واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: برهانى: استقلال پارسال مريض بود
فراز و نشيب جزء هميشگى بازى اوست، در يك بازى در حد فوق ستاره بازى مى كند و در يك بازى همه را جان به لب مى كند. سال اولى كه در پاس بود كابوس مدافعان ليگ بود، بازى پرسپوليس - پاس را كه خاطرتان هست؟ انصاريان و رهبرى فرد را كه اوج فوتبالشان بود را به انواع خطاهاى جورواجور مجبور مى كرد، با پاس آقايى مى كرد، گل هاى او راه قهرمانى پاس را هموار مى كرد اما روزهاى بد هم كم نداشت؛ از تك به تك هاى بى شمارى كه از دست مى داد، از گل نزنى هاى ممتد كه چيزى نمانده بود او را هم مثل بزيك، اختر،مؤمن زاده و... زير آن فشار خردكننده مطبوعات كه براى مهاجمان گل نزن دقيقه و ثانيه مى شمارند، از فوتبال محو كند.اين فصل اما براى او فصل ديگريست، خودش مى گويد: مانده ام كه خيلى چيزها را ثابت كنم! در هر ۳ بازى آخر استقلال گل زده، خصوصاً گل دربى كه حسابش كاملاً جداست.به همين بهانه عصر دوشنبه آرش برهانى ميهمان تحريريه ابرار ورزشى بود، با او از هر درى سخن گفتيم، هرچند كه سياستمدارانه حرف مى زند و سعى مى كند با جواب هاى دوپهلو سوژه دست ما ندهد!
• از چهره شدنت در پاس به عنوان يك پديده شروع كنيم، هم سال خوبى براى تو بود، هم براى پاس.
- اون سال آقا مجيد به من فرصت داد و تيم هم توى كورس قهرمانى بود، تيم خيلى خوبى داشتيم، منم سعى خودمو كردم كه تأثير گذار باشم ، اصولاً تيمى كه خوب و آماده باشه روى بازيكنان هم تأثير مثبت مى ذاره، اگر اون سال تيم به اون خوبى نداشتيم ،شايد بازى منم زياد به چشم نمى اومد و من به تنهايى كارى ازم ساخته نبود.
• چه اتفاقى افتاد كه سال بعد هم تو و هم پاس افت وحشتناكى رو تجربه كردين؟
- او افت شامل همه بازيكنان بود، فشار روحى كه به ما وارد مى شد خيلى زياد بود، توقعات خيلى خيلى بالا رفته بود، همه از ما انتظار برد داشتن، اين فشار روحى خيلى روى كار من تأثيرگذار بود، هرچند كه افت من مقطعى بود، همون زمان براى تيم ملى و برانكو بازى هاى خيلى خوبى انجام دادم.
• فصل بعد كه دنيزلى اومد تيم خيلى بهتر شد، خصوصاً نوع بازيش.
- بله، زمان دنيزلى ما فوتبال خيلى قشنگى رو بازى مى كرديم، خود آقا مصطفى هم خيلى با بچه ها رفيق بود، همه دوستش داشتن، چه اونايى كه بازى مى كردن، چه اونايى كه رو نيمكت بودن. اون سال توى جام باشگاه هاى آسيا ۵ گل براى پاس زدم اما حيف كه صعود نكرديم!
• اولين ترانسفر بين المللى تو ، انتقال به النصر بود، چرا امارات رو انتخاب كردى؟
- هدف من رفتن به اروپا بود و به امارات به عنوان يه تجربه نگاه مى كردم و واقعاً هم يه تجربه فوق العاده بود، اون جا بود كه برخوردى حرفه اى، امكاناتى حرفه اى و خيلى چيزاى ديگه رو تجربه كردم.
• چرا توى النصر موفق نبودى؟ پشيمان نيستى؟
- پشيمان كه نه، مطمئناً اون تجربه خيلى به دردم مى خوره، النصر يه مربى آلمانى داشت به اسم كولمن، توى هر بازى ۲ تا هافبك دفاعى تو زمين مى ذاشت و من و فرهاد مجيدى رو به عنوان فوروارد، هم بايد موقعيت سازى مى كرديم، هم گل مى زديم كه با اون پتانسيل تيمى و اون نوع ارنج غيرممكن بود! خيلى محتاط بود، ما رابطه زيادى هم با هم نداشتيم، خيلى مربى خشك و رسمى اى بود، بعضى وقتا حتى با هم سلام و عليك هم نداشتيم! وقتى هم قرار شد از النصر برم، هواداران مى گفتن اول مربى ارزان قيمت رو اخراج كنيد، او مقصر اصليه. ۳ گل در ۸ بازى براى النصر زدم. شما حساب كنيد اونا هميشه در رده هاى ميانى جدول بودن، با آوردن من و فرهاد مى خواستن قهرمان ليگ بشن! جالب اين جاست كه بعد از رفتن من از ۱۳ بازى ۸ تا رو باختن، من وقتى بودم توى جدول چهارم بوديم، اما آخر ليگ النصر نهم شد.
• وقتى از النصر برگشتى صحبت از رفتنت به اتريش و تركيه بود، چى شد پاس رو انتخاب كردى؟
- درسته، از چندجا پيشنهاد داشتم اما پاس تيم سابقم بود و به من هم احتياج داشت. موقعيت پاس خيلى خطرناك بود، اون فصل چيزى تا سقوط فاصله مون نبود!
• فكر نمى كنى همين نتايج ضعيف كه پاس اول فصل با جلالى و در نهايت با شاهرخى به دست آورد، باعث رفتن پاس به همدان شد؟
- (آه بلندى مى كشد)نه! اين تصميم رو از قبل گرفته بودن، پاس خيلى حيف شد، هيچ تيمى در ايران امكانات و توانايى پاس رو نداشت...
• مى رسيم به فصل قبل و افت همزمان تو و استقلال، چرا تيم شما نتيجه نمى گرفت؟
- ما پارسال هفته هاى اول از لحاظ فنى خيلى خوب بازى مى كرديم، هميشه هم گل اول رو ما مى زديم، هميشه بازى برده رو با مساوى يا باخت عوض مى كرديم، در مورد خودم هم تو ۶ هفته ۴ گل زده بودم اما يه چيزايى مى ديديم كه هيچ جا نديده بودم، روزنامه ها و تلويزيون شروع كردن به انتقاد كه برهانى گل نمى زنه! فشار روى خط حمله خيلى زياد بود، همين استرس يكى از دلايل عدم نتيجه گيرى ما بود.
• يعنى دفاع شما مقصر بود كه بازى هاى برده رو مى باختيد يا مشكل بدنى داشتيد كه از دقيقه ۶۰ به بعد استقلال افت مى كرد؟
- نه! دفاع هم كار خودشو انجام مى داد، تيم ما پارسال مريض بود، اين فشار روحى به كل تيم ضربه مى زد. اين مريضى تا روزاى آخرم با ما بود كسى هم نتوانست بفهمه مشكل از كجا بود!
• نظر حجازى در مورد تو چى بود؟ از بازيت راضى بود؟
- حتماً راضى بود. اگه نبود كه به من بازى نمى داد. من با تمام وجود براش بازى كردم و هيچ كم كارى واسه اون يا هر مربى ديگر نكردم، توى هر بازى ۴-۳ تا موقعيت گل مى ساختم و تو همه بازى ها هم فيكس بودم.
• سال گذشته خيلى ها عقيده داشتن تيم شما خوب بسته نشد، اين طور نبود؟
- والله من يه بازيكن كه بيشتر نبودم، وظيفه منم چيز ديگه اى بود، كارشناسان بايد بيان نظر بدن كه خوب بوده يا نه!
• بعد هم فيروز كريمى اومد اما روند ناكامى شما همچنان ادامه داشت!
- از آقاى كريمى خيلى چيزا ياد گرفتم. از لحاظ فنى واقعاً خوب بودن اما مشكل همچنان پابرجا بود، استقلال سال قبل از حاشيه ها ضربه زيادى خورد...
«اصرار ما براى توضيح بيشتر بى فايده است، آرش مى خندد و مى گويد: خيلى ها استقلال رو دوست نداشتن و با فشارى كه به من و خيلى هاى ديگر به عنوان بازيكن مى آوردن قصد كوبيدن استقلال رو داشتن!
• امسال صحبت هايى بود مبنى بر پيوستنت به مس كرمان، چطور شد كه استقلال رو ترجيح دادى؟
- بله، مس پيشنهاد داد اما خودم مى خواستم بمونم و از تجربيات سال گذشته ام استفاده كنم. مى خواستم خيلى چيزا رو ثابت كنم. پارسال خيلى به من فشار اومد، همين باعث شد كه اگه بار ديگه با اون شرايط روبرو شدم، بتونم بحران رو پشت سر بذارم!
• تا قبل از بازى با استقلال اهواز شرايط براى مهماجمان استقلال خيلى سخت بود، چطور شد كه به يك باره همه مهاجمان گلزنى كردند؟
- تا قبل از اين هر بازى فرصت زيادى نصيب ما نشده بود، تقريباً در هر بازى يك موقعيت گل بيشتر نداشتيم.
• يعنى هافبك هامقصر بودن و خوب توپ رسانى نمى كردند؟
- نه، اونا هم زحمت مى كشيدن، فشار روى اونا هم زياد بود.
• خيلى ها عقيده دارن كه استقلال اهواز خيلى ضعيف بود و اختلاف شما ۶ گل نبود؟
- نه، شايد اختلاف ۶ گل نبود اما استقلال اهواز با تمام توان بازى مى كرد و به نظر من خوب هم بازى مى كردن، تيم ما خيلى انگيزه داشت و خدا هم كمك كرد و ۶ گل زديم و فشار هم از روى تيم و هم از روى مهاجمان برداشته شد.
• در مور دربى وشرايط بازى بگو.
- از لحاظ فوتبالى ما صددرصد از حريف برتر بوديم، پرسپوليس با اين همه مهره كه در اختيار داره خيلى بهتر از ما بايد مى بود اما ما تيم برتر ميدان بوديم، كارهاى تاكتيكى ما همونى بود كه در طول هفته روى اون كار كرده بوديم اما پرسپوليس موقعيت هاش روى شوت از راه دور بود و كار تاكتيكى خاصى نداشت!
• از بازى خودت راضى بودى؟
- خوب تا دقيقه ۸۸ كه گل برترى را زده بودم و طبيعتاً راضى ام.
• اما خيلى ها خصوصاً گزارشگراى تلويزيون ديگر تقريباً براشون عادت شده كه مى گن: برهانى موقعيت هاى ساده و زيادى رو از دست مى ده؟
- شايد به نظر اونا ساده بياد، مثلاً اون موقعيتى كه خسرو حيدرى سانتر كرد، توپ از بين ۶ نفر رد شد و من اصلاً توپو نديدم، در لحظه آخر پام به توپ خورد و من ضربه اى نزدم! اصلاً ديد خوبى براى ضربه زدن نداشتم، در اون صحنه دفاع پرسپوليس خيلى فشره بود!
• صحنه هاى ديگه چى؟ تقريباً اين موقعيت سوزى داره به عادت بازى تو تبديل مى شه؟
- يه مثال مى زنم. در بازى با پرسپوليس من توى يه صحنه از نيمه زمين حركت كردم و ۳ نفر رو با استارت و دريبلم جا گذاشتم، لحظه آخر و موقع ضربه زدن توپ جلوى پام پله شد و ضربه اى كه من زدم به بيرون رفت، كسى نگفت كه من تمام انرژى ام رو توى استارت و حركت مصرف كرده بودم و فقط لحظه آخر و ضربه منو ديدن.
• اين مشكل از تيم شماست كه اين وظيفه رو كسى ديگه بايد انجام بده و تو ضربه آخر رو بزنى!
- نه، ذات فوتبال من اين طوريه، بايد از سرعتم استفاده كنم، توپگيرى كنم، استارت بزنم.
• مثلاً محسن خليلى از فرصت هاش خيلى خوب استفاده مى كنه، شايد دوندگى و سرعت تو رو نداشته باشه اما انرژى و تمركزش رو براى زدن ضربه آخر مى ذاره، اما تو...
- خب فرق مى كنه، شايد اگه هر كسى توى اين بازى بود، از ۵ موقعيت هر ۵ تا رو گل مى كرد و شايد هم هيچ گلى نمى زد، نمى شه مقايسه كرد!
• منظور ما اينه كه از برهانى گلزنى مى خوان. شايد اگه اون استارت ۵۰ مترى به ۱۵ مترى تبديل بشه موقع زدن ضربه هم تمركز و هم انرژى بيشترى داشته باشى!
- نمى شه گفت، هر فوروارد شرايطش با بقيه فرق مى كنه. مثلاً عليزاده سرزنه، سياوش دوندگيش بيشتره، من سرعتم خوبه الان ما بايد يه هماهنگى تو سرعت و دقت همراه با هم داشته باشيم، اونم با تمرين درست مى شه. «در حين صحبت آرش در حال خواندن مصاحبه على كريمى بود كه گفته بود ما هر ۲ نيمه از استقلال بهتر بوديم كه همان لحظه كريمى با آرش تماس گرفت و مصاحبه كريمى سوژه كرى خوانى اون ۲ نفر شد»
• در مورد تاكتيك استقلال در اين فصل خيلى ها اين سيستم رو قديمى و منسوخ مى دونن، شايد علت مشكلات استقلال همين باشه؟
- من اينو قبول ندارم، شايد نحوه استقرار ما در زمين در ابتداى بازى ۲-۵-۳ باشه اما ما در طول بازى چند تا سيستم شناور رو اجرا مى كنيم، مثلاً در بازى با پرسپوليس از كناره ها مثل بازى هاى قبل استفاده نكرديم و نوع بازيمون متفاوت بود.
• استقلال ۶ مهاجم تخصصى داره كه همه مدعى بازى كردن هستن، اين كارو براى شما سخت نمى كنه؟
- نه، شكر خدا ما ۵ مهاجم خيلى خوب داريم (برهانى خودش را فاكتور گرفت!) كه هر كدام تو لحظات حساس مى تونن به تيم كمك كنن، به اينا اضافه كنيد احمد خضيراوى رو كه اگر فرصت پيدا كنه، پديده ليگ برتر مى شه.
• يدالله اكبرى گفته بود اگه برهانى نبود ما ۱-۳ مى برديم!
-( چشمانش گرد مى شود و با تعجب مى پرسد): آقا يدى گفته؟ خب نظرش رو گفته. يه زمانى اين حرف روحيه مو به هم مى ريخت اما الان اصلاً برام مهم نيست كه ازم خوب بگن يا بد، سعى مى كنم بى توجه باشم و كار خودمو انجام بدم. آقا يدالله روزاى اول فوتبالم مشوق من بود اما شايد حالا نظرش عوض شده، چى بگم والله! موقعيت هاى اين بازى رو ۵۰ درصد خودم به وجود آوردم و ۵۰ درصد ديگه كار تيم بود. شايد اگر هر كسى ديگه اى بود اين موقعيت ها ايجاد نمى شد كه الان به خاطرش از من انتقاد مى كنن. ايشون هم نظر خودش اين بوده اما مطمئناً هوادارا و مربيان جور ديگه اى فكر مى كنن كه حتماً قلعه نويى فوتبال را بهتر از اكبرى مى فهمد كه از من استفاده مى كند ! (برهانى از اين اظهار نظر اكبرى آشكارا ناراحت بود اما سعى مى كرد احترام نگه دارد و سياستمدارانه حرف بزند) شايد هيچ كجاى دنيا اين طور نباشد كه همتيمى ات اين طور اظهارنظر كنه اين همون فشاراى روحى و روانيه كه اول صحبت مى گفتم، فرق پرسپوليس- استقلال با بقيه تيم ها اين جا معلوم مى شه كه چه فشارايى رو آدم بايد تحمل كنه!
• نقطه ضعف آرش برهانى چيست؟
- همين مسائل روحى، كه تا حالا خيلى ازش لطمه خوردم اگه مسائل روحى به من فشار نياره، از لحاظ فنى مشكل ندارم.
• حل اين مسائل روحى و روانى، كمكى به تو شد؟
- خب دكتر منتظرى صحبت هاى زيادى با من انجام داده و با توجه به تجربياتى كه خودم طى اين چند ساله به دست آورده بودم راهكار مقابله با اين مشكلات رو به من نشون داد.
• منتقدين برهانى اعتقاد دارن كه برهانى به تنهايى سرنوشت ۴ مربى رو تغيير داده!
- والله با مجيد جلالى كه قهرمان شديم، با دنيزلى در همه بازى ها بودم و با گلى كه به الريان قطر زدم باعث صعود پاس شدم، با حجازى و كريمى هم كه تقريباً همه بازى ها بودم سال گذشته تيم ما مريض بود و اگه بهترين مربيان دنيا هم مى اومدن فايده نداشت. ربطى به من نداشت.
• آرش برهانى توى ۲۲ سالگى ملى پوش بود، الان توى ۲۶ سالگى انتظار دعوت شدن رو داره؟
- خب صددرصد اما هميشه آماده ها به تيم ملى دعوت نمى شن و شايد به درد تيم ملى نخورن، اگر توى تفكرات مربيان باشم دعوت مى شم. بايد قبول كنيم مربيگرى سليقه ايه، اگه مربيان تيم ملى نوع بازى منو دوست داشته باشن حتماً دعوت مى شم، اگه هم نه كه... هر چقدر هم خوب باشم فايده نداره. شما عنايتى رو يادتون هست؟ بهترين فوروارد ايران بود اما برانكو دعوتش نمى كرد.
• حالا به نظر خودت دايى بازى تو رو دوست داره؟
- نمى دونم، من با دايى همبازى بودم كه اون موقع بزرگتر تيم بود و منو تشويق مى كرد اما به عنوان مربى معلوم نيست كه منو قبول داشته باشه يا نه!
• فكر كنم مصاحبه خوبى شد، حرفى اگر مونده...
- نه، فقط از برادرم سياوش كه هميشه و همه جا همراهم بود بايد تشكر كنم و از دوستم پژمان آينده كه توى روز هاى سخت كنارم بود.
پنجشنبه 18 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]