سفر ميشل عون به تهران و بازخواني مجدد تحولا‌ت منطقه ‌- كريم جعفري

واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: سفر ميشل عون به تهران و بازخواني مجدد تحولا‌ت منطقه ‌- كريم جعفري

دو مقام بلندپايه لبناني در دور تازه تحرك سياسي در كشور خود، اقدام به سفرهاي جداگانه‌اي به ايران و عربستان كردند. در حالي كه ميشل سليمان به عنوان رئيس‌جمهور لبنان وارد رياض شد تا با مقامات سعودي ديدار كند، ميشل عون رئيس جريان ملي آزاد لبنان كه رهبري اكثريت مسيحيان لبنان را برعهده دارد و از متحدان نزديك حزب‌الله در اين كشور شناخته مي‌شود نيز به تهران آمد تا فصل تازه‌اي در ديپلماسي فعال و رو به جلو لبنان متولد شود. سفر عون و سليمان به تهران و رياض، نشان‌دهنده موقعيت دو كشور ايران و عربستان در منطقه است كه به نظر مي‌رسد در چارچوب مناسبات منطقه‌اي و همچنين نقش دو كشور در لبنان نياز به بررسي مجدد دارد. در حالي كه به گفته محمدرضا شيباني كه روز شنبه در بيروت با فوزي صلوخ وزير امورخارجه لبنان ديدار كرده بود به زودي ميشل سليمان براي ديدار رسمي راهي ايران شود، ديدار كنوني وي از عربستان مي‌تواند داراي ابعاد گوناگوني باشد.

آنگونه كه عبدالعزيز خوجه سفير عربستان در بيروت مي‌گويد سفر سليمان به رياض تاريخي بوده و رهبران دو كشور در ديدارهاي خود به خصوص در حوزه اقتصادي و سياسي به تبادل نظر خواهند پرداخت. هم عون و هم سليمان به عنوان دو رهبر مسيحي لبنان، داراي جايگاهي مناسب در لبنان بوده و از نظر پيشينه نيز كاملا‌ با يكديگر مشابه هستند؛ هر دو نظامي و فرمانده ارتش و هر دو هم رئيس‌جمهور بوده‌اند. ‌

پس از تحولا‌ت ماه مي در لبنان و امضاي توافقنامه دوحه توسط رهبران لبناني، به نظر مي‌رسد كه لبنان وارد دوره‌اي ديگر از حيات سياسي خود شده‌است كه در آن بيشتر نيروهاي دلسوز حاضر در صحنه سياسي اين كشور تلا‌ش دارند لبنان را از بحران‌هايي كه به آن دچار شده، نجات داده و به عمران و آبادي آن بپردازند. در اين ميان سفر ميشل عون به تهران از اهميت بسيار بالا‌يي برخوردار است، هر چند وي به عنوان رهبر يك حزب سياسي به تهران آمده است اما جايگاه و موقعيت كنوني عون در لبنان به گونه‌اي است كه مي‌تواند در بسياري از تصميم‌گيري‌هاي سياسي و مهم اين كشور نقش داشته باشد و از آنجا كه داراي فراكسيوني مستقل و قوي در پارلمان است و چند وزير هم از فراكسيون وي در كابينه مشاركت دارند، مي‌تواند طرف مناسبي جهت رايزني باشد. جمهوري اسلا‌مي ايران در طول دوره‌اي كه لبنان به عنوان محور مقاومت شناخته شده است، تلا‌ش داشته با تمام گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي در اين كشور تعامل و رابطه داشته باشد و اين مختص به حزب‌الله نيست و اگر برخي از رهبران جريان‌هاي سياسي و مذهبي در لبنان در طول سه سال گذشته به رويكردي متفاوت با ايران روي آورده و ايران را متهم به دخالت در لبنان كرده‌اند نه از سر تدبير بوده، بلكه آنها تحت تاثير شرايط موجود كه ناشي از حضور بيش از اندازه و بي‌سابقه آمريكا در منطقه بود، براين باور بودند كه دوران ايران به سر آمده و دير يا زود ايران و آمريكا وارد جنگ شده و عملا‌ ايران از دور رقابت‌هاي منطقه‌اي خارج خواهد شد. همين محاسبه اشتباه بود كه آنها را در 33 روز تجاوز ارتش عبري به لبنان در توهم نابودي حزب‌الله لبنان فرو برد. جريان موسوم به 14 مارس كه در زير فشارهاي مخالفان و شكست‌هاي پياپي در برابر آنها امروز ناچار شده دولت وحدت ملي تشكيل دهد، به گفته بسياري از رهبران لبناني، حتي پس از جنگ 33 روزه هم در آروزي حمله آمريكا به ايران به سر مي‌برند تا بزرگ‌ترين حامي حزب‌الله نابود شده و به تبع آن، آنها هم بتوانند در لبنان قد علم كنند. ‌

باور اشتباهي كه متاسفانه برخي از كشورهاي منطقه را هم به خود مشغول داشت تا جايي كه برخي از رهبران و مقامات اين كشورها با دراز كردن بيش از حد پا از گليم خود، عملا‌ موضعگيري علني عليه جريان موسوم به هشت مارس- مخالفان دولت سابق - كردند. اين كشورها عملا‌ با دخالت مستقيم در امور داخلي لبنان، شرايط را به گونه‌اي پيش بردند كه نتيجه آن جنگ 100 روزه در نهرالبارد و همچنين درگيري‌هاي دامنه‌دار در شهر شمالي طرابلس بود. مسلح كردن برخي از جريان‌هاي تكفيري و مستقر كردن آنها در اردوگاه‌هاي فلسطيني يكي از خيانت‌هايي بود كه دستگاه‌هاي اطلا‌عاتي اين كشورها در لبنان انجام دادند و هنوز هم اين روند را انجام مي‌دهند، هر چند با تشكيل دولت وحدت ملي، راه بر بسياري از اين بازي‌ها بسته شده اما بايد انتظار داشت كه گروه‌هايي كه توسط آنها تشكيل شده، همچنان فعال هستند و هر روز هم فتنه‌اي جديد يا تروري معنادار را در لبنان دامن مي‌زنند. ‌

تحولا‌ت سياسي در لبنان كه بر تمام منطقه تاثير دارد و تمام كشورهاي منطقه به نوعي خود را در آن دخيل مي‌دانند، عملا‌ پس از به نتيجه نرسيدن برآوردهاي سران جريان 14 مارس و متحدان آنها در نابودي ايران، سوريه و حزب‌الله وارد فاز جديدي شده است. فواد سنيوره روز شنبه اعلا‌م مي‌كند كه براي سفر به دمشق تنها منتظر دعوتنامه رسمي است - در حالي كه در جريان تشكيل اجلا‌س سران عرب در ماه مارس در دمشق با وجود دعوت وي به تبعيت از عربستان حاضر به شركت در آن نشده بود- ، وليد جنبلا‌ط كه پس از خروج سوري‌ها از لبنان بدترين اتهامات را به مقامات اين كشور وارد كرده بود در حال رايزني است تا به گونه‌اي آب رفته را به جوي بازگرداند و سعدالحريري رهبر حزب المستقبل هم گفته به ايران سفر خواهد كرد. حال با بررسي موضعگيري‌هاي اخير رهبران اين جريان، مي‌توان گفت كه آنها به خوبي جايگاه و موقعيت كنوني محور موسوم به مقاومت را دريافته‌اند و به خوبي متوجه شده‌اند بايد در برآوردهاي خود تجديد نظر كنند. سفر عون به تهران چند نكته ديگر را هم مشخص مي‌كند؛ اول آنكه ايران به عنوان قدرت منطقه‌اي با تمام نيروهاي تاثيرگذار منطقه همكاري نزديك دارد، خواه اين نيروها مسيحي باشند يا سني - سفر چندي پيش عمر كرامي به تهران - ، ديگر آنكه مسيحيان لبنان دريافته‌اند هر چند به لحاظ مذهبي با كشورهاي غربي اشتراك دارند ولي اين كشورها در سياست‌هاي كلي خود اسرائيل را در برابر لبنان رها نخواهند كرد- مانند جنگ 33 روزه - از اين رو بايد در سياست‌هاي مسيحيان لبنان كه عون رهبري اكثريت آنها را هم بر عهده دارد، اين تغيير نگرش را به خوبي يافت. عون براي اولين‌بار است كه به ايران سفر مي‌كند. ‌

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
سه شنبه 23 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]

[مشاهده در: www.baztabonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]