تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815140974




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تلا‌ش زن جوان براي ادامه زندگي مشترك


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تلا‌ش زن جوان براي ادامه زندگي مشترك
اعتماد ملي: زن 20 ساله براي اينكه شوهر 46 ساله‌اش را به ادامه زندگي مشترك مجبور كند، مهريه‌اش را به اجرا گذاشت. به گزارش خبرنگار ما زن جواني روي نميكت راهروي دادگاه خانواده 2 تهران نشسته بود. چهره‌اش نشان مي‌داد 25 يا 26 سال دارد اما با ناباوري متوجه شدم كه 20 سال بيشتر ندارد. وقتي علت مراجعه‌اش به اين دادگاه را جويا شدم گفت كه قصد دارد مهريه 700 سكه‌اي‌اش را به اجرا بگذارد. اين زن گفت: مي‌خواهم مهريه‌ام را به اجرا بگذارم تا شوهرم را مجبور كنم از طلا‌ق منصرف شود، چون مي‌دانم كه او قدرت پرداخت مهريه را ندارد.

از سخنان او تعجب كردم اما وقتي با هم وارد شعبه شديم و او شروع به صحبت كرد همه چيز را فهميدم. اين زن به قاضي دادگاه خانواده در خصوص درخواست مطالبه مهريه‌اش گفت: من شوهرم را دوست دارم و نمي‌خواهم از او جدا شوم اما او مدتي است كه اصرار دارد تا از من جدا شود، به همين علت قصد دارم با به اجرا گذاشتن مهريه او را از طلا‌ق منصرف كنم.

اين زن در خصوص تشريح ماجرا به قاضي دادگاه گفت: يك سال پيش با مردي 45ساله آشنا شدم. اين مرد همكار پدرم بود. او رفت و آمدهايش را به خانه ما زياد كرده بود و خيلي به من محبت مي‌كرد، من هم به او علا‌قه‌مند شدم. محمود مرتب به خانه ما رفت و آمد و در اين مدت هميشه به من محبت مي‌كرد و مرا در همه مسائل راهنمايي مي‌كرد. كم‌كم ارتباط من و محمود صميمي‌تر شد و تصميم گرفتيم با هم ازدواج كنيم. اما وقتي موضوع را با پدرم درميان گذاشتم در كمال ناباوري متوجه شدم كه محمود زن و بچه دارد. خيلي ناراحت شدم اما از آنجايي كه محمود را دوست داشتم با پيشنهاد دوباره محمود راضي شدم كه زن دوم او باشم. زن جوان ادامه داد: بدين ترتيب من و محمود با وجود مخالفت شديد خانواده‌ام با يكديگر ازدواج كرديم و قرار بود كه اين موضوع از زن اول محمود مخفي بماند. اوايل زندگي خيلي خوبي داشتيم.‌محمود، همه امكانات زندگي را برايم فراهم مي‌كرد و خيلي مرا دوست داشت. اما چند ماهي است كه رفتار او تغيير كرده و مرا اذيت مي‌كند. او مدعي است كه همسرش از وجود رابطه ما باخبر شده و بايد هرچه زودتر از هم جدا شويم. اصلا‌ باورم نمي‌شد كه محمود راضي به طلا‌ق شود. او مرا خيلي دوست داشت اما حالا‌ اصرار دارد به خاطر فرزندش از من جدا شود. هرچه به او التماس مي‌كنم، فايده‌اي ندارد. اين مرد حاضر به زندگي با من نمي‌شود. حتي يك بار به محل كار او رفتم اما او با بي‌رحمي مرا در خيابان كتك زد و رفت. من نمي‌توانم بدون محمود زندگي كنم. او شوهر من است و نبايد به همين راحتي مرا طلا‌ق دهد. اكنون مي‌خواهم مهريه‌ام را به اجرا بگذارم. محمود اگر متوجه اين كار من شود، مجبور مي‌شود با من زندگي كند، چرا كه او قدرت پرداخت مهريه مرا ندارد. اين زن 20 ساله در حالي كه اشك مي‌ريخت گفت: آقاي قاضي، باور كنيد من زندگي و شوهرم را دوست دارم و نمي‌خواهم يك زن بيوه باشم. من مي‌خواهم با همسرم زندگي كنم. در پايان صحبت‌هاي اين زن قاضي دادگاه چند سوال از او پرسيد و پس از كمي بررسي، رسيدگي به اين پرونده را به زماني كه صحبت‌هاي همسر اين زن را هم بشنود، موكول كرد. قاضي دادگاه دستور احضار شوهر اين زن را به دادگاه صادر كرد.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 سه شنبه 23 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1085]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن