واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - محمدحسن پیوندی متاسفانه ما فرزند خلف نفت به حساب نمی آییم. صنعت پتروشیمی همیشه و بر طبق یک عادت مالوف در ذیل اهداف وزارت نفت بوده نه درصدر آن. تلاش های چندین ساله ما بر این مبنا بوده که پتروشیمی را به عنوان یک صنعت پتروشیمی بقبولانیم. خوشبختانه وزاری نفت جمهوری اسلامی نگاه مثبتی به این صنعت دارند اما بدنه این وزارتخانه هنوز نگاهی دسته دومی به آن دارند.این در حالی است که در برخی اوقات ما مشاوره های خوبی هم به وزاری وقت می دادیم. حتی خاطرم هست در یک مورد به وزیر وقت نفت جناب آقای مهندس زنگنه عرض کردم آیا این ننگ نیست که گاز غنی شده حاوی اتان به ترکیه صادر شود و این کشور با این نوع گاز خوراک مجتمعهای پتروشیمی خود را تامین نماید. خوشبختانه وزیر وقت نفت هم طی دستوری که در هیات مدیره نفت مصوب شد، فرمان داد که صادرات گاز غنی شده به طور کامل ممنوع است و این از افتخارات این صنعت پتروشیمی است که در همه حال یارو یاور صنعت بوده است. در این راستا اگر بخواهیم به اختصار چالش های صنعت پتروشیمی در ایران را برشماریم باید به مشکلاتی چون فرایند نحوه خصوصی سازی، مشکلات تامین منابع مالی مورد نیاز، اجرای طرحهای بالادستی تامین کننده خوراک، ثبات مدیریت ارشد سازمان، مهارت در حفظ و نگهداری نیروهای متخصص نتیجه و حاصل اجرای خطوط لوله پتروشیمی اشاره کرد. براین اساس شاید توضیح بیشتر این باشد که متاسفانه نحوه خصوصی سازی در صنعت پتروشیمی به روشی که در آن آینده نگری لحاظ شده باشد و با هدف توسعه صنعت پتروشیمی شکل بگیرد صورت نپذیرفت. متاسفانه خصوصی سازی به نحوی صورت گرفت که فقط سرمایه گذاری از یک بخش به بخش دیگر منتقل شده و دیگر هیچ! اعتقاد بنده این است که صنعت پتروشیمی یک صنعت یکپارچه و به مثابه دانه های یک زنجیر به هم پیوسته است. بسیار بهتر این بود که کل صنعت پتروشیمی که در بخش دولتی قرار داشت از طریق بورس و سهام به کل ملت ایران عرضه می شد. تنها اتفاقی که در این خصوص می افتاد این بود که مدیریت و اداره کردن صنعت با همین نیروهای موجود از بخش دولت به سرمایه های مردمی انتقال می یافت همانند آن چیزی که هم اکنون در بانکهای خصوصی در حال انجام است. اگر چنین می شد، فقط ماشین آلات نبود که به بخش خصوصی منتقل می شد بلکه کل سیستم این صنعت شامل نیروی انسانی متخصص و همچنین ساختارهای مدیریتی فنی و ایمنی به ملت ایران عرضه می شد. در مورد خطوط لوله اتیلن نیز این خط لوله باید طرحهای زیادی را تغذیه کندکه این موضوع مشکلات خاص خود را دارد که قطعاً موجب طولانی شدن زمان اجرای طرح بیش از 2 تا 3 برابر زمان اجرا در عسلویه یا ماهشهر می شود. مضاف بر آن احداث این خطوط لوله در هیچ جای دنیا نظیر ندارد و حداقل درباره خط لوله اتیلن شرق با جرات عرض می کنم که انجام آن غیر ممکن است من در مرکز کویر متولد شدهام( طبس) و میدانم که میزان آب قابل دسترس تنها تکافوی شرب و مصارف کشاورزی محدود را می دهد کما اینکه در مورد اتیلن غرب هم اجرای آن را غلط می دانم و تنها در مورد اتیلن مرکز با شرط تامین آب آن را به دلیل کوتاه بودن منطقی ارزیابی می کنیم. در این بین شاید بتوان گفت چشمگیرترین مشکل صنعت پتروشیمی در تولید است. متاسفانه این مجتمع ها و واحدهای پتروشیمی به دلیل کمبود خوراک با حداکثر ظرفیت خود کار نمی کنند و در بهترین حالت با حدود متوسط 70 درصد ظرفیت تولید دارند. اصولاً وقتی واحدها زیر ظرفیت کار میکنند، هزینه های عملیاتی به مراتب بالاتری دارند که این موضوع ضریب سود و حاشیه سود آنها را به شدت تهدید می نماید. مسئله دیگر، اعتقاد راسخ بنده به مسئله کیفیت است. بنده معتقدم هیچ کاری را نباید بدون در نظر گرفتن کیفیت انجام داد.این یک گناه نابخشودنی است. ما باید تلاش کنیم در هر زمینه ای هر محصول پتروشیمی که به نام ایران صادر می شود در بالاترین استانداردها باشد. موضوع دیگر ایمنی است. اعتقاد جدی بنده این است که به اندازه ای که در صنعت پتروشیمی سرمایه گذاری شده بایستی در ایمنی و فرهنگ آن سرمایه گذاری شود. باید از مسوولان امر خواست که به نقش صنعت پتروشیمی در آینده اقتصاد کشور توجه ویژه ای داشته باشند. تاکید دارم که اگر می خواهیم صنعت پتروشیمی کشور از پا نیفتد باید خوراک صنعت پتروشیمی از واقعیت قانون هدفمند کردن یارانه ها برخوردار شود و نباید به صرف اینکه مقدار محدودی گاز طبیعی به کشور ترکیه با نرخ و قیمت مشخص صادر می کنیم بر اساس همان نرخ به صنایع کشور خصوصاً صنعت پتروشیمی گاز بفروشیم. نکتهای که نباید فراموش کنیم این است که ماصنعتی کاملاً ایرانی هستیم و در خدمت اشتغال کشور و نباید با نگاهی بیگانه به صنعت پتروشیمی نگریست. یک نکته دیگر این است که کمتر از 10 درصد هیدروکربورهای کشور در بخش صنایع پتروشیمی و شیمیایی مصرف می شود اما همین صنایع حدود 40 درصد صادرات غیر نفتی کشور را به خود اختصاص داده اند. حال سوال این است که آیا نباید این معیار را به عنوان ایده ای در هدفمند کردن یارانه ها به سمت هدفمند کردن واقعی مورد توجه قرار دهیم؟ وقتی که ما به طور مثال می توانیم گاز متان را به شکل محصولاتی نظیر اوره و متانول و در آینده محصولات پایین دستی آنها به جهان خارج صادر کنیم، اگر کشورهای خارجی با قیمت های 10 برابر نرخ خوراک صنعت هم بخرند، بهتر و ارجح آن است که اقتصاد ملی و اشتغال را در اولویت قرار دهیم و صنایع پتروشیمی و سرمایهگذاری در آن را ترغیب کنیم. مدیر سابق برنامهریزی و توسعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]