واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جنايت با انگيزه امر به معروف و نهي از منكر!
آن روز وقتي دختر و پسر جوان را ديدم تصميم گرفتم براي امر به معروف و نهي از منكر آنها را به پاسگاه ببرم ولي درگيري پيش آمد و حسن را كشتم.
مردي كه به بهانه امر به معروف و نهي از منكر تازه دامادي را كشته و همسرش را هدف گلوله قرار داده بود به دار آويخته شد.
به گزارش اعتماد، مرد اعدامي كه نصرت نام داشت و از معدن داران تويسركان بود مهرماه سال 85 وقتي با زوج جواني روبه رو شد راه را بر آنها سد كرد و فجيع ترين جنايت آن سال همدان را رقم زد. او بعدها مدعي شد با انگيزه امر به معروف و نهي از منكر تازه داماد را كشته است. با اين وجود مهدي الماسي- معاون رئيس كل دادگستري همدان- ديروز همزمان با اعلام خبر اعدام نصرت ادعاي وي را رد كرد و گفت؛ به هيچ عنوان اثري از انگيزه خير و انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر در مجموعه رفتارهاي اين متهم ملاحظه نشد.
شامگاه اول مهرماه سال 85 هنگامي كه كارگر يك مرغداري در حال بازگشت به خانه اش بود، در محور همدان- تويسركان دختري را ديد كه سر و صورتش خونين بود. او به سرعت به طرف دختر دويد اما جوان مجروح پيش از آنكه بتواند زبان باز كند از هوش رفت. دقايقي بعد با حضور ماموران پليس، جسم نيمه جان اين دختر كه بعدها معلوم شد نامش افسانه است، به بيمارستان انتقال يافت و پزشكان اعلام كردند گلوله يي وارد جمجمه او شده است. افسانه چند بار تحت عمل جراحي قرار گرفت تا اينكه بالاخره از مرگ نجات يافت و توانست واقعه را براي پليس شرح دهد. او كه فلج شده بود در اظهاراتش از مردي تويوتاسوار ياد كرد و گفت؛ دو هفته قبل از حادثه من و حسن عقد كرديم. روز حادثه براي اينكه درباره آينده مان صحبت كنيم سوار بر پرايد حسن به گنجنامه رفتيم. چون هوا سرد بود از ماشين پياده نشديم. گرم صحبت بوديم كه يك دستگاه تويوتا جلويمان پيچيد و راننده آن خودش را مامور معرفي كرد و از شوهرم كارت شناسايي خواست.
افسانه افزود؛ حسن مدارك ماشين را به آن مرد داد اما او ناگهان سلاحش را بيرون كشيد و ما را تهديد كرد و گفت روابط نامشروع داريم. هرچه من و شوهرم توضيح داديم اشتباه مي كند، توجهي نكرد. او به زور ما را در خودرواش نشاند و به يك جاده فرعي پيچيد. در نزديكي روستاي تيمي جان بود كه حسن به رفتار آن مرد اعتراض كرد و درگيري شروع شد. مرد ناشناس ناگهان دو گلوله به سر و صورت همسرم شليك كرد و جسدش را از خودرو بيرون انداخت. چند كيلومتر دورتر حلقه نامزدي و جواهرات مرا دزديد و يك گلوله هم به سرم شليك كرد و گريخت.
پس از اظهارات نوعروس كارآگاهان تحقيقات خود را روي خودروي قاتل متمركز كردند و با تهيه فهرستي از تويوتاداران، عكس آنها را به افسانه نشان دادند تا اينكه بالاخره او نصرت را به عنوان مرد مسلح معرفي كرد. متهم وقتي دستگير شد جرمش را انكار كرد و گفت؛ اصلاً افسانه را نمي شناسد. با اين وجود به دستور بازپرس پرونده، خانه وي تفتيش شد و كارآگاهان يك قبضه ماكاروف از خانه متهم 43ساله يافتند. در شيار اين سلاح يك تار مو بود كه متخصصان تشخيص هويت تاييد كردند تار مو متعلق به افسانه است. به اين ترتيب نصرت در بن بست قرار گرفت و ضمن اعتراف به قتل گفت با هدف امر به معروف و نهي از منكر به سراغ زوج جوان رفته و به هيچ وجه انگيزه سرقت در كار نبوده است. متهم سپس اموال مسروقه را كه زير يك تابلوي راهنمايي و رانندگي در كيلومتر 10 محور همدان- تويسركان پنهان كرده بود، به پليس تحويل داد.
در حالي كه حدود يك ماه از وقوع اين جنايت مي گذشت نصرت به صورت ويژه و خارج از نوبت در دادگاه كيفري استان محاكمه شد. او هنگامي كه توضيحات نماينده دادستان و درخواست اولياي دم مقتول مبني بر صدور حكم قصاص را شنيد، در دفاع از خود گفت؛ من در تويسركان چند معدن داشتم و هر شب به آنها سركشي مي كردم، به همين خاطر نيز براي حفظ امنيتم سلاح همراه مي بردم. آن روز وقتي دختر و پسر جوان را ديدم تصميم گرفتم براي امر به معروف و نهي از منكر آنها را به پاسگاه ببرم ولي درگيري پيش آمد و حسن را كشتم.
وي درباره اينكه چرا به رغم توضيح زوج جوان مبني بر نسبت زن و شوهريشان باز هم آنها را رها نكرده، گفت؛ آنها به من گفتند زن و شوهر هستند اما من مي خواستم آنها را به پاسگاه ببرم تا در آنجا حرف شان را ثابت كنند، البته در امر به معروف و نهي از منكر زياده روي كردم و بايد به تذكر زباني بسنده مي كردم.
متهم در آخرين دفاع از اولياي دم حسن تقاضاي بخشش كرد اما اين درخواست او مورد موافقت قرار نگرفت و حكم قصاص وي به ديوان عالي كشور فرستاده شد. اين راي مورد تاييد قضات شعبه 32 ديوان قرار گرفت و سپس براي استيذان به دفتر رئيس قوه قضائيه ارجاع شد.
دادستان همدان در نامه يي كه به پرونده پيوست كرده بود، خطاب به آيت الله هاشمي شاهرودي نوشت؛ دستگيري غيرقانوني زن و شوهر شرعي، آدم ربايي، كشتن يك انسان و زخمي كردن يك نفر ديگر، رها كردن آنان در بيابان، دزديدن جواهر، نگهداري غيرمجاز اسلحه و ايجاد رعب، وحشت و ناامني در سطح استان به بهانه امر به معروف و نهي از منكر به هيچ عنوان قابل توجيه نيست.
رئيس قوه قضائيه پس از مطالعه پرونده اذن اجراي حكم نصرت را صادر كرد و به اين ترتيب تمامي روزنه هاي اميد روي مرد مسلح بسته شد و حربه وكيل مدافع او براي نجاتش از مرگ نيز بي ثمر ماند. وكيل متهم نصرت را مبتلا به مشكلات روحي و رواني معرفي كرد اما پزشكي قانوني بيماري وي را رد كرده بود. درنهايت حكم اعدام نصرت هفته گذشته اجرا شد.
قاضي الماسي درباره اين پرونده گفت؛«مجموعه قضايي همواره آمران به معروف و ناهيان از منكر را كه درچارچوب قانون به تكليف شرعي و قانوني خود عمل مي كنند مورد حمايت قانوني قرار داده است اما در اين پرونده انگيزه جنايت، امر به معروف و نهي از منكر نبود.»
شنبه 13 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]