تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833728697




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سياست - انتخابات ربطي به امور روزمره ندارد؟


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: سياست - انتخابات ربطي به امور روزمره ندارد؟


سياست - انتخابات ربطي به امور روزمره ندارد؟

معصومه علي‌اكبري: 1 -در يكي از شب‌هاي رمضان در يكي از شبكه‌هاي سيماي جمهوري اسلامي ايران شنيدم خبرنگاري از مردم مي‌پرسيد آيا با طرح و تبليغات زودهنگام كانديدا‌هاي رياست‌جمهوري موافق يا مخالف هستند و آن را درست مي‌دانند يا نادرست. جواب افرادي كه پاسخ‌هاي‌شان براي عرضه در شبكه‌هاي سيماي جمهوري اسلامي انتخاب شده بود همگي يكسان بود. البته با مثال‌هاي متفاوتي كه براي اثبات حرف‌شان مي‌آوردند. همه آنها كه جواب‌شان براي عرضه عمومي انتخاب شده بود با طرح زودهنگام يا «اين موقع» انتخابات مخالف بودند. چرا؟ چرايش با نقل بعضي از آن پاسخ‌ها كه در ذهنم مانده است معلوم مي‌شود: الان بايد گراني را از بين ببرند نه اينكه شعار انتخاباتي بدهند. انتخابات مربوط به چند ماه ديگر است. مشكل امروز مردم كنكور است و بچه‌هاي پشت در كنكور مانده و بايد اين مشكل را حل كنند نه اينكه اين را ببينند و بروند سراغ انتخابات. مشكل امروز مردم ترافيك است. ترافيك اول مهر كه همه چيز را به هم مي‌ريزد. اين را بايد حل كنند نه اينكه بحث انتخابات را پيش بكشند. حالا خيلي زود است. به موقعش خود مردم مي‌دانند چه كسي را انتخاب كنند و به چه كسي راي بدهند. الان بايد به مشكلات روزمره مردم رسيد. من به چرايي تهيه و پخش گزينشي اين جور گزارش‌ها كاري ندارم. تاحدودي چرايي‌ها معلوم است و اگر هم معلوم نباشد، هر كسي ظني در خود مي‌پروراند اندرين باب. پس مسئله من نفس تهيه اين گزارش نيست. اتفاقا پاسخ‌ها كه تماما تكيه بر نفي طرح انتخابات داشتند بيش از خود پرسش‌ها تامل‌برانگيز بودند. پاسخ‌هايي كه اگر بگوييم تلقيني و حساب‌شده بودند، به نفع يك ديدگاه غالب تمام مي‌شدند. اما همين پاسخ‌هاي ظاهرا معطوف به يك سليقه و به يك تصميم، بيانگر ربط‌هاي بسيار دقيق و وثيقي با پديده‌اي به نام انتخابات رياست‌جمهوري بودند. جوهر مشترك همه آنها توجه به امر روزمره بود، يا بهتر است بگوييم ماندن و درگير شدن با پديده‌اي به نام روزمره. اين امر روزمره چيست؟ اين روزمر‌گي چه معنايي دارد كه در ذهن و زبان بسياري از مردم به كلي از امر سياست جدا مي‌شود و سر خود مي‌گيرد و پي خود مي‌رود؟ باز هم تعريف مشترك اين امر را مي‌توان از لابه‌لاي همان پاسخ‌ها بيرون كشيد: روزمر‌گي يعني گراني و ارزاني/ يعني ترافيك/ يعني كنكور و دانشگاه و درس و مشق و... اين نمونه‌هايي كه در پاسخ‌هاي يادشده به چشم مي‌آمد، جنبه‌هاي اقتصادي و اجتماعي امر روزمره را نشان مي‌داد. حالا مي‌توان جور ديگري به امر روزمره و جدايي يا ارتباط آن با امر انتخابات پرداخت. البته قبل از آن بايد تكليف انتخابات را هم روشن كرد. انتخابات آن‌طور كه اين پاسخ‌ها نشان مي‌دادند و آن‌طور كه در جهت‌گيري پرسش گزارشگر پنهان شده بود، امري يكسر سياسي به شمار مي‌آمد. پس طبق يك باور و يك سليقه و يك جهت‌گيري، انتخابات امري صرفا سياسي است. اما آيا انتخابات پديده‌اي واقعا فقط سياسي است؟ پرسش و موضوع جذابي مي‌شد، اگر يك گزارشگر به ميان عموم مردم مي‌رفت و از آنها مي‌خواست كه يك تعريف از انتخابات بدهند، تا معلوم شود كه حتي در ذهن و فهم همان مردمي كه پاسخ‌هاي‌شان براي القاي يك سليقه مشخص و مسلط دستچين مي‌شود، چه تصوري از مفهوم انتخابات وجود دارد، عموم مردمي كه در كوچه و خيابان و محله ديده مي‌شوند، عموم مردمي كه در تاكسي و اتوبوس و مترو دائم در رفت و آمدند، عموم مردمي كه در نانوايي و قصابي و فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي و سوپر ميوه و بازارهاي روز با هم همدلي و همزباني مي‌كنند، خصوصا مردمي كه در محافل علمي و دانشگاهي و سمينارها و مجالس نقد دولتي و غيردولتي نشست و برخاست دارند، در لابه‌لاي گفت‌وگوهاي علني و آشكارشان و بي‌هيچ سانسور و خودسانسوري بلكه با هيجان افسارگسيخته چنان وضع موجود و امر روزمره را در ارتباط تنگاتنگ با انتخابات و سياست و مسووليت‌پذيري و مسووليت‌ناپذيري مقامات مسوول مملكت‌داري حلاجي مي‌كنند كه گويي اگر هم امروز يا ديروز، سحري يا افطاري در سفره خانواده‌اي نباشد صددرصد ريشه‌اش را در رفتارهاي سياسي نادرست افراد مسوول مي‌جويند و نسبت ميان سياست، با اقتصاد و اجتماع و روزمر‌گي و مرگ‌ومير و بهداشت و وبا و گراني و كنكور و ديكتاتوري پزشكان و انگيزه‌هاي تجاري‌ بخش دياليز يكي از بيمارستان‌هاي خصوصي جنوب شهر تهران، خصوصي شدن و پولي‌شدن تحصيلات رايگان و سهميه‌بندي داوطلبان كنكور، اشغال بيشتر صندلي‌هاي دانشگاه‌هاي تهران به وسيله داوطلبان شهرستاني، مدرك‌سازي، مدرك‌بازي، كتاب‌سازي، سرقت‌هاي علمي پايان‌نامه‌ها و مقالات و اختراعات و هزارويك مسئله ريز و درشت ديگر را به امر سياست و از جمله انتخابات ربط مي‌دهند. اين گفت‌وگوهاي قهوه‌خانه‌اي به قول آقاي احمد پورنجاتي (نماينده سابق مجلس كه نازكي فهم و سادگي قلمش خواننده را سر ذوق مي‌آورد) تصوير درست‌تري از ذهنيت و باور مردم نشان مي‌دهد تا آن تصويرهاي دستكاري شده و مخدوش در كانال‌هاي سيماي جمهوري اسلامي ايران، اين گفت‌وگوهاي قهوه‌خانه‌اي در جاي‌جاي همين جمهوري اسلامي ايران رخ مي‌دهد نه بيرون از مرزهاي آن. پس كاملا خودي است، كاملا معتبر است و مي‌تواند يك معيار قابل اعتنا براي شناخت جامعه ايراني و ديدگاه‌هاي متفاوت او در زمينه‌هاي مختلف باشد.

2 -امر روزمره يك امر مركب است. پديده‌اي است كه از درهم تنيدگي امرهاي ديگري پديد مي‌آيد. مثلا امر روزمره در يك خانواده در تعريف معمولي‌اش يعني پدر، مادر، و فرزند، به چند مقوله قابل تقسيم است: 1- اقتصاد 2- اشتغال 3- بهداشت تن و روان 4- تحصيل و فرهنگ 5- امور شخصي و فردي 6ـ...
هر كدام از اين مقولات به بخشي از منشور يك جامعه متصل مي‌شود. اگر منشور جامعه را يا مخروط جامعه را از راس تا قاعده يعني از دستگاه حاكمه تا مردم در نظر بگيريم، همه اين موارد به بدنه اين مخروط باز مي‌گردد. يعني بخش واسطه ميان حاكميت و مردم كه همان نهادهاي مختلف مملكتداري مي‌باشد. سه قوه قانونگذاري، مجريه و قضائيه اين بدنه را مي‌سازند. پس هيچ فردي در هيچ بخشي از زندگي روزمره‌اش بي‌ارتباط با نهادهاي مملكت‌داري نيست. حتي كسي كه براي دفن متوفايش به سازمان بهشت‌زهرا رجوع مي‌كند و با قيمت گزاف يك طبقه از يك گور مثلا دو طبقه مواجه مي‌شود كه غالبا هم مجبور است هر دو طبقه را بخرد، اين قيمت گزاف خانه آخرت سر از كجا در مي‌آورد؟ از نهادهاي اقتصادي سردرمي‌آورد، از نهادهاي مربوط به شهرسازي و شهرداري سردرمي‌آورد. پس «مرگ» با اينكه يك حادثه تكراري و روزمره و كاملا شخصي است با سلسله‌اي از نهادهاي كشوري سروكار پيدا مي‌كند. به عنوان نمونه‌اي ديگر سردرگمي بيماران و همراهان بيماران در بيمارستان‌هاي دولتي و خصوصي، عدم‌بهداشت در مراكز بهداشتي اعم از دولتي و خصوصي، فقدان امكانات پزشكي در خور در مناطق مختلف شهرها، اهانت مستقيم و غيرمستقيم به بيماران و به‌خصوص بيماران خاص و پايمال‌شدن شأن انساني بيماران در نظام ديكتاتوري پزشكي در ايران از امور روزمره‌اي است كه تقريبا همه مردم با آن درگيرند. يا حداقل يكي از نزديكان‌شان با چنان امري درگير هستند. اين امر روزمره پزشكي يعني ارتباط پزشك- بيمار كه در جامعه پزشكي ايران به واسطه منشي‌ها صورت مي‌گيرد؛ منشي‌هايي كه غالبا خسته‌اند به خاطر انبوه بيماراني كه در يك روز بايد پذيرش كنند و يا به خاطر شيفت اضافه‌اي كه گرفته‌اند، اين رابطه ناسالم و نابرابر پزشك- بيمار را چندين برابر ناسالم‌تر و نابرابرتر مي‌كنند. اين امر روزمره پزشكي هم في‌نفسه روزمره نيست، يعني مربوط به خود پزشك و خود بيمار نمي‌شود. اين امر با روابط ساختاري درهم پيچيده نظام پزشكي ايران يعني وزارت بهداشت و نهادهاي تدوين‌گر قوانين آن يعني مجلس سروكار دارد. حالا از جنبه‌هاي اخلاقي و رواني اين مناسبات چشم مي‌پوشيم و فقط به جنبه‌هاي نهادي و بيروني آنها توجه مي‌كنيم. پس نمي‌شود، پذيرفت كه امر روزمره‌اي مثل تلف‌كردن يك نيم‌روز شش هفت ساعته در مطب پزشكان، هيچ ربطي به مسائل ديگر ندارد و بيمار و همراهش فقط بايد به فكر اين باشند كه يك جوري نوبت خودشان را جلو بيندازند و كاري به بقيه چيزها نداشته باشند. برعكس اين بقيه چيزها هستند كه به كار آن بيمار و همراهش كار دارند و همه نيم‌روزها و نيم‌شب‌هاي بيماران و همراهان را مقدر مي‌كنند. از مثال پزشكي كه خيلي هم طولاني شد چون نگارنده خود به طور مرتب با اين امر روزمره درگير بوده است، بيرون مي‌رويم و به مثال‌ها و جنبه‌هاي ديگر امر روزمره مي‌پردازيم. يكي از روزمره‌ترين جنبه‌هاي امر روزمره وضعيت اقتصادي است. درآمد اقتصادي و اشتغال آيا يك امر كاملا روزمره في‌نفسه است. يعني همين كه جواني سربازي‌اش را تمام كرد، مي‌تواند شغل مناسب با درآمد مكفي و آبرومند پيدا كند؟ (اينكه ملاك آبرومندي و مكفي‌بودن كدام‌هاست فعلا كاري نداريم به يك ملاك فرضي قانع مي‌شويم) اصلا از جوان جوياي شغل هم مي‌گذريم وارد يك زندگي روزمره مي‌شويم. سايه سياست‌هاي خصوصي‌سازي در امر اقتصاد بر سر همه زندگي‌ها افتاده است و همه خانواده‌ها را درگير كرده و در مشكلات عديده از پا انداخته است. در اين خصوصي‌سازي خبري از مشاركت مردمي نيست. مردم گورشان كجا بود كه كفن‌شان باشد. شب‌وروز مردان شاغل و حتي زنان شاغل، شده است دويدن به اينجا و آنجا براي كسب شغل دوم و سرك كشيدن در هر اداره خصوصي و غيرخصوصي و حتي توليدي‌هاي پوشاك و شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني براي دست‌وپاكردن شغل دوم تا شايد به كمك آن بشود كمي از زير خط فقر درآمد. حالا نه‌تنها شغل‌هاي دوم بلكه همان شغل‌هاي اول هم در حمايت خصوصي‌سازي و خطر از دست رفتن و انحلال و تعديل نيرو و... قرار گرفته است. «اشتغال» كه يكي از همگاني‌ترين مشكلات روزمره مردم است، نمي‌تواند يك امر صرفا روزمره باشد. با همه نهادها و همه وزارتخانه‌ها و همه قوه‌هاي مملكت‌داري سروكار دارد. تبليغات پرهياهو و جذب به ظاهر قانونمند اما رندانه سرمايه‌هاي افراد عادي كه به هزارفوت و فن وام‌هاي مختلف جذب حساب‌هاي خصوصي شركت‌هاي واسطه و پيمانكار از جمله شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني مي‌شود و معطل گذاشتني يك‌ساله و دو ساله متقاضيان و جنگ اعصاب‌هايي كه در اين مراكز مدام رخ مي‌دهد، از نشانه‌هاي بارز و همگاني امر روزمره در جامعه ماست. اين امر روزمره نمي‌تواند پديده‌اي صرفا دروني و بسته به روي ديگر باشد. اين اقتصاد واسطه و دلالي كه جاي پاي پيمانكاران واسطه را در همه شركت‌ها و كارخانه‌هاي كوچك و بزرگ دولتي و غيردولتي باز كرده است، به شدت تارهايش را بر اندام زندگي روزمره مردم تنيده است و هر روز هم آن را محكم‌تر و پيچيده‌تر مي‌كند. اين وضعيت اقتصادي مردم كه زيربناي زندگي روزمره را مي‌سازد، امري نيست كه فقط به روزمر‌گي كار داشته باشد.
3 -بعد از اين همه توضيحات درباره امر روزمره، برگرديم به اول بحث و همان پرسشي كه مطرح شد و ببينيم انتخابات يعني چه؟ در مملكت ما همه چيز به شدت سياسي است به همين دليل هم همه چيز مدام تغيير مي‌كند. هيچ امري در هيچ حوزه‌اي ثبات و پايداري لازم را ندارد. از مديران جزء و كل و آبدارچي‌ها گرفته تا قوانين جزئي و كلي، دائم همه چيز در وضعيت ناسخ و منسوخ قرار دارد. حالا ما به اين وضعيت ناسخ و منسوخ كار نداريم. مي‌خواهيم ببينيم انتخابات آيا امر صرفا سياسي است و به اين معنا در تقابل با امر روزمره در همان تلقي يك جانبه‌اش كه گريز از سياست است قرار مي‌گيرد؟ انتخابات يك امر سياسي هست اما فقط سياسي نيست. انتخابات وجهي از يك حكومت پارلمانتاريستي است، حكومتي كه براساس آراي شهروندان اعضاي دو قوه مجريه و مقننه را انتخاب مي‌كند. حتي قوه قضائيه نيز در نهايت بي‌ارتباط با آراي عمومي نيست. وقتي آراي عمومي معيار و ملاك در تصميم‌سازي‌ها و تصميم‌گيري‌ها مي‌شود، معنايش اين است كه انتخابات امري فقط سياسي نيست. رئيس‌جمهوري فقط كار سياسي نمي‌كند. قوه مقننه فقط سياسي عمل نمي‌كند، اصلا سياست فقط سياسي نيست. درست همان‌طور كه امر روزمره فقط روزمره نيست. امر سياسي هم فقط سياسي نيست. با تاروپود همه اركان‌ها و قلمرو‌هاي يك جامعه كلان كشوري سروكار دارد. اما از بخت بد جامعه ايران، سياست هميشه سياسي بوده است و روزمره هم هميشه فقط روزمره بوده است و اينها فقط وقتي با هم ارتباط گرفته‌اند كه به نفع سياست بوده باشد. اما اگر معلوم شود و آشكار گردد كه امر سياست فقط سياسي نيست، آن‌وقت راحت مي‌شود، امر روزمره را در ارتباط مدام با آن سنجيد و به اصلاح و ترميم بهينه آن كوشيد. در واقع مادامي كه امر روزمره درگيرودار بي‌قانوني‌ها، قلدربازي‌ها، ريش‌سفيدبازي و واسطه‌شدن بچرخد، امر سياست‌مان هم چيزي فراتر از آنكه بوده است نخواهد بود. با توجه به اين تلقي است كه بعضي مي‌پندارند سياست عين قدرت است و قدرت عين قداست و يا عين يك فرمان مطلقه است كه تخطي از آن، بازي با زندگي خود است، در نتيجه بايد از آن فاصله گرفت و از بازي دست شست و به امر روزمره مشغول گشت و سرگرم داشت تا باري به هر جهت بگذرد. اما بعضي مي‌پندارند كه سياست عين سياست نيست، عين قدرت نيست، اينها هم هست، اما چيزهاي ديگري هم هست. انتخابات هم همين‌طور، درست مثل سياست فقط يك امر سياسي نيست. انتخابات بيش از آنكه يك امر سياسي باشد، يك امر اجتماعي است. مداخله قانونمند شهروندان است در اجراي امور جاريه در تدوين قوانين، در اصلاح قوانين، در نقض قوانين و... انتخابات مسير قانونمندي است كه شهروندان آن را طي مي‌كنند تا از آن طريق در اصلاح مناسبات و روابط انساني، اخلاقي، اجتماعي، اقتصادي، بهداشتي، در سراسر ميهن‌شان مداخله و مشاركت داشته باشند. انتخابات اما در تعريف مرسوم جامعه ما يعني يك ليست و فهرست آماده شده از كانديداها و يا پخش تراكت‌هاي تبليغاتي و يا برگزاري مجالس كوچك و بزرگ همراه با پذيرايي خشك و خالي كانديداها براي دادن شعارهاي پرزرق و برق كه اتفاقا گوشه‌چشمي هم به همان مشكلات روزمره‌اي دارد كه مردم با آنها دست و پنجه نرم مي‌كنند. انتخابات در رسانه‌هاي ما يعني مدام به دنبال يك اسم يا چند اسم گشتن و زير آنها را امضا كردن. در حالي‌كه انتخابات همان‌طور كه واژه‌اش نشان مي‌دهد يعني از ميان گزينه‌ها يكي را برگزيدن، اما نه يك فرد را بلكه يك برنامه را. پس انتخابات در آخرين مرحله تبديل مي‌شود به انتخاب يك يا چند فرد. در مراحل مقدماتي، زمينه‌سازي و بسترسازي براي طرح برنامه‌هاي عملي و ملموس براي اصلاح و ترميم زندگي روزمره مردم است و مقايسه طرح‌ها با هم و بررسي كردن نقطه‌ضعف‌ها و راه‌هاي احتمالي رفع آن ضعف‌ها را پيش از رسيدن به آن منصب پيدا كردن. در حالي‌كه براي ما انتخابات يعني يك شعار كلي را به جاي يك برنامه قالب كردن بي‌آنكه آب از آب تكان بخورد و توي يك هياهو سر بزنگاه اكثريت آرا را به نفع يكي از آن شعارها كسب كردن و بعد فرستادن صاحبان آرا بر سر سفره روزمر‌گي‌شان تا شايد چهار سال ديگر كه به شمارش آراي‌‌شان نيازي باشد. نمونه‌اش را در دو دوره رياست‌جمهوري هفتم و نهم مي‌شد، ديد. شعار برنده رياست‌جمهوري دوره هفتم دموكراسي و آزادي و اولويت فرهنگ بر اقتصاد بود. شعاري عالي اما ناتوان از پاسخگويي به ابتدايي‌ترين مشكلاتي كه با توجه به قانون اساسي بر سر راه تحقق اين شعار عالي قرار داشت. اين شعار برنده شد و نه‌فقط به خاطر ويژه‌گي‌هاي سيدمحمد خاتمي، يعني شرافت اخلاق و آقا منشي‌اش، بلكه به خاطر نياز شهروندان به آزادي، به تنفس در فضاي آزاد فرهنگي هم بود كه اين شعار موفق به كسب بيشترين آرا گرديد. يعني نياز به آزادي درست مثل نياز به مسكن و اشتغال يك امر روزمره است. موفقيت اين شعار در سال 76 در طول اين 30 سال بي‌نظير بود. اما چرا اين موفقيت بي‌نظير به سرانجام نرسيد؟ دلايل بسيار است و صحبت در اين مورد بسيار رفته و البته پاسخ‌هاي ناگفته همچنان سر به مهرمانده است. اما صرف نظر از پاسخ‌هاي گفته و ناگفته، مي‌توان گفت كه تلقي نادرست از انتخابات همچون يك امر سياسي محض، همچون يك روز معين براي نوشتن يك اسم معين هم يكي از علل شكست آن شعارهاي بي‌نظير و مطلوب در دوم خرداد 76 بود. تلقي نادرست از انتخابات همچون تكليف يك روزه شهروندان، همچون مداخله و مشاركت در حد انداختن يك برگه در صندوق‌هاي راي و سپس پشت كردن به آنها و جدي نگرفتن نقش آنها در نتيجه انتخاباتي كه خود مسببش بوده‌اند، يعني تلقي نكردن انتخابات همچون يك جريان سيال ميان دو نقطه شروع و پايان يك دوره انتخاباتي از انتخاب شدن تا لحظه پايان مسووليت، سبب شد كه آن تجربه بي‌نظير شكست بخورد. تجربه‌ رياست‌جمهوري نهم نيز بار ديگر نشان داد كه انتخابات فقط انداختن يك راي نيست. انتخاب يك برنامه براي يك دوره چهار ساله است. هرچند كه در آن سال هم يعني در سوم تير 84 كسي به برنامه راي نداد. يك شعار پيروز شد؛ شعاري كه اتفاقا گوشه چشمي به وضعيت اقتصادي روزمره داشت. پايين‌ترين اصناف جامعه كلان كشور به اين شعار يعني عدالت اقتصادي و اجتماعي راي دادند چون متناسب مي‌ديدند آن را با نيازها و مطالبات اقتصادي خودشان. اما خيلي زود متوجه انتخاب اشتباه‌شان شدند، چراكه آن شعار اگرچه پرطمطراق‌تر از دوره تبليغات همچنان بر طبل عدالت اجتماعي مي‌كوبيد اما از تحقق آن بيشتر و بيشتر فاصله مي‌گرفت. تا جايي كه حالا طبقه متوسط دارد مدام لاغرتر مي‌شود و طبقه فقير از حيث كمي و عددي دارد بزرگ‌تر و بزرگ‌تر مي‌شود. در اينجا هم شهروندان با شكست در مطالبات اقتصادي‌شان مواجه شدند. اما باز هم معلوم نشد كه چرا. يعني كسي به ذهنيت شهروندان و به ذهنيت عامه كاري ندارد. كسي نمي‌خواهد كه اين ذهنيت عامه به درجه‌اي از شعور اجتماعي و سياسي و انتخاباتي برسد كه فرق شعار و برنامه را بفهمد يا بتواند تشخيص دهد كه يك جريان آيا در صدد كسب قدرت است يا اصلاح قدرت، در صدد جلب و تامين رفاه عموم است يا جلب منافع خود. كسي به اين نمي‌انديشد كه ذهنيت عامه تا به درجه‌اي از آگاهي و اعتلا نرسد، نمي‌تواند يك پشتيبان پروپاقرص باقي بماند و به دنبال شعارهاي تبليغاتي گاهي بدين سو نيفتد گاه بدانسو. با توجه به همين تجربه 10، 12 ساله است كه مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه انتخابات بيش از آنكه انتخاب يك فرد باشد، بيش از‌ آنكه يك فرآيند يك‌ساله يا چندماهه تبليغات رسمي و غيررسمي باشد، بيش از آنكه راهي به سوي كسب قدرت باشد، انتخابات فرآيندي است براي پرورش ذهنيت عامه مردم در ابعاد سياسي و اجتماعي و اقتصادي و آموزش‌دادن آنها درباره ارتباط تنگاتنگ ابعاد مختلف زندگي در قالب امر روزمره با هم. در يك كلام، انتخابات يعني دوره‌اي كه مي‌توان در طول آن شهروندان را به روش‌هاي مختلف آموزش‌هاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي داد. از باز شدن ذهنيت آنها نهراسيد. از تعميم فرهيختگي در اقشار متوسط و محروم ترس به دل راه نداد. بلكه تقويت شعور سياسي، فرهنگي و اجتماعي را مقدمه گزينش و ترجيح يك برنامه به برنامه‌هاي ديگر دانست. در واقع انتخابات دوره‌اي است كه در طول آن «شهروندان مسوول» و شهروند آگاه پرورش داده مي‌شوند نه يك عدد راس كه قابل جمع با راس ديگر باشد بي‌آنكه اين حاصل جمع نقشي در نتيجه انتخابات داشته باشد و پس از هر دوره دوباره از نقطه صفر همه چيز شروع شود. با چنين تلقي‌اي از انتخابات است كه مي‌توان پذيرفت امر سياسي فقط سياسي نيست انتخابات هم فقط سياسي نيست. نقطه اوج اين درگيري امر سياست و امر روزمره در همان روز راي‌گيري به چشم مي‌خورد؛ نقطه اوجي كه پس از فرو انداختن برگه انتخابات به درون صندوق، فروكش مي‌كند و باز دوره قهر و سرخوردگي آغاز مي‌شود تا باز برسد به چهار سال بعدي و يك نقطه اوج ديگر و يك افت ديگر و يك... و باز...
 يکشنبه 14 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 159]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن