واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: جاي پاي قانون و امنيت در جعبه جادويي
با فرا رسيدن ايام نام گذاري با عنوان نيروي انتظامي و توجه به بازتاب وسيع اين ارگان با زندگي و بطن مردم، ترجيح داديم به سراغ انتقادهاي صريح و عاميانه اي بر عملكرد رسانه هاي تصويري در قبال وظيفه و چگونگي عملكرد نيروي انتظامي برويم:
عملكرد صدا و سيما و رسانه تصويري در قبال چگونگي عمل نيروهاي امنيتي مسئله اي است كه درست و يا منفي بودن آن تاثير به سزايي بر نوع نگرش، توقعات مردم و قشر هدف اين ارگان دارد.
براي شروع گزارشمان به سمت مرد ميانسالي مي رويم كه چين و چروك هاي چهره و نگاه نگرانش حاكي از پدر بودن او دارد:
*او اظهار داشت: تلويزيون و سينما در نوع خود خوب و مناسب عمل كرده اند و به طور كلي هيچ مشكلي در اين زمينه ندارند ولي اگر مشكلات اخلاقي و درد اجتماع ما فقط اعتياد است، كه اكثر فيلم هاي پليسي فقط و فقط به اين مسئله مي پردازد.
*70 درصد فيلم هاي پليسي توليد شده در عرصه سينما و تلويزيون حول محور قاچاقچيان مواد مخدر و اعتياد ساخته شده است.
درست است كه اعتياد يكي از معضلات اساسي اين روزها در جامعه است، اما پرداختن به آن به صورت گسترده و مداوم توسط دنياي تصوير، موجب تكراري شدن و دل زدگي در بيننده مي شود.
هر چند كه در چند سال اخير شاهد تغيير و تحولاتي اساسي در توليدات مستند تلويزيون در اين رابطه بوده ايم، در حالي كه سريال سازان همچنان موادمخدر و اعتياد را هدف اصلي كارشان قرار داده اند، مستندسازان به طور متفاوتي چگونگي اين ارگان را به تصوير كشيده اند تا جايي كه دختر جواني در مورد عملكرد صدا و سيما اعتقاد داشت:
-پخش بعضي از تصاوير از نوع و روش كار نيروهاي امنيتي باعث عبرت آموزي و تجربه براي بيننده مي شود مثلا تصاوير دستگيري جمعي و ناگهاني اراذل و اوباش كه از خبر 20:30پخش شده، موجب ايجاد ترس و دلهره در كساني شد كه به اين كار مبادرت داشتند و اين كار اطلاع رساني خوب و گسترده به طور كلي بر ميزان مزاحمت هاي خياباني و مشكلات اين چنين تاثير زيادي داشت.به نظر من وظيفه اصلي سينما و مخصوصا تلويزيون در رابطه با نيروي انتظامي، اطلاع رساني كامل و تاثيرگذار است.
تلويزيون به علت طيف عظيم مخاطبانش در اين راستا مسئول تر و تاثيرگذارتر است، البته كه تا به امروز بيشترين توليدات پليسي در اين عرصه بوده است.
اما ديگر خلق شخصيت هاي مثبتي كه در طول سريال به نابودي توسط مواد مخدر كشيده مي شوند و در پايان دوباره موفق و سربلند به زندگي برمي گردند، به كاراكترهايي معمولي، تكراري و سطحي بدل شده كه موجب بي اعتمادي و دلزدگي بيننده مي شود.متاسفانه در اكثر فيلم هاي پليسي موضوعات و داستان ها چنان آبكي و سهل الحل طراحي مي شود كه نه تنها توانمندي ها و قدرت نيروهاي امنيتي را نشان نمي دهد بلكه عملكرد آن را زير سوال مي برد و به ذكاوت و هوشمنديشان اهانت مي كند.
(طبق شعار هميشگي مان دنياي تصوير مثل تيغ دولبه اي است كه هم مي تواند برنده و مخرب باشد و هم برنده و اصلاح كننده و تاثيرگذار)
در جاهايي غلو كردن در بعضي از صحنه هاي اكشن به قدري غير واقعي و زياد است كه تاثير عكس بر اذهان مردم دارد.
*پسر جواني در اين رابطه مي گويد:
بعضي از توليدات سيما در اين رابطه به طوري است كه نه تنها بر ذكاوت و هوش بيننده توهين مي كند بلكه به جاي بالا بردن مقام و جايگاه نيروهاي پليس، ناخواسته آن ها را نيز ضعيف و سطحي نگر معرفي مي كند، پيشرفت تكنولوژي و به كاربردن تكنيك نيز در اكثر سريال هاي تلويزيوني جايي ندارد.
مثلا سريال «كارآگاهان» نه تنها قدم مثبتي در شناساندن نيروهاي انتظامي نداشت بلكه آن ها را تخريب كرد، متاسفانه از اين دست توليدات زياد موجود است.
*مطمئنا الگانس هاي نيروي انتظامي نقطه عطفي در توليدات سيما بوده است، زيرا به هر نحوي از اين وسيله شاخص براي نشان دادن قدرت نيروهاي امنيتي به صورت فني و هنري استفاده شده است، حركات نماديني كه نه تنها پليس و عملكردش را معرفي نكرده است بلكه شكلي غرورآميز و شخصي به آن داده است.
يكي ديگر از وظايف صدا و سيما كه هم راستا با قسمتي از مسئوليت نيروي انتظامي است، معرفي قوانين فردي و اجتماعي مي باشد، اما خلاء در اين زمينه باعث شده مردم با قوانين و حقوق فردي يا اجتماعي خود هيچ گونه آشنايي نداشته باشند و هيچ رشدي را در جامعه در خصوص اين اطلاع رساني شاهد نباشيم.
از آن جايي كه بستر اصلي اكثر جرايم امروزي بي اطلاعي و ناداني مي باشد، توجه نكردن به اين امر و عدم اطلاع رساني هاي كامل و موثر منجر به فاجعه اي در جامعه مي شود كه يكي از مسئولان مستقيم آن دنياي تصوير و تلويزيون است.
متاسفانه سريال سازي ها علاوه بر فقدان داستان پردازي هاي متفاوت و قابل قبول، از هر گونه قانون شناسي و قانونمندي خالي است و تاكنون تلويزيون و يا سينما شاهد هيچ اثر جدي و موثري در مورد قانون و حقوق فردي نبوده است.
يكي از شهروندان در مورد اين موضوع اظهار داشت: متاسفانه سينما كه در اين راستا عملي مهم و جالب ارائه نداده است اما تلويزيون حداقل براي جلب مخاطب و جذب بيننده هم كه شده دست به توليدات پليسي زيادي زده است كه متاسفانه فقط جنبه اكشن و صحنه هاي پر فراز و نشيب آن را به خوبي به تصوير كشيده است، اما به ديگر وجه هاي آن نپرداخته است.
يكي ديگر از شهروندان كه با خانواده خود ميهمان گفت وگوي ما شد، گفت: وقتي حرف از سريال هاي پليسي به ميان مي آيد اولين و تاثيرگذارترين تصوير در ذهنم، سريال خوب و دوست داشتني «آينه عبرت»اين روزها در اين رابطه بي محتوا و غير قابل پذيرش است، البته به جز آثار آقاي فخيم زاده كه نسبتا بهتر و جالب تر است.
*آينه عبرت از اولين توليدات سيما در مورد اعتياد مي باشد كه در زمان خود بينندگان زيادي داشته، درست است كه داشتن چنين اثر موثري در كارنامه توليدي تلويزيون جزو افتخارات آن سازمان است، اما قياس آن با توليدات روز سيما نتيجه اي دارد كه رضايت بخش و قابل پذيرش نيست، زيرا متاسفانه دنياي تصوير هيچ گونه بدعت و پيشرفت چشم گيري در اين راستا نداشته و تاثيرگذارترين معتاد فلك زده همچنان «آقا تقي» در آيينه عبرت مي باشد.
علاوه بر اين مشكلات يكي ديگر از نكات استفاده از نيروهاي پليس براي پيشبرد ماجرا داستان است، به طوري كه ما شاهد، توليدات زيادي هستيم كه در حاشيه و به طوري گذرا و صرفا براي ايجاد ماجراهايي گاها اكشن به اين ارگان پرداخته مي شود.
يك خانم ميانسال كه دبير دبيرستان بود در اين خصوص گفت: تلويزيون با توليدات خود در راستاي مسئوليت نيروي انتظامي نبايد ايجاد رعب و وحشت كند و حس بي اعتمادي و ناامني را در جامعه ايجاد كند.
*يكي ديگر از معضلات توليدات دنياي تصوير به خصوص مستندسازي تلويزيون ايجاد نگراني و ترس در بين مردم است كه اين كاملا با هدف و اساس كار نيروي انتظامي، يعني ايجاد آرامش، منافات دارد.توليدات تصوير در رابطه با نيروهاي پليسي بايد طوري داستان پردازي و ساخته شود كه بيننده احساس نكند پليس و نيروهاي امنيتي مقابل او هستند، بلكه همگام و هم راستا با او سعي در آرام كردن و ايجاد امنيت در محيط و جامعه را دارد و در نهايت اين نوع نگرش باعث اعتماد و ارتباط مي شود كه دستاورد مهمي در هدف اصلي ايجاد امنيت و حس همكاري مي باشد.
متاسفانه در بعضي از آثار پليسي بيشتر از معرفي راه حل و چاره گويي به بيان اين حقايق هولناك و انحرافات اخلاقي پرداخته مي شود، كه نه تنها موثر نيست بلكه نوعي نااميدي، نگراني و بي اعتمادي عميق در مركز خانواده ها يعني پدر و مادر، نسبت به جامعه و اطرافيان ايجاد مي كند.
اين توليدات ديگر پا را از هشدار و اعلام خطر فراتر گذاشته و ايجاد ترس و دلهره مي كنند كه اين به نوع ديگري مخرب و نابود كننده است.
سه شنبه 16 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]