واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: سكته مغزي يكي از علتهاي عمده ناتوانيهاي طولانيمدت است و اين عارضه بيشتر افراد سنين 55 سال به بالا را درگير ميكند كه با افزايش سن، ميزان بروز اين خطر، بيشتر ميشود.
طبق بررسيهاي به عمل آمده مردان، افراد چاق، بيماران ديابتي و قلبي، بيش از ديگران در معرض ابتلا به آن قرار ميگيرند، حال اين كه علائم هشداردهنده اين عارضه چيست و چگونه ميتوان از آن جان سالم به در برد رادر این مقاله بیان می کنیم.
سكتههاي گذرا، اختلالاتي هستند كه به دليل اختلال در جريان خونرساني به مغز در سيستم عصبي رخ ميدهند (يعني جريان خون مغز براي چند دقيقه مختل ميشود كه نتيجه آن اختلالات تاري ديد، كوري، عدم تعادل، بيحسي اندامها، سرگيجه، اختلال در تكلم و در مواردي به صورت بيهوشي گذرا خود را نشان ميدهد.
تمامي اين علائم در كمتر از 24 ساعت بدون هيچ اقدام درماني خاصي خود به خود بهبود پيدا ميكند و بههمين جهت است كه به آن سكتههاي مغزي گذرا گفته مي شود.
اهميت سكتههاي گذرا
فردي كه دچار اين گونه حملات ميشود مستعد اين است كه بعدها دچار سكتههاي كامل شود. بنابراين وظيفه پزشك اين است در بيماري كه دچار سكتههاي گذرا ميشود علل و عوامل آن تحت بررسي قرار گيرد كه معمولا عواملي همچون فشار خون، ديابت، چربي خون بالا، چاقي، ژنتيك، سيگار و جنسيت (مرد)، بسيار موثر است. اين عضو هيات علمي دانشگاه با اعلام اين مطالب درخصوص درمان اين عارضه اظهار ميكند: درمان به چند دسته تقسيم ميشود كه مهمترين عامل آن، كنترل و رفع عامل خطر است. مثلا اگر شخصي ديابتيك است، قند خونش كنترل شود.
مرحله دوم درمان شامل درمانهاي دارويي ميشود كه با تجويز آنها، از شانس سكتههاي مغزي به ميزان قابل ملاحظهاي كاسته ميشود كه يكي از مهمترين آنها قرص <آسپرين> است كه در تمام دنيا جزء بهترين داروها جهت جلوگيري از تكرار سكتههاي مغزي به كار ميرود كه بسته به نظر پزشك از دوز 80 تا 325 ميليگرم در روز به فرد داده ميشود كه بيمار بايد مرتبا آن را مصرف كند و در مواردي كه فرد دچار مشكلات گوارشي است ميتواند از داروهاي مشابه (كلوپيدوگرل) استفاده كند.
با توجه به بهبود كامل شخصي كه دچار سكته گذرا شده است، نبايد نسبت به آن بيتفاوت بود، چراكه سكتههاي گذرا، شخص را در معرض سكتههاي كامل قرار ميدهد و از اين جهت است كه عوامل اين عارضه بايد مورد بررسي دقيق قرار گيرند.
اغماء
گاهي اختلال در خونرساني مغز در قسمتهايي از مغز كه مربوط به كنترل هشياري (ساقه مغز) است، رخ ميدهد و همين امر باعث ميشود فرد دچار كاهش سطح هشياري يا اغماء شود. به گفته اين متخصص گاهي نيز عدم خونرساني در قسمت تكلم مغز منجر به لالي و اختلال در تكلم ميشود.
معمولا اگر در چند هفته اول سكتههاي كامل، درجاتي از علايم بهبودي مشاهده شود، شانس درمان بالا ميرود ولي اگر عكس اين موضوع در فرد صدق كند، اختلال به صورت عارضه در بيمار باقي ميماند. خطرناكترين نوع سكته مربوط به قسمت كنترل هشياري (ساقه مغز) است كه كنترل تنفس، ضربان قلب و مراكز حياتي بدن را به عهده دارد به همين دليل بالاترين عوارض را به همراه خواهد داشت.
از آنجا كه تعداد عروق مغز بسيار زياد است نميتوان همانند سكته قلبي براي آن مرحلهاي را پيشبيني كرد و ممكن است فرد در عارضه مغزي، بارها دچار سكتههاي خفيف شود و هر بار نقصي بر نقايصش افزوده شود. وي همچنين «پيشگيري» را مهمترين اصل در سكتههاي مغزي عنوان كرده و ميافزايد: ميتوان با عادات صحيح غذايي، پرهيز از صرف غذاهاي چرب، قندي، پركالري، سيگار، الكل و برنامهريزي در فعاليتهاي روزانه ورزشي از بروز اين چنين عوارضي پرهيز كرد.
گفتني است در پايان اگر مشكوك به علايم سكته مغزي در خود شديد، در وهله اول با شماره تلفن 115 تماس بگيريد و بررسي كنيد كه چه هنگام دچار اين علايم شدهايد، چون بسيار مهم است كه در اين خصوص عملكرد سريعي داشته باشيد، اگر در عرض 3 ساعت از آغاز علايم، داروهاي ضروري تجويز شوند، ميتوان از ناتوانيهاي طولاني مدت به ميزان قابل ملاحظهاي كاست.
منبع: روزنامه جام جم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]