محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828696052
انصاری، شیخ مرتضی
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: انصاری، شیخ مرتضینام هاي ديگر: شیخ انصاری،موطن: دزفولنام پدر : شیخ محمد امینتاريخ وفات: 1281قمری
زندگینامه ها:عنوان: منبع : گلشن ابرار، 1؛
سید عباس رفیعی پور علوی علویجه
وی روز عید غدیر سال 1214 ق . در شهر دزفول در خانواده علم و ادب ، متولد شد، پدرش شیخ محمد امین ، نام اولین فرزندش را مرتضی انتخاب كرد.
رویای صادق
مادر شیخ قبل از تولد وی ، شبی حضرت امام صادق علیه السلام را در عالم رویا می بیند كه قرآنی طلاكاری شده به او داد. معبرین خوابش را و عطای امام را به فرزندی صالح و بلندمرتبه تعبیر كردند و چنین شد كه جهان تشیع مفتخر به وجود این شخصیت گردید كه از نسل جابر بن عبدالله انصاری ، فرزندی پا به عرصه گیتی بگذارد كه استمرار بخش خط ولایت و امامت باشد.
نیاكان و پدران شیخ انصاری
در یكی از محله های شهر دزفول كه نامش محله مشایخ انصار و در شمال غربی بقعه معروف ((سبز قبا)) واقع است . گروهی كه اكثر آنها فقیه و اهل علم و عمل اند زندگی می كنند و از آنجایی كه جد بزرگ این خاندان جابر بین عبدالله انصاری (16 - 78 ق و بعضی سال وفات وی را در 98 ق ذكر كرده اند) آنها را جابری انصاری می گویند. جابر بن عبدالله بن عمرو بن حرام انصاری از مردم مدینه و از طایفه خزرج و از اصحاب بزرگ رسول الله صلی الله علیه و آله بوده است . عبدالله پدر جابر از بزرگان قبیله خزرج و از نخستین مسلمانان مدینه است و در بیعت عقبه شركت نموده و از كسانی بوده كه سوگند خوردند پس از مهاجرت پیامبر به مدینه جان و مال خود را فدای آن حضرت كنند عبدالله در غزوه بدر و احد شركت كرد و در احد از سربازانی بود كه محافظت دره نزدیك به میدان جنگ به ایشان سپرده شده بود، در اواخر جنگ كه به سود مسلمانان بود بسیاری از یارانش دره را برای جمع آوری غنایم ترك نمودند، عبدالله و فرمانده دسته و چند نفر دیگر بر جای ماندند و سپس كه جنگ مغلوب شد، گرفتار حمله قریش گردید و در راه انجام وظیفه شهید شدند.
جابر بن عبدالله از رسول خدا صلی الله علیه و آله 1540 حدیث نقل كرده است و اولین كسی است كه قبر حضرت امام حسین علیه السلام را چهل روز پس از شهادتش زیارت كرده و در این موقع نابینا نبوده است . در بعضی از منابع آمده است كه در زمان زیارت قبر امام حسین علیه السلام جابر نابینا بوده است .
پدر و مادر شیخ
پدر شیخ به نام محمد امین از علمای پرهیزكار و از زمره احیاگران دین مقدس اسلام بوده است و در سال 1248 ق خاكیان را بدرود گفته است . مادر شیخ دختر شیخ یعقوب فرزند شیخ احمد بن شیخ شمس الدین انصاری است . وی از زنان پرهیزكار عصر خود و از زنان متعبده بود و نوافل شب را تا هنگام مرگ ترك نكرده و چون اواخر عمر نابینا شده بود شیخ مقدمات تهجد وی را فراهم می كرد حتی آب وضویش را در موقع احتیاج گرم می كرد این بانوی مكرمه به سال 1279 ق در نجف اشرف از دنیا رفت و شیخ در غم فقدان مادر بسیار متاثر و غمناك شد و گریه كرد.
خانواده شیخ انصاری (ره )
شیخ سه همسر داشته است . اولین آنها دختر شیخ حسین انصاری - كه نخستین استادش بوده و از این همسر یك دختر به نام بی بی فاطمه داشته است .
دومین همسر شیخ ، دختر میرزا مرتضی مطیعی دزفولی بوده كه از وی یك دختر به نام بی بی زهرا بازمانده است سومین همسر وی اهل اصفهان یا رشت بوده كه از او یك فرزند پسر به دنیا آمده لكن قبل از تولد از دنیا رفته است .
برادران شیخ
دو برادر، كوچكتر از شیخ در خانواده محمد امین می زیسته است اولی به نام شیخ منصور و دومی شیخ محمد صادق . شیخ منصور در سال 1224 ق در دزفول تولد یافت تحصیلاتش را نزد برادرش شیخ مرتضی انصاری تلمذ نموده و یكی از رجال معروف این خاندان و از بزرگان فقها و اصولین ، ادیب ، حافظ قرآن مجید، جامع معقول و منقول و فروع و اصول و شاعری توانا بوده است . او پس از وفات برادرش شیخ انصاری در مسجد وی در نجف اشرف اقامه جماعت می كرد و مجلس درس نیز داشته و به سال 1294 ق در سن هفتاد سالگی در آن مكان مقدس داعی حق را لبیك گفت و در باب قبله متصل به مقبره شیخ مدفون گردیده است . اثر علمی شیخ منصور كه اكثرا به صورت منظومه است از وی باقیمانده است .
شیخ محمد صادق سومین برادر شیخ مرتضی است كه در سال 1234 ق در دزفول به دنیا آمد و پس از تحصیل مقدمات و سطح در همان شهر، رهسپار نجف اشرف گردید و فقه و اصول را نزد برادرش شیخ انصاری فرا گرفت و به درجه اجتهاد نائل گردید و در سال 1298 ق در همانجا بدرود حیات گفت .
تحصیلات شیخ در ایران
وی از دوران صباوت ، عشق تحصیل و فراگیری معارف جاودانه و حیاتبخش اسلام را داشت و با جدیت بسیار تا نیمه شب به مطالعه و تالیف دروس خود همت می گمارد.
مرتضی ادبیات عرب و مقدمات را نزد پدرش و دانشوران دزفول سپری كرد و فقه و اصول و دوره سطح را خدمت شیخ حسین انصاری (عموزاده اش ) - كه از فقهای سپید نام دزفول بود تلمذ نمود.
تحصیلات در عتبات
شیخ در سال 1232 ق به همراه پدرش به عتبات - كربلا و نجف - جهت تكمیل دروس و ترقی اندیشه هایش رهسپار شد.
شیخ محمد امین در كربلا به محضر سید محمد مجاهد - كه از فقهای بزرگ شیعه در آن زمان بود و ریاست حوزه كربلا را داشت رسید. پس از معرفی خود، سید مجاهد احوال استاد نخستین خود - شیخ حسین انصاری را كه در زمانی با هم در درس پدرش سید علی طباطبایی - صاحب ریاض - حاضر می شدند و با یكدیگر دوست و همدرس بودند پرسید. شیخ محمد امین گفت : ایشان برادرزاده من است و اكنون مشغول تدریس فقه و اصول و تربیت طلاب است . سید مجاهد بر احترام آنها بیفزود و فرمود: به جز زیارت معصومین علیه السلام مقصود دیگری نیز دارید؟ شیخ محمد امین پاسخ داد: فرزندم را برای استفاده از محضر مبارك آورده و به شیخ مرتضی كه در آخر مجلس نشسته بود، اشاره كرد، سید نگاهی خاص به شیخ كرد! زیرا كمتر كسی در سنین 18 سالگی می توانست از محضر درس استاد و فقیهی فرزانه چون او استفاده كند، لذا برای آزمایش معلومات فقهی طلبه جوان مساله ای پیش آورد و گفت : شنیده ام برادرم شیخ حسین در دزفول نماز جمعه می خواند در حالی كه بسیاری از فقهای شیعه اقامه نماز جمعه را در زمان غیبت ولی عصر (عج ) جائز نمی دانند. در این موقع شیخ مرتضی دلایلی در وجوب نماز جمعه در زمان غیبت بیاورد كه سید مجاهد از تقریر دلیل ها و بیان مطلب او شگفت زده شد و به شیخ محمد امین رو كرد و گفت : این جوان نبوغ ذاتی دارد، او را به صاحب این قبه - اشاره كرد به بارگاه امام حسین علیه السلام - بسپارید.
شیخ محمد امین به دزفول بازگشت و فرزندش برای ادامه تحصیل در كربلا بماند.
شیخ مرتضی چهار سال از محضر دو فقیه بزرگ یعنی سید مجاهد و شریف العلماء استفاده كرد.
در سال چهارم ، عده ای از مردم دزفول كه به زیارت كربلا آمده بودند، به وی گفتند:
پدرت شوق دیدار تو را دارد.
بازگشت به وطن
شیخ به اتفاق همشهریانش به زادگاهش دزفول بازگشت اما بیش از یكسال نتوانست در دزفول بماند شوق تحصیل او را در سال 1237 ق بار دیگر به عتبات كشاند. وی در مجلس درس شیخ موسی فرزند شیخ جعفر كاشف الغطاء شركت كرد و پس از دو سال مجددا به دزفول بازگشت .
ازدواج شیخ
شیخ در سن 25 سالگی با دختر اولین استاد خود - شیخ حسین - ازدواج كرد. اولین ثمره این ازدواج پسری بود كه پس از رفتن شیخ انصاری به مسافرت متولد و چون هنگام تولد دو دندان داشت و بنا به عقاید خرافی پیر زنان قدیم چنین طفلی بدیمن خواهد بود، مامای نادان دندانهای طفل چند روزه را كشید و كودك بیچاره از این صدمه بمرد.
استادان شیخ انصاری
شیخ از محضر اساتید بزرگواری همچون شیخ حسین انصاری دزفولی ، شریف العلماء مازندرانی ، شیخ موسی كاشف الغطاء، سید محمد مجاهد، شیخ علی كاشف الغطاء، حاج ملا احمد نراقی تلمذ نمود و غیر از فرزانگان فوق الذكر شیخ نزد هیچ كس دیگر تلمذ نكرده است . (1)
شیخ حسین انصاری (متوفای 1253 ق )
وی از رجال نامی در خاندان انصاری در عصر خود بوده و در دزفول مجلس درسی داشته و مرجعیت در فتوا و فیصله امور شرعیه در آن زمان به وی منتهی گشت و شیخ قسمتی از دروس مقدماتی را نزد او فرا گرفت ، شیخ حسین بعد از سال 1253 در دزفول بدرود حیات گفته است . (2)
شریف العلماء (متوفای 1245 ق )
ملا محمد یا محمد شریف فرزند حسنعلی آملی مازندرانی دو مجلس درس داشته ، یكی برای مبتدئین و دیگری برای آنانی كه در فضل و كمال به مرتبه اجتهاد رسیده بودند. وی در سال 1245 ق در كربلا دار فانی را وداع گفت .(3)
شیخ موسی كاشف الغطاء (متوفای 1241 ق )
شیخ علی كاشف الغطاء (متوفای 1254 ق )
هر دو از فرزندان شیخ جعفر كبیر - معروف به كاشف الغطاء هستند كه نسبت آنها به مالك اشتر می رسد. (4)
سید محمد مجاهد (متوفای 1242 ق )
وی از فرزندان علی ((صاحب ریاض )) است . سید مجاهد شاگردان بسیاری تربیت كرد كه از جمله آنها شیخ انصاری بوده كه چهار سال نزد وی تلمذ نموده و در مجلس درسش در كربلا حاضر می شد. (5)
نراقی (متولد 1185 و متوفای 1245 ق )
حاج ملا احمد نراقی فرزند ملا مهدی نراقی است . نراقی به دانش و فضل شیخ انصاری اعتماد و اطمینان كامل داشته تا جایی كه گفته است :
((در سفرهای مختلفه كه رفته ام زیاده بر پنجاه تن مجتهد مسلم را دیده ام . ولی هیچ كدام آنان این جوان نبودند.))
بدین سبب مقدم شیخ را گرامی داشت و بعد از حركت از كاشان ، ملا احمد نراقی فرمود:
((استفاده ای كه من از وی بردم بیش از بهره ای بود كه او از من برد.))
ملا احمد نراقی به مرض وبا درگذشت و جنازه اش به نجف اشرف منتقل و در صحن مطهر پشت سر حضرت علی علیه السلام دفن گردید. (16)
شاگردان شیخ
مكتب علمی شیخ انصاری - در اواسط قرن سیزدهم تا اوایل قرن چهاردهم - پرورش دهنده دانشوران و اندیشمندان معروف شیعه است ، علماء و دانشمندانی كه شمار آنها را از 500 نفر تا 3000 نفر در كتب رجالی و تاریخی ثبت كرده اند. در كتاب زندگانی و شخصیت شیخ انصاری كه توسط كنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ انصاری (ره ) انتشار یافته است نام 316 نفر را ذكر كرده كه بعضی از مشاهیر از شاگردان شیخ به شرح ذیل آمده است :
1. شیخ ابراهیم آل صادق (1221 - 1284 یا 1288 ق )
2. سید محمد ابراهیم بهبهانی (- 1300 ق )
3. شیخ ابراهیم خوئینی (- 1300 ق )
4. میرزا محمد حسن شیرازی (1230 - 1355 ق )
5. حاج میرزا ابراهیم خوئی (1247 - 1325 ق )
6. آخوند خراسانی (1329 ق )
7. میرزا ابراهیم علوی سبزواری (1316 ق )
8. سید جمال الدین اسد آبادی (1254 - 1314 ق )
9. شیخ ابراهیم قفطان (- 1279 ق )
10. میرزا حبیب الله رشتی (1234 - 1312 ق )
11. شیخ مولا ابراهیم قمی (- 1308 ق )
12. ملا حسینعلی همدانی (1239 - 1311 ق )
13. سید ابو تراب قزوینی (معروف به سكاكی ) (-1303 ق )
14. میرزا محمد آشتیانی (1248 - 1319 ق )
15. سید میرزا ابوالحسن رضوی (1311 ق )
16. سید میرزا ابوالحسن سبزواری (-1313 ق )
17. شیخ ابوالقاسم انصاری دزفولی (-1280 ق )
18. سید ابوالقاسم خوانساری (1280 ق )
تالیفات شیخ انصاری
آثار قلمی این فقیه فرزانه - كه به دست مبارك خود و با خطی زیبا پیرامون موضوعات مختلف تالیف شده است و بعضی از آنها در زمان حیات شیخ در چند نوبت به قطع رحلی چاپ سنگی شده اند به شرح ذیل است :
1. كتاب رسائل : این كتاب در علم اصول فقه است و به دلیل محتوایی تازه و بدیع به فرائد الاصول معروف شده است و در 400 صفحه به قطع رحلی چاپ سنگی و منتشر شده است .
2. كتاب المكاسب این اثر در خصوص مسائل كسب و تجارت است . مطالب این كتاب علمی و استدلالی با تحقیقات و پژوهش میدانی و جامع در رد و ابرام نظرات دانشوران و فقها گذشته است و هر دو اثر فوق از كتب درسی رایج در حوزه های علمیه تشیع است .
3. كتاب الصلاه این اثر گرانسنگ - كه در مورد مسائل نماز است به صورت علمی و بسیار دقیق و مستدل بحث كرده است . این كتاب 437 صفحه ای به قطع رحلی در سال 1305 ق چاپ سنگی و منتشر شده است .
4. كتاب الطهاره این كتاب در 548 صفحه به قطع رحلی در سال 1317 ق چاپ سنگی و منتشر شده است .
اوضاع ایران در عصر شیخ انصاری
تولد، رشد جسمی و تحصیلی شیخ در زمان سلطنت فتحعلی شاه - 1212 تا 1250 ق - بوده است . ایران در دوره پادشاهان قاجار، گرفتار دو دشمن نیرومند گردیده در شمال روسیه تزاری و در جنوب انگلستان استعمارگر، خبر سقوط شهر گنجه در قفقاز و قتل عام مردم مسلمان آنجا در دربار فتحعلیشاه غوغا كرد و علمای تهران جنگ با كفار روسیه را تصویب كردند و حكم جهاد و تجهیز سپاه صادر شد.
جنگ دوره اول قریب دهسال طول كشید و پس از جنگ و گریزهای متعدد با وساطت سفیر انگلیس ، پیمان صلح میان ایران و روسیه فراهم آمد و در سال 1228 ق در محلی بنام گلستان ، عهدنامه صلح به امضاء رسید. (7)
فقهای شیعه در میدان جنگ
سید محمد مجاهد متوفای 1242 ق كه از فقهای بزرگ شیعه در عراق بود و از نخستین استادان شیخ انصاری است به ایران آمد و به قفقاز رفت و به تشجیع جنگجویان پرداخت و به این سبب ملقب به مجاهد گردید یعنی كسی كه با كفار جهاد كرده است .
از دیگر فقهای شیعه ملا احمد نراقی متوفای 1245 ق است كه از علمای مشهور كاشان و از اساتید معروف شیخ انصاری است ، وی كفن پوش با سپاه ایران در میدان جنگ حاضر شد ولی متاسفانه عباس میرزا نایب السلطنه برای جلب حمایت روس از سلطنت آینده اش كوشش خود را در جنگ به كار نگرفت و سرانجام جهادگران در جنگ علیه روس موفق نبودند.
و پس از خاتمه جنگ ایران و روس فتحعلی شاه از ملا محمد تقی برنمانی كه همراه سید محمد مجاهد به میدان جنگ آمده بود پرسید چرا جهاد توفیق نیافت ؟! وی پاسخ داد به سبب عدم خلوص نیت عباس میرزا.
سلطه انگلستان در ایران
آنجایی كه دولت استعمار انگلیستان مستعمره بزرگ و پرفایده خود یعنی هندوستان را در معرض خطر جدی دولت روس می دید به این فكر افتاد كه كشورهای هم جوار هند مانند ایران و افغانستان را تحت نفوذ و سلطه خود در آورده و راه رسیدن به خلیج فارس و دریای آزاد را برای روسیه سد كند. بدین منظور در سال 1223 ق سفیر خود را با هدایای فراوانی به ایران فرستاد. سفیر انگلیس با فتحعلی شاه ملاقات كرد و نامه های پادشاه انگلیس را با یك قطعه الماس درشت تقدیم كرد و مقاصد دولت متبوع خود را راجع به قرارداد (به اصطلاح ) دوستی با ایران بوسیله مترجم ابلاغ داشت و تعهداتی فیمابین آنها منعقد و امضاء گردید.
اوضاع اجتماعی ایران در زمان شیخ انصاری
قرن سیزدهم ، قرن شكوفایی و رشد تشیع در ایران بود، بیشتر مردم شیعه دوازده امامی بودند و از علمای دین در تمام شئون اجتماعی خود پیروی می كردند، مردم در تربیت فرزندان خود كوشا بودند و به اجرای تكالیف مذهبی و دستورهای دینی اهتمام می ورزیدند. پدران و مادران فرزندان خود را از سنین پنج سالگی برای آشنا شدن فرائض دینی - به مسجد می بردند.
اكثر مردم در این زمان از دانش و سواد بهره ای نداشتند. شاهزادگان و ثروتمندان معلم سرخانه برای فرزندان خود داشتند، تعداد كمی از فرزندان طبقه متوسط از سنین هفت سالگی در مكتبخانه - كه در بیشتر نقاط ایران بر پا بود و به دست روحانیون و ملایان اداره می شد - به خواندن و نوشتن می پرداختند.
اوضاع علمی ایران در زمان شیخ انصاری
قرن سیزدهم مصادف با قرن نوزدهم میلادی و ظهور علوم و پیشرفت صنایع جدید در اروپا بود اما مسلمین عموما و ایرانیها خصوصا از این علوم و صنایع جدید بی بهره بودند.
از جمله علومی كه در این قرن پیشرفت چشمگیر و شایسته ای داشت فقه و اصول بود كه توسط دانشوران صاحب نامی مانند شیخ جعفر كاشف الغطاء متوفای 1228 ق و سید علی طباطبایی (صاحب ریاض ) متوفای 1231 ق و فرزندش سید محمد مجاهد متوفای 1242 ق كتابهای معتبری به روش استدلالی و با استفاده از قواعد اصول در احكام شرع - فقه - تالیف شد.
مراكز علمی فعال در زمان شیخ انصاری :
الف : حوزه علمیه كربلا
این حوزه در قرن سیزدهم اعتبار علمی بسیار یافت و این تكامل حوزه علمیه كربلا مرهون زحمات علامه وحید بهبهانی بود كه توسط شاگردش سید علی طباطبایی استمرار پیدا كرد و سید محمد مجاهد فرزند سید علی طباطبایی این حوزه را رونق بیشتری بخشید
ب : حوزه علمی نجف
این مركز علمی ، قرنها محل تدریس علوم اسلامی و فقه شیعه بوده است . در قرن سیزدهم شیخ جعفر نجفی مشهور به كاشف الغطاء كه از شاگردان مشهور وحید بهبهانی بود در نجف به تدریس فقه استدلالی پرداخت و این مركز علوم اسلامی را فعال تر نمود. پس از شیخ جعفر فرزندانش شیخ موسی متوفای 1249 ق و شیخ علی متوفای 1254 ق كه از فقهای نامدار شیعه بوده اند، حوزه علمی نجف را اداره می كردند این دو فقیه بزرگوار استادان شیخ مرتضی انصاری بوده اند.
ج : حوزه علمی كاشان
این حوزه به كوشش ملا مهدی نراقی در اواخر قرن دوازدهم بوجود آمد و حدود یك قرن فعال بوده است . ملا مهدی نراقی از شاگردان وحید بهبهانی بوده است و پس از فوت او فرزندش ملا احمد نراقی متوفای 1245 ق حوزه علمی كاشان را رونق بخشید. ملا احمد از استادان مشهور شیخ انصاری است .
د : حوزه علمی اصفهان
این حوزه در اوایل قرن یازدهم بوجود آمد با توجه به احترام خاص شاهان صفوی نسبت به فقها و علمای شیعه و هجرت علمای شیعه از سرزمینهای اسلامی مانند لبنان و عراق به ایران و اقامت در اصفهان و تدریس علوم مختلف در این شهر عالم پرور، این حوزه به دویست سال دوام داشت و تا نیمه قرن سیزدهم زمان حجه الاسلام شفتی متوفای 1260 ق رونقی كامل داشت ، شیخ انصاری قریب یك ماه مهمان سید شفتی بوده است .
مرجعیت شیخ انصاری
عصر زندگی شیخ مصادف بود با مرجعیت عامه آیه الله شیخ موسی كاشف الغطاء تا سال 1256 ق و بعد از مرحوم شیخ موسی زعامت دینی به برادرش آیه الله شیخ حسن كاشف الغطاء تا سال 1262 ق و بعد از رحلت ایشان مرجعیت عامه به آیه الله شیخ محمد حسن صاحب منتقل شد.
در سال 1266 ق آیه الله شیخ محمد حسن صاحب در لحظات آخر حیاتش در جمع علماء بزرگان شیعه - كه برای تعیین تكلیف مرجعیت و زعامت دینی به حضورش رسیده بودند - پرسید: بقیه علما محترم كجا هستند؟ عرض رسید كه علما حوزه همگی در خدمت شما هستند، نگاهی دیگر همراه با تبسمی نمود و فرمود: آری هستند اما عالمی در این شهر (نجف ) است كه در جمع نیست .
مجددا به عرض رسید كه خیر آقا همگی خدمت شما هستند. آنگاه فرمود: پس ملا مرتضی كجاست ؟ عده ای به جستجوی وی پرداختند. پس از مدتی او را در حرم امیر المومنین علیه السلام یافتند كه مشغول دعا جهت بهبودی و سلامتی صاحب بود. جریان را به عرض شیخ انصاری رسانده و به حضور صاحب رسیدند، صاحب نفس عمیقی كشید و رو به حضار نمود و فرمود: ((هذا مرجعكم من بعدی )) این مرجع شما بعد از من است و آنگاه رو به شیخ انصاری نمود و فرمود: ((قلل من احتیاطك فان الشریعه سمحه سهله )) ای شیخ تو هم از احتیاط خود كم كن چه دین اسلام سهل و آسان است . (8)
چگونگی تدریس شیخ انصاری
از كارها گفته های شیخ معلوم است كه در طول عمر با بركتش همه سعی و كوشش در راه تحصیل ، تدریس و تالیف آثار علمی بوده است . از برادرش شیخ منصور نقل شده كه : شیخ حتی در سفر برای وی درس می گفت و او تقریرات شیخ را می نوشت . حاج ملا نصرالله تراب در لمعات البیان می نویسد:
در سفر مكه همراه شیخ استاد بودیم ، ما و همه حجاج دو ماه در محلی به نام عنیزه به جهت ترس از غارت اعراب بادیه نشین توقف نمودیم ، شیخ عصرها برای ما از كتاب ((هدایه ، المسترشدین )) درس می گفت و از جمله حاضرین در درس شیخ محمد باقر فرزند مولف كتاب مذكور بود.
شیخ انصاری بعد از نمازهای یومیه به جای تعقیبات نماز مطالب درس و اشعار الفیه - كتابی است در علم نحو شامل هزار بیت شعر است . می خواند. وقتی از وی سوال شد كه شما با این همه مقام علمی ، درسهای دوره نوجوانی را تكرار می كنی ؟!
در جواب فرمود: بله می خوانم و تكرار می كنم با فراموشم نشود.
بیان شیخ انصاری در تدریس
شیخ در موقع تدریس خارج فقه و اصول در توضیح مطالب علمی ، چنان خوش بیان بوده و با استدلال ، آراء ابتكاری خود را پیرامون مبانی اصولی و فقهی تقریر می نموده كه همه اندیشوران را مجذوب و شیفته خود می كرده است .
نمونه ای از بیانات علمی و استدلال شیخ
استاد شهید مرتضی مطهری در كتاب عدل الهی ، ص 348 از چگونگی بیانات علمی و استدلالی شیخ به هنگام تدریس جریانی به شرح ذیل نقل می كند:
((سید حسن كوهكمری كه از فضلای عصر شیخ بوده و خود مجلس درسی داشته است ، یك روز در محل درس خود، پیش از آمدن شاگردان حاضر شد، دید در یك گوشه مسجد، شیخ ژولیده ای با چند شاگرد نشسته و تدریس می كند، سید حسین سخنان او را گوش داد و احساس كرد كه این شیخ بسیار محققانه بحث می كند، روز دیگر راغب شد، زودتر بیاید و به سخنان شیخ گوش كند، آمد و گوش كرد و به اعتماد روز پیش افزون شد كه این شیخ از خودش فاضل تر است ... و اگر شاگردانش به جای درس او به درس این شیخ حاضر شوند بهره بیشتری خواهند برد.
روز دیگر كه شاگردان او آمدند گفت ، رفقا این شیخ كه در آن كناره با چند شاگرد نشسته از من برای تدریس شایسته تر است و خود من نیز از او استفاده می كنم ، همه با هم به درس او برویم ... از آن روز سید حسین و شاگردانش در مجلس شیخ حاضر شدند. این شیخ همان است كه بعدها نام شیخ مرتضی انصاری معروف شد و استاد متاخرین لقب یافت .
شیخ در بروجرد و اصفهان
شیخ انصاری به سال 1240 ق به قصد زیارت مرقد مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام از دزفول حركت كرد وی به هنگام ترك زادگاهش فرموده است : ((آنچه را از علمای عراق كه باید ببینم دیده ام و مایلم در این سفر اگر از علمای ساكن ایران شخصیتهایی یافت شود كه ممكن باشد مورد استفاده قرار گیرند، آنها را نیز ملاقات كرده و از ایشان بهره مند گردم .))
شیخ به اتفاق برادرش (شیخ منصور) رضایت مادرشان را جلب كردند و راهی سفر شدند آنها مدت یك ماه در بروجرد ماندند و سپس راهی اصفهان شدند.
شیخ در اصفهان وارد كاروانسرایی شد و منزلی گرفت . در آن زمان زیاست مطلقه و زعامت دینی اصفهان در دست باكفایت حجه الاسلام شفتی - بنیانگذار مسجد سید اصفهان - بود. شیخ در یكی از روزها اشكالی را برای شاگردان طرح نموده و منتظر جوابی از آنان بود، شیخ كه در پایین مجلس نشسته بود جواب آن را به یكی از نزدیكانش بیان كرده و از مجلس خارج گردید. آن طلبه نیز جواب را خدمت استاد بازگو كرده استاد فرمود:
این جواب از تو نیست یا حجه بن الحسن علیه السلام به تو تلقین نموده و یا شیخ مرتضی نجفی ، آن دانش پژوه بالاخره حقیقت را گفت .
سید بالافاصله با چند نفر به تفحص و جستجو پرداختند تا سرانجام شیخ و برادرش را در كاروانسرا یافتند و به منزل سید بردند، سید اصرار كرد كه شیخ انصاری در اصفهان بماند، ولی شیخ به داشتن پدر و مادر دزفول اعتذار جست و گفت :
((اگر خیال ماندن و توقفی در ایران داشتم ، اصفهان را ترجیح خواهم داد و پس از چند روز توقف این شهر را ترك كرد.
شیخ در كاشان و ری
شیخ از اصفهان به كاشان رفت و مدت چهار سال از محضر علمی ملا احمد نراقی بهره گرفت و به مباحثه و تحقیق و تالیف نیز اشتغال داشت . نراقی هنگام حركت شیخ از آن شهر اجازه مبسوطی به او داد و با بهترین عبادات و جملات وی را ستوده فرمود: ((استفاده ای كه من از این جوان نمودم بیش از استفاده ای بود كه او از من برد.))
شیخ و برادرش از كاشان به مشهد مقدس مشرف شدند و چند ماهی در آن شهر توقف نمودند و از آنجا به تهران و ری رفتند و پس از مدتی بازگشت به وطن كردند. مردم دزفول پس از شش سال ، هنگامی كه از بازگشت شیخ و برادرش با خبر شدند تا چهار فرسخی از آنها استقبال شایانی نمودند.
بازگشت مجدد شیخ به نجف اشرف
شیخ پس از مسافرت به شهرهای مختلف دوباره سال 1249 ق وارد نجف اشرف شد و از محضر شیخ علی فرزند كاشف الغطا بهره برد شیخ علی روزی به شیخ جعفر شوشتری فرمود: ((تو گمان مدار كه شیخ مرتضی برای استفاده بردن در مجلس ما حاضر می گردد، بلكه شنیده در خانواده های علمی ، تحقیقاتی هست كه او بهم می رساند و الا او دیگر احتیاجی به خواندن درس ندارد.))
اداره حوزه علمیه نجف
شیخ انصاری پس از شیخ علی كاشف الغطا و برادرش شیخ حسن كاشف الغطا و همچنین شیخ محمد حسن صاحب ریاست و اداره حوزه علمیه نجف را از سال 1266 تا 1281 ق به مدت 15 سال به عهده داشت و شیعیان جهان از وی تقلید می كردند.
وضع ظاهر شیخ
شیخ از حیث قد مایل به طول و رخسارش سرخ و نمكین ، بدنش نحیف و چشمانش ضعیف و محاسنش را با حنا رنگ می بست ، بر سر عمامه بزرگی از كرباس و به تن قبایی سفید رنگ از جنس كرباس و عبایی سرخ رنگ از جنس پشم به دوش .
مشایخ اجازه روایتی شیخ
مشایخ اجازه روایتی شیخ عبارتند از: حاج ملا احمد نراقی ، سید صدرالدین عاملی ، شیخ محمد سعید دینوری .
صفات پسندیده شیخ
شیخ دارای همت بلند، اخلاقی نیكو، زهد و تقوای بی نظیر، استادی بی دلیل ، پدری مهربان ، مربی دلسوز بود.
میرزا حبیب الله رشتی گفته است : ((شیخ سه چیز ممتاز داشت ، علم ، ریاست ، تقوا، ریاست را به میرزا محمد حسین شیرازی ، علم را به من و تقوا را با خود به قبر برد.
كرامات شیخ
نابغه دهر، شیخ انصاری دارای كرامات و خوارق عادات بوده است كه به دو نمونه از آنها اشاره می شود:
كرامت اول :
در زمان شیخ روزی شخصی از تنگی معاش برای دوستش سخن داند و گفت : اگر همراهی با من كنی در این باب فكر و تدبیری اندیشیده ام . گفت : بگو اگر اصلاح باشد تو را یاری كنم . گفت : در این روزها پول زیادی نزد شیخ مرتضی آورده اند. ما شبانه به خانه او رفته و آنها را آورده بین خود تقسیم كنیم .
من چون این بشنیدم او را منع كردم ولی سودی نبخشید. بالاخره با اصرار بسیار مرا با خود موافق نمود به این شرط كه در بیرون منزل بایستم تا او برود و بیاید كه من مباشر عملی نباشم . چون پاسی از شب رفت به سراغ من آمد و به طرف منزل شیخ روانه شدیم و با تدبیری وارد دهلیز بیرونی شدیم ولی من جلوتر نرفتم ، دوستم از پله های بیرونی بالا رفت تا از پشت بام بیرونی به بام اندرونی درآید و از آنجا وارد خانه شده و دست به سرقت بزند.
مدتی نگذشته بود كه با حالتی پریشان شگفت آور نزد من آمد، سبب را پرسیدم گفت : چیزی را مشاهده كردم كه تا خودت نبینی تصدیق من نخواهی كرد. گفتم مگر چه دیدی ؟
گفت : از پله ها كه بالا رفتم سایه ای در مهتابی بیرونی به نظرم آمد، وقتی از دیوار بیرونی بالا رفتم كه خود را به پشت بام اندرونی برسانم ناگهان دیدم شیری مهیب بر كنار بام اندرونی ایستاده و آماده حمله به من بود و هر چه بالاتر رفتم خشم شیر زیادتر می گردید، قدری تامل نمودم تا شاید علاجی پیدا كنم ، ولی ممكن نشد، برگشتم . به او گفتم : شاید ترسیده ای !!
گفت : تا نبینی باور نكنی از پله ها بالا برو و نگاه كن ، از پله ها بالا رفتم نزدیك بام اندرونی شیری عجیب دیدم كه از ترسش بدنم به لرزه درآمد شیر نعره ای كشید و به سوی پشت بام بیرونی شد، چون این امر خارق عادت را دیدیم از كرامات آن مرد بزرگ شیخ انصاری حمل كردیم و نادم و پشیمان برگشتیم .
كرامت دوم :
یكی از شاگردان شیخ انصاری نقل می كند: چون از مقدمات علوم و سطوح فارغ گشته برای تكمیل تحصیلات به نجف اشرف رفتم و به مجلس درس شیخ درآمدم ولی از مطالب و تقریراتش هیچ نمی فهمیدم خیلی به این حالت متاثر شدم تا جایی كه دست به ختوماتی زدم ، فایده نبخشید. بالاخره به حضرت امیر علیه السلام متوسل شدم .
شبی در خواب خدمت آن حضرت رسیدم و ((بسم الله الرحمن الرحیم )) در گوش من قرائت نمود.
صبح چون در مجلس درس شیخ حاضر شدم درس را می فهمیدم ، كم كم جلو رفتم ، پس از چند روز به جایی رسیدم در آن مجلس صحبت می كردم . آن روز پس از ختم درس خدمت شیخ رسیدم وی آهسته در گوش من فرمود: آن كس كه ((بسم الله ...)) را در گوش تند خوانده است تا ((والضالین )) در گوش من خوانده ، این بگفت و برفت . من از این قضیه بسیار تعجب كردم و فهمیدم كه شیخ دارای كرامت است زیرا تا آن وقت كسی از این موضوع اطلاع نداشت .
منابع اصلی : 2- زندگینامه استاد الفقهاء شیخ انصاری ، مولف ضیاء الدین سبط شیخ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری ، مولف شیخ مرتضی انصاری 3- تنقیح المقال 4- اعیان الشیعه ، ج 4، ص 45 و 46.
وفات شیخ
شیخ انصاری هیجدهم جمادی الثانی سال 1281 ق پس از 67 سال عمر با بركت اما پر زحمت در نجف اشرف به بیماری اسهال دار فانی را وداع گفت . چون شیخ از دنیا رفت شیخ راضی علی بیك . یكی از شاگردان صاحب ، ملا محمد طالقانی ، مولی علی محمد طالقانی و مولی علی محمد خوئی او را غسل دادند و حاج سید علی شوشتری بر جنازه اش نماز خواند و در حجره ای متصل به باب قبله صحن مجلل امیر المومنین علی علیه السلام مدفون گردید.
در فوت شیخ ماده تاریخهایی گفته شده از جمله برادرش شیخ منصور در تاریخ ولادت و فوتش سروده :
زغیب آمده تاریخ حیات و ممات
((غدیر)) عام تولد ((فراغ )) عام وفات (9)
پینوشتها:
1-زندگی و شخصیت شیخ انصاری ، حاج مرتضی انصاری ، كنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ انصاری ، ص 179.
2-همان ، ص 180.
3-همان ، ص 182.
4-همان ، ص 188.
5-همان ، ص 190.
6-همان ، ص 197.
7-ایران در دوره سلطنت قاجار، ص 60.
8-فقهای نامدار شیعه ، عقیقی بخشایشی ، ص 341 - 342، انتشارات كتابخانه آیه الله مرعشی .
9-زندگانی و شخصیت شیخ انصاری ، تالیف مرتضی انصاری ، ص 172 چاپ كنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سال تولد شیخ انصاری (ره ).
آثار:رسائل المكاسب الصلاه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 252]
-
گوناگون
پربازدیدترینها