محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826052808
رويايي در كام مرگ تدريجي
واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: رويايي در كام مرگ تدريجي
«مرگ تدريجي يك رويا» از ابتداي پخش، سوژه وسوسه انگيزي براي همه بوده است؛ ما نيز به طور كوتاه و در قالب خبر به آن پرداخته ايم. اين تجربه اول جيراني در امر سريال سازي با روند و پيشبرد كندش اين روزها به يك سريال بحث برانگيز اما پرمخاطب بدل شده است.
جيراني در امر فيلم سازي كارگردان موفقي است كه قشر خاصي از سليقه ها را ارضا مي كند، او با استفاده از مضمون وحشت و دلهره در اكثر كارهايش خود را به عنوان كارگردان گونه دلهره معرفي كرده است.
اگر دقت كرده باشيد در همه كارهاي او جايي براي يك نوع دلهره و نگراني پنهاني موجود است.
سريال «مرگ تدريجي يك رويا» در نوع خود بدعت ها و نكات مثبتي دارد كه منحصر به فرد و تجربه جديدي است و در نگاه اول ساختار آن، سريال را از ديگر مجموعه ها متمايز و بيننده را مجاب مي كند كه با شيوه و نوعي جديد از ساختار و تدوين طرف است، اين بدعت و تفاوت باعث جذاب تر شدن و حرفه اي تر شدن اثر شده است.
به كارگيري تكنيك تصوير در تصوير و قرار دادن در كنار هم در قاب تلويزيون باعث شده مخاطب همه صحنه ها را ببيند و درك كند و كوچك ترين حس و صحنه اي را از دست ندهد.
در هر صورت تدوين بي عيب و نقص و حرفه اي «مرگ تدريجي يك رويا» يكي از نكات قوت و برجسته سريال است.
استفاده از چهره ها و شخصيت هاي جوان و جديد از ويژگي هاي آثار جيراني است و همان طور كه شاهد اين امر هستيد او در سريالش نيز براي نقش محوري داستان از چهره هاي جديد استفاده كرده است.
علاوه بر «ساميه لك» در نقش مارال، استفاده از «پولادكيميايي» يك برگ برنده براي سريال بوده است.
او با بهره گيري از چهره هاي جديد و ناشناخته با هوشمندي و ذكاوت از اين حربه براي درگير كردن ذهن بيننده بدون هيچ گونه پيش زمينه فكري استفاده مي كند و باعث مي شود مخاطب بدون تعلل و ترديد، بازيگر و شخصيت داستان را باور كند و با او ارتباط برقرار سازد.
اين بدعت ها و نوگرايي ها به جيراني و عوامل سريال در جذب مخاطب بسيار كمك كرد و باعث شد در شروع قدرتمند و كوبنده عمل كند اما كش و قوس هاي بي دليل و خلق ماجراهاي حاشيه اي و غير منطقي كم كم موجب سردرگمي و خسته شدن بيننده و باعث مرگ تدريجي يك رويا و سريال خوب مي شود.
البته سريال با جذابيت هاي ظاهري و شكل و ساختارش همچنان بينندگان پرو پا قرصي دارد كه با صبوري كاستي هاي آن را تحمل مي كنند اما هميشه در دنياي تصوير، داستان از قالب ساختاري مهم تر و سرنوشت سازتر بوده است.
با اين حال اميدواريم اين سريال همچنان جذاب بماند و دچار مرگ تدريجي نشود.
...و اما شروع يك مرگ تدريجي
طرح اوليه اين سريال توسط «آرمان زرين كوب» تهيه كننده اثر در سال 1385 براي جيراني فرستاده مي شود و او به شرط بازنويسي پذيراي كارگرداني آن مي شود.
بازنويسي طرح و صحبت هاي اوليه با نويسنده و تهيه كننده حدود 7 ماه طول كشيده است و بعد از اين مدت تازه جيراني و علي رضا محمودي (نويسنده) طرح كلي و اساسي قصه را نوشته اند.
به قول خود جيراني، جذابيت قصه و داستان و فضاي آن به قدري بود كه مرا تحريك به انجام يك اثر تلويزيوني كرد. صبوري و تحمل جيراني در خلق آثارش منحصر به فرد است، اين اثر او نيز از اين حوصله بي حدش بي نصيب نبود به گونه اي كه پيش توليد اين سريال 4 ماه طول مي كشد.
بعد از گذشت اين مدت در 8 اسفند 1385 فيلم برداري آن در تهران شروع مي شود.
جالب است بدانيد بازنويسي داستان هنگام فيلم برداري توسط جيراني و محمودي همچنان در حال انجام شدن بوده است و نوشتن ماجراها و اتفاق ها هم راستا با توليد سريال انجام مي شده است.
حتي نقش «پولاد كيميايي» در روند داستان به يك كاراكتر محوري و اساسي بدل و به آن پر و بال داده شده است، در غير اين صورت «آراس مشرقي» يك شخصيت حاشيه اي و جزئي بود كه فقط به روند ماجرا كمك مي كرد.
جالب تر اين كه اين بار نيز جيراني از شخصيت هاي محبوبش مثل «آفاق» و «سرمشق» كه در اكثر كارهايش استفاده مي كند، نيز استفاده كرده است.
شخصيت آفاق از كاراكترهايي است كه به همين نحو و حتي به همين نام در اكثر كاراكترهاي جيراني موجود است.
«شام آخر » و «پارك وي» از فيلم هاي سينمايي اين كارگردان است كه «آفاق» دارد، شخصيتي مهربان و دل رحم و زجر كشيده كه هميشه خدمتكار يك خانواده متمول است.
«مشرقي» نيز كه از كاراكترهاي ثابت كارهاي جيراني است كه هميشه آدم مثبت و سازنده اي است كه به كمك قهرمان هاي اصلي داستان مي آيد اما بر خلاف سريال «مرگ تدريجي يك رويا» كه مشرقي در آن نقش تاثيرگذار و محوري دارد، در كارهاي قبلي جيراني مشرقي ها كاملا نقش فرعي داشته و در حاشيه بوده اند.
مرگ تدريجي شخصيت ها:
1-مارال عظيمي (ساميه لك): مارال شخصيت اصلي قصه است؛ نويسنده جواني كه بر خلاف زنان اطرافش دختر پايبند و معتقدي است كه در جريان چاپ اولين رمانش با همسر آينده اش آشنا مي شود، بعد از رمانش چنان مشهور مي شود كه مورد توجه عوامل و ايرانيان خارجي قرار مي گيرد و...
«ساميه لك» با اين كه اين اثر اولين تجربه او در عرصه بازيگري بود، بازي خوب و قابل قبولي ارائه كرد و به خوبي توانست تصويري ملموس از دختري ضعيف النفس و سست اراده را به مخاطب القا كند.
شخصيت مارال يك انسان بي اراده و انعطاف پذير را نشان مي دهد كه به شدت تحت تاثير و حتي اوامر اطرافيان است، او نه تنها تحت تاثير ساناز است بلكه زماني كه كنار خواهران حامد زندگي مي كرد، به شدت از آن ها تاثير مي گرفت و بي اراده در برابر تصميم و خواسته آن ها كوتاه مي آمد.
گذشته از بازي مثبت «ساميه لك» خلق چنين شخصيت و كاراكتري بدون هيچ گونه ايستادگي در بعضي صحنه ها و ماجراها چنان غير قابل باور به نظر مي رسد كه موجب مي شود بيننده احساس كند اين شخصيت كاملا ساختگي است و حتي بعضي از رفتارهاي منفعل و بي اراده او در ذهن ايجاد سوال مي كند كه چرا؟
به طور كلي شخصيت مارال بر خلاف محوري بودن آن يك روند ثابت ندارد و تزلزل و بي ثباتي در اكثر ماجراها براي او موج مي زند.
عاشق شدن ناگهاني او، متنفر شدنش، تصميم ناگهاني اش براي رفتن، دزديدن هستي و منفعل بودنش و...
2-حامد يزدان پناه (دانيال حكيمي) : حامد مدير يك موسسه انتشاراتي است كه در عين حال كه فعاليت فرهنگي انجام مي دهد و استاد دانشگاه است، اولين رمان يك دختر (مارال) را منتشر مي كند.
او فردي مذهبي و روشن فكر است كه خانواده اي كاملا منسجم دارد، در جريان منتشر كردن رمان مارال، با او ازدواج مي كند و...
دانيال حكيمي با وجود هم زماني بازي اش در دو سريال «ترانه مادري» و «مرگ تدريجي يك رويا»؛ خوب درخشيد. او بر خلاف بسياري از بازيگران كه از تلويزيون به سينما مي روند، از سينما به تلويزيون آمده است، او در سريال با بازي قوي و جالبش خوب عمل كرده است.
ازدواج دو شخصيت كاملا متفاوت با آن پيشينه هاي خانوادگي مجزا، بستر را براي يك اتفاق و جدايي آماده كرده بود و اين ازدواج آينده اش تا حدي براي بيننده لو رفته بود.
شخصيتي مثبت، دلسوز، كاملا سفيد و منطقي كه مانند شخصيت كتاب ها و رمان ها به صورتي اسطوره اي عاشق مارال است.
منطق بيش از حد و افراطي حامد با روحيات احساسي و عاطفي و حتي غيرتي بيننده جور در نمي آيد و باعث دلزدگي او مي شود، او به شكلي اغراق آميز در برابر كارها و تصميمات مارال سكوت مي كند و هيچ واكنش موثري براي نگه داشتن زندگي اش انجام نمي دهد (كه مبادا موجب دلخوري مارال و شكست منطق و روحيه روشنفكرانه اش باشد)
3-ساناز عظيمي (ستاره اسكندري): ساناز خواهري پريشان حال و نقطه مقابل مارال است كه تصميم گيري هاي مهم و اصلي زندگي مارال به عهده اوست.
ستاره اسكندري را در اكثر كارهايش با چهره اي آرام و مثبت مي بينيم، اما اولين بار دست به عملي غير متعارف در حرفه اش زده و مسير انتخابش را تغيير داده است.
او چنان نقش منفي و حسود را خوب ايفا كرده است كه بيننده تمام حركات عصبي و دعواهايش را مي پذيرد اما هميشه سوالي براي اين همه بد بودن و جبهه گرفتن در برابرمارال و حامد در ذهن ايجاد مي شود كه باز هم مانند تمام شخصيت هاي داستان براي آن جوابي يافت نمي شود.
هر چند كه براي اكثر كارهاي او پشتوانه و گذشته اي منطقي موجود است اما پافشاري او در بعضي از قضايا چنان سوال برانگيز است كه باز هم مخاطب را وادار به نتيجه گيري غلوآميز آن مي كند.
4-هلن و پري (دو شخصيت كاملا منفعل ): حضور مبهم اين دو شخصيت كه نام روشنفكري و متحول شدن را يدك مي كشند، كاملا مشخص است به طوري كه اگر از داستان حذف شوند، اتفاق خاصي نمي افتد.
اين شخصيت ها كاملا در ابهام موجودند و به طور كاملا خلق نشده اند، از گذشته و چگونگي زندگي شان حرفي زده نشده و هيچ جايگاه روشني به آن ها تعلق نگرفته است.
كاراكترهايي عصبي و بي ملاحظه اي كه براي پيشبرد اهدافشان دست به هر عمل غيراخلاقي مي زنند، انسان هايي كه به طور مداوم با اطرافيانش درگيرند و دعوا دارند. شخصيت هايي كه هيچ سنخيتي با زنان ايراني ندارند. البته اين تم روشنفكري در اكثر كارهاي جيراني موجود است.
5-فروغ الزمان ستايش (فريده سپاه منصور): مادري كه به علت فلج و لال بودن نمي تواند به زندگي و اطرافش سر و سامان بدهد و اين كه بيماري اش عرصه را براي جولان دادن ساناز و تصميم گيري هاي نادرست او و اذيت كردن آفاق آماده كرده است.
6- آفاق (مائده طهماسبي): مائده طهماسبي در «پارك وي» نيز با همين نام نقش يك خدمتكار را بازي كرده است.
آفاق شخصيتي است كه از كودكي وارد خانواده عظيمي ها شده و تاكنون ازدواج نكرده است. او براي اين خانواده جايگاه مادر را دارد و هميشه كنار دختران خانواده بوده و در امر تربيت كودكان دخيل بوده است. به همين دليل در زمان بزرگي بچه ها در حالي كه مادر خانواده منفعل و بيمار است، در بعضي مسائل دخالت مي كند و سعي در بهتر كردن اوضاع دارد كه هميشه هم مورد شماتت و آزار و اذيت ساناز قرار مي گيرد.
7-خانواده حامديزدان پناه:
*پدر حامد: فردي با تجربه و مهربان است كه همه فرزندانش را به طور كاملا سنتي كنار خود نگه داشته است. او با اين همه تجربه در زمان صحبت ازدواج مارال و حامد به چند سوال بسنده مي كند و به راحتي و هيچ مخالفتي تناقص ها را مي بيند و سكوت مي كند، با اين كه او شخصيتي مثبت و قابل پذيرش را بازي كرده است اما اين كاراكتر نيز دچار انفعال و بي تفاوتي هايي مي شود كه بيننده را دچار بي اعتمادي مي كند.
در ابتدا روند داستان از او شخصيتي با تجربه و منطقي را به تصوير مي كشد كه هيچ گونه دخالتي در زندگي فرزندانشان ندارد اما در جايي با اصرار شديد و بي مورد سعي دارد مارال را ترغيب به بچه دار شدن كند و دو تصوير روايت شده اين شخص حاكي از ثبات نداشتن اين كاراكتر است.
جالب تر اين كه بعد از اين وسوسه و بچه دار شدن حامد و مارال دوباره به جايگاه منفعل خود باز مي گردد.
*مهري و شيرين (خواهران حامد): بازي جذاب و متفاوت بازيگر نقش مهري از او يك چهره موفق سينماي و تلويزيوني خواهد ساخت، او از بازيگران تئاتر است كه توانست به خوبي نقش خود را ايفا كند.
اما اين دو شخصيت همراه همسرانشان چنان بي عيب و نقص و مهربان و صميمي خلق شده اند كه انگار آزارشان حتي به مورچه هم نمي رسد! بزرگي و لطف بي حدشان، بيشتر از حد تعادل و معمولي اش ديده مي شود تا جايي كه تمام بدي هاي مارال و ساناز را بي هيچ كينه و دلخوري مي پذيرند و سريع فراموش مي كنند.
شخصيت هايي كه فكر و ذهنشان بر قراري صلح بين مارال و حامد است.
8-و اما آراس مشرقي (پولاد كيميايي): شخصيتي كه از سكانس هاي تركيه خلق شده و شروع به كار كرده است.
پولاد كيميايي در اولين حضور تلويزيوني خود مورد توجه خيل عظيمي از مردم قرار گرفته است.
هر چند كه بازي او در مقابل بازي برجسته ديگر بازيگرها (البته برخي) چنان چشمگير نيست اما جذابيت هاي ديگر سكانس هاي مربوط به او، از اين بازيگر كاراكتري دوست داشتني ساخته است؛ به نوعي مي توان اظهار داشت او تنها كاراكتر و شخصيت خاكستري سريال است، او يك قاچاقچي آدم است كه در عين حال مواظب رفتارها و اعتقاداتش هم مي باشد و به طور دوست داشتني به مادر و قول هايش وفادار است.
