محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847264789
نگاهي به جنگ شهرها در سال هاي دفع مقدس گريز از مقررات انساني جنگ
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به جنگ شهرها در سال هاي دفع مقدس گريز از مقررات انساني جنگ
خبرگزاري فارس: تا مقطع خاصي از جنگ ايران و عراق، اصطلاح "جنگ شهرها" رايج نبود ولي بعد از عمليات خيبر در جنگ داراي اصطلاح جنگ شهرها رايج و شايع ميگردد و تا پايان جنگ ادامه مييابد و با توجه به ويژگي خاص جنگ شهرها كه خود نوعي گريز از مقررات انساني جنگ و رزم رو در رو محسوب ميشود.
**بحث نظري و تاريخي
*مقدمه
در تاريخ 31 شهريور ماه 1359 (22 سپتامبر 1980) ارتش عراق هجوم وسيع، همه جانبه و از پيش طراحي شدهاي را به داخل خاك جمهوري اسلامي ايران، در جبههاي به طول بيش از 800 كيلومتر آغاز كرد. تهاجمي كه منجر به يكي از طولانيترين،خونبارترين و ويرانگرترين جنگهاي بشري بعد از جنگ دوم جهاني و در عين حال يكي از افتخارآميزترين و برجستهترين حماسههاي تاريخي ايران اسلامي گرديد.
اين جنگ 95 ماه (يك ماه كمتر از 8 سال) يعني تقريبا دو برابر جنگ جهاني اول و يك و نيم برابر جنگ جهاني دوم به طول انجاميد و آثار و نتايج مثبت و منفي كثيري را در درون كشور در حال جنگ، منطقه و جهان بوجود آورد كه هنوز بسياري از آنها نقش تعيينكنندهآي در تحولات سياسي و نظامي منطقه و جهان دارد.
هر چند هجوم سراسري عراق به ايران از 31 شهريور 1359 شروع شد ولي يكي از مهمترين ابعاد جنگ يعني حملات هوايي اين دو كشور براي اولين بار در تاريخ 13 فروردين 1358 (دوم آوريل 1979) يعني حدود 50 روز بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در منطقه مهران آغاز گرديد.
ولي در تاريخ 20 فروردين 1359 (9اوريل 1980) حالت جديترين يافت و در تاريخ 8 خرداد 1359 (29 مه 1980) به گونهاي جدي و بنياني ،تشنج ميان دو كشور راشدت بخشيد. بر اساس گزارش روزنامه لوموند" در اين روز حمله هواپيماها و توپخانه عراق عليه شهر مهران، دست كم 2 كشته و 30 تا 40 مجروح به جاي گذاشت..." و در نهايت :" تعداد قربانيان اين حمله به 12 كشته و 36 مجروح رسيد.
بنابراين اگر جنگ شهرها را مترادف با حملات هوايي بدانيم و با اينكه حملات هوايي را جزيي از جنگ شهرها به شمار آوريم بر هجوم سراسري مقدم است در طول جنگ نيز حملات هوايي به كرات وبا ابعاد گوناگون ادامه يافت كه آخرين مورد آن مقارن ساعت 11 و 20 روز چهارشنبه 14/2/1367 بود كه پالايشگاه و پتروشيمي شهر شيراز توسط هواپيماهاي عراقي بمباران شد و حريم هوايي اين شهر و چند شهر ديگر از جمله اهواز و شهرهاي استان كهكيلويهوبويراحمد مورد تجاوز قرار گرفت.
البته بايد دانست كه تا مقطع خاصي از جنگ ايران و عراق، اصطلاح "جنگ شهرها" رايج نبود ولي از مقطع تاريخي ويژهاي كه در جنگ داراي اهميت بسزايي است- بعد از عمليات خيبر- اصطلاح جنگ شهرها رايج و شايع ميگردد و تا پايان جنگ ادامه مييابدو با توجه به ويژگي خاص جنگ شهرها كه خود نوعي گريز از مقررات انساني جنگ و رزم رو در رو محسوب ميشود و آن را "وقيحترين نمود كينهتوزي دشمن و سياهترين برگ در پرونده جنايات رژيم بغداد..." دانستهآند و نيز اهميت ابعاد سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، حقوقي و نظامي آن براي دو طرف در حال جنگ ناديده گرفته ميشود. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ تحقيق زير را مورد توجه قرار داد. در اين مقاله ابعاد نظري و تحليلي جنگ شهرها مورد بررسي قرار گرفته و در اين راستا موضوعاتي چون مفهوم و معناي جنگ شهرها، اينكه چرا در مقطع خاصي از جنگ بمبارانهاي هوايي به جنگ شهرها تغيير نام داد. استراتژي جنگ شهرها جايگاه و اهميت آن در جنگ و در حقوق بينالملل ،نتايج و تاثيرات آن، واكنشهاي جهاني، منطقهاي و داخلي دو كشور در قبال آن، ابعاد گوناگون آن و ... مورد توجه قرار ميگيرد.
*بررسي مفهوم جنگ شهرها
1- بحث لغوي و مفهومي
اصطلاح جنگ شهرها از دو واژه "جنگ" و "شهرها" تشكيل شده است. در تعريف جنگ گفتهاند:
خصومت ميان كشورها (دولتها) در درون يك دولت با يك سرزمين است كه نيروهاي مسلح عهدهدار آن ميباشند. در مفهوم حقوقي، حالت جنگ زماني وجود دارد كه دو يا چند كشور رسما اعلام نمايند يك وضعيت خصومت بين آنها وجود دارد.
تعاريف فوق، بيانگر ديدگاه سياسي و نظامي جنگ است و از ديدگاه جامعه شناسي نيز "جنگ ستيزه خشن و منظمي است كه بين دو يا چند اجتماع مستقل درميگيرد.
بنابر اين واژه جنگ بيانگر خصومتي كلي ميان دو دولت يا دو سرزمين يا دو گروه مستقل اجتماعي است كه بوسيله نيروهاي مسلح صورت ميگيرد و در آن خشونت و نظم وجود دارد.
اصطلاح "شهرها" بيانگر مناطق مسكوني، غيرنظامي، تجاري، فرهنگي است ولي در بيان دقيقتر منظور از شهرها، در اينجا منطقه غيرجنگي يا منطقهاي است كه در آن نيروهاي مسلح درگير نبرد نيستند. يعني ميتوان حوزه دولت در حال جنگ را به دو قسمت كرد:
الف- جبهه: بيانگر حوزهاي از دولت است كه در آن نيروهاي متخاصم با يكديگر برخورد و تماس دارند يعني حوزه تماس و برخورد نيروهاي مسلح متخاصم.
ب- پشت جبهه: ساير مناطق يك كشور يا دولت كه در آن نيروهاي متخاصم با هم تماس و برخورد ندارند. اين حوزه شمال شهرها- به مفهوم خاص- روستاها،مناطق تجاري و اقتصادي، جنگلها، منابع طبيعي، رودخانهها و .. فضاي آنها ميشود. در اين مقاله و نيز در اصطلاح رايج جنگ شهرها- منظور از شهرها، حوزه غير جبهه دولتهاي در حال جنگ است.
باتوجه به آنچه گذشت اصطلاح جنگ شهرها بيانگر نبردي است كه در مناطق غيرجنگي و غيررزمي صورت ميگيرد كه كاملا مغاير با يكي از مهمترين اصول جنگ يعني رزم در حوزه جبهه و جنگ ميباشد. در جنگ شهرها قطعا يكي از طرفين، نيروهاي مسلح (هواپيماهاي بمبافكن، هليكوپترها، توپخانهها و ..) هستندكه بيانگر چهره تجاوزگر جنگ شهرها است ولي طرف مقابل افراد و امكنه غيرمسلح و غيرنظامي ميباشند كه معمولا تحت تجاوز قرار ميگيرند.
به طور كلي و با توجه به ابعاد گوناگون جنگ در مناطق غيررزمي، در تعريف جنگ شهرها ميتوان گفت:
جنگ شهرها يكي از شيوههاي بسيارموثر در اعمال تدبير نظامي است كه با بهرهگيري از نيروي هوايي (هواپيماهاي شكاري بمبافكن، هليكوپترها و ...) و توپخانههاي دوربرد و گاه پايگاههاي موشكي (اعم از كوتاهبرد، ميانبرد يا داراي برد بلند) به منظور بمباران مناطق عمومي ومسكوني و اقتصادي نيروي مقابل در حوزه غيررزمي و با هدف فرسايش اراده طرف مقابل و تحميل اراده به او (جنگ رواني- عصبي) صورت ميگيرد.
2- مبناي جنگ شهرها
جنگ شهرها به منظور ايجاد رعب و وحشت و درنتيجه فرسايش و كاهش وتضعيف اراده نيروي مقابل و در نهايت تحميل اراده خود بر او تحقق مييابد. بنابر اين ريشه و مبناي رواني- يعني ترس و احساس ناتواني دارد. به همين جهت آن را نوعي جنگ رواني و در واقع بدترين نوع آن كه همراه با خسارات و ضايعات شديد ميباشد- دانستهاند در تعريف جنگ رواني گفتهاند:
استفاده از تبليغات يا ساير مفاهيم وابزار رواني به منظور زير نفوذ قرار دادن يا در هم نمودن افكار، تحليل روحيه و غيره از جانب دشمن.
البته بايد دانست كه اين تعريف رسايي كامل ندارد و بيشتر به تبليغات، آموزش، پخش شايعات، ايجاد سر و صدا و هياهو، غافلگيري و .. توجه دارد و حال آنكه جنگ رواني امروزه بيشتر با سلاحهاي سنگين متعارف، موشكها، توپخانهها، هواپيماهاي جنگي و بمبافكنها ، زيردرياييها، ناوهاي جنگي و ... به صورت تهديد عملياتي نظامي به خصوص در جاهايي كه تبليغات، شايعات، هياهو و .. تاثير كمتري دارند صورت ميگيرد. به همين جهت در جنگ ايران و عراق هر چند تمام ابزارهاي تبليغاتي، آموزشي، صوتي، تصويري، ماهوارهاي و .. در جنگ ايجاد رعب و ترس ووحشت در جنگ از سوي دشمن بكار گرفته شد ولي هيچيك از آنها تاثير جنگ گسترده شهرها را به دنبال نداشت. لذا جنگ شهرها بعد ديگري از جنگ رواني است كه علاوه بر گستردگي و شدت تاثير، داراي تاثيرات ديرپاتري نيز هست به علاوه تمام وجود يك جامعه را هدف قرار ميدهد و لذا با ايجاد ترس و رعب شديد همراه است.
از سوي ديگر جنگ رواني به گونهاي كه در تعريف فوق ميگنجد و مورد قبول اكثر نظريهپردازان نظامي و استراتژيستها است - تاريخي طولاني وقدمتي به قدمت تاريخ جنگ در جامعه بشري دارد. براي نمونه در جنگهاي زمان پيامبر ص، مواردي چون حفر خندق در جنگ احزاب يا برافروختن آتش بر فراز بلنديهاي اطراف شهر مكه در جنگ فتح مكه، مصاديق جنگها وعملياتهاي رواني هستند.
توصيههاي اكيد "سونتزو" براي بكارگيري شايعه در جنگ، ايجاد ستون پنجم در ميان دشمن و ... نيز بيانگر قدمت جنگ رواني است. هر چند دكتر گوبلز (وزير تبليغات آلمان نازي) را باني و استاد جنگهاي رواني دانستهاند. در حالي كه جنگ شهرها نيز هر چند بارها به صورتهاي جزيي و اتفاقي، نظير كاربرد منجنيق در جنگ و.. صورت گرفته است ولي ميتوان آن را در چه در مفهوم عام- بمبارانهاي هوايي، توپخانهاي و ... چه در مفهوم خاص- آنچه كه فقط در جنگ ايران و عراق مصطلح شد- پديدهاي جديد دانست.
همچنين در جنگ شهرها تقريبا تمام اهداف جنگ رواني موجود است عمده اهداف جنگ رواني را ميتوان شامل اين موارد دانست كه از طريق جنگ شهرها قابل اكتساب است.
1) تضعيف روحيه نيروهاي نظامي و مردم طرف مقابل از طريق ايجاد ترس و رعب.
2) وادار كردن دشمن (طرف مقابل) به تسليم به عنوان تنها راه پايان جنگ.
3) كوتاه كردن زمان جنگ؛
4) تلاش در جهت وادار كردن طرف مقابل براي انجام مذاكرات صلح و پايان دادن
به جنگ؛
5) ناتوان ساختن طرف مقابل و انهدام امكانات و روحيه او؛
6) ايجاد عقيده به ناتواني و ضعف در برخورد با طرف مقابل در جنگ .
بنابراين با توجه به آنچه گذشت مبناي جنگ شهرها را جنگ رواني و در نتيجه «رعب و ترس» و «احساس ضعف» و بزرگنمايي طرف مقابل تشكيل ميدهد. لذا جنگ شهرها را ميتوان جنگ نظامي - رواني دانست زيرا مبناي آنرا موضوعاتي رواني و ابزار و روش آنرا سلاحها و روشهاي نظامي تشكيل ميدهند.
3. مفهوم جنگ شهرها
واژه جنگ شهرها- به مفهومي كه در اين مقابله مورد نظر است - واژهاي است كه حيات خود را از جنگ ايران و عراق اخذ كرده است. البته به اين مفهوم نيست كه از نظر تاريخي نز كاملا همزمان با جنگ ايران و عراق باشد، بلكه در مفهوم خاص آن اصطلاحي است كه در اسفند 1363 (فوريه 1984) بوجود آمد و رايج گرديد. در حالي كه تا قبل از اين تاريخ - چه در جنگ ايران و عراق و چه در ساير جنگها - از آن تحت عنوان «بمباران هوايي» ،«بمباران مناطق مسكونين و .... ياد ميشد. بنابراين جنگ شهرها داراي دو مفهوم عام و خاص ميباشد.
***1) جنگ شهرها به مفهوم عام ؛ بيانگر نوعي عمليات نظامي است كه با بكارگيري نيروي هوايي، هوا نيروز (هواپيماهاي جنگي و بمب افكن ، هلي كوپترها و ...) توپخانههاي سنگين - بويژه با برد بلند - پايگاههاي موشكي، سلاح هستهاي در مقابله با شهرها، مناطق مسكوني و ساير مناطق غيررزمي و با هدف ايجاد رعب و وحشت و گاه تخريب و ناتوان سازي طرف مقابل صورت ميگيرد. در اين بعد ميتوان به مواردي چند اشاره كرد:
1) پرواز هواپيماها و هلي كوپترهاي دشمن بر فراز مناطق مسكوني ، فرهنگي و اقتصادي طرف مقابل؛
2) شكستن ديوار صوتي،
3) پخش اعلاميهها و شايعات از طريق هواپيماها، هليكوپتر، توپخانه و ...،
4) بمباران هوايي؛
5)بكارگيري سلاح شيمياي؛
6) گلوله باران مناطق غير نظامي از طريق توپخانه؛
7) پرتاب موشكها و بمبهاي هدايت شونده و ....؛
8) بكارگيري سلاحهاي هستهاي .
بنابراين در اين بيان جنگ شهرها صرفا جنگ هوايي نيسيت بلكه ميتواند از روي زمين ( توپخانهها، سايتها و پايگاههاي موشكي و ) و از دريا - از درون كشتيهاي جنگي يا زيردرياييها - نيز صورت گيرد. همانگونه كه تقريبا تمام اين موارد در جنگ ايران وعراق مشاهده شد.
بر اساس يان تعريف، جنگ شهرها - به مفهوم بمباران و گلوله باران مناطق مسكوني و غير رزمي - از تاريخ 13 فروردين 1358 ( دوم آوريل 1979) يعني حدود 50 روز بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تقريبا يكسال و نيم قبل از هجوم سراسر عراق به مرزهاي ايران شروع شد. در اين روز يك فروند هلي كوپتر عراقي به حريم هوايي شهر مهران و پست گمركي بهرام آباد تجاوز نمود كه در تاريخ 15/1/1358 (4آوريل 1979) مورد اعتراض جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت. سلسله حملات هوايي و توپخانه همراه با درگيريهاي مرزي بصورتي جزيي تا يك سال ادامه يافت ولي در تاريخ 17/1/1359 (9آوريل 1980)بود كه آتش توپخانه سنگين عراق عليه ايرانيان، در منطقه قصر شيرين باعث مجروح شدن تعداد 15 نفر از غير نظاميان ايران گرديد. از اين زمان حملات هوايي كيفيت و اهميت خاصي مييابند بگونهاي كه مثلا در 8/3/1359 ( 29 مه 1980) حملات هوايي و توپخانه عراق باعث كشته شدن 12 نفر و مجروعح شدن 36 نفر ديگر در شهر مهران شد نويسنده كتاب جنگ ايران و عراق در مورد اين روز مينويسد:
«... اگر قرار باشد نقطه عطفي خطرناك و روزي را كه در آن روال وقايع به طرز خطرناك دگرگون شد، در اين مجموعه حوادث معلوم سازيم، بايد به عنوان مثال تاريخ 29 مه 1980 (8/3/1359) را به ذهن بسپاريم، نه آنگونه كه دولت عراق مدعي آن است يعني 4 سپتامبر را ...» (12)
بدينسان حملات هوايي و توپخانهاي عراق عليه ايران تا آغاز هجوم سراسري ادامه يافت. ولي بمباران شديد و همه جانبه مناطقي از جمهوري اسلامي ايران از جمله فرودگاه مهرآباد در تهران همزمان با حركت و هجوم زميني گسترده در 31/6/1359 ( 22 سپتامبر 1980) آغاز شد ( 13) و تقريبا اين تهاجمات هوايي تا اواخر جنگ 14/2/1367 ( 4 مه 1988)ادامه يافت.
***2) جنگ شهرها به مفهوم خاص؛ در اين مفهوم جنگ شهرها در مقطع و زمان احساس از جنگ ايران و عراق شروع ميشود. اصطلاح «جنگ شهرها» در همين مقطع خاص جايگزين اصلاحاتي چون «بمباران هوايي»،«حملات هوايي» يا « جنگ هوايي» و ... ميگردد.
جنگ شهرها به اين مفهوم تا اواخر جنگ ايران و عراق ( 31/2/1367)ادامه دادر. در اين ديدگاه آغاز دوران جنگ شهرها به اسفند ماه 1363 ( فوريه 1984) برميگردد (14) و از اين زمان است كه اصطلاح جنگ شهرها به سرزبانها ميآفتد، اما اينكه كداميك از دو طرف درگير جنگ يا مجامع و دول ديگر براي اولين بار اين اصطلاح را بكار گرفتند، جاي ترديد است. بطور كلي در مورد فلسفه بكارگيري واژه جنگ شهرها ، دو شان نزول مرتبط و هماهنگ وجود دارد:
الف - تاريخ جنگ شهرها به آغاز جنگ ايران وعراق و قبل از آن باز ميگردد و علي الاصول رژيم بغداد تجاوز خود به سرزمين جمهوري اسلامي ايران را با «جنگ شهرها» شروع كرد ولي تا زماني كه جنگ شهرها بصورت يك طرفه و تنها از جانب رژيم عراق صورت ميگرفت و عراق در اين ميدان يكه تاز بود و جمهوري اسلامي ايران اقدام به مقابله به مثل نميكرد و لذا عراق در مقابل حملات هوايي خود به شهرها و مناطق مسكوني ايران واكنش متقابلي را دريافت نمينمود، در مجامع بينالمللي و حتي شهرها در هيچ موردي استعمال نميشد و تنها به اصطلاحاتي چون بمبارانهاي هوايي يا حملات هوايي و هلي كوپتري و ... بسنده ميشد. ولي از زماني كه ايران درصدد مقابله به مثل برآمد، سخن از «جنگ شهرها» شروع شد.
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود در روز يكشنبه سوم اسفند 1365 تحت عنوان «جنگ شهرها و سقوط صدام» قسمت دوم مينويسد:
«در واقع تاريخ شروع جنگ شهرها به آغاز جنگ تحميلي باز ميگردد و رژيم بغداد، تجاوز خود به سرزمين ايران اسلايم را با «جنگ شهرها» آغاز كرد، اما تا زمانيكه دشمن در اين ميدان يكه تاز بود و احساس ميكرد كه ميتواند بهر جنايتي دست بزند و پاسخ متقابلي را دريافت نكند، سختي از «جنگ شهرها» به ميان نيامده بود و اساسا واژه «جنگ شهرها» در هيچ مورد بكار گرفته نميشد. بعبارت بهتر تا زمانيكه رژيم بغداد بطور يك طرفه جنگ شهرها را ادامه ميداد، جنگ شهرها موضوعيت نداشت اما بمحض آنكه جمهوري اسلامي ايران وارد عمل شد و پس از هشدار پياپي به شرارتهاي دشمن پاسخ گرفت، ناگهان در همه جا سخن از «جنگ شهرها» به ميان آمد.»
بر اساس اين برداشت آغاز جنگ شهرها روز بيست و سوم بهمن ماه 1363 ( 12 فوريه 1984)ميباشد. هر چند كه درست يك سال قبل از اين ماجرا و به دنبال عمليات خيبر ايران براي اولين بار با توپخانه و آتشبارهاي خود شهرهاي بصره، مندلي و خانقين را - كه شهرهاي جنگي محسوب ميشدند- مورد حمله قرار داده، خبرگزاري ها در 23/11/1362 اعلام كردند: «ايران براي اولين بار شهرهاي بصره، مندلي و خانقين را در هم كوبيد.»
لذا بايد دانست كه منظور خبرگزاريها از بيان اين خبر، گلوله باران اين شهرها با آتش توپخانه نيروهاي ايران ميباشد. به علاوه چنين عملي به عنوان مقابله به مثل و در قبال تجاوزات و بمبارانهاي هوايي دشمن مطرح نيست. زيرا مقابله به مثل بايد ويژگيهاي حركتي را كه در جهت مقابله با آن بكار گرفته ميشود، داشت باشد و حال آنكه اين گلوله بارانها در مقابل بمبارانهاي عراق ناچيز و مهمتر از آن بيشتر متوجه اهداف نظامي ميباشد تا مناطق مسكوني. ماجراي شروع مقابله به مثل در جنگ هوايي از اينجا شروع شد كه به مدت چهار سال و اندي از تاريخ آغاز جنگ تا اين زمان هيچگونه اقدام جدي جهت حل منصفانه جنگ صورت نگرفته بود و هيچ تلاش جدي و عملي براي توقف حملات هوايي و شيميايي عراق از سوي شخصيت ها، مجامع بينالمللي و حكومتها صورت نميگرفت. حتي « در سيزدهم ژوئن 1383 ( 23 خرداد 1362)، 15 وكيل مسلمان - غالبا از وكلاي ممالك مختلف - بمنظور تشكيل دادگاه اسلامي بينالمللي، در لاهور گرد هم آمدند، رياست اين دادگاه را محمد اسماعيل شواري، از ديوان عالي پاكستان عهدهدار بود كه باني آن نيز ميباشد. پنج كنفرانس مطبوعاتي، در رابطه با جنايات جنگي قواي عراقي، توسط اين دادگاه برگزار شد، كه آخرين آنها در لندن، در 6 سپتامبر 1983 ( 15 شهريور 1362) صورت گرفت. با وجود آن كه علاوه بر 7 عضو دادگاه، 50 خبرنگار نيز از سوي خبرگزاريهاي جهاني در اين جلسات شركت نمودند، «قانون سكوت» عموما رعايت گرديد. در نتيجه، سكوت و خاموشي رسانههاي جمعي، در رابطه با جنايات نفرات انگيز و كراهت افزاي رژيم عراق را نميتوان به حساب عدم آشنايي و وقوف به جزييات مساله گذاشت، كه موجب دلگيري و ايجاد تاثر و كراهت و تنفر ميگردد.»
بطور كلي بعد از 41 ماه جنگ و بكارگيري 120 موشك زمين به زمين اسكاد - بي و فراگ ساخت شوروي و كشتار 4600 نفر غير نظامي و مجروح شدن 22000 تن ديگر، شنيدن تحويل موشكهاي اس اس 21 و روسي به عراق كه برد آنها سه تا چهار برابر موشكهاي اسكاد- بي ميباشد و نيز شنيدن خبر بمباران آتي و حتمي يازده شهر ايران در اوايل دهه دوم بهمن 1363 (اوايل فوريه 1984 )از سوي صدام حسين، رئيس جمهوري عراق بود كه رئيس جمهوري اسلامي ايراني در 17 بهمن 1363 (6 فوريه 1984) اعلام كرد:
« از اين پس، در قبال هر حمله به مردم كشورمان، به همان گونه پاسخ خواهيم گفت و چنانچه صدام حسين تهديدات خود را به اجرا درآورد، قطعا شهرهاي خانقين، بصره و مندلي را بمباران خواهيم كرد. ما صادقانه مراتب تاسف خود را به اطلاع مردم اين سه شهر ميرسانيم و از آنان ميخواهيم كه به فوريت شهرهاي مزبور را ترك نمايند.»
ولي عليرغم اين هشدارها صدام حسين به هيچ وجه دست از تصميم خود برنداشت و لذا در 22 بهمن 1363 ( 11 فوريه 1984) 5 موشك زمين به زمين اسكاد - بي در مناطق مسكوني شهر دزفول فرود آمد و باعث ويراني حدود 100 منزل مسكوني و آسيب ديدن 400 منزل ديگر، يك بيمارستان ، يك دبستان و صدها كشته و مجروح گرديد، كه بسياري از آنها از كودكان بودند. در مقابل، نيروهاي ايراني چندين بار از طريق صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران براي مردم بصره، مندلي و خانقين پيام دادند كه به فورتي اين سه شهر را ترك گويند و ساعت حمله را 6 صبح فرداي آن روز اعلام كردند و به همين جهت در روز 23 بهمن 1363 ( 12 فوريه 1984) آتشبارهاي ايران وارد عمل شدند و اهدافي چون ادرات حزب بعث، پاسگاههاي پليس و پادگانهاي نظامي را مورد حمله قرار دادند. البته صدام حسين فرداي همان روز با 6 جنگنده عراقي نيز شهرهاي ايلام، اسلام آباد، گيلانغرب ، آبادان و خرمشهر را بمباران كردند حاصل اين بمبارانها يكي از سنگينترين آمارهاي جنگ بود.
رئيس جمهوري ايران نيز در مقابل عراق را به بمباران كليه شهرهاي اين كشور به جز چهار شهر مقدس- كربلا، نجف اشرف، كاظمين و سامره - تهديد كرد و در نتيجه دو روز بعد ( 26 بهمن 1363) جنگندههاي ايران وارد عمل شدند و براي نخستين بار پس از چهار سال و نيم صبر و بردباري، به بمباران چندين شهر عراق پرداختند و بدينسان جنگ شهرها به معناي خاص آن آغاز گرديد و از اين زمان به بعد بود كه اصطلاح جنگ شهرها جايگزين حملات هوايي و موشكي و بمبارانهاي هوايي شد.
ب- آنچه تعيين كننده چنگ شهرهاست، تبديل شدن آن به يك استراتژي جنگي با هدف جنگ رواني و فشار بر مردم است كه تقريبا همزمان با مقابله به مثل جمهوري اسلامي ايران يعني در تاريخ سوم اسفند ماه 1363 - چند روز بعد از آغاز استراتژي مقابله به مثل در جنگ هوايي از سوي ايران - است. جنگ شهرها در اين معنا از يك سو يك استراتژي مشخص و با اهداف روشن و مقاصد بارز است و از سوي ديگر، از اين تاريخ به بعد يك طرفه و يك جانبه نيست بلكه جنگي دو طرفه است، يعني هر دو طرف در حال جنگ در آن شركت دارند. جنگ شهرها در اين مقطع مقارن با عمليات بدر آغاز ميشود و بيانگر ناتواني عراق در استراتژي جنگ زميني با نيروهاي جمهوري اسلامي ايران است. بنابراين مشخصات جنگ شهرها در مفهوم جديد خود عبارت است از:
1) استراتژي با هدف معين در جهت ايجاد فشار رواني، اقتصادي و اجتماعي براي كشاندن جمهوري اسلامي ايران به پاي ميز مذاكره و پايان دادن به جنگ ايران و عراق.
براي نمونه مجله داناس چاپ يوگسلاوي در تاريخ 1/111365 خودف حملات هوايي عراق به ايران را يك استراتژي نظامي دانسته است و در اين مورد مينويسد: «عراق با بمباران شهرهاي ايران همان اشتباهي را مرتكب ميشود كه آلمان نازي در جنگ با انگلستان مرتكب شد.»
بنابراين آنچه اين مقطع از بمبارانهاي هوايي را از قبل متمايز ميسازد اين است كه اين بمبارانها بصورتي گسترده و با هدفي از پيش تعيين شده كه چيزي جز تلاش در جهت خاتمه دادن به جنگ نيست، صورت ميگيرد. به بيان امام خميني:
«... امروز هم در راستاي همان سياست ها (پذيرش صلح با صدام حسين) و در زير بمابران مناطق مسكوني حمله شيميايي و حمله به نفت كشها و هواپيماهاي غير نظامي و قطارهاي مسافربي به زبان ديگري ما را به پذيرش حكومت زور و تجاوز صداميان دعوت ميكنند.»
2) ناتواني و ضعف عراق از برخورد با ايران در جنگ زميني و در ميدان رزم.
جنگ شهرها در اين مفهوم بعد از عمليات بزرگ آبي - خاكي خيبر كه از تاريخ 3/12/1362 تا 22/12/1362 در منطقه هور الهويزه صورت گرفت و به آزادي منطقه به وسعت 2180 كيلومتر مربع و از آن جمله مجنون انجاميد، تقريبا و همزمان با عمليات آبي - خاكي نيروهاي خودي در منطقه هور الهويزه يعني عمليات بدر منجر به آزادي 800 كيلومتر مربع از اراضي منطقه گرديد؛ شروع شد. در كتاب از خرمشهر تا فاو در اين مورد چنين آمده است: ... دشمن در واقع هدفي را كه از به راه اندازي جنگ نفت كشها در خليج فارس (از نظر اقتصادي)داشت، با تهاجم به شهرهاي غير نظامي (به نيت به زانو در آوردن جمهوري اسلامي از طريق برانگيختن مردم)،دنبال نمود، در مقطع ياد شده (جنگ بدر) انتقال از رزم زميني به هوا در مناطق مسكون، نمايانگر شكلي جديد در جنگ بود. رويارويي با دشمن در ابعاد جديد طبعا نيازمند به حضور فعال مردم در صحنه و افزايش روحيه مقاومت در آنها بو از سوي ديگر ضرورت مقابله به مثل را ايجاد ميكرد. بدين ترتيب، تدبير مقابله به مثل با پرتاب موشك به عمق شهرهاي عراق آغاز شد. بكارگيري موشك بمنزله ورودي عنصري جديد در معادله جنگ محسوب ميشد...»
دو عمليات خيبر و بدر علاوه بر آنكه نمايانگر ابتكار جنگي ايران بود، نشان داد كه ايران توانسته است، ضمن تعيين منطقه نبرد و جنگ در اين مناطق، بخشي از آنها را تصورف كرده و از مواضع جديد خود دفاع نمايد. در اين شرايط نيروهاي عراق با انجام ضد حمله ها پر تلفات روحيه خود را بيش از گذشته از دست ميدادند. و در پايان نيز بدون دست يابي به موفقيت كامل، برتري زميني ايران را ميپذيرفتند. در چنين وضعيتي در حالي كه عراق داراي سيستمهاي تسليحاتي برتري بود، و براي تهيه نيروي بيشتر نيز اقدام به سربازگيري گسترده كرده بود، روحيه نيروهاي اين كشور بسيار ضعيف به نظر مييسيد و مهمترين عامل آن ناتواني اين نيروها در مقابله با نيروهاي ايراني و غافلگيري و عدم آگاهي آنها از استراتژي جديد ايران بود. در اين عملياتها تقريبا عراق سه برابر بيشتر از ايراني ها به اسارت در آمده بودند. در مقابل جمهوري اسلامي ايران بر تعهد و ايمان برتر نيروهايش تكيه داشت و دائما در صدد تقويت و بالا بردن روحيه نيروهاي خود بود. اين موضوع در سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني در سال 1363 به خوبي آشكار است وي در اين مورد گفت: «اعتقاد سربازان اسلام قويتر از قدرت آتش برتر سربازان عراقي است.»
در چنين شرايطي است كه جنگ شهرها به عنوان يك استراتژي از سوي عراق براي دو هدف اساسي پذيرفته و اعلام ميشود؛ يكي از اين اهداف جبران ضعف و ناتواني نيروهاي عراقي و بويژه تلاش در جهت بالا بردن روحيه نظاميان اين كشور ميباشد. دومين هدف نيز ايجاد فشار بر جمهوري اسلامي ايران براي نشستن در پشت ميز مذاكره و بستن قرار داد صلح با عراق است.
3) بررسي تاريخ جنگ شهرها و تجاوزات هوايي دشمن نشان مي دهد كه نيروهاي عراقي به دنبال انجام عمليات موفقيت آميز نيروهاي ايراني در جبهه ها دچار ياس و شكست روحي ميشدند و در چنين شرايطي ارتش عراق ناگهبان دور جديدي از شرارت را آغاز كرده و با كشاندن جنگ به بيرون از جبهه ها سعي در جبران اين ضعف نموده است. بدينسان عراق با حمله با مناطق مسكوني و قتل عام غير نظاميان تلاش كرده است كه انتقام اين گونه عملياتها را از مردم ايران بگيرد. در واقع به مثل نيست، بلكه مقابله به غير مثل و انتقام از طريق ناشايت ترين روش ممكن است. بنابراين يكي از برجسته ترين جنبه هاي جنگ شهرها، جنبه انتقامي آن است.
4) يكي ديگر از برجستگي هاي جمهوري اسلامي ايران در طول تاريخ جنگ، اعزام گسترده نيروهاي انساني كار آمد و بكارگيري آنها در مقابله با نيروهاي عراقي در مقاطعي خاص است. از آنجايي كه عراق از نظر كيفيت نيروي انساني نسبت به ايران در ضعف شديد قرار داشت، بنابراين سعي ميكرد از هر وسيله اي براي جلوگيري از اعزام گسترده نيروهاي بسيج به جبهه هاي نبرد جلوگيري نمايد. يكي از وسايلي كه در اين جهت بكار گرفته شد، استراتژي جنگ شهرها بود. بر اين اساس هر گاه سخن از اعزام گسترده نيروهاي تازه نفس به ميان ميآمد، دشمن با بمبارانهاي هوايي و جنگ شهرها در اين امر اختلاف ايجاد مي كرد.
5) پنجمين خصوصيت جنگ شهرها در اين دوره كه تا پايان جنگ نيز ادامه يافت، گستردگي، وسعت، شدت و حدت آن بود. هر چند جنگ شهرها به صورت حملاتي هوايي و بمبارانهاي يك جانبه از سوي عراق در طول جنگ به كرات ادامه داشته است، ولي در اين مقطع شدت، حدت، وسعت و گسترش خاصي پيدا كرد، به گونه اي كه مثلا به مدت دو روز، 6 فروند موشكم از سوي عراق به طرف شهرهاي انديمشك، مسجد سليمان و بهبهان پرتاب شد و در همين دو روز هواپيماهاي جنگنده بمب افكن عراقي، شهرهاي اسلام، اسلام آباد غرب، گيلانغرب، آبادان و خرمشهر را بمباران كردن كه سنگين ترين تلفات و خسارات جنگ شهرها و حملات هوايي را آغاز جنگ تا اين تاريخ در پي داشت.
6) يكي ديگر از خصوصيات جنگ شهرها در اين دوره، بكار گيري موشك براي اولين بار در جنگ ايران و عراق بود كه به منزله عنصر جديدي در معادله جنگ مطرح شد.
بنابراين آنچه گذشت، از اين ديدگاه نيز جنگ شهرها در اوائل اسفند ماه 1363 - ظاهرا سوم اسفند ماه 1363 و همزمان با شروع عمليات بدر در منطقه هويزه - شروع شد و به حركت و جرياني كه كاملا هدفدار، استراتژيك . تمام عيار و دو جانبه بود، تبديل گرديد.
مراحل تاريخي جنگ شهرها
بر اساس وقايع و حوادث متعددي كه در طول جنگ ايران و عراق و نيز از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي تا آغاز تهاجم سراسري عراق به جمهوري اسلامي ايران اتفاق افتاد، بطور كلي ميتوان بمبارانها و حملات هوايي و جنگ غير زميني دشمن را به دو مقطع اساسي تقسيم نمود.
الف) مقطع تهاجمات و بمبارانهاي هوايي
اين مقطع همانطور كه گذشت از تاريخ دهم فرودين 1358 شمسي 2 آوريل 1979 يعني پنجاه روز بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و حدود يك سال و نيم قبل از هجوم سراسري عراق به خاك جمهوري اسلامي ايران با تجاوز يك فروند هلي كوپتر عراقي به حريم هوايي شهر مهران و نيز پست كمركي بهرام آباد آغاز شد و تقريبا تا اواخر بهمن 1363 (22 بهمن 136 شمسي، 12 فوريه 1984 ميلادي) با ارسال پنج موشك اسكاد - بي عراقي به شهر دزفول، يا كمي بعد از آن ادامه يافت. بر اين اساس اين مقطع نزديك به پنج سال طول كشيد. از مهمترين ويژگيهاي اين مقطع جنبه تجاوزكارانه و يك جانبه بودن جنگ هوايي و بمبارانها است كه عمدتا از سوي عراق انجام ميگيرد و ايران بندرت و اتفاقي به مقابله به مثل پرداخته است.
ب) مقطع جنگ شهرها
آغاز جنگ شهرها بعنوان يك استراتژي نظامي - سياسي و با هدف اعمال شديد فشارهاي رواني در جهت وادار كردن ايران به تسليم براي نشستن به پاي ميز مذاكره و پذيرش صلح و پايان دادن به جنگ ايران و عراق و بصورت جنگي دو جانبه از 23 بهمن 1363 يا به عبارت دقيقتر از سوم اسفند 1363 و همزمان با عملياتب در (فوريه 1984) آغاز شد. جنگ شهرها به همين شكل و با افت و خيزهاي تقريبي تا پايان جنگ ايران و عراق و برقراري آتش بس ادامه يافت. جنگ شهرها در اين مقطع مراحلي چند را با توجه به مقتضيات و شرايط زماني و برخوردهاي طرفين جنگ - بويژه عراق - پشت سر گذاشت. اين مراحل عبارت است از:
1) مرحله اول 4-1363(1985): اين مرحله از سوم اسفند 1363 شمسي آغاز شد و تا هفدم فرودين 1364 يعني بمدت يك ماه و نيم ادامه يافت. در اين مدت 29 شهر و چندين روستاي ايران 118 بار مورد اصابت بمبها و موشكهاي عراقي قرار گرفت و حاصل آن 1227 نفر شهيد و 4682 نفر مجروح و خسارات ملي فراوان بود.
2( مرحله دوم 1364 (1985: اين مرحله از 5 خرداد تا 24 خرداد 1364 ادامه يافت و طي آن 27 شهر و چندين روستا، 105 بار مورد اصابت قرار گرفت، 26 كه تلفات آن شامل 570 نفر شهيد و 1332 نفر مجروح و خسارات فراوان مالي بود.
3) مرحله سوم 1365(1987) اين مرحله مقارن عملياتهاي كربلاي 4 و 5 يعني بطور تقريبي از 19/10/1365 آغاز شد. 27 و تا ساعت 12 روز پنجشنبه سي ام بهمن 1365 به مدت 42 روز ادامه يافت. در اين مرحله 66 شهر، بخش و تعدادي روستا مورد حمله موشكي و هوايي قرار گرفت. تعداد بمبارانتها 236 بار و تعداد موشكهاي شليك شده عراقي 28 فروند بود. آمار شهدا 3050 نفر و آمار محروحين 11163 نفر در اين دوره ميباشد. لازم به ياد آوري است كه در اين مدت 8 موشك نيز از سوي ايران به شهر بغداد شليك شد. 28 بعلاوه در اين مرحله بمدت 2 روز يعني روزهاي 27 و 28 بهمن 1365 جنگ شهرها متوقف گرديد. بعد از اين مرحله، قطع دو هفته اي جنگ شهرها از سوي صدام حسين اعلام گرديد. در تاريخ 10/12/1365، بيانيه دبير كل سازمان ملل متحد در مورد توقف جنگ شهرها صادر گرديد. رياست جمهوري اسلامي ايران در پيام نوروزي خود در سال 1366 در مورد اين مرحله از جنگ شهرها گفت: «جنگ شهرها و بمباران وحشيانه وسيع تر با اينكه سابقه داشت هرگز به وسعت و به سياهي و دهشتباري سال گذشته نبود... مردم عمق دشمني و خصومت دشمنان را حس كردند و جبهه جنگ به اعمال شهرها كشيده شد....»
البته عليرغم در خواست هاي مكرر جمهوري اسلامي ايران و برخي از مجامع و دولتها در سراسر جهان و نيز بيانيه دبير كل سازمان ملل متحد جنگ شهرها بعد از اين مرحله از تاريخ 18/181366 مجددابصورت منقطع آغاز گرديد.
4) مرحله چهارم (بهار و تابستان 1366) اين مرحله در تاريخ 18/1/1366 و همزمان با عمليات كربلاي 8 شروع شد و بويژه در طول عملياتهاي كربلاي 9، 10 و فتح 5 الي 7 و نصر 1 تا 4 ادامه يافت. در اين مرحله جنگ شهرها به داخل خاك كردستان عراق نيز كشيده شد و نظاميان عراق، مردم در حال قيام شهرهاي موصل، سيد صادق و ... را با حملات هوايي به خاك و خون كشيدند. همچنين در اين مرحله جنگ نفتكشها و جنگ شيميايي به اوج خود رسيد. اين مرحله از جنگ شهرها بصورت مقطعي و غير يكنواخت تا اوائل شهريور 1366 ادامه يافت.
5) مرحله پنجم (پائيز 1366) اين مرحله از جنگ شهرها در تاريخ 18/6/1366 و در آستانه سفر دكوئيار دبير كل سازمان ملل متحد به تهران - و در واقع براي وادار كردن ايران به پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان متحد - شروع شد و با شدت وحدت بيشتري نسبت به مراحل سابق ادامه يافت. شايد بتوان پايان اين مرحله از جنگ شهرها را حملات هواپيماهاي عراقي به نيروگاه بوشهر در تاريخ 27/8/1366 دانست. از اين زمان تا اوائل اسفند ماه 1366، جنگ شهرها از شدت چنداني برخوردار نبود.
6) مرحله ششم (اسفند 1366): مرحله ششم جنگ شهرها در تاريخ 8/12/1366 و با بمباران شديد شهر تهران و حومه آن شروع شد. در تاريخ 10/12/1366 ايران با پرتاب موشك به بغداد به بمبارانهاي شديد عراق پاسخ داد و يك روز بعد از آن، يعني روز 11/12/1366 عراق نيز حملات موشكي خود را به تهران شروع كرد. در تاريخ 18/12/1366 شدت جنگ شهرها در اين مرحله به حدي بود كه اتحاد شوروي از شوراي امنيت در خواست كرد كه براي جلوگيري از جنگ اقدام كند. اين مرحله از جنگ شهرها در روز 22/12/1366 متوقف شد.
7) مرحله هفتم (اواخر اسفند 66 و اوايل فرودين 1367): مرحله هفتم جنگ شهرها با شدت بيشتري در تاريخي 23/12/1366 آغاز شد وتا يازدهم فروردين 1367 ادامه يافت.
در 2 فروردين 1367 عراق اعلام كرد كه 106 موشك عليه شهرهاي ايران شليك كرده است... در هفتم فرودين 1367 نيز ايران مطرح ساخت كه عراق از موشكهاي جديدي استفاده كرده است و اين امر موجب تقويت اين خبر شد كه عراق از موشكهاي «اي اس 12» استفاده ميكند. در تاريخ 15/2/1/1367 نيز دبير كل سازمان ملل متحد از ايران و عراق خواست كه از ادامه و از سرگيري جنگ شهرها خودداري كنند. لازم به يادآوري است كه قطع جنگ شهرها در اين مرحله از سوي عراق و بخاطر ديدار نخست وزير تركيه از آن كشور صورت گرفت.
8) مرحله پاياني جنگ شهرها: آخرين مرحله از جنگ شهرها در تاريخ بيست و يكم فرودين ماه 1370 از سوي عراق شروع شد و تا تاريخ 31/1/1367 (20 آوريل 1988) ادامه يافت. عراق در اول ارديبهشت 1367 (21 آوريل 1988) آتش بس يك جانبه اي را ظاهرا به اصرار مجاهدين خلق اعلام كرد و بدينسان جنگ شهرها به مفهوم خاص آن، پايان يافت. تا اين زمان عراق بين 190 تا 200 فروند موشك به سوي شهرهاي ايران و ايران نيز نزديك به 50 فروند موشك به سوي شهرهاي عراق شليك كردند و در اين ميان نزديك به 100 موشك عراقي در شهر تهران فرود آمد كه تمام انها به مناطق مسكوني و پرجمعيت اصابت كرد.
لازم به يادآوري است كه آخرين حمله عراق مقارن ساعت 11:20 روز 14/2/1367 به حريم هوايي شيراز، پالايشگاه و پتروشيمي اين شهر صورت گرفت ولي با توجه به اعلام قطعي پايان جنگ شهرها در تاريخ 1/2/1367، اين مورد مرحلهاي جديد در جنگ شهرها محسوب نشد. راديو اسرائيل طي گزارش مفصلي در مورد اين حمله گفت:
«مقامات آگاه بغداد بطور غيررسمي ميگويند كه بمبارانهاي امروز را نبايد تجديد جنگ شهرها تقلي كرد زيرا هدفهاي بمباران شده تاسيسات اقتصادي بوده كه آتش بس در جنگ شهرها اين تاسيسات را شامل نميگردد.»
خبرگزاري تانيوگ نيز در گزارش خبرنگار خود از بغداد خاطرنشان ميسازد:
«تعيين قطي نيت عراق براي آغاز مجدد جنگ شهرها با استناد به بيانيه نظامي آن كشور در مورد حمله به پالايشگاه و مجتمع پتروشيمي شيراز امري غيرممكن است....»
*اهداف و مقاصد جنگ شهرها
عليرغم اينكه در حقوق بينالملل، گلولهباران و بمباران مناطق مسكوني ممنوع شده است، رژيم عراق از آنبه عنوان يك سياست و استراتژي نظامي و در جهت تحقق اهدافي چند از اين رفتار بهره گرفته است. به عنوان مثال: «در كيفر خواست منشور نورنبرگ و دادگاه توكيو صريحا ارتكاب، جرائم عليه افراد غيرنظامي، به عنوان جنايات جنگي ذكر گرديده است. مصوبات و تصمميات دادگاههاي نورنبرگ و توكيو در سال 19850 ميلادي در كميسيون حقوق بينالملل مورد تاييد قرار گرفت. اين موضوع به كرات در كنوانسيونهاي بينالمللي و از طريق قطعنامهها، اعلاميهها و پروتكلها و .... مطرح گرديده است كه برخي از اين موارد عبارتند از: «اعلاميههاي لاهه مورخ 29 ژوئيه 1899 و 28 اكتبر 1907، قطعنامه كميسيون عمومي كنفرانس خلع سلاح جامعه ملل (1932) و قطعنامه اين جامعه (30 سپتامبر 1980)، كنوانسيوم چهارم ژنو (12اوت 1969 و پروتكلهاي الحاقي 1977 و قطعنامه هاي مجمع عمومي سازمان ملل متحد...
1- تضعيف اراده مردمي
مهمترين هدف رژيم عراق از بكار گيري اين استراتژي، پايين آوردن روحيه ملي مردم ايران و در نتيجه ضعيف ساختن اراده آنها بوده است. اين موضوع به كرات در گفته ها و سخنان رهبران عراقي آمده است. بعلاوه جنگ شهرها خود بعنوان نوعي جنگ رواني، نه تنها با ساير ابعاد جنگهاي رواني نظير پخش شايعات و اخبار دروغين، هياهو و جنجال، جاسوسي و ... هماهنگي دارد، بلكه تاثيرات آن به مراتب بيشتر و شديتر ميباشد به بياني ديگر:
«به طور كلي هدف عراق از دست زدن به اين گونه اعمال ضد بشري و مغاير با اصول و قواعد بين الملل. خدشه دار ساختن اراده ملت ايران در مبارزه با متجاوز است...»
به همين جهت ديده ميشود كه عراق در روزهاي تاريخي و سرنوشت ساز براي مردم ايران، اقدام به بمباران و شليك موشك به شهرها ميكند. براي نمونه راهپيمايي پرشكوه روز جهاني قدس در تاريخ 24/3/136 از مواردي است كه در زير حملات شديد هوايي دشمن انجام گرفت.
2- تلاش در جهت درگيري ساختن قدرتهاي بزرگ در جنگ ايران و عراق
يكي ديگر از اهدفا رژيم عراق از بكار گيري استراتژي جنگ شهرها و حملات هوايي و همگام و همراه با آن جنگ نفتكشها، تلاش اين رژيم در جهت كشاندن پاي قدرتهاي بزرگ در جنگ بود. هر چند اين موضوع بيشتر در مورد جنگ شهرها در حاشيه خليج فارس و جزاير آن و نيز جنگ نفتكشها صدق ميكند ولي در برخي مقاطع آغاز جنگ شهرها وسيله اي براي مداخله ساير قدرتها ارزيابي ميشود. جيمزبيل در اين زمينه مينويسد:
«صدام حسين همواره در صدد بود قدرتهاي بزرگ خارجي بخصوص ايالات متحده را درگير جنگ سازد. با فرار رسيدن سال 1988 دي 1366 صدام تا تا اندازه اي موفق شد به اين هدف برسد. جنگ شهرها در سال 1988 67-1366 وسيع تر و مخرب تر از جنگ شهرها در سال 1985 (64-1363) بود، ليكن عراق نتوانست موضع ايران در مورد جنگ را بطور بنيادي تغيير دهد.
1- تلاشي در جهت خنثي نمودن عملياتهاي رزمي ايران و يا جبران شكست
يكي از مهمترين اهداف عراق در جنگ شهرها، سعي اين كشور در جهت خنثي كردن عملياتهاي موفقيت آميز ايران يا جبران ضعف و شكست ارتش عراق بود. اين موضوع بويژه مراحل اول، دوم و سوم جنگ شهرها، آشكار ديده ميشود.
4) كاهش توان اقتصادي كشور
يكي ديگر از اهداف عراق در شروع و ادامه جنگ شهرها كه نه تنها در مناطق مسكوني شهرها بلكه در مناطق اقتصادي نظير پالايشگاه هاي نفت، كارخانه ها و ... صورت گرفت. پائين آوردن توان اقتصادي جمهوري اسلامي ايران بود. جنگ شهرها همچنين بطور غير مستقيم با بيكار كردن مردم، ايجاد ترس و دلهره و نيز كار انداختن نيروگاههاي برق، خاموشيهاي مكرر و ... ارتباط داشت و باعث افت جريان كار و در نتيجه كاهش توليد و خدمات ميشد. به همين دليل آسوشيتدپرس در تاريخ 11/5/165 طي گزارشي اعلام كرد: «بمباران هدفهاي استراتژيك و صنعتي ايران توسط عراق فشار و تنگناهاي اقتصادي را تشديد كرده است.»
5) تلاش در جهت وادار كردن ايران براي مذاكره و پايان دادن به جنگ
مهمترين و اساسي ترين هدف عراق در جنگ شهرها و اصولا اينكه بمبارانهاي هوايي را تبديل به يك جنگ تمام عيار غير جبهه اي جنگ شهرها نمود، تلاش در جهت جلوگيري از پيشروهاي نيروهاي ايراني در جنگ زميني و در نتيجه كوشش براي اين بود كه ايران در اثر فشار رواني جنگ شهرها و آثار و تبعات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن در برابر خواست عراق مبني بر پايان دادن به جنگ ايستادگي نكند و حاضر به مذاكره براي آتش بس و پايان جنگ گردد. در اين شرايط و با توجه به اين هدف جنگ شهرها دقيقا در مرحله حساسي از جنگ يعني در اواخر زمستان 1362 (فوريه 1984) بعنوان يك استراتيژي آغاز ميشود. هر چند ايران عليرغم خسارت و تلفات سنگين جنگ شهرها توانست در برابر متجاوز بايستد و از آتشي با متجاوز بر اساس شرايطي كه كشور متجاوز تعيين كره بود خودداري نمايد، اما بطور كلي در 4 سال دوم جنگ، شعار صلح طلبي، با ابزار جنگ شهرها حمايت و پشتيباني مي شد.
6- كاهش اعزام و حركت نيروهاي مردمي به جبهه هاي جنگ
يكي ديگر از اهداف دشمن در جنگ شهرها بويژه در مرحله سوم آن كاهش حركت نيروهاي رزمنده مردمي به جبهه ها بود، زيرا توان عمده نيروهاي ايراني نه در سلاح بلكه در نيروهاي انساني و ايمان آنها نهفته بود و اين موضوع در تمام طول جنگ از سوي مقامات عراق آشكارا احساس ميشود.
7- تشديد جنبه فرسايشي جنگ
در صورتي كه توان ايران و عراق با ادامه جنگ شهرها تحليل ميرفت، تزكسينجر مبني بر بازنده ماندن طرفين جنگ و ايجاد حالت فرسايشي در آن به واقعيت نزديك ميشد. در چنين شرايطي جنگ بدون طرف پيروزي به پايان خود نزديك ميشد. اين مساله در مراحل پاياني جنگ شهرها بشدت مورد توجه قدرتهاي بزرگ بود.
8- جنگ شهرها اهرم قدرتهاي بزرگ
قدرتهاي بزرگ به منظور افزايش ميزان نفوذ خود بر جنگ و يا تحت تاثير قرار دادن اقدامات قدرت ديگر، از راهرمهاي متعددي استفاده ميكردند. يكي از اين اهرمها بصورت عيني و عملي در جنگ شهرها ظهور مييافت بعنوان مثال شوروي براي خنثي نمودن تلاش هاي صلح سازمان ملل كه به ابتكار غرب آغاز ميشود، عراق را تشويق به آغاز جنگ شهرها ميكرد. ورود موشكهاي ساخت شوروي در مراحل پاياني جنگ، اقدام ديگري از سوي شوروي بود كه نشان ميداد اين كشور (شوروي) مايل است با پيچيده تر ساختن جنگ و در اختيار گرفتن ابزار اين پيچيدگي، اين پيچيدگي ميزان نفوذ خود را در به پايان رساندن اين مناقشه افزايش دهد.
9- افزايش زمينه هاي مداخله در جنگ ايران و عراق
با شروع جنگ شهرها و گسترش دامنه جنگ به مناطق غير نظامي عملا زمينه براي مداخله سازمانهاي بين المللي و قدرتهاي بزرگ فراهم تر از گذشته ميشد. پس جنگ شهرها از اين جنبه نيز ميتوان مورد ارزيابي قرار گيرد. لازم به ياد آوري است كه برخي از اين اهداف از سوي عراق و برخي از سوي غرب اعمال ميشد، هر چند، عمده آنها مورد تائيد هر دو بود.
ويژه نامه فارس در هفته دفاع مقدس
انتهاي پيام/
يکشنبه 14 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]
-
گوناگون
پربازدیدترینها