واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: به نام خداکتاب دختری در کوچه باغ خاطرات یک کتاب با زبان بسیار ساده وخواندنی بر اساس خاطرات واقعی نویسنده می باشد که مطالب آن بیشتر زمینه اجتماعیخانوادگی دارد. شما را برای خرید و خواندن این کتاب دعوت می کنم.http://amazaheri.blogfa.com/
زندگي دفتري از خاطرههاست
خاطراتي شيرين
خاطراتي مغشوش
خاطراتي که ز تلخي رگ جان ميگسلد
« مهدي سهيلي»
قیمت کتاب: 60000ریالجلد اول و جلد دوم این کتاب به رشته تحریر درآمده و هم اکنون در اختیار شما عزیزان است.
برای خرید این کتاب، لطفا روی لینک زیر کلیک کنید.http://www.irmc.ir/Card/add.php?PID=31130075510800320101&checker=0
در زیر می توانید بخشی از مقدمه کتاب را مطالعه نمائید.
فهرست جلد اولاز تولد تا دبستان
از دبستان تا دبیرستان
از دبیرستان تا فارغ التحصیلی
فهرست جلد دومفصل اول
در جست و جوی شغل (کار) 1-3
فصل دوم
آموزشیار نهضت سوادآموزی 4-7
فصل سوم
معاونت فرهنگی دانشگاه 8-188
فصل چهارم
بیمارستان سیدالشهدا (ع) 189-209
فصل پنجم
مرکز تحقیقات آزمایش تالاسمی قبل از ازدواج 210-410
فصل ششم
معاونت پژوهشی دانشگاه 411-432
پيشگفتار و مقدمه
زندگي من هم مانند همهي انسانها با فراز و نشيبهای بسياری روبهرو بوده است. من در کوچه باغ خاطرات زندگيم هر يک از دورانهاي کودکي، نوجواني و جواني خود را با همه خوشیها و ناخوشیهايش بيان نمودهام. دوران کودکي من همزمان با شکلگيري انقلاب اسلامي و جنگ تحميلی هشت ساله بود. دوران نوجوانيام نيز با فراز و نشيبهاي خاص خودش همراه شد؛ و اما در دوران جواني به حقيقت زندگي پي بردم. آري در اين دوران دريافتم که تقدير و سرنوشت فراتر از خواست و آرزوي ماست؛ و هر آنچه در دوران کودکي و نوجواني در ذهن خود پروراندهايم، رؤيايي بيش نبوده است.
اين مجموعهی چند جلدي حاوي تمام خاطرات واقعي زندگي من است. در جلد اول اين کتاب تمام وقايع دوران کودکيم را به زباني ساده و کودکانه بيان کردهام. خاطرات دوران درس و مدرسه و ارتباط با معلمان و دانشآموزان که هر کدام از آنها گوياي دنياي بيغل و غش اما پرهياهويم است. جلد دوم کتاب بيانگر آرزوهاي بزرگ دوران نوجوانيام است که نه تنها در جستجوي شغلي مناسب بودم بلکه براي رسيدن به استقلال، به دنبال شريک خوبي براي زندگيام ميگشتم.
در جلد سوم اين کتاب وقايع بعد از ازدواجم بيان ميشود. در آن دوران به خاطر نگراني از آينده و افسردگي روحي که به آن مبتلا شده بودم، خود را به دست تقدير سپردم و در نهايت با کسي ازدواج کردم که بدون هيچ تحقيق و تفکری، او را به عنوان همسر انتخاب کرده بودم.
کمکم با صبر، سبک زندگيام به شيوه دلخواهم تغيير پيدا کرد و دريافتم که ميتوان با تحمل سختيها به آرامش رسيد؛ همانگونه که خداوند در قرآن ميفرمايند:
«فَاِنَّ مَعَ العُسرِ يسراً» «پس با هر سختي البته آساني هست».من در طول زندگيام با افراد بسياري آشنا شدهام؛ به همين خاطر سعي نمودهام در اين مجموعه نام کساني را که در زندگيام بيشتر اثر گذاشتهاند به صورت حقيقي بيان کنم، به جز مواردي که به خواست خود شخص با نام مستعار به کار برده شده است. در اين ميان، به خاطر عدم دسترسي به برخي از افراد مجبور شدم به انتخاب خودم اسامي برخي را با نام حقيقي و برخي ديگر را با نام مستعار بيان کنم و از همه آنها در اين خصوص پوزش ميطلبم. بنابراين از خوانندگان عزيز خواستارم در صورتي که نام شما يا يکي از اقوامتان در اين مجموعه آمده است نظر خود را در اين زمينه به نويسنده اطلاع دهيد تا در صورت لازم در چاپهاي بعدي، تغييرات لازم اعمال گردد.
اين مجموعه ناچيز را تقديم ميکنم به:
پدر و مادر مهربانم که همواره در تمام زندگي يار و ياورم بودند.
دايي بزرگوارم «دکتر مصطفي قانعي» که همواره مشوق و راهنماي من در زندگي بوده است.
همسر عزيزم که با صداقت خود مرا در رسيدن به آرزوهايم کمک نمود.
و به: فرزند نازنينم که به خاطر او توانستم تمام سختيهاي چاپ کتاب را برخود هموار کنم.
من الله التوفيقاکرم مظاهريتابستان سال 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]