واضح آرشیو وب فارسی:مهر: تبليغات و فروش فيلمها ـ 2/شيوههاي نوين تبليغاتي به كمك سينماي ايران آمده است
با فراگير شدن كاربرد فناوريهاي پيشرفته ارتباطي، استفاده از ابزارهايي چون بالن تبليغاتي، اينترنت، پيامك و نرمافزارهاي چندرسانهاي به تدريج جايگزين روشهاي سنتي ميشود و تاثيرگذاري خود را نيز به رخ ميكشد.
به گزارش خبرنگار مهر، پس از تيزرهاي تلويزيوني بيلبوردهاي شهري از ديگر ابزار تبليغي است كه براي فيلمهاي سينمايي ايراني نسبتاً زياد به كار رفته و يكي از وزنههاي پيشبرنده اين عرصه محسوب ميشود. اما سينماگران در دستيابي به اين امكان تبليغاتي مشكلاتي دارند.
با وجود مشكلاتي كه در دستيابي به بيلبوردهاي شهري وجود دارد، اما نسبت به تيزرهاي تلويزيوني سادهتر به دست ميآيند و در صورتي كه امكان نصب در مكانهاي پررفت و آمد به دست آيد، طبق گفته پخش و تهيهكنندگان فيلمهاي سينمايي ميتواند نقشي موثر در افزايش فروش فيلمها و ايجاد آگاهي در تماشاگران نسبت به فيلمهاي روي پرده داشته باشد.
اما در مورد بيلبوردها نيز شرايط براي تمام فيلمها يكسان نيست. معمولاً فيلمهايي كه پخشكننده قويتر يا كارگردان شناختهشدهتر داشته باشند، هم ميتوانند مكانهاي بهتر براي نصب بيلبورد به دست آوردند و هم زماني طولانيتر در سطح شهر قرار بگيرند. اگر حتي اين موارد را هم به عنوان شرايط نابرابر بپذيريم، باز هم مشكلاتي پديد ميآيد كه چندان قابل چشمپوشي نيست.
بيلبوردها براي به دست آوردن امكان نصب در سطح شهر به طور معمول بايد از وزارت ارشاد مجوز دريافت ميكردند. اين روند ادامه داشت تا آنجا كه به دليل تبليغ شهري بودن بيلبورد، شوراي شهر نيز خود را موظف دانست بر بيلبوردها نظارت كند و به اين شكل، با دوگانه شدن نگاهها مشكلاتي چون پائين آوردن بيلبوردها به وجود آمد.
از جمله نمونههاي اخير اين مشكل ميتوان به "تيغزن" عليرضا داودنژاد اشاره كرد. اين كارگردان براي معرفي فيلمش كه به حق طبق آنچه روي بيلبورد آمده بود شبيه هيچ فيلم ديگري نبود، شگرد تبليغي متفاوتي به كار گرفت. بيلبوردهاي اين فيلم در مناطق مختلف شهر با تصوير محو يك زن كه پائين آن جمله "چه كسي ميتواند يك ... را دوست نداشته باشد" نوشته شده بود.
هر چند نميتوان منكر مبهم بودن اين تبليغ شد، اما حداقل در برهوت نوآوري تبليغات فيلمهاي سنمايي داراي نوآوري بود. هنوز يك هفته از نصب آن بيلبوردها نميگذشت كه بيلبورد ديگري با اضافه كردن عنوان "تيغزن" به جاي "..." و جمله "اين فيلم شبيه هيچ فيلم ديگري نيست" جايگزين بيلبوردهاي قبلي شد. اما نصب اين بيلبوردها تقريباً همزمان با جمعآوري آنها شد.
پخش آنونس فيلم در سالن سينما، پخش تراكت و نمايشهاي نوبت پاياني فيلم با حضور عوامل از ديگر ابزار تبليغي است. اما در مقاطع مختلف روشهايي تازه هم به كار گرفته ميشود، از جمله نصب ماكتهاي بزرگ بازيگران در سالنهاي سينما و عرضه CD تبليغاتي شامل آنونسهاي فيلمهاي سينمايي. گرچه اين تبليغات مقطعي عمري طولاني نيافتند.
اما آنچه در تبليغات فيلمهاي سينمايي مورد غفلت قرار ميگيرد، خلاقيت است. هر چند شايد محدوديت چندان فضايي براي نوآوري ايجاد نكند، اما آنچه بيشتر باعث گرايش عمده شركتهاي پخش به تبليغات تكراري ميشود، نه وجود محدوديتها بلكه بياهميت دانستن مقوله تبليغات و تمايل براي صرف هزينه كمتر است.
تكرار نوع طراحي بيلبوردها به شكل قرار دادن سر بازيگران كنار هم هر چند ديگر نخنما شده، اما سادهترين كار براي طراحي پوستر است و تقريباً در مورد تمام فيلمها مورد استفاده قرار ميگيرد. اين شكل تبليغي كه بهزاد خورشيدي آن را در پوستر فيلم پرفروش "كما" باب كرد، تا همين امروز نيز مورد استفاده است. اما ديگر جذابيت اوليه را ندارد.
"تيغزن" و "عاشقانه" داودنژاد از معدود فيلمهاي داراي تبليغات متفاوت هستند كه در مورد "عاشقانه" با نوشتن جمله "اين چسب را نكنيد، زخم عشق است" ظاهر شد. شعار فيلم "شبهاي روشن" كه نوشته بود "اگر عاشق نشديد به ديدن اين فيلم نرويد" از ديگر خلاقيتهايي بود كه در عرضه يك فيلم به كار رفت. اما هيچگاه اين تكجرقهها منجر به جرياني پيشرو در سينما نشدند.
درحالي كه خلاقيت در شيوههاي قديمي تبليغات مشاهده نميشود، پخشكنندههاي سينماي ايران به صورت جدي ايجاد نوآوري در رسيدن به شيوههاي جديد تبليغي را رها كردهاند. اينترنت تقريباً از سال 85 در خانه نيمي از ايرانيان راهيافته و اغلب افرادي كه مخاطب سينما هستند حتماً روزانه سري به اينترنت ميزنند.
مسئولان پخش هيچ راهكاري براي استفاده از اين رسانه اتخاد نكردهاند و اين مسئله غفلتي بزرگ از يك ابزار مناسب تبليغاتي است. SMS بسيار فراگيرتر از اينترنت بوده و اغلب افراد جامعه شهري به خوبي اين وسيله ارتباطي را ميشناسند و به آن دسترسي دارند. اما آن هم كاملاً مورد غفلت واقع شده است.
اما معضل بزرگ تبليغات فيلم در سينماي ايران نبود برنامهريزي است. كمتر فيلمي را ميتوان يافت كه يكماه قبل از اكران آن تيزرهايش پخش شود و بيلبوردها در سطح شهر قرار بگيرد. شايد سرمايهگذاران تصور كنند صرف هزينه براي تبليغات الزامي نيست، اما همواره ويترين خوب جذابيتهايي براي مخاطبان داشته و روشن است كه اين ويترين بايد به درستي طراحي شود.
به دست آوردن شناخت كافي از نوع فيلم، رسيدن به اين تحليل كه چه نوع تبليغي ميتواند براي آن موثر باشد و زمانبندي دقيق براي آغاز تبليغات ميتواند تحولي در جريان تبليغي فيلمها در سينماي ايران ايجاد كند؛ تحولي كه در ميان تبليغات تكراري فيلمهاي سينمايي، اين روزها ضروريتر به نظر ميرسد.
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]