واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اعتياد به سبک زنانه منبع:خبرگذاری ابتکار
زهرا فدايي- جوان شدن سن جرم و بزهکاري در واقع نشان دهنده افزايش خشونت اجتماعي در جامعه است. جوانان و يا نوجواناني که به جرم يا بزه کشيده مي شوند در واقع قربانيان نوعي خشونت هستند.منظور از خشونت کليه عوامل بازدارنده اي است که اجازه نمي دهد تا انسان ها شخصيتشان را تا سرحد امکان، رشد دهند و شکوفا سازند. عواملي از قبيل: نبود امکانات تربيتي، فقدان اميد به آينده، گسيختگي خانواده ها، کاهش فضاي خلاقيت در زندگي اجتماعي، فقدان و يا کمبود امنيت اجتماعي و نبود امکانات مناسب براي گذراندن اوقات فراغت، وسعت يافتن شکاف نسل ها و وابستگي اقتصادي جوانان به خانواده ها و در عين استقلال طلبي آن ها. زنان جز» نخستين قربانيان بسياري از آسيب ها و انحرافات اجتماعي اند. در اين ميان اعتياد اگر نه اولين و عمده ترين، بلکه يکي از مهمترين آنان است. تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتياد اين است که مواد مخدر و سو» مصرف مواد عمدتا پديده اي مردانه است. به عبارتي اعتقاد بر اين است که زن ها بسيار کمتر از مردها به اعتياد روي مي آورند، بخصوص در ايران حتي سيگار کشيدن زنان و دختران، تعجب اطرافيان را برمي انگيزد، شايد بدان علت که اعتياد با نقش آشناي همسر و مادري مهربان و دلسوز در جامعه ايراني همخواني ندارد. هر چند آمار دقيقي از ميزان جمعيت زنان معتاد در کشور وجود ندارد،اما براساس برخي پژوهشها، 9/6 درصد از معتادان کشور را زنان تشکيل مي دهند. وزارت بهداشت نيز در آمار خود در مورد زنان معتاد از رقم 1 زن معتاد به ازاي 8 مرد معتاد گزارش مي دهد. برخي گزارش ها هم بر اين امر تاکيد دارد که در مقابل هر 100 مرد معتاد 7 زن معتاد در کشور وجود دارد. از سوي ديگر به گفته مسوولان زندانهاي کشور در حال حاضر 50 درصد زندانيان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتياد در زندان هستند که به نقل از همين مسوولان اين آمار در سال هاي اخير افزايش نيز داشته است. طبق بررسي الگو هاي مصرف مواد مخدر در ايران در سال 1377 نزديک به 81 در صد جمعيت نمونه افراد مصرف کننده مواد در ايران در فاصله سني 20 تا 34 سال قرار داشتند. در سال هاي 1377 و 1378 که آمار تفکيکي نسبت زنان در جمعيت معتادان موجود است، بيشترين ميزان از سه استان کرمان، خراسان و تهران بودهاند، به گونه اي که بيش از 50 درصد از کليه زنان مراجعه کننده به مراکز درماني سراسر کشور از اين استان ها بوده اند. بنابر گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر، علي رغم تشديد مبارزه با قاچاق مواد مخدر و افزايش مراکز پذيرش و درمان در سطح کشور، از يک سو آمار مصرف کنندگان مواد مخدر روبه افزايش است و از سوي ديگر سن شروع اعتياد نيز کاهش يافته است. در سال 1381 در مطالعه اي کيفي که در زندان هاي بزرگ کشور انجام شد، تنها در سه زندان از شش زندان زنان مورد بررسي، وجود مصرف تزريقي مواد، گزارش شد که اکثرا ميزان آن را در کمتر از 10 درصد زندانيان مصرف کننده مواد ذکر کردند. در اين مطالعه مواد تزريقي مورد مصرف ابتدا ترياک(به صورت پودر) و سپس هروئين ذکر گرديده است. به طور کلي با توجه به آمارهاي گوناگون ارائه شده، هرچند غير دقيق، مي توان جمعيت زنان معتاد به مواد را در کشور بين 100 تا 150 هزار نفر يعني 0/6 تا 0/8 درصد تخمين زد. بديهي است رقم واقعي مصرفکنندگان مواد اپيوئيدي بسيار بالاتر است. همچنين مي توان نسبت زنان به مردان معتاد را در کشور، بين 1 به 13 تا 1 به 23 تخمين زد. ميزان مصرف هروئين در معتادان زن در حد نگران کننده اي است و تعداد زنان مصرف کننده مواد تزريقي در کشور 4 تا 9 هزار نفر تخمين زده مي شود. به نظر مي رسد مصرف حشيش در جمعيت عمومي زنان بالغ، شايع نباشد، ولي در گروه هايي از زنان شيوع بيشتري دارد. مصرف حشيش و الکل در دختران دانشجو و مصرف ترياک در دانشجويان برخي از نقاط کشور، کم به نظر نمي رسد. با وجود اين آمار و اطلاعات پراکنده و مقدماتي، ديگر نمي توان به راحتي گفت جمعيت اندکي از زنان گرفتار مواد مخدر و پيامدهاي آن هستند. اين در حالي است که بسياري از زنان و دختران نيز به علت برچسب هايي که به يک زن و دختر معتاد در جامعه ما زده مي شود کمتر به مراکز درماني مراجعه مي کنند و بدين ترتيب، اغلب، اعتياد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهي از جمعيت معتادان زن کشور درآمار گنجانده نمي شود.
علل اعتياد
از عوامل موثر گرايش زنان به مواد مخدر و عدم تمايل به ترک آن مي توان به موارد زير اشاره کرد: 1- رشد نيافتن مهارت هاي لازم براي توفيق در زندگي( ورود ناگهاني از کودکي به بزرگسالي) .2- فقدان شايستگي فردي براي کسب پايگاه شغلي 3- احساس بازنده بودن در رقابتهاي شغلي و به دنبال آن، احساس ناتواني در نيل به موفقيت، احساس ناامني، ناعادلانه دانستن نظام اجتماعي، احساس خشم و بي اعتمادي در خانه، محل کار و مدرسه. 4-توزيع ناعادلانه منابع در آمد 5- تشديد احساس محروميت نسبي( تحت تاثير فرهنگ جهاني و اقتصاد جهاني) .6- روابط نزديک و صميمي زنان به نظر مي رسد دختران نوجوان نسبت به فشار گروه همسالان در مقايسه با پسران، آسيب پذير تر باشند و ممکن است به منظور احساس پذيرفته شدن در گروه همسالان، اعتياد را تجربه کنند. زندگي با يک مرد معتاد نيز از مهمترين علل گرايش زنان به مواد مخدر است. 7- خشونت مجموعه تحقيقات درباره زنان معتاد نشان مي دهد که زنان معتاد و الکلي نسبت به ديگر زنان ميزان بيشتري از خشونت را تجربه و تحمل مي کنند، يعني حدود 90 در صد بيشتر. 8- مشکلات روحي و رواني زنان معتاد در مقايسه با ديگر زنان، مسائل و مشکلات رواني بيشتري دارند. مشخص شده است که اختلالات افسردگي يا اضطراب، شايع ترين بيماري در نزد زنان معتاد به مواد مخدر است. مطالعات نشان داده است رفتارهاي خودکشي، آسيب پذيري بالا و عزت نفس پايين در زنان معتاد بسيار بيشتر از ديگران است و حتي بسياري از زنان، گرفتار مشکلات بازگشت افسردگي مزمن مي شوند. 9-پديده هاي اجتماعي زنان به عنوان همسر، مراقبت کننده و پايه و اساس اخلاق به حساب مي آيند. با اين حال نگاه مرد سالارانه در جامعه، که اعتياد زنان را منفيتر از مردان مي داند و همچنين ساير نگرش هاي اجتماعي درباره ناپسند تر بودن اعتياد زن، يک مانع عمده درمان آنها محسوب مي شود. حتي زناني که خود مي دانند از يک بيماري رنج مي برند اين نگراني درد آور را که ديگران مشکل آنها را بپذيرند همراه خود دارند. آنها مي ترسندکه خانواده شان، همراه، شريک، و يا جفتشان و يا حتي کارفرمايشان ديدگاه مسلط جامعه را که اعتياد را يک مشکل اخلاقي مي دانند، داشته باشند و آنها را در درمان حمايت نکنند. بازداشت و زنداني کردن زنان به دليل خطاهاي مرتبط با مواد مخدر در دهه گذشته به طور چشمگيري افزايش يافته،جرائمي نظير دزدي هاي کوچک، شريک شدن در برخي جرائم، فروش مواد، روسپي گري و ضرب و شتم و تهاجم.
عوارض اعتياد زنان
کم ترين عارضه اجتماعي اعتياد در زنان متلاشي شدن خانواده است. بر اساس آمار جهاني، اعتياد در زنان، عوارض خطرناک تري نسبت به مردان ايجاد مي کند. براي مثال فاصله زماني اولين تجربه مصرف مواد، تا تزريق در زنان بطور متوسط 2 سال طول مي کشد در حاليکه اين زمان در مردان حدود 8 سال است. با اين حساب زنان 6 سال زودتر از مردان به ورطه وابستگي شديد، که درمان آن طبعا سخت تر و عوارض جسمي - رواني - اجتماعي آن نيز به مراتب بيشتر است کشيده مي شوند. مرگ در اثر مصرف مواد نيز در زنان و دختران سريعتر رخ مي دهد. بخصوص مصرف بيش از حد، خودکشي و تصادفات ناشي از آثار مصرف برخي مواد علت اصلي مرگ و مير در زنان معتاد است. همچنين به دليل اينکه اعتياد در زنان زمينه ساز ساير انحرافات است، استفاده تزريقي از مواد و وجود سرنگ هاي مشترک، همچنين رابطه جنسي پرخطر در اين زنان خطر ابتلا آن ها به ايدز، هپاتيت و ساير بيماري هاي مقاربتي را افزايش مي دهد. جالب اينکه در بعد درمان، پيش آگهي بهتري در زنان نسبت به مردان وجود دارد و اين مساله اميدواري بيشتري در به نتيجه رسيدن اقدامات درماني در زنان معتاد ايجاد مي نمايد. اما از سوي ديگر يک سري موانع نيز در مقابل زنان جهت اقدام به درمان اعتياد وجود دارد که بايستي به آنها توجه نمود. شايد مهم ترين مانع در اين بين، باورها و نگرش هاي موجود در جامعه در مورد زنان معتاد باشد. اگر چه افراد جامعه مي توانند اعتياد را در مردان يک نوع بيماري فرض کنند اما در مورد زنان معتاد شرايط متفاوت است. متاسفانه اغلب افراد اعتياد را در زنان يک موضوع غير اخلاقي مي دانند تا يک بيماري. در واقع نگرش هاي اجتماعي منفي موجود درباره رفتار غير اخلاقي زنان معتاد، مانعي بزرگ در راه درمان اعتياد در زنان مي باشد. چرا که زنان با دروني نمودن نگرش موجود در جامعه مبتني بر اينکه اعتياد در واقع نوعي تزلزل اصول اخلاقي در آنهاست از درمان خود اجتناب مي نمايند يا از معرفي خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومي شرمسار مي شوند. در ايران، در حال حاضر هيچ گونه خدمات اختصاصي براي زنان معتاد وجود ندارد و حتي برخي از خدمات و مراکز فقط به مردان اختصاص دارند. ليکن با توجه به اينکه مصرف مواد در زنان، ناهنجارتر از مردان تلقي مي گردد، زنان معمولا از مراجعه به مراکز درماني معتادان که بيشترين مراجعه کنندگان آن ها مردان هستند اکراه دارند. با توجه به اينکه مراکز درماني مهم ترين مکان دسترسي به معتادان هستند و بيشترين ميزان اطلاعات مربوط به معتادان از اين مراکز تامين مي شود، شيوع اعتياد در زنان کمتر از ميزان واقعي تخمين زده مي شود. ناديده گرفتن و يا توجه اندک به بحث اعتياد زنان در آينده اي نه چندان دور عواقب ناگواري را بر اجتماع تحميل مي کند. بنابراين اگر اعتقاد بر اين است که "ماهي را هر وقت از آب بگيري، تازه است" بايد براي رفع اين معضل اجتماعي، تدابيري اساسي انديشيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]