واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: هرساله ميليون ها نفر در سراسر دنيا از يكديگر جدا مي شوند و خود، والدين و كودكان خود را دچار پيامدهاي بعد از طلاق مي كنند. متاسفانه آمار طلاق نيز در كشور ما به طرز وحشتناكي در حال گسترش است. پديده طلاق از آنجايي براي جامعه شناسان حائز اهميت است كه هسته مركزي خانواده هاي نسل آينده بشر در خطر است. امروزه زوج هاي جوان بدون توجه به عواملي كه والدين آنها در گذشته براي شناخت همسر مناسب استفاده مي كردند ازدواج كرده و فكر مي كنند كه روش هاي مطمئن ولي قديمي گذشته براي زندگي در عصر حاضر كاربردي ندارند. متاسفانه ازدواج هايي كه اين روزها صورت مي گيرد بيشتر از آنكه جنبه خانوادگي داشته باشد جنبه عاطفي داشته و بدون شناخت كافي از روحيات و ويژگي هاي اخلاقي طرف مقابل صورت مي گيرد. در كنار مواردي كه از درون باعث از هم پاشيدگي خانواده مي شود گاه عواملي از دنياي خارج باعث ايجاد مشكلات گوناگون در محيط خانواده و نهايتاً طلاق مي گردد. اين مقاله براساس نظرات بيش از ده ها خانم و آقايي نوشته شده است كه از همسران سابق خود جدا شده اند و زماني متوجه اشتباهات خود شده اند كه ديگر دير شده و فرصتي براي آنها باقي نمانده بود ولي شايد هنوز براي شما دير نشده باشد و بتوانيد با انجام اقدامات موثر زندگي خانوادگي تان را از تباهي نجات دهيد. اولويت مطالب ذكر شده براساس بيشترين مواردي است كه زندگي زناشويي را به سمت دروازه طلاق هدايت مي كند.
1 - به والدين تان اجازه دخالت ندهيد
اين قانون طبيعت است كه هر موجودي در طبيعت روزي بايد مستقل شده و روي پاي خود بايستد. اين حقيقت همان قدر كه براي حيوانات صدق مي كند براي انسان ها نيز صادق است. انسان ها ازدواج مي كنند تا مستقل شوند. اشتباهي كه تعدادي از والدين مرتكب مي شوند اين است كه آنها با نيت خيرخواهانه خود يا بعضاً سنگ اندازي در زندگي فرزندان خود دخالت مي كنند. والدين با دخالت در زندگي فرزندان خود تنها زندگي آنها را تلخ مي كنند. بعد از ازدواج اگر زن يا شوهر به طور كامل از والدين خود جدا نشده باشند احتمال بروز اين مشكل در زندگي زناشويي آنها بيشتر است. معمولاً خانواده هاي تك فرزندي دوست ندارند كه فرزندان آنها بعد از ازدواج از آنها جدا شوند و بدون توجه به اين نكته كه اين كار ممكن است باعث به وجود آمدن مشكلاتي در زندگي زناشويي شود سعي مي كنند تا همسر فرزند خود را مجبور به زندگي در خانه مشترك كنند. ممكن است زوجين به علت بعضي از مشكلات مالي بخواهند تا در خانه اقوام يا والدين خود زندگي كنند. بسياري از زوج هايي كه از همسر خود طلاق گرفته اند به اين موضوع اشاره مي كنند كه دخالت هاي بي جاي والدين نه تنها مشكلي را حل نمي كند، بلكه باعث جدايي آنها از يكديگر مي شود.
2 - از مشاور خانواده كمك بگيريد
در واقع مشورت با متخصصان مسائل خانوادگي به يك ضرورت اجتماعي در دنياي امروز تبديل شده است و نبايد با بي توجهي از كنار آن گذشت. اگر امروز مي خواهيد كه زندگي آرامي داشته باشيد و در پرورش و راهنمايي درست فرزندان و غيره راه خطا را نرويد (هميشه ريشه همه مشكلات در روابط زناشويي نيست، گاهي مشكلاتي كه به وجود مي آيد و ريشه زندگي خانوادگي را خشك مي گرداند به علت اختلافاتي است كه بر سر نحوه تربيت فرزندان به وجود مي آيد) مي توانيد از نظرات يك كارشناس براي اداره هرچه بهتر زندگي خود كمك بگيريد. براي اين كار زوجين فقط بايد كمي انعطاف پذيري از خود نشان دهند و از گوش شنواي خود براي شنيدن نظرات درست طرف مقابل استفاده كنند. با اين حال پرسش هايي وجود دارند كه زوج ها به تنهايي نمي توانند براي آنها پاسخي پيدا كرده و در اين صورت بايد به مشاور خانواده مراجعه كنند. مشاور خانواده فقط براي تنظيم خانواده نيست. در كشورهاي اروپايي مشاور خانواده نقشي بسيار بيشتر از آن چيزي دارد كه مشاوران در كشورهاي آسيايي دارند. طبق طبقه بندي هاي تشخيص روانپزشكي مسائل و مشكلات زناشويي و خانوادگي يكي از بالاترين علل رجوع به كلينيك ها و مراكز خدمات مشاوره اي است كه اين خود گواه صحت مطالب ذكرشده است.
3- به همسر خود بي توجهي نكنيد
زوجين بايد از هر طريقي كه مي توانند به يكديگر محبت كنند. بعضي از زوج هاي جوان اينطور فكر مي كنند كه فقط با خريد كادوهاي گرانقيمت است كه مي توانند علاقه خود را به همسرشان نشان دهند. گاهي يك شاخه گل سرخ و يا يك عبارت «عزيزم دوستت دارم» تاثيري بر روي همسر مي گذارد كه گرانقيمت ترين هديه دنيا نمي تواند جاي آن را بگيرد. گفت وگو با زوج هاي جوان نشان داده است كه آنها از طريق ماديات نمي توانند به عشق و عاطفه مورد نياز برسند، چيزي كه آنها خواستار آن بودند محبت و صميميت بدون قيد و شرط همسرانشان بوده است. روش هايي مثل كادو دادن، گل خريدن، بيرون شام خوردن يا... فقط جنبه كمكي دارد و به تنهايي نمي تواند در زندگي مشترك توليد عشق كند. يكي از خانم ها در صحبت هاي خود به اين موضوع اشاره كرد كه «شوهرم هر وقت من را كتك مي زد بعدش برايم هديه مي خريد تا از من معذرت خواهي كند، من هم به خاطر زندگي مشتركمان او را مي بخشيدم ولي اين كار در او به عادت تبديل شده بود. شوهر من پيش خود اين طور فكر مي كرد كه هر وقت بخواهد مي تواند مرا كتك بزند و بعدش براي من يك هديه بخرد و همه چيز را حل كند.» اين خانم علت شكست زندگي زناشويي خود را بي توجهي همسرش به نيازهاي عاطفي زندگي خود مي دانست، چيزي كه هيچ همسري تحمل آن را ندارد.
4- انتظارات تان را از همسرتان مشخص كنيد
لازمه يك ارتباط خوب در زندگي زناشويي مشخص شدن خواسته ها و محدوديت ها است. اولين قانون زندگي مشترك اين است كه انتظارات شما از همسرتان بايد منطقي باشد و دوم اينكه همسر شما نيز دقيقاً متوجه مفهوم انتظارات شما شده باشد تا جايي براي هيچ سوءتفاهمي باقي نماند. بسياري از زوجين انتظار دارند كه بعد از ازدواج وارد يك سرزمين رويايي و پر از شادي شوند، غافل از اينكه گاهي اوقات در زندگي مشكلاتي پيش مي آيد كه ناشي از عدم درك صحيح طرف مقابل است. عدم درك نيازهاي طرف مقابل باعث ورود سرزنش به مرز عاطفي زندگي مشترك و نهايتاً از بين رفتن احساس احترام نسبت به يكديگر مي شود.
يكي از سئوالاتي كه زوجين بايد از خود بپرسند اين است كه براي جلوگيري از ايجاد تشنج در زندگي از چه چيزهايي بايد صرف نظر كنيم؟ مطرح كردن اين سئوال خيلي مهم است. چون نه زن و نه مرد هيچ كدام نمي توانند به تمام نيازهاي يكديگر پاسخ مثبت دهند و از اين رو بايد از تعدادي از خواسته هاي خود صرف نظر كنند. گاهي اوقات صرف نظر كردن از يك خواسته مي تواند زندگي مشترك را از رسيدن به بن بست نجات دهد. هنگامي كه زوجين فكر مي كنند تمام اقدامات و تلاش هاي آنها بي نتيجه است مي بايستي موضع خود را عوض كنند. اين يك اصل استراتژيك در زندگي زناشويي است. با اين كار احساس عدم توانايي كاهش پيدا مي كند و خشم و كينه اي در زوجين نسبت به يكديگر به وجود نمي آيد. فراموش نكنيد هنگامي كه به خاطر همسرتان از خواسته اي مي گذريد با اين كار به او نشان مي دهيد كه چقدر او را دوست داريد و با شهامت مسئوليت زندگي تان را به دست گرفته ايد.
5- از اعتياد دوري كنيد
پديده شوم اعتياد نه تنها باعث از بين رفتن فرد مي شود بلكه كانون زندگي مشترك را نيز از بين مي برد.اين درست نيست كه زندگي مشترك فقط به بهانه اعتياد همسر به طلاق منتهي شود. در اعتياد يك شخص عوامل مختلفي نقش دارند. بهترين كمكي كه كسي مي تواند به همسر معتاد خود بكند اين است كه به جاي اينكه او را در اين زمان طرد كند به او فرصتي بدهد تا سلامتي خودش را بازيابد. طلاق در زمان اعتياد نه تنها وضعيتي را بهتر نمي كند بلكه سبب پيچيده تر شدن درمان براي همسر بيمار مي شود. فراموش نكنيد كه همسراني كه در لحظات بيماري و سختي همسر خود را رها نمي كنند و او را عاشقانه دوست مي دارند همسران واقعي هستند.
6- طلاق آخرين مرحله است
متاسفانه بزرگترين اشتباهي كه زوج هاي جوان در ابتداي زندگي مشترك خود مرتكب آن مي شوند اين است كه فقط به تفاهمات اوليه و زودگذر خود فكر مي كنند و به سراغ اختلاف نظرهاي اساسي نمي روند و بعد از گذشت مدت زمان كوتاهي به اين نتيجه مي رسند كه به درد يكديگر نمي خورند و تنها راهي كه براي آنها باقي مانده است طلاق است. در هر زندگي زناشويي مواردي پيش مي آيد كه همسري به وظايف خود عمل نمي كند و ممكن است رفتاري نامناسب نيز داشته باشد. اين اتفاقات در زندگي غيرطبيعي نيستند. شايد به نوعي بتوان گفت كه اين اتفاقات نوعي آزمايش الهي هستند و آزمون زوجين اين است كه ببينند آيا مي توانند سربلند بيرون بيايند! مشكلات زندگي زناشويي فقط در خانواده شما وجود ندارد بلكه در تمام خانواده ها و در مقياس مختلف وجود دارد. تنها كاري كه زوجين بايد در قبال اين مشكلات انجام دهند اين است كه زياد سخت نگيرند و با حمايت و راهنمايي هاي خود به همسرانشان كمك كنند تا زودتر به مدار طبيعي زندگي شان برگردند. در واقع با واقع گرايي و نه آرمان گرايي مي توان تمام مشكلات زندگي زناشويي را حل كرد، ولي مشكل اين است كه زوجين زماني را كه بايد صرف ريشه يابي مشكلات خود كنند هدر مي كنند و به اصطلاح از اين شاخه به آن شاخه مي پرند و در نهايت فكر مي كنند كه با عوض كردن همسر خود مي توانند مشكلات را از بين برده و زندگي جديد لذت بخشي آغاز كنند.
7- حرف آخر: عشق وام بانكي نيست
خوشبختي در روابط زناشويي مانند پول است، به راحتي مي توان آن را به دست آورد اما نگه داشتن آن براي مدت زماني طولاني كار هر كسي نيست. زوجين كار مي كنند، پول درمي آورند و هزاران سختي و مشكل را پشت سر مي گذارند تا به خوشبختي برسند و بتوانند با كسي كه دوستش دارند به راحتي زندگي كنند. وقتي كه هنوز با يكديگر ازدواج نكرده اند حاضرند براي جلب رضايت همديگر خودشان را به آب و آتش بزنند ولي بعد از ازدواج ديگر از تب و تاب اوليه مي افتند. چرا عشق برترين اسم و دوست داشتن قشنگ ترين فعل دنياست و جملاتي كه در آنها از اين اسم و فعل استفاده شده باشد براي انسان ها ارزش بسياري دارد. شنيدن عبارت دوستت دارم حتي از زبان يك غريبه براي انسان خوشايند است، چه برسد به اينكه همسري اين جمله را از زبان كسي بشنود كه او را دوست دارد. آيا زندگي مشترك كمتر از آن است كه نخواهيد براي حفظ آن دوباره خودتان را به آب و آتش بزنيد؟ مطمئن باشيد يك پدر موفق بودن، يك همسر فوق العاده بودن ارزش آن را دارد كه بخواهيد به خاطر آن دوباره از خود فداكاري نشان دهيد. فراموش نكنيد كه با ازدواج به آخر خطر نرسيده ايد بلكه تازه به شروع همه چيز رسيده ايد و بايد براي حفظ زندگي مشترك خود تلاش كنيد تا نتيجه تمام زحمات گذشته شما به هدر نرود. اكنون كه صاحب يك زندگي شده ايد بايد بدانيد كه به منظور تقويت آن بايد چه كارهايي انجام دهيد تا بتوانيد خوشبختي را در روابط زناشويي تان بيمه كنيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]