واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ايران - سوريه؛ منافع متقابل و ثبات منطقهاي
* اشاره:
ايران و سوريه طي سه دهه گذشته از روابطي ممتاز برخوردار شدهاند و اين روابط داراي منافع زيادي براي دو كشور و منطقه بوده است. همكاريهاي دو كشور ميتواند الگويي براي همكاري بين ديگر كشورهاي اسلامي و منطقه قرار گيرد. در مطلب پيشرو، منافع متقابل ايران و سوريه از روابط دوجانبه تبيين شده است:
***
سفر اواسط مرداد بشاراسد رئيس جمهور سوريه به جمهوري اسلامي ايران نشان از شكست سياستهاي بعضي از كشورها به خصوص آمريكا و متحدانش دارد كه راهبرد خود را جدايي و ايجاد فاصله بين سوريه و ايران قرار دادهاند. طي چند سال اخير بارها مقامات آمريكايي و اسرائيلي يكي از شروط عاديسازي روابط خود با سوريه و مذاكره با اين كشور را جدايي سوريه از ايران اعلام نمودهاند. در اين رابطه در تاريخ 25 خرداد ماه 1387 رئيس جمهور آمريكا در يك مصاحبه مشترك با ساركوزي رئيس جمهور فرانسه در پاريس به سوريه هشدار داد از اتحاد با ايران دست بكشد. وي تصريح نمود پيام روشن من به بشاراسد اين است كه چرخيدن به طرف ايرانيها را متوقف كند و به صراحت به متحدان ايراني خود اعلام نمايد كه غرب درصدد متوقف كردن تلاشهاي ايران جهت يادگيري شيوه غنيسازي است. اينگونه ادبيات قبلا نيز بارها از سوي بوش شنيده شده بود اما سوريه همواره اين درخواست آمريكا و متحدانش را رد كرده است. دليل عدم موفقيت اين كشورها در جدا نمودن سوريه از ايران به رغم فشارهايي كه دولت سوريه متحمل ميشود به راهبردي بودن روابط دو كشور برميگردد. واقعيت اين است كه رابطه ايران و سوريه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران از حالت سردي خارج شده و طي سه دهه اخير اين روابط ممتاز نهادينه گرديده است. نوشتار زير به علل عدم گسترش رابطه دو كشور در قبل از انقلاب و همچنين عوامل گسترش و تعميق اين روابط بعد از پيروزي انقلاب و منافع آن براي دو كشور ميپردازد.
روابط ايران و سوريه قبل از انقلاب
عدم گسترش روابط ايران و سوريه قبل از انقلاب اسلامي را ميتوان به اختلافات ناشي از مواضع دو كشور مربوط دانست كه مانع همكاري دوجانبه شده بود. براي آشنايي با اين اختلافات سياسي و تبيين دلايل عدم گسترش روابط ميتوان به ويژگيهاي متضاد دو دولت اشاره كرد:
ويژگيهاي رژيم قبل از پيروزي انقلاب اسلامي
1. نوع حكومت ايران سلطنتي بود.
2. حكومت شاه براساس حمايت غرب به خصوص آمريكا بنا شده بود و ارتباط خوب اقتصادي، سياسي و نظامي با اين كشور داشت و به عنوان ژاندارم منطقه عمل مينمود.
3. وظيفه اصلي رژيم شاه به عنوان همپيمان غرب، جلوگيري از نفوذ اقتصادي، سياسي و ايدئولوژيك شوروي به منطقه خليج فارس بود.
4. رژيم شاه از نظر سياسي رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخته و از سياستهاي توسعهطلبانه آن در منطقه حمايت ميكرد.
ويژگيهاي سوريه
1. نظام اين كشور پس از استقلال در سال 1946 تاكنون جمهوري پارلماني بوده و جزو كشورهاي انقلابي به حساب ميآمد. گرچه تا حدودي احزاب مختلف در آن اجازه فعاليت داشتند اما حزب بعث به عنوان يك حزب قومي به دنبال اتحاد كشورهاي عربي بود.
2. سوريه در زمان حاكميت حافظ اسد با فاصله گرفتن از غرب و آمريكا تا حدودي راه مستقلي از آنها در پيش گرفته و به بلوك شرق نزديك شده بود و شوروي از حاميان تسليحاتي اين كشور بود.
3. سوريه اسرائيل را به خاطر اشغال فلسطين، تجاوز مكرر به كشورهاي عربي و همچنين اشغال بخشي از سوريه (جولان) دشمن ميشمرد.
با توجه به اين ويژگيها، دو دولت از نظر سياسي از يكديگر دور بودند و نميتوانستند رابطهاي دوستانه داشته باشند.
روابط ايران و سوريه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي
به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به رهبري امام خميني(قدس سره) رابطه بين دو كشور به دليل نزديكي مواضع سياسي به سرعت بهبود و گسترش يافت. دلايل اين بهبود را نيز ميتوان به شرح زير برشمرد:
1. با پيروزي انقلاب اسلامي ايران تغيير بنيادين در سياست خارجي كشور اتفاق افتاد و جمهوري اسلامي ايران راهبرد خود را تقويت رابطه با كشورهاي اسلامي و عربي قرار داد.
2. ايران كه قبلا در كشورهاي طرفدار بلوك غرب قرار داشت، با انقلاب اسلامي سياستي مستقل در پيش گرفت و سعي در تقويت جنبش عدم تعهد گرفت كه سوريه نيز يكي از اعضاي آن به شمار ميرود.
3. اقدام انقلابي رهبر كبير انقلاب اسلامي در قطع رابطه با رژيم صهيونيستي و محكوم نمودن سياستهاي تجاوزكارانه اين رژيم و به دنبال آن تحويل سفارت اسرائيل به سازمان آزاديبخش فلسطين، برافراشتن پرچم فلسطين بر بام سفارت رژيم اشغالگر قدس، انعكاس وسيعي در جهان اسلام و عرب داشت و بسياري از مردم جهان عرب از اين تحول خشنود گرديدند. سوريه به اين دليل كه رژيم اشغالگر قدس را دشمن ميدانست از اين سياست استقبال و بارها خشنودي خود را از اين اقدام اعلام كرد.
4. مخالفت دو كشور با سياستهاي رژيم صدام حسين در عراق روابط را بيش از پيش گسترش داد.
5. مخالفت دو كشور با اقدام مصر در صلح با اسرائيل و تاثيرات آن در منطقه.
6. حمايت دو كشور از مقاومت در فلسطين و لبنان.
7. حمايت سوريه از ايران در مقابل حمله ظالمانه رژيم صدام به ايران، بسيار تلاش نمود تا از تلاش رژيم وقت عراق براي تبديل جنگ تحميلي به جنگ عرب و فارس جلوگيري نمايد و اين اقدامات سالها ادامه داشت و بهرغم پيشنهادات كشورهايي مانند عربستان و كويت براي ترغيب حافظ اسد براي بهبود رابطه با عراق، ايشان از هر اقدامي كه به تقويت دولت صدام در عراق منجر شود، خودداري نمود. در اوج جنگ تحميلي فشارها به سوريه افزايش يافت، اما دولت اين كشور نه تنها از حمايت ايران دست برنداشت، بلكه حمايتهاي راهبردي خود را افزايش داد، به طوري كه دولت صدام حسين به شدت در تنگنا قرار گرفت. يكي از اقدامات مهم دولت سوريه براي تضعيف رژيم عراق بستن خط لولهاي بود كه نفت كركوك در شمال عراق را به بندر بانياس در ساحل درياي مديترانه منتقل مينمود. هر چند دولت سوريه با بستن اين لوله بخشي از درآمدهاي اقتصادي خود را از دست داد، اما توانست كشور مخالف خود را تضعيف و همپيمان خود يعني ايران را تقويت نمايد. دو كشور سعي نمودند از اين روابط به نحو احسن بهرهبرداري نمايند و هرگز اين رابطه يكطرفه نبود و طي 30 سال گذشته رابطه استراتژيك دو كشور در حال نهادينه شدن است، به طوري كه ايران و سوريه با ثباتترين رابطه را در منطقه داشتهاند. اين رابطه براي هر دو كشور منافعي به شرح زير داشته است:
* منافع رابطه براي ايران
1. همپيماني با سوريه تلاشهاي دولت صدام را براي معرفي جنگ تحميلي به عنون جنگ فارس و عرب، ناكام گذاشت و به اين وسيله مانع شعلهور شدن جنگ قومي در منطقه گرديد.
2. با بستن لولههايي كه نفت شمال عراق را به ساحل غربي سوريه در درياي مديترانه ميرساند ضربه بزرگي بر اقتصاد رژيم صدام كه در حال جنگ با ايران بود وارد شد.
3. سوريه بارها مانع اجماع كشورهاي عضو اتحاديه عرب عليه ايران در جنگ تحميلي گرديد. به طور مثال اين كشور، اجلاس سران كشورهاي عرب را كه در ماه مه 1982 جهت حمايت از عراق برگزار شد، تحريم و براي عدم موفقيت آن تلاش كرد. سوريه توانست به همراه الجزاير و ليبي مانع اجماع كشورهاي عرب عليه ايران گردد.
4. سوريه براي كاهش فشارهاي كشورهاي عربي به خصوص عربستان بر ايران تلاشهاي فراواني كرد، ضمنا در بعضي از بحرانهاي رابطه ايران و كشورهاي عربي سوريه، به عنوان ميانجي ايفاي نقش كرده است.
5. در اوج تحريم تسليحاتي ايران در جنگ تحميلي، سوريه توانست سلاحهاي پيشرفته دفاعي اكثرا ساخت روسيه را در اختيار جمهوري اسلامي ايران قرار دهد با توجه به شرايط دشوار جمهوري اسلامي ايران در آن برهه براي دستيابي به سلاح اين اقدام اهميت زيادي داشت.
6. ايران توانست از طريق سوريه رابطه خود را با لبنان و فلسطين تعميق بخشد و اين اقدام يك اهميت راهبردي براي كشورمان داشت.
7. طي چند سال گذشته رابطه ايران و سوريه در بعد اقتصادي نيز گسترش يافت و ايران اقدام به صدور توليدات صنعتي و خدمات فني مهندسي به اين كشور نمود. چند پروژه مشترك مهم اقتصادي در سوريه توسط ايران راهاندازي شد از جمله كارخانههاي اتومبيلسازي سايپا و ايرانخودرو اقدام به سرمايهگذاري مشترك با طرف سوري جهت توليد اتومبيل در اين كشور نمودند. همچنين كارخانه سيمان در استان حماه توسط متخصصان ايراني تاسيس و به بهرهبرداري رسيد.
8. با توجه به عدم وجود عوارض گمركي بين كشورهاي عربي كالاهاي ايراني كه در سوريه توليد ميشوند بسيار آسانتر و با قيمت پايينتر ميتوانند به ديگر كشورهاي عربي صادر شوند.
منافع رابطه براي سوريه
منافعي را كه سوريه از روابط خود با جمهوري اسلامي ايران از آن برخوردار شد، ميتوان به شرح زير برشمرد:
1. افزايش نقش منطقهاي سوريه از طريق رابطه با جمهوري اسلامي ايران.
2. بعد از حمله عراق به كويت و اشغال اين كشور توسط رژيم صدام بارها دولتهايي مانند كويت و عربستان كه سياستهاي سوريه در همپيماني با ايران را مورد نكوهش قرار داده بودند بر صحت مواضع سوريه تاكيد نمودند و سوريه توانست با همپيماني با ايران و مخالفت با رژيم صدام احترام بينالمللي و منطقهاي را به سوي خود جلب نمايد.
3. ايران با استفاده از روابط خوب خود با تركيه زماني كه رابطه سوريه و تركيه بحراني شد و اين دو كشور در آستانه درگيري قرار گرفتند، توانست ميانجيگري نموده و بحران را كنترل نمايد و مانع بروز جنگ بين دو كشور همسايه گردد.
4. سوريه طي چند سال گذشته توانسته است از تجربيات علمي، اقتصادي و صنعتي كشورمان استفاده نمايد به طور مثال ايران با دراختيار گذاشتن تجربه خود در صنعت اتومبيلسازي با مشاركت بخشهاي خصوصي و دولتي سوريه اقدام به ايجاد چند كارخانه اتومبيلسازي در سوريه نمود و به آموزش مهندسان و تكنيسينهاي سوري پرداخت. ضمنا متخصصان ايراني توانستند درخصوص پروژههاي سدسازي، بازسازي نيروگاههاي برق و انتقال آب به سوريه كمك شاياني نمايند.
5. ارائه تسهيلات براي بازپرداخت بدهيهاي سوريه به كشورمان.
6. افزايش قابل توجه توريسم مذهبي از ايران به سوريه
7. افزايش مشروعيت با بهرهگيري از مشروعيت ديني، مردمي و انقلابي جمهوري اسلامي ايران.
8. بهرهبرداري سوريه از مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين و افزايش نقش منطقهاي سوريه.
با توجه به مطالب فوق مشاهده ميشود روابط دو كشور طي چند دهه اخير به يك رابطه راهبردي تبديل شده است. اين رابطه علاوه بر منافع فراوان براي دو كشور، دستاوردهاي قابل توجهي نيز به نفع مردم مسلمان منطقه به همراه داشته است. با توجه به شرايط موجود انتظار ميرود دو كشور همچون گذشته با چشمپوشي از اختلافات سطحي به منافع بلندمدت بينديشند و رابطه دو كشور طي سالهاي آينده بيش از پيش گسترش و تعميق يابد. همكاريهاي دو كشور ميتواند الگويي براي ديگر كشورهاي اسلامي و منطقهاي قرار گيرد.
سه شنبه 9 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]