واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: تلاشهاي اعراب براي برهمزدن قواعد بازي در خاورميانه - كريم جعفري
در سالهاي اخير شنيده و ديده بوديم كه برخي از سران كشورهاي عربي در روابط منطقهاي حركات غيرعادي و غيرمعمولي انجام ميدهند و در اين ميان طرحهايي را ارائه كرده يا به مرحله عمل ميرسانند كه افكار عمومي منطقه را به خود مشغول كند. اما سير تحولات در منطقه بهگونهاي است كه هركس هرروز سخني تازه ميگويد و قصد آن ندارد در اين وانفسا ميدان را خالي كند. نمونه عالي و كامل چنين حركتي را در 10 سال گذشته - پس از كودتاي خانوادگي - قطر به نمايش گذاشته است و وزير امور خارجه اين كشور به همراه امير آن دست به تكاپوهاي چندي زدهاند تا چهره متفاوتي از خود به نمايش بگذارند؛ آنها از يك سو خود را شريكي استراتژيك براي كشورهاي عرب عضو شوراي همكاري خليجفارس ميدانند و از جهت ديگر روابط خود را با تهران كه رقيب سنتي اين شورا محسوب ميشود حفظ كردهاند.
همزمان آنها روابط خوبي هم با آمريكاييها داشته و بزرگترين زاغه مهمات ارتش آمريكا در خاورميانه در اين كشور قرار دارد، جالب آن است كه همين كشور شبكه خبري الجزيره را اداره ميكند كه مخالف سرسخت سياستهاي آمريكا در قبال كشورهاي منطقه است.
در همين راستا آنها در بعد ديگر ماجرا تابوي رابطه با اسرائيل را شكسته و با سفر خود به سرزمينهاي اشغالي از يك سو و دعوت از سران اين رژيم براي سفر به قطر، عملا سنتگذار شدهاند. اما قطريها براي اين منظور از امكاناتي چند هم برخوردار هستند كه اين ديپلماسي عجيب و چندگانه خود را پيش ببرند، اما به نظر ميرسد ديگر كشورهايي كه دست به اينگونه اقدامات ميزنند، تنها به تقليد كوركورانه از قطر روي آورده و در اين مسير موفقيتي هم نخواهند داشت. با اين وجود مشخص نيست كه وزير امورخارجه مجمع الجزاير بحرين در گفتوگو با روزنامه الحيات چاپ لندن با كدام پشتوانه سياسي يا اقتصادي و تبليغاتي پيشنهاد تشكيل يك تشكيلات جهاني را داده كه در آن كشورهاي عربي، اسرائيل، ايران، تركيه و كشورهاي شمال آفريقا عضويت داشته باشند؟ شيخ خالد بن احمد آل خليفه در اين مصاحبه تاكيد كرده است: مگر همگي در سازمان ملل عضو نيستيم، پس چرا براي خود تشكيلات مستقل منطقهاي نداشته باشيم؟! وزيرخارجه بحرين اين اقدام را تنها راه حل مشكلات پيچيده در منطقه دانسته كه ديگران را از دخالت در امور كشورهاي منطقه بازخواهد داشت. شيخ خالد سخنان خطرناك خود را ادامه داده و درخواستهاي ديگري را هم مطرح ميكند: كشورهاي عربي بايد در گفتوگوهاي مستقيم ايران و آمريكا حاضر شوند و به مطرح كردن ديدگاههاي خود بپردازند و بهراستي چرا تاكنون ما فقط تماشاچي بودهايم؟ مگر ما همسايه ايران نيستيم؟ مگر منافع ما با ايران مرتبط نيست؟ پس بايد نقش خود را در بازيهاي منطقه! ايفا كنيم. در سخنان شيخ خالد ميتوان نكات بسياري را يافت كه پرداختن به تمام آنها در حوصله اين مبحث نميگنجد. نخست آنكه وي خواسته است در اين تشكيلات رژيم اسرائيل هم حضور داشته باشد؛ امري كه به نظر ميرسد اعراب به هر طريق دنبال آن هستند تا بهانهاي براي رسميت دادن به روابط خود را اين رژيم پيدا كنند. اعراب پس از سال 2000 طي دو اقدام متفاوت تلاش كردند تا اسرائيل را به عنوان دشمن درجه يك خود از سر راه برداشته و ايران را جايگزين آن كنند. در سال 2002 اعراب در پيشنهادي سخاوتمندانه با چشمپوشي از سرزمينهاي اشغالي 1948، به رژيم اسرائيل پيشنهاد دادند در قبال عقبنشيني از سرزمينهاي اشغالي 1967 و تشكيل كشور مستقل فلسطيني، اعراب با آنها رابطه برقرار كنند.
در جريان جنگ 33 روزه بود كه اعراب اميدوار بودند با شكست مقاومت اسلامي در لبنان، راه براي شكست ايران و سوريه فراهم شده و آنها با اسرائيل به عنوان قدرت پيروز روابط خود را عادي كنند. با شكست اين طرحها به نظر ميرسد تنها راه باقيمانده براي سران عرب، روي آوردن به تشكيل يك اتحاديه منطقهاي باشد كه فراتر از اتحاديه عرب عمل كرده و بتواند رژيم اسرائيل را هم در بر بگيرد. براي اعراب به رسميت شناختن اسرائيل اولويت مهمي است كه به زعم آنها بسياري از خطرات را از آنها دور كرده و به آنها در برابر ايران مصونيت بيشتر ميدهد. بحرين هم از چندي پيش با ارائه برنامهاي در راستاي برقراري رابطه با اسرائيل گام برداشت و در اين مسير خيال آن دارد تا با رقيب ديرين خود، قطر رقابت كند. انتخاب و تعيين سفير جديد بحرين در ايالات متحده آمريكا، يعني خانم هدي عزرا نونو كه يك يهودي است، اقدامي در همين راستا بود. نكته دوم كه در راستاي همان طرح اوليه قرار دارد، به شكستن همان تابوي رابطه بازميگردد. به نظر ميرسد كشورهاي بزرگ عربي مانند عربستان درصدد آن هستند تا ابتدا كشورهاي كوچك عرب را كه در معادلات منطقهاي جايگاهي ندارند، براي برقراري رابطه با اسرائيل و يا هرگونه پيشنهادي در اين زمينه پيشانداخته و خود به دنبال آنها حركت كنند تا به اين ترتيب ميزان واكنش افكار عمومي منطقه و مقامات ديگر كشورها را هم بسنجند. نكته ديگر به عضويت ايران و تركيه در اين تشكيلات بازميگردد. ايران و تركيه به عنوان تنها كشورهاي منطقه كه هيچگاه مستعمره نشدهاند، از خاستگاه عميق فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و نظامي برخوردار هستند، كما اينكه جمعيت اين دو كشور از خيلي از كشورهاي عرب بيشتر است و در مجموع نظام حاكم بر آنها نيز داراي انعطاف بيشتري است. تركيه هرچند داراي روابط خوبي با هر سه طرف - ايران، اعراب و اسرائيل- است اما ايران به عنوان بازيگر اصلي نميتواند وارد بازي آب و نفت اعراب شود. پيشنهاد وزير خارجه بحرين به نظر ميرسد ناشيانه مطرح شده است تا ايران را مخالف با هر گونه صلح و آشتياي در منطقه نشان دهد. ديگر نكته كه در آن بالا به آن اشاره شد، به سطح دموكراسي در ميان اين كشورها بازميگردد. در حالي كه تركيه و ايران داراي دموكراسي و انتخابات آزاد و مجالس قدرتمند هستند، كدام كشور عربي است كه اين ويژگيها را دارا بوده و ميتواند وارد بازي با اين سه قدرت منطقهاي شود؟ مصر كه نزديك به 30 سال است، مبارك در آن حكم ميراند و اكنون ميخواهد فرزندش جمال را جانشين خود كند؟ كويت كه در آن انتخابات به گونهاي برگزار ميشود كه از جمعيت 40درصدي شيعيان تنها 8 نماينده وارد مجلس شورا شود و امير خاندان صباح همه امور را در دست خود دارد؟ در ليبي كه قذافي نزديك به 40 سال است حكمراني ميكند و او نيز در انديشه موروثي كردن قدرت است؟ يا همين مجمعالجزاير بحرين كه اكثريت آن شيعه مذهب هستند؛ چند نماينده در مجلس شورا داشته و مشخص نسيت با آنها چگونه رفتار ميشود؟... به نظر ميرسد آنچه كه وزير امورخارجه بحرين بر زبان رانده است نه از سر بيعقلي بوده و نه از سر درايت. اگر او خواهان حضور اسرائيل در تشكيلات منطقهاي است، اشغالگري اين رژيم را به رسميت شناخته است و اگر هم به دنبال دور كردن تهديد ايران است، ايران هيچ تهديدي براي هيچ كشوري در منطقه نيست و نخواهد بود و دست آخر هم اگر بحرينيها درصدد رقابت با قطريها برآمدهاند، راه را بيراهه رفتهاند چرا كه امكانات اين كار را ندارند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
سه شنبه 16 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]