واضح آرشیو وب فارسی:قدس: قوانين را به نفع نوابغ تغيير دهيم (قسمت اول)؛ تيزهوشان در محاصره آدمهاي معمولي
گروه جامعه - زهرا صابري :تيزهوشي موهبتي الهي و ظرفيتي است ارزنده كه مي تواند با بهره برداري صحيح مفيد واقع شده و يا ناخواسته پنهان مانده و شكوفا نشود.
اين وظيفه والدين و مربيان يك كودك تيزهوش است كه زمينه شكوفايي اين استعداد نهفته را فراهم مي كند. تاكنون در همه نقاط جهان اطلاع رساني درباره پديده تيزهوشي در كودكان بسيار ضعيف و ناچيز بوده و با وجود آنكه همواره تأكيد مي شود كه شناسايي و حمايت زودهنگام از يك كودك تيزهوش حائز اهميت است با اين حال زمينه شناخت دقيق اين پديده و ايجاد بسترهاي حمايتي لازم در اين خصوص هرگز فراهم نشده است.
در مطلب پيش رو كه در طي چند هفته گذشته به مناسبت سي امين سالگرد تأسيس انجمن كودكان تيزهوش در آلمان منتشر شده است، به بررسي پديده تيزهوشي در كودكان از منظر شيوه هاي شناخت و حمايت از كودكان تيزهوش براساس آخرين تحقيقات انجام شده در جهان مي پردازيم.
آيا وقتي كودكي 4 ساله توانست كتاب بخواند و يا با 5 سال سن موفق شد پازلي 500 تكه اي را به درستي در كنار هم بچيند، مي توان اين كودك را تيزهوش ناميد؟ تشخيص صحيح پديده تيزهوشي در كودكان كار چندان ساده اي نيست، چه بسا ممكن است كودكي تيزهوش نبوده و به سادگي از سوي والدين و مربيان تحت فشار قرار بگيرد، برعكس در بسياري از موارد نيز كودكان تيزهوش كشف نمي شوند، در چنين حالتي در حالي كه پسران با فعاليت بيش از حد و يا امتناع از فعاليت واكنش نشان مي دهند، اغلب دختران خود را با شرايط موجود وفق داده و به هوش خود اهميتي نمي دهند.
بهره هوشي يا همان IQ يك معيار شناسايي براي ارزيابي استعدادهاي فكري انسان است. بر اين اساس هوش يك شخص در قياس با متوسط هوشي مجموع جمعيت مورد آزمايش قرار مي گيرد.
در نمودار حاصل از نتايج تست هوشي انجام گرفته بر مجموعه اي از افراد چنانچه متوسط هوشي ثبت شده 100 باشد، افرادي كه ضريب هوشي آنها 130 يا بيش از آن تعيين شود تيزهوش محسوب مي شوند، اما همانند هر تست ديگري تست هوشي نيز همواره با درصدي از اشتباهات همراه است، به طوري كه هرگز نمي توان بهره هوشي فردي را با اطميناني صد در صد تعيين كرد.
به همين دليل نظارت دقيق بر مجموعه رفتارهاي يك كودك و نيز گفتگو با مربيان و معلمان وي در شناسايي و تخمين صحيح ميزان هوش آن كودك اهميت بسزايي دارد.
تيزهوشي و اهميت آن در كودكان
در كشور آلمان، طبق آخرين آمار 300 هزار كودك تيزهوش و 2/1 ميليون كودك باهوش بالاي متوسط (با بهره هوشي بين 115-130) وجود دارد. تيزهوشي كودكان زمينه هاي مختلفي نظير منطق و رياضيات، زبان شناسي، موسيقي، هنرهاي تجسمي، ورزش و حوزه هاي اجتماعي را در بر مي گيرد.
برخي روان شناسان كودك، در چند سال گذشته بر اين عقيده بودند كه پديده تيزهوشي به سادگي قابل شناسايي است (مثلاً از نمره هاي خوب يك كودك در مدرسه) و يا اينكه ضرورتي براي كشف كردن تيزهوش وجود ندارد، زيرا اين كودكان خود به خود و به صورت طبيعي ارجحيت پيدا مي كنند و لذا ديگر نيازي به حمايت بيش از حد ندارند. اين در حالي است كه تحقيقات انجام شده نشان مي دهد كه هر دو اين ادعاها معتبر و غير قابل دفاع است.
در الگوي تيزهوشي بررسي شده توسط روان شناس «ژوزف رنزولي» وجود سه عامل در يك كودك را مي توان دليل تيزهوشي وي دانست: توانايي بالاي متوسط، خلاقيت و انگيزه. اگر يكي از اين عوامل حتي بطور موقت نيز موجود نباشد- بويژه انگيزه- نمي توان كودك را صرف وجود دو فاكتور ديگر تيزهوش ناميد.
هم اكنون روان شناسان معتقدند، بايد چنين تصور كنيم كه كودكان تيزهوش نيز به اندازه كودكان معلول ذهني (مثلاً پسر بچه اي با بهره هوشي 70، در حالي كه حد استاندارد بهره هوشي 100 باشد) فاقد بهره هوشي استاندارد هستند، زيرا تنها در اين صورت است كه خواهيم فهميد كودكان تيزهوش نيز براي رفع نيازهاي خود محتاج حمايت و تكنيك هاي آموزشي خاصي هستند، به طوري كه در صورت نبود حمايتهاي لازم در معرض ابتلا به اختلالات رشدي و شخصيتي بسياري نظير افسردگي يا انزواي اجتماعي و در موارد شديدتر خودكشي قرار مي گيرند، بويژه كه طبق آمار ميزان خودكشي در كودكان تيزهوش بسيار بيشتر از كودكان هم سال آنهاست.
به طور كلي مشخصه هاي كودك تيزهوش را مي توان در چند زمينه تقسيم بندي كرد. از جمله اين موارد مي توان به دانش بسيار بالاي اين كودكان در فهم جزئيات، دارا بودن گنجينه لغاتي بسيار وسيع، روحيه كمال جويي و فهم سريع اشارات و دقايق زباني اشاره كرد. ضمن آنكه اين كودكان بسيار شوخ طبع بوده تفكر انتقادي داشته و به ارزيابي مستقل امور مي پردازند. علاوه بر آن كودكان تيزهوش بسيار خود منتقد و حساس هستند آنها ترسهاي غير منطقي داشته و قادرند براي هر مشكلي راه حلهاي خلاقانه و خاصي بيابند.
كودكان تيزهوش داراي انگيزه هاي دروني قوي بوده و به ندرت تحت تأثير انگيزه هاي بيروني قرار مي گيرند. اين كودكان از انجام كارهاي روزمره احساس كسالت كرده و همواره خواستار داشتن نقشي تعيين كننده نسبت به همسالان خود هستند آنها حس عدالت خواهي بالايي داشته و علاقه مندي بسياري به موضوعات بزرگسالان نظير محيط زيست، سياست، دين، مرگ و خير و شر دارند.
دوشنبه 22 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]