واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تعامل سپاه و ارتش در 8 سال دفاع مقدس
مراحل مختلف هماهنگي و تعامل بين رزمندگان، در دوران دفاع مقدس به طور كلي در طول هشت سال دفاع مقدس،سه دوره متفاوت و اساسي - به لحاظ الگوي تعامل و همكاري في مابين ارتش و سپاه - در سيستم فرماندهي و مديريت دفاعي جمهوري اسلامي ايران وجود داشته است.
سرلشكر پاسدار غلامعلي رشيد (جانشين رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح) در يك جمع بندي كلي، ضمن تشريح چگونگي ايجاد هماهنگي بين نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران (ارتش و سپاه) در سالهاي دفاع مقدس، اين تعامل و هماهنگيها را به سه دوره مشخص (به شرح زير) تقسيم بندي كرده است:
دوره اول (حاكميت تفكر بني صدر)
اولين دوره فرماندهي و مديريت رزمندگان اسلام در دفاع مقدس؛ از آغاز جنگ تحميلي تا زمان سقوط و فرار بني صدر (يعني 10 ماهه اول جنگ) است.در اين مدت، ارتش جمهوري اسلامي ايران مسئوليت مستقيم فرماندهي و اداره امور جنگ و هدايت عمليات در صحنههاي نبرد را عهده دار بود.اين دوره كه از شهريور ماه سال 1359 تا پايان خرداد سال 1360 را در برميگيرد سپاه پاسداران هيچ نقشي در فرماندهي و هدايت عمليات رزمندگان در صحنههاي جنگ را نداشت.
اساساً اين مقطع، دورهاي بود كه به لحاظ استراتژي و تفكر بني صدر، سپاه پاسداران و نيروهاي مردمي و حزب اللهي نقشي نداشتند. چون هدف اصلي بنيصدر، حذف رقيب (يعني سپاه پاسداران) از عرصه مسائل سياسي بود.
حضور سپاه پاسداران و جدي گرفتن نقش اين نيروي تازه نفس در جنگ و دفاع، خلاف مباني فكري و استراتژي بني صدر بود. لذا عمده عقب نشينيها و شكستها و اينكه در آن زمان هيچ عمليات بزرگ و منطقي عليه نيروهاي متجاوز صورت نگرفت، از عملكرد اين دوره است.
دوره دوم (اجراي الگوي دو فرماندهي)
اين دوره از مهرماه سال 1360 تا پايان 1363 است كه تقريبا براي مدت سه الي سه و نيم سال، سيستم دفاعي و عملياتي جمهوري اسلامي ايران است. يعني در اين دوره سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش جمهوري اسلامي ايران، تعامل و همكاري متقابل و مشتركي داشتند و اساسا حاكم بود. هيچ نيرويي (ارتش و سپاه) بر ديگري فرماندهي نداشت، جز در صحنه عمليات و در رده كه سپاه پاسداران فرمانده و ميدان دار جنگ بود.در همين راستا، توافقي في مابين امير شهيد علي صياد شيرازي (فرمانده وقت نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران) و سردار محسن رضايي (فرمانده وقت كل سپاه پاسداران) به عمل آمد و اين توافقنامه در تاريخ 6/12/60 (يعني 21 روز قبل از آغاز عمليات فتح المبين) تنظيم و امضاء شد و برابر مفاد اين توافقنامه با دو امضاء (امير شهيد صياد شيرازي و سردار محسن رضايي) تصويب و جهت اجرا ابلاغ گرديد. لازم به ذكر است، تصوير اين سند مهم و باارزش، در يگانهاي ذيربط ارتش و سپاه پاسداران، موجود است.
همچنين در اواخر سال 1361، موضوع ايجاد قرارگاه مركزي خاتم الانبياء(ص) (به عنوان مركز فرماندهي عمليات) مطرح شد.
پيش از فعال شدن قرارگاه مركزي خاتمالانبياء(ص)، خصوصا در سال دوم جنگ (از مهر ماه سال 1360 تا دي ماه 1361) عملياتهاي پيروزمند چهارگانهاي (شامل: ثامن الائمه(ع)، طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس) به طور مشترك توسط رزمندگان ارتش و سپاه پاسداران اجرا شد. عمليات رزمندگان در اين دوره،تحت نظارت انجام ميشد و اين قرارگاه نيز تحت فرماندهي و هدايت مشترك عمل ميكرد.
در همين زمينه،در كتاب عمليات طريق القدس (ص89)، از انتشارات سازمان حفظ آثار و ارزشهاي دفاع م-----قدس ارت-----ش ج-----مهوري اس-----لامي ايران (چاپ اول 79) چنين آمده است:
سرهنگ علي صياد شيرازي (فرمانده وقت نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران) به عملكرد سپاه پاسداران اعتقاد فراوان داشت و همكاري ارتش و سپاه را تركيب مقدس نيروهاي اسلام ميناميد.
لذا در روز 7/9/60 - يعني يك روز قبل از اجراي عمليات طريق القدس - طي امريهاي كه فرماندهي نيروي زميني ارتش و قرارگاه عملياتي كربلا 1 (طريقالقدس) ابلاغ كرد و قسمتهايي از آن عيناً درج ميشود، مسئله هماهنگي (به ويژه هماهنگي در تصميمگيريها) را مشخص كردهاند.
امير شهيد صياد شيرازي ميگويد: نكاتي كه برمبناي تصميم گيريهاي جلسه مشترك مركب از فرماندهان نظامي سپاه پاسداران در حضور من و فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عمل آمده به اين شرح ابلاغ ميگردد:
نحوه فرماندهي يگانها
الف: فرماندهي نيروهاي هجوم كننده كه اكثراً برادران سپاه پاسداران بوده و يا تركيبي از پياده ارتش و سپاه بوده، به عهده برادران سپاه است.
ب: فرماندهي نيروهاي زرهي و مكانيزه به عهده فرماندهي نظامي خود بوده ولي بايد طبق تدبير عملياتي، به موازات پيشروي نيروهاي هجومي، در نگهداري زمينهاي پاكسازي شده و پشتيباني يگانهاي در خط، كوشش كند.
پ: فرماندهي عمومي يگانهاي عمل كننده در محدوده تيپهاي 1 و2 زرهي (لشكر 16) و تيپ 3 زرهي (لشكر 92)،به عهده فرمانده تيپهاي مربوطه است.
دوره سوم (استقلال عمل ارتش و سپاه)
در اين دوره، سيستم فرماندهي و اداره امور جنگ و دفاع، در ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران كاملا جداگانه و مستقل بود. ارتش و سپاه حتي در مناطق و صحنههاي عملياتي نيز جدا از هم، با نيروهاي دشمن ميجنگيدند. اين دوره و روش فرماندهي و اجراي عمليات عليه دشمن، به مدت اجرا شد.
در اين دوره از سيكل مديريت و فرماندهي رزمندگان اسلام، حاكم بوده است. همانند زمان اجراي عمليات والفجر 8 (آزادسازي بندر فاو عراق) كه سپاه پاسداران به طور مستقل ميجنگيد و ارتش نيز در منطقه شلمچه به جنگ با متجاوزين ميپرداخت.
همچنين اجراي عمليات كه به طور مستقل توسط سازمان رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جنوب اجرا ميشد، ارتش نيز در زمين ديگري از مناطق غرب كشور، عملياتي تحت عنوان را اجرا ميكرد. بنابراين در اين دوره، پيروزيهاي درخشان توسط مدافعان ايران اسلامي (اعم از ارتش و سپاه) كسب شد.
لازم به ذكر است، طي دوره سوم تعامل و هماهنگي بين ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس، قرارگاه مركزي خاتم الانبياء(ص) حضور فعال داشت و در مواقع لزوم به ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران دستور ميداد كه در رابطه با موضوعات مختلف، به يكديگر كمك كنند و اين كمكها نيز صورت ميگرفت، از جمله در امور:
- شناسايي محورها و مناطق عملياتي دشمن، جمعآوري و ارائه اطلاعات لازم به نيروي عمل كننده - تهيه و اجراي آتش پشتيباني رزمندگان، در زمان عمليات عليه دشمن
- اجراي اقدامات مربوط به خنثي سازي و پاكسازي ميادين مين
- تامين يا كمك در جهت ارائه خدمات درماني و بهداري
- تامين يا كمك در جهت انجام عمليات مهندسي رزمي
- واگذاري بخشهايي از امكانات موردنياز يگانها و ....
چهارشنبه 17 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]