كاراكتر آراس انساني را نشان مي دهد كه بر خلاف ديگر هم وطنانش ايراني بودنش را مخفي نمي كند و هر كاري كه از دستش بر بيابد براي ايرانيان انجام مي دهد.
اين طور كه تا اين جا مشخص شده است سرنوشت تمام مهره هاي داستان به دست آراس مشخص مي شود.البته جيراني نيز در خلق اين شخصيت و سكانس هاي مربوط به او كم نگذاشته و به طور مبسوط به او پرداخته است و استفاده كافي و وافي را از بزرگي و ابهت موتور آراس و نگاه تيزبين و نافذ كيميايي و تركيب اين دو كرده است او به طور مشخصي اين سكانس ها را با رنگ و لعابي متفاوت در سريال گنجانده است.تا جايي كه ما صحنه هاي زيادي از موتور سواري آراس با كاپشن چرمي اش را شاهد هستيم.
جيراني با به كارگيري اين ترفند و ايجاد ابهت و جذبه اي در كاراكتر آراس موفق در جذب مخاطب شده است.
و اما نگاه پاپاني و حرف آخر:
(برجستگي بازيگرها)
1-به طور كلي بازيگرها به طور برجسته و موفقي كار خود را انجام دادند.
(اغراق ها گريبان رويا را گرفته است)
2-همه كاراكترهاي سريال دچار غلو و اغراقي بي اندازه مي باشند و شخصيت ها به صورت صرف خوب و يا بد خلق شده اند.
(مجهولات گوشه ذهن)
3-شخصيت ها و عملكردشان پر از مجهولات و گوشه هاي پنهان مي باشد.
1-چرا مارال اين قدر در برابر همه چيز سكوت مي كند و اجازه تصميم گيري به بقيه مي دهد؟
2-چرا حامد هيچ گونه واكنشي انجام نمي دهد؟
3-چرا ساناز تا اين حد حسادتش را عملي مي كند و مارال متوجه نمي شود؟
4-شخصيت هلن دچار تناقضات زيادي مي باشد او چگونه فردي است؟ و...
(اولين تصوير واقعي دعوا)
4-صحنه هاي زد و خورد بين ساناز و خواهران حامد فوق العاده واقعي و منحصر به فرد بود و به طور كلي دعواها در سريال به خوبي به تصوير كشيده شده است.
(وابستگي گم شده)
5-در حالي كه مارال قبل از ازدواج به شدت به مادرش وابسته بود، بعد از آن به كلي او را فراموش كرد تا جايي كه ساناز به دور از چشم او مادر را به خانه سالمندان مي برد و بعد هم كه مي ميرد او خبردار نمي شود.
(جيراني و شخصيت هاي بي حرف)
6-جيراني اين بار نيز مانند «پارك وي» يك شخصيت لال خلق كرده است، او به خوبي از بيان داستان ها و ماجراهاي ذهنش از انسان هاي دچار كمبود بهره مي گيرند.
(رويايي براي مردان)
7-به طور كلي در «مرگ تدريجي يك رويا» با مردان خوب و زنان غير منطقي و بد طرف هستيم.
به صورتي كه در اين سريال ما مرد بد نداريم و همه مردان صرفا خوبند. همچنين زن منطقي خوبي نداريم يا اگر داريم خيلي كم و در حاشيه.
(غلوآميز اما جذاب)
8-اين سريال به طور كلي با همه نقايص و كاستي هايش و همچنين غلوها و اغراق هاي غيرمنطقي اش به شكل عجيب و شگفت انگيز جذاب و دوست داشتني است.خوش ساخت بودن و نوع تصويربرداري و ابداع در تدوين باعث شده است بينندگان زيادي خواسته يا ناخواسته مخاطب آن باشند.(اميدواريم اين رويا دچار مرگ تدريجي و اضمحلال نشود)
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 929]
-
گوناگون
پربازدیدترینها