تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836994396
متن كامل سخنان رهبري در ديدار جمعي از نخبگان علمي و دانشجويان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: متن كامل سخنان رهبري در ديدار جمعي از نخبگان علمي و دانشجويان
حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي عصر يكشنبه در ديدار جمع زيادي از دانشجويان و برگزيدگان علمي دانشگاهها مهمترين وظيفه نسل جوان به ويژه حركت فعال دانشجويي را تلاش پرنشاط و همراه با عقلانيت براي تحقق پيشرفت و عدالت در دهه چهارم انقلاب اسلامي خوانده و تاكيد كردند : نسل جوان با همت و مسلمان بايد با نگاهي سرشار از اميد و با تلاش بي وقفه و برنامه ريزي صحيح و اصولي در مسير توليد انديشه نو و رسيدن به جامعه اسلامي برخوردار از پيشرفت همزمان مادي و معنوي گام بردارد.
ايشان مهمترين وظيفه نسل جوان انقلاب را حركت پرنشاط و همراه با تفكر براي رسيدن به يك جامعه اسلامي الگو و برخوردار از پيشرفت مادي و معنوي برشمرده و افزودند : در اين مسير وظيفه دانشجويان داراي رسالت يا همان جنبش دانشجويي سنگين است اما وظيفه مسئولان و انواع نخبگان جامعه سنگين تر است .
رهبر انقلاب اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود بيان صريح و به دور از محافظه كاري را از خصوصيات دانشجويي برشمردند و تاكيد كردند : در كنار صراحت در بيان بايد صداقت در نيت و سرعت در پذيرش خطا هم وجود داشته باشد.
ايشان همچنين با اشاره به سخنان برخي از دانشجويان در خصوص سازمان صدا و سيما خاطر نشان كردند : تعيين رئيس اين سازمان از جانب رهبري دليلي براي انتقاد نكردن از صدا و سيما نيست زيرا اداره رسانه ملي بعهده رئيس سازمان صدا و سيما است .
حضرت آيت الله خامنه اي خاطر نشان كردند : من از منابع مختلف گزارشهاي زيادي درباره صدا و سيما دريافت مي كنم و اشكالات و اعتراض هاي خود را هم بيان كرده ام و در مقابل نيز مسئولان صدا و سيما ضرورت ها و پاسخ هايي دارند كه برخي از آنها درست و برخي هم نادرست است .
متن كامل سخنان رهبري بدين شرح است :
بسم الله الرحمن الرحيم
خيلي متشكريم از شما دوستان جوان كه اين فضاي سرشار از نشاط جواني با شاخص عقلانيت و تفكر را امروز در حسينيه ي ما به وجود آورديد. و اميدواريم كه اين روحيه ـ كه هنگامي كه با دين خواهي و روحيه ي تقوا همراه شود مشكل گشاي همه ي مراحل زندگي كشورهاست ـ روز به روز در بين شما دوستان دانشجو و جوانان عزيز گسترش پيدا كند.
مطالبي كه دوستان اينجا بيان كرديد بسيار مطالب خوبي بود; يعني براي من كه با دقت حرف كساني را كه اينجا حرف مي زنند گوش ميكنم ـ چه دانشجوها و جوانها چه گروه هاي ديگري كه گاهي اينجا شركت ميكنند يا در هر جلسه اي كه من با يك جمعي روبه رو هستم و با آنها حرف ميزنم مايلم حرفهايشان را با دقت بشنوم و استفاده كنم ـ صحبتهاي امروز شما بسيار پرمغز و مفيد به نظرم آمد كه اين يك ميانگين و سطح متوسطي از ذهنيت و عقليت دانشجوئي را هم به ما نشان ميدهد. نميخواهيم بگوئيم شما نماينده ي همه ي دانشجوهاي كشوريد; اما بالاخره نشان دهنده ي اين است كه اين سطح از تفكر و انديشه ورزي و مسئله شناسي و تلاش براي حل مشكل و حل مسئله امروز در دانشگاه ما وجود دارد; اين براي من بسيار جالب هست .
نكاتي را دوستان ذكر كرديد. من البته يادداشتهائي دارم كه اگر مجال بشود خدمت دوستان عرض ميكنم اما به نظرم ميرسد برخي از همان چيزهائي كه در ذهن من هست با نگاهي به آنچه كه شما بيان كرديد و توضيحي درباره ي آنها گفته خواهد شد. بد نيست يك مروري بكنيم به آنچه شما گفتيد.
دوستي گفتند كه نسل جديدي در حال ظهور است . اين كاملا درست است . البته اين اولين نسلي كه دارد در انقلاب خودش را نشان ميدهد نيست ; قبل از شما هم يك نسل خودش را در انقلاب نشان داد ـ در واقع متولد شد ـ و دست قدرتمند و انگشت گره گشاي خودش را به كار انداخت . آن هم نسل انقلاب بود; آن هم پرورش يافته ي جاي ديگر و فضاي ديگري نبود; چون انقلاب مثل يك كوره ي گدازنده است ; تغييردهنده ي شكل و نظم عناصر موجودات است . انقلاب يك چنين حالتي است ; مثل آنچه كه قديمي ها ميگفتند : اكسير كيميا كه عنصر مس را به عنصر طلا تبديل ميكند. اين البته حالا ممكن است در ذهن بعضي ها افسانه به نظر برسد; افسانه هم نيست ; واقعيت داشته و دارد. انقلاب يك چنين چيزي است ; تغييردهنده است دگرگون كننده است . اين دگرگون سازي فقط در سطح مناسبات اجتماعي نيست بلكه در درجه ي اول در لايه ي درون انسانها و ذهنيتهاست . اولين تغيير اينجا داده ميشود; در دلها. بنابراين آن نسل جواني كه وقتي انقلاب شد پانزده سالش بود شانزده سالش بود هيجده سالش بود آزمايش خودش را در ميدانهاي انقلاب داد; بعد هم در دوران دفاع مقدس با ايجاد آن فضاي عجيب . آن نسل هم متولد انقلاب است اين نسل هم كه شما ميگوئيد دارد ظهور ميكند اين را هم من كاملا قبول ميكنم ; تصديق دارم و آن را حس ميكنم .
سوال ميشود كه ماموريت اين نسل چيست الزاماتش چيست كي ميخواهد او را پيش ببرد و هدايت كند اينها سوالهاي خوبي است . به نظرم ميرسد اين سوالها سوال است ليكن ابهام نيست . پاسخ به اين سوالها معلوم است . انقلاب براي ايجاد يك دولت به جاي دولت كه به وجود نيامد براي ايجاد يك نظام يك مجموعه ي ملي و انساني بر اساس يك تفكر به وجود آمد. آن تفكر تفكر اسلام است . ادعاي ما اين است ـ كه اين ادعا را اثبات هم ميكنيم و ثابت شده است ; قطعي است ـ ما معتقديم راه سعادت انسانها به دست تعاليم انبيا است كه كاملترينش هم تعاليم اسلام است . بشر منهاي تعاليم انبيا حتي پيشرفت مادي هم در اين حدي كه پيدا كرده پيدا نميكرد; چه برسد به تعالي معنوي و بهجت معنوي و آرامش و آسايش رواني كه زمينه ساز عروج اوست به معارج والاي ملكوتي انسان . راه سعادت انسان اين است .
براي اينكه تفكر انبيا در جامعه پياده شود يك حركت بلندمدت و طولاني لازم بود. اين انقلاب با اين هدف به وجود آمد. جامعه ي اسلامي كشور اسلامي نه فقط دولت اسلامي نه فقط تشكيل يك نظام اسلامي بلكه تشكيل يك واقعيت و يك مجموعه مردمي كه بر اساس تعاليم اسلام ـ كه لب لباب تعاليم انبيا است ـ زندگي ميكنند و آثارش را احساس ميكنند. اين هدف ماست . خوب ما به اين هدف هنوز نرسيديم توقع هم نبود كه در ظرف سي سال برسيم . اين هدف هدف خيلي طولاني مدتي است . بايد تلاش كرد بايد كار كرد تا به اين هدف رسيد; شما مسئوليتتان اين است . ماموريت اين نسل اين است ; كشور و ملتتان را به آن جايگاهي كه معنايش اين باشد كه يك جامعه ي اسلامي به معناي واقعي تشكيل شده برسانيد. اين را الگو كنيد. اين ميشود بزرگترين وسيله براي گسترش اين فكر و گسترش اين تجربه در عالم ; اين ماموريت اين نسل است كه در تصور و در جنبه ي نظري چيز مشكلي نيست . البته كار كار بسيار دشواري است . همان تحرك جواني همان انگيزه ي جواني را لازم دارد; با تلاش فراوان جهادي كه حالا گفته ايم و عرض ميكنيم . هدف اين است : ما كشور اسلامي ميخواهيم . كشور اسلامي وقتي تشكيل شد معنايش اين است كه دنياي مردم آباد خواهد شد نه به معناي آبادي اي كه در نظامهاي مادي وجود دارد.
در نظامهاي مادي آبادي وجود دارد; يعني قدر مطلق پيشرفتهاي مادي خوب است ; اما در مورد همان پيشرفتهاي مادي هم تعادل و نگاه عادلانه وجود ندارد. يعني شما الان مثلا مي بينيد كه در كشور ثروتمندي مثل آمريكا ثروتمندش اولين ثروتمند دنياست ليكن فقيرش هم گاهي بدترين فقير دنياست ; از سرما ميميرد از گرما ميميرد از گرسنگي ميميرد. طبقه ي متوسطي در آنجا زندگي ميكنند كه اگر شبانه روز تمام وقت با همه ي توان كار نكنند نميتوانند شكمشان را سير كنند. اين براي بشر خوشبختي نيست اين براي يك جامعه خوشبختي نيست . بله توليد ناخالص داخلي اش را نگاه كني ده برابر يك كشور ديگر است ; اين كه دليل نشد. يعني حتي در برخورداري هاي مادي هم عدالت نيست همه گيري نيست ; يعني همه برخوردار نيستند; چه برسد به برخورداري معنوي ; آرامش رواني نيست توجه به خدا نيست تقوا و پرهيزگاري نيست پاكدامني و طهارت نيست گذشت و اغماض نيست ترحم و دستگيري از بندگان خدا نيست ; و نيست و نيست و نيست .
اين آن پيشرفتي نيست كه كشور اسلامي و جامعه ي اسلامي دنبال آن است . آن خوشبختي اي كه ما براي جامعه ي اسلامي برخورداري اي كه براي جامعه ي اسلامي قائليم فقط اين نيست كه شما اينجا نگاه ميكنيد; بلكه برخورداري مادي و معنوي يعني فقر نبايد باشد عدالت بايد باشد تقوا و اخلاق و معنويت و پرهيزگاري هم بايد باشد. اين آن هدفي است كه بايد دنبال او برويم .
يكي از دوستان ميگفتند كه به اين دلائل آينده ي جنبش دانشجوئي دچار ابهام است ! من ميگويم هيچ دچار ابهام نيست . اتفاقا همان برادري كه اين مطلب را گفتند وظائف جنبش دانشجوئي و كارهائي را هم كه جنبش دانشجوئي بايد انجام بدهد ذكر ميكردند; خوب ديگر چه ابهامي ! همين كارها را بايد انجام بدهيد; با اين هدف با اين مقصد.
يك سوال اينجا مطرح ميشود كه براي رسيدن به اين هدف والا و بسيار برجسته و بزرگ وظيفه فقط متوجه دانشجويان است آن هم دانشجوياني كه براي خودشان رسالتي قائلند كه شما اسمش را ميگذاريد جنبش دانشجوئي ; يعني دانشجوي متحرك دانشجوي فعال ; دانشجوئي كه از نيروي فكر و توان جسمي و روحي خودش ميخواهد براي پيشرفت استفاده كند; آيا فقط اينها مخاطبند بلاشك نه . سنگين ترين مسئوليت بر عهده ي مسئولان و انواع نخبگان جامعه است ; نخبگان علمي و نخبگان فكري و نخبگان سياسي ليكن جريان دانشجوئي فعال هم مسئوليت سنگيني دارد. يكي از مسئوليتهاي جريان دانشجوئي تلاش براي فهميدن است ; يعني تفكر.
من به نظرم ميرسد يكي از كارهاي لازم تشكيل جلسات فكري وسيعي است كه مجموعه ي دانشجوئي همراه با مجموعه ي حوزوي با برنامه ريزي خوب ميتواند به وجود بياورد تا بنشينند درباره ي مسائل گوناگون فكر كنند. گسترش فكر و پراكندن فكر درست و صحيح ميتواند همان ثمراتي را ببخشد كه ما در زمينه هاي مسائل علم و فناوري و پيشرفت علوم از دانشجو توقع داريم ; يعني شكوفائي آوردن حرف نو به ميدان انديشه با يك حركت صحيح و جهتگيري درست يكي از كارها اين است .
يكي از كارها مشخص كردن اصول است . ما اصولي داريم كه بايد از اين اصول تخطي نشود. يعني به نام فكرپردازي و انديشه پردازي از اصول انحراف پيدا نشود. اصول شاخصهاي راه صحيح و صراط مستقيم است . خطاست اگر اصول را به ديواره هائي تشبيه بكنيم كه انسان از وسط اين ديواره ها بايد حركت كند; نه اصول شاخصند. يك راه مستقيمي وجود دارد يك صراط مستقيمي هست كه اين انسان را به هدف ميرساند. اين صراط مستقيم را بايد شناخت بايد كشف كرد. هيچ كس در محدوده ي صراط مستقيم زنداني نشده . اجبار به پيمودن صراط مستقيم در هيچ كس نيست . اين اصول كسي را اجبار نميكند الزام نميكند محدود نميكند بلكه اين اصول انسان را هدايت ميكند و به او ميگويد كه اگر چنانچه بر طبق اين اصول حركت كردي به آن نتيجه ي مطلوب خواهي رسيد; اگر از اين اصول تخطي كردي به هدف نخواهي رسيد. آخر اشكال بيراهه همين است . بيراهه دو اشكال دارد : يك اشكال اين است كه انسان به سرمنزل مقصود نميرسد; اشكال ديگر اين است كه وقت انسان تلف ميشود; فرصتها از دست ميرود.
اين كساني كه در طول اين صد سال صد و پنجاه سال اخير در كشور ما داعيه ي اصلاح و پيشرفت و ترقي سر دادند و ما را حقا و انصافا به بيراهه كشاندند اين گناه بزرگ را انجام دادند; هم ما در طول اين صد و پنجاه سال به مقصد نرسيديم و عقب مانديم هم وقتمان تلف شد. چند نسل پي درپي بايد بيايند ضايع شوند و به نتيجه نرسند تا يك وقت يك نسل متوجه بشود كه اشتباه كرده اند; راه را برگردد شروع كند از نو حركت كردن . گناه آن كساني كه جوامع بشري را به بيراهه ميكشانند اين است كه وقت آنها و عمر آنها و فرصتهاي آنها را ضايع ميكنند.
يك روز به جامعه ي ما اينجور تفهيم كرده بودند كه راه پيشرفت اين است كه ما از غربي ها تقليد كنيم ; آن هم نه تقليد در دانش آموزي و دانش اندوزي تقليد در ظواهر; زنهايمان بي حجاب بشوند; مردهايمان كلاه فلان جور و لباس فلان جور بپوشند. ميدانيد در كشور ما دوره اي بر مردم ما گذشت كه گذاشتن يك كلاه مخصوص به نام كلاه پهلوي اجباري شد و اگر كسي اين كلاه را بر سر نميگذاشت مجرم شمرده ميشد! بعد يك قدم جلوتر رفتند گفتند يا كلاه پهلوي يا شاپو; چون غربي ها ـ اروپائي ها ـ اين لباس را ميپوشند. انواع و اقسام لباسهائي كه در داخل كشور ـ لباسهاي محلي ـ پوشيده ميشد همه منسوخ و ممنوع شد; براي اينكه لباس متحد الشكل از غرب آمده پوشانده بشود. براي چي براي پيشرفت ! پيشرفت كشور را در اين دانستند كه مردم ما كت و شلوار بپوشند كروات ببندند زنهاي ما بي حجاب حركت بكنند; رسوم و عادات غربي را ياد بگيرند. ببينيد چقدر خسارتبار است براي يك كشور; چقدر مايه ي شرمندگي است وقتي انسان فكر بكند. آن روز نه فقط شرمنده نميشدند افتخار هم ميكردند با صداي بلند هم اين را فرياد ميكردند. اين بيراهه است . نسخه ي پيشرفت نسخه ي غلط ; بيراهه . اصول براي اين است كه اين اشتباهات پيش نيايد.
يكي از دوستان اعتراضهاي صريحي كردند. خصوصيت دانشجو هم همين است . به اشخاص و دستگاه ها اعتراضهائي كردند ـ حالا آن اعتراضها ممكن است وارد باشد ممكن است وارد نباشد; من روي آن نميخواهم قضاوت بكنم ـ اصل اينكه دانشجو حرفش را روشن و صريح و آشكار بزند و دچار سياسي كاري نشود چيز مطلوبي است . بدترين اشكال و اشكال وارد بر محيط دانشجوئي اين است كه دانشجو دچار محافظه كاري شود و حرفش را با ملاحظه ي موقع و مصلحت خيالي بيان كند; نه دانشجو بايد حرفش را صريح بزند. البته در كنار اين صراحت در بيان صداقت در نيت هم بايد وجود داشته باشد و در كنار او سرعت در پذيرش خطا; اگر ثابت شد كه خطاست . فرق شماي جوان و دانشجو و صادق و پاكيزه دل با يك آدم سياسي كار بايد در همين باشد; حرفتان را صريح بزنيد; آنچه را كه ميزنيد از دل بزنيد; و اگر چنانچه معلوم شد كه اشتباه است سريع پس بگيريد; راحت . اين به نظر من يكي از بهترين شاخصه هاي دانشجوئي است .
يكي از اين اعتراضها اعتراض به صدا و سيما بود و اينكه بعضي ميگويند اگر چنانچه صدا و سيما را نقد كنيم بر خلاف رهبري مطلبي گفته ايم ; چرا چون رهبري رئيس صدا و سيما را معين ميكند! اگر واقعا ملاك اين باشد كه آدم بايد به هيچ كس اعتراض نكند; چون رئيس قوه ي قضائيه را هم رهبري انتخاب ميكند رئيس جمهور هم بعد از انتخابات تنفيذ رهبري دارد; ميگويد نصب كردم . پس بايد به هيچ كس اعتراض نكرد. نه آقا اولا صدا و سيما را رهبري اداره نميكند; اين معلوم باشد. صدا و سيما را رئيس صدا و سيما اداره ميكند. و رهبري هم در موارد زيادي اعتراضهائي دارد. همين اعتراضهائي كه شما داريد بعضي هايش يا خيلي هايش اعتراضهاي ما هم هست . احتمالا اعتراضهاي ديگري هم هست كه چون براي من از جوانب مختلف گزارش مي آورند ـ با اينكه خود من ممكن است به قدر شما تماشاچي تلويزيون يا گوش كننده ي راديو نباشم ـ اطلاعاتم زياد است . از وضع صدا و سيما اعتراضهائي هم ميكنيم اشكالاتي هم ميكنيم گاهي با آنها دعوا هم ميكنيم . بالاخره آنها هم يك ضرورتهائي دارند و جواب ميدهند; گاهي جوابشان درست است گاهي هم نادرست است . به هر حال اعتراض هست و انتقاد شما از صدا و سيما مطلقا به رهبري منتقل نميشود. شما حق داريد انتقاد كنيد; هيچ اشكالي ندارد.
يكي از دوستان ميپرسند كه به نظرات امام چگونه دست پيدا كنيم به نظر من اين كاملا روشن است . نظرات امام يك مجموعه است و خوشبختانه بيانات امام ثبت شده است و همين است كه هست . مثل همه ي متوني كه از آنها ميشود تفكر گوينده را استنباط كرد; منتها با شيوه ي درست استنباط . شيوه ي درست استنباط اين است كه همه حرفها را ببينند آنها را در كنار هم قرار بدهند; توي آنها عام هست خاص هست ; مطلق هست مقيد هست . حرفها را بايد با همديگر سنجيد تطبيق كرد; مجموع اين حرفها نظر امام است . البته كار خيلي ساده اي نيست اما روشن است كه بايد چه كار كنيم : يك كار اجتهادي است ; اجتهادي است كه از عهده ي شما جوانها برمي آيد. بنشينند واقعا گروه هاي كاري در زمينه هاي مختلف نظر امام را استنباط كنند از گفته هاي امام به دست بياورند..
حالا يك جمله از آن چيزهائي كه در ذهنم بود و يادداشت كردم عرض بكنم . چون وقت نيست و تا اذان زمان زيادي نمانده . همين طور كه چند نفر از دوستان اشاره كردند ما وارد دهه ي چهارم عمر نظام جمهوري اسلامي داريم ميشويم . البته يك نظام اجتماعي در سي سالگي و سي و پنج سالگي يك نظام كاملا جوان است ; اگر چنانچه بخصوص در اين نظام تحرك و تحولهاي دروني بموقع و بجا وجود داشته باشد به آساني سالخورده و فرسوده هم نخواهد شد; با گذشت صدها سال هم پير و فرسوده نميشود ليكن آنچه مسلم است در اين سنين ـ در سنين سي سالگي و سي و پنج سالگي و چهل سالگي ـ يك نظام اجتماعي يك نظام جوان است . يعني چه جوان است يعني هنوز به تجربه ي بيشتر احتياج دارد; هنوز به كار و تلاش بيشتر در زمينه ي مباني نياز دارد تا به پختگي و قوام برسد.
ما گفتيم كه در اين دهه آنچه كه به عنوان يك هدف و شعار ـ براي اينكه دنبال كنيم كه مرحله اي را بگذرانيم ـ بايد مورد توجه قرار بگيرد « پيشرفت و عدالت » است . اين را شعار قرار بدهيم : پيشرفت و عدالت . پيشرفت را عرض كردم ; مقصود پيشرفت همه جانبه است ; يعني پيشرفت مادي و پيشرفت معنوي . پيشرفت مادي را هم نفي نميكنيم . يعني مطلقا مسئله ي معيشت مردم مسئله ي اشتغال مردم مسئله ي پيشرفتهاي علمي و فناوري را مطلقا دست كم نميگيريم . اينها كاملا مهم است و بايد دنبال شود تا در اين زمينه ها فقر نباشد بيكاري نباشد گراني و تورم قيمتها نباشد; در اين ترديدي نيست . اما در كنارش به اين اكتفا هم نميكنيم بلكه بايد فكر روشن اعتقاد عميق انگيزه ي روزافزون و جوشان و اخلاق انساني و والاي اسلامي در كنار اينها گسترش پيدا كند.
همان طور كه عرض كردم از بيراهه ها بايد ترسيد. گاهي اوقات يك چيزها و راه هائي را براي پيشرفت پيشنهاد ميكنند كه بيراهه است . يك نمونه اش را گفتم ; مثل پيشرفتهاي دوره ي پهلوي كه حقيقتا بعضي اش توقف و بعضي اش پسرفت و سقوط بود ـ كه حالا جاي تفاصيلش در اين جلسه نيست ; چون وقت نيست ـ آن يك الگو بود كه واقعا بيراهه بود; به ظواهر دلخوش كردن غربي ها را معيار و ملاك قرار دادن و دنبال آنها حركت كردن كه نتيجه اش همين ميشود كه در آن پنجاه شصت سال شوم و سياه در دوران پهلوي مشاهده شد.
يك نمونه ي ديگر از اين بيراهه ها نمونه هائي است كه گاهي ممكن است در زمان ما هم پيدا بشود; بايد توجه داشت . در اين نمونه ي دوم اسمي از ظواهر آورده نميشود هويت ايراني و اسلامي هم مثل آنچه كه در آن شكل اول ديده ميشد نفي نميشود; ليكن يك حالت نوميدي از تحرك و پيشرفت در اين مسابقه در سياستگذاران و سررشته داران امور و سخنگويان جامعه مشاهده ميشود. يعني نگاهي كه به غرب ميكنند يك نگاه به يك نقطه ي والا و دست نيافتني است اسمش را هم ميگذارند واقع بيني ! ميگويند آقا واقع قضيه چيست ; امروز اينها از لحاظ علمي اينقدر جلويند در زمينه هاي گوناگون اين همه پيشرفت كرده اند; اين همه نظريات مختلف در علوم انساني در زمينه هاي مسائل اجتماعي مسائل سياسي ; اين همه نظر اين همه فكر اين همه نظريه ي نو ابتكاري ارائه داده اند; ما كي ميتوانيم به گرد اينها برسيم يعني يك چنين روحيه اي در آنها وجود دارد. بارها در طول اين سي سال بنده خودم با افرادي از اين قبيل مواجه بودم كه چه با زبان صريح يا نيمه صريح يا با زبان حال همين معنا را بيان ميكردند كه « آقا ما البته بايد پيشرفت كنيم اما دنبال اينها بايد حركت كنيم ! ما كه نميتوانيم به گرد اينها برسيم چه برسد به اينكه از اينها جلو بزنيم ; چرا بيخود زحمت ميدهيد خودتان را » . اين هم يك بيراهه است .
اين معنايش اين است كه يك ملت ـ حالا ملت ما به عنوان يك نمونه ـ و ملتهاي گوناگون شرق و ملتهاي مسلمان از جمله محكوم به اين هستند كه هميشه دنباله رو حركت غرب و شاگرد دائمي آنها باشند و هيچ وقت از خودشان اميد نداشته باشند كه بتوانند در آن سطح قرار بگيرند چه برسد كه از آنها جلو بيفتند; هرگز چنين روحيه اي نداشته باشند. اين يك بيراهه ي بسيار خطرناك است كه امروز متاسفانه از سوي استاد دانشگاه از سوي متفكر سياسي از سوي بعضي از گويندگان مذهبي ترويج ميشود; اين درست ضد تجربه ي طولاني مدت بشري است . چرا مگر خداي متعال يك دسته از انسانها را اين جور آفريده كه هميشه بايد جلو باشند كدام واقعيت تاريخي اين را نشان ميدهد مگر همينهائي كه امروز در دنيا جلو هستند در چند قرن قبل از اين ملتهاي عقب افتاده ي دنيا در همه ي مسائل گوناگون نبودند دوران قرون وسطاي اروپا مگر از ياد تاريخ رفته دوران قرون وسطي ـ من بارها گفته ام ـ دوران تاريكي است دوران جهل و ظلمت است براي اروپا; نه براي كشورهاي مسلمان نه براي ايران . همان دوراني كه آنها اسمش را گذاشتند دوران جهل و بي خبري و ظلمت و خواب همان دوران در كشور ما و در كشورهاي اسلامي دوران عظمت و پيشرفت علم و فلسفه است و پيشرفت سياسي و اقتدار سياسي .
اين نگاه خيلي نگاه خطرناكي است . در همين زمينه هائي هم كه امروز شما مشاهده ميكنيد كه در زمينه هاي علمي در كشورتان پيشرفت وجود دارد در همين زمينه ها هم بالخصوص بعضيها مي آمدند و ميگفتند آقا فايده ندارد! ولي جوان مسلمان جوان ايراني با همت با انگيزه وارد شد و به سطح ديگران رسيد و يك جاهائي هم از ديگران حتي جلوتر هم رفت ; يعني به نسبت زماني كه صرف كرده اگر ملاحظه كنيد جلوتر هم رفته . بنابراين اين تفكر يكي از آن تفكرات بيراهه است . مطلقا نگاه نوميدانه نبايد داشت . نگاه دين نگاه اسلام نگاه قرآني به انسان اين است كه : انسان بايد تلاش كند; تلاش با نظم با برنامه ريزي و بي وقفه تا بتواند به نتائج برسد. صداي اذان بلند شد.
اميدواريم ان شاالله خداي متعال توفيق بدهد به شما كه بتوانيد در اين ميدان ـ در همين دوراني كه شما دانشجو هستيد و كشورتان در يكي از حساسترين دورانهاست ـ آزمايش خيلي خوبي براي كشورتان فراهم كنيد و وسيله اي براي پيشرفت كشور باشيد.
پروردگارا! اين جوانهاي عزيز را در سايه ي لطف و هدايت و حمايت خود ذخيره ي دنيا و آخرت اين كشور قرار بده ; در همه ي ميدانها آنها را پيروز كن . پروردگارا! الطاف معنوي و بركات معنوي خود را به مناسبت اين ايام ماه رمضان بر اين دلهاي پاك و جوان ببار; قلب مقدس ولي عصر را از همه ي ما راضي و خشنود كن .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
بسيار مايلم حرف هاي پرمغز و مفيد دانشجويان و جوانان را با دقت بشنوم و استفاده كنم
كساني كه در طول 150 سال اخير در كشور ما داعيه اصلاح و پيشرفت و ترقي سردادند ما را به بيراهه كشاندند
اين نسخه كه ما بايد از غربي ها تقليد كنيم نسخه غلط و بيراهه اي است
اصل اينكه دانشجو بايد حرفش را صريح و روشن بزند و دچار سياسي كاري نشود چيز مطلوبي است
اينكه بعضي مي گويند نمي شود به صدا و سيما رئيس قوه قضائيه و رئيس جمهور اعتراض كرد چون منصوب رهبري هستند درست نيست زيرا من هم در موارد زيادي اعتراض هايي دارم از نوع همين اعتراض هايي كه شما داريد
شما دانشجويان حق داريد انتقاد كنيد و هيچ اشكالي هم ندارد
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]
-
گوناگون
پربازدیدترینها