تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):همیشه جاهل یا افراط گر و تجاوزکار و یا کندرو و تفریط کننده است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838031735




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: استيفن زونس ميليتاريزه كردن گرجستان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: استيفن زونس ميليتاريزه كردن گرجستان
خبرگزاري فارس: علي رغم وجود انتقادات شديد از فساد شايع و تخلفات انتخاباتي، دولت بوش از رژيم گرجستان حمايت كرد؛ اين در حالي بود كه آنها از ديكتاتوري هاي ديگري نيز در آذربايجان، ازبكستان، قزاقستان و اكثر جمهوري هاي سابق شوروي حمايت مي كردند.
نقش ايالات متحده در بحران گرجستان

ايالات متحده تلاش كرده تا گرجستان را به عنوان دالان انتقال عمده انرژي اين منطقه تثبيت كند. از اين رو، يك خط لوله نفت از منظقه خزر كه تحت عنوان BTC (باكو - تفليس - جيهان) ناميده مي شود و يك خط لوله انتقال گاز طبيعي موازي احداث شد كه هر دو خط لوله به منظور اجتناب از مسير منطقي جغرافيايي روسيه يا ايران طراحي شده اند.

محكوميت بين المللي تهاجم روسيه عليه گرجستان - و همزمان تهاجم آبخازيايي ها و اوستياي جنوبي ها عليه قوم گرجي درون سرزمينشان - تا حد زيادي ذهن ها را مشغول خود ساخت. اما ژست حق به جانبي كه از سوي واشنگتن گرفته شده بايد از طريق سنجش درستي از شيوه هاي دخالت آمريكا در اين بحران، مورد ارزيابي قرار گيرد. پرداختن به موضوع نقش آمريكا بطور كامل تقريباً غير ممكن است. اكثر گزارش هاي خبري رسانه ها و اظهاراتي كه توسط رهبران سياسي آمريكا از هر دو حزب مطرح مي شود، از بسياري جهات شبيه به هيستري ضد روسي حاكم در دوران جنگ سرد است.

نكات قابل توجه، اين حقايق فراموش شده هستند: حمايت و پشتيباني بي دريغ ايالات متحده از ارتش گرجستان، زمان آغاز جنگ، و شكل حمله (نيروهاي گرجي به طرز وحشيانه اي تسخين والي، مركز اوستياي جنوبي را در تلاش براي احياي كنترل مستقيم بر اين منطقه خودمختار مورد هجوم قرار دادند). اين حملات سبب واكنش نظامي نامتناسب و برق آساي روسيه شد كه به سرعت باعث خروج نيروهاي گرجي از اوستياي جنوبي و اشغال بخشي وسيعي از گرجستان توسط نيروهاي روسي گرديد.

اوستياي جنوبي اوايل ماه گذشته با گلوله باران روستاهايي كه جمعيت آن از نژاد گرجي بودند، مقدمات تحريك و خشم گرجستان را فراهم ساخته بود. با اين وجود، ميخائيل ساكاشويلي، امضاي يك پيمان عدم تجاوز را رد كرد و مكرراً از الحاق مجدد به كميسيون كنترل براي جلوگيري از تشديد خشونت ها امتناع ورزيد. افزون بر اين، طبق گزارش رويترز، طرح شوراي امنيت سازمان ملل كه خواستار آتش بس فوري دو طرف بود، هنگامي متوقف گرديد كه با اعتراض آمريكا به يك جمله از طرح شوراي امنيت - كه از دوطرف مي خواست تا از قوه قهريه عليه هم استفاده نكنند - مواجه شد.

حدود و مرزها

در قفقاز و آسياي مركزي، امپراتوري روسيه و سلف آن يعني اتحاد جماهير شوروي، مانند استعمارگران اروپايي در آفريقا، اغلب مرزهاي ميان كشورها را بدون حساب ايجاد كرد و البته در بسياري موارد اين مرزهايي كه به طور تصادفي و بدون حساب ايجاد شده بودند بخشي از يك استراتژي "تفرقه بينداز و حكومت كن" به شمار نمي رفتند. مناطق كوچك و از نظر نژادي مشخص اوستياي جنوبي، آبخازيا و آجاريا كه به جمهوري سوسياليست گرجستان شوروي الحاق شده بودند، در پي سقوط اتحاد جماهير شوروي در سال 1991، به عنوان مناطق خودمختار در مرزهاي گرجستان باقي ماندند. هيچ منطقه اي از نظر قومي مانند آنها خالص نيست. در ميان آنها نژاد گرجي نسبتاً بزرگي وجود دارد. علي رغم تفاوت هاي زباني و نژادي طي دوره حيات اتحاد جماهير شوروي سابق، هيچ تنش قومي ميان آنها وجود نداشت و ازدواج هاي داخلي نيز ميان آنان غير عادي نبود.

بعد از آن كه اتحاد جماهير شوروي در اواخر دهه 1980 از هم پاشيد، احساسات ملي گرايي به نحو شگفت آوري در سراسر منطقه قفقاز مانند چچن در روسيه، نوگورنو- قره باغ در آذربايجان و همچنين در ميان اقوام ساكن گرجستان افزايش يافت. نتيجه تركيب اين تنش هاي نژادي و ملي گرايي منجر به ظهور فراملي گرايي رييس جمهوري گرجستان يعني «زوياد گامساخورديا» شد كه قدرت اين كشور را بعد از اعلام استقلال از شوروي در سال 1991 به دست گرفت. به استثناي كشورهاي بالتيك، گرجستان بيش از هر جمهوري ديگري در شوروي سابق، حس شديد ملي گرايي خود را حفظ كرد. اين ملي گرايي احيا شده، منجر به ظهور مجدد گرجستان مستقل و جديدي شد كه در تلاش براي اعاده حاكميت خود بر مناطق خودمختار از طريق قوه قهريه و زور است. سال ها بعد يك رشته منازعات داخلي هم ميان جناح هاي سياسي داخلي گرجستان و همچنين در اوستياي جنوبي رخ داد كه منجر به بروز منازعات قومي گسترده شد.

با حمايت نيروهاي روسي، اين دو منطقه به استقلال دو فاكتو دست يافتند. اين در حالي بود كه وزير امور خارجه سابق اتحاد جماهير شوروي يعني «ادوارد شواردنادزه» به عنوان رييس جمهور گرجستان روي كار آمد و علي رغم اقتصاد ضعيف و فساد گسترده حاكم بر اين كشور، برخي ثبات ظاهري را براي كشور به ارمغان آورد.

نيروهاي روسيه، ظاهراً در نقش حافظ صلح اما در عمل به عنوان متحد با عناصر ملي گراي اين دو قوم محصور، به نحو مؤثري از هرگونه مانور بعدي دولت گرجستان در اكثر بخش هاي اين سرزمين جلوگيري كردند. در ضمن، ايالات متحده بزرگ ترين حامي خارجي شواردنادزه شد و بيش از يك ميليارد دلار در قالب كمك، طي حاكميت فاسد و شبه اقتدارگراي وي، به اين كشور سرازير كرد.

انقلاب رز

علي رغم حمايت بسيار قوي واشنگتن، شواردنادزه در داخل كشورش بي احترام گرديد. براي مثال نيويورك تايمز گزارش داد كه ديدگاه گرجي ها متفاوت از ديدگاه طرفداري از دولت واشنگتن است. در اين ديدگاه كه در روزنامه مسنجر گرجستان نقل شده، آمده است: «علي رغم اين حقيقت كه شواردنادزه به عنوان معمار دموكراسي مورد تحسين غرب قرار دارد، و با پايان جنگ سرد اعتباري را كسب نموده، اما گرجي ها نمي توانند رييس جمهور خود را تحمل كنند.»

علي رغم وجود انتقادات شديد از فساد شايع و تخلفات انتخاباتي، دولت بوش از رژيم گرجستان حمايت كرد؛ اين در حالي بود كه آنها از ديكتاتوري هاي ديگري نيز در آذربايجان، ازبكستان، قزاقستان و اكثر جمهوري هاي سابق شوروي حمايت مي كردند. گرجستان از آزادي سياسي و نهادهاي جامعه مدني نسبتاً بيشتري نسبت به ساير جمهوري هاي سابق شوروي بهره مند است. با اين وجود، بيكاري زياد، اختلال در تخصيص انرژي براي توليد گرما و ساير نيازها، ويراني زيربناهاي اقتصادي، فساد گسترده و بي كفايتي دولت منجر به رشد نارضايتي از حكومت گرديد.

در سال 2003، شواردنادزه، تقريباً حمايت همه طبقات اجتماعي، گروه هاي قومي و حوزه جغرافيايي كشور را از دست داد. شكست سنگين حاميان وي در انتخابات پارلماني اوايل نوامبر همان سال دور از انتظار نبود. با اين وجود، شواردنادزه به سبب روابط شخصي نزديك با مقامات عالي رتبه دولت بوش، از حمايت هاي قوي واشنگتن برخوردار بود. كمك به تقويت اين روابط، هسته مركزي سياست حمايت وي از غرب را تشكيل مي داد كه اين موارد را شامل مي شد: اقدام جاه طلبانه اصلاح بازار آزاد تحت قيموميت صندوق بين المللي پول، موافقت با استقرار 300 نيروي گرجي در عراق در پي تهاجم آمريكا به اين كشور، و اعزام نيروهاي گرجي كه توسط نيروهاي ويژه آمريكا آموزش ديده بودند به دره پانكيسي نزديك مرز چچن براي مبارزه با شورشيان چچني.

رهبران مخالف مانند زوربا ژاوانيا و ميخائيل ساكاشويلي به شدت از ادامه حمايت ايالات متحده از رييس جمهور گرجستان انتقاد مي كردند. علاوه بر مخالفت با سيستم انتخابات، يك جنبش غير متمركز توده اي تحت رهبري دانشجويان كه تحت عنوان «كمارا» ناميده مي شد، ظهور كرد كه خواستار پايان دادن به فساد و ايجاد يك دولت مسئول و دموكراتيك و همچنين برگزاري انتخابات عادلانه و آزاد بودند. اين جنبش گرچه به طور مستقيم از سوي بوش حمايت نشد اما شماري از NGO هاي غربي، از جمله مؤسسه جامعه باز (كه توسط جرج سوروس سرمايه گذار مجاري - آمريكايي حمايت مي شد) و مؤسسه دموكرتيك ملي (كه به نحو تعجب آوري با بودجه كنگره حمايت مي شد)، بودجه لازم براي نظارت بر انتخابات را تأمين و به ايجاد كارگاه هايي هم براي فعالان جوان كمارا و هم رهبران مخالف مبادرت كردند. اين امر منجر به بروز تنش هاي جدي ميان اين سازمان هاي غير دولتي و سفارت آمريكا در مركز گرجستان گرديد.

براي مثال، وقتي «ريچارد ميلز» سفير آمريكا در گرجستان مطلع شد كه برخي رهبران جنبش موفق قيام مدني غير خشونت آميز تحت رهبري دانشجويان صربستان، از سه سال قبل براي آموزش به فعالان كمارا در تفليس به سر مي برند، تلاش كرد آنها را با بيان اين كه «شواردنادزه تضميني براي صلح و ثبات در منطقه است»، مايوس و نااميد سازد. «ميلز» اظهار داشت كه ايالات متحده كار آموزش و تجهيز ارتش گرجستان، كه تظاهركنندگان ضد دولت در خيابان ها با آن مواجه شدند را به عهده داشت. روي سخن وي با «آشوبگران» كمارا بود. همچنين ميلز، رهبران كمارا را از همكاري با فعالان صرب، كه وي از زمان پست قبلي خود به عنوان رييس هيئت مذهبي در بلگراد با آنها آشنا بود، مأيوس كرد و تاكيد نمود كه «گرجستان شبيه صربستان نيست». (البته صرب هاي جوان او را ناديده گرفتند و آموزش هاي زمانبندي شده مبارزان گرجي در راستاي اقدامات غير خشونت آميز راهبردي همچنان ادامه يافت.)

انتخابات نوامبر بواسطه يك رشته بي نظمي ها دچار اختلال شد. اين اختلالات شامل پركردن صندوق هاي رأي به نفع طرفداران دولت، رأي دادن چند باره توسط حاميان دولت، تأخير در شمارش آراء، مفقود شدن آراء و مفقود شدن فهرست رأي دهندگان از مناطق مخالف دولت بود.

گرجستاني ها خود نيز نسبت به اين شرايط بي توجه نبودند. آنها حملات عمومي و اعتراضات خياباني گسترده اي را عليه آنچه كه آنها قدرت غير مشروع دولت مي ديدند، آغاز كردند. اين تلاش بلافاصله عنوان «انقلاب رز» به خود گرفت. كسب حمايت از آمريكا درست بعد از موفقيت قيام مدني غير خشونت آميز، غير قابل اجتناب به نظر مي رسيد. اين شورش مردمي، شواردنادزه را مجبور به استعفا كرد.

انتخابات رياست جمهوري، كه از سوي ناظران بين المللي عادلانه و آزاد تشخيص داده شد، دو ماه بعد برگزار گرديد و طي آن ميخائيل ساكاشويلي رهبر مخالفان به عنوان پيروز ميدان به قدرت رسيد. چهار ماه بعد، حاكم مستبد منطقه خودمختار آجاريا، متحد شواردنادزه، به شيوه مشابه قيام مدني غير خشونت آميز بركنار شد. گرچه دولت بوش مسئول تغيير دولت نبود اما به زودي براي كسب مزايا و امتيارات ناشي از اين تغيير كه مردم گرجستان به ارمغان آورده بودند، حركت كرد.

حمايت آمريكا از ساكاشويلي

علي رغم حمايت گسترده آمريكا از شواردنادزه، دولت بوش به سرعت رييس جمهور جديد گرجستان را در آغوش كشيد. ايالات متحده به منظور بهره برداري از شرايط نامناسب اقتصادي گرجستان به نحو موفقيت آميزي براي يك رشته اصلاحات بازار آزاد و ساير اقدامات اقتصادي نئوليبرالي در اين كشور از جمله ماليات ثابت 14 درصد اعمال نفوذ كرد. اگر چه فساد رسمي كاهش يافت، نرخ هاي مجموعه ماليات بهبود يافت و نرخ رشد اقتصادي افزايش پيدا كرد اما نرخ بيكاري همچنان بالا باقي ماند و نابرابري اجتماعي نيز رشد داشت. با حمايت قوي واشنگتن دولت ساكاشويلي بودجه داخلي را كاهش و هزينه هاي نظامي را به نحو فوق العاده اي افزايش داد؛ تعداد نيروهاي مسلح اين كشور طي چهار سال به بيش از 45 هزار نفر رسيد كه بيش از 12 هزار نفر از آنها توسط نظاميان آمريكايي آموزش ديدند. كنگره آمريكا نيز يك كمك نظامي صدها ميليون دلاري را براي گرجستان، يك كشور كوچك با كمتر از پنج ميليون نفر جمعيت، تصويب كرد. افزون بر اين، ايالات متحده به نحو موفقيت آميزي اسرائيل را تشويق كرد كه مشاوران و مربيان آموزش نظامي خود را براي حمايت از توسعه سريع نيروهاي مسلح گرجستان اعزام كند.

علي رغم مواجهه با رشد نگراني هاي امنيتي در داخل كشور، دولت بوش به ساكاشويلي فشار آورد تا 1700 نيروي ديگر را به عراق اعزام كند. به اين ترتيب، گرجستان تعداد نيروهاي خود را در عراق به بيش از پنج برابر افزايش داد. اين در حالي است كه ساير كشورهاي تحت امر آمريكا در نيروهاي چند مليتي در حال خارج ساختن نيروهاي خود هستند.

گرچه گرجستان در منطقه اي ميان حوزه نفوذ تاريخي روسيه و سه هزار مايلي اقيانوس اطلس واقع است، با اين همه بوش تلاش بلندپروازانه اي را براي عضويت گرجستان در پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) آغاز كرده است. روس ها كه ملاحظه كردند واشنگتن تضمين هاي قبلي خود را مبني بر عدم گسترش ناتو به شرق ناديده گرفته است، دورنماي توسعه ناتو به منطقه مهم استراتژيك و بي ثبات قفقاز را تحريك آميز تلقي كردند. اين امر ملي گرايان روسيه و رهبران نظامي اين كشور را برانگيخت؛ آنان هيچ ترديدي در تقويت تصميم خود مبني بر حفظ حضور نظامي روسيه در اوستياي جنوبي و آبخازيا نداشتند.

دليل بخش عمده حمايت آمريكا از ساكاشويلي، مانند حمايت آن از شواردنادزه، موضوع نفت است. ايالات متحده تلاش كرده تا گرجستان را به عنوان دالان انتقال عمده انرژي اين منطقه تثبيت كند. از اين رو، يك خط لوله نفت از منظقه خزر كه تحت عنوان BTC (باكو - تفليس - جيهان) ناميده مي شود و يك خط لوله انتقال گاز طبيعي موازي احداث شد كه هر دو خط لوله به منظور اجتناب از مسير منطقي جغرافيايي روسيه يا ايران طراحي شده اند.

در ضمن روس ها در تلاش به منظور حفظ كنترل بيشتر بر روي انتقال نفت از منطقه با اعمال فشار بر دولت هاي قزاقستان، تركمنستان و ازبكستان جهت امضاي توافقنامه صادرات انحصاري و احداث خط لوله گاز طبيعي از روسيه، به اين موضوع واكنش نشان داده اند.

در بحبوحه اتهامات مطرح شده در خصوص فساد گسترده و نه تأكيد شايسته بر رشد فقر، دولت ساكاشويلي در نوامبر 2007 با تظاهرات گسترده اي مواجه شد كه وي با اعمال سركوب هاي شديد، تعطيلي رسانه هاي مستقل، بازداشت رهبران مخالف و اعزام نيروهاي امنيتي خود براي حمله و ضرب و شتم تظاهر كنندگان بوسيله گاز اشك آور، باتون، گلوله هاي پلاستيكي، ماشين آب پاش و تجهيزات صوتي، به آنان پاسخ داد. ناظر حقوق بشر از دولت گرجستان به خاطر استفاده «بيش از حد» از زور عليه تظاهر كنندگان انتقاد كرده و گروه بحران بين المللي نيز در خصوص رشد استبداد و اقتدارگرايي در اين كشور هشدار داد. علي رغم اين موارد، ساكاشويلي همچنان از پشتيباني قوي واشنگتن و حمايت گروه هاي عمده داخلي گرجستان برخوردار است.

مقدمه بحران كنوني

برخي از سياست هاي نادرست آمريكا نقش مهمي را در تشويق گرجستان براي آغاز تهاجم ششم آگوست خود به اوستياي جنوبي بازي كرد. نخستين عامل، ميليتاريزه كردن گرجستان تحت امر آمريكا بود كه احتمالاً به گرجستان جسارت و تهور بخشيد تا منازعه بر سر اوستياي جنوبي را بوسيله ارتش حل و فصل نمايد. درست يك ماه قبل، ايالات متحده با بيش از 100 نيروي نظامي خود، رزمايش مشتركي را با گرجستان برگزار كرد. اين در حالي بود كه بر اساس گزارش نيويورك تايمز، بوش با صداي بلند حمايت علني خود از وحدت سرزميني گرجستان در نبرد با روسيه بر سر جدايي طلبان را اعلام كرده بود. هنگامي كه اين شرايط رو به وخامت گذاشت، كاندوليزا رايس وزير امور خارجه آمريكا ديدار سطح بالايي را با ساكاشويلي در تفليس انجام داد و روابط استراتژيك قوي ميان دو كشور را مورد تأكيد مجدد قرار داد.

بنا بر پيش بيني راديو آزادي، ساكاشويلي احساس كرد كه ارتش او بعد از چندين سال كه تحت آموزش و مسلح شدن مجدد بوسيله آمريكا قرار داشته، اكنون قادر به شكست جدايي طلبان و خنثي كردن حافظان صلح روسي است. بر اساس اظهارات "چارلز كوپچان" عضو شوراي روابط خارجي آمريكا، واشنگتن سبب شد ساكاشويلي در محاسبات خود اشتباه كرده و روي خود حساب زيادي باز كند. ساكاشويلي گمان كرد كه در پايان اين نبرد اگر وي در وضعيت بدي قرار داشته باشد غرب به كمك او خواهد آمد.

بدون ترديد فاكتور ديگري آمريكا را واداشت تا براي پيوستن گرجستان به ناتو تلاش كند. تلاش هاي انجام شده بوسيله برخي قانونگذاران معروف و سرشناس كرملين براي شناسايي رسمي اوستياي جنوبي و آبخازيا، با تلاش هاي افزايش يافته جهت الحاق گرجستان به ناتو در بهار امسال همزمان شد. همچنين بر اساس برخي برآورد هاي ما، حمايت غرب از اعلام يكجانبه استقلال كوزوو، برخي از رهبران ملي گرا در منطقه خود مختار گرجستان، همراه با حاميان روسي آنان را برانگيخت تا براي استقلال اين ملت ها فشار وارد سازند.

آمادگي دفاعي براي به چالش كشيدن تهاجم روسيه وجود نداشت

روشن بود كه ضد حمله نظامي وسيع و برق آساي روسيه، در حالي كه بلافاصله پس از حمله گرجستان به اوستياي جنوبي صورت گرفت، از قبل به خوبي طراحي شده بود. اين موضع، همچين فراتر از دفاع از اين جمهوري و اعزام نيروهاي روسي به عمق خاك گرجستان و تحميل تلفات سنگين غير نظامي بود. اين موضوع همچنين هيچ ربطي به مردم ستمديده اي كه براي تصميم خود مي جنگيدند نداشت و همه چيز به ژئوپوليتيك و دفاع از ملي گرايي ميليتاريستي روسيه مربوط بود.
در حالي كه جامعه بين الملل زمينه هاي محكمي براي به چالش كشيدن تهاجم روسيه داشت، با اين وجود، ايالات متحده تقريباً همه جايگاه اخلاقي خود را براي اتخاذ يك موضع اصولي از دست داد. براي مثال، پاسخ نامتناسب و شديد نيروهاي مسلح روسيه كوچك تر از حملات 2006 اسرائيل به لبنان بود كه نه تنها از سوي دولت بوش بلكه از سوي دموكرات هاي كنگره از جمله باراك اوباما به شدت مورد دفاع واقع شد.
استفاده روسيه از نيروهاي نظامي در مقياس وسيع، براي دفاع از جمهوري خودمختار اوستياي جنوبي با حمله وسيع به گرجستان به نحو قابل ملاحظه اي ويرانگرتر از تهاجم تحت امر آمريكا و ناتو به صربستان براي دفاع از كوزوو در سال 1999 نبود.
و تهاجم زميني روسيه به گرجستان، گرچه نقض آشكار هنجارهاي قانون بين الملل است، اما از نقض قوانين بين المللي توسط آمريكا با تجاوز به عراق در سال 2003 اهميت كمتري داشت.
اين امر بدان معني نيست كه تجاوز نظامي روسيه نبايد به شدت و دقت تمام مورد مخالفت واقع شود. با اين وجود، كمك آمريكا به اين تراژدي آشكار است و عدم حضور هيچ قدرت اخلاقي براي به چالش كشيدن آن، نبايد ناديده گرفته شود.
* استيفن زونس: تحليلگر ارشد (FOREIGN POLICY IN FOCUS) و استاد مطالعات سياسي و روابط بين الملل دانشگاه سانفرانسيسكو
........................................................................
مترجم: كيانوش كياكجوري
منبع: باشگاه انديشه
 شنبه 20 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن