واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: ژنرال پترائوس فرمانده قرارگاه مركزي امريكا در خاورميانه؛ تحولات عراق شكننده است
ترجمه؛ محمدعلي فيروزآبادي
ژنرال «ديويد پترائوس» فرمانده ارشد نيروهاي نظامي امريكا در عراق و فرمانده آينده قرارگاه مركزي ايالات متحده در خاورميانه و شمال آفريقا در اين مصاحبه در مورد دوران ماموريتش در عراق، بهبود وضعيت بغداد و درباره آموزه هايي براي مناقشه فزاينده در افغانستان مي گويد.
---
- ژنرال پترائوس، شما در 31 اكتبر امسال ماموريت جديد خود به عنوان رئيس و فرمانده قرارگاه مركزي امريكا و به عبارتي پست هماهنگ كننده عمليات ارتش امريكا در مناطق مختلف جهان را شروع خواهيد كرد. بدين صورت شما مقام صلاحيت دار در امور كشورهاي پيچيده يي چون افغانستان، عراق، ايران، پاكستان، مصر، لبنان و... مي شويد.
يمن را هم از قلم نيندازيد. در روزهاي گذشته شاهد بوديم كه تروريست ها در آن كشور مشغول فعاليت هستند.
- عربستان سعودي هم در زمره اين كشورها قرار دارد.
وضعيت در اين كشور بهتر شده است. سعودي ها در چهار سال گذشته كارهاي چشمگيري در جنگ عليه القاعده انجام داده اند. به خاطر داريد كه در سال 2004 كنسولگري ما در جده با خاك يكسان شد. حتي ساختمان وزارت كشور در رياض هم هدف حمله قرار گرفت و به دليل ابعاد آن خشونت ها بسياري از خارجيان عربستان سعودي را ترك كردند. از همان زمان بود كه سعودي ها روش بسيار هوشمندانه يي را عليه القاعده به كار گرفتند. به عنوان مثال عمليات دقيق بر پايه كارهاي خوب اطلاعاتي، تغيير و تحول در امور زندان ها و بسياري از ابتكارهاي ديگر.
- اما بسياري از ديگر كشورهاي ليست شما موفقيت هاي كمتري در اين مورد داشته اند. شغل جديد را چگونه شروع خواهيد كرد؟
به راحتي و سادگي. مي توانم اين را هم بگويم كه با يك واقع گرايي محض با وجود مشكلات عظيمي كه وجود دارد.
- آيا در اين پست جديد نيز همان روشي را كه 19 ماه به عنوان فرمانده ارشد در عراق به كار برديد، به كار خواهيد گرفت؟ اين اواخر يعني در همين دوراني كه همه دنيا در مورد پيشرفت ها در بغداد شگفت زده هستند، شما به نوعي اظهار بدبيني كرده ايد.
در سال گذشته شاهد پيشرفت هاي واقعاً بزرگي در عراق بوديم و رقم عمليات خشونت بار تا 80 درصد و به تبع آن رقم قربانيان نظامي نيز كاهش يافت. با اين حال من و سفير «رايان كروكر» بار ديگر گوشزد كرديم كه پيشرفت ها در عراق شكننده و قابل بازگشت است. تصويب قانون مقررات جديد در استان هاي عراق البته به وحدت ملي كمك مي كند و در روند پيچيده سياسي عراق يك نقطه آغاز محسوب مي شود. جالب است بدانيد كه رئيس جمهور عراق كه يك كرد است و دو معاون شيعه و سني او، هر كدام به راحتي مي توانند اين قانون را وتو كنند. بدون وجود يك نوع منشور ملي هيچ اتفاقي در آنجا نمي افتد.
- اما اكنون يعني در پايان سپتامبر 2008، ثبات در عراق واقعاً چگونه است؟
سفير كروكر و من و همين طور روسايمان در واشنگتن همواره بسيار محتاطانه در مورد وضعيت عراق دست به ارزيابي زده ايم . ما در طول زمان شاهد بسياري رويدادهاي شگفت انگيز بوده ايم و البته خطاهاي زيادي هم داشته ايم. به همين خاطر هر قضاوتي در اين مورد بايد با احتياط كامل صورت گيرد.
- آيا اين تجربه ها شما را بدبين كرده است؟
من نه بدبين و نه هنوز خوشبين هستم. اين را هميشه گفته ام كه يك واقع گراي خشك هستم. وضعيت در عراق دشوار بوده و هست. با اين حال واقعيت ها نشان مي دهد كه ما قادريم يگان هايمان را به استعداد هشت هزار نفر تا چهار ماه آينده از عراق خارج كنيم و نيروهاي لهستاني، استراليايي و گرجي هم مي توانند نيروهايشان را خارج كنند زيرا امروز وضعيت خيلي بهتر شده و ارتش عراق هم در اين ميان وظايف بيشتري برعهده گرفته است.
- به نظر شما قدرت دشمن در اين عراق جديد تا چه اندازه است؟
آنها هنوز هم آنجا هستند و به خصوص القاعده همچنان يك خطر بزرگ محسوب مي شود. علاوه بر آن شبه نظاميان هم هنوز فعال هستند و يگان هاي ترور را به وجود مي آورند. آنها امروز هم روزانه 20 تا 30 عمليات در سراسر عراق انجام مي دهند. اتومبيل هاي حامل بمب هم همچنان فعال هستند و باز هم غيرنظاميان كشته مي شوند. اما ابعاد اين خشونت ها از سال گذشته آشكارا كاهش يافته است يعني نسبت به دوراني كه روزانه 180 حمله صورت مي گرفت.
- به نظر شما آيا همچنان خطر يك جنگ داخلي ميان سني ها و شيعيان وجود دارد؟
اين خطر در حد چشمگيري كمتر شده است و بايد به ياد بياوريم كه عراق در آستانه فروپاشي بود. در زمستان 2006 ابعاد خشونت با انگيزه هاي قومي خيلي وحشتناك بود. تنها در بغداد روزانه 50 جسد پيدا مي كرديم كه قرباني اين گونه خشونت ها بودند.
- از جمله بزرگ ترين معماها رفتار مقتدا صدر است كه شبه نظاميان خود را از مدت ها پيش آرام نگه داشته است.
حل اين معما ساده است. قداست صدر با عمليات تروريستي شبه نظاميانش خدشه دار شد. شيعيان هم از او روي برگرداندند. افراد سپاه مهدي از صاحبان مغازه ها در مقابل حمايت از آنها پول مي گرفتند و اقدام به گروگانگيري كرده و در قبال آزادي آنها درخواست پول مي كردند. آنها دو استاندار و سه رئيس پليس را كشته و حملات وحشتناكي را در كربلا انجام دادند. به همين خاطر در نگاه شيعيان از يك حامي تبديل به تروريست شدند. صدر هم متوجه پيامدهاي اين مساله شد و براي جلوگيري از ضررهاي بيشتر براي آتش بس فراخوان داد. او چاره ديگري نداشت.
- و سني ها هم در طرف ديگر. آيا شما آنچه را كه «باب وودوارد» در كتابش نوشته است، ساده انگاري مي دانيد؟
اين درست نيست. من به شما مي گويم كه ما چه كار كرديم. سني ها متوجه شدند كه تحريم انتخابات سال 2005 و چشم پوشي از عراق نوين يك خطا بوده است. آنها هم دلايل خود را داشتند. سني ها در زمستان 2006 و 2007 از انحلال ماشين كهنه نظامي عراق و انحلال حزب دولتي صدام ناراضي بودند اما نمي خواستند براي مدت طولاني در حاشيه بمانند و به همين خاطر تغيير عقيده دادند. ما امنيت آنها را تامين مي كرديم، در روستاهايشان حضور داشتيم، از رهبران قومي شان حفاظت مي كرديم و آنها هم در مقابل اطلاعات مورد نياز ما را تامين مي كردند. در آغاز اين كار رايگان صورت مي گرفت اما بعدها آنها را در نيروهاي امنيتي استخدام كرديم.
- ديگر كسي در مورد پيشرفت در عراق بحث و جدل نمي كند و برعكس همه از نقش شما در اين موفقيت ها مي گويند و حال بايد اين موفقيت ها را در افغانستان تكرار كنيد.
(مي خندد) آه، من اميدوار بودم كه از اين موضوع بگذريم...
-آيا تكرار اين موفقيت ها در افغانستان را امكان پذير ارزيابي مي كنيد؟
اجازه بدهيد حرف شما را تصحيح كنم. اين تنها من نبودم كه اين موفقيت ها را به وجود آوردم بلكه بسياري از زنان و مردان جوان، عراقي ها و همين طور افراد من هم در اين مورد نقش داشتند. برخي عقيده دارند ما بايد همان شيوه هاي به كار گرفته شده در عراق را به كار ببنديم و برخي عقيده ديگري دارند مبني بر اينكه هر كشوري را بايد بر مبناي شرايط خاص آن كشور درك كرد. بدين ترتيب بايد براي تدوين يك استراتژي جامع تلاش كنيم. 19 ماه پيش من هنوز هم به فرمانده كل نيروها در افغانستان حسادت مي كردم. اما امروز وضعيت عراق خيلي بهتر است زيرا اين كشور تاسيسات بزرگ نفت، گاز و آب دارد و بسياري از عراقي ها به خوبي آموزش ديده اند و عراق چشم اندازي پيش روي خود دارد.
- افغانستان هيچ يك از اينها را ندارد.
همين طور است. در افغانستان مساله يي به نام بازسازي نيست بلكه مساله اصلي ساختن است. افغانستان تقريباً محروم از هرگونه زيرساخت است. جنوب اين كشور بيابان و مركز آن كوهستاني است. هواي اين منطقه چنان خشك است كه هلي كوپترهاي ما به سختي در آن مناطق پرواز مي كنند. افغانستان شاهد سال ها جنگ و تسلط طالبان بود و از رقم بالاي بيسوادي رنج مي برد. سيستم سياسي اين كشور با وجود همه تحولات مثبت همچنان ضعيف است. علاوه بر آن از مدتي پيش شاهد بازگشت ترور از همه طرف هستيم. القاعده همچنان فعال است و طالبان دوباره قدرتمند شده اند و ما بايد با گروه هايي از مناطق قبيله يي بجنگيم. از پاكستان هم كه هر روز پيكارجو به افغانستان وارد مي شود. نمي توان تنها به افغانستان نگاه كرد بلكه بايد همه منطقه را زير نظر داشت.
- آيا دولت جديد پاكستان واقعاً اين خواست و اراده را دارد كه عليه گروه هاي تروريستي در مناطق مرزي خود وارد عمل شود؟
نخستين اظهارات اعضاي دولت پرزيدنت زرداري شفاف و دلگرم كننده است. پاكستان دموكراسي خود را نوسازي مي كند.
- آيا براي پاكستان ايجاد ثبات مهم تر از دموكراسي نيست؟
طبيعتاً هر دو براي پاكستان مهم است. ما همين اواخر در يك ناو هواپيمابر با ژنرال «اشفق كياني» فرمانده ارتش پاكستان ملاقاتي داشتيم و متوجه شديم پاكستان تروريسم را به عنوان مشكلي حياتي درك مي كند. ارتش پاكستان مي خواهد عمليات نظامي در خاك آن كشور به دست افراد همين ارتش صورت بگيرد. امريكا و ديگر كشورها هم كارهاي زيادي براي پشتيباني از اين مساله انجام مي دهند.
- نيروي هوايي ايالات متحده به تازگي حملات زيادي عليه اردوگاه هاي تروريست ها در خاك پاكستان انجام داده است. آيا چنين عملياتي تنها با اجازه دولت اسلام آباد امكان پذير است؟
در اين مورد كه نيروهاي تندرو در غرب پاكستان يك خطر جدي به شمار مي آيند اتفاق نظر وجود دارد و آن انفجار وحشتناك در هتل ماريوت اسلام آباد نيز اين مساله را نشان داد. عزم جدي براي اقدام عليه اين نيروها در حال افزايش است و ما در اين مورد با رهبري جديد پاكستان به صورتي اساسي صحبت مي كنيم.
- اما از قرار معلوم در افغانستان سربازان زيادي نداريد؟
درست است. با وجود آنكه ارتش امريكا طي دو سال گذشته تعداد سربازان خود در افغانستان را از 21 هزار نفر به 31 هزار نفر افزايش داده و كشورهاي عضو نيروهاي ائتلاف هم به افزايش نيروهايشان اقدام كرده اند اما هنوز هم در افغانستان به تعداد كافي سرباز وجود ندارد.
- ژنرال «دان مك نيل» كه تا تابستان امسال فرماندهي نيروهاي ناتو را برعهده داشت گفته است بر پايه دكترين فعلي براي استقرار صلح در افغانستان به 400 هزار سرباز نياز است.
اما مساله اينجاست كه اين تعداد بايد از كجا تامين شود. قاعدتاً ناتو كه نمي تواند اين تعداد سرباز داشته باشد. ما بايد ارتش افغانستان را تاسيس و يك نيروي پليس ملي تربيت كنيم. بايد نيروهاي پليس مستقر در شهرهاي كوچك و دهكده ها را تقويت كنيم زيرا آنها همراه با خانواده هايشان در معرض بزرگ ترين خطرات هستند. وضعيت در عراق هم به همين صورت بود.
- شما در زماني پست جديد را تحويل مي گيريد كه هم در عراق و افغانستان و هم در امريكا فضاي انتخاباتي حاكم است. رئيس جمهور آينده امريكا در واشنگتن تحت فشارهاي شديد بحران اقتصادي قرار خواهد داشت. راي دهندگان به او فشار مي آورند؛ همان كساني كه از خود مي پرسند چرا امريكا به جاي سرمايه گذاري در خاك خود، مبالغ هنگفت را در سرزمين هاي دوري مثل افغانستان خرج مي كند.
دليل حضور ما در افغانستان همان منافع حياتي ما است. اين مساله در مورد هم پيمانان امريكا هم صدق مي كند.
- اين منافع كدام است؟
ما بايد مانع از آن شويم كه افغانستان بار ديگر پناهگاه تندروها شود. بدين ترتيب بايد مانع كساني شويم كه تحت فرماندهي ديگران با هواپيماهاي ربوده شده به برج هاي دوقلوي نيويورك و ساختمان پنتاگون و اراضي پنسيلوانيا حمله كردند. مساله اصلي اين است؛ ما اين جنگ را شروع كرديم زيرا تروريست هاي عامل حملات يازدهم سپتامبر 2001 از افغانستان آمده بودند. و اين تنها ما نيستيم كه مي جنگيم بلكه 40 كشور هم پيمان در اين جنگ حضور دارند.
- آن واقع گرايي خشك در اين مورد كه اين جنگ چقدر طول مي كشد به شما چه مي گويد؟
در سال 2005 و پس از ديدار از افغانستان به «دونالد رامسفلد» وزير دفاع پيشين گفتم جنگ افغانستان طولاني ترين جنگ در اين نبرد طولاني عليه ترور خواهد بود. يك ماه پيش بار ديگر در افغانستان بودم و متوجه شدم حدسم درست بوده است.
- تا زماني كه يگان هاي زميني كافي در اختيار نداشته باشيد نيروي هوايي ماموريت هايش بيشتر مي شود و بدين صورت باز هم اين غيرنظاميان هستند كه جان خود را از دست خواهند داد.
ما در حال بررسي هاي دقيقي هستيم. ژنرال «مك كيرنان» هم دستور داده است براي جلوگيري از قرباني شدن غيرنظاميان، تعداد ماموريت هاي پشتيباني از يگان هاي نظامي تجزيه و تحليل شود. طبيعتاً هدف ديگر ما از اين كار اين است كه مشكلات دولت افغانستان و پرزيدنت كرزي بيشتر نشود. در آينده فقط بايد تروريست هايي را بكشيم كه مي خواهند سربازان ما را بكشند.
- از همكاران تان در ناتو چه انتظاري داريد؟
بايد خاطرنشان كنم من ژنرال ناتو نيستم. اما «رابرت گيتس» وزير دفاع امريكا به تازگي بار ديگر گفت اين همكاران مي توانند به روش هاي مختلف همكاري كنند. تنها اعزام يگان هاي نظامي چاره كار نيست. آنها مي توانند با كمك هاي مالي و ارسال سلاح از ارتش افغانستان پشتيباني كنند.
- شما هميشه در عراق مي گفتيد كه مهمات همان پول است.
البته پول مي تواند مهمات باشد اما اين بستگي به موقعيت دارد. وقتي به شما شليك مي شود بهتر است مهمات واقعي در اختيار داشته باشيد.
منبع؛ اشپيگل
جمعه 19 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]