تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816451211




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بر سر مناقشات گرجستان، تنش ها در اوكراين شدت گرفت: اوكراين؛ اولين قرباني انقلاب‌هاي رنگي


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: بر سر مناقشات گرجستان، تنش ها در اوكراين شدت گرفت: اوكراين؛ اولين قرباني انقلاب‌هاي رنگي
گروه تحليل و تفسير خبر- اميرحسين كبيري: اوكراين به عنوان يكي از قديمي ترين هم‌پيمانان روسيه در پي بحران حاصل از حمله نظامي گرجستان به اوستياي جنوبي دچار شوك سياسي شده به‌گونه‌اي كه در صورت استمرار تنش‌ها، نخستين كشوري خواهد بود كه قرباني انقلاب‌هاي مخملين در آسياي مركزي شده است.


به دنبال فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در هشتم دسامبر 1991، پانزده منطقه از كشور شوراها جدا شد كه يكي از اين مناطق، منطقه «قفقاز » است.
منطقه قفقاز از دو بخش قفقاز شمالي ( بخشي از جنوب فدراسيون روسيه) و قفقاز جنوبي ( سه جمهوري گرجستان ، آذربايجان و ارمنستان ) تشكيل شده. اين منطقه از همان اوان جدايي خود، همواره شاهد بحران ها و مناقشات استقلال‌خواهانه بوده (چچن و داغستان در قفقاز شمالي- اوستياي جنوبي، نخجوان و قره‌باغ در قفقاز جنوبي) به گونه اي كه به صراحت مي‌توان عنوان داشت كه اين منطقه، روزي را با آرامش سپري نكرده و پيوسته در كانون تحولات بين المللي قرار داشته است.
كشورهاي تازه استقلال يافته به‌ويژه در منطقه قفقاز جنوبي با وجود آگاهي از نفوذ سنتي مسكو در اين منطقه، براي نيل به استقلال عمل و تبديل شدن به واحدهاي سياسي مستقل، كوشيدند با اتخاذ خط‌‌مشي غرب گرايانه و تحكيم مناسبات خود با قدرت هاي بيروني و در رأس آنها ايالات متحده، بر توان ايستادگي در برابر روسيه بيافزايند.
آمريكا نيز كه در تلاش بود خود را به عنوان هژمون برتر در نظام بين الملل تثبيت كند، به منظور جبران شكست‌هايش در خاورميانه از اين فرصت بهره جست تا با نزديكي به مرزهاي روسيه و تسلط بر منطقه قفقاز، به اين قصد نايل آيد. در همين راستا؛ راه اندازي، حمايت و هدايت شورش هايي كه در كشورهاي منطقه (گرجستان، اوكراين و قرقيزستان) با نام «انقلاب هاي رنگي» رخ داد و منجر به استقرار دولت هاي كاملاً مطيع و همسو با واشنگتن گرديد، در دستور كار قرار گرفت.
در حقيقت، تجاوز ايالات متحده به حريم امنيتي روسيه با هدف اجراي سياست «سد بندي» عليه روسيه و محدود كردن مسكو در مرزهاي خود با نگاه ويژه به قفقاز، بر التهاب تنش هاي منطقه افزوده و پيآمدهاي سياسي و امنيتي بسياري را به كشورهاي همجوار و نيز اروپا تحميل نموده است.
انقلاب هاي «رز، نارنجي و لاله» در سه كشور مهم و تأثيرگذار منطقه، همگي در راستاي پروژه تحديد مسكو و افزايش عمق استراتژيك آمريكا معنا مي يابد.
اما در اين ميان؛ اوكراين به عنوان يكي از قديمي ترين هم پيمانان روسيه كه با انقلاب نارنجي در 26 دسامبر سال 2004 و پيروزي «ويكتور يوشچنكو» آشكارا در جبهه غرب قرار گرفت، با اختلافات به وجود آمده ميان رهبران انقلاب در زمره اولين كشورهاي منطقه اوراسيا محسوب مي شود كه در پي بحران حاصل از حمله نظامي گرجستان به اوستياي جنوبي در هفتم آگوست (هفدهم مردادماه سال جاري) دچار شوك سياسي گرديده به‌گونه‌اي كه در صورت استمرار تنش‌ها، اوكراين نخستين كشوري خواهد بود كه قرباني انقلاب‌هاي مخملين در آسياي مركزي و به طور اولي، «يكجانبه‌گرايي‌هاي دستوري» واشنگتن شده است.
در پي اعتراض يوشچنكو به نتيجه انتخابات رياست جمهوري در سال 2004 كه در آن مقامات انتخاباتي، يانوكوويچ نخست وزير وقت و طرفدار نزديكي با روسيه را پيروز ميدان اعلام كرده بودند، هواداران وي به خيابان ها آمدند و تظاهرات گسترده‌اي را سازمان دادند. ايالات متحده كه در تلاش بود تا اوكراين را وارد حوزه جغرافياي سياسي و امنيتي خود كند، از يوشچنكو حمايت كرد. مجموعه اين تحولات منجر به پيروزي رهبر ناراضيان و استقرار دولت برآمده از انقلاب مخملين در اوكراين گرديد.
شهر تاريخي كي‌يف ، بر دو كرانه رودخانه «دنيپر» قرار گرفته است. تقسيم اين شهر به دو نيمه غربي و شرقي، صرف‌نظر از تفاوت هاي جغرافيايي كه به ساكنان دو سوي دنيپر تحميل كرده، رفتار سياسي شهروندان اوكراين را نيز تحت الشعاع اين دوپارگي قرار داده است.
بخش شرقي اوكراين، طرفدار تحكيم مناسبات با روسيه و نيمه غربي خواهان ارتباط با اتحاديه اروپا و آمريكاست. يكي از دلايل اصلي تمايل مناطق شرقي اوكراين (كه بيش از يك سوم جمعيت اين كشور را تشكيل مي‌دهند) به روسيه، به اختلافات مذهبي با ساكنان ناحيه غربي باز مي‌گردد. اين منازعات، ريشه در تقابل تاريخي ميان دو كليساي ارتودوكس و كاتوليك دارد؛ جبهه گيري‌هايي كه ارتودوكس‌ها را در جناح روسيه و يانوكوويچ و كاتوليك‌ها را هوادار غرب و يوشچنكو قرار داده است.
ويكتور يوشچنكو كه پيشتر نيز در مقام نخست وزير و رييس بانك ملي در صحنه سياسي حضور داشت، به عنوان سومين رييس جمهور اوكراين قدرت را به دست گرفت و «يوليا تيموشنكو» هم نخست وزير شد.
از آنجايي‌كه انقلاب هاي رنگي با سرمايه گذاري آمريكا در سطوح مختلف اجتماعي و نيز هدايت سازمان‌هاي غيردولتي (N.G.O) وابسته در راستاي جريان سازي فرهنگي و واردات دموكراسي‌هاي كنترل شده، شكل گرفته است بي گمان ره به ايجاد تحولات و دگرگوني‌هاي بنيادين در ساختارهاي سياسي، اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي آن جامعه نخواهد برد چرا كه اين انقلاب ها ماهيتاً ناپايدار هستند.
شاهد اين مدعا نيز اختلافات به‌وجود آمده ميان تيموشنكو و رييس جمهور در يك سال پس از استقرار دولت انقلابي است؛ هنگامي كه در تاريخ هشتم سپتامبر سال 2005 «الهه نارنجي» از سوي يوشچنكو بركنار شد، طليعه شكست انقلاب به گوش رسيد.
يوليا تيموشنكوي 47 ساله در دنيپروپتروسك به دنيا آمد و در دانشگاه دولتي همين شهر در رشته اقتصاد به تحصيل پرداخت. تيموشنكو در اوايل دهه نود رياست شركت «بنزين اوكراين» را كه نقش عمده اي در توليد و پخش اين فرآورده مهم نفتي دارد، به عهده گرفت. او بعد از ورود به پارلمان اوكراين در سال 1996 ، حزب «منتقدين دگرانديش» را تشكيل داد و با نزديك شدن به نسخت وزير «لازارنكو»، توانست گام هاي ترقي را بلندتر از سايرين بردارد به گونه اي كه سه سال بعد از اين، در زمان رياست جمهوري «لئونيد كوچما» به معاونت نخست وزير اوكراين در امور انرژي انتخاب شد.
به دنبال مناقشات گرجستان و درگيري اين كشور با روسيه، يوشچنكو كه خود را وام دار غرب مي داند آشكارا به دفاع از همسايه خود پرداخت، موضعي كه كاملاً همسو با سياست «ايجاد بحران» آمريكا در منطقه است.
اين در حالي است كه حزب تيموشنكو (BYT) در پارلمان، با قطعنامه پيشنهادي هواداران رييس جمهور كه روسيه را به خاطر اقداماتش در قبال گرجستان محكوم مي‌كرد، مخالفت نمود.
اين تنش ها كه متأثر از برهم خوردن نظم و پيدايش آشوب هاي سياسي در منطقه است، ائتلاف هاي دروني اوكراين را نيز شكننده كرده به گونه اي كه جناح نارنجي ها يعني طرفداران رييس جمهور در حزب «اوكراين ما» و بلوك يوليا تيموشنكو با اعلام جدايي خود رسماً شكست انقلاب را اعلام داشتند.
عدم اقبال عمومي به عملكرد دولت در انتخابات سال 2006 جلوه‌گر شد؛ حزب يوشچنكو كه در سال 2004 توانسته بود 44 درصد آراء را به خود اختصاص دهد در اين دوره، با 8/28 درصد آراء به پارلمان راه يافت.
ويكتور يوشچنكو در طول چهار سال زمامداري اش دچار خطاهاي بسياري شده است؛ ممانعت از انجام تحقيقات لازم در خصوص اتهاماتي كه عليه برخي مقامات بلندپايه اوكرايني وجود داشت، بالا بردن سطح توقع مردم از دولت و در عين حال عدم توانايي برآوردن نيازها، بركناري تيموشنكو در سال 2005 كه منجر به ايجاد شكاف در اردوگاه انقلاب نارنجي گرديد و دست آخر جانبداري از موضع غرب در بحران گرجستان كه علاوه بر تشديد خصومت مسكو عليه كي‌يف، بر دامنه مناقشات منطقه‌اي افزود.
يوشچنكو بدون در نظر داشتن پيوستگي ها و اشتراكات قومي، زباني و تاريخي روسيه و اوكراين كه ريشه در قرن ها همزيستي ميان اين دو كشور دارد، با قرار گرفتن در جبهه واشنگتن در مناقشات تفليس، از ورود آمريكا به آسياي مركزي كه كوچك‌ترين پيآمد آن ظهور واحدهاي سياسي دست نشانده در هر دو منطقه شمالي و جنوبي قفقاز و به دنبال آن از دست رفتن ثبات سياسي اوراسيا است، استقبال كرد و منطقه را به آغوش بحران سپرد.
اين رويكرد يوشچنكو در حقيقت يك انتحار سياسي بود چرا كه گستراندن سايه نفوذ آمريكا در منطقه، در وهله اول منافع ملي اوكراين را به خطر خواهد انداخت و بر شدت تنش هاي قومي در اين كشور خواهد افزود. اين همان اشتباهي بود كه رييس جمهور مخملي گرجستان نيز در دام آن فرو غلتيد و تصور كرد با برافروخته شدن آتش منازعات، از «حمايت صد در صدي» غرب برخوردار مي شود در حالي كه با نگاهي به تحولات پيش رو، مي توان دريافت روسيه با بهره گيري از كارت صدور «انرژي» به اروپا، قاره سبز را به عقب‌نشيني از مداخله در اين حوزه واداشت و اتحاديه اروپا به ناگزير، مهره وابسته به خود را تنها گذاشت.
در همين راستا، رئيس‌جمهور اوكراين در ديدار با ترايان بسسكي، رئيس جمهور روماني بر ارائه راهكارهايي براي جلوگيري از تكرار وقايعي نظير مناقشات گرجستان تأكيد كرد. يوشچنكو كه در اين ديدار از وجود وضعيت هاي مشابه با اوستياي جنوبي در منطقه سخن به ميان آورد، نيم نگاهي به منطقة خودمختار «ترانس‌دنيستر» در مولداوي داشت زيرا مقامات اين كشور بر عدم توانايي خود در برابر خواسته هاي خودمختارانه اين منطقه اذعان داشته اند. اما با همه اين نگراني ها ولادمير ورونين، رئيس‌جمهور مولداوي هوشمندانه، با در نظر داشتن نقش مسكو در تحولات منطقه، از پيوستن به بيانيه اتحاديه اروپا در محكوميت دخالت نظامي روسيه در گرجستان امتناع و در مقابل رويكرد خشونت‌آميز تفليس در اوستياي جنوبي را مورد انتقاد قرار داد.
بسياري از تحليل گران بر اين باورند كه اين ابراز نگراني يوشچنكو در حقيقت يك اقدامي تبليغي براي جلب حمايت و دخالت بيشتر غرب در تحولات منطقه است؛ موضعي كه برخي مقامات اوكراين از جمله تيموشنكو با آن موافق نيستند.
يوشچنكو در همين رابطه، طي كنفرانس مطبوعاتي در «دنپرو پتروفسكي» رسماً روسيه را به دست داشتن در ماجراي سوء قصد به وي در سال 2004 كه منجر به مسموميت و تغيير حالت پوستش شد، نمود. وي ادعا كرد مسكو در انجام تحقيقات در اين باره مانع‌تراشي مي كند. بلافاصله پس از اين گفته‌ها، ويكتور چرنومردين سفير روسيه در كي‌يف واكنش نشان داد و اظهار داشت «مسكو تاكنون درخواستي براي ارايه كمك در امر تحقيقات درباره قضيه مسموميت يوشنكو در سال 2004 دريافت نكرده است.»
طرح مجدد قضيه مسموميت ويكتور يوشنكو در زمان بحران گرجستان و كش‌ و ‌قوس ‌‌هاي رقابت‌هاي انتخاباتي پارلمان اوكراين كه از سوي رييس جمهور تهديد به انحلال شده، در حقيقت، احياي فضاي سياسي اوكراين در زمان انقلاب نارنجي است چرا كه يوشچنكو با بالا گرفتن دامنه اختلافات دروني، سعي دارد با ايجاد يك فضاي احساسي تنش ها را پنهان سازد تا از اين طريق اوضاع را تحت كنترل خود درآورد.
اوكراين بعد از روي كار آمدن دولت مخملي يوشچنكو، با حمايت از تحولات سياسي – اجتماعي در جمهوري هاي جدا شده از شوروي سابق و سوق دادن آنها به اتخاذ سياستي همسو با برنامه هاي ايالات متحده در آسياي مركزي كوشيد از يكسو اين جمهوري‌ها را در جبهه غرب قرار دهد و از سوي ديگر در كنار گرجستان، مولداوي و آذربايجان با تشكيل «سازمان همكاري گوآم» - اين اتحاديه بعدها به «سازماني براي دموكراسي و توسعه» تغيير نام يافت- در برابر سازمان كشورهاي مستقل مشترك المنافع (CIS) با روسيه مقابله كند.
اصرار كي‌يف و تفليس دو جمهوري شاخص قفقاز كه از موقعيت ژئواستراتژيك ممتازي در منطقه برخوردارند ، براي پيوستن به پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) نيز در راستاي مقابله با نفوذ مسكو بر اقمار پيشين تفسير مي شود.
اوكراين كه بعد از بيانيه استقلال در سال 1991 همكاري با ناتو را آغاز كرد و حضوري فعال در شوراي همكاري آتلانتيك شمالي (شوراي مشاركت يورو آتلانتيك) داشت، سه سال مانده به پايان قرن بيستم با امضاي منشوري، همكاري خود را با ناتو گسترش داد. گرجستان نيز كه از اواخر دهه 90 داوطلب الحاق به ناتو بوده، پس از استقرار دولت مخملي «ميخاييل ساآكاشويلي» و در سپتامبر 2006 گفتگوهاي فشرده‌اي را براي پذيرش عضويت خود در ناتو آغاز كرد.
پارلمان گرجستان، در يازدهم مي سال 2007 مصوبه‌اي را به امضا رساند كه بيانگر حمايت از تصميم دولت براي عضويت در پيمان آتلانتيك شمالي بود. تفليس همچنين براي نيل به اين مقصود، با افزايش نيروهاي خود در عراق از 850 نفر به نزديك به 2000 نفر مي كوشد تا نظر مثبت غرب و آمريكا را براي قبول عضويت خود در ناتو جلب كند.
اين وضعيت، اما در اوكراين كاملاً برعكس است؛ اوضاع كي‌يف اين روزها به تبع تنش نيروهاي سياسي در وركوونارادا (مجلس ملي اوكراين) به جهت مذاكرات دولت براي پيوستن به ناتو، متشنج است.
ورود ناتو به قفقاز و نزديك مرزهاي روسيه با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي آغاز شد. مسكو كه از قصد واشنگتن براي تثبيت نيروهاي نظامي خود در منطقه آگاه بود، پيوسته، بر فلسفه وجودي ناتو كه اتحادي در مقابل شوروي بود و مهار كمونيسم را دنبال مي كرد و در زمان كنوني قاعدتاً كارويژه خود را از دست داده بود، تأكيد مي‌نمود تا بتواند از اين رهگذر از نفوذ چتر امنيتي غرب بر فراز خود بكاهد. ناتو نه تنها مانند پيمان ورشو منحل نشد بلكه از يكسو كاركردهاي جديدي از جمله مبارزه با تروريسم را براي خود تعريف كرد و از سوي ديگر با جذب كشورهاي اروپاي شرقي و جمهوري هاي استقلال يافته از شوروي، قدم در حريم امنيتي مسكو نهاد. بسياري از تحليل گران چشم انداز توسعه ناتو را تا مرزهاي چين، ترسيم كرده اند.
از آنجايي‌كه ادامه اين توسعه‌طلبي ها موازنه امنيتي در قفقاز و آسياي مركزي را به زيان روسيه بر هم مي زد، كرملين كوشيد تا با انعقاد پيمان هاي امنيتي جديد با جمهوري هاي تازه استقلال يافته و عضو CIS از طريق ارتقاي قدرت خود در برابر غرب، به تأمين امنيت مناطق پيراموني بپردازد. بديهي است درخواست اوكراين و گرجستان براي الحاق به ناتو، كه زمينه را براي حضور نظامي آمريكا فراهم مي‌آورد، نمي‌توانست مورد قبول روسيه واقع شود. در نتيجه، مسكو به اين درخواست ها واكنش نشان داد و به مذاكره با برخي كشورهاي اروپايي پرداخت.
تحت فشارهاي روسيه؛ اسپانيا، ايتاليا، بلژيك، لوكزامبورگ و هلند به رهبري آلمان و فرانسه مخالفت خود را با عضويت اين دو كشور به ناتو اعلام كردند.
با عنايت به مناقشات گرجستان و نقش مستقيم واشنگتن براي خارج ساختن كشورهاي حوزه قفقاز از دايره نفوذ مسكو، اقمار پيشين شوروي سابق با اشاره آمريكا، از احتمال تكرار وقايع اوستياي جنوبي در كشورهاي خود ابراز نگراني كرده‌اند. اين كنش‌ها كه در واقع كاملاً اغراق‌آميز مي نمايد بيشتر از آنكه پايه اي در حقيقت داشته باشند، مستمسك مقامات كشورهاي مزبور براي جلب حمايت غرب واقع شده‌اند. يوشچنكو و ساآكاشويلي قصد دارند با تشديد تصنعي اوضاع و بزرگنمايي «به خطر افتادن امنيت ملي» به نوعي، دخالت هاي واشنگتن را در ذيل سياست‌هاي حقوق بشر دوستانه كاخ سفيد معرفي كنند.
پس از روي كار آمدن «ولاديمير پوتين» نگاه كرملين در روابط بين‌المللي بر پايه برگ برنده انرژي شكل گرفت. روسيه به عنوان كشوري كه كليد انرژي اروپا را در دست دارد، به خوبي توانسته است از اين نقش خود براي مقابله با تهديدكنندگان نظم منطقه و نيز جلوگيري از پيشرفت غرب در محدوده استراتژيك هميشگي خود، بهره گيرد. مسكو در جريان جنگ با گرجستان، نشان داد كه قصد دارد با گذار از غرب، به مقابله با سياست يكجانبه گرايي دستوري آمريكا بپردازد و ديگر حاضر نخواهد شد تا بر سر منافع خود چانه‌زني كند.
اما در اين ميان، كي‌يف با توجه به ساختار قومي و علقه‌هاي زباني و ديني شهروندان اوكراين به روسيه، بايد پازل‌هاي سياست داخلي و خارجي خود را در پيوند با مسكو رقم زند چرا كه فضاي حيات ژئوپليتيك اوكراين، تداوم تنش هاي سياسي را بر نمي تابد.
 پنجشنبه 18 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن