تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):همان گونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى هم تنها به نيّت پ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816466507




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بررسي چالش‌هاي پيش روي بلاروس در گذار به دموكراسيبازي‌هاي انتخاباتي آقاي لوكاشنكو - صلاح‌الدين هرسني


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: بررسي چالش‌هاي پيش روي بلاروس در گذار به دموكراسيبازي‌هاي انتخاباتي آقاي لوكاشنكو - صلاح‌الدين هرسني


جمهوري بلاروس به لحاظ جغرافيايي محصور در خشكي‌هاي شرق اروپا است كه با كشور‌هايي چون روسيه از شرق، اوكراين از جنوب، لهستان از غرب، ليتواني و لتوني از شمال غربي همسايگي دارد. مروري بر تطور و سير دگرگوني حيات سياسي بلاروس آن هم به عنوان يكي از جمهوري‌هاي مستقل اروپاي شرقي در فرآيند تحولات جنگ جهاني دوم و اندكي بعد از آن و البته در فرآيند تصميم‌هاي قدرت‌هاي برتر درگير جنگ قابل بررسي است. به دنبال توافق ميان شوروي و آلمان به سال 1939، بخش عمده‌اي از خاك اين كشور از لهستان منفك و به شوروي واگذار شد.

خروج آلمان از بلاروس در سال1944 فرصتي را براي اين كشور به وجود آورد كه بخواهد موجوديت خود را بازيابد و به عنوان يك جمهوري مستقل بعد از فروپاشي نظام سوسياليستي در سال 1991 به حيات سياسي خود ادامه دهد. هم‌اينك اگر از بلاروس به عنوان مرز استبداد اروپا و از لوكاشنكو رئيس‌جمهور، به عنوان آخرين ديكتاتور اروپا ياد مي‌كنند، بيشتر بدان رو است كه اين كشور از پرنسيب‌هاي دموكراسي از نوع ليبرال آن به دور مانده است.

مسلم است كه وجود چنين شرايطي براي كشوري چون بلاروس كه از فاصله سال 1994 تاكنون تحت زعامت و سياست‌هاي اعلاني و اعمالي شخص لوكاشنكو قرار گرفته، نتيجه‌اي جز حصول اقتدارگرايي نباشد تا بتواند فرآيند گذار به دموكراسي در اين كشور را با چالش و موانع روبه‌رو كند. بنابراين از آنچه به نشانگان چالش در گذار به دموكراسي مربوط است، مي‌توان فرآيند آن را در نظام سياسي اين كشور و در رفتار‌هاي سياسي شخص لوكاشنكو به عنوان يك استالينيست مدرن در شرق اروپا بازخواني كرد. ‌

وجوه متعدد چالش‌ها و موانع براي گذار به دموكراسي در كشوري چون بلاروس منطبق با ويژگي‌هاي نظام اقتدارگرايي است كه در مفروضه‌هايي همچون محدوديت‌هاي واگذاري قدرت، ضعف نهادينگي، عدم‌ارتباط منطقي در برنامه‌هاي اصلاحي، محدوديت‌هاي جامعه مدني، در محاق قرار دادن اپوزيسيون و تحكيم كنترل بر نهادهاي سياسي و اقتصادي و نيز بازي‌هاي انتخاباتي، نمود مي‌يابد. در آنچه به محدوديت‌هاي واگذاري قدرت به عنوان مفروضه‌اي براي نظام‌هاي شبه‌اقتدارگرا مربوط مي‌شود بايد خاطرنشان كرد كه اين مساله در كشوري چون بلاروس به معضلي مهم در گذار به دموكراسي تبديل شده است.

بدون ترديد حدوث چنين شرايطي براي بلاروس به نوع زمامداري شخص لوكاشنكو بازمي‌گردد كه از سال 1944 تاكنون سمت رياست‌جمهوري در اين كشور را در اختيار داشته و با تمهيد شرايط و با تأسي بر راهبرد برگزاري همه‌پرسي در جهت تغيير قانون اساسي خواسته كه محدوديت‌هاي دوران رياست‌جمهوري را از ميان بردارد.

در روزگار حاضر اين تكاپو سبب شده كه ابتدا شخص لوكاشنكو مانند بسياري از رهبران جمهوري‌هاي بازمانده نظام سوسياليستي به كيش شخصيت دچار شود و سپس نظام سياسي بلاروس بر پايه سيستم تمركزگرا استوار شود. هم‌اينك لوكاشنكو با تأسي و الگوگيري از روش انحصاري كه بر الگوهاي تمركزگرا استوار شده، مي‌رود كه حتي اين كشور را با مشكل جانشيني نيز مواجه سازد. اما مفروضه ضعف نهادينگي در بلاروس بيشتر حاصل عملكرد شخص لوكاشنكو و نظام سياسي تمركزگراي اين كشور است كه از تكثر احزاب جلوگيري كرده و سپس بر فعاليت‌هاي سياسي به ندرت متنوع احزاب سايه مي‌افكند و كارآمدي آنان را كم‌رنگ و بعضا عقيم باقي مي‌گذارد.

قرائن موجود بر فعاليت‌هاي احزاب در حيات سياسي بلاروس نشان داده است كه هرگاه حزبي درصدد مخالفت و نقد سياست‌هاي لوكاشنكو برآمده، يا سركوب شده يا به محاق گراييده شده و حتي براي همنوايي كردن عناصر پنهان اپوزيسيون هم مانع ايجاد كرده است. با وجود ممانعتي كه از طرف شخص لوكاشنكو بر سر راه فعاليت احزاب سياسي ايجاد شده، اين شرايط كمك كرده كه رويه‌ها در اين كشور براي نهادينه‌شدن با مشكل مواجه شوند و فرآيند گذار به دموكراسي در اين كشور به تعويق بيفتد.

اصلاحات انجام شده هم كه بعضا به جهت فرار از فشار اپوزيسيون در بلاروس به اجرا درمي‌آيد بيشتر موقتي و شكننده به نظر مي‌رسد و قبل از هر چيز ناظر بر تضمين و ايجاد شكل جديدي از قدرت آن هم براي تحكيم پايه‌هاي زمامداري لوكاشنكو است. البته نبايد فراموش كرد كه فرآيند انجام اصلاحات -هر چند محدود- اگر بخواهد در كشوري چون بلاروس به اجرا درآيد، مبتني بر الگوهاي سفارش شده غرب و بيشتر از مدل انقلاب‌هاي رنگي آن است كه اين مهم لااقل در روزگار اخير به كابوسي وحشتناك براي رهبران روس‌گراي اروپاي شرقي تبديل شده است.

براي نمونه بعد از آنكه گرجستان در حوزه قفقاز و اوكراين و در حوزه درياي سياه دستخوش دو انقلاب رنگي شد، (انقلاب گل رز و انقلاب نارنجي) غرب كوشيد كه براي انجام و ايجاد دموكراسي بلاروس را هم در معرض انقلاب رنگي و البته اين بار از رنگ گل گندم آن قرار دهد اما چنين انقلابي ابتدا به جهت ناهماهنگي موجود ميان اپوزيسيون و سپس استفاده از تجارب كشورهاي مبتلا به انقلاب رنگي در حوزه كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع (اوكراين)، ميسر نشد. شرايط موجود نشان داده است كه ايده انقلاب رنگي از سوي غرب و هرگونه تحرك گسل‌ها در ساختار سياسي كشورهاي اقتدارگرا براي ايجاد دگرگوني و البته براي نيل به دموكراسي به اجرا درمي‌آيد.

تعقيب چنين پويشي در بلاروس، قبل از هر چيز ناشي از نبود اصلاحات و محدوديت آزادي و سركوبي مخالفان است كه شخص لوكاشنكو در بلاروس در انجامش جهد بليغ و اهتمام ويژه‌اي داشته است. حيطه اقتصادي تمركزگرا و كاملا دولتي بلاروس هم به نوع خود نقش زايدالوصفي را براي گذار به اقتدارگرايي بازي كرده است چراكه اين كشور با تحكيم ابزارهاي كنترلي كه بر نهاد‌هاي اقتصادي و در حوزه‌هاي خصوصي دارد، نظام سياسي خود را بيشتر در معرض چالش‌هاي نيل به دموكراسي قرار داده است. نظام اقتصادي بلاروس بيشتر بر ارزش‌هاي روسيه استوار شده و از پذيرش دموكراسي و الگوهاي اصلاحات اقتصادي بازار آزاد غرب به دور مانده است. در اين راستا دولت خود را به عنوان بزرگ‌ترين سرمايه‌گذار، توليدكننده و توزيع‌كننده قلمداد كرده و بر همه بخش‌هاي اقتصادي نظارت مي‌كند.

همه عوايدي كه از بخش صنعت و اقتصاد عايد نظام سياسي بلاروس مي‌شود، مستمسكي براي تحكيم پايه‌هاي حكومت لوكاشنكو است، به گونه‌اي كه اين عوايد نه به رفع فاصله طبقاتي كمكي مي‌كند و نه مي‌تواند براي رشد نهاد‌هاي مدني و سازمان‌هاي غيردولتي موثر واقع شود. سياست نگاه به شرق، تعلقات به نظام سوسياليستي و كمونيسم مدرن، منشاء چنين رفتاري براي لوكاشنكو است. بنابراين به جرات مي‌توان لوكاشنكو را مبدع نوعي پرسترويكا وگلاسنوست عقيم براي نظام سياسي اخير بلاروس دانست. البته بايد اذعان داشت كه همين گلاسنوست عقيم از قضا دشمن پرسترويكا بعضا موثرتر آن از آب درآمد و به جاي آنكه طرح نويي درافكند ناكامي‌هاي پرسترويكاي ديگر و البته از نوع سترون آن را آشكار ساخت. در ميان انواع متعدد مفروضه‌هاي اقتدارگرايي، تنها مفروضه‌اي كه توانسته است براي بلاروس در نيل به دموكراسي مشكل ايجاد كند، سير منطقي و تسلسل راهكار‌هايي است كه شخص لوكاشنكو در بازي‌هاي انتخاباتي انجام داده است. به عبارت ديگر مي‌توان گفت كه لوكاشنكو از بازي‌هاي انتخاباتي، بيشتر از هر مفروضه‌اي ديگري براي نظام سياسي خود بهره جسته است.

جداي از انتخابات سال 1994 كه منجر به پيروزي اول بار او بر كرسي رياست‌جمهوري شد، همه انتخابات برگزارشده در نظام سياسي اين كشور به جهت فضاي ناسالم و مسموم آن با چالش‌هاي گروه‌هاي مخالف روبه‌رو بوده است. همه‌پرسي سال1996 و نيز انتخابات سال‌هاي2001 و2004و2006 همگي از انتخاباتي ناسالم حكايت داشته‌اند. به‌ويژه از انتخابات اخير پارلماني بلاروس بايد ياد كرد كه ناظران فرآيند آن را نقطه عطفي در روابط بلاروس با غرب قلمداد نموده‌اند. مسلم است كه چنين برداشتي از انتخابات اخير بيشتر به جهت سالم بودن انجام و اجراي آن در توجه قرار گرفته كه البته شخص لوكاشنكو سلامتش را از مدت‌ها قبل به ناظران غرب و مشخصا اتحاديه اروپا و سازمان امنيت همكاري اروپا وعده داده بود. ‌

با وجود همه تلاشي كه شخص لوكاشنكو در اجراي سالم اين انتخابات از خود نشان داده است، قرائن حكايت از آن دارد كه مكانيسم انتخابات پارلماني اخير هم همچون انتخابات سنوات قبل نمي‌تواند متضمن گذار بلاروس به دموكراسي باشد. همه قرائن حكايت از آن دارد كه نظام سياسي بلاروس بر محور همكاري و گرايش با روسيه تنظيم يافته است. چنين پويشي در روزگار اخير با توجه به مناقشه روسيه با غرب در غائله اوستيا در گرجستان و خطر تكرار تجربه آن در كريمه اوكراين، زمينه را براي حمايت روسيه از بلاروس آماده مي‌كند. هم‌اينك تجربه روسيه هم نشان داده است كه نظام سياسي اين كشور در مرز‌هاي اقتدارگرايي و گذار به پوتينيسم در پويش است. بنابراين اگر نظام سياسي روسيه را با تجميع مولفه‌هاي موجود در آن بتوان دموكراسي دانست، ترديدي نيست كه بتوان نظام سياسي بلاروس را هم در چنين سير و پويشي قرار داد.

نكته آن است كه با همه حمايتي كه روسيه از بلاروس آنهم به منظور ايجاد توازن استراتژيك در برابر غرب به عمل مي‌آورد، اقتدارگرايي عارضه‌اي مهم براي اين دو كشور است و اين دو كشور براي گذار نظام سياسي خود به دموكراسي با چالش‌ها و محدوديت‌هاي فراواني مواجه‌اند.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 دوشنبه 15 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن