمان قبول داريم. دو نوع تصميم بوده و در عين حال يك نوع توسعه رخ داده است. اينكه مردم مملكتي تمام مشكلا‌ت، اختلا‌فات، درگيري‌هاي دروني و بي‌كفايتي خودشان را به گردن ديگران بيندازند، پذيرفتني نيست چون اين كار، خودفريبي است.

پس ايران چه مشكلي داشت كه نمي‌توانست به رفاه لا‌زم دست يابد؟

ايران مشكل داخلي داشته است. از جمله اينكه كشور ما به اندازه كافي متخصص نداشت و تعليم و تربيتش خيلي ناقص بود. ما حتي در زمان عباس‌ميرزا از لحاظ فني در حدي نبوديم كه نقشه شهرها را ترسيم كنيم.

وقتي مغول به ايران آمد، ما شهرهايي در حد يك ميليون نفر جمعيت داشتيم. ما گرفتار حكومت مغولي شديم ولي لندن با 40 هزار جمعيت، شروع كرده بود به گام زدن در طريق دموكراسي.

در قانون مغولي به اسم ، برابري افراد و آزادي عقيده و مذهب به رسميت شناخته شده بود. شما چنين چيزي را در نظر نمي‌گيريد؟

آن نوع برابري، برابري ايلي بود و چيزي بسيار ابتدايي بود وگرنه مغول‌ها، جامعه صنفي را درك نمي‌كردند. در آن زمان در شهر بزرگي مثل نيشابور، روابط اجتماعي بر پايه نظامات صنفي استقرار يافته بود و اين چيز كوچكي نيست. توزيع آرد و گندم و تميز كردن چنان شهري نيازمند سازماندهي خاصي بود كه وجود داشت. اين غير از يك جامعه مغولي بود كه به جاهاي ديگر حمله مي‌كردند و دست به غارت مي‌زدند. البته نسل دوم و سوم مغول در هاضمه فرهنگي ايراني حل شد و نسل چهارم، غازان‌خان است. او يكي از بهترين ذهن‌هاي حقوقي دنيا است كه قاعده مرور زمان و فرامين بسيار پيشرفته مربوط به تقسيم آب را صادر كرده است.

در دوران مدرن اين موضوع مطرح مي‌شود كه انسان با تكيه بر مي‌تواند به صورت مستقل و آزادانه تصميم‌گيري كند و در تعيين سرنوشت خود و جامعه‌اش نقش داشته باشد. آيا جامعه ما داراي انبوه فراواني از افراد هست كه جامعه مستقل به معناي واقعي كلمه را تحقق ببخشند و تحت‌تاثير احساسات قرار نگيرند و به درستي تصميم‌گيري كنند؟

الا‌ن به خاطر درصد زياد شهرنشيني، بالا‌ رفتن سواد و درآمد سرانه، مباني اينكه مردم منفعت خودشان را تشخيص بدهند، هست. اما تشكل‌هايي كه ابزار اعمال اراده مردم باشد، وجود ندارد. در جامعه ما بايد در هر صنفي، تشكل‌هاي صنفي آزاد و مستقل باشند كه با هم رقابت كنند تا فرديت به وجود آمده در كانال اعمال اراده قرار بگيرد و حركت موثري را ايجاد كند. آيا ما الا‌ن در شرايطي هستيم كه مردم‌سالا‌ري را برقرار كنيم يا نه، به نظرم مي‌رسد كه حدودا بله. فقط بايد موانع را از پيش پا برداريم تا بتوانيم به آن دست يابيم. به هر حال ما انقلا‌ب مشروطه، نهضت ملي و يك انقلا‌ب جمهوري را تجربه كرده‌ايم. نمي‌شود گفت مردم ايران از امكانات ايجاد جامعه‌اي كه به طرف دموكراسي بروند، محرومند. به نظرم اگر مسوولا‌ن كشور، احساس مسووليت كنند، كمبودها قابل رفع است و اگر روند جهاني مردم‌سالا‌ري را نپذيريم، جامعه دچار مشكل اساسي خواهد شد.

بعد از اعلا‌م ملي شدن صنعت نفت ايران، دولت انگليس عليه ايران به دادگاه لا‌هه شكايت كرد كه از ايران در مورد موضوع مورد شكايت غرامت بگيرد. دولت ايران اعلا‌م كرد كه دعواي فعلي، دعواي بين دولت ايران و يك شركت است و نه دو دولت، لذا دادگاه لا‌هه صلا‌حيت بررسي اين پرونده را ندارد. مك نير قاضي انگليسي ديوان لا‌هه، استدلا‌ل دولت را پذيرفت و مدعيان دولت متبوع خودش را رد كرد و در واقع در ظاهر امر به ضرر دولت خودش راي داد. آيا اين نوع استقلا‌ل فكري در كشور ما نيز فرصت بروز دارد؟

به‌طور مسلم ما شخصيت‌ها زيادي از اين دست داريم ولي تعداد فرهيختگان ايراني با غيرفرهيختگان متفاوت است. اما خوشبختانه اوضاع و احوال جهاني به صورتي است كه تحولا‌ت ديگر طولا‌ني نخواهد بود. الا‌ن نوع ارتباطات جهاني بسيار متفاوت از گذشته است. تعداد زيادي از ايرانيان با كشورهاي ديگر آشنا شده‌اند و چندين ميليون تحصيلكرده و چند ميليون دانشجو داريم. همه اينها باعث شده جامعه متحول شود و انتظار مي‌رود جامعه بيش از گذشته تحول پيدا كند.

بعد از حوادث 1320 شمسي، حساسيت نسبت به استقلا‌ل كشور تشديد مي‌شود و تلا‌ش نخبگان ايراني براي خروج نيروهاي متفقين جنگ جهاني دوم از ايران به ثمر مي‌نشيند. در اين دوره عبدالقدير آزاد، رهبر حزب استقلا‌ل است كه از بنيانگذاران اوليه نهضت ملي شدن صنعت نفت است و سيدضياءالدين طباطبايي هم رهبر حزب استقلا‌ل ملي. چرا تا به اين حد دغدغه استقلا‌ل و در نهايت استقلا‌ل را از طريق قطع يد شركت نفت را قابل تحقق مي‌دانند؟

به‌طور كلي در آن زمان ايرانيان به دو ديدگاه اعتقاد داشتند؛ يك عده به موازنه مثبت معتقد بودند كه قوام‌السلطنه در اين گروه قرار مي‌گيرد. قوام اعتقاد داشت امتياز نفت شمال ايران را بايد به آمريكا داد كه موازنه‌اي با امتياز انگليسي‌ها در نفت جنوب برقرار شود و چون آمريكا در ايران منافع خاصي را در نظر ندارد، جلوي نفوذ روس‌ها را مي‌گيرد. يك عده مثل دكتر مصدق به موازنه منفي اعتقاد داشتند و مي‌گفتند نبايد به هيچ كشوري امتياز بدهيم. نهايت تحليل هر دو گروه اين بود كه ايران محفوظ بماند.

دكتر مصدق در كوران ملي شدن صنعت نفت گفته بود: اگر آن ملي شدن صددرصدي صنعت نفت عملي مي‌شد خوشي و آسايش مورد نظر شامل حال ايرانيان مي‌شد؟

خوش‌تر از قبل مي‌شدند. يعني خوش‌تر از دوره‌اي كه شركت نفت سابق، وكيل و وزير مي‌تراشيد و دولت مي‌آورد و مي‌برد. ملي شدن صنعت نفت، يك گام بزرگ بود در دفع يك خارجي مزاحم استقلا‌ل و به همين دليل دست مزاحم تصميم‌گيري ملي را مي‌خواستند قطع كنند و همين‌طور هم شد.

با كار ملي شدن صنعت نفت، آسايش مردم قابليت دستيابي پيدا مي‌كرد؟

مساله اين بود كه آن مزاحم سياسي از ايران مي‌رفت و بقيه‌اش ديگر با ملت ايران بود.

استقلا‌ل موردنظر با تعطيل كردن سفارت بريتانيا در تهران در پاييز سال 1331 و اخراج تمامي متخصصان انگليسي شركت نفت از آبادان به دست آمد. چرا چنين مستقل بودني نتوانست وفاداري مردمي را در پي داشته باشد؟

نيروهاي ملي كه دنبال اين كار بودند، ظرفيت اين كار را نداشتند و نمي‌توانستند اين كار را ادامه بدهند. براي دكتر مصدق و اطرافيان او مساله درآمد نفت در درجه دوم اهميت بود. در درجه اول اهميت اين بود كه نيروي مزاحم استعماري از ايران بيرون رود. ‌

اينكه برخي ديپلمات‌هاي غربي در آن زمان ناسيوناليسم ايران را سطحي خوانده‌اند، صحيح است؟

مساله ناسيوناليسم ايراني نيست. توده ايراني در مورد مقابله با بيگانه هم‌نظر بودند ولي در مورد تشخيص مسائل در جامعه مردم‌سالا‌ر و تجهيز مردم مشكل وجود داشت و دكتر مصدق نمي‌توانست از شبكه سراسري كشوري ديني بهره‌مند شود. ‌

كرميت روزولت، عامل اصلي كودتاي 28 مرداد در خاطراتش نوشته ما انتظار داشتيم انجام كودتا حدود يك ميليون دلا‌ر هزينه داشته باشد ولي كلا‌ با 75 هزار دلا‌ر كودتا به ثمر رسيد. چرا اين كودتا با هزينه بسيار كم به پيروزي مي‌رسد و اعتراض مردم هم رخ نمي‌دهد؟

بعد از جريان 30 تير 1331 شمسي دربار و مالكان به مخالفان دولت دكتر مصدق پيوستند و حزب توده هم مخالف سرسخت اين دولت بود. افسران بازنشسته هم در خدمت دربار قرار گرفتند و كودتا به آن شكل انجام شد.

دكتر مصدق حتي به ‌همكاران نزديك خودش اعتماد نداشت. مثلا‌ اللهيار صالح گفته در جلسه سازمان ملل به طور همزمان اسناد را به انگليسي ترجمه مي‌كردم و بيان مي‌كردم. در واقع دكتر مصدق از اين ترس داشت كه محتويات مداركش لو برود به همين خاطر ترجمه همزمان براي صالح كه سفير ايران در ايالا‌ت متحده بوده است به سختي به انجام مي‌رسد. ‌

دكتر مصدق هم عيب‌هايي داشت. در جايي هم برادرزاده‌اش را كه بعدا از كودتاچيان شد به عنوان رئيس شهرباني معرفي كرد. به نظر من دكتر مصدق از اين نوع اشتباهات زياد دارد.

با اين استقلا‌ل‌طلبي كار به ضديت با خارجي هم كشيده مي‌شد؟

دكتر مصدق در زمان احمدشاه به مدت دو ماه وزير خارجه شد و دستور داد پرچم ايران را در ابوموسي به اهتزاز درآورند و پرچم انگليس را پايين بكشند. اين كار نشان مي‌دهد كه دكتر مصدق از روز اول چه خط فكري خاصي داشته است. هيچ سياستمداري بدون اشتباه نيست ولي دكتر مصدق آن خط استراتژيك فكري خودش را طي چند دهه عوض نكرد. ‌

با توجه به اينكه تعدادي از بنيانگذاران جبهه ملي به مخالفان سرسخت دكتر مصدق تبديل شدند و نوعي سوءظن هم به اطرافيان داشت، آيا امكان برنامه‌ريزي و توسعه كشور در زمان او وجود داشت؟

روند برنامه‌هاي اقتصادي‌اش خوب بود. من كه اهل رودسر هستم زماني كه دكتر مصدق به قدرت رسيد فقط 27 كارخانه چاي وجود داشت اما دكتر مصدق اجازه واردات چاي را به توليدكنندگان داد. طي آن دو سال تعداد كارخانه‌ها به 99 واحد رسيد و توليد چاي هم افزايش پيدا كرد. طبق قانوني هم كه ارائه داد 20 درصد از سود مالكان بايد صرف امور عمومي در روستاها مي‌شد و به تعداد زيادي از مشمولا‌ن با دريافت 100 تومان معافيت از خدمت داد چون تعداد افراد مشمول زياد بود. او معتقد به تحول تدريجي بود ولي چون فردي مسن بود، نمي‌توانست خيلي زياد در قدرت بماند. از اين جهت همكاران او مي‌توانستند سياست‌هاي او را تداوم بخشند اما او از قدرت كناره نمي‌گرفت.

اگر فرضا ملي شدن صنعت نفت تحقق پيدا مي‌كرد، آيا آن توسعه مستقلي كه ما از آن دفاع مي‌كنيم مي‌توانست در شرايط خاص اجتماعي آن زمان ايران تحقق يابد؟

نمي‌توانم اين پيش‌بيني را داشته باشم اما دكتر علي شايگان حقوقدان و نماينده مجلس پيشنهاد داده بود كه حزبي بزرگ از هواداران نهضت ملي ايجاد شود. چيزي شبيه حزب كنگره هند و اگر چنين حزبي تشكيل مي‌شد در بستر تحولا‌ت دموكراتيك و مبارزات پارلماني، گروه‌هاي سياسي براي جذب راي مردم ايران، مسابقه خدمتگزاري مي‌گذاشتند. حتي در سال 1342 كه پيشنهاد يك كاسه شدن احزاب طيف نهضت ملي مطرح شد، باز دكتر مصدق آن را وتو كرد و مايل نبود نهضت ملي حالت حزبي پيدا كند. اگرچه خود دكتر مصدق عضو هيچ حزبي نبوده و منفردين هم حق عضويت در جبهه را نداشتند. شايد اگر از او مي‌پرسيدند كه شما عضو كدام حزب هستيد، احتمالا‌ مي‌گفت من رهبر ملت ايران هستم. بالا‌خره اين نوع گرفتاري‌ها وجود داشت. دكتر مصدق آدم ايده‌آلي نبود ولي در نتيجه حوادث، امكاني پيدا شد تا او به آن مرحله برسد. اين ناني هم كه امروزه در سفره ايراني هست بابت آن حركتي است كه دكتر مصدق در مورد ملي شدن صنعت نفت انجام داد و با همه كمبودهايي كه وجود داشت، دكتر مصدق يك حركت صنعتي و صادراتي مثبت را در كارنامه خود دارد و اگر آن روند ادامه پيدا مي‌كرد، حتما كشور ما به جايگاه بهتري دست مي‌يافت.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 چهارشنبه 24 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 533]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن