تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835380111
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
خبرگزاري فارس: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
*جمهوري اسلامي
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان «عراق ؛ آخرين دست و پازدن هاي بوش» آورده است :
سفر نوري المالكي نخست وزير عراق به نجف اشرف و ديدار با آيت الله سيستاني و آنچه وي از قول ايشان و ساير مراجع تقليد درباره توافق نامه امنيتي آمريكا با عراق نقل كرده نشان از دو واقعه مهم دارد. اول آنكه آمريكا بيش از آنچه در ظاهر به عنوان تهديد عليه عراق و مردم و دارائي هاي آن كشور مطرح كرده تهديدهاي پنهان ديگري نيز مطرح نموده است و دوم آنكه مراجع تقليد عراق بر موضع محكم خود در برابر فشارهاي آمريكا براي تحميل اين توافق نامه ايستاده اند.
نخست وزير عراق بعد از ديدار با آيت الله سيستاني گفته است : « آيت الله سيستاني به دولت و مجلس عراق وكالت داده اند تا درخصوص توافق نامه براساس منافع مردم اين كشور به نتيجه رسيده و تصميم گيري كنند و ايشان هم آنرا تاييد مي كند » . وي به همين سخنان خود اين نكته كليدي و مهم را هم افزوده است كه : « مراجع عراق هر چيزي را كه به زيان ملت عراق تحميل شود نمي پذيرد » . ديروز نيز يكي از نزديكان آيت الله سيستاني از قول ايشان نقل كرد كه ايشان خطاب به نخست وزير عراق گفته اند : « زير بار فشارها براي امضاي توافق نامه امنيتي با آمريكا نرويد » .
اين اظهارات به نقل از آيت الله سيستاني و مراجع عراق نه تنها هيچ چيز از آنچه قبلا مراجع درباره توافق نامه امنيتي مورد نظر آمريكا گفته بودند كم ندارد بلكه مراجع اينبار محكم تر و باصلابت تر از گذشته به ميدان آمده و به خواسته هاي آمريكا پاسخ منفي داده اند. روشن است كه مراجع عراق مفاد توافق نامه مورد نظر آمريكا بويژه بندهاي مربوط به كاپيتولاسيون و ايجاد پايگاه هاي نظامي دائمي در عراق را كاملا به زيان مردم عراق مي دانند و بهيچوجه زير بار چنين تحميل هائي نخواهند رفت .
ديدار نخست وزير عراق با آيت الله سيستاني بعد از فشارها و تهديدهاي زيادي كه آمريكا به شكل هاي مختلف اعمال كرد صورت گرفت . نفس اين ديدار با قطع نظر از آنچه در آن مطرح شد نشان ميدهد دولت عراق در موقعيت دشواري قرار گرفته و براي حل مشكلات پديد آمده چاره اي جز مشورت و استمداد از مراجع ديني نيافته است .
يك هفته بعد از آنكه جلال طالباني رئيس جمهور عراق در پي بازگشت از سفر آمريكا اعلام كرد اگر دولت عراق توافق نامه امنيتي را با آمريكا امضا نكند آمريكا دارائي هاي عراق را بلوكه و نفت اين كشور را مصادره خواهد كرد جان نگروپونته معاون وزير خارجه آمريكا سرزده به بغداد سفر نمود و نوري المالكي را تهديد كرد كه اگر توافق نامه مورد نظر آمريكا را نپذيرد دولت او توسط آمريكا سرنگون خواهد شد. منابع مطلع اروپائي همزمان با سفر مالكي به نجف فاش كردند نگروپونته در سفر به بغداد مالكي را ميان پذيرش توافق نامه و سرنگوني دولتش مخير كرده است .
در همين حال فشارهاي نظاميان آمريكا بر دولت عراق در روزهاي اخير افزايش يافته و در مواردي اختلال هائي در امور جاري دولت از طرف نظاميان آمريكائي كه عراق در اشغال آنهاست بوجود آمده است . انفجارهاي پياپي هفته گذشته در نقاط مختلف عراق و ترورهاي حساب شده اي كه در بغداد و برخي نقاط ديگر رخ داده و همگي توسط اشغالگران آمريكائي برنامه ريزي شده بودند نمونه هائي از عملي شدن تهديدهاي نگروپونته بوده و هستند. منابع اطلاعاتي و امنيتي بدون هيچ ترديدي اعلام مي نمايند كه اين انفجارها به دستور آمريكا صورت گرفته اند و هدف اينست كه دولت مالكي احساس كند تهديدهاي آمريكا جدي است .
افشاگري يك نماينده مجلس عراق كه گفته است : « آمريكا مخالفان توافق نامه امنيتي با عراق را ترور مي كند » . بخش ديگري از ماجراي فشارهائي است كه آمريكا براي رسيدن به اهداف شوم خود بر دولت عراق وارد مي كند. فوزي اكرم نماينده فراكسيون جريان صدر در مجلس عراق گفته است : « ترور صالح العقيلي كه از اعضاي برجسته جريان صدر در مجلس عراق بود و هفته گذشته به شهادت رسيد در چارچوب برنامه اشغالگران آمريكائي براي از ميان برداشتن سياستمداران مخالف امضاي توافق نامه امنيتي مورد نظر واشنگتن صورت گرفته است » . اين سخن به معناي آغاز عملي شدن تهديدهاي آمريكا عليه مخالفان توافق نامه است و پيام روشني به مالكي نيز هست تا احساس كند كه دولتمردان واشنگتن براي رسيدن به هدف خود آمادگي دارند به هر جنايتي متوسل شدند و با هيچكس مدارا نخواهند كرد. آنها حتي به نظاميان آمريكائي مستقر در عراق دستور دادند راه را بر روي كاروان تشييع و تدفين جنازه نماينده ترور شده مجلس عراق ببندند و مانع انتقال آن به نجف شوند.
در چنين وضعيتي سفر نوري المالكي نخست وزير عراق به نجف اقدام كاملا حساب شده و دقيقي بود كه در محاسبات سياسي آمريكائي ها تاثير خواهد داشت . وي با اين سفر بطور طبيعي اين پيام را به آمريكائي ها داده است كه براي مقابله با تهديدهاي آمريكا راه هاي مورد اطميناني وجود دارد. به عبارت روشن تر توسل نخست وزير عراق به مراجع ديني يك تهديد متقابل در برابر تهديدهاي آمريكا بود. آمريكائي ها به خوبي ميدانند كه مردم عراق تابع مراجع ديني خود هستند و با توجه به اينكه مراجع با صراحت اعلام كرده اند زير بار كاپيتولاسيون و استقرار پايگاه هاي نظامي دائمي آمريكا در عراق نخواهند رفت و نظاميان اشغالگر آمريكائي بايد طبق يك جدول زمان بندي شده مشخص از عراق خارج شوند ياراي روياروئي با طوفاني كه توسط خشم مردم به راه خواهد افتاد را نخواهند داشت .
نكته اصلي در اصرار دولت بوش براي هرچه سريع تر به نتيجه رساندن توافق نامه امنيتي با عراق اينست كه جمهوريخواهان براي پيروز شدن در انتخابات رياست جمهوري آمريكا به يك برگ برنده در عراق نياز دارند تا پرونده سياه آنها در اين كشور و در خاورميانه را تحت الشعاع خود قرار دهد و سرپوشي نيز بر اوضاع آشفته اقتصادي آمريكا بگذارد. بنابر اين در هفته هاي آينده كه آمريكا در آستانه انتخابات رياست جمهوري آبانماه قرار دارد. تلاش آمريكا براي عملي ساختن تهديدها افزايش خواهد يافت . درست در همين مقطع است كه دولت عراق بايد با تكيه بر حمايت مردم و مراجع ديني بر مقاومت خود بيافزايد تا اين بحران را نيز پشت سر بگذارد. اين آخرين دست و پا زدن هاي دولت بوش در عراق است . مقاومت كنوني دولت عراق مي تواند در زمينه بسته شدن پرونده اشغال عراق نقش مهمي ايفا كند.
______________________
*كيهان
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان «نعل وارونه !»به قلمحسين شريعتمداري آورده است :
آن روز مولايمان حضرت امير عليه السلام كه از سستي و تنبلي برخي ياران خويش دلگير و غمزده بود، بر سنگي در كوفه ايستاد و با اندوهي آميخته به ملامت، لب به سخن گشود. جماعت در اطراف ايشان حلقه زده بودند، اما، علي(ع) گويا با خود سخن مي گفت، يا شايد راز غمزدگي با خداي خويش در ميان مي گذاشت... كجايند برادران من كه راه حق سپردند و با حق، رخت به خانه آخرت بردند؟ كجاست عمار؟ كجاست ابن تيهان؟ كجاست ذوشهادتين؟ و كجا هستند برادران ديگرم كه همانند آنها بودند؟ با يكديگر به مرگ پيمان بستند، دشمنان، سرهاي آنان را براي فاجران هديه بردند و...
نوف بكالي كه از ياران حضرت و در آن جمع حضور داشت، مي گويد، چون سخن حضرت امير(ع) به اينجا رسيد، دستي به محاسن مبارك خويش كشيد و زماني دراز، گريست... آنگاه سر برافراشت و ادامه سخن خويش گرفته و فرمود؛ «دريغا از برادرانم كه قرآن را خواندند و در حفظ آن كوشيدند. واجب را برپا كردند، پس از آن كه در آن انديشيدند، سنت را زنده كردند و بدعت را ميراندند. به جهاد دعوت شدند و پذيرفتند. به پيشواي خود اعتماد كردند و در پي او رفتند و...» خطبه 181 نهج البلاغه
چند روزي است برخي از اصناف و بازاريان به تحريك شناخته شده تعدادي اندك از كلان سرمايه داران سودجو و حرامخوار كه كمترين مشابهتي با توده هاي عظيم تجار و بازرگانان و بازاريان مؤمن و خداجوي ندارند، در اعتراض به اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده، مغازه هاي خود را به ميل و يا به تهديد عوامل وابسته به همان كلان سرمايه داران مفت خور تعطيل كرده اند! اين در حالي است كه دولت براي توضيح و روشنگري درباره اين قانون، اجراي آن را دو ماه به تاخير انداخته و اصناف را به رايزني و تبادل نظر پيرامون قانون ياد شده فراخوانده است و ظاهرا، ديگر نبايد بهانه اي براي اعتصاب باقي مانده باشد، ولي متاسفانه و باز هم به تحريك همان گروه اندك، ديروز هم شماري از اصناف به اعتصاب ادامه دادند. ادامه اين حركت ناپسند بعد از تعليق دوماهه قانون از سوي دولت و دعوت اصناف به رايزني و تبادل نظر به وضوح نشان مي دهد كه ماجراي ديگري در ميان است و متاسفانه شماري از بازاريان و اصناف كه همواره به پاكدستي، ايمان و تعهد اسلامي و انقلابي شناخته شده و مي شوند، در چنبره فريب ديگران گرفتار آمده اند! و يا -خداي نخواسته- در مقابله با اين حركت مشكوك و ناپسند، كوتاهي كرده اند...
اينجاست كه بايد گفت؛ كجايند، شهيد عراقي ها، شهيد اسلامي ها، شهيد لاجوردي ها و دهها بازاري شهيد ديگر كه آن روزها در مقابل توطئه رژيم طاغوت مردانه ايستادند، شكنجه شدند، زندان كشيدند، به تبعيد رفتند ولي هرگز از ياري اسلام و مردم مظلوم كشور خويش دست نكشيدند و هويت اسلامي و انقلابي بازاريان مؤمن و متعهد را بر تارك بازارها ثبت كردند و داغ سوءاستفاده از بازاريان و اصناف را بر دل سياه رژيم خونريز و غارتگر پهلوي و حاميان بيروني آن نهادند و....
كجايند بازاريان بسياري كه در روزهاي آتش و خون، كسب و كار و رونق بازار وانهادند و به جبهه ها شتافتند، خون دادند، خون دل خوردند و از حريم اسلام، انقلاب و مردم مظلوم كشور خويش دفاع كردند... امروز، باز هم، بازار همان بازار است و اصناف همان اصناف ولي پرسش اين است كه با وجود توده هاي مؤمن و انقلابي اصناف و بازاريان، چرا بايد معدودي كم شمار و كلان سرمايه دار، خواست خود را كه بي گمان خواست دشمنان تابلودار اسلام است بر آنان تحميل كنند؟! ماجرا روشن تر از آن است كه زمينه اي براي فريب خوردگي بازاريان مؤمن و متعهد وجود داشته باشد، چرا؟!...
ماليات بر ارزش افزوده، راه كاري است كه نزديك به يكصد سال سابقه دارد و امروزه در بسياري از كشورهاي جهان، مخصوصاً كشورهاي پيشرفته و صنعتي با نرخ بالاي 17 تا 25 درصد اجرا مي شود.
در اين روش
1- دست واسطه ها و دلال هايي كه كمترين نقش مثبتي در توليد و يا تجارت- به مفهوم واقعي آن- ندارند قطع مي شود. اين يك امتياز بزرگ و غيرقابل انكار به نفع مردم.
2- جلوي اقتصاد زيرزميني كه يكي از عوامل اصلي تورم و گراني است گرفته مي شود اين نيز امتياز دوم براي مردم و توليدكنندگان و بازرگاناني است كه نمي خواهند حرام خواري كرده و درآمدهاي ناسالم داشته باشند.
3- حساب هاي مالياتي شفاف مي شود و در نتيجه، شمار محدودي از صاحبان درآمدهاي كلان كه از امكانات عمومي بيشترين بهره را مي برند و كمترين سهم را مي پردازند، نمي توانند از پرداخت ماليات كه حق دولت و به بيان ديگر حق مسلم مردم است طفره بروند. در حال حاضر، اصلي ترين اقشار تامين كننده درآمد مالياتي دولت- بخشي از بيت المال- كارمندان و كارگران و قشرهاي محروم و مستضعف جامعه هستند. يعني توده هاي عظيم مردم كه ماليات مي دهند و از امكانات عمومي كمترين بهره را مي برند و در مقابل آنها ، صاحبان درآمدهاي بالا قرار دارند كه ماليات نمي دهند و در همان حال از مالياتي كه اقشار محروم پرداخته اند بيشترين استفاده را مي كنند.
4- مردم به جاي آن كه ماليات كنوني تجميعي 4درصدي را به طور غيرمحسوس پرداخت كنند، ماليات 3 درصدي پرداخت مي كنند و از آنجا كه پرداخت ماليات از سوي آنها كاملا محسوس و ثبت شده است، در مقابل انتظارات منطقي نيز از دولت خواهند داشت، به بيان دقيق تر، مصرف كنندگان ماليات كمتري مي دهند و انتظارات به جا و منطقي نيز دارند. ضمن آن كه بسياري از كالاهاي مصرفي مثل مواد خوراكي، بهداشتي، صنايع دستي و... از اين ماليات معاف هستند.
5- شفاف شدن حساب ها، از رشوه دهي و رشوه خواري در عرصه مالياتي كشور- كه متاسفانه خيلي هم كم نيست!- جلوگيري مي كند. چرا كه در اين حالت، از دست رشوه خوار كاري برنمي آيد و رشوه دهنده نيز، خود مفت خور است و پول مفت به رشوه خوار نمي دهد.
6- اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده يكي از مؤثرترين راه كارهاي تجربه شده براي مقابله با قاچاق كالا، فساد اقتصادي و پولشويي است. آيا صنف محترم توليدكننده كفش فراموش كرده اند كه چگونه رنج توليد را بر خود هموار مي كنند ولي با نوع خارجي همين كالا- مثلا چيني- كه به طور قاچاق وارد شده توان رقابت ندارند و....
7- تمامي مفاد قانون ماليات بر ارزش افزوده به وضوح نشان مي دهد كه اجراي اين قانون به نفع مصرف كننده، توليدكننده، تجار و كسبه است، اگر كسي در اين واقعيت كمترين ترديدي دارد مي تواند، نظر و ديدگاه خود را به طور مستند و مستدل با تصويب كنندگان اين قانون و كارشناسان اقتصادي دولت در ميان بگذارد. آيا اين راه كه دولت و مجلس آمادگي كامل خود را براي اين گفت وگو و رايزني اعلام كرده اند، گره گشا نيست؟
8- بلافاصله بعد از اعلام تعويق دوماهه اجراي اين قانون از سوي دولت كه با هدف روشنگري درباره آن صورت پذيرفته بود، آن عده معدود كه مي دانستند با روشن شدن اصل ماجرا مهر رسوايي مردم ستيزي و مفت خواري بر پيشاني آنان خواهد نشست، به جاي استقبال از اين پيشنهاد، بر دامنه تحريكات و فريبكاري خود افزودند و اين سؤال را بي جواب گذاشتند كه اگر اين قانون آن گونه كه ادعا مي كنيد به نفع مردم و تجار و توليدكنندگان نيست، چرا از ارائه دلايل خود در يك نشست رو در رو با كارشناسان طفره مي رويد؟! و چرا از يك سو براي فريب مردم و از سوي ديگر براي همراهي با دشمنان بيروني، نعل وارونه مي زنيد؟!
9- ديروز آقاي محمد آزاد رئيس شوراي اصناف كشور با صراحت اعلام كرد كه «عده اي چماقدار اصناف را وادار به تعطيلي واحدهاي خود كرده اند» آقاي آزاد تصريح كرد «چماقداران اصناف مختلف را تهديد به آتش زدن و تخريب مغازه ها كردند» و... اظهارات آقاي محمد آزاد كه با مشاهدات عيني خبرنگاران و عكاس كيهان انطباق كامل دارد، نشان مي دهد كه اولاً؛ ماجرا يك ماجراي صنفي نيست و همانگونه كه برخي اخبار و گزارش هاي مستند گواهي مي دهند، دست هاي پنهان دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها، پشت اين ماجرا قرار دارد. ثانياً؛ حكايت از آن دارد كه اصناف محترم و بازاريان متعهد و مؤمن خواستار تعطيلي نبوده و نيستند ولي متاسفانه براي حمايت از آنها در مقابل چماقداران دست همتي از آستين اقتدار مسئولان نظام بيرون نيامده است. چرا؟!...
آيا تعجب آور و تأسف انگيز نيست در حالي كه به آساني در مقابل حمله نظامي دشمنان، خرابكاري تروريست ها و... ايستاده و توطئه آنان را خنثي كرده ايم، از مقابله با يك مشت اراذل و اوباش چماقدار طفره برويم؟! چرا بايد مسئولان محترم انتظامي و امنيتي، اصناف متعهد را در مقابل اراذل چماقدار تنها بگذارند؟! اگر تعارف مي كنيد!- كه به يقين نمي كنيد- قلع و قمع اراذل را به مردم و اصناف و بازاريان متعهد و انقلابي بسپاريد و قاطبه متعهد اصناف و بازاريان را در مقابل اراذل بي دفاع نگذاريد.
و بالاخره شايسته و ضروري است كه بزرگان و معتمدين بازار و اصناف دعوت خيرخواهانه و منطقي دولت را لبيك گفته و نظرات كارشناسي خود را با كارشناسان دولت در ميان بگذارند تا ضمن روشنگري درباره ماهيت قانون ماليات بر ارزش افزوده و توضيح منافع آن براي مردم، اگر نقص و اشكالي نيز بر آن وارد است با حمايت دولت خدمتگزار و مردمي اين نواقص احتمالي را برطرف كرده و راه سوءاستفاده دشمنان را سد كنند.
_____________
*آفتاب يزد
روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله خود با عنوان «پيشگامي در راه پرسنگلاخ!» آورده است:
خبر كانديداتوري نخستين نامزد براي انتخابات دهم رياست جمهوري امروز در حالي اعلام ميشود كه دقيقاً 8 ماه تا روز برگزاري اين انتخابات سرنوشتساز فرصت باقي است. نگاهي به تحولات ماههاي اخير كشور و نيز اظهارنظرهاي متفاوت در مورد انتخابات دهم و كانديداهاي احتمالي آن، نشان ميدهد كه سياستمداران كشور شأن ويژهاي براي 22 خرداد 88 و نتيجه حاصل از انتخابات آن روز قائل هستنـد. بسياري از مردم نيز با اميد و اضطراب، به انتظار روزي نشستهاند كه سرنوشت 4 سال مديريت كشور رقم خواهد خورد. در چنين شرايطي، انتظار مي رفت كه مدعيان عرصه سياست، اعم از گروههاي سياسي و كساني كه خود را براي حضور در رقابت آماده ميكنند، بسيار زودتر از دورههاي پيشين پردهها را كنار بزنند و هم برنامههاي خود را به مردم عرضه كنند و هم مرد اجراي آن برنامهها را. اما جز مهدي كروبي كه مانند هميشه جسارت به خرج داد و با پيشگام شدن در اين راه پرسنگلاخ به استقبال توهين و تحقيرهاي احتمالي سياستپيشگاني از دو جناح رفت، هنوز هيچ كس به خود جرات نداده است ميل به رياست جمهوري يا اشتياق به خدمتگزاري براي مردم را به صورت علني اعلام كند. البته عدهاي مدعي هستند كه سخن گفتن در مورد رياست جمهوري زودهنگام است. اما به نظر ميرسد دغدغه اصلي بسياري از گروهها و كانديداهاي احتمالي، بي اطلاعي آنها از نحوه بازي رقيب است كه متاسفانه گاه بر عملكرد نهادها و تريبونهاي پرقدرت نيز تاثير ميگذارد. به عبارت ديگر، عناصر اصلي در اكثر گروههاي سياسي، هم به ميزان توانمنديهاي خود اشراف دارند و هم نسبت به شناخت مردم از عملكرد خويش آگاه هستند. اين وضعيت، بسياري از سياست پيشگان را قانع ساخته است كه تنها راه پيروزي در عرصه انتخابات، تلاش براي ضايع ساختن رقيب است تا مردم از ترس پيروزي يك نفر يا يك جناح، ناگزير به فرد ديگري روي بياورند؛ اما از او هم توقع زيادي براي حل مشكلات خود نداشته باشند يا حداقل در مرحله فعلي، از او برنامه مشخصي براي رفع بحران هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي نخواهند! ظاهراً آنچه كه بعضي از گروههاي سياسي را به نتيجهبخش بودن اين روش مطمئن ساخته است تجربه دورههاي پيشين انتخابات است كه يك بار مردم از به طرف كانديداي ديگري رفتند و يكبار هم آنها را ترساندند كه همين به كانديداهاي پيروز كمك كرد تا برنامه منسجم براي دوره مسئوليت خود ارائه نكنند و در ذهن مردم نيز سوالي در اين مورد به وجود نيايد. در نتيجه حداقل در يكي از اين دورهها، پس از انتخاب رئيسجمهور، سخناني توسط او و همكارانش – به ويژه در عرصههاي بينالمللي– مطرح شد كه حتي يك كلام از آنها در دوره تبليغات رياست جمهوري مورد بحث قرار نگرفته بود .
اكنون به نظر ميرسد همان شيوه با جديت بيشتري دنبال ميشود. البته اين بار، هم مردم را ميترسانند و هم گروههاي سياسي و كانديداهاي آنها را . براي ارعاب نوين، روشهاي قبلي و جديد به صورت تلفيقي اجرا ميشود . يك جناح با دست گذاشتن بر احساسات مذهبي اقشاري از مردم و با توسل به دروغ يا بزرگنمايي بعضي از مسائل و همچنين پوشاندن واقعيات در مورد خوديها، تلاش ميكند ذهن عدهاي را كاملاً از دنيا و تحولات دنيوي منحرف سازد و به آنها هشدار دهد كه تنها راه فلاح اخروي، پيروزي يك جناح است . عدهاي ديگر در همين جناح نيز پيامهايي را ظاهراً خطاب به رقيب ارسال ميكنند اما مخاطب اصلي اين پيامها مردم هستند تا بدانند كه اگر كسي غير از كانديداي مطلوب آنها به قدرت برسد جامعه و كشور روي آرامش نخواهد ديد! به عنوان يك اقدام كمكي، گاه و بيگاه از اينحربه نيز بهره ميگيرند كه يا اين القائات نيز با اين هدف صورت ميگيرد كه بعضي اصناف و اقشار، از هرگونه سرمايهگذاري بر روي رقيبي كه پيشاپيش تصميم براي حذف اوگرفته شده است خودداري كنند.
در جناح مقابل هم ،روش به نحو ديگري در حال پيگيري است. البته منصفانه بايد گفت آنچه كه اين جناح براي ترساندن مردم ميگويد به واقعيت نزديكتر است. نگارنده به لحاظ شخصي اين جناح را ترجيح ميدهد و حداقل فايده حاكميت آن را كاهش مشكلات يا عدم افزايش آنها ميداند. اما به نظر ميرسد تداوم براي منصرف ساختن مردم از روش مناسبي در آغازين سال از چهارمين دهه استقرار نظام جمهوري اسلامي نيست. بلكه همه گروهها بايستي به صورت مشخص – و البته با توجه به واقعيتهاي سياسي كشور – برنامههايي براي دوره چهارساله پس از پيروزي خود ارائه دهند. امروز همگان قبول دارند كه كشورايران، هم فرصتهاي بسيار خوبي در اختيار دارد و هم با تهديدهاي جدي مواجه است. اين تهديدها و فرصتها – بالقوه يا بالفعل– به گونهاي است كه عبور و بهرهمندي از آنها مستلزم تصدي رياست جمهوري و دولت توسط يك گروه – تاكيد ميشود گروه نه فرد– مي باشد كه هم داراي تفكر صحيح باشند و هم آراسته به صفت شجاعت در اجرا. پس لازم است كه همه گروهها و افراد، با پايان دادن به بازي يا ساير بازيهاي مشابه، در اولين فرصت –كه همين امروز هم بسيار دير است– برنامههاي دقيق خود را به مردم عرضه نمايند و كانديداهاي احتمالي رانيز معرفي كنند. اگر اين اقدام صورت گيرد گروههاي مرجع به مردم كمك خواهند كرد تا مفيدترين و اجراييترين برنامه را شناسايي كنند. اكثريت مردم نيز به خوبي قادر خواهند بود تا با مراجعه به سوابق كانديداهاي احتمالي، لايقترين و شجاعترين آنها رابراي اجراي اين برنامهها برگزينند. پيگيري اين روش به گروههاي سياسي نيز فرصت لازم را خواهد داد تا از راههاي رسمي و غيررسمي، محبوبترين كانديداي نزديك به جناح خويش را شناسايي و در نزديكي انتخابات او را به عنوان كانديداي رسمي معرفي كنند.
گامي كه كروبي برداشت و امروز دقيقاً در فاصله 8 ماه تا برگزاري انتخابات، خبر آن منتشر شد را بايد به فال نيك گرفت. البته همانطور كه دبير كل حزب اعتماد ملي گفته است در مراحل نهايي ممكن است كانديداي اجماعي اصلاحطلبان، كروبي باشد يا فرد ديگر. اما اقدام او فتح باب خوبي است تا همه گروهها و افرادي كه خود را ملزم به صداقت ميدانند با ارائه برنامه، به مردم فرصت كافي براي بررسي برنامهها و شناسايي بهترين كانديدا را بدهند.
_____________
*قدس
روزنامه قدس در سرمقاله خود با عنوان «پتقلب انتخاباتي؛ قاعده دموكراسي آمريكا» به قلم غلام رضا قلندريان آورده است:
در شرايطي كه انتخابات رياست جمهوري آمريكا كمتر از يك ماه ديگر برگزار مي شود، مقامهاي ايالات متحده از تقلب گسترده در اين زمينه خبر دادند. اين در حالي است كه حاكميت آمريكا در پيشگيري از تقلب در انتخابات، عملاً ناتوان شناخته شده است.
سلامت يا بيماري يك نظام سياسي را مي توان از طريق مشروعيت نهادهاي سياسي و اقتصادي، مقبوليت آنها براي مردم و ميزان وفاداري و اعتماد شهروندان به نظام موجود اندازه گرفت. جريانهاي چند سال اخير آمريكا و انتخابات رياست جمهوري اين كشور، سلامت نظام آمريكا را به بوته آزمايش گذاشته است.
امروز يك توافق كلي در آمريكا وجود دارد؛ سلامتي نظام سياسي در حال تهديد است، ولي در اينكه آمريكا بيمار است يا خير، اختلاف نظر وجود دارد.
تقلب در انتخابات آمريكا در حالي گستره رسانه اي مي يابد كه صاحب نظران و انديشمندان با نظريه پردازيهاي گوناگون، ايالات متحده آمريكا را آمال دموكراسي قلمداد مي كنند و حتي برخي از متخصصان در اقدامي فراتر از برداشتهاي موجود، آن را تنها پارادايم موفق در تئوريهاي سياسي معرفي مي نمايند.
نظام سياسي آمريكا در سالهاي پس از فروپاشي شوروي، شكل و الگوي جهاني را در نبود رقيب قدرتمند خويش، تك قطبي تعريف نمود و با تحريك عراق براي حمله به كويت و اقدام نظامي براي بيرون راندن عراق از اين كشور، موضوع مذكور را تفسير عملي كرد.
پس از تثبيت انگاره مذكور، آمريكا سرمست از پيروزي بدون جنگ، پرچمدار تزريق ايده دموكراسي به كشورهاي ديگر نيز شد تا ضمن اثبات برتري واشنگتن، اين كشور را به عنوان مركز ثقل توليد ايده و مفهوم سياسي براي مناسبات و بروكراسي ديگر بازيگران، معرفي كند.
اين تلاشها هنگامي جذابيت بيشتري به خود گرفت كه استراتژيستي به نام «فرانسيس فوكوياما» با طرح ايده «پايان تاريخ» تصميم سياستمداران آمريكا را از پشتوانه تئوريك و مباني علمي و نظري برخوردار ساخت.
اكنون جهان شاهد اقدامهاي ماجراجويانه كاخ سفيد با توجيه حمايت از پروژه دمكراتيزاسيون در كشورهاي خاورميانه و جهان اسلام است؛ اقدامهايي كه ديدگاه هاي جانبدارانه حتي افراد خوشبين كشورهاي اسلامي را با ترديدهاي جدي مواجه ساخته است.
در سالهاي اخير، بويژه پس از به قدرت رسيدن جورج بوش، بازي انتخابات در منظومه سياسي و ادبيات انتخاباتي ايالات متحده مشمول تحول مفاهيم گرديده و رقابتهاي انتخاباتي از زمان وي، با شائبه هاي زيادي همراه بوده است. مردم آمريكا، نه تنها مشروعيت انتخاباتي بوش را مخدوش مي دانند، بلكه اصرار و ابرام عالي ترين مقام اجرايي كشور را مبني بر صحت و سلامت انتخابات، بيماري دستگاه سياسي قلمداد مي كنند، به نحوي كه جورج بوش در دور اول با حمايت قضات جمهوريخواه بر مسند حكومت تكيه زد و دور دوم نيز با بهره گيري از عنصر خارجي، قهر سازمان القاعده را سرمايه رقابتهاي سياسي نمود و با غلبه رويكرد امنيتي بر سياسي، آراي شهروندان جامعه آمريكا را ربود.
در انتخابات اخير، قبل از اين كه ماجراهاي معاون مك كين، خانم «سارا پيلين» شفافيت بيشتري به خود بگيرد، اتهامهاي اوباما سوژه ديگري براي دغدغه هاي ذهني مردم گرديد كه افشا شدن تقلب، هر گونه امكان تحقيق و تأمل از سوي مردم را سلب نمود. بدين ترتيب، بار ديگر اذهان عموم مردم آمريكا و جهانيان به انتخابات ايالات متحده معطوف گرديده تا بن بست نظريه «پايان تاريخ» فوكوياما را در مركز دهكده جهاني نظاره گر باشند.
اتفاقهاي اخير بيانگر اين موضوع است كه ساختارهاي اين نظام، متناسب با نظريه هاي ارايه شده نيست و بيماري آن با رخدادهاي انتخابات اخير برملا گرديده است.
سردمداراني كه با اين بهانه سلطه خويش را بر مناطق ديگر تعقيب مي كنند، بايد بدانند كه كشور متروپل از بيماري مفرط و مزمن دموكراسي در رنج است.
حوادث تفكيك ناپذير در حوزه اقتصادي و سياسي، نشانگر اتفاقهاي قريب الوقوع در جامعه آمريكاست و سرنوشتي مشابه شوروي سابق را در آينده رقم خواهد زد.
بازي رقابت سياسي در آمريكا، هشداري به كشورهاي سطحي نگر است كه هنوز به اقدامهاي تحول آفرين مثبت از سوي آمريكا در جوامعشان اميدوارند و نمي دانند كه كالاي دموكراسي مورد نظر مقامهاي كاخ سفيد از رونق افتاده و ديگر خريداري ندارد.
بدين ترتيب، اين افشاگري، مردم آمريكا را نسبت به سياستمداران و نخبگاني كه سكاندار كشتي سياست اين كشور مي باشند، هوشيار نموده و ناكارآمدي و بي توجهي به جايگاه و شأن مردم را بر همگان اثبات نموده است. رقابت سياسي قبل از آنكه از قواعد و اصول دمكراتيك پيروي كند، بازي تنازع قدرت است و كارگردانان آن با پنهان كردن چهره واقعي خود در وراي ادبيات سياسي، هدفهاي غولهاي ثروت و قدرت را تعقيب مي كنند. به همين دليل، با وجود كثرت احزاب در جامعه آمريكا، مافياي قدرت فرصت بروز و ظهور به فعاليت آنها نمي دهند تا همچنان مردم ناگزير از انتخاب يكي از دو حزب معروف باشند؛ به نحوي كه «مايكل مور» فيلمساز و فعال سياسي، اجتماعي آمريكايي، پس از آنكه حقه بازيها و لجن كاريهاي پشت پرده دو حزب را در طول تاريخ برملا مي كند، پيشنهاد مي نمايد مردم به دنبال نامزدهاي مستقلي باشند.
________________
*مردم سالاري
روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان «اما بدون فراهم كردن زير ساخت ها »به قلم عباس محتشمي آورده است :
بالاخره آقاي احمدي نژاد به علت واكنش هاي تند فعالان بخش هاي مختلف اقتصادي و صنوف گوناگون و البته تعطيلي برخي بازارها در شهرهاي مختلف نسبت به وضع قانون ماليات بر ارزش افزوده در اين مدت كوتاه از اجراي آن، دستور توقفش را صادر كرد و به وزير اقتصاد ماموريت تدوين برنامه اي عملياتي ظرف دو ماه را داد تا در اين سال آخر دوره رياست جمهوري خود بيش از اين بر تورم نيفزايد و اقبال عمومي مردم را نسبت به گروهش كمتر و كمتر نكند. البته بايد به اين اقدام رئيس جمهور آفرين گفت زيراكه جلوي ضرر را هر وقت بگيريد، منفعت است و كدام منفعت از اين بالاتر كه در شرايط حاضر كه طبق آمار رسمي بانك مركزي نرخ تورم از مرز 23درصد هم گذشته و از سوي ديگر بيكاري در كشور بيداد مي كند، جلوگيري از اشتباهي ديگر بسيار مهم و حياتي خواهد بود و بايد از رئيس جمهور متشكر بود. كسي منكر اثرات مفيدي كه ماليات بر ارزش افزوده مي تواند بر اقتصاد و به خصوص درآمدهاي مالياتي دولت داشته باشد، نيست. اما سوال اصلي اينجاست كه چرا يك برنامه به اين مهمي اول بايد اجرا شود و بعد به علت ايجاد معضلات ناشي از تعطيلي بازارها براي آن برنامه اي عملياتي تدوين شود؟ مگر دولتمردان همگي متفق القول نمي گفتند كه اين برنامه يك برنامه كاملا كارشناسي شده و در راستاي عدالت اجتماعي است؟ پس چرا اگر اين گونه بود، در ابتداي راه با مشكل برخورد كرد؟ براستي هزينه اقتصادي تعطيلي بازارهاي مختلف در شهرهاي گوناگون را چه كسي بايد بپردازد؟ آيا اين اتفاقات در راستاي شعار عدالت طلبي دولت نهم است؟ مگر در نهايت كسي به جز قشر متوسط و ضعيف اقتصادي جامعه هم ضرر مي كند؟ آيا اين طرح در شرايط كنوني بر تعداد افراد زير خط فقر نمي افزايد يا وضع آنان را بدتر نمي كند؟ چراكه در اين بين مردم عادي بيشترين سهم را در اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده دارند. به عبارت بهتر، قرار است با اجراي اين قانون به جاي دريافت ماليات بيشتر از افراد كمتر، ماليات كمتر از افراد بيشتر اخذ شود. به طوري كه ماليات تبديل به يك منبع عادلانه و تضمين شده براي مصارف عمومي بودجه شود و به مرور جاي خود را در بودجه، به جاي درآمد هاي نفتي باز كند اما حيف كه شيوه هاي اجرا مشخص نشده است.
برخي از فعالان اقتصادي حتي خواستار تعويق شش ماهه تا يك ساله اجراي اين قانون شده و بر لزوم تكميل زير ساخت هاي اجراي اين طرح از جمله الكترونيكي شدن مبادلات اقتصادي و فرهنگ سازي و اطلاع رساني بيشتر به مردم براي اجراي آن تاكيد كرده اند. اكثر كارشناسان معتقدند بايد اين قانون به صورت تدريجي اجرا شود تا در جامعه جا باز كند. البته بايد گفت بستر لازم براي اجراي اين طرح در ايران، از فرهنگ سازي گرفته تا زيرساخت هاي الكترونيكي مرتبط با مراودات اقتصادي هنوز در ابتداي راه است. از سوي ديگر سازمان امور مالياتي به عنوان نهاد اصلي متولي اجراي اين قانون، اطلاع رساني جامعي انجام نداده، لذا بسياري از مردم هنوز نمي دانند چگونه بايد در قبال اين قانون مترقي كه بيش از 20 سال (از سال 1366) مراحل مقدماتي خود را پشت سر گذاشته عمل كنند. اينكه هم اكنون در بيش از يكصد كشور جهان اين قانون اجرا مي شود، نشان از موثر بودن آن دارد.
اما بايد ديد آيا زيرساختهاي موجود در كشور ما هم مثل آنهاست يا اينكه راهي طولاني براي اجراي كامل و صحيح اين قانون در پيش رو داريم؟
در پايان بايد گفت كه ارائه طرحهاي رنگارنگ و جديد در زمينه هاي گوناگون و بدون توجه به وجود زيرساخت هاي مختلف آن مي تواند پيامدهاي ناگوار بسياري براي كشور درپي داشته باشد. زيراكه شرط تحقق يك طرح ظاهر زيباي آن نيست، بلكه درست اجرا كردن آن است.
انتهاي پيام/
دوشنبه 22 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]
-
گوناگون
پربازدیدترینها