تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865133501


آيينه پيشرفت از كارنامه دانشمندان- بخش اول جايزه نوبل در علم اقتصاد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آيينه پيشرفت از كارنامه دانشمندان- بخش اول جايزه نوبل در علم اقتصاد
دكتر ناصر خادم آدم
«دانش بالاترين قدرت سرعت دهنده جريان توليد است. آن براي ما غلبه بر طبيعت و ارضاي نيازها را امكان پذير مي سازد.»
«آلفرد مارشال»
زمان اعطاي جايزه نوبل اقتصاد سال فرصتي براي تاكيد بر اهميت علم اقتصاد به عنوان ابزار تنظيم ساز و كار جريانات اقتصادي در سطح بين المللي است. بحران فعلي در اقتصاد جهاني و نارسايي هاي داخلي را نبايد به حساب ناتواني اين علم در حل مسائل گذاشت. كم توجهي به دانش و آغشته كردن تصميم گيري ها به شاخص هاي سياسي آسيب رسان مانع از باروري تعقل رفاه نگر در سياست هاي اقتصادي است. به هر حال اين طور نيست كه سياستمداران براساس قواعد و دروس مكاتب علمي به طور كامل براي رفاه جوامع، به خصوص با ديد جهانشمول گام بردارند. اينكه در شروع انتخاب رشته هاي جايزه نوبل، علم اقتصاد گنجانده نشده و بعداً در فهرست آن قرار مي گيرد، به دليل سرعت روند جريان توسعه اقتصادي در جهان، پيوستگي و پيچيدگي روابط اجتماعي و اقتصادي و مسائلي كه به طور پويا به آن افزوده شده، است. تحولات و موانع در كنار هم ظاهر مي شوند، روي يكديگر تاثير گذاشته و از هم متاثر مي شوند.
تصويري كه از جريان تاريخي گروهي از برندگان، كارهاي تحقيقاتي آنان، ارتباطش با كشورهاي پيشرفته و در جريان توسعه ارائه مي شود، هشدار بديهي است كه دوران حاكميت علمي همه فن حريفان سپري شده و تنظيم اقتصادهاي ملي و جهاني را تنها مي توان تحت نظارت علمي مستمر گروه هاي كارشناسي در مقابل خطر سقوط از پرتگاه ورشكستگي بيمه كرد.
اكتبر، ماه انتخاب برندگان و اعطاي جايزه نوبل هر سال است. جوايز نوبل در سال 1901 براي رشته هاي فيزيك، شيمي، پزشكي يا فيزيولوژي، ادبيات و صلح برقرار شد. براساس وصيت نوبل قرار بود جوايز به اشخاصي اعطا شود كه كشفيات بااهميتي در زمينه فيزيك، نوآوري هاي باارزشي در رشته شيمي، كشفيات مهمي در علوم پزشكي و فيزيولوژي داشته اند، همچنين به افرادي كه در ادبيات بيشترين آثار را با تمايلات ايده آليستي نوشته اند و نيز به اشخاصي كه كوشش زيادي براي برقراري روابط برادرانه بين ملت ها به كار گرفته اند. وصيت نوبل تاكيد دارد در اعطاي جوايز به هيچ وجه به مليت كانديداها توجهي نشود.
به مناسبت جشن سيصدمين سالگرد تاسيس بانك مركزي سوئد، در سال 1968 جايزه جديدي برقرار شد؛ جايزه بانك مركزي سوئد براي علم اقتصاد به يادبود آلفرد نوبل. بانك موظف به اعطاي اين جايزه به طور هميشگي شد. جوايز بايد طبق اصول كلي و مقررات جوايز اصلي نوبل اعطا مي شد. ايده اعطاي اين جايزه از «پراسبرينك» رئيس وقت بانك مركزي سوئد بود.
بعضي از دانشمندان علوم طبيعي با برقراري چنين جايزه يي برخوردي بدبينانه داشتند. گروهي اصولاً با ورود علوم جديد به جرگه جوايز نوبل موافق نبودند. عده يي ديگر شك داشتند آيا اقتصاد در قالب علوم اجتماعي به اندازه كافي علمي هست كه بتواند در سطح علوم پيچيده و سخت شيمي و فيزيك قرار گيرد. درنهايت آكادمي سلطنتي سوئد با اعطاي اين جايزه موافقت كرد. پس از هماهنگي هاي لازم از سوي موقوفه نوبل با آكادمي سلطنتي و بانك مركزي در ماه مه سال 1968 برقراري اين جايزه به تصويب مسوولين رسيد و در ژانويه 1969 مقررات اعطاي جوايز تاييد شد.
طبق خط مشي وصيتنامه نوبل، جوايز در هر سال بايد به افرادي اعطا شود كه در سال پيش از آن، براي رفاه بشريت گام هاي بزرگي برداشته باشند ولي عملاً در بسياري از موارد عملكرد افراد در طول عمر و نه يك مقطع خاص زماني مورد ارزشيابي قرار مي گيرد. آكادمي سلطنتي علوم در انتخاب كميته جوايز، انستيتوي كارولين در جوايز فيزيولوژيكي و پزشكي، آكادمي سوئد در جوايز ادبيات و كميته جايزه مجلس سوئد براي اعطاي جايزه صلح مسوول خواهند بود. تمامي بحث ها در زمينه جوايز نوبل در محدوده آكادمي به طور محرمانه انجام مي شود، بنابراين دخالت و اظهارنظر افراد غيرمسوول و تاثير آنها در انتخاب كانديداها عملاً امكان پذير نيست. جايزه نوبل در علم اقتصاد براي اولين بار در سال 1969 اعطا شد.
روش انتخاب برندگان اقتصاد همانند ديگر جوايز اصلي است. هر سال در ماه اكتبر پرسشنامه يي براي 75 نفر از استادان كرسي اقتصاد دانشگاه ها در سطح جهان ارسال و درخواست مي شود كانديداهاي موردنظرشان را معرفي كنند. اغلب پرسشنامه ها براي استادان رشته هاي جنبي اقتصاد چون رشته تاريخ اقتصادي يا اقتصاددانان مستقل در موسسه هاي تحقيقاتي و نيز برندگان قبلي جايزه نوبل براي دريافت راي و اظهارنظر فرستاده مي شود. پيشنهادها بايد حداكثر تا آخر ژانويه هر سال به كميته جايزه بازگردانده شود. تمام پيشنهادها محرمانه است و كانديداها نبايد در جريان گذاشته شوند. جايزه هر سال بايد به افرادي كه در همان سال پيشنهاد شده اند، اعطا شود. اعضاي كميته جايزه و آكادمي سلطنتي سوئد نيز مي توانند كانديدا پيشنهاد كنند. معمولاً 150 تا 200 پيشنهاد به كميته ارسال مي شود كه حدود 75 تا 125 كانديدا را شامل مي شود. كميته مسووليتي در برابر پيشنهادهاي رسيده ندارد ولي دلايل پيشنهاددهندگان مورد بررسي و تامل قرار مي گيرد. بديهي است اعتبار شخصيت علمي پيشنهاددهندگان در تصميم گيري كميته موثر است. پس از اينكه كميته جايزه تمامي پيشنهادها را دريافت كرد، پرونده كانديداهاي مهم را به بررسي كارشناسي مي گذارد. به منظور اين بررسي، كارشناسان سوئدي يا خارجي انتخاب مي شوند. به طور معمول دو يا چند بررسي براي هر كانديدا انجام مي شود. 20 تا 30 فرد سالانه به عنوان كانديداي برجسته انتخاب مي شوند. پس از جلسات متعدد پيشنهاد جايزه از سوي كميته جايزه به اعضاي آكادمي ارسال مي شود. پيشنهاد همراه با گزارش تحليلي در مورد دلايل انتخاب خواهد بود. معمولاً پس از بحث جامع و كافي كميته به اتفاق راي مي رسد. در اواسط ماه اكتبر گزارشي از طرف اعضاي علمي آكادمي به مجمع تصميم گيري فرستاده مي شود. در آنجا اعضاي كميته پيشنهاد خود را ارائه داده و به دفاع از آن مي پردازند. درنهايت پيشنهاد به راي اعضاي مجمع آكادمي سوئد گذاشته مي شود. تمام 260 عضو اين آكادمي در صورت حضور در جلسه حق راي خواهند داشت و كانديدا با كسب اكثريت آرا انتخاب خواهد شد و پس از آن طي يك جلسه مطبوعاتي در «استكهلم» معرفي مي شود. كنفرانس حاوي متن كوتاهي از دلايل اعطاي جايزه و يك شرح حال دو تا سه صفحه يي در مورد شخصيت دريافت كننده جايزه خواهد بود.
برندگان جايزه و كار تحقيقاتي آنها آينه يي از روند موضوع سوالات مطرح شده و مراكز ثقل تحقيقاتي در علم اقتصاد و در نتيجه نشان دهنده جهت توسعه اين رشته علمي است. از طرفي روند توسعه به طور پويا با نيازها و مشكلات بشر در مقاطع زماني و مناطق مختلف همسويي دارد. بدين دليل اغلب برندگان جايزه نوبل رشته خود را وسيله يي مي شناسند كه با به كارگيري آن به زمينه هايي از تحليل اقتصادي بپردازند كه در آن نقصان مشاهده مي شود.
نارسايي هايي چون وجود فقر، عدم تعادل، بيكاري، تبعيض و تورم از جمله مسائل جهان قرن حاضر است كه موجد انگيزه براي انتخاب و طرح سوالات پژوهشي و كوشش در جوابگويي و ارائه راه حل مسائل از مسير علمي است.
در دو دهه اول پس از اعطاي اولين جايزه نوبل اقتصاد تاكيد بر تحقيقات اقتصادي در چهار گروه مورد توجه قرار گرفته است.
الف- نظريه هاي كلي اقتصادي(پايه)
از برندگان جوايز در اين گروه مي توان «پل ساموئلسون» (1970) را براي تحقيقاتش در زمينه توسعه نظريه هاي ايستا و پويا، «كنت آرو» و «جان هيكس» (1972) براي كارشان در زمينه نظريه هاي تعادل و رفاه و همچنين «ژرارد دبرو» (1974) براي تغيير اساسي در تعيين نظريه كلي تعادل نام برد. كارهاي اين گروه روي تحليل ساختاري الگوهاي نظري متمركز است. از نتيجه تحقيقات اين چهار برنده جايزه نوبل در زمينه نظريه كلي تعادل، سطح كاربرد تحليل اقتصادي ارتقا يافت. آنها تاثيري عميق در علم اقتصاد گذاشته اند. همچنين علاوه بر انتخاب موضوع و روش روي نحوه تحليل و استدلال علمي نيز موثر بوده اند.
ب- نظريه هاي مربوط به مطالب خاص و بخش هاي اقتصادي
در حالي كه كارهاي گروه اول عمدتاً نظري است، نتيجه كار اين گروه داراي كاربرد عملي است. تعدادي از برندگان جايزه در اين گروه، نظريه هاي خود را به آزمايش عملي سپرده اند. از جمله «جيمز ميد» و «برتيل اوهلين» به علت تحقيقات شان در زمينه بسط نظريه تجارت بين الملل و مبادلات بين المللي سرمايه، مشتركاً به دريافت جايزه نوبل(1977) نائل شدند. جايزه به «اوهلين» براي بسط نظريه تجارت بين الملل و تجارت بين مناطق براساس تعادل عمومي اعطا شده است. جايزه نوبل «جيمز توبين» براي تشريح بازارهاي مالي و رابطه آن با تصميم گيري در مورد هزينه ها، سطح اشتغال، سطح توليد و سطح قيمت ها در گروه جوايز مسائل خاص قرار دارد. براساس الگوي توبين مي توان اثرات سيستم تغييرات حجم پول را بر سطح قيمت ها تعيين كرد. اعطاي جايزه به جرج استايگلر در سال1982 به علت تحقيقات او در زمينه ساختار صنعتي، نحوه عمل بازار و نيز تاثير تنظيم دولت در اين گروه قرار دارد. جايزه مشترك سال 1979 به «آرتور لويس» و «تئودور شولتز» براي تحقيقات شان در مورد توسعه اقتصادي با تاكيد بر مسائل كشورهاي در حال توسعه است. كار «ميلتون فريدمن» برنده سال 1976 در مورد نقش مصرف، موفقيت آميز بوده است. جايزه هربرت سيمون در سال 1978 به خاطر نظريه اش درباره فرآيند تصميم گيري داخل سازمان اقتصادي و به ويژه فرضيه «اصول به حداكثر رسانيدن» تعلق گرفت. سيمون برخلاف نظريه سنتي اقتصاد خرد مبني بر توانايي انتخاب شق بهينه، استدلال بر اين دارد كه بايد به دومين راه حل بهتر راضي بود. در حقيقت نبايد ضرورتاً در پي بهينه جويي بود بلكه، بايد به جست وجوي راه حل عملي مسائل زمان پرداخت.
ج- روش هاي جديد و موثر تحليل هاي اقتصادي
اولين برندگان مشترك جايزه در سال 1969 «راگنار فريش» و «يان تين برگن» به دليل تحقيقات شان در زمينه تغذيه پويا و الگوسازي اقتصادي در اين گروه قرار دارند. «واسيلي لئونتيف» نيز براي توسعه تحليل داده ها و ستانده ها در سال 1973 به دريافت جايزه نائل شد. كارهاي «تين برگن و لئونتيف» از اين نظر كه روش هايي براي پيدا كردن راه حل هاي جديد عملي پيدا كردند و نيز به دليل ارتباط دادن تئوري با عمل داراي اهميت ويژه يي است. همچنين كار استايگلر (1972) به كارگيري عملي نظريه هاي اقتصاد خرد در زمينه قيمت ها و بازارها را بهبود بخشيد. تحقيقات استون (1984) در روش هاي نوين تحليل هاي اقتصادي بوده است.
گرچه تصورات مربوط به محاسبات ملي از چند صد سال گذشته مدنظر بوده ولي مطالعات و تحقيقات نظري و عملي در اين زمينه در دهه 30 قرن گذشته رونقي خاص يافت. كارهاي «راگنار فريش»، «اريك ليندال»، «كولين كلارك» و «سيمون كوزنتس» مويد اين روند تكاملي است. نظام نوين محاسبات ملي كه اصول حسابداري را با محاسبات كلان مرتبط مي دارد، از طرف «ريچارد استون» برنده نوبل 1984 پايه ريزي شد و به وسيله «جيمز ميد» برنده نوبل سال 1977 توسعه يافت. جايزه مشترك به «لئونيد كانترروويچ» و «تالينگ كوپمانز» در سال 1975 نيز براي توسعه و به كارگيري روش هاي جديد و به خاطر نظريه استفاده مطلوب از منابع تعلق گرفت.
هـ- تحقيقات علمي
در اين گروه مي توان از «سيمون كوزنتس» برنده جايزه نوبل (1971) براي كار عملي او در زمينه توسعه اقتصادي نام برد. قدرت كوزنتس در پيدا كردن عوامل و حقايق جديد درباره دنياي واقعي است. نتيجه تحقيقات او در زمينه رابطه بين رشد و توزيع درآمد نمونه يي از الگوي ساده او در كار عملي است. گرچه «لاورنس كلين» تحقيقات زيادي در زمينه تئوري اقتصادي و تكنيك آمار ارائه داده ولي جايزه نوبل سال 1980 به دليل توسعه الگوهاي اقتصادي و نحوه به كارگيري آن در تحليل نوسانات اقتصادي و سياست اقتصادي به او اعطا شد. كار «كلين» بيشتر بر پيش بيني اقتصادي و تحليل اثرات سياست هاي اقتصادي متمركز بود. تحقيقات «ميلتون فريدمن» برنده جايزه نوبل 1976 در زمينه تاريخ امريكا نيز در گروه كارهاي عملي محسوب مي شود.
و- نوسازي انديشه
جايزه تقسيم شده بين «فريدريش فون هايك» و «گونار ميردال» در سال 1974 نمونه يي از اين گروه برندگان است. تحقيقات اين دو به دهه 40 برمي گردد. آنها رابطه ميان مراكز ثقل اقتصادي - اجتماعي و سازمان سياسي و فرآيندها را مورد بررسي قرار دادند.
جايزه نوبل و پيشرفت علم اقتصاد
در مجموع كميته اعطاي جايزه با اين نتيجه گيري عمل مي كند كه راه هاي اقتصادي براي پيشبرد علم اقتصاد وجود دارد. تفاوت نمي كند تحقيقات با كمك تكنيك هاي فضايي و رياضي با توسعه روش هاي نو، دستيابي به روش هاي تحليلي و آزمايش هاي جديد ميداني براساس فرضيه هاي موجود به نتايج عالي دست يابد يا از مسير ساده و با نظارت بر رفتارها و ساز وكار هاي اقتصاد، موفقيت در كسب يافته هاي جديد حاصل شود.
شخصيت انسان دوستانه كانديداها و ارتباط آن با طرح مسائل و آميختگي در فعاليت هاي تحقيقاتي آنها هر چند نامرئي ولي شاخص مثبت و برجسته يي محسوب مي شود. بعضي از برندگان جايزه نوبل داراي آرمان هاي انسان دوستانه بودند تا حدي كه به قول «بنت هانسن» و «للويد رينولد» افرادي چون «يان تين برگن» و «گونار ميردال» مي توانستند در گروه جايزه صلح نوبل نيز قرار گيرند. علم اقتصاد به ويژه در دو سوم قرن گذشته متحول شد. جهت و مراكز ثقل آن در تبعيت مسائل اقتصادي و اجتماعي جهان و كوشش در جوابگويي به حل آنها، تغيير و تكامل يافت. در دهه 1920 دانشگاه هاي انگلستان در درجه اول بر ادبيات، تاريخ و فلسفه تاكيد داشتند. آكسفورد در سال هاي 1945 تا 1947 بر چهار زمينه اصلي اصول علم اقتصاد، سازماندهي اقتصادي، آمار و تئوري اقتصادي تاكيد داشت. قبلاً سيستم انضباط يافته يي در تحصيلات دانشگاهي وجود نداشت. اولين قدم اصلاحات، به سوي ايجاد سازماندهي تحصيلي برداشته شد. منابع علمي در دسترس دانشجويان، تقريباً منحصر به كتب درسي دانشگاهي بود. بهره برداري از كتابخانه و تحقيقات انتشار يافته، متداول نبود. تنها در آخر فصل هاي تحصيلي و مقطع گذراندن دوره دكترا، مقالات علمي منتشر شده مورد استفاده قرار مي گرفت. دروسي در ارتباط با تمايل تخصصي استادان در دانشگاه ها به طور متفاوت تدريس مي شد. بسياري از تحصيلكردگان و حتي برجستگان علم اقتصاد، ابتدا كارشان را با آموزش هاي ديگر شروع كردند و بعدها به رشته اقتصاد روي آوردند. يكي از نمونه ها راگنار فريش است كه به دليل سنت و پيشه ديرينه خانوادگي زرگري آموخت و بعد به خيال آساني يادگيري، به تحصيل در رشته اقتصاد پرداخت. «جان هيكس» رساله دكتراي خود را در زمينه آشنايي با اصول ساختمان و مهندسي گذراند. در حقيقت اين اقتصاددانان برجسته در آن زمان، خود به جست وجوي علم در اين رشته پرداختند. بعدها انتقال سينه به سينه علم و ارتباط هاي علمي مستقيم و غيرمستقيم، به سرعت طي راه موفقيت در كسب دانش آنها كمك كرد. از جمله تحقيقات ارزش و سرمايه «جان هيكس» و «جيمز توبين» اثري عميق داشته و «سولو» از «لئونتيف» سخت متاثر شده است.
ديدگاه دانشمندان در برداشت از علم اقتصاد نيز قابل توجه است. «راگنار فريش» عقيده داشت دانشمندان بايد در خدمت بشريت باشند. از طريق دانش بايد مسائل زمان را چنان شكافت كه بتوان راه حل روشني براي آنها ارائه داد. «كينز» به اقتصاد به عنوان علم اخلاق مي نگريست كه در آن احساس ها و سنت ها بر دانش ها و ارزش ها همان اندازه موثرند كه روش هاي تحقيقاتي. او معتقد بود اقتصاد علمي است كه به عدم اطمينان هاي برداشتي، انتظاراتي و رواني مي پردازد. به عقيده «ميردال» اقتصاد در مقايسه با علوم طبيعي، علمي ساده است. او براي اين برداشت دليل مي آورد كه اقتصاددانان مي توانند به طور مستقيم و دست اول با مشاهدات عيني به بررسي رفتارها و اعمال انسان بپردازند. همچنين سازمان هاي سياسي عمل و عكس العمل گروه هاي اجتماعي را در طول زمان زير نظر داشته باشند و تغييرات آنها را در گذر زمان ملاحظه كنند. در اين رشته ضرورتي به كشف قوانين طبيعي و ضوابط ثابت نيست. تحقيقات اقتصادي نوعي اقتصاد سياسي است. ساده انديشي است كه از كنار مسائل آن بتوان بدون توجه به واقعيت هاي عيني گذشت.
تعدادي از برندگان جايزه نوبل در علم اقتصاد يا قبلاً در رشته علوم طبيعي تحصيل كرده اند يا تحت تاثير شديد دانشمندان اين رشته قرار گرفته اند.
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]
-
گوناگون
پربازدیدترینها