محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829753135
بومي گزيني؛ كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكل ها
واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: بومي گزيني؛ كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكل ها
مهاجرت غيربوميان به سرزمين حاصل خيز تهران
از اولش و از جاهاي خوبش مي گويم:اين جا سازمان سنجش است. همان سازماني كه با ترازوي ديجيتال خود مي سنجد كه چه كسي بايد در كجا قرار گيرد. به مرور زمان اين ترازو پس از افت و خيزهاي فراوان به روز و سپس هوشمند شد ه به گونه اي كه هم اكنون بهتر از من و شما تشخيص مي دهد كه بومي كيست و به چه كسي غيربومي مي گويند و اين جمعيت معترض ساك به دست بوميان مناطق ديگر ايران هستند كه بر اثر توفاني به نام «كنكور» كه هزاران برابر اكنون از توفان هاي «نارسيس» و «گوستاو» مخرب تر شده است، به سرزمين حاصلخيز تهران مهاجرت كرده اند، مهاجراني معترض كه از شدت اعتراض سرشان را به نرده هاي آهنين ديوار همان سازمان آرزوها مي كوبند و فرياد مي زنند «چرا اين جوري شد» و «به كدامين باسكول ديجيتالي بايد اطمينان كرد» اين راه يافتگان وصال جواناني هستند كه با قامتي چون شمشاد كه هر يك ٤٠ ترم از دانشگاه زندگي را بيشتر نگذرانده اند و هزاران واحد پاس نكرده دارند. نيلوفراني كه اكنون بر مدار ساقه هاي آهنين ساختمان سنجش از درد مي پيچند و علت اين پيچش را بيماري ناشناخته اي به نام «بومي گزيني» مي دانند. آرام، متين و باوقار جلوتر مي روم و خودم را به جمعي مي رسانم كه ايستاده، نشسته و درازكش اعتراض مي كنند. خوشا به سعادتشان كه از هم اكنون فنون تيراندازي را براي گذراندن دوران سربازي تمرين مي كنند.
برق تهران ٣ فاز است و برق كرمان تك فاز
سينه چاك دانش دوست، از شهرستان آمده است و آرزوي بر باد رفته اش را قبولي در رشته برق دانشگاه صنعتي شريف زمزمه مي كند، آرزويي كه بايد زبانم لال آن را با خود به همان شهرستان ببرد. مي پرسم چرا دانشگاه صنعتي شريف را انتخاب كرده بودي، مگر برق تهران با برق كرمان فرق دارد. پاسخ مي دهد، آري كه فرق دارد، برق تهران ٣ فاز است و برق كرمان تك فاز، به علاوه اين كه دانشگاه تهران همه را اديسون تحويل جامعه مي دهد، بنابراين بايد گفت بوميان را برق ٣ فاز مي گيرد و ما را برق نگاه تو.
رشته حقوق و مزاياي شهرستان خودت بخوان
خدمت آقاي معترض درازكش مي روم تا ببينم اين جوان رعنا چه آرزويي دارد؟ مي گويد رتبه ام خيلي زور بزند، ٣ رقمي است. بسيار براي انتخاب رشته تحقيقات ميداني و پژوهش هاي بنيادي كردم، همگي گفتند بزن حقوق تهران كه تهران حقوقش حرف ندارد ولي در كمال ناباوري حقوق «برازجان» قبول شدم. اين غم را به كه بگويم خواستم اندكي دلداري اش دهم و دست نوازش بر سرش بكشم كه با تشر گفت: دستتو بكش ببينم. از راه هموار وارد شدم و گفتم ببين عزيزم درست است كه تهران حقوقش بالاست ولي به خدا به همان اندازه كه حقوقش بالاست، هزينه هاي زندگي هم بالاست. بد كاري كردند تو را در شهر خودت قبول كردند تا آواره اين شهر درن دشت نشوي و از گراني دق نكني؟ باور كن اين جا مگر ٧ ترم دوندگي كني تا به تو خوابگاه بدهند، اگر بخواهي خانه اجاره كني هم كه بايد هرچه در آينده حقوق مي گيري براي قرض هايت كنار بگذاري، بيا و از خر شيطان پياده شو و برو شهرستان خودت، رشته حقوق و مزايا با اضافه كاري بخوان كه دستت پيش است، آن چنان در جواب اين نصيحت پدرانه، نگاهم كرد كه فرار را بر قرار ترجيح دادم.
اگر مديريت مشهد خوب بود ...
به سمت يكي ديگر از طي كنندگان وادي آرزو شتافتم، خانمي اهل مشهد، كه تحسين مي كرد مديريت اصفهان را، گفتم خواهر من رشته مديريت دانشگاه اصفهان با مشهد چه فرقي مي كند؟ اين هم مديريت است آن هم مديريت؟ پاسخي داد كه از توپخانه دشمن سنگين تر، اگر مديريت مشهد خوب بود، پس از يك دهه قطار شهري اش راه مي افتاد، با شنيدن عرايض ايشان دوان دوان خود را به مادري رساندم كه به جاي اين كه دور كارنامه دخترش اسپند دود كرده و بچرخاند، اشك هايش را با آن پاك مي كرد.گفتم مادرجان تو كه مي دانستي جلوي سازمان سنجش بغضت مي تركد و اشك هايت چونان جيحون و آمودريا در بستر خيابان كريم خان زند جاري مي شود، چرا با خودت دستمال كاغذي نياوردي. در همين گير و دار بودم كه ضمير ناخودآگاهم با جوالدوز به ضمير خودآگاهم زد و گفت آخر كارنامه اي كه در آن رتبه ٦٥٠ كنكور در هيچ يك از ١٠٠ رشته قبول نشود به درد پاك كردن همين اشك ها مي خورد.
دفترچه راهنماي كنكور را ٣ وعده قبل و بعد از غذا بخواند
داوطلب رتبه ١٢٨٧ زيرگروه رياضي و فني كه از منطقه يك تهران مردود علمي شده بود، چنان رياضتي مي كشيد كه بيا و ببين، غافل از اين كه رتبه او درست سال هاي زمامداري شاهان قاجار را نشان مي داد، بنابراين طبق سيستم هوشمند سازمان سنجش در زمان قاجار دانشكده فني در تهران نبوده كه كسي در آن تحصيل كند، پس ايشان در انتخاب رشته كه هيچ، كلا در زندگي اشتباه كرده است.يكي از شيفتگان دانشگاه پيام نور كه مي خواست از راه دور علم را به چنگ آورد با رتبه ٢ هزار رشته رياضي از منطقه يك تهران حتي در دانشگاه پيام نور تهران هم قبول نشده است. ايشان نبايد عجله كند و ماتم بگيرد چرا كه تا چند وقت ديگر طرح صفرزدايي را شروع مي كنيم و وقتي ما ٣ صفر جلوي رتبه او را برداريم، برطبق هر طرحي كه عشقش مي باشد (بومي، ناحيه اي، ناحيه اي بومي) مي تواند در بهترين دانشگاه تهران قبول شود. به شرط اين كه در انتخاب رشته احساسات و عواطف انساني خود را دخيل نكند و دفترچه راهنماي كنكور را صبح، ظهر، شب، قبل از غذا و بعد ازغذا به دقت بخواند.
طبق فرم انتخاب رشته فرزند شما بايد رفسنجان را ببيند يا نه؟
مادر داوطلب ديگري كه كپي فرم انتخاب رشته فرزندش را قاب گرفته است، مي فرمايد: فرزند دلبندم از استان لرستان در كنكور شركت كرده است و در رشته رياضي كاربردي شهر رفسنجان قبول شده است، درحالي كه هنگام انتخاب رشته، شهر رفسنجان را انتخاب نكرده بوديم، آخر مادر من مگر نمي داني كه رفسنجان معدن پسته ايران است و يك دانشجوي رشته رياضي براي تقويت حافظه بايد پسته بخورد. بدكاري كردند كه تشخيص دادند پسرت اگر پسته بخورد براي جامعه مفيد خواهد بود و لاغير؟ بعدش هم رفسنجان يك شهر بسيار ديدني است و طبق فرم انتخاب رشته و دفترچه راهنما فرزند شما بايد رفسنجان را ببيند يا نه. شايد فردا از رفسنجان زن گرفت و خواست در همان شهر در به در دنبال كار بگردد. به علاوه اين كه شايد در رفسنجان بومي گزيني كردند و هيچ بومي اين رشته را در شهر خودش انتخاب نكرده است، مي داني در اين صورت بچه شما تنها دانشجوي كلاس خواهد بود و يكي يك دانه و نازدردانه دانشكده مي شود و اين براي آينده تحصيلي و فوق ليسانسش بسيار بسيار مفيد است.
تدريس واحد درسي تغييرات ٧ گانه كنكور در هر ٧ روز هفته در دبيرستان
حالا تمام معترضان محترم فريادهايشان را كشيدند، و سازمان بي عيب و نقص سنجش را كه مو لاي درزش نمي رود محكوم كردند، بگذاريد رئيس محترم اين سازمان نيز در برابر حملات موشكي شما سيستم دفاع ضدموشكي مستقر سازد و بگويد كه ما به قانون عمل كرديم و بومي گزيني مصوبه سال ١٣٦٩ شوراي انقلاب فرهنگي بوده است و هركس پذيرفته نشده يا شده طبق قوانين مصوب اين شورا و مجلس شوراي اسلامي بوده است، راست مي گويد جناب پورعباس. چرا داوطلبان و دانش آموزان از اين مصوبات بي اطلاعند، چرا از قوانين مصوب مجلس بي خبرند؟ به جاي زنگ انشاء و حرفه و فن بيايند اين قوانين را در دبيرستان براي اين ها تدريس كنند تا ٢ روز ديگر به قشري طلبكار مبدل نشوند. اصلا بايد واحدي درسي در دبيرستان ها به نام «تغييرات ٧گانه قوانين كنكور در ٧ روز هفته» براي اين دانش آ موزان ارائه شود. اينان تا حالا كه اعتراض كردند نمي دانستند سازمان سنجش چند طبقه دارد و خيابان كريم خان زند كجاست، اين غفلت ها براي يك دانش آموز دبيرستاني جايز نيست. جداي از اين ها مگر در دفترچه راهنما ما داستان حسين كرد شبستري را چاپ كرديم؟ چرا اين قدر پول بابت خريد آن مي دهيد؟ نكند فكر كرديد فقط ما وظيفه داريم اوقات فراغت شما را پر كنيم.
از كارداني آپاراتي تا دكتراي بخيه زني
داوطلبان به جاي اين كه اين قد داد و قال كنند، بهتر است به سيستم خلقت ما و به سيستم سازماني ما نگاهي محبت آميز بيفكنند و به طبقات سازمان سنجش و كامپيوترهاي فراوان و با تجربه آن انديشه كنند. تا به حال ٤ نفر برايشان مشكل پيش آمده كه آن مشكل هم از خودشان بوده، رتبه تك رقمي كه در فرم انتخاب رشته، مقطع كارداني آپاراتي را انتخاب كرده است حتما از سر علاقه اين كار را انجام داده است اگر اين عزيز دل حالا دريافته كه بازار آپاراتي كساد شده و بايد رشته دكتراي بخيه زني را انتخاب مي كرد اين ديگر تقصير ما نيست اما ما هم كار و زندگي داريم و براي اين ٣، ٤ نفر هم كه شده از خواب و خوراك مي افتيم و البته طبق همان مصوبات و قانون هايي كه ذكر كرديم، رشته انتخاب مي كنيم از نو.
نمي خواهيم در فراق فرزندتان اشعار باباطاهر را زمزمه كنيد
اما حالا اگر همه كاسه كوزه ها را دارند سر بومي گزيني مي شكنند، ما هم داريم از سازمان سنجش دفاع مي كنيم و علت هايي را بازگو مي كنيم كه عقل جن هم به آن نمي رسد.
بومي گزيني كردند، كه فرزند دلبند شما تحصيلات عاليه خودش را دم منزلش بخواند، حيف نيست نازدانه مامان كه تا ديروز روي زانو مي نشاندينش و سوپ به حلقش واريز مي كرديد، الان از شما دور و آواره دشت و بيابان شود. اگر براي تحصيل به شهر ديگري برود مجبور است در خوابگاه يك سره تخم مرغ و سوسيس و كالباس بخورد كه مصرف زياد اين ها براي سلامتي اش مضر است و حيف نيست صورت نازش پر از جوش و خال و دانه شود؟ گذشته از اين ها خداوند غم هجران را نصيب گرگ بيابان نكند، ما نمي خواهيم در فراق فرزند دلبندتان زانوي غم در بغل بگيريد و در وصف اين هجران كمرشكن اشعار باباطاهر عريان را زمزمه كنيد. ما به استحكام بنيان خانواده مي انديشيم و مايل نيستيم مردم ما و خانواده هاي ما دچار افسردگي شوند كه به قول شاعر «افسرده دل افسرده كند انجمني را»به علاوه اين كه با وضعيت حمل و نقل فعلي مجبوريد نيمي از عمرتان را در صف بليت قطار و اتوبوس بگذرانيد با اين جاده هاي خطرناك و هواپيماها و قطارهايي كه هميشه بين راه چرتشان مي برد. ما نمي خواهيم نخبه شما خداي نكرده زبانمان لال در راه علم كشته شود كه ما كتاب «جامعه شناسي نخبه كشي» را خوانديم و گريستيم.
هنوز واردات خوابگاه آزاد نشده است
حال اگر كنكوري محترم و محترمه شما بخواهد در شهر ديگري پله هاي ترقي را طي كند، آيا مي دانيد كه دانشگاه خانه عمه و حتي پادگان سربازي نيست كه به زور يا رضا او را در خوابگاه بخوابانند. ما الان كمبود خوابگاه داريم و هنوز واردات خوابگاه آزاد نشده است. اگر فرزند شما قول مي دهد كه نخوابد خوب برود هر شهري كه دوست دارد. ما با اين پول خوابگاهي كه مي خواهيم براي فرزندان شما درست كنيم، مي رويم حقوق استادان دانشگاه را مي دهيم، عضو هيئت علمي مي پذيريم، بولتن منتشر مي كنيم، در مسابقات فينال شركت مي كنيم. چشمتان را به ديدار استادان بازنشسته نظير فارابي و ابن خلدون روشن مي كنيم كه موجب ترقي علم است. پس بياييد مصوبه بومي گزيني را چونان چشمانتان گرامي بداريد تا ما بتوانيم بدون مواد اوليه علم توليد كنيم.در عوض اين بومي گزيني، اگر شما با ما راه بياييد ما هم كارهاي شاقي برايتان كرده و مي كنيم كه عبارتند از ١- اصلا از نظر ما اين دانشگاه هاي معتبر به مرز و بوم خاصي تعلق ندارند، همان گونه كه يك كنكوري رتبه يك از كلاته حاج عباس سيستان را ممكن است در دانشگاه تهران بپذيريم، يك كنكوري ژل زده اهل شميرانات را هم موظفيم با رتبه اي ولو با ٤ تا يك پشت سر هم بپذيريم.٢ - اصلا ما امكانات آموزشي و علمي همه دانشگاه هاي كشور را برابر كرده و برابر مي دانيم. البته بعضي دانشگاه ها نظير خواجه نصير اسامي دهن پركني دارند و به خاطر همين اسامي يك كنكوري بومي قيد قبولي در دانشگاه خواجه عبدالغفور را مي زند. اگر مثلا در دانشگاه صنعتي شريف ليسانس عضو هيئت علمي است، ما در دانشگاه هوا و فضاي اوستاقدير هم ليسانس جذب هيئت علمي كرديم. به علاوه اگر آن دانشگاه تهراني تبادل استاد و دانشجو با خارجه و به عنوان مثال شيكاگو دارد ما هم در دانشگاه شهرستاني تبادل استاد و دانشجو با دانشگاه هنرهاي زيباي قندوز افغانستان داريم.٣ - بخشنامه كرده و مي كنيم كه مدرك تحصيلي دانشگاه تهران با دانشگاه دارقوزآباد غمبادگان هيچ فرقي ندارد و دانشگاه ها همگي اعضاي يكديگرند و در آفرينش ساخته و پرداخته وزارت علوم مي باشند. ضمن اين كه اگر فرزند شما در دانشگاهي به قول بعضي ها معتبر درس بخواند امكان دارد كه او را فراري بدهند و يا خارجي ها بدزدند كه ما به جرم آدم ربايي پدرشان را درمي آوريم و نمي گذاريم مغزها فرار كنند هرچند كه در تامين امنيت مرزها براي جلوگيري از قاچاق مغزها تاكنون كيلومترها كانال حفر كرديم.٤ - شما نگاه كنيد طرح بومي گزيني، براي همه است. الان فرزندان اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها و نمايندگان مجلس نيز پذيرش غيربومي ندارند، اگر يك نمونه را پيدا كرديد بنده به عنوان جايزه به شما بورسيه خارج از كشور را مي دهم.٥ - ما راه هاي ديگر هم پيش رويتان قرار داديم، سازمان نظام وظيفه به ديپلمه هايي كه از دانشگاه هاي خارجي پذيرش مي گيرند معافيت تحصيلي مي دهد، اين ها مي توانند بروند دانشگاه آكسفورد يا هاوايي درس بخوانند بنابراين هركس از طرح بومي گزيني راضي است فبها هركس راضي نيست راه باز است و جاده دراز برود علم را در همان چين بجويد، به جان شما قسم اگر ما به او به چشم فرار مغزها نگاه كنيم الهي كور بشود چشمانمان اگر ما چنين ديدي داشته باشيم.٦ - نخبگان مناطق دورافتاده تا بيايند دانشگاه پيشرفته پايتخت درس بخوانند بين راه سوادشان ممكن است نم بكشد. اين ها نخبه نشوند سنگين ترند. در بهترين دانشگاه هاي كشور كه شله پخش نمي كنند كه مي خواهند بيايند آن جا درس بخوانند.٧ - اين آيين نامه هايي كه ذكر كرديم در همه موارد با همكاري دانشگاه ها تدوين شده حال اگر دانشگاه ها روحشان از اين آيين نامه ها خبردار نيست اين به دليل خسارات روحي وارده بر آن هاست و به ما مربوط نيست. مي خواستند اين ها هم بروند دفترچه كنكور را بخوانند. در اين چند روز همگي مان در آماده باش صددرصد به سر برديم، دل مان براي دست پخت عيال عزيز و مادرجانمان تنگ شده بود، ديديم از اين دلتنگي داريم هدر مي رويم كه دوستان و آشنايان و هم صنفي هايمان به دادمان رسيدند و الحق والانصاف به موقع از خود واكنش بروز دادند، همين واكنش هاي بي شائبه بود كه سنگ را آب كرد و موجب شد دانشگاه هاي معتبر تهران اتوماتيك وار ١٠ درصد به ظرفيت شان بيفزايند تا ترافيك خيابان كريم خان سبك شود. اما حال عده اي پرچانه و از علم بي خبر كه ما مي دانيم متخصص بساز و بفروشي هستند ممكن است سوال كنند كه اين ١٠ درصد اضافه را كجا مي خواهند جا بدهند؟ در پاسخ شان مي گوييم ما نمي گذاريم لقمه اي به اين چرب و نرمي از گلوي افرادي چون شما پايين برود، ما تعميرات داخلي انجام مي دهيم و در هر كلاس درس بالكن و زيرزمين مي زنيم و اين گونه قسمت هاي مختلف مردانه، زنانه و بچه گانه علم اندوزي مي كنيم. به كسي هم ارتباطي ندارد كه براي خوابگاه اين ١٠ درصد چه كرده ايم؟ ما هيچ عملي را بدون عكس العمل انجام نمي دهيم. ما مهرباني و عطوفت را توصيه مي كنيم و به مدد آموختن همين ملاطفت ها وجدان هاي پاك دانشجويان را وادار مي كنيم تا ٥٠ نفري هم داخل يك خوابگاه و اتاق زندگي مسالمت آميز داشته باشند و گمان كنند كه اين جا براي مدتي هم كه شده سالن سينماست.مگر در سالن سينما كسي كه تخمه مي شكند كاري به كسي كه تمر هندي ليس مي زند دارد؟ مشكل استاد را هم پيش بيني كرديم، استاداني كه مي خواستند از دانشگاه ها فراري بشوند را ارشاد كرديم تا باز گردند و استادان بازنشسته را هم دعوت كرديم تا بيايند كه ما ديگر حال و حوصله تربيت استاد جديد را نداريم، چرا كه منطق ما اين است كه اكنون دود از كنده برون تراود. هر طالب علمي هم كه نمي تواند با اين شرايط كنار بيايد برود مدرك افتخاري بگيرد كه نان الان در مدرك افتخاري است به شرط اين كه از رساله اش خوب دفاع كند!در همين جا بر خود لازم مي بينيم در مقابل احساسات پاك و بي شائبه نمايندگان مجلس، وزارت علوم، سازمان سنجش، استادان دانشگاه و... سر تعظيم بر زمين بكوبيم و از اين كه عده اي جوان ذوق زده براي تحصيل علم وقت گران بهاي آن ها را گرفته و نگذاشتند طي اين چندين روز گذشته آن ها كشور را به قطب اول علمي و اقتصادي جهان تبديل كنند پوزش مي طلبيم و طلب مغفرت داريم.اين توفان نيز بدون اين كه بتواند بر ما خسارات و تلفاتي وارد كند با سرعت ٢٠٠ گره دريايي فرار را برقرار ترجيح داد، تا سال ديگر هم خدا بزرگ است.سال ديگر هم همين مجلس هست و اگر راه بنداني در خيابان كريم خان زند ايجاد شود، همه نمايندگان مانند هميشه دست ها را بالا مي كنند و ١٠-٢٠-٣٠-٤٠ مي كنند شايد ديدي سال ديگر ٢٠ درصد به ظرفيت دانشگاه هاي مادر و مادربزرگ اضافه شد، آن وقت از سازمان تربيت بدني تقاضا مي كنيم همه اش اين ورزشگاه هاي كشور و به خصوص ورزشگاه آزادي را به فوتبال اختصاص ندهد و بگذارد ما در آن ميدان وسيع علم اندوزي و رقابت طلب دانش كنيم چون در دوره و زمانه فعلي علم بهتر از ثروت است.اميدواريم از سال آينده هجوم مشتاقان دانش به دانشگاه هاي مادر بيشتر و بيشتر شود تا به مدد اين هجوم و با ابداع طرح اخذ شهريه، خودمختاري دانشگاه ها نيز نهادينه شود و از طريق دانشجويان، اين قشري كه توليد ثروت ملي مي كنند، ثروت شهريه ها نيز وارد خزانه شود و اقتصاد متكي به نفت ما نجات يابد و كسري بودجه بخورد بر تخته مرده شورخانه و درها باز شود تا هر كس كه مي خواهد علم اندوزي كند با ارائه يك فيش بانكي تا مقطع فوق پروفسورا هم درس بخواند. با اين تبصره نشاط آور مجلس در بطن مصوبه رهگشاي آن افزايش ١٠درصدي ظرفيت دانشگاه هاي ممتاز و مادر، وزارت علوم و دانشگاه ها، ناز نخواهند آورد، و جيغ بنفش از بابت كمبود امكانات سر نخواهند داد، چرا كه پول دانشجويان دواي درد دانش و دانشگاه خواهد شد.
اگر استقبال كنيد، توليد انبوه دانشگاه مادر مي كنيم
برادران محترم و خواهران محترمه، برويد درس بخوانيد، اگر شما از دانشگاه هاي مادر استقبال كنيد، ما در هر كلاته اي براي شما آن را تأسيس خواهيم كرد و آن را به توليد انبوه خواهيم رساند(عطف به موضوع اما و اگر قبلي)تحصيل در دانشگاه هاي ممتاز و مادر حق شماست چرا كه از قديم گفته اند هر چه پول بدهي همان قدر آش مي خوري، شما سركيسه را شل كنيد، ما هم درها كه كم است، دروازه هاي علم را به رويتان باز مي كنيم. برويد درس بخوانيد كه الان ٩٩ درصد فارغ التحصيلان دانشگاه هاي مادر در رشته تخصصي خودشان اشتغال مي كنند. الان فوق ليسانس فيزيك دانشگاه مادر داريم كه چون فيزيك بدني اش خوب است براي خودش باشگاه پرورش اندام تأسيس كرده است.دنبال مدارك جعلي هم نرويد كه اگه ٩٩ تا دكترا هم داشته باشيد به دردتان نمي خورد ولي اگر كارايي، تعهد، صداقت، مديريت و زبونم لال پارتي داشته باشيد همان اكابر قديم هم كفايت مي كند.راستي يادم رفت بگويم، گمان نكنيد ما داريم دانشگاه هاي مادر و ممتاز دولتي را شهريه اي مي كنيم. از اين خبرها نيست، تحصيل در اين دانشگاه ها طبق قانون رايگان است، مگر اين كه مصوبه اي از گرد راه برسد و شما هم علاقه مند به دادن شهريه باشيد.
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]
-
گوناگون
پربازدیدترینها