تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد هر نوشته‏اى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829510003




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انسان شناسی شهری


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: انسان شناسی شهری
نسان‏شناسي شهري، به عنوان تخصصي ويژه در انسان‏شناسي فرهنگي، پس از جنگ جهاني دوم يعني هنگامي مطرح شد كه وضعيت اقتصادي ـ سياسي جديد سبب رشد گسترده وانفجار آميز شهرها نه فقط در مناطق توسعه يافته بلكه در مناطق درحال توسعه جهان نيزشده بود. اين فرايند نيمي از جمعيت جهان را به طور مستقيم به درون مراكز شهري سوق داد و منجر به گسترش بي‏نظمي اجتماعات و بازسازمانيافتگي اشكال اجتماعي و ارزش‏هاي فرهنگي و به وجود آمدن خصوصيت فرهنگي جديد شد. در واقع اين نوع شهر‏نشيني كه شكل مدرني از شهر‏نشيني بود، برحسب اصول كاملاً متفاوتي سازمان يافته و با اصولي كه در دوران پيشين، شهرهاي ماقبل مدرن را از روستاها جدا مي‏كرد، تفاوت داشت.

--------------------------------------------------------------------------------------

تغيير و تحول به وجود آمده در شهرها و افزايش و رشد سريع جمعيت‏هاي شهري در شهرهاي مدرن و پيآمدهاي فرهنگي، اجتماعي و ظهور خصوصيات فرهنگي جديد و خردهفرهنگ‏ها و هم‏چنين تنوع قومي و بحث همجواريشان، انسان‏شناسان را برآنداشت تا از حوزة كلاسيك كه مربوط به قلمرو جغرافيايي اقوام ابتدايي و بومي بود، به جوامع پيچيده يعني جامعة شهري توجه كنند. كتاب انسان‏شناسي شهري اثر ريچارد بشام از آثار انسان‏شناسي شهري است كه تحت تأثير همين تحولات نگاشته شده و از آثار خواندني و قابل توجه به شمار ميآيد.
اگر زمان تقريبي شكل‏گيري انسان‏شناسي شهري (1940) را تا به حال (2003) به سه دورة دو دهه‏اي تقسيم كنيم، اثر بشام به دورة دوم يعني دو دهة مياني مربوط مي‏شود كه موضوعات خاصي را مورد توجه قرار مي‏دهد و تفاوت‏هايي با دو دهة ديگر دارد.
كتاب مذكور حاوي هشت فصل است. فصل اول كتاب، به روند شكل‏‎گيري انسان‏شناسي شهري و روش‏شناسي كلاسيك انسان‏شناسي و چگونگي انطباق آن با محيط شهري مي‏پردازد. كانون اصلي توجه در كتاب بشام، در همين فصل و فصل آخر كتاب نهفته است به همين دليل براي آشنايي و بررسي اين شاخة تخصصي سعي خواهد شد بر اين فصول تأكيد بيشتري شود.
بشام ريشه‏هاي شكل‏گيري انسان‏شناسي شهري را با تغييرات به وجود آمده پس از جنگ جهاني دوم مرتبط ميداند. با ظهور جنگ جهاني دوم و تغييرات عمده در كشورهاي جهان و برچيده شدن امپراطوري‏هاي استعماري و استقلال كشورهاي تحت استعمار، تغييرات عمده‏اي در رويكرد مطالعاتي انسان‏شناسي به وجود آمد. با جنگ جهاني دوم و تغييرات سريع در سراسر جوامع بشري، انسان‏شناسان روند مطالعاتي خود را كه ابتدا موسوم به جوامع ابتدايي بود، تغيير دادند و به واقعيت‏هاي زندگي اجتماعي مدرن توجه كردند. اين مطالعات از دهههاي چهل وپنجاه ميلادي قرن بيستم آغاز شد و انسان‏شناسان به نقش شهرها كه در جهان امروز باعث تغييرات عمده‏اي در شيوة زندگي و شكل‏گيري تعاريف فرهنگي جديد شدهاند، توجه كردند. بشام نقش تغيير و جهانشمول شدن تغيير پس از جنگ جهاني دوم و پيآمدهاي تغيير را در شكل‏گيري اين شاخه از علم انسان‏شناسي، مهم مي‏داند.
افزون بر اين، وي به نگرش ضد استعماري توجه كرده واضافه ميكند كه اين نگرش در كشورهاي تازه به استقلال رسيده، به دليل مهاجرت و اقامت تعداد كثيري از نخبگان بومي كشورهاي غربي براي آموزش در دانشگاه‏هاي غربي بود. در خلال اين سفرها، حقيقتي براي آن‏ها مكشوف شد كه براي آن‏ها ناراحت‏كننده بود. آن حقيقت، اين بود كه علم انسانشناسي، مردمان موسوم به«ابتدايي‏» را مورد مطالعه قرار مي‏دهد، به اين دليل كه اغلب انسان‏شناسان در همين محيط‏هاي استعماري به مطالعه مي‏پرداختند، اين مكانها عموماً موطن اين نخبگان بود و در عوض، علم جامعه‏شناسي، جوامع متمدن و غربي را مورد مطالعه قرار مي‏دهد. پيوند انسان‏شناسي با مردمان «ابتدائي» به اين تفكر منجر شد كه تداوم حضور انسانشناسان غربي را در اين كشورها نوعي توهين قلمداد كنند و دست به تغييري در نگرش خود نسبت به انسان شناسي بزنند و به اين ترتيب پارادايم انسان‏شناسي را ازمحدودة حوزة ابتدايي وساده خارج كرده، به حوزة جوامع پيچيده و شهري گسترش دهند.
همانگونه كه ذكر شد، فصل اول و آخر كتاب بشام معرفي انسان‏شناسي شهري و روش‏شناسي اين شاخه از انسان‏شناسي است. بقيه فصلها به موضوعات اين شاخه تخصصي و تحقيقاتي كه در قالب اين موضوعات توسط انسان‏شناسان شهري انجام گرفته، پرداخته است. از نكات قابل توجه كتاب بشام پاسخ روش‏شناختي او براي مطالعه در شهرهاست. وي پس از معرفي دو روش پايه‏اي و اساسي انسان‏شناسي كه عبارتند از مشاهدة مشاركتي و كل‎‏گرايي سوالاتي در مورد به‏كار بردن اين روش‏شناسي درگسترة جامعه شهري مطرح مي‏كند. براي مثال بشام اين پرسش را پيش ميكشد كه با توجه به آنكه روششناسي انسانشناسي براي مطالعه بر جوامع كوچك و عناصر و اطلاعرسانهاي محدودي طراحي شده است ، گذر به شهر با پيچيدگي و تنوع و فراوني عناصر آن چگونه امكانپذير خواهد بود؟ آيا گستره وحجم بزرگ شهر سبب نخواهد شد كه مطالعة انسانشناس شهري سطحي وكم عمق شود؟ بشام، براي پاسخ به اين سؤالات و به كاربردن روش‏شناسي دقيق كه به تحريف واقعيت جامعة شهري منجر نشود، كاربرد شيوة خاصي را در روش‏شناسي توصيه مي‏كند. به اعتقاد او اين روش‏شناسي، در متن، ماهيت و ذات انسان‏شناسي نهفته است. انسان‏شناس با اين تمهيد روش‏شناختي است كه مي‏تواند يك متن يا يك پديده را مورد بررسي دقيق قرار دهد. تمهيد روش‏شناختي توصيه شده توسط بشام براي بررسي متن شهري، محدود كردن حوزة ميداني و انتخاب يك زمينة فرهنگي مشخص در جامعة كلان شهري است.
او معتقد است بخش‏بخش كردن حوزه‏هاي شهري و گنجاندن حوزه‏ها در قالب محله يا زمينة فرهنگي با محدودة مشخص، مي‏تواند تمهيدي باشد براي به كارگيري روش‏شناسي پايه‏اي انسان‏شناسي در متن شهري.او معتقد است در حوزه شهري، محققين انسان‏شناس بايد مطالعات اجتماعي سطح ميانه‏اي را جستجو كنند كه هم روش مشاهده مشاركتي و هم روش كل‏‎گرايي درآن قابل به‏كارگيري باشد.بشام در فصل آخر كتاب خود روش‏هاي تكميلي را برمي‏شمارد كه همراه با روش‏شناسي پايه‏اي ميتوانند در مطالعات شهري موردستفاده قرار گيرند. روش‏هاي تكميلي ارايه شده در فصل آخر كتاب بشام عبارتند از: اتنوگرافي خردشهري ، فن معنا‏شناسي قومي و فنشبكه‏اي ، مصاحبههاي رسمي، اتنوگرافي كلان شهري ، و…
وي در فصول ديگر كتاب كه به موضوعات انسان‏شناسي شهري مرتبط است، به‏كارگيري اين روش‏هاي تكميلي را با ذكر نمونه‏هايي تشريح مي‏كند. در واقع او از يك طرف موضوعات انسان‏شناسي شهري را در اين فصول معرفي مي‏كند و از طرفي ديگر روش‏شناسي تكميلي را با بسط موضوع در هر بخش نشان مي‏دهد. به عنوان مثال در فصل پنجم كتاب، يكي از انسان‏شناسان مشهور به نام اسكار لويس با توجه به موضوع در متن شهري با روش‏شناسي تكميلي معرفي مي‏شود كه مي‏تواند مثال موردي دراين باره باشد. كار عمدة لويس، مطالعة فقر شهري و فرهنگ فقربود. وي براي مطالعة اين موضوع از فن زندگينامه استفاده ميكرد. لويس معتقدبود با به‏كارگيري اين روش در يك متن شهري مي‏توان به يك معني واقعي دست يافت. مثلاً براي بررسي و مطالعة عميق يك خانواده از طريق اين روش مي‏توان به معني واحد مؤثري رسيد كه به ديگرخانواده‏هايي كه در موقعيت مشابه اين خانواده زندگي مي‏كنند، قابلتعميم باشد. خانواده سانچز، حاشيه‏نشينان مكزيكوسيتي از مطالعات لويس با اين روش تكميلي است و لويس توانست با اين روش‏شناسي مسئله فرهنگ فقر را ارائه دهد. او فرهنگ فقر را منعكس كنندة وجود محروميت‏هاي اقتصادي، نابساماني اجتماعي يا فقدان يك پديده يا يك حالت خاص نمي‏داند بلكه علاوه بر اين‏ها وضعيت و حالتي مثبتي مي‏داند كه سودمندي‏هايي دربردارد و بدون آن، شخص فقير به سختي مي‏تواند در شرايطي كه براي او وجود دارد به زندگي بپردازد، در واقع فرهنگ فقر از ديدگاه لويس، روشي از زندگي است و بهترين مكان براي مطالعة اين فرهنگ را محلة فقير‏نشين شهري مي‏داند. همان‏گونه كه مشاهده مي‏شود، روش تكميلي در يك متن شهري با زمينة فرهنگي مشخص در كتاب بشام به خوبي معرفي مي‏شود و خواننده را با نحوة به كاربردن آن با يك مثال‏واره آشنا مي‏سازد.
همانگونه كه گفتيم انسان‏شناسي شهري سه دورة دودهه‏اي را تا به حال پشت سرگذاشته است. نسل‏هاي انسان‏شناسي شهري در طي دوره‏هاي مختلف موضوعات متفاوتي را مورد مطالعه قرار مي‏دادند.
نسل اول‏ انسان‏شناسي شهري كه متعلق به دو دهة اول يعني دهههاي چهل و پنجاه بود. درپي يافتن بقاياي زندگي روستايي در شهر بود. اين نسل را مي‏توان در نزد انسان‏شناسان مكتب منچستر ديد كه درپي يافتن قبايل و قبيله‏‎گرايي در شهرهاي آفريقاي مركزي بودند و حتي مفهوم باسازي قبيلهاي را ابداع كردند.
دو دهة دوم يعني دهههاي شصت وهفتاد قرن بيستم تا حدودسال1980 ،نسل دوم انسان‏شناسي، موضوعات اصلي انسان‏شناسي در گذشته را، در شهر جستجو مي‏كردند. در اين دوره، شهر به مفهوم عام كلمه مورد توجه نبود، اكثر انسان‏شناسان شهري اين دوره مسايل خاصي همچون مهاجرت، خويشاوندي، قشربندي اجتماعي، سازگاري و نحوة سازگاري مهاجران، نقش‏هاي اجتماعي و غيره را در شهر جستجو ميكردند.
آغاز نسل سوم انسا‏ن‏شناسي شهري از حدود 1980 ميلادي است كه انسان‏شناسان شهري، علايق‏شان را بهتمامي جنبههاي زندگي شهري معطوف كردند. براي انسان‏شناسي شهري اين دوره آنچه اهميت دارد، خصوصيات فرهنگ شهري و ويژگي‏هاي شكل‏هاي گوناگون زندگي در شهر مورد مطالعه است اين انسان‏شناسي ديگر به دنبال پديده‏هاي زندگي روستايي و كوچ‏نشين يا مسايل ديگر از اين دست در شهرنيست.
كتاب انسان‏شناسي شهري بشام را بايد متعلق به دورة دوم دانست . با رجوع به فصول دوم به بعد، بشام موضوعات خاص انسان‏شناسي را در شهر جستجو مي‏كند. موضوعاتي همچون مهاجرت ازروستا به شهر، عوامل دفع و جذب، خويشاوندي در شهر، طبقه، كاست و قوميت در جوامع شهري.
با اين وصف اثر بشام، اثر قابل توجهي است و از آثار كلاسيك انسان‏شناسي شهري به شمار مي‏آيد. نحوة پرداخت و زبان شيوا و گوياي وي از شروع تا پايان كتاب و توجه جامع‏نگر و كامل او را چه به لحاظ نظري، تاريخي و روش‏شناختي و چه به لحاظ موضوعي و مثال‏واره‏اي در جاي جاي كتاب ميتوان ديد.در اينجا ميتوان نگاهي نيز به موضوع شهري در ايران داشت.
اهميت مطالعات انسان‏شناسي شهري در ايران
براي انسان‏شناسي شهري در ايران هيچ پيشينه‏اي نمي‏توان رديابي كرد. در مقايسه با دامنه گستردة ادبيات اين رشته در آمريكا و اروپا، هنوز به‏رغم اهميت مطالعات شهري در ايران به دليل دگرگوني‏هاي به وجود‏ آمدة شهري در سال‏هاي اخير و وجود خصوصيات فرهنگي و اشكال گوناگون آن، بررسي و شناخت آن از اين منظر مورد توجه قرار نگرفته‏ است و زمينة وسيعي را جهت كار براي انسان‏شناسان و محققان نسل‏هاي كنوني و آتي عرضه مي‏كند. براي روشن‏ كردن اهميت انسان‏شناسي شهري در مطالعات شهرهاي ايران، لازم است نگاهي اجمالي به دلايل مطالعه از چند زاويه داشته و از اين چند منظر اهميت مطالعة اين رشته در شهرهاي ايران را اجمالاً روشن كرد.
شهرهاي ايران از خصوصياتي منحصر به فرد برخوردارند. منشاء توسعه و تكامل شهرهاي ايراني دلايل گوناگوني داشته است. بسياري از اين شهرها بر حسب كاركردهاي ويژه‏اي به وجود آمده‏اند. و هنوز تحت تأثير همان كاركردها و با تركيبي از عناصر بيروني قرار دارند و بر رفتارها و خصوصيات فرهنگي مؤثرند. از ويژگي‏هاي عمده‏اي كه شهرهاي ايران متأثر از آن هستند ،تنوع و پراكندگي تحت تأثير زمينه‏هاي فرهنگي، قومي، اقليمي است. اين امر خصوصيات و اشكال گوناگوني از فرهنگ شهري را به وجود آورده و بر ساخت كل شهر تأثير گذاشته است.
الف ـ تأثير زيست شهري براشكال زيستي ديگر
با مدرن شدن جامعة ايراني به خصوص در زيست شهري و منشاء تغيير در اين زيست، اشكال زيستي ديگر تحت تأثير اين زيست قرار گرفته‏اند. به گونه‏اي كه زيست عشايري و روستايي در زيست شهري مستحيل شده است. مرزهايي كه در گذشته ميان اين سه نوع زيست وجود داشته برچيده و نفوذ زيست شهري بر زيستهاي ديگر بيشتر شده است.
انسان‏شناسي شهري با مطالعة دقيق مي‏تواند، استمرار زيست عشايري و روستايي را در زمينة شهري مورد مطالعه قرار دهد و به اين پرسش پاسخ دهد كه آيا شهرهاي ايران به جوامع شهري واقعي مبدل شدهاند؟ يا در شهرهاي ايران مجموعه‏اي از زيست‏هاي عشايري و قومي روستايي وجود دارند كه در كنش عمومي مشاركت ندارند و بر ساخت كلي شهر تأثير مي‏گذارند؟ در واقع آيا انسجام شهري ايراني وجود دارد يا قبيله و روستا و نظام موروثي پنهان در داخل شهر ادامه داشته و بر مفهوم جامعه شهري غلبه دارد؟ از طرف ديگر تأثير زيست شهري بر زيست‏هاي ديگر چگونه بوده و اين تأثير چه تغييراتي را در ساختار اجتماعي فرهنگي زيست عشايري و روستايي گذاشته است؟ به طور كلي اختلال در سه شكل زيستي در ايران در چند دهة اخير پيآمدها و نتايجي به همراه داشته كه شناخت اين مسايل مي‏تواند نقش عمده‏اي در درك خصوصيات و اشكال فرهنگي جامعه ايراني و تغييرات به وجود آمده داشته باشد. انسان‏شناسي شهري با مطالعه در اين زمينه مي‏تواند چگونگي سازگاري مردم را در شهر با پس‏زمينه‏هاي روستايي و عشايري نمايان سازد.
ب ـ گسست شهر قديم / شهر جديد
اين موضوع ميتواند يكي از دلايل ديگر اهميت مطالعات انسان‏شناسي شهري در ايران باشد شهرها كه درگذشته داراي طرح و بافت فرهنگي- اجتماعي خاصي بودند. در اين شهرها روابط و كنش‏هاي اجتماعي و خصوصيت فرهنگي نوعي پويش دروني به وجود ميآورد. اما تغييرات در شهرها در چند دهة اخير، منجر به گسست و انقطاع شهر با اين گذشته شده و شالوده‏هاي كهن ارتباطات درون شهري و معماري و به طور كلي طرح و بافت نظام اجتماعي فرهنگي از هم گسسته شده است. (حبيبي، 1378)
عناصر جديد كه در شهرهاي ايران وارد شده، بر شيوة زندگي شهري تأثير گذاشته و شهرهاي ايران را به سمت سبك مدرن سوق داده كه خواه ناخواه اين سبك جديد بر رفتار مردم تأثير گسترده‏اي داشته است. انسان‏شناسي شهري سعي دارد يك ديدگاه انسان‏شناختي براي مطالعة زندگي شهري در فضا و زمان سبك جديد شهرها نسبت به فضا و زمان سبك قديم شهرها به دست دهد و تغييرات و تحولات اين انتقال را مورد كنكاش قرار داده و نفوذ و تأثير شهرها بر الگوي سبك جديد زندگي مردم را مورد بررسي قرار دهد. در واقع انسان‏شناسي شهري سعي دارد با مطالعة تطبيقي زندگي شهري در زمان ومكان در اين دو سبك به نتايج مفيدي دست يابد.
پ ـ مهاجرت روستايي
يكي ديگر از پديده‏هايي كه در چند دهة اخير مي‏توان در شهرها مشاهده كرد روانه شدن سيل گسترده‏اي از جمعيت روستايي و عشايري به شهرها و در پي آن افزايش جمعيت شهري است. فروپاشي شيوه‏هاي توليدي سنتي در جامعة ايراني كه نقطة اوج آن به اصلاحات ارضي در دهة چهل برمي‏گردد به عنوان نقطة عطفي در روند شهرنشيني در ايران قابل بررسي است. اين روند شهرنشيني از سال 1340 تا 1360، نرخ جمعيت شهري را 5/34 درصد به 51 درصد رساند ورشد اين نرخ هنوز ادامه دارد. تا قبل از اصلاحات ارضي، ايران كشوري روستايي ـ عشايري بود و اكثر مردم در جوامع روستايي يا عشايري زندگي مي‏كردند، اما با پيدايش دولت مدرن و سياست تخته‏قاپو كردن و مصرفي شدن جامعة ايراني به دليل پيدايش دلارهاي نفتي و افزايش خدمات پس از اصلاحات ارضي درصد شهرنشيني روند رو به افزايش داشت و اكثر مردم را در خود جاي داده است.(حساميان،1377 ، مك كي 1380)
درچند دهة اخير، در برخي از شهرها ميزان رشد مسئلهساز بوده است. حركت از روستا و اجتماعات كوچك به جامعه شهري با ابعاد بزرگ تغييرات عمده و گسترده‏اي در شيوة زندگي شهري و الگوي كنشي و روابط اجتماعي و همچنين در سنت‏هاي فرهنگي از يك زمينة روستايي ـ ايلي به زمينة شهري به وجود آمده است. با توجه به روستايي و ايلي بودن بسياري از مردم شهرهاي ايران و سكونت آن‏ها در شهرها يكي از مسايلي كه مي‏توان به آن توجه كرد، گسست يا عدم رابطه ميان فرهنگ و سرزمين است. به اين معني كه آيا مرزهاي جغرافيايي مشخص براي فرد شهري با زمينة فرهنگي روستايي گسسته شده يا ادامه دارد؟ با توجه به شرايط اجتماعي مدرن و شهري شدن اكثر مردم ايران در شهرها، افراد از فضاهاي فرهنگي وجغرافيايي خود كنده و به مكان جغرافيايي و فرهنگي جديدي با خصوصيات و ويژگي‏هاي نو پرتاب شده‏اند. اين فرايند كه در اكثر شهرهاي ايران ديده مي‏شود و داراي نتايج و پيآمدهاي روان‏شناختي، اجتماعي، فرهنگي فراواني بوده است. در واقع، انسان‏شناسي شهري سعي دارد در بحث مهاجرت به عوامل دفع و جذب آن بپردازد. همچنين سعي دارد اين موضوع را روشن سازد، آيا زمينه‏هاي روستايي، ايلي در زمينه‏هاي شهري استقرار دارد يا نه؟ اين استقرار در چه زمينه‏هايي است؟ چه تأثيري بر روابط اجتماعي و به طور كلي در ساخت پيآمدهاي مهاجرت، الگو‏هاي اسكان مهاجران ـ مثلاً زاغه‏نشيني، حاشيه‏نشيني، كپرنشيني ـ و وضعيت آن‏ها در شهرها داشته است؟ واز اين راه احتمالاً بتواند به نتايج مفيدي از اين واقعيت‏هاي اجتماعي و فرهنگي مدرن دست يابد.
ت ـ كريولي شدن فرهنگ
دليل ديگري كه مطالعات انسان‏شناسي شهري مي‏تواند در ايران اهميت داشته باشد، كريولي شدن فرهنگ شهري در شهرهاي ايران است.
مفهوم كريول در زبان‏شناسي وفرهنگشناسي به كار مي‏رود. زبان يا فرهنگ كريول پديدهاي است كه به صورت يك زبان كاملاً تحول يافته با يك رشته قواعد كامل و واژگان وسيع تكامل يافته باشد. (پلاك، 1375) به عبارت ديگر، زبان يا فرهنگ كريول به پديدهاي مي‏گويند كه از تركيب دو زبان يا فرهنگ مختلف پديد آمده باشد اين مفهوم را مي‏توان در فرهنگ‏هاي شهري نيز مشاهده كرد. اكثر شهرهاي ايران داراي فرهنگ شهري خالص و ناب گذشته نيستند. با ورود به عرصه مدرن و تحولات گسترده در ايران و تأثير مدرنيته بر فرهنگ شهري، اكثر شهرهاي ايران در واقع داراي آميزهاي از نفوذ فرهنگ بيرون و سنتهاي محلي، به عبارت ديگر همان فرهنگ كريول شده هستند.
دامنة زندگي مردم اكثر شهرهاي ايران از حدود و حصار خود شهرها و ايران فراتر رفته است. در اكثر شهرها، مي‏توان به پيوستارهاي فرهنگي برخورد كرد كه يك سوي آن مربوط به كلان‏ شهرهاي اروپايي و آمريكايي (عناصر مدرنيته) و سوي ديگر آن به فرهنگ ملي و سنت محلي مربوط مي‏شود. در اكثر شهرهاي ايران ديگر فرهنگ ناب شهري مفهومي نيست كه بتوان آن را در محدودة همان شهر مشاهده كرد. در اين‏جا بايد توجه داشت كه مفهوم كريوليشدن فرهنگ‏هاي شهري ايراني مترادف با تركيب پيوندي يا التقاطيشدن فرهنگ‏ها نيست، بلكه دقيقاً به اين معنا است كه از تركيب دو يا چند فرهنگ متفاوت، فرهنگ جديدي پديد آمده كه مانند زبان كريول جاي خود را پيدا مي‏‏كند و عمق تاريخي مي‏يابد.
بنابراين، انسان‏شناسي شهري در حوزه شهرهاي ايران مي‏تواند به چگونگي جذب و پذيرش فرهنگ جهاني در فرهنگ محلي و به وجود آمدن شيوة خاصي از زندگي اجتماعي فرهنگي در شهرهاي ايران بپردازد. به بيان ديگر كريوليشدن فرهنگ شهرهاي ايران در همه جا و در همه وقت يك گونه و يكسان نيست. بنابراين انسان‏شناسي شهري مي‏تواند اين نايكسان و ناهمگون شدن فرهنگ شهرهاي ايران را نمايان سازد. دليل اين امر پراكندگي شهرهاي ايران با زمينه‏‏هاي فرهنگي قومي و گونهشناسيهاي متنوع است كه كريوليشدن فرهنگي متنوع و منحصر به فرد خود را به وجود مي‏آورد.
ث ـ تعدد وتنوع قومي
از موضوعات ديگر مورد مطالعه در انسان‏شناسي شهري كه ميتواند توجه اكثر انسان‏شناسان شهري را جلب كند و در ادبيات اين رشته حضور برجسته‏اي دارد، تنوع قومي در شهرها است. اين رشته در ادبيات حضور برجستهاي دارد.
همان‏گونه كه در بحث مربوط به موضوعات انسان‏شناسي شهري ذكر شد، انسان‏شناسي شهري بخشي از مطالعات خود را بر روي شكل‏گيري جماعت‏هاي ويژه در بعضي محله‏هايي كه جداسازي قومي در آنها اتفاق افتاده متمركز ميكند ايران نيز مجموعه‏اي نامتجانس از گروه‏هاي قومي و انساني مختلف است. در واقع، مجموعة ناهمگوني از اقوام و مليت‏هاي مختلف نژادي، زباني، مذهبي، فرهنگي است. ( القايي، 1378 واحمدي 1378). اين تنوع تا قبل از مدرن شدن ايران در مرزهاي اقليمي و جغرافيايي خود محدود بود و اختلاط و همجواري ‏ در آن مشاهده نمي‏شد. اما با مدرنشدن جامعة ايراني و اهميت شهرنشيني و افزايش درصد شهرنشيني سريع و انفجار جمعيتي شهرها به دليل مهاجرت بي‏رويه روستاييان و عشاير و گروه‏هاي قومي به شهر‏ها پديده‏‏اي را به وجود آورد كه مي‏توان، از آن به نام هم‏جواري1و همسايگي گروه‏هاي قومي در شهرها نام ‏برد. تركيب ساختار شهرهاي ايران نه تنها از همين رويكرد تنوع قومي برخوردار شده، بلكه در برخي موارد هر گروه قومي مشاغل ويژه‏اي را برگزيده و محله‏اي را چه برايسكونت وچه به عنوان محل اشتغال، اشغال كرده‏اند. اين جداسازي قومي و شغلي، مسايلي همچون محله‏بندي‏ها و تأثير آن بر بافت شهري، هويت‏يابي، خاص‏گرايي شهري و بسياري از مسايل ديگر را به دنبال داشته كه هريك مي‏تواند در انسان‏شناسي مورد مطالعه قرار گيرد. به طور كلي پديده قوميت وهمجواري در اكثر شهرهاي ايران اهميت بسيار داشته و جاي بررسي و مطالعه فراواني دارد.
علاوه بر موضوعاتي كه در زمينة‏ اهميت انسان‏شناسي شهري در مورد شهرهاي ايران ذكر شد، موضوعات متنوع ديگري چون: خانواده و خويشاوندي در شهر، جرم و بزهكاري شهري، خرده فرهنگ‏هاي شهري، عملكرد نهادها و سازمان‏هاي شهري و نحوه ارتباط مردم با آنها درشهرهاي ايران وجوددارد كه هريك ميتوانند به عنوان دستمايهاي براي مطالعه و بررسي قرار گيرند

منابع:
ـ احمدي ،حميد، 1378، قوميت وقوم گرايي درايران، تهران، نشرني.
ـ الطلايي، علي، 1378، دربحران هويت قومي ايران، نشر شادگان.
ـ بيتس، دانيل، پلاك، فرد، 1375، انسان شناسي فرهنگي، ترجمه محسن ثلاثي، تهران، انتشارات علمي.
ـ حبيبي، محسن، 1378، ازشارتاشهر، تهران، انتشاراتدانشگاه تهران.
حساميان، فرخ و ديگران، 1377، شهر نشيني درايران، تهران، آگاه.
- مككي، ساندرا، 1380، ايرانيها(ايران،اسلام، روح بكملت)، ترجمه شيوا رويگريان، هران، ققنوس






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن