واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: آغاز کلام اینکه علوم انسانی در مملکت ما بسیار مهجور و عقب افتاده است.نوشتن در باره هنر یا مهارت های گوناگون در علم مدیریت، بزبان فارسی کاری بس دشوار است.شاید باورتان نشود که چقدر در این حوزه از نظر واژه فقیریم.هرگاه مطلبی را برای نوشتن آماده میکنم، بطرز شگفت انگیزی چهار برابر کل وقتی که برای نوشتن اصل مطلب گذاشته ام را باید صرف یافتن واژه های مناسب و غیر تکراری کنم.در حالیکه مثلاً وقتی شما بزبان انگلیسی مطلب مشابه را می نویسید واژه ها خود به خود به کمک شما می آیند و حتی ترکیب عنوان مطلب را مثل پازلی در ذهن شما آنهم بصورت داوطلبانه مرتب میکنند.انتخاب تیتر مناسب نیز خودش بخاطر همان فقری که اشاره کردم، یکی دیگر از معضلات قلم زدن است.بهرحال تمام سعی خودم را صرف این موضوع میکنم که مطالب ساده و قابل درک باشند تا بتوانم تجربیات شخصی خودم را به خوانندگان محترم انتقال بدهم. مطلب پست امروزم درباره چگونگی تجدید قوا و همچنین بازیابی نیروی از دست رفته است.همه ما، گاهی بی انگیزگی در انجام کارها را تجربه کرده ایم راهکارهای مناسب و عملی که با شما به اشتراک می گذرام نیز حاصل همان تجربیات شخصی است که امیدوارم شما هم از آن بهره مند شوید.
یک روز تعطیلی مطلق

یک روز در هفته به هیچ کاری دست نزنید
مدتها پیش بود که یک روز بالاخره تصمیم گرفتم بجای هفت روز، شش روز در هفته کار کنم، راندمان کاری ام بطرز حیرت انگیزی افزایش یافت.با اینکه تعداد روزهای کاری ام کمتر شده بود، ولی واقعیت این بود که توانسته بودم قوای خود را که در طول هفته و حین انجام کارهای مختلف تحلیل می رود را بازیابی کنم.
در مواقعی که مشغله های سنگین و گوناگون شما را احاطه نکرده است، یک روز تعطیلی در هفته لذت بخش بنظر می آید. برای اینکه بتوانید این فرصت را به خود بدهید که یک روز در هفته به هیچ کاری دست نزنید باید مقررات خاصی را وضع کنید. مخصوصاً وقتی که میدانید در هفته پیش روی خود بشدت مشغول و درگیر امور مختلفی خواهید بود.این یکی از توصیه هایی است که می توانم بکنم و بنظر اجرای آن اسان می آید ولی فقط عده کمی احتمالاً بتوانند بدرستی آنرا اجرا کنند.
اگر بتوانید خودتان را عادت دهید که یک روز در هفته واقعاً به هیچ کاری نپردازید، ادامه آن مشکل نخواهد بود.از وقتی که بجای هفت روز، شش روز کار میکنم، حجم کار مفیدی که انجام می دهم به حدی زیاد شده که دیگر در روزهایی که متوجه می شوم با حجم زیادی از کار مواجه هستم، خواب آلودگی و تنبلی طبیعی برای روبرو شدن با مسایل کاری، مرا ضربه فنی نمیکند. شگفت انگیز اینکه یک روز تعطیلی، به حس غریزی طفره رفتن از انجام امور دشوار و طبیعتاً نامطلوب یا بعبارتی راحت طلبی ذاتی خودمان نیز مجالی برای خودنمائی و ارضا شدن می دهد. تنبلی ذاتی مانع از به ثمر رسیدن کارها می شود، آن هم درست در زمانیکه شما واقعا نیاز به متمرکز کردن قوای خود داشته و انرژی کمی برای ادامه کار دارید. به همین سادگی می توانید با فقط یک روز در هفته استراحت مطلق توان فکری و ذهنی تحلیل رفته خود را دوباره بازیابی کنید و با انرژی و انگیزه فراوان به راه پر پیچ و خم خود ادامه دهید.
اول روی خودتان سرمایه گذاری کنید

از بلعیده شدن این سرمایه توسط کارهای زمانبر و بیهوده جلوگیری کنید
اول دستمزد خودت را بپرداز، یکی از ضرب المثل های رایج بین مدیرانی است که در امور سرمایه گذاری اشتغال دارند، یعنی قبل از آنکه پولتان در پیچ و مخارج روزمره تان صرف شود، باید آنرا پس انداز یا سرمایه گذاری کنید. واقعیت اینست که معمولا خرج و دخل شما بتدریج با یکدیگر تطبیق می یابند، وقتی درآمدتان زیاد شد معمولاً خرجتان هم به همان نسبت افزایش می یابد، از اینروست که فقط با پس انداز درآمدتان می توانید جلوی از بین رفتن آنرا بگیرید.بعبارتی دیگر سرمایه گذاری یا پس انداز در اولویت نخست قرار دارد. با گذاشتن آن در صدر لیست، از بلعیده شدن این سرمایه توسط موارد بعدی جلوگیری خواهید کرد. ورزش، نویسندگی به هر شکل و فرم آن، مطالعه، تحصیل، گذراندن وقت با خانواده از جمله اموری هستند که وقت گذاشتن برای آنها، بمعنای سرمایه گذاری مستقیم روی خودتان خواهد بود.
بر اساس تجربیات شخصی خودم ، کمبود وقت، بهترین بهانه ای که افراد برای طفره رفتن از انجام هر یک از امور فوق می آورند.ولی باز هم معتقدم، مثلاً وقتی که صرف ورزش میکنم هرگز اینطور بنظر نمی آید که تقویم روزانه ام را اشغال کرده است، فقط بعد از مدتی که به هر کدام از عادات فوق توجه کمتری نشان می دهم بتدریج احساس میکنم که وقت ندارم و سرم برای انجام آن شلوغ است.
معرفی یک الگوی مناسب
درباره بن یامین فرانکلین بصورت مختصر و مفید عرض کنم که یکی از بنیانگذاران ایالات متحده و کاشف نیروی الکتریسیته است.الگوهای رفتاری بسیار مثبتی را از نحوه برنامه ریزی و اداره امور در زندگی شخصی اش می توان مثال زد، مثلاً ایشان با ابتکاری خاص، که در زمانه خودش خیلی بدیع و هوشمندانه است از تلفیقی که شامل هنر تکمیل یا بنوعی به ثمر رساندن کار ها است و مهارت حفظ و افزایش کارائی بهره می برد.

بن یامین فرانکلین ۱۷۹۰-۱۷۰۶ میلادی
یکی از شگردهای وی برای موفقیتش در کارها، این بود که به تجربه دریافته بود سیزده نوع فضیلت یا هنر برای داشتن یک زندگی موفق، حیاتی است. اگر به این نتیجه می رسید که آنروز به هرکدام عمل کرده کنار آن مورد یک علامت قرار میداد که نشان از عمل به آن تعهد بوده و بلافاصله به سراغ مورد بعدی می رفت. شما هم می توانید معیارهای مشابه را برای افزایش بهره وری در امور مختلف زندگی خود، داشته باشید. میتوانید لیستی از عادتهای خوب و پسندیده را همراه خودتان داشته باشید که باعث افزایش راندمان شما می شوند، و همان روشی را که بن یامین فرانکلین انجام می داد را شما هم پیاده کنید.این رویه به شما کمک میکند که روی عادات خوب تان تمرکز کنید. البته شاید فرصتی دست داد در مورد ایشان بیشتر بنویسم.تا بعد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]