تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835026381
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز 32ميليارد دلار از كجا تامين ميشود
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز 32ميليارد دلار از كجا تامين ميشود
جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور جهان پرداختهاند از جمله «موج نو اصلاحات غربگرا»، «32ميليارد دلار از كجا تامين ميشود»،«معوقههاي وحشتناك محصول تخلف از اجراي ماده 151»،«پروژه ملي در كادر بسته تلويزيون»،«احتمال محال» و... كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
دنياي اقتصاد
«32ميليارد دلار از كجا تامين ميشود» عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق جنانصفت است كه در آن ميخوانيد؛رييسجمهور محمود احمدينژاد سهشنبه شب در شبكه يك تلويزيون حاضر شد و تحليل خود را از روزگار ايران امروز ارائه كرد. وي بخشي از سخنانش را به موضوع پرداخت نقدي يارانهها اختصاص داد و جزييات بيشتري از طرح دولت را بازگو كرد.
رييسجمهور گفت: با بررسيهاي انجام شده و بررسي اطلاعات اقتصادي، برآورد ما اين است كه بايد يارانهها به حدود 53ميليون نفر از هموطنان ارائه شود. به دهكهاي اول 50 تا 70هزار تومان به ازاي هر نفر پرداخت ميشود و دو سه دهك دوم 45 تا 50هزار تومان دريافت خواهند كرد.باتوجه به پيامدهاي ناشناس و گسترده اجراي طرح پرداخت نقدي يارانهها و نوع تعامل مجلس و دولت درباره اين طرح كه با اظهارنظرهاي گوناگون از سوي نمايندگان مواجه شده است و حتي رييس كميسيون اقتصاد پرسيده است كه آيا دولت پول دارد كه وعده ميدهد، دو نكته زير را يادآور ميشوم.
1 - يك حساب سادهنشان ميدهد اگر 53ميليون نفر مشمول دريافت يارانه نقدي شوند و به هر فرد بهطور ميانگين. 50هزار تومان در ماه پرداخت شود، منابع مورد نياز اجراي طرح در ماه معادل 2650ميليارد تومان و براي يكسال معادل 31800ميليارد تومان خواهد شد.
در صورتي كه نرخ هر دلار به ريال را براي يك سال ثابت و 9300ريال فرض كنيم، رقم قابل پرداخت دولت براي اجراي اين طرح در يك سال اول حدود 32ميليارد دلار خواهد شد. باتوجه به اينكه 32ميليارد دلار رقم بزرگي است، بايد ديد كه محل تامين آن كجا است؟ آيا قرار است اين رقم از محل فروش انواع حاملهاي انرژي (فرآوردههاي نفتي و برق) به قيمت آزاد تامين شود؟ به اين معني كه دولت قيمت بنزين، گاز مايع، برق، گازوييل و ... را آزاد خواهد كرد و آن را به قيمتهاي بينالمللي عرضه خواهد كرد؟ آيا تا زماني كه اين اتفاق بيفتد و منابع مورد نياز از مصرفكنندگان دريافت شود، قرار است از حساب ذخيره ارزي برداشت شود؟
اين بحثها در حالي است كه رييسجمهور گفته است: در لايحه ارائه شده به مجلس درباره پرداخت نقدي يارانه، رقمي براي خانوادهها اعلام نخواهد شد.
2 - به نظر ميرسد رييسجمهور احمدينژاد با بيان جزييات طرح پرداخت نقدي يارانه و اعلام دقيق پرداختي به هر نفر، كار سياسي گستردهاي انجام داده و اين گفتوگوي تلويزيوني وي پيامدهاي خاص خود را دارد. به اين معني كه اگر مجلس قانونگذاري لايحه دولت را با بررسيهايي كه انجام خواهد داد، رد كرده و مهر تصويب بر آن نزند، بايد در برابر 53ميليون نفري كه به وعده رييسجمهور چشم دوختهاند، پاسخگو باشد و به نوعي در مقابل ميليونها انسان بايستد. يك سناريوي ديگر اين است كه مجلس لايحه دولت را آن گونه كه ميآيد، تصويب و براي اجرا ابلاغ كند. در اين صورت، دولت اگر طرح را اجرا كند و كاميابي به دست نياورد، به قانون استناد كرده و ميتواند ادعا كند كه دستور مجلس را انجام ميدهد. اما يك راه نيز قابل تصور است و آن انجام بحثهاي كارشناسانه بر روي اين طرح توسط مجلس و بازگويي پيامدهاي آن است.
اين احتمال وجود دارد كه مجلس با تمركز بر روي تورمزا بودن طرح و اين كه اجراي آن نه تنها سودي براي شهروندان ندارد، بلكه با آثار تورمي كه به بار ميآورد، به زيان شهروندان است، آن را تصويب نكند. سخنراني رييسجمهور در تلويزيون او را در موقعيت برتري نسبت به مجلس قرار داده است.
كيهان
«موج نو اصلاحات غربگرا» عنوان يادداشت روز رزنامهي كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛درحالي كه زمان زيادي تا موعد انتخابات رياست جمهوري در ايران باقي مانده از اردوگاه اصلاحات صداهايي آشنا شنيده مي شود. كساني كه روند تغييرات فكري و خط مشي گذاري استراتژيك در ميان طيف تندرو جبهه اصلاحات را ظرف يك دهه گذشته پي گيري كرده اند، اگر در اين «صداهاي آشنا» دقيق شوند به نكات جالب توجهي برخواهند خورد.
در ادامه يادداشت آمده است؛كمي بازگشت به گذشته امكان مقايسه آنچه اكنون وجود دارد با آنچه كه چند سال قبل دستور كار ليبرال هاي ايراني بود را فراهم خواهد ساخت. انتخابات رياست جمهوري نهم جبهه اصلاحات را دوپاره كرد. تندروهايي كه گمان مي كردند بهترين روش جلب رأي مردم ساختارشكني و پنجه كشيدن به صورت نظام و ارزش هاي پايه اي آن است يك سو ايستادند و خط امامي هاي اصيل كه خود را به حفظ اصول انقلاب اسلامي و رقابت شرافتمندانه با رقيب متعهد مي دانستند در سوي ديگر.
در بخش ديگر ميخوانيد؛...مراجعه به اظهارنظرهاي آن ايام برخي اصلاح طلبان- كه جملگي موجود و قابل مراجعه است- نشان مي دهد كه از مقطعي به بعد با توجه به ويژگي هاي فردي معين و كارنامه به شدت ناموفق دولت اصلاحات در حوزه هاي مختلف، «پيروزي در انتخابات» براي اصلاح طلبان بدل به يك هدف درجه دو شد و هدفي به غايت مهم تر و زيربنايي تر جاي آن را گرفت. از چند ماه مانده به انتخابات 27 خرداد 84 اصلاح طلبان تقريبا يقين كرده بودند كه پيروزي در انتخابات براي آنها هدفي دست نايافتني است- گرچه اميدها كاملا قطع نشده بود- اما همچنان تاكيد داشتند كه كانديداي آنها بايد در صحنه بماند و حتي اگر رد صلاحيت شد براي بازگشت دوباره به صحنه از مقام هاي عالي نظام استمداد كند تا امكان پي گيري پروژه اي كه خيلي زود معلوم شد براي تندروها اگر نگوييم مهم تر از پيروزي در انتخابات است لااقل به اندازه آن اهميت دارد، فراهم آيد. آن پروژه را در خلاصه ترين بيان ممكن مي توان «شبكه سازي» خواند.
يادداشت كيهان ادامه داده است؛...در 3 سال بعد از انتخابات نهم، اگرچه منازعات داخلي اصلاح طلبان عمق يافته و در مواردي به جابجايي اساسي مرزها ميان طيف هاي مختلف آنها انجاميد، اما رصد دقيق تحركات آنها نشان مي دهد پروژه شبكه سازي هيچگاه از دستور كار خارج نشده و تندروها با قوت آن را پي گيري كرده اند، اگرچه امروز نتيجه آن نيست كه روز اول انتظار داشتند.
د بخش ديگر ادداشت آمده است؛...راه اندازي سايت هايي نظير «روز آنلاين» و «گويانيوز» (كه البته از قبل هم وجود داشت و فقط تقويت شد)- و رسانه هاي الكترونيكي چون «واشنگتن پريزم» (كه مستقيماً وابسته به مؤسسه امنيت جهاني است) و «ايران در جهان» و اضافه شدن آنها به سايت هاي راديوهاي «فردا» و «زمانه» و نهايتاً راه اندازي يك پايگاه اينترنتي به نام «گذار» كه رسماً به عنوان ارگان فارسي سازمان سيا فعاليت مي كند همه در راستاي تحقق اين پروژه بوده است و اكنون طيف هاي گوناگون نويسندگان روزنامه هاي زنجيره اي اداره كنندگان و نويسندگان اصلي اين رسانه ها هستند. «موج مهاجرت به بيرون» پس از سال 84 و بعد سازمان يافتن مهاجران در قالب رسانه هايي كه ديگر ملاحظه كاري هاي اصلاح طلبان داخلي را ندارند به وضوح نشان مي دهد كه يك «برنامه بيروني» براي نوسازي سازماني و گفتماني جنبش اصلاحات غربگرا در ايران وجود داشته كه اصلاح طلبان داخلي به هنگام پي گيري پروژه شبكه سازي خود دانسته يا نادانسته در چارچوب آن عمل مي كرده اند و هنوز هم مي كنند. فقط در حد يك اشاره بايد گفت كه آمريكايي ها قبلاً چيزي شبيه اين پروژه را در مقابل شوروي كمونيستي و از طريق شبكه سازي از ناراضيان در اروپاي شرقي و بعد در خود شوروي اجرا كرده بودند و لذا مدلي آزمايش شده كه اجازه اجتناب از برخي خطاهاي قابل پيش بيني را به آنها بدهد در اختيار داشتند.
در بخش پاياني يادداشت روز كيهان آمده است؛...اصلاح طلبان - هم چنانكه چهره هاي ملي- مذهبي به عنوان مهمترين «پل» هاي تغذيه از بيرون- اكنون به صراحت مي گويند جنس مطالبات خود را از حال و هواي سياسي خارج ساخته و به دنبال سوژه هاي اجتماعي خواهد رفت. علت اصلي چنين تحركي بدون شك تلاش براي بردن تئوري شبكه سازي به متن جامعه و براي نزديك كردن اضلاع مختلف اپوزيسيون به يكديگر و متحد ساختن آنها از طريق شعارهاي اجتماعي است. آن «صداهاي آشنا» همين سخنان را مي گويند.
شب گذشته جمعي از دانشجويان به نگارنده اين سطور مي گفتند آيا مي تواند در اثبات پيوند تندروهاي اصلاح طلب با بيرون حجتي اقامه كند. آنچه در اين يادداشت آمد فقط مدخلي بر اين بحث بي نهايت حساس است. بسيار بيش از اين در اين باره سخن خواهيم گفت.
اعتماد ملي
«احتمال محال» عنوان سرمقاله اعتماد ملي است كه در آن ميخوانيد؛مصاحبه محمود احمدينژاد با شبكه يك سيما واكنشها و اعتراضهاي فراواني را در بين نمايندگان مجلس شوراي اسلامي سبب شد. نكته جالب در اين واكنشها، همگرايي و هماعتقادي نمايندگان اصلاحطلب و اصولگرا به سخنان ايشان و ارائه طرحها و آمارهاي ابهامآميز بود. احمدينژاد در حالي از سير نزولي تورم سخن راند كه بانك مركزي اعلام كرده نرخ تورم در شهريورماه 3/23 درصد بوده است. اين رقم در حالي از سوي بانك مركزي به عنوان تنها مرجع اصلي ارائه آمارها و گزارشهاي اقتصادي مطرح شده كه نشان ميدهد تورم ايران به نسبت سال گذشته از رشد 3/29 درصدي برخوردار بوده است. يادآوري اين نكته ضروري است كه رئيسجمهور در حالي از سير نزولي نرخ تورم حرف ميزند كه نرخ تورم در سال 86، 6/18درصد بوده است. حال معلوم نيست در حالي كه نرخ رسمي تورم در شهريورماه 3/23 درصد است، بتوان آن را كاهش تورم ناميد.
از سوي ديگر نمايندگان مجلس از شروع بحث پرداخت يارانهها اظهار تعجب كردند. پرسش اصلي آن است كه دولت اعتبارات وعده دادهشده براي پرداخت يارانهها را از چه منابعي پرداخت ميكند؟
اين پرسش رئيس كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي نيز هست.اينكه اگر دولت پول نهفتهاي دارد چرا بدهياش را به كاركنان آموزش و پرورش پرداخت نميكند؟
در اين ميان يكي از نمايندگان اقليت اقدام احمدينژاد را خلعسلاح مجلس و در تقابل قرار دادن مجلس با افكار عمومي عنوان كرده است. معضل ديگر به تكتازي دولت در حوزه طرح تحول اقتصادي بازميگردد. عليرغم توصيه رهبر معظم انقلاب به رئيسجمهور، مبني بر لزوم اجماع همهجانبه تمام قوا و دستگاههاي نظام براي اجراي طرح تحول اقتصادي، رئيسجمهور همچنان از اصرار خود بر اجراي مفاد آن حتي در صورت عدم حمايت ديگر قوا سخن رانده است. لذا پرسش مهم آن است، رئيسجمهور با اجازه كدام نهاد و با پذيرش چه مرجع نظارتياي درصدد است، برنامه خود را كه صحت اجرا و جامعيت آن به تاييد تمام اركان نظام نرسيده است، اجرا نمايد؟
در اين ميان محمدرضا باهنر نايبرئيس مجلس كه معمولا گاهي به ميخ ميزند و گاهي به نعل، به دولت توصيه كرده بهگونهاي اقدام كند و راه برود كه مجلس نيز توان همراهي داشته باشد! در اين سخنان طنز تلخي نهفته است. اينكه دولت خود را چندان مقيد به قانون و مصوبات حقوقي آن نميداند. با اين همه به نظر ميرسد، رئيس دولت عليرغم احاطه به ناكافي بودن حجتهاي لازم درخصوص طرح تحول اقتصادي، درصدد است، توپ را به زمين منتقدان خود از جمله مجلس شوراي اسلامي بيندازد. شايد اشاره رئيس مركز پژوهشهاي مجلس به شيوه رئيسجمهور در انداختن توپ به زمين مجلس ناشي از روشي باشد كه ايشان از زمان مواجهه با مجلس هفتم در پيش گرفته بود. به هر حال به نظر ميرسد سياستمداران، كارشناسان و نمايندگان مردم توافق چنداني با نظرات و اظهارات رئيسجمهور ندارند. اين ناهمخواني و ناهمگرايي نخبگان جامعه با رويكرد و نظرات رئيس دولت نهم در جاي خود محل نگراني است. اميد كه روزي اين دو خط در حال حاضر متنافر در نقطهاي به هم نزديك شوند.
جمهوري اسلامي
«تحليل سياسي هفته» عنوان سرمقالهي روزهاي پنجشنبه روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛نخستين هفته پس از ماه مبارك رمضان را در حالي پشت سر گذاشتيم كه داغ وداع با ماه احسان و ضيافت الهي را هنوز در دل داريم و فراموش نكرده ايم كه در شبهاي قدر با خدا عهد بستيم كه به گرد رذايل و معاصي نگرديم و در عيد فطر نيز از او درخواست نموديم ما را در خيرات وارد كند و آنچه از نيكي ها به خاندان عصمت و اوليا خويش عطا مي كند ما را نيز بهره مند گرداند. لازمه اجابت اين نياز از جانب قادر بي نياز آنست كه برعهدي كه با خود و پروردگار خويش بستيم استوار بمانيم و فضاي لبريز از عطر معنويت رمضان را از دست ندهيم .
از مناسبت هاي جاري اين ايام گراميداشت هفته نيروي انتظامي بود. واقعيت اينست كه در هر جامعه اي استقرار نظم و امنيت اجتماعي يكي از الزامات اجتناب ناپذير براي پيشرفت و تعالي محسوب مي شود. بدون برقراري حداقل هاي لازم در زمينه امنيت اجتماعي دستيابي به چشم اندازهاي معنوي و اقتصادي ميسر نيست .
در ادامه آمده است؛در هفته جاري تهران ميزبان رئيس مجلس عراق بود كه در راستاي بسط و توسعه روابط دو كشور همسايه به كشورمان آمد. گسترش اين قبيل تعاملات بين تهران و بغداد و ايجاد سازوكار براي استفاده از ظرفيت هاي فراوان دو كشور و همچنين برقراري صلح و آرامش در عراق مخالفان زيادي از جمله نيروهاي اشغالگر دارد كه سنگ اندازيهاي فراواني در اين راه دارند لذا ناهماهنگي هايي كه در ابتداي سفر آقاي مشهداني به تهران روي داد بايد ريشه يابي شده و با عوامل آن به شدت برخورد شود. به طور قطع تحكيم و تقويت مناسبات ايران و عراق موجب شكوفايي و ثبات منطقه خواهد بود و زخم هاي ناشي از حضور بيگانگان و اشغالگران را التيام خواهد بخشيد بنابر اين هرگونه سنگ اندازي در اين راه خواست بيگانگان است .
در بخش ديگر مي خوانيد؛از موضوعات داغ هفته جاري بايد به اعلام جعلي بودن مدارك كردان از سوي كميسيون مجلس و مراجع ذيصلاح اشاره كرد. اين اعلام هر چند نقطه ختمي بر ادعاهاي كردان مبني بر اعتبار مدارك تحصيلي وي بود ولي آغازي شد بر مخالفت گسترده افكار عمومي بويژه نمايندگان مجلس با كسي كه با اين خصوصيت به عنوان وزير كشور از مجلس راي اعتماد گرفته و بر كرسي وزارت تكيه زده است . لذا نمايندگان خواستار استعفا و يا بركناري وي شده و اعلام كردند در صورت حضور او در اين سمت انتخابات آتي رياست جمهوري زير سئوال خواهد رفت .
سرمقله جمهوري اسلامي ادامه داده است؛برگزاري ديرهنگام مراسم توديع و معارفه روساي قديم و جديد بانك مركزي يكي از برجسته ترين رويدادهاي اين هفته بود ديرهنگام از آن رو كه از زمان تاييد رسمي خبر پذيرش استعفاي طهماسب مظاهري تا برگزاري اين مراسم حدود دو هفته فاصله افتاده بود و برجسته هم به اين خاطر كه اين تغيير در بانك مركزي به عنوان مهمترين نهاد سياستگذاري پولي كشور ظرف يك سال اتفاق افتاده است و عمر كوتاه رياست طهماسب مظاهري در بانك مركزي كه او را ركورددار كوتاهترين دوران رياست بر اين نهاد كرد مورد انتقاد كارشناسان و ناظران اقتصادي قرار گرفت چرا كه ثبات در مديريت اقتصادي خصوصا درنهادي مانند بانك مركزي يكي از اصول ابتدايي و اساسي براي حفظ وحدت رويه در سياست هاي اقتصادي و آرامش در بازارهاي پول و سرمايه به حساب مي آيد.
در بخش ديگر ميخوانيد؛در تحولات خارجي گزارش ارتش آمريكا درباره توانمندي نظامي حزب الله لبنان از اهم اخبار هفته جاري بود. اين هفته همچنين شاهد اعتراف يكي ديگر از سران رژيم صهيونيستي به شرايط وخيم اين رژيم تشديد فشار آمريكا بر عراق براي امضاي توافقنامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن و ادامه حملات آمريكا به پاكستان به بهانه سركوب القاعده بوديم .
...آكادمي مطالعات استراتژيك وابسته به ارتش آمريكا در گزارش خود كه درباره وضعيت حزب الله تهيه كرده آورده است حزب الله جنگ 33 روزه را به شكل يك ارتش منظم اداره كرد . در اين گزارش همچنين آمده است عملكرد حزب الله لبنان در طول جنگ 33 روزه بسيار بهتر از عملكرد كوماندوهاي صدام و حتي ارتش هاي مصر و سوريه در جنگ عليه اسرائيل بوده است .
سرمقالهي جمهوري اسلامي نوشته است؛موضوع دوم كه هفته جاري در كانون توجه محافل سياسي قرار گرفت اعتراف « ليوني » وزيرخارجه كنوني و نخست وزير آتي و به عبارتي شخص اول كنوني دستگاه حاكميت رژيم صهيونيستي بود كه اذعان كرد گذشت زمان به ضرر اسرائيل و حكومت هاي عربي ميانه رو منطقه است . ليوني كه در ديدار با « كوشنر » وزيرخارجه فرانسه از متحدين نزديك رژيم صهيونيستي در اروپا سخن مي گفت خواستار افزايش تلاش ها براي به نتيجه رسيدن هرچه سريعتر مذاكرات رژيم صهيونيستي و فلسطيني ها شد. قبل از ليوني ايهود اولمرت نخست وزير مستعفي رژيم صهيونيستي نيز اعترافاتي تاريخي به زبان آورد و اعلام كرد ايده تشكيل اسرائيل بزرگ توهمي بيش نيست و اسرائيلي ها بايد براي هميشه روياي اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات را فراموش كنند. اولمرت نيز در واقع مي خواست اين واقعيت را به اسرائيلي ها گوشزد كند كه اوضاع به شدت خراب است و اگر آنهابتوانند همان چيزي را كه هم كه در حال حاضر در اختيار دارند حفظ كنند كار بزرگي كرده اند.
در بخش ديگر ميخوانيد؛بحران امنيتي پاكستان و ادامه حملات آمريكا به بخش هايي از خاك اين كشور ديگر موضوع مورد توجه رسانه هاي خبري در هفته جاري بود. درحاليكه افكار عمومي پاكستان از تهاجمات چند هفته اخير آمريكا به بخش شمالي اين كشور كه به بهانه مبارزه با تروريسم تاكنون موجب كشته شدن شمار زيادي از غيرنظاميان و مردم عادي پاكستان شده خشمگين و عصباني است ارتش آمريكا بار ديگر حملاتي را از خاك افغانستان عليه پاكستان صورت داد كه شمار ديگري پاكستاني در اين عمليات كشته شدند. آمريكايي ها مدعي هستند عملياتي كه در افغانستان عليه نيروهاي متعلق به ائتلاف كشورهاي غربي حاضر در آن كشور صورت مي گيرد در مناطق شمالي پاكستان و مشخصا در وزيرستان طرح ريزي و به اجرا گذاشته مي شود. در طول ماههاي اخير عمليات بر ضد نيروهاي خارجي اشغالگر در افغانستان و مراكز دولتي افغانستان تشديد شده است . اين درحالي است كه پاكستاني ها اين توجيه آمريكايي ها را براي تجاوز به خاك كشورشان و كشتار مردم نمي پذيرند و اقدامات آمريكا را مداخله غيرقانوني و جنايت تلقي مي كنند كه مستوجب پيگيري و مجازات است .
در بخش پاياني ميخوانيد؛در عراق تحولات سياسي حول محور موافقتنامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن دور مي زد. هرچه زمان به پايان دوره رياست جمهوري جرج بوش نزديك مي شود تلاش هاي دولت آمريكا براي به امضا رساندن توافقنامه امنيتي با بغداد تشديد مي يابد. دولت بوش و همچنين جمهوريخواهان به شدت در تكاپو هستند تا قبل از انتخابات آبان ماه آمريكا به هر نحو ممكن امضاي عراقي ها را پاي موافقتنامه مذكور بگذارند تا از آن به عنوان يك برگ برنده در انتخابات سود جويند و آن را به عنوان دستاوردي براي برنامه تهاجم به عراق كه منجر به فضاحتي بزرگ گرديده است ارائه نمايند.
در همين چارچوب هفته جاري جلال طالباني رئيس جمهور عراق علنا اظهار داشت كه آمريكا تهديد كرده است اگر عراقي ها توافقنامه مذكور را امضا ننمايند بايد منتظر تنبيهاتي از سوي آمريكا از جمله بلوكه كردن اموال و مصادره نفت اين كشور باشند.
...در اين مصاحبه مشترك زيباري اعلام كرد دو كشور در آستانه توافق قرار دارند. با توجه به اين اوضاع روزهاي آتي بسيار حساس است و بايد ديد آيا دولتمردان عراقي حاضر خواهند بود زير بار ننگ امضاي توافقنامه خفت بار بروند يا اينكه ايستادگي خواهند كرد.
مردم سالاري
«براي حل مشكلات بليط فروش را پيدا كنيم!» عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم آرش شيران است كه در آن مي خوانيد؛امروز واقعيت هاي تلخي در جامعه ايران وجود دارد كه يا معلول شرايط نابسامان موجود هستند ياعلت آن.
يكي از اين واقعيت ها افتادن در دام شعارها و گريز از واقعيت هاي موجود است كه متاسفانه نمود اين مشكل بيشتر در حوزه سياست ديده مي شود.
چندي پيش رئيس دولت نهم اعلام كرد كه ملت خودش را براي مديريت جهان آماده كند. اين ادعا اما به مذاق بسياري از مردم و سياسيون منتقد خوش نيامد و يكي از منتقدان اصلاح طلب در واكنش به اين اظهار نظر رئيس دولت نهم براي جامعه ايران گفت: «مشكل گراني هاي داخلي حل شود، مديريت جهان پيشكش».
به راستي ما را چه شده است كه دچار اين تصورهاي اشتباه شده ايم و در حالي كه مديريت كنوني دولت از سامان دادن به مسائل داخلي عاجز است چگونه در فكر مديريت جهان سير آفاق وانفس مي كنيم.
اين هفته در برنامه ورزشي نود درباره فردي بحث شد كه پيش از برگزاري دربي سنتي شهر تهران به فروش بليط هاي غيرقانوني مشغول بود و اتفاقا اين فرد در صحنه ديگري كه توسط دوربين تلويزيوني نود شكار شده بود در داخل راهروهاي منتهي به رختكن به عنوان يك مسوول در حال فيصله دادن دعواي يك خبرنگار و بازيكن بود.
معضل بازار سياه بليط بازي هاي مهم مشكل ديروز و امروز فوتبال است اما ارتباط برخي مسئولا ن ذي ربط با فوتبال با اين پديده تاسف بار مساله اي است كه بايد سازمان تربيت بدني دولت نهم پاسخگوي آن باشد.
فارغ از اين مساله در شرايطي كه مديران در حل يك معضل ساده به نام بازار سياه بليط ناتوان هستند و در حالي كه مشكلات ريشه دار مشابه اي از جمله ترافيك، گراني و كمبود مسكن و بيكاري .... گلوي جامعه ايراني را مي فشارد سخن گفتن از مديريت جهان داراي چه بار معنايي ارزشمندي است؟
به راستي ما را چه شده است كه اينگونه در دام اغواگرانه شعارها و حرف هاي گران اما بي پايه اسيريم؟
در فلسفه اسلامي «تدبير منزل» پيش از «تدبير مدن» مطرح مي شود و اين پيام هوشمندانه اي براي سياستمداراني است كه با ادعاي برپايي قسط و عدالت در يك نظام اسلامي ادعاي مديريت جهان را هم يدك مي كشند. رئيس دولت نهم توجه كند كه موانع موجود در راه ايجاد عدالت در سطح جهاني بسيار گران تر از موانع موجود بر سر راه برپايي عدالت در داخل كشور است. اگر زعماي دولت نهم كمي واقع بينانه به معضلا ت نگاه كنند بايد ريشه آنها را در ذهنيت ها و سياست هاي خود جست وجو كنند. توصيه مي كنيم مسئولين، ردپاي بليط فروش ورزشگاه آزادي را در ساير معضلات نيز پيگيري كرده و در رفع موانع از خود آغاز كنند. بدون شك به نتايج خوبي براي خود و جامعه مي رسند. ان شاالله
رسالت
«معوقههاي وحشتناك محصول تخلف از اجراي ماده 151» عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمدكاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛ رئيس جمهور در مراسم معارفه رئيس كل بانك مركزي با انتقاد از مديريت سيستم بانكي كشور گفت: “آمار پولهاي معوقه وحشتناك است. مديران بانكي معوقهها را حتي از نامهاي مقدس پس بگيرند” براساس صورتهاي مالي 11 بانك دولتي، بانكها تا پايان سال 86 بيش از 12 برابر سرمايه خود به بخش خصوصي وام و تسهيلات اعطا كردهاند.
مانده بدهي بخش غير دولتي به 11 بانك كشور در سال 86 بيش از 129698 ميليارد تومان است. مطالبات معوق مانده لاوصول بانكها چيست؟ چگونه ايجاد شده؟ اين چالش پيش آمده محصول كدامين رويكرد ضد نظارتي است؟ مسئول آن كيست؟ راه برونرفت از چنين چالشي كه رئيس جمهور محترم از آن با تعبير “وحشتناك” ياد كرده كدام است؟
نگارنده طي چند سال گذشته بارها در مقالات متعدد آسيبهاي وارده از عدم رعايت ماده 151 قانون تجارت را يادآور شدم. صاحبنظران مسائل مالي و محاسباتي، ضعف كنترلهاي داخلي و عدم كفايت مراجع كنترل كننده در شركتها، بانكها و موسسات دولتي را كه قانونا موظف به داشتن بازرس قانوني و حسابرس مستقل هستند در رسانهها منعكس و در مكاتبات اداري متذكر شدهاند. اولين بار انگشت نشانه به سمت و سوي سازمان حسابرسي به عنوان بازرس قانوني به شرح آنچه كه در ماده 151 قانون تجارت آمده، رفت. متاسفانه اين نقدهاي مشفقانه خريداري نداشت.
5 سال پيش آقاي مظاهري وزير اقتصاد و دارايي و رئيس مجمع سازمان حسابرسي به عنوان بازرس قانوني كل شركتهاي دولتي و بانكها بود. وي بهجاي اتكا به نص ماده 151 قانون تجارت در استيفاي حقوق دولت و ملت اجتهاد در برابر نص گروهي را پذيرفت و از اجراي ماده 151 سرباز زد و شد آنچه نبايد ميشد. و امروز نظام بانكي كشور در كمند مطالبات معوق و در كمين عدم كفايت سرمايه بانكها گرفتار آمده است. لذا وي مجبور شد عطاي رياست كل بانك مركزي را به لقاي آن ببخشد و كنار رود.
بدهيهاي معوق كه يك روز دو روز نيست كه به وجود آمده است؛ اگر ماده 151 قانون تجارت را آقاي مظاهري موقعي كه وزير اقتصاد و دارايي و رئيس مجمع عمومي سازمان حسابرسي بود اجرا ميكرد، امروز شاهد اين رويكرد مجرمانه نبوديم كه عدهاي- به تعبير رئيس جمهور- گردن كلفت، ميلياردها ريال تسهيلات را دريافت كنند و با تبديل و تغيير پول دولت به اموال و املاك، مستغلات و دارايي و سرمايه شركتهاي تاسيس شده از تاديه ديون خود به بانكها استنكاف ورزيده و به عبارتي در وجوه و اموال دولت تصرف غير قانوني كنند. طي 5 سال گذشته بازرس قانوني بانكها وفق اصل 151 قانون تجارت هيچ گونه تخلف، قصور و تقصير هيچ يك از مديران بانكها را به مجامع آنها گزارش نكردهاند و هيچ جرم تصرف غير قانوني در وجوه و اموال دولت در بانكها را به مراجع قضائي اعلام نكردهاند. به عبارت سادهتر ماده 151 قانون تجارت در اين مدت تعطيل و متوقف بوده است. هشدار اين تعطيلي و توقف قانون حتي در گزارش كميسيون اصل 90 در مجلس هفتم به سمع و نظر نمايندگان مردم رسيد. دولت هم آن را شنيد اما نه دولت و نه مجلس پيگرد قانوني متخلف از اجراي ماده 151 را دنبال نكردند لذا امروز شاهد انباشت 129298 ميليارد تومان از مطالبات 11 بانك دولتي از بخش خصوصي هستيم كه مشتمل است بر مطالبات جاري، معوق، سررسيد گذشته و مشكوك الوصول!
وضع پيش آمده محصول عملكرد خلاف قانون سازمان حسابرسي به عنوان بازرس قانوني بانكها و هيئت عالي نظارت به عنوان ناظر بازرس قانوني وزير اقتصاد و دارايي به عنوان رئيس مجمع سازمان حسابرسي است كه در عدم عمل به وظايف قانوني خود هزينه فرصت از دست رفتهاي را بر بانكها تحميل كرده است.
متاسفانه قرار است اين هزينه از كيسه بيتالمال يعني حساب ذخيره ارزي پرداخت شود.
به نظر ميرسد فوريترين دستور كار مديريت بانكها وصول مطالبات معوقه باشد. اما آنچه در سخنراني انتقادي آقاي مظاهري رئيس قبلي بانك مركزي اين مراسم توديع مطرح نشد همين قصه غمانگيز معوقههاست.
دولت درتاريخ 86/10/3 تصويب نامهاي به شماره 437/175051 در خصوص نحوه تسريع در وصول مطالبات بانكها داشت. انتظار اين بود كه بانك مركزي در اجراي اين تصويب نامه ميكوشيد و رياست محترم آن بهجاي نظريهپردازي در حوزه اقتصاد در نطق خداحافظي كارنامهاي از عملكرد خود را در خصوص وصول مطالبات معوقه و بازيافت 129 هزار ميليارد تومان مطالبات بانكها از بخش خصوصي ارائه ميداد. آقاي مظاهري در مراسم توديع ميفرمايد: “اصلاح اقتصاد با تيغ و درفش مقدور نيست” نميدانم مخاطب وي در اين سخن كيست اما ظاهرا دولت و شخص رئيس جمهور است. سوال اين است129 هزار ميليارد تومان مطالبات بانك از بخش خصوصي را وصول كردن و اين مبلغ عظيم مالي را در بخشهاي ديگري از اقتصاد كشور براي راهاندازي چرخ توليد به كار بردن به معناي دست بردن به تيغ و درفش است!؟
صداي عدالت
«دولت نهم و تبعات بحران مالي در آمريكا و اروپا» عنوان سمقالهي روزنامهي صداي عدالت است كه در آن ميخوانيد؛به رغم بيتفاوتيها و حتي خشنوديهاي اوليه در ايران نسبت به بروز بحران مالي در غرب، اينك به نظر ميرسد كه در ميان مقامات و نهادهاي مختلف نگراني از تأثيرات احتمالي اين بحران بر اقتصاد ايران رو به افزايش است.
در حالي كه محسن رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در نامه به لاريجاني رئيس مجلس خواهان بررسي اثرات بحران مالي جهان بر اقتصاد ايران و چارهجويي براي مهار اين اثرات شده است، دولت نهم با بحران اقتصادي در غرب برخوردي دوگانه داشته است؛ از يك سو با توجه به بستهبودن نسبي اقتصاد ايران و عدم ادغام شديد آن در اقتصاد جهاني، اين گونه تبليغ كرده است كه بحران مالي بينالمللي تأثيري بر اقتصاد ايران نخواهد داشت، ادعايي كه تا حد معيني نادرست نيست. و از سوي ديگر در ماههاي اخير هر جا كه بحث گراني و تورم در ايران بالا گرفته، دولت فورا يكي از عوامل آن را تورم و گراني در بازارهاي بينالمللي اعلام كرده است.
محاسن يك اقتصاد بسته
اقتصاد ايران عمدتاَ به دليل صادرات نفت و واردات كالا در ارتباط با اقتصاد جهاني قرار دارد. اين ارتباط محدود،طبعاَ ايران را از بهرهمندي از سرمايه و تكنولوژي و خدمات مالي بينالمللي به اندازهي زيادي محروم كرده و به مانعي در راه رشد و توسعهي اقتصادي اين كشور و ايفاي نقشي درخور در اقتصاد بينالمللي بدل شده است.
ولي در دورانهاي بحران در اقتصاد بينالمللي، اقتصاد نسبتاَ بستهي ايران اين "حسن" را دارد كه تا حدودي از تأثيرات بحران يادشده در امان ميماند.
بهاي نفت، پاشنهي آشيل اقتصاد ايران
وراي استدلالها و بحثهاي فوق در بارهي چند وچون تاثير بحران مالي كنوني بر اقتصاد ايران، دست كم تبعيت احتمالي قيمت نفت از اين بحران امري نيست كه كسي در ايران نسبت به آن بيتفاوت و غيرحساس باشد. بنا به تجربه، اگر بحران كنوني به كندشدن آهنگ رشد اقتصادي دنيا بيانجامد، طبعاَ قيمت نفت نيز تنزل خواهد كرد.
با توجه به وابستگي شديد اقتصاد ايران و بودجهي دولت به درآمدهاي نفتي، هر گونه كاهش محسوس در قيمت نفت فورا بر فعل و انفعالات اقتصادي ايران تأثير ميگذارد و به اختلالات محسوس در انجام تعهدات دولت و وضعيت معيشتي مردم ميانجامد. به ويژه در سالهاي اخير كه دولت بودجهي خود را بر اساس قيمت بالاي نفت تنظيم كرده و با راهكار ساده و در عين حال پرخطري همچون تزريق پول به شريانهاي اقتصادي كشور به مصاف بيكاري رفته است، هر گونه كاهش در بهاي نفت، مشكلات بعضاَ پردامنهاي را براي اقتصاد ايران به وجود خواهد آورد. تأكيدات مكرر وزير نفت ايران و برخي ديگر از مقامات اين كشور كه قيمت نفت در هر بشكه نبايد به زير صد دلار تنزل كند، تا حد زيادي از نگراني از بروز وضعيت يادشده ناشي ميشود. اين در حالي است كه بهاي نفت كه در اواسط تابستان تا بالاي 140 دلار در هر بشكه رسيد، اينك متأثر از بحران مالي بينالمللي و كاهش رشد اقتصادي در بسياري از كشورهاي صنعتي، راه نزول در پيش گرفته و به زير صد دلار رسيده است.
ابتكار
«پروژه ملي در كادر بسته تلويزيون» عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم امير فضل اللهي است كه در آن ميخوانيد؛بسياري از حوادث و رويدادهايي كه در كشورهاي مختلف اتفاق مي افتد از منظرهاي خاصي مي توانند مورد دقت و توجه قرار گيرند. اخبار سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و غيره از آن جمله است كه در دست روزنامه نگاران، سياستمداران و روشنفكران به موجي بدل مي شود و هر فرد يا گروهي متناسب با چهارچوب هاي فكري خود به تحليل و تفسير آن مي پردازند و گاه هم بي توجه به اصل خبر منويات ذهني خود را به خورد مخاطب مي دهند و از اين طريق بر سليقه و ذهن او اثر مي گذارند. او را به همراهي با خود و يا گروه و حزب خود وارد مي كنند كه نتيجه آن را مي توان در نتايج انتخابات مختلف و گردآوري نيرو براي مقاصد سياسي مشاهده كرد. اما در اين ميانه اتفاقاتي رخ مي دهد كه از هر منظر كه به آن نگريسته شود يك تصوير واحد و مشترك را به ذهن مي آورد. مثل نگاه كردن به يك تصوير واضح و روشن كه هر چشم سالمي آن را همان گونه كه هست مي بيند و تنها چشمان معيوب و ضعيف است كه آن را به گونه اي كج و معوج مي بينند و البته چشماني هم هستند كه هرگز آن را نمي بينند. اين اتفاقات كه هرگز نمي توان به آن رنگ حزبي، گروهي و يا جناحي داد همان هاست كه فقط و فقط با نگاه ملي و آرماني قابل مشاهده است و هر كس با هر عينكي آن را به يك صورت مي بيند. اتفاقاتي مانند حضور ملي در انتخابات (صرف نظر از نتيجه آن)، موفقيت هاي علمي، ورزشي و فرهنگي و پروژه هاي ملي عمراني و اقتصادي.
آنچه كه انگيزه نوشتن اين يادداشت شده برخورد عجيب خبري با يك پروژه ملي است. سه شنبه شب 16 مهرماه اتفاقي در كشور ما در حال افتادن بود كه هيچ اهل رسانه اي در ارزش خبري آن ترديد ندارد:" افتتاح برج ميلاد". اين سه كلمه كه با خود پيشينه اي به درازاي يازده سال دارد و به تعداد بسيار زيادي كارگر، مهندس، مدير و شهردار وزير و نماينده مجلس را با خود درگير نموده است و مهم تر از همه كاركردهاي عمراني و اقتصادي آن و جاذبه هاي گردشگري است كه براي شهر بي هويتي چون تهران چيزي در حد هواي پاك است. برج ميلاد علاوه بر همه موارد فوق واجد يك ويژگي بزرگ نيز مي باشد و آن "نماد بودن" براي يك شهر بي نماد است كه گاه مي تواند نماد يك كشور نيز باشد. بدون ترديد ارزش خبري افتتاح برج ميلاد هر صاحب نظر رسانه اي را وادار مي كند كه آن را تيتر يك رسانه خود كند.
بسياري از اخبار هستند كه به رسانه منتشر كننده آن اعتبار مي دهند و آن را مد نظر مخاطبان به رسانه اي فعال بدل مي كنند. رسانه هاي مكتوب در اين يازده سال و به ويژه روزهاي پاياني مانده به افتتاح برج ميلاد به ارائه خبر، گزارش تحليل و عكس از اين پروژه ملي پرداختند كه از اين رهگذر نه تنها ساكنان شهر تهران كه بسياري از هموطنان از كاركردهاي گوناگون اين برج، فن آوري هاي به كار رفته در آن و مهم تر از همه توانايي متخصصين ايراني به خوبي اطلاع پيدا كردند. امري كه بدون ترديد به تقويت اعتماد به نفس ملي و خودباوري ملت ايران انجاميده است. اما آنچه شيريني اين اتفاق مهم را تلخ مي كند نگاه از چهارچوب هاي تنگ جناحي و سياسي و سليقه اي به اين پروژه ملي است و نتيجه اين چنين نگاهي همان است كه سه شنبه شب در صفحه رسانه ملي ظاهر(!) شد: پخش نامناسب و پراكنده تنها صحنه هايي از اين اتفاق ملي. اگر چه در روزهاي بيش از اين اتفاق خبرها حكايت از پخش مستقيم اين اتفاق مهم از شبكه هاي تهران و خبر داشت اما آنچه كه عملا اتفاق افتاد پخش قسمت هايي از اين مراسم و به صورت ناقص بوده است. امري كه نمي توان اتفاقي و بدون هدف تلقي كرد. خود مسئولين صدا و سيماي جمهوري اسلامي اگر چه بارها نشان داده اند كه در استفاده جناحي و سياسي از اين رسانه ملي كوتاهي نمي كنند، اما اين بار نشان داده اند كه مي توانند يك اتفاق ملي را در حد يك رويداد سياسي كوچك كنند و نگاه بسياري از مخاطبين را از آن و آثار مترتب بر آن دور كنند.
بدون ترديد اختلاف ديدگاه هاي سياسي متوليان رسانه ملي با قاليباف شهردار فعلي تهران را مي توان از انگيزه هاي اين رفتار سياسي صدا و سيما دانست و گرنه كيست كه نداند در دوره هاي بيش از اين افتتاح پله برقي پل هوايي ميدان هفت تير توسط شهردار تهران در نگاه مخاطبين صدا و سيما به پروژه اي مل بدل شده بود. حتي بزرگ تر از افتتاح سد عظيم كارون 2 به دست رئيس جمهور وقت. اگر چه برج ميلاد حاصل همتي است كه از شهرداران قبلي آغاز شده و اكنون با قاليباف ادامه پيدا كرده است اما بدون ترديد سرعت عمل شهردار فعلي تهران در به سامان رساندن پروژه هايي چون برج ميلاد و تونل رسالت و عملگرايي شديد وي در عمران و آباداني شهر و توجه به نيازهاي شهروندان تهران، نام او را با پروژه هايي اين چنين بزرگ گره زده است. بي شك مردم قضاوت خود را در اين مورد خواهند كرد هم درمورد شهردار تهران و هم در مورد صدا و سيما. آنچه كه در اين ميان به نفس بخس حراج مي شود اعتبار رسانه اي است كه پسوند ملي را برخود دارد. اعتباري كه مخاطب به انتشار صادقانه و غير گزينشي اخبار و گزارش ها مي دهد.
پنجشنبه 18 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]
-
گوناگون
پربازدیدترینها