واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: پاسخ خدا در اديان ابتدائي همه ميدانيم كه خداجوئي و خداشناسي، در فطرت انسان ميباشد يعني انسانها ذاتاً به وجود خدا اعتقاد داشته و پيوسته درصدد شناخت وي برآمدهاند منتها زمانيكه توانسته است توسط قرينههايي خداي خود را صحيح بشناسد به توحيد و يكتاپرستي روي آورده است اما زمانيكه، درست نتوانسته خداي خويش را بشناسد و حقيقت برايش غيرقابل تشخيص بوده در جهت جوابگويي به نداي خداجويش يا راه افراط پيموده و يا را تفريط را و در نتيجه به شرك روي آورده است. با نگاهي در اديان ابتدائي متوجه ميشويم كه توجه و تمايل به يك نيروي برتر و احساس وابستگي شديد به او تحت تأثير عوامل خيالپردازي و ناداني و كم اطلاعي آنها و همچنين عواملي مانند ترس و احساس ناامني، به صورت پرستش اشياء، گياهان و حيوانات خاصي متجلي شده است. امّا با وجود تعدد در خدايان اديان ابتدايي، يك وجه مشترك وجود دارد و آن اينكه معتقد بودند در تك تك اينها، نيروي بسيار قوي و بالاتري وجود دارد كه نه تنها به اينها زياني نميرساند بلكه به نفع آنها است. خدا در اديان باستان با نظر به اينكه انسان در اين دوره به شرك روي آورده، پادشاهان و فرعونها را فرزندان خدا ميدانستند و نوعي الوهيت بر آنها قائل بودند سومريان به خورشيدپرستي روي آورده بودند و خدايان گوناگوني داشتند كه هر يك از اين خدايان در معبد خاصي زندگي ميكرند و در آنجا مورد ستايش و پرستش قرار ميگرفتند. در هند نيز خداياني بودند و در شكل انساني قابل تصور بودند كه ويژگيهاي اصلي خدايان هندي عبارت بود از: داشتن شكل انساني، ابدي بودن و مهربان بودن. در قديميترين كتابهاي ديني هندي، نام 33 خدا شمارش شده است. در يونان باستان نيز هر خانوادهاي خدايي مخصوص به خود داشته است كه تقديم غذا به خدايان يكي از رايجترين كارهاي مردم يونان بوده و علاوه بر خداي خانوادگي هر قبيلهاي خداي مخصوص خود را ستايش ميكرد. در روم نيز مردم به ارواح زيادي معتقد بودند ارواحي كه صورت مشخصي نداشتند كه به اين ارواح براي كاميابي در كشاورزي و جمعآوري محصول، كمك و توسل ميجستند و برخي نيز در خانه و خانواده مورد احترام قرار داشتند. در ايران نيز پيش از زرتشت همراه خداي اهورامزدا، خداي ميترا قرار داشت كه همان خداي خورشيد است كه خداي ناهيد يا آناهيتا اين دو را همراهي ميكرد كه زرتشت، شرك ايرانيان را به سوي يكتاپرستي هدايت كرده است. خدا در اديان پيشرفته در اديان پيشرفته كه شامل دين يهود، مسيحيت و اسلام ميباشد اعتقاد به خدايان متعدد قابل قبول نبوده و همه آنها به خداي يكتا و يگانه معتقد ميباشند خدايي كه از اوّل خلقت تا ابد خواهد بود و لحظهاي از آفريدگانش غافل نميشود و چون اين اديان بر اساس فطرت انسان ميباشد پاسخگوي كامل و صحيحي بر نياز فطرت خداجو و خداشناسي انسان ميباشد. در اسلام كه آخرين دين ميباشد به فطرتي بودن خداشناسي تكيه شده است به اين معني كه خداشناسي درجاتي را دارد كه پائينترين درجه آن در بين افراد عادي و همه مردم وجود دارد هر چند آگاهي كاملي نسبت به آن نداشته باشند بر اين اساس است كه انسانها پيوسته در طول زندگي بشريت به دنبال خداي خود بودهاند، خدايي كه آخرين درجه كمال را دارد و كوچكترين احتمال ضعف و نقص در وجودش، امكان ندارد و با اعتقاد به يگانگي وي، خدا را چنين معرفي ميكند: خداوند يگانه است و به هيچ چيزي نيازمند نيست در حالي كه همه چيز نيازمند وي ميباشد و منشأ و خالق هر چيز خداوند است در حالي كه كسي خالق وي نميباشد و شريكي اصلاً نداشته و نخواهد داشت. صفات خداوند عين ذات خداوند است و اين دو مصداقي جدا از هم ندارند و به طور كلي تنها منشأ اثر بخشي در عالم را الله ميداند كه تمام مخلوقات ديگر تحت اراده خداوند در قانون علت و معلول به انجام مأموريت خود مشغولند و خود خداوند علتالعلل اين علتها ميباشد. اين مفهوم كه اگر باران ميبارد به دستور خداوند است و اگر خورشيد نورافشاني ميكند باز به اراده خداوندي است و جهان يك مالك حقيقي دارد و بقيه مالكيتها، اعتباري ميباشند و چون چنين خدايي با فطرت پاك انساني هم جهت ميباشد به گوش هر انساني كه ميرسد به پذيرش چنين خدايي روي ميآورد. منابع: 1)معارف اسلامي 1و2، جمعي از نويسندگان، چاپ دهم، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها. 2)معارف اسلامي 1و2، جمعي از نويسندگان، چاپ چهاردهم، انتشارات سمت 1376. 3)جزوه خداشناسي، برگرفته از آموزش فلسفه، موسسه آموزشي امامخميني. :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]