تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر گاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه الرحمن الرحيم نگويد. شيطان در آن شريك است...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799005571




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زنان توانایی های خود را نمیشناسند


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
ناظران اجتماعي، روانشناسان و رفتارشناسان جنسي شيوع فحشا و رواج رفتارهاي جنسي خشونتآميز در جامعه را به عنوان يكي از پيامدهاي تابوسازي از روابط جنسي بررسي ميكنند و از همين منظر است كه ننگ اجتماعي بر امور جنسي افراد را نميتوان ناديده گرفت. در جامعه ما سالهاست كه حرف زدن از رابطه جنسي نهتنها در مدارس و دانشگاهها ممنوع است بلكه حتي در آموزشهاي پيش از ازدواج هم كه چند سالي است باب شده، تنها اتفاقي كه نميافتد «آموزش» است. در چنين وضعيتي، مثل هر اعمال محدوديت ديگري، روشن است كه زنان سهم بيشتري
خانم "دكتر عفتالسادات مرقاتي خويي" چه زماني به زنان توصيه ميكنيد كه به متخصص رفتارشناس جنسي – سكسولوژيست – مراجعه كنند؟ به عبارت ديگر با ديدن چه نشانههايي زنان بايد به فكر درمان جنسي خود يا همسرشان بيفتند؟
ما يكسري اختلالات جنسي داريم و يكسري مشكلات جنسي كه اين دو با هم متفاوتاند و آنچه من شخصا از تجربه كاري خودم دريافتهام اين است كه مشكلات جنسي در بيشتر موارد بر اختلالات جنسي غلبه دارند. براي مثالزني كه دچار كمميلي جنسي يا در ارگاسم بيولوژيك مشكل دارد يا مردي كه مبتلا به اختلال در نعوظ است؛ همه اينها مواردي است كه در حوزه اختلالات جنسي ميگنجد و توصيه جدي ميشود كه در اين موارد افراد به سكستراپيست يا درمانگر جنسي مراجعه كنند يا به سكسولوژيستي با پيشينه مديكال و اختلالات خود را درمان كنند. اما عموما بين 3 تا 5 درصد ممكن است افراد از اين اختلالات رنج ببرند و بايد گفت اين آمار نسبت به تعداد كساني كه از مشكلات جنسي رنج ميبرند واقعا رقم زيادي نيست. آنچه در اين بحث بيشتر مورد نظر من است لزوم توجه زنان به مساله مشكلات جنسي است كه بعضا به دليل بيتوجهي ممكن است به اختلال هم تبديل بشوند يا تنفر و بيميلي جنسي توليد كنند در حالي كه اين مشكلات اگر نزد متخصص رفتارشناس جنسي برده شود و مورد بررسي دقيق حرفهاي قرار بگيرد، خيلي وقتها قابل حل است و زن و شوهر خواهند توانست به رضايت جنسي به عنوان يكي از مهمترين دستاوردهاي زندگي مشترك دست پيدا كنند.
با اين تفسير، آنچه اغلب از آن با عنوان «سردمزاجي» نام برده ميشود و گفته ميشود در زنان هم شايعتر از مردان است در كدام دسته است؟ اختلالات يا مشكلات جنسي؟
اين هم در گام اول ميتواند يكي از مشكلات جنسي باشد كه بيتوجهي به آن اختلالات جدي در پي دارد. مثلا مردي با همسر خود به من مراجعه ميكند و ميگويد همسرم بيميلي جنسي دارد يا سردمزاج است و من در رابطه زناشويي ارضا نميشوم يا زناني هستند كه خودشان مراجعه ميكنند و درباره خودشان معتقدند كه از سردي مزاج در رابطه زناشويي رنج ميبرند اما به شما عرض ميكنم كه در بسياري از موارد تنها در يك بررسي كه كمتر از دو ساعت هم وقت نميگيرد، درمييابيم كه اتفاقا اين خانم بسيار نرمال است اما در ارتباط زناشويي خود با همسرش به هزار و يك دليل كه بعضيشان ميتواند ناخودآگاه هم باشد سردي بروز ميدهد. مثلا ممكن است اين زن نارضايتيهاي انباشتهشدهاي از شوهر خود داشته باشد يا به دلايل متعدد ديگر از جمله ارزشگذاري يا نوع فرهنگ و تربيت خود را يك موجود جنسي نميبيند بلكه بيشتر به عنوان يك «ابزار» رفتار ميكند. در برخي زنان ما متاسفانه تنها چيزي كه اولويت ندارد مساله جنسي است. اين زنان خود را يك موجود جنسي نميبينند و بنابراين به نيازها و احساسات جنسي خود هم بيتوجه هستند.
چرا اين قبيل مشكلات مرتبط با هويت جنسي در زنان بيشتر از مردان ست؟
دستكم در جوامعي كه به لحاظ فرهنگي مرد و خواستهها و نيازهايش را در اولويت قرار ميدهند، اين طور است. البته نميتوان مدعي شد كه در جواع پيشرفته و بازتر كه رابطه جنسي از شكل يك تابو خارج شده هم هيچ مشكل جنسياي وجود ندارد. اما در مجموع علت اينكه مردان تا اين حد جنسي معرفي ميشوند اين است كه به مردان آموخته شده و مردان كاملا باور و قبول دارند كه بايد از نظر بيولوژيك ارضا شوند و اين حق آنهاست. حق آنهاست كه ناكام نباشند و ازدواج ميكنند تا رابطه جنسي فعال و كاميابي داشته باشند. همه اين تفكراتي كه مردان در زمينه مسائل جنسي دارند به دليل نوع آموزش و برخورد خانوادگي و اجتماعي متفاوتي است كه از آن برخوردار ميشوند. زنان هم بايد به پتانسيلهاي خود دست پيدا كنند و ظرفيتها، تواناييها، خواستهها و نيازهاي طبيعي خود را بشناسند و درست مثل مردان براي برآورده شدن آنها تلاش و مشاركت كنند. البته با وجود همه اينها هستند كساني كه واقعا بيميلي جنسي دارند و اين عارضه به هر حال در چند درصدي از زنان و حتي مردان وجود دارد و آن هم بازميگردد به سوابق و تجربيات آنها، نوع تربيت و بهخصوص روند مذهبي آنها. در جوامعي كه مذهب مانور شديدي روي مسائل، از جمله مساله جنسي ميدهد ممكن است چنين نتايجي حاصل شود.
با وجود توضيحات شما و با وجود آنكه ميدانيم مردان اغلب كمتر از زنان از مشكلات مرتبط با هويت جنسي رنج ميبرند اما سردي و بيميلي جنسي به هر حال در مردان هم وجود دارد و مرداني هم هستند كه كاركرد جنسي فعال و راضيكننده براي همسران خود ندارند. در اين موارد چه بايد كرد.
حق باشماست. ميدانيد كه در اين زمينهها اغلب در ايران كار تحقيقاتي بسيار كم انجام شده يا اصلا انجام نشده است. با اين حال اگر نخواهم بگويم كه بيميلي جنسي در مردان ايراني شايع است، دستكم ميتوانم بگويم كه بسياري از زنان به ما مراجعه ميكنند و ميگويند كه شوهران ما بيميلي جنسي دارند. قبل از هر چيز توصيه ميكنم زناني كه چنين مشكلي با همسر خود دارند حتما به پزشك متخصص مراجعه كنند و مشكل خود را بگويند، چراكه اين اقدام به نفع روابط زناشويي آنها تمام خواهد شد. اما در توضيح دلايل بيميلي جنسي در مردان بايد گفت اگر هيچ بيماري زمينهاي مثل بيماري ام اس، ديابت يا بيماريهايي از اين قبيل وجود نداشته باشد و فرد هم مصرفكننده شديد سيگار و الكل نباشد و اعتيادي هم به هيچگونه مواد مخدر نداشته باشد، بيميلي جنسي او ميتواند دلايل رواني داشته باشد و نه الزاما جسمي. دلايل جسمي را معمولا بسيار راحتتر ميتوان كشف و حتي درمان كرد اما درباره رنجها يا مشكلات روحي و رواني كار حساستر است. مردي كه دچار بيميلي جنسي است ممكن است تحت استرس شديد قرار داشته باشد يا از وجود مشكلاتي در درون خانواده رنج ببرد. همين كه مردان تنها مسوول اداره خانوادهها باشند و تنها كسي باشند كه بار مشكلات اقتصادي را بر دوش ميكشند استرس زيادي به آنها تحميل ميكند كه ميتواند حتي بر كاركرد جنسيشان هم تاثير مخرب بگذارد. رنجهاي عصبي، اختلافات خانوادگي، خستگي مفرط و مسائل شايع ديگري از اين قبيل هم ميتوانند مردان را دچار بيميلي جنسي كنند. يك مساله ديگر هم وجود دارد و آن عملكرد ابزاري برخي خانمها در روابط زناشويي است كه اغلب مردان را شاكي ميكند. اين قبيل مردان به ما مراجعه ميكنند و ميگويند خسته شديم از اينكه همسرمان هيچ فعاليتي در رابطه جنسي نميكند و منفعل است. عدم شراكت زنان در رابطه و فرآيند جنسي مردان را كمكم سرد ميكند زني كه فعال نباشد از نظر رواني نميتواند همسر خود را راضي كند. اين زن خود را به عنوان ابزار پذيرفته و ابزارها هم ميدانيد كه تا حدي كاركرد دارند و گاه حتي ممكن است كاملا قابل استفاده نباشند. اين ابزار ممكن است خسته باشد و همسر خود را پس بزند و اين پس زدنهاي مكرر سبب ميشود كه مثلا پس از 10 سال مرد كاملا دچار بيميلي جنسي شود و رابطه زناشويي بين زوج كاملا قطع شود. زماني كه اين پروسه به صورت مشاركتي مدام تكرار نشود، سردي و بيميلي جنسي افزون و افزونتر خواهد شد.
در اين زمينه شايد پرسش ديگري هم براي زنان مطرح باشد. اغلب درباره شروعكردن رابطه جنسي، در منابع اندكي كه وجود دارد بحثهاي زيادي ميشود و اغلب هم بحثها ناظر بر اين است كه چرا زنان از شروع كردن رابطه بيم دارند و چرا به ندرت اين اقدام را ميكنند؟ شايد خود اين امر هم در بيميلي جنسي شوهران تاثير داشته باشد.
شروع كردن رابطه جنسي بسيار مهم است. هر كس كه اين رابطه را شروع كند لازمهاش تصورات و افكار جنسي تز قبل است اين بازي فرد شروعكننده خواهد بود چراكه برانگيختگي طبيعي با روابط زناشويي موفقتر همراه خواهد بود اما اينكه چرا زنان نميخواهند برنده اين بازي باشند و نميخواهند آغازگرش باشند از نگاه من به عوامل متعدد فرهنگي، رواني، آموزشي و اجتماعي بازميگردد. عامل اجتماعي در اين زمينه بسيار قويتر از عوامل جسمي و پزشكي است. خيلي از زنان ما متاسفانه هنوز بدن خود را كشف نكردهاند و حساسيتها و خواستههاي خود را نميشناسند. خيلي از زنان ما متاسفانه خيلي پيش از آنكه خود را بشناسند و اصلا رابطه جنسي را بشناسند وارد ازدواج ميشوند و با اين آموزه سنتي هم وارد ازدواج ميشوند كه «وظيفه» دارند درخواستهمسر خود را لبيك بگويند در حالي كه اين درك درست نيست و زناني كه هويت خود را شناختهاند ميدانند كه رابطه جنسي تنها «درخواست» همسر آنها نيست بلكه يك ربطه پنجاه پنجاه است و حتي ميتوانم بگويم رابطهاي است كه هر دو شريك جنسي بايد در آن صدردرصد باشند و هر دو صددرصد حق دارند براي اقدام به رابطه و داشتن يك رابطه سالم فيزكي و رواني. مشكل اينجاست كه زنان خود را در رابطه جنسي محق نميدانند و براي همين هم اغلب از شروع رابطه سر باز ميزنند يا واهمه دارند.
اعتقادات و باورهاي سنتي غلط و نازلي هم درباره رابطه جنسي با همسر هنوز در ميان بخش بزرگي از زنان ما رايج است. مثلا بعضي زنان از رابطه جنسي به عنوان حربهاي براي تحقق درخواستهايشان بهره ميبرند. اين برخورد با موضوع در درازمدت چه تاثيري ميتواند بر رابطه زناشويي داشته باشد؟
بله از اين نوع اعتقادات متاسفانه هنوز به صورت سنتي در ميان زنان ما وجود دارد و گاه زنان گمان ميكنند اين رفتارها سبب ميشود كه بيشتر مورد توجه قرار بگيرند و حتي اين روشها را به ديگران هم توصيه ميكنند كه به عنوان يك متخصص رفتارشناسي جنسي بايد بگويم مطلقا غلط و آسيبرسان است. وقتي شما مساله پاداش و كيفر را بر رابطه خود سوار ميكنيد؛ به هنگام دادن پاداش ناگزير هستيد از نيازهاي خود فراتر برويد و به هنگام كيفر دادن هم ناگزير از خود خشم نشان خواهيد و اين روند رابطه را مختل ميكند و از آفتهاي ارتباط جنسي بين زوجين است.
خانم دكتر نقش گفتوگو در رابطه زناشويي چيست و آيا اينكه توصيه ميشود زن و مرد درباره نيازها و علاقههاي خود با هم حرف بزنند؛ الزاما در كيفيت رابطه آنها موثر است؟
روشن است كه در برقراري هر گونه ارتباطي، گفتوگو يكي از مهمترين ابزارهايي است كه ما در اختيار داريم و اساس بهترين نوع ارتباط، ارتباط كلامي است. در رابطه جنسي هم زن و شوهر بهتر است و بلكه شايد بتوان گفت «بايد» با هم گفتوگو كنند و از نيازها و خواستهها و علايق هم در اين رابطه باخبر شوند. زن و مرد براي اينكه بتوانند رضايت جنسي يكديگر را تامين كنند حتما بايد هم حرف بزنند و تجربه من به عنوان يك متخصص در طول تمام اين سالها نشان ميدهد كه رابطه جنسي فعال، پويا و سالم ميان زن و شوهرها از هيچ طريق ديگري بهجز گفتوگو به دست نميآيد اما متاسفانه در فرهنگ عمومي جامعه ما بهخصوص به زنان آموخته شده كه نبايد درباره نيازهاي جنسي خود و خواستههاي خود در رابطه جنسي با همسرشان صحبت كنند و همانطور كه شما هم نام برديد اسم اين «اشتباه» را هم گذاشتهاند «حيا» و «شرم». اين موضوع در فرهنگ ما متاسفانه تا آنجا ريشه دوانده كه نهتنها زنان و مردان پس از ازدواج حرفي درباره روابط جنسي خود با هم نميزنند بلكه حتي قبل از ازدواج هم اغلب تنها مسالهاي كه اصلا درباره آن حرفي زده نميشود و اصلا مورد بررسي قرار نميگيرد تمايلات و خواستههاي جنسي طرفين است. در تمام خانوادههاي ايراني به هنگام ازدواج دو جوان همه چيز از جوانب مختلف حتيالامكان سنجيده ميشود و دو خانواده و دو جوان درباره تناسب خانوادگي، اقتصادي، اجتماعي و سنخيت فرهنگي با يكديگر بررسيهاي مفصل ميكنند اما تنها چيزي كه اصلا درباره حرف زده نميشود، رابطه جنسي است. در حالي كه اهميت اين مساله تا حدي است كه گاه حتي ممكن است دو نفر از هر نظر براي هم مناسب باشند اما از نظر جنسي تناسبي با هم نداشته باشند و همين امر سبب مشكلات متعددي در رابطه آنها و حتي شكست مطلق اين رابطه بشود.
اين اشاره شما سوال ثانويهاي توليد ميكند. اينكه ميفرماييد تمام رابطه جنسي فقط عمل جنسي نيست، به چه معناست و آيا عمل جنسي از نگاه شما به عنوان يك رفتارشناس جنسي تعريفي گستردهتر از تعريف معمول و مرسوم آن دارد؟
اتفاقا اين پرسش بسيار خوبي است كه من اغلب براي بيمارانم هم آن را توضيح ميدهم و بهخصوص خانمها خوب است كه در اين مورد اطلاعات بيشتري داشته باشند. ما براي شروع اين فرآيند نياز به يكسري محركها داريم. اما اين مرحله واقعا تمام رابطه جنسي نيست بلكه بيشتر جنبه تكميل اين رابطه را دارد و در حقيقت آميزش «هدف» نيست بلكه تنها تكميلكننده رابطه جنسي است. زن و شوهر ممكن است رابطه خيلي خوبي را هم شروع كنند اما الزاما اين رابطه به آميزش ختم نشود. اين رابطه ميتواند در قسمتهاي خود بسيار خوب باشد اما طرفين يك قسمت آن را با توافق حذف كرده باشند. دليل اين حذف هم ميتواند مسائل متعددي باشد از جمله نداشتن وقت يا مسائل ديگري از اين دست. به هر حال ارگاسم بيولوژيك تنها يك قسمت از رابطه جنسي و آميزش است و اهميت آن حتي از ارگاسم روحي كمتر هم هست.
منظور از ارگاسم روحي چيست و آيا مستقل از وضعيت فيزيكي و بيولوژيكي وجود دارد؟
ممكن است زن يا شوهر از نظر رواني به ارگاسم برسند يعني رضايت جنسي براي آنها حاصل شود و اين امر، عرض كردم حتي بدون آميزش جنسي هم ممكن است. من موارد بسياري از بيماران مراجعهكننده را داشتهام كه زن و شوهر حتي با وجود آميزش هم به ارگاسم نميرسند و با وجود آنكه بحث شما بيشتر ناظر بر زنان و اطلاعات جنسي آنهاست اما لازم ميدانم اين نكته را هم بگويم كه متاسفانه در اين زمينه به مردان ستم شده است و خوب است كه زنان اين را بدانند تا از بسياري از مشكلات در خانوادهها جلوگيري شود. در اين زمينه بهخصوص اغلب مردان مورد ظلم واقع شدهاند و از آنجا كه علايم بيولوژيك ارگاسم در مردان كاملا مشهود است، هميشه به نظر رسيده كه مردان مشكلي در اين زمينه ندارند. اين در حالي است در موارد متعدد مرداني هستند كه در رابطه با همسر خود شكايت ميكنند كه اگرچه به علايم بيولوژيك ارگاسم ميرسند اما از نظر رواني لذت نميبرند و اين امر بسيار مهمي است. اين دسته از مردان اغلب از همسران خود و بروز ندادن احساسات از سوي آنها گلايه دارند. بنابراين ميبينيد كه خلاف اعتقادات عامه، مرحله نهايي آميزش جنسي، همه آن يا حتي مهمترين بخش آن نيست.
بعضي از زنان پرسشهايي درباره استاندارسازي از تعداد روابط جنسي خود با همسرانشان در طول زمان مشخص دارند و ميخواهند بدانند آيا شما دفعات معيني از رابطه را مثلا در طول يك ماه يا هفته توصيه ميكنيد و آيا نداشتن چنين برنامهاي ميتواند در رابطه آنها با همسرانشان مشكلآفرين باشد؟
اتفاقا نكته بسيار مهمي است و خيلي از كساني هم كه به من مراجعه ميكنند در اينباره سوال دارند. ببينيد رابطه جنسي استاندارد و تناوب از پيش تعيينشدهاي ندارد و اگر زن و مرد نوآوريها و پتانسيلهاي خود را به كار بگيرند خود به خود پيش خواهد آمد و اساسا بهتر است هر وقت خودش پيش ميآيد اتفاق بيفتد. كليشهاي كردن رابطه جنسي نوعي محدود كردن آن است. تعيين زمان براي آن مثلا شبهاي تعطيل، فلان ساعت و الزاما در محلي مشخص نوعي برنامهريزي و زمانبندي كردن براي اين نياز است كه آن را از حالت طبيعي خارج ميكند و حتما زوجين با نارضايتي از رابطه بيرون خواهند آمد. بنابراين بهتر است اجازه دهيم رابطه خودجوش باشد. تقاضاي جنسي بستگي به افراد دارد. ممكن است اشتهاي جنسي افراد با هم تفاوت داشته باشد و درخواست يكي از زوجين از ديگري بيشتر باشد.اما ما معمولا راهكارهايي داريم كه نيازها و درخواستهاي زن و شوهر را به هم نزديك كنيم. توجه داشته باشيد كه عرض كردم «نزديك» كنيم نه اينكه «عين هم» كنيم. در ضمن به زن يا مردي كه تناوب برانگيختگياش كمتر است توصيه ميكنيم كه خودش شروعكننده رابطه باشد. به اين ترتيب تناوب برانگيختگي فرد هم بيشتر خواهد شد و مثلا ظرف مدتي كوتاه ممكن است از 10 روز به يك هفته برسد.
با توجه به اينكه در كشور ما مراكز آموزش جنسي بسيار محدوداند يا اصلا وجود ندارند و آموزشهاي پيش از ازدواج اغلب از شدت پيش پا افتادگي خندهدارند، توصيه شما براي زنان و شوهراني كه ميخواهند بيشتر درباره رابطه جنسي بدانند و روشهاي تازهتري را بياموزند چيست؟
همانطور كه گفتيد در كشور ما چنين مراكزي وجود ندارد. من در جاهاي ديگر دنيا با اين مراكز مواجه شدهام اما در ايران هنوز متاسفانه ضرورت آموزش در زمينه ارتباط جنسي درك نشده است. به هر حال براي برقراري رابطه جنسي روشهاي بسياربسيار زياد و متنوعي وجود دارد كه خوب است اگر زوجين بياموزند اما همين جا ميخواهم نكتهاي را هم متذكر شوم و آن اينكه حتي آموزش كامل اين روشها هم نميتواند همه ظرفيتهاي رابطه جنسي را به شما بدهد. خيليها به من مراجعه ميكنند و ميپرسند كه آيا براي آموزش خوب است كه مثلا برخي فيلمهاي به اصطلاح آموزشدهنده را ببينند اما من توصيه نميكنم چون آن روشها توليد كليشه ميكنند و مضرات بعدي دارند. آنچه ما تلاش ميكنيم انجام دهيم اين است كه با مهارتآموزي به زوجين يادآوري كنيم كه گفتوگو و ارتباط كلامي تا چه حد در اين رابطه نقش حياتي دارد و اگر زن و مرد پتانسيلهاي خود را كشف كنند و از آن بهره ببرند و خود را برزو بدهند تا چه حد ميتوانند رابطه خود را ارتقا دهند. اين حتي در نظريههاي رفتار جنسي هم هست كه زن و مرد با استفاده از نوآوريهاي خود به قدري ميتوانند در رابطه جنسي نوآوري توليد كنند كه به هيچوجه اين رابطه كليشه نخواهد شد و در هر بار رابطه جنسي ميتواند متفاوت باشد و حتي ميتواند با ساعت يا روز قبل از خود متفاوت باشد و اين چيزي است كه قابل پيشبيني از سوي آموزشگران نيست. هر فردي اگر خوب عمل كند، نوآوريهايي ميتواند داشته باشد كه براي خودش هم تازگي خواهند داشت چه برسد به همسرش. زنان ميتوانند خود را در رابطه زناشويي از نوكشف كنند. از همين منظر است كه من اين جمله را كه هرچه از عمر رابطه جنسي دو نفر بگذرد ممكن است ميل جنسي بين آن دو كم شود رد ميكنم و برعكس اين رابطه ميتواند هر چه كه ميگذرد شكوفاتر و بهتر شود. ضمن اينكه تاثير بهبود اين رابطه بر سلامت كلي خانواده و ازدواج افراد هم غيرقابل انكار است تا آنجا كه بين 50 تا 70 درصد نارضايتيهاي زناشويي به نحوي با نداشتن رابطه جنسي خوب در ارتباط است. اين رابطه اگر به درستي برقرار شود ميتواند يك تقويتكننده بسيار موثر براي ازدواج ما باشد و نارضايتيها و حتي آمار طلاق را كاهش دهد.
در بعضي منابع تحقيقاتي كه درباره روابط جنسي موجود است اشاره شده به اينكه رابطه جنسي سالم و مستمر ميتواند تاثير زيادي بر سلامت جسمي افراد داشته باشد و محروميت از آن ميتواند سلامت جسمي را كاهش دهد. مثلا من در يكي از اين منابع خواندم كه آمار مرگومير در ميان كساني كه روابط سالم و رضايتبخش جنسي دارند به شكل چشمگيري كاهش پيدا ميكند. شما اين را تاييد ميكنيد؟
البته. تحقيقات زيادي در جهان در اين مورد شده و مثلا درباره مردان تحقيقات نشان ميدهد كه آمار سكته قلبي در مرداني كه ارتباط سالم و متناوب جنسي دارند كمتر است. اين تحقيق براي مثال در كشورهاي پيشرفته و در طول 20 سال انجام شده است. به هر حال رابطه جنسي و اثرات بيولوژيك آن در سلامت جسمي بسيار موثر است؛ چه براي زنان و چه براي مردان.
اين روزها شبكههاي اينترنتي و ماهوارهاي امكان مرور تصاوير اروتيك را به كاربرانشان ميدهند و اغلب هم مردان توجه جدي به اين تصاوير دارند. آيا اين امر ميتواند آسيبزا باشد؟
اين مساله كه خيلي هم شيوع پيدا كرده ميتواند آفت يك رابطه زناشويي باشد. ما بهخصوص در سالهاي آغازين رابطه جنسي به هيچوجه متريال اروتيك يا تحريككننده از جمله كتاب، مجله يا فيلم و عكسي را توصيه نميكنيم. در يك ارتباط سالم برانگيختگي بايد به تحريك همديگر باشد و اگر به وسيله ابزار مصنوعي انجام شود، تخيلات فرد كه بسيار در مساله جنسي مهم هستند جايگاه خود را از همسر به آن ابزار مصنوعي ميدهد و به تدريج تمام ذهن را تسخير ميكند و كمكم عامل تحريك جاي خود را ميدهد به ابزار اروتيك. اينچنين ميشود كه شريك جنسي به مرور زمان گلايه ميكند كه همسرم توجه و علاقهاي به من نشان نميدهد. اين البته بيعلاقگي نيست بلكه جاي تحريك همسر را تحريك از طريق اين ابزارها پركرده است و گاه حتي با خودارضايي همراه است كه آسيب بسيار جدي به روابط زن و شوهر وارد ميسازد. در صورت بروز چنين اتفاقهايي به زن و شوهرها توصيه ميشود كه حتما به مراجع ذيصلاح مراجعه كنند تا از عوارض جدي آن پيشگيري كنند.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن