واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: احزاب و اقتصاد پوپوليستي
نادررستمي: به تدريج بعد از انقلاب اسلامي با توجه به برگزاري انتخابات در سطوح مختلف مديريت جامعه و تشكيل احزاب و نقش آفريني آنها در تصميم گيري هاي سياسي و اقتصادي، توجه به نقش احزاب در عرصه هاي مديريت كشور برجسته تر شد. خصوصيت و ويژگي احزاب اين است كه بايد از پشتيباني مردم برخوردار باشند و بدون پشتيباني مردم حزب تحقق نمي يابد. براي پيدا كردن چنين جايگاهي احزاب اعتقادات و انديشه هاي خود را براي مردم بازگو مي كنند و مردم با توجه به علايق و ديدگاه هاي خود از يكي از آنها حمايت مي كنند اما در كشور ما با وجود نياز مبرم به برنامه ريزي و الگوي اقتصادي، احزاب داراي الگو و برنامه اقتصادي مشخص نبوده اند. بنابراين حل مهم ترين مشكلات مردم كشور ما در زمينه هاي اقتصادي كماكان معطل مانده است، در موقع انتخابات كانديداها روي اين نقطه ضعف مردم انگشت گذاشته و به مردم نااميد، وعده اميد مي دهند و آنها را با خود همراه مي كنند. وعده هاي انتخاباتي به جايي رسيده كه در انتخاباتي مانند انتخابات شوراي شهر و روستا و ... نيز كانديداها وعده اشتغال، كاهش تورم و حل مشكلات مسكن به مردم مي دهند .حتي نگاهي اجمالي به تاريخ تحولات سياسي معاصر نشان مي دهد كه دولت هاي مختلف اين گونه شعارها را مدنظر قرار داده و مردم را همراه خود كرده اند در صورتي كه برنامه مدوني براي حل اين مشكلات نداشته اند. به هر حال به نظر مي رسد اقتصاد دولتي و نداشتن برنامه اقتصادي احزاب از مهم ترين دلايل پوپوليسم اقتصادي باشد.
پوپوليسم اقتصادي واكنش مردم و توده فقير جامعه است و در اقتصادهايي آشكارتر است كه داراي سطوح بالايي از نابرابري اقتصادي و مشكلات معيشتي، بيكاري، تورم و ... هستند. بهترين دليلي كه نشان مي دهد پوپوليسم يك پاسخ هيجاني است و بر بنيان انديشه اي استوار نيست، اين است كه با وجود شكست هاي پي در پي، عقب نشيني نمي كند. پوپوليسم اقتصادي، جهان را بسيار ساده تصور مي كند و براي هر مشكلي راه حلي ساده بيان مي كند. پوپوليسم كه با سياست هاي خود باعث تحميل گراني و كميابي كالاها مي شود براي از دست ندادن هواداران خود ناگزير است توجيهي اخلاقي بياورد يا اينكه مسببي عيني يا خيالي براي اين مشكلات معرفي كند. رهبران پوپوليسم هرگز وعده هايي نمي دهند كه به طور بالقوه مزايايي نداشته باشد، اگرچه اين وعده ها براي اقتصاد كشور در آينده ويرانگر باشد. در كشور ما به نظر مي رسد جريان هاي سياسي خيلي زود به سمت پوپوليسم كشيده مي شوند. در بسياري موارد افراد يا گروه ها با تهييج احساسات مردم و با استفاده از شيوه ها و روش هاي غيردموكراتيك و با برانگيختن و تحريك كردن احساسات مذهبي ملي مردم، آراي بيشتري را كسب مي كنند بدون اينكه لازمه دموكراسي يعني شفافيت و آگاهي مردم را تامين كنند، البته بايد توجه داشت اين آيين ها و سياست هاي خاص پوپوليستي در كشورهاي مختلف شكل ها و ساختار مختلفي پيدا مي كند و در مواردي تا حد بروز ستايش هاي بيمارگونه و مخرب از مفهومي به نام توده پيش مي رود.
در اين نگرش اراده جهت دار توده مردم نسبت به عدالت خواهي بسيار چشمگير است. در حقيقت پوپوليسم واكنش به انديشه ها و آرا و روش هاي نظام هاي سياسي مبتني بر نمايندگي است كه در مقابل احساس وقوع بحران، به تجليل پنهان يا آشكار از كانون آرماني خود مي پردازد. پوپوليسم با همه تنوع و ساختارهاي متفاوتي كه در تاريخ اجتماعي معاصر داشته با موج احساسات توده مردم روبه روست و به اين واسطه است كه مشروعيت سياسي پيدا مي كند، به اين معنا كه تشكيلات و گروهي در جوامع موفق خواهند بود كه بتوانند با استفاده از موج پوپوليسم در جامعه، توده مردم را به سمتي كه خود مي خواهند، هدايت كنند. با اين تفاسير پوپوليسم در هر موقعيت و ساختار جغرافيايي پوپوليسم است و در تاريخ و جغرافياهاي مختلف نيز تنها كاركردهاي متفاوتي از خود نشان مي دهد چرا كه يگانه شعار اين نگرش در هر سرزميني اعتماد به توده در مقابل عمل است. در كشور ما نيز به دليل وجود دوره هاي حكومتي استبدادي در زمان هاي مختلف و به دليل اينكه مردم از سطح سواد و دانش اندكي برخوردار بوده اند و رسانه ها و مطبوعات آزاد به شكل مطلوب وجود نداشته تا به مردم در تصميم گيري كمك كند يا به اصطلاح اطلاعات درست را به مردم برساند، پوپوليسم گسترش يافته ونهادينه شده است. حتي امروز نيز با وجود آنكه جامعه شهري در ايران وسعت پيدا كرده و ميزان سواد سطوح مختلف جامعه بيشتر شده -به اين دليل كه جريان دموكراسي همچنان بستر مناسب و شايسته خود را به دست نياورده- گرايش پوپوليستي بر جامعه غالب است كه به نظر مي رسد صدمات جبران ناپذيري را به آزادي هاي فردي و اجتماعي افراد وارد مي كند.
به طور كلي در هر جامعه اي ويژگي هاي ساختار سياسي و فرهنگ سياسي است كه به پوپوليسم اجازه ظهور مي دهد. از نظر تاريخي اغلب دولت هاي پوپوليستي در هنگامه يأس و نااميدي مردم سر برآورده اند. پوپوليسم بر امواج نوخواهي و در فرار از تجربه ها و چهره ها و حرف هاي كهنه و تكراري پيش مي رود و نيرو مي گيرد.
آنچه مانع عوام گرايي و سياستگذاري هاي پوپوليستي مي شود شكل گيري و تقويت جامعه مدني است. در جامعه مدني، تشكل هاي سياسي، اقتصادي، مطبوعات و رسانه ها به مردم اطلاعات مي دهند تا آنها بهتر بتوانند تصميم گيري كنند و در اين راستا دولت ها با منتقداني متشكل، فهيم و توانمند مواجه هستند كه روند انحرافات تصميم گيري را گوشزد مي كنند و دولت را در راه رسيدن به اهداف خود ياري مي رساند. از اين رو دولت هاي اقتدارگرا توجهي به تشكل هاي غير دولتي ندارند و دولت خود را صرفاً با توده هايي از مردم طرف مي سازد كه امكان پيگيري مطالبات و نقد علمي و منصفانه عملكرد دولت را ندارند و دلايل نادرست دولت را در توجيه مشكلات مي پذيرند.
در نهايت پوپوليسم موجب نابودي خودش مي شود؛شور و هيجان اوليه توده به مرور مي خوابد،اميد هاي برانگيخته شده به سد واقعيات برخورد مي كند و معلوم مي شود كه اينها فقط شعاري بيش نبوده است. اين ورشكستگي پنهان نه تنها دولت پوپوليستي را زمين مي زند كه پيامد هايش گريبان دولت هاي بعدي را هم مي گيرد.
به علاوه پوپوليسم، توده ها را به دشمني با نخبگان برمي انگيزد و كينه توده را به دل روشنفكران مي اندازد،روشنفكران و نخبگان را از عرصه عمومي به كنج محافل خصوصي مي راند،صحنه سياست را به زير موج هيجان مي برد، تصميمات را از عقلانيت خالي، امور را غيرقابل پيش بيني و ارزيابي عقلاني را ناممكن و دشوار مي كند. پوپوليسم اعتماد و اطمينان را زايل مي كند، هزينه تصميمات را افزايش مي دهد و پشت سر خود زمين سوخته امكانات و اميدها و اعتماد ها را باقي مي گذارد. پوپوليسم سياست را مبتذل مي كند و به خيابان مي برد اما ممكن است در فرجام كار از بيابان و برهوت اميد ها و اعتماد هاي مدفون سر درآورد.
چهارشنبه 17 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